• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حنين

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



غزوه حُنَین، از جنگهای پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله وسلم در سال هشتم هجری بود.


فهرست مندرجات

۱ - اسامی غزوه حنین
۲ - زمان واقعه حنین
۳ - موقعیت حنین
۴ - فاصله حنین با مکه
۵ - امکانان سرزمین حنین
۶ - علت وقوع غزوه حنین
۷ - گروه های شرکت کننده در جنگ از قبیله هوازن
۸ - قبایل هم پیمان ثقیف
۹ - اقدامات مالک بن عوف قبل از جنگ
۱۰ - اقدامات امنیتی پیامبر
۱۱ - عاریه گرفتن زره از صفوان بن امیه
۱۲ - تعداد سپاهیان اسلام
۱۳ - نیت گروهی از مکیان از شرکت در جنگ
۱۴ - جانشین پیامبر در مکه
۱۵ - حکم پیامبر به معاذ بن جبل
۱۶ - سخن ابوبکر هنگام حرکت
۱۷ - پیشاهنگ سپاه اسلام
۱۸ - رسول خدا در حنین
۱۹ - جاسوسی از مسلمانان
۲۰ - تصمیم به حمله به مسلمانان
۲۱ - پرچمداران سپاه اسلام
۲۲ - بازدید پیامبر از سپاه
۲۳ - حمله مشرکان به مسلمانان
۲۴ - پراکنده شدن سپاه اسلام
۲۵ - شمار حامیان پیامبر
۲۶ - شمار فراریا ن از جنگ
۲۷ - راهکار پیامبر برای برگرداندن فراریان
۲۸ - قویترین مرد میدان
۲۹ - شعار انصار در جنگ
۳۰ - حمله به پرچمدار دشمن
۳۱ - هلاکت دشمن به دست حضرت علی
۳۲ - سبب هزیمت دشمن
۳۳ - فرود فرشتگان یاری مسلمانان
۳۴ - ناراحتی پیامبر از کشته شدن زنان و کودکان
۳۵ - کشته شدگان از بنی مالک
۳۶ - شمار کشتگان هوازن
۳۷ - شمار اسرای دشمن
۳۸ - اقدامات مشرکان پس از جنگ
۳۹ - تعداد شهدا
۴۰ - رفتار پیامبر با خواهر رضاعی خود
۴۱ - یکی از دلایل آزادی اسرا
۴۲ - اجازه پیامبر بعد جنگ
۴۳ - مسئول غنائم مسلمانان
۴۴ - مسئول اسرا
۴۵ - برخورد پیامبر با اسرا
۴۶ - حرکت پیامبر به سمت جعرانه
۴۷ - آزادی اسیران
۴۸ - نحوه تقسیم غنائم
۴۹ - اعتراض گروهی از انصار ومهاجران به تقسیم غنائم
۵۰ - حرکت به طرف مدینه
۵۱ - فهرست منابع
۵۲ - پانویس
۵۳ - منبع



آن را یَوم حنین، وقعه حنین،
[۳] یعقوبی، احمد بن ابى يعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۶۲.
غزاة حنین،
[۴] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، چاپ محمود فردوسعظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج۱، ص۴۳۸.
غزوه هوازِن
[۵] ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۴۹، (بیروت).
و وقعه هوازن نیز نامیده اند.



درباره تاریخ این غزوه گفته‌اند وقتی رسول خدا در روز جمعه ، ده روز مانده از رمضان سال هشتم مکه را فتح کرد، پانزده شب در مکه ماند و سپس شنبه ششم شوال روانه حنین شد.
[۱۳] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، چاپ محمود فردوسعظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج۱، ص۴۳۸.






حنین درهای است در شمال شرقی مکه، میان وادی الشرایع و وادی یدعان (جدعان امروزی).
[۱۴] فؤاد حمزه، قلب جزیرةالعرب، ریاض ۱۳۵۲/ ۱۹۳۳، ج۱، ص۲۷۶.





حنین که در منطقه طائف است، با مکه ده میل و اندی یا سه شب راه فاصله داشت.




حنین دارای آبی بود، که به دستور زُبَیْده همسر هارون الرشید و مادر امین از آن‌جا جوی‌هایی تا مکه کشیده شد.در این ناحیه عثمان باغهایی داشت.
[۱۷] مسعودی، أبو الحسن على بن الحسين، مروج الذهب، ج۳، ص۷۶.
[۱۸] بکری، عبداللّه بن عبدالعزیز، معجم مااستعجم من اسماء البلاد و المواضع، چاپ مصطفی سقّا، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳، ج۱، ص۲۱۲.
[۱۹] ازرقی، محمد بن عبداللّه، اخبار مکه و ماجاء فی‌ها من الآثار، چاپ رشدی صالح ملحس، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳، چاپ افست قم ۱۳۶۹ش، ج۲، ص۲۳۱.





سبب این غزوه آن بود که اشراف قبیله هوازن و قبیله ثقیف از بیم آن‌که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم پس از فتح مکه به جنگ با آنان اقدام کند تصمیم گرفتند پیش از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم به جنگ اقدام کنند.
[۲۱] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، چاپ محمود فردوسعظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج۱، ص۴۳۸.
به روایتی نیز چون رسول خدا برای فتح مکه، از مدینه حرکت کرد، هوازن و ثقیف به خیال این‌که پیامبر قصد آنان را دارد، تجمع کردند و پس از فتح مکه در حنین فرود آمدند و تصمیم به جنگ با پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم گرفتند.
[۲۲] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری (بیروت)، ج۳، ص۷۰.





بیش‌تر تیره های هوازن، از جمله نصر، جُشَم، سعد بن بَکر و گروهی از بنی هلال به سرکردگی مالک بن عَوف نَصری گرد آمدند، اما برخی از تیره های صاحب نام هوازن، مانند کَعب و کِلاب و بن ی نُمَیر حضور نیافتند.




تمام قبایل هم پیمان ثقیف نیز به رهبری قارب بن اَسوَد و ذوالخِمار سُبَیع بن حارث و برادرش احمر بن حارث (از بنی مالک) به آنان پیوستند
[۲۴] ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ج۴، ص۸۰.
[۲۵] مسعودی، أبو الحسن على بن الحسين، التنبیه والإشراف، ج۱، ص۲۷۰.
.




چون مالک بن عوف تصمیم گرفت برای جنگ با پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم حرکت کند، اموال و زنان و کودکان را نیز با خود همراه کرد تا مردان را در دفاع از آن‌ها دلیر کند.

وقتی به اَوطاس ــ که زمینی سخت و هموار و میدانی مناسب برای جولان اسب‌ها بود ــ رسید، دُرَید بن صِمَّه، پیرمرد نابینای جُشَمی که صاحب رأی و جنگ آزموده بود، گفت اگر این جنگ مایه سربلندی بود، مردان شجاع کعب و کلاب در آن شرکت می‌کردند. ازاینرو به مالک بن عوف توصیه کرد فقط با مردان به جنگ رود که اگر پیروز شود، دیگران نیز به وی بپیوندند و اگر شکست بخورد، زنان و کودکان آسیب نبینند؛ اما مالک بن عوف از سر تکبر به سخن وی توجه نکرد و او را تحقیر نمود.
[۲۶] ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ج۴، ص۸۰ـ۸۲.
در اوطاس کمکهایی از هر ناحیه به آنان می‌رسید.




پیامبر چون این خبر را شنید، عبداللّه بن ابی حَدْرَد اَسْلَمی را فرستاد تا به صورت ناشناس به میان آنان برود و کسب اطلاع کند.

وی نیز خبر آورد که مشرکان برای جنگ با مسلمانان همدست شده اند.
[۲۸] ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ج۴، ص۸۲ـ۸۳.





به روایت ابن اسحاق از امام باقر علیه‌السلام، چون رسول خدا تصمیم گرفت به جنگ هوازن برود، کسی نزد صَفوان بن اُمَیّه (از سران قریش که هنوز مشرک بود) فرستاد و از وی خواست زره ‌ها و سلاح‌هایی که دارد به پیامبر و مسلمانان، عاریه مضمونه (تضمینِ بازگرداندن عین امانت) دهد.

صفوان قبول کرد و یکصد زره داد.
[۲۹] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری (بیروت)، ج۳، ص۷۳.
[۳۰] محمد بن یوسف شمسشامی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیرالعباد، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳، ج۵، ص۳۱۲.





پیامبر همراه ده هزار تن از یارانش که در فتح مکه با وی بودند و دو هزار نفر از تازه مسلمانان مکه، برای جنگ با هوازن از مکه بیرون رفت.
[۳۲] یعقوبی، احمد بن ابى يعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۶۲.





برخی از این مکیان فقط می‌خواستند ببینند پیروزی از آنِ که خواهد بود تا غنیمتی برگیرند و حتی بدشان نمی‌آمد که پیامبر و مسلمانان در این جنگ شکست بخورند.

مسلمانان دویست اسب همراه داشتند
[۳۴] مسعودی، أبو الحسن على بن الحسين، التنبیه والإشراف، ج۱، ص۲۶۹.
.




رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم عَتّاب بن اَسید بن ابی العیص را به عنوان امیر مکه تعیین کرد.




مُعاذ بن جبل را نیز در آن‌جا گمارد تا به مردم احکام اسلامی را بیاموزد.
[۳۶] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، چاپ محمود فردوسعظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج۱، ص۴۳۸.





به روایت واقدی ، هنگام حرکت، ابوبکر که عده بسیار مسلمانان را دید، گفت امروز از کمیِ عدّه مغلوب نمی‌شویم. واقدی در جای دیگر، این سخن را به یکی از اصحاب و در روایتی دیگر به پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نسبت داده است
[۳۸] ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۸۸۹ـ۸۹۰.
[۳۹] محمد بن یوسف شمسشامی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیرالعباد، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳، ج۵، ص۳۱۷.
(که روایت اخیر را نادرست دانسته است).




پیامبر مردان قبیله بنی سُلَیم را به فرماندهی خالد بن ولید ، به منزله پیشاهنگ فرستاد.
[۴۱] ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۵۰.





رسول خدا و مسلمانان و مردان قریش، که هنوز شماری از آنان مشرک بودند، غروب شب سه شنبه دهم شوال سال هشتم به حنین رسیدند.
[۴۲] واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶، چاپ افست قاهره، ج۳، ص۸۹۲.
[۴۳] ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۸۸۹ـ۸۹۰.
[۴۴] ابن حزم، علی بن احمد، جوامع السیرة، و خمس رسائل اخری، چاپ احسان عباس و ناصرالدین اسد، قاهره ۱۹۵۰، ص۲۴۱.





مالک بن عوف سه نفر فرستاد تا از مسلمانان خبری آورند. آنان در حالی که از مشاهده سپاه مسلمانان سخت مرعوب شده بودند، بازگشتند.




با وجود این، مالک بن عوف شبانه یارانش را در وادی حنین مستقر کرد تا یکباره بر مسلمانان هجوم برند.




رسول خدا نیز سحرگاه صفوف یاران خود را آراست و پرچم‌ها را به پرچمداران سپرد؛ لوای مهاجران به دست علی علیه‌السلام ، لوای خزرج به دست حُباب بن مُنذر (و به قولى به دست سعدبن عُباده) و لوای اَوس به دست اُسَیْد بن حُضَیر بود.

تیره های قبایل اوس و خزرج و قبایل عرب نیز هریک پرچمی داشتند.




رسول خدا در حالی که لباس رزم پوشیده بود، از صفوف لشکریان بازدید کرد و آنان را به جنگ و شکیبایی برانگیخت و مژده پیروزی داد. آنگاه در تاریکی صبح همراه مسلمانان از دره حنین به زیر آمد.




مشرکان هوازن و ثقیف که در شکافهای دره و اطراف آن کمین کرده بودند، یکباره به مسلمانان حمله کردند. نخست سواران بنی سُلَیم و سپس مکیان و سایر مردم پراکنده و منهزم شدند. به گونه ای که هیچ کسی پشت سر خود را نگاه نمی‌کرد.
[۴۸] ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ج۴، ص۸۳.





پیامبر به لشکریانش می‌گفت به سوی من آیید، من رسول خدا، محمد پسر عبداللّه هستم، اما مردم پراکنده شدند و فقط عده ای اندک با پیامبر ماندند.
[۴۹] ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ج۴، ص۸۵.





منابع درباره شمار کسانی که در کنار پیامبر ثابت قدم ماندند، اختلاف دارند. پاره ای روایات از چهار نفر یاد کرده اند: علی علیه‌السلام، عباس بن عبدالمطلب و ابوسفیان بن حارث بن عبدالمطلب که از بنی هاشم بودند، و ابن مسعود .
[۵۰] ابن ابی شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، چاپ سعید محمد لحّام، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹، ج۸، ص۵۵۲ـ ۵۵۳.
[۵۱] محمد بن یوسف شمسشامی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیرالعباد، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳، ج۵، ص۳۲۹.


به روایت دیگر فقط ده یا نه نفر از بنی هاشم، از جمله سه تن یاد شده و یک نفر از غیر بنی هاشم یعنی اَیْمَن بن ‌ام ایمن ــکه بعداً به شهادت رسیدــ با پیامبر ماندند.
[۵۲] یعقوبی، احمد بن ابى يعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۶۲.
در پاره ای از روایات، نام عدهای دیگر از جمله برخی مهاجران و انصار را افزوده اند
[۵۴] ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ج۴، ص۸۵ـ۸۶.
[۵۶] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، چاپ محمود فردوسعظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج۱، ص۴۳۸ـ۴۳۹.
[۵۷] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری (بیروت)، ج۳، ص۷۴.





و گاه عده آنان را یکصد تا سیصد تن نوشته اند.
[۵۹] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، چاپ محمود فردوسعظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج۱، ص۴۳۸.
[۶۰] احمد بن عبدالوهاب نویری، نهایةالارب فی فنون الادب، قاهره ۱۹۲۳ـ۱۹۹۰، ج۱۷، ص۳۲۸.
برخی از مردم مکه ( طُلَقاء ) که گریخته بودند، همچون ابوسفیان بن حرب و کَلَدَة بن حَنْبَل کینه خود را از اسلام و مسلمانان آشکار ساختند و حتی شَیبة بن عثمان بن ابی طلحه که پدرش در جنگ احد کشته شده بود، قصد جان پیامبر را کرد که ناموفق ماند.
[۶۱] واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶، چاپ افست قاهره، ج۳، ص۹۰۹ـ۹۱۰.
[۶۲] ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ج۴، ص۸۶ـ۸۷.
[۶۳] یعقوبی، احمد بن ابى يعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۶۲.





رسول خدا که چنان دید، به عباس بن عبدالمطلب که عنان استر پیامبر را گرفته بود و صدایی بلند و رسا داشت فرمود تا ندا کند: ای انصار، ای اصحاب سَمُرَه، ای اصحاب سورة البقره. پس از آن، فراریان لبیکگویان و شتابان از هر سوی نزد رسول خدا بازگشتند،
[۶۵] ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ج۴، ص۸۷.
[۶۷] یعقوبی، احمد بن ابى يعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۶۲ـ۶۳.
به گونه ای که یکصد تن نزد پیامبر گرد آمدند، که پیامبر دلیرانه به یاری آنان با مشرکان جنگید.
[۶۹] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری (بیروت)، ج۳، ص۷۵ـ۷۶.





پس از آن حضرت علی علیه‌السلام در پیکار از همه قوی‌تر و دلیر‌تر بود.
[۷۰] محمد بن یوسف شمسشامی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیرالعباد، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳، ج۵، ص۳۲۴.
به تعبیر قرآن ، خدای متعال آرامش خود را بر پیامبر و بر مؤمنان فرود آورد.




شعار انصار، نخست «یالَلْأَنصار» بود و سپس «یا لَلْخَزْرَج» می گفتند. چون پیامبر به معرکه نبرد و پایداری و شکیبایی مسلمانان نگریست، فرمود اکنون تنور جنگ گرم شد.
[۷۳] ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ج۴، ص۸۷.





علی علیه‌السلام به پرچمدار دشمن حمله کرد و او را کشت و پس از آن مشرکان هزیمت یافتند.
[۷۴] یعقوبی، احمد بن ابى يعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۶۳.
[۷۶] ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ج۴، ص۸۸.





به روایتی، علی علیه‌السلام چهل تن از دشمنان را به هلاکت رساند.

در غزوه حنین برخی از زنان انصار همچون‌ام سُلَیم که باردار بود، ‌ام عُماره، ‌ام سَلیط و‌ام حارث، مردانه جهاد کردند.
[۸۰] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری (بیروت)، ج۳، ص۷۷ـ۷۸.
[۸۱] محمد بن یوسف شمسشامی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیرالعباد، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳، ج۵، ص۳۳۰ـ۳۳۱.





رسول خدا مشتی خاک برداشت و به سوی دشمن افکند و فرمود «نصرت نیابند» و آن موجب هزیمتشان شد.
[۸۲] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری (بیروت)، ج۳، ص۷۸.
[۸۳] واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶، چاپ افست قاهره، ج۳، ص۸۹۹.





برای به تصریح قرآن مجید و روایات اسلامی ،
[۸۶] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری (بیروت)، ج۳، ص۷۷.
[۸۷] نویری، احمد بن عبدالوهاب، نهایةالارب فی فنون الادب، قاهره ۱۹۲۳ـ۱۹۹۰، ج۱۷، ص۳۳۴.
در روز حنین فرشتگان خدا برای یاری مسلمانان فرود آمدند و همراه آنان به جنگ پرداختند.




چون پیامبر شنید که برخی مسلمانان به قتل کودکان دست زده و زنی از مشرکان را کشته اند، ناراحت شد و مؤکداً آنان را از کشتن زن و کودک و اجیر نهی فرمود.
[۹۰] ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ج۴، ص۱۰۰.





چون هوازن هزیمت یافت، هفتاد تن از بنی مالک از تیره های ثقیف کشته شدند
[۹۱] ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ج۴، ص۹۲.
(نزدیک صد نفر).




در پاره ای روایات، شمار کشتگان هوازن به عدد کشتگان قریش در بدر ، یعنی هفتاد تن نوشته شده
[۹۴] ذهبی، محمد بن احمد ، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، المغازی، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷، ج۱، ص۵۸۲.
ولی مسعودی
[۹۵] مسعودی، أبو الحسن على بن الحسين، التنبیه والإشراف، ج۱، ص۲۷۰.
آن را حدود ۱۵۰ تن نوشته است.

درید بن صمّه نیز در بین کشته شدگان بود.
[۹۶] یعقوبی، احمد بن ابى يعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۶۳.




در این غزوه، مسلمانان شش هزار زن و کودک از مشرکان را اسیر و ۰۰۰، ۲۴ شتر، بیش از چهل هزار گوسفند و چهار هزار اوقْیه نقره غنیمت گرفتند.
[۹۸] یعقوبی، احمد بن ابى يعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۶۳.




مشرکان همراه مالک بن عوف به طائف رفتند.بعضی از آن‌ها نیز در اوطاس اردو زدند و پارهای دیگر، یعنی بن وغِیَره از ثقیف به نخله رفتند.پیامبر گرو/هی را به تعقیب مشرکانی که به نخله رفتند
[۱۰۰] ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ج۴، ص۹۵.
[۱۰۱] ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۵۱.
و ابوعامر اشعری را نیز به دنبال مشرکانی که به اوطاس رفتند، روانه کرد.ابوعامر در جنگ با آنان کشته شد و پسرعموی وی، ابوموسی اشعری، با مشرکان جنگید و آنان را شکست داد.
[۱۰۳] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، چاپ محمود فردوسعظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج۱، ص۴۳۹ـ۴۴۰.





در غزوه حنین چهار تن از مسلمانان به شهادت رسیدند
[۱۰۴] واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶، چاپ افست قاهره، ج۳، ص۹۲۲.
[۱۰۵] یعقوبی، احمد بن ابى يعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۶۳.
[۱۰۶] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری (بیروت)، ج۳، ص۸۱.
[۱۰۷] آیتی، محمدابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، چاپ ابوالقاسم گرجی، تهران ۱۳۵۹ش، ج۱، ص۵۵۳.
(نُه نفر).




در این نبرد، شَیما دختر حارث بن عبدالعُزّی، خواهر رضاعی پیامبر، به دست مسلمانان افتاد. چون او را نزد پیامبر بردند، وی را احترام کرد و به درخواست خود وی، او را نزد قومش بازگرداند.
[۱۰۹] ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ج۴، ص۱۰۱.





گفته شده که گفتگوی شیما با پیامبر و وساطت وی درباره اسیران هوازن، یکی از دلایل آزادی اسرا بوده است
[۱۱۰] یعقوبی، احمد بن ابى يعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۶۳.
[۱۱۱] مسعودی، أبو الحسن على بن الحسين، التنبیه والإشراف، ج۱، ص۲۲۹.
.




پس از پایان جنگ، پیامبر اجازه داد هر که کسی از دشمن را کشته است، لباس رزم و جنگ افزار (سَلَب) وی را برای خود بردارد.
[۱۱۳] ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ج۴، ص۹۱.





آنگاه اسیران و غنایم را نزد رسول خدا گردآوردند. مسئول غنایم مسعود بن عمرو غفاری بود.
[۱۱۴] ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ج۴، ص۱۰۱.





در روایات دیگر، از بُدَیل بن وَرقاء خُزاعی به عنوان مسئول اسرا یاد شده است
[۱۱۵] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، چاپ محمود فردوسعظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج۱، ص۴۳۹.
.




پیامبر فرمود تا اسیران و اموال را به جِعْرانه (جِعِرّانه) در شمالغربی دره حنین ببرند و در آن‌جا نگه دارند.
[۱۱۷] ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ج۴، ص۱۰۱.
[۱۱۸] ابن سعد، محمد بن سعد، طبقات، پانویس ۳، (بیروت)، ج۱، ص۳۴۶.





پس از غزوه طائف ، رسول خدا شب پنجشنبه، ۵ ذیقعده سال هشتم، به جعرانه رفت.
[۱۱۹] ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ج۴، ص۱۳۰.





در آن‌جا هیئت هوازن نزد پیامبر رفت و با توسل به خویشاوندی رضاعی پیامبر با اسیران، خواهان آزادی آنان شد. چون رسول خدا سهم اسیران خود و بنی عبدالمطلب را به آنان بخشید، مهاجران و انصار نیز از سهم خود گذشتند و آن را به پیامبر واگذاردند. چند تن که نپذیرفته بودند، بعدآ اسیران خود را آزاد کردند.
[۱۲۱] ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ج۴، ص۱۳۰ـ۱۳۳.
[۱۲۲] ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۵۳ـ ۱۵۴.





پیامبر هنگام تقسیم غنایم، نخست به اشراف قریش و قبایل عرب سهم داد تا دلهای آنان و قومشان را به اسلام متمایل سازد. سپس به برخی همچون ابوسفیان بن حرب، یکصد ش‌تر و به دیگران پنجاه یا چهل شتر داد. آنگاه فرمود تا مردم و غنایم را شمارش کردند و به هریک سهمی داد.




چون پیامبر به اشراف قریش و عرب سهم های کلان داد، گروهی از انصار زبان به طعن و اعتراض گشودند. پیامبر در جمع انصار سخنانی ایراد کرد و ایشان را شرمنده و خشنود ساخت و در حق آنان دعا فرمود.
[۱۲۳] ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ج۴، ص۱۳۴ـ۱۴۳.





رسول خدا سرانجام پس از سیزده شب اقامت در جعرانه، شب چهارشنبه دوازده شب مانده از ذیقعده، عمره به جای آورد و پنجشنبه روانه مدینه شد.




(۲) محمدابراهیم آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، چاپ ابوالقاسم گرجی، تهران ۱۳۵۹ش.

(۳) ابن ابی شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، چاپ سعید محمد لحّام، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.

(۴) ابن اثیر، الکامل فی التاریخ.

(۵) ابن حزم، علی بن احمد، جوامع السیرة، و خمس رسائل اخری، چاپ احسان عباس و ناصرالدین اسد، قاهره ۱۹۵۰.

(۶) ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، (بیروت).

(۷) ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی.

(۸) محمد بن عبداللّه ازرقی، اخبار مکه و ماجاء فی‌ها من الآثار، چاپ رشدی صالح ملحس، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳، چاپ افست قم ۱۳۶۹ش.

(۹) عبداللّه بن عبدالعزیز بکری، معجم مااستعجم من اسماء البلاد و المواضع، چاپ مصطفی سقّا، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

(۱۰) بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، چاپ محمود فردوسعظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.

(۱۱) ابراهیم بن اسحاق حربی، کتاب المناسک و اماکن طرق الحج و معالم الجزیره، چاپ حمد جاسر، ریاض ۱۴۰۱/۱۹۸۱.

(۱۲) محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، المغازی، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.

(۱۳) محمد بن یوسف شمسشامی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیرالعباد، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.

(۱۴) فضل بن حسن طبرسی، اعلام الوری باعلام الهدی، قم ۱۴۱۷.

(۱۵) طبری، تاریخ طبری (بیروت).

(۱۶) فؤاد حمزه، قلب جزیرةالعرب، ریاض ۱۳۵۲/ ۱۹۳۳.

(۱۷) کلینی، اصول الکافی.

(۱۸)مسعودی، أبو الحسن على بن الحسين، التنبیه والإشراف.

(۱۹)مسعودی، أبو الحسن على بن الحسين، مروج الذهب، (بیروت).

(۲۰) احمد بن عبدالوهاب نویری، نهایةالارب فی فنون الادب، قاهره ۱۹۲۳ـ۱۹۹۰.

(۲۱) واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶، چاپ افست قاهره.

(۲۲) یعقوبی، تاریخ یعقوبی.



 
۱. توبه/سوره۹، آیه۲۵.    
۲. ابن حزم، علی بن احمد، جوامع السیرة، و خمس رسائل اخری، چاپ احسان عباس و ناصرالدین اسد، قاهره ۱۹۵۰، ج۱، ص۲۴۱.    
۳. یعقوبی، احمد بن ابى يعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۶۲.
۴. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، چاپ محمود فردوسعظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج۱، ص۴۳۸.
۵. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۴۹، (بیروت).
۶. مسعودی، أبو الحسن علی بن الحسین، التنبیه والإشراف، ج۱، ص۲۳۴.    
۷. ابن حزم، علی بن احمد، جوامع السیرة، و خمس رسائل اخری، چاپ احسان عباس و ناصرالدین اسد، قاهره ۱۹۵۰، ج۱، ص۲۴۱.    
۸. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶، چاپ افست قاهره، ج۳، ص۸۸۹.    
۹. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۳۷.    
۱۰. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۵۰.    
۱۱. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۳۹.    
۱۲. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۴۳.    
۱۳. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، چاپ محمود فردوسعظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج۱، ص۴۳۸.
۱۴. فؤاد حمزه، قلب جزیرةالعرب، ریاض ۱۳۵۲/ ۱۹۳۳، ج۱، ص۲۷۶.
۱۵. بکری،عبداللّه بن عبدالعزیز، معجم مااستعجم من اسماء البلاد و المواضع، چاپ مصطفی سقّا، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳، ج۲، ص۴۷۱.    
۱۶. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۴۹.    
۱۷. مسعودی، أبو الحسن على بن الحسين، مروج الذهب، ج۳، ص۷۶.
۱۸. بکری، عبداللّه بن عبدالعزیز، معجم مااستعجم من اسماء البلاد و المواضع، چاپ مصطفی سقّا، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳، ج۱، ص۲۱۲.
۱۹. ازرقی، محمد بن عبداللّه، اخبار مکه و ماجاء فی‌ها من الآثار، چاپ رشدی صالح ملحس، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳، چاپ افست قم ۱۳۶۹ش، ج۲، ص۲۳۱.
۲۰. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶، چاپ افست قاهره، ج۳، ص۸۸۵.    
۲۱. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، چاپ محمود فردوسعظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج۱، ص۴۳۸.
۲۲. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری (بیروت)، ج۳، ص۷۰.
۲۳. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶، چاپ افست قاهره، ج۳، ص۸۸۵.    
۲۴. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ج۴، ص۸۰.
۲۵. مسعودی، أبو الحسن على بن الحسين، التنبیه والإشراف، ج۱، ص۲۷۰.
۲۶. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ج۴، ص۸۰ـ۸۲.
۲۷. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶، چاپ افست قاهره، ج۳، ص۸۸۶۸۸۷.    
۲۸. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ج۴، ص۸۲ـ۸۳.
۲۹. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری (بیروت)، ج۳، ص۷۳.
۳۰. محمد بن یوسف شمسشامی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیرالعباد، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳، ج۵، ص۳۱۲.
۳۱. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۵۰.    
۳۲. یعقوبی، احمد بن ابى يعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۶۲.
۳۳. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶، چاپ افست قاهره، ج۳، ص۸۹۴۸۹۵.    
۳۴. مسعودی، أبو الحسن على بن الحسين، التنبیه والإشراف، ج۱، ص۲۶۹.
۳۵. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۳۷.    
۳۶. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، چاپ محمود فردوسعظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج۱، ص۴۳۸.
۳۷. بَکْرٍ واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶، چاپ افست قاهره، ج۳، ص۸۹۰.    
۳۸. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۸۸۹ـ۸۹۰.
۳۹. محمد بن یوسف شمسشامی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیرالعباد، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳، ج۵، ص۳۱۷.
۴۰. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶، چاپ افست قاهره، ج۳، ص۸۹۶۸۹۷.    
۴۱. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۵۰.
۴۲. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶، چاپ افست قاهره، ج۳، ص۸۹۲.
۴۳. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۸۸۹ـ۸۹۰.
۴۴. ابن حزم، علی بن احمد، جوامع السیرة، و خمس رسائل اخری، چاپ احسان عباس و ناصرالدین اسد، قاهره ۱۹۵۰، ص۲۴۱.
۴۵. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶، چاپ افست قاهره، ج۳، ص۸۹۵۸۹۷.    
۴۶. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۵۰۱۵۱.    
۴۷. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶، چاپ افست قاهره، ج۳، ص۸۹۷.    
۴۸. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ج۴، ص۸۳.
۴۹. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ج۴، ص۸۵.
۵۰. ابن ابی شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، چاپ سعید محمد لحّام، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹، ج۸، ص۵۵۲ـ ۵۵۳.
۵۱. محمد بن یوسف شمسشامی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیرالعباد، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳، ج۵، ص۳۲۹.
۵۲. یعقوبی، احمد بن ابى يعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۶۲.
۵۳. فضل بن حسن طبرسی، اعلام الوری باعلام الهدی، قم ۱۴۱۷، ج۱، ص۳۸۶.    
۵۴. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ج۴، ص۸۵ـ۸۶.
۵۵. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۵۱.    
۵۶. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، چاپ محمود فردوسعظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج۱، ص۴۳۸ـ۴۳۹.
۵۷. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری (بیروت)، ج۳، ص۷۴.
۵۸. فَحَزَرْتُهُمْ واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶، چاپ افست قاهره، ج۳، ص۹۰۰۹۰۱.    
۵۹. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، چاپ محمود فردوسعظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج۱، ص۴۳۸.
۶۰. احمد بن عبدالوهاب نویری، نهایةالارب فی فنون الادب، قاهره ۱۹۲۳ـ۱۹۹۰، ج۱۷، ص۳۲۸.
۶۱. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶، چاپ افست قاهره، ج۳، ص۹۰۹ـ۹۱۰.
۶۲. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ج۴، ص۸۶ـ۸۷.
۶۳. یعقوبی، احمد بن ابى يعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۶۲.
۶۴. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶، چاپ افست قاهره، ج۳، ص۸۹۸۸۹۹.    
۶۵. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ج۴، ص۸۷.
۶۶. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۵۱.    
۶۷. یعقوبی، احمد بن ابى يعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۶۲ـ۶۳.
۶۸. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶، چاپ افست قاهره، ج۳، ص۹۰۰۹۰۱.    
۶۹. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری (بیروت)، ج۳، ص۷۵ـ۷۶.
۷۰. محمد بن یوسف شمسشامی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیرالعباد، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳، ج۵، ص۳۲۴.
۷۱. توبه/سوره۹، آیه۲۶.    
۷۲. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶، چاپ افست قاهره، ج۳، ص۸۹۹.    
۷۳. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ج۴، ص۸۷.
۷۴. یعقوبی، احمد بن ابى يعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۶۳.
۷۵. ابن اثیر، عزالدین علی، الکامل، ج۲، ص۲۶۳.    
۷۶. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ج۴، ص۸۸.
۷۷. کلینی، یعقوب، اصول الکافی، ج۸، ص۳۷۶.    
۷۸. فضل بن حسن، طبرسی، اعلام الوری باعلام الهدی، قم ۱۴۱۷، ج۱، ص۳۸۷.    
۷۹. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶، چاپ افست قاهره، ج۳، ص۹۰۲۹۰۴.    
۸۰. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری (بیروت)، ج۳، ص۷۷ـ۷۸.
۸۱. محمد بن یوسف شمسشامی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیرالعباد، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳، ج۵، ص۳۳۰ـ۳۳۱.
۸۲. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری (بیروت)، ج۳، ص۷۸.
۸۳. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶، چاپ افست قاهره، ج۳، ص۸۹۹.
۸۴. توبه/سوره۹، آیه۲۶.    
۸۵. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶، چاپ افست قاهره، ج۳، ص۹۰۵۹۰۶.    
۸۶. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری (بیروت)، ج۳، ص۷۷.
۸۷. نویری، احمد بن عبدالوهاب، نهایةالارب فی فنون الادب، قاهره ۱۹۲۳ـ۱۹۹۰، ج۱۷، ص۳۳۴.
۸۸. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶، چاپ افست قاهره، ج۳، ص۹۰۵.    
۸۹. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶، چاپ افست قاهره، ج۳، ص۹۱۲.    
۹۰. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ج۴، ص۱۰۰.
۹۱. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ج۴، ص۹۲.
۹۲. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶، چاپ افست قاهره، ج۳، ص۹۰۷.    
۹۳. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۵۵.    
۹۴. ذهبی، محمد بن احمد ، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، المغازی، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷، ج۱، ص۵۸۲.
۹۵. مسعودی، أبو الحسن على بن الحسين، التنبیه والإشراف، ج۱، ص۲۷۰.
۹۶. یعقوبی، احمد بن ابى يعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۶۳.
۹۷. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۵۵.    
۹۸. یعقوبی، احمد بن ابى يعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۶۳.
۹۹. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶، چاپ افست قاهره، ج۳، ص۹۱۴.    
۱۰۰. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ج۴، ص۹۵.
۱۰۱. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۵۱.
۱۰۲. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶، چاپ افست قاهره، ج۳، ص۹۱۵ ۹۱۶.    
۱۰۳. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، چاپ محمود فردوسعظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج۱، ص۴۳۹ـ۴۴۰.
۱۰۴. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶، چاپ افست قاهره، ج۳، ص۹۲۲.
۱۰۵. یعقوبی، احمد بن ابى يعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۶۳.
۱۰۶. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری (بیروت)، ج۳، ص۸۱.
۱۰۷. آیتی، محمدابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، چاپ ابوالقاسم گرجی، تهران ۱۳۵۹ش، ج۱، ص۵۵۳.
۱۰۸. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶، چاپ افست قاهره، ج۳، ص۹۱۳۹۱۴.    
۱۰۹. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ج۴، ص۱۰۱.
۱۱۰. یعقوبی، احمد بن ابى يعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۶۳.
۱۱۱. مسعودی، أبو الحسن على بن الحسين، التنبیه والإشراف، ج۱، ص۲۲۹.
۱۱۲. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶، چاپ افست قاهره، ج۳، ص۹۰۸.    
۱۱۳. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ج۴، ص۹۱.
۱۱۴. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ج۴، ص۱۰۱.
۱۱۵. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، چاپ محمود فردوسعظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج۱، ص۴۳۹.
۱۱۶. ابن اثیر، عزالدین علی، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۲۶۶.    
۱۱۷. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ج۴، ص۱۰۱.
۱۱۸. ابن سعد، محمد بن سعد، طبقات، پانویس ۳، (بیروت)، ج۱، ص۳۴۶.
۱۱۹. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ج۴، ص۱۳۰.
۱۲۰. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۵۴.    
۱۲۱. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ج۴، ص۱۳۰ـ۱۳۳.
۱۲۲. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۵۳ـ ۱۵۴.
۱۲۳. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ج۴، ص۱۳۴ـ۱۴۳.
۱۲۴. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۵۲۱۵۶،    
۱۲۵. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۵۴.    





دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «غزوه حنین»، شماره۶۶۱۴.    



رده‌های این صفحه : تاریخ اسلام | جنگ های پیامبر




جعبه ابزار