روانشناسی اسلامی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
از جمله هدف های
روانشناسی را می توان تأمین نیازمندی ها در موجود زنده از قبیل ایجاد
نشاط و حالتی برای فعالیت
از جمله هدف های روانشناسی را می توان تأمین نیازمندی ها در موجود زنده از قبیل ایجاد نشاط و حالتی برای فعالیت و در نتیجه انجام اعمال و رفتار ها و برآوردن نیازهای اساسی و ضروری زندگی و ادامه آن به طور کلّی هماهنگ کردن انسان ها با محیط زندگی دانست.
طبیعی است که انگیزه های فراوانی انسان ها دارند که در انجام این اهداف تأثیر دارند و می توان این انگیزه ها را به دو بخش اصلی تقسیم نمود: ۱ -
انگیزه های فیزیولوژیک ؛ ۲ -
انگیزه های روانی
انگیزه های فیزیولوژیک به نیازهای مربوط به
جسم و عوارضی که در بافت های بدن، مانند کمبود مواد لازم برای بدن یا به هم خوردن تعادل آن به وجود می آیند، مربوط می شود. این انگیزه ها، رفتار فرد را به جهت اهدافی که نیازهای فیزیولوژیک
بدن را برآورده می سازند راهنمائی و یا نقص و کمبودی را که گاهی در بافت های بدن به وجود می آورد، جبران و
روح و بدن را به حالت توازن در می آورد.
انگیزه های روانی نیز در جریان رشد نیازهای معنوی فردی و اجتماعی
انسان تأثیر به سزائی دارند.
در
قرآن مجید که از هرگونه تحریف و تغییر مبرّا هست، روی انجام این انگیزه ها به نحو کامل و صحیح برای تأمین اهداف عالی تعیین شده در
شرایع آسمانی غیر تحریف شده تأکیدهای فراوانی انجام شده است.
حکمت فراگیر
خداوند که نعمت های خود را به مخلوقاتش عطا فرموده، چنین اقتضا می کند که در آن ها ویژگی ها و صفات مخصوصی به ودیعه بگذارد و آن ها را شایسته انجام وظائفی بکند که برای انجام آن ها آفریده شده اند خداوند از زبان
حضرت ابراهیم علیه السلام در
قرآن در مقام اثبات وجودش چنین نقل می کند: «...
رَبُّناَ الَّذِی اَعْطی کُلَّ شَئٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدی» «خدای ما آن کسی است که همه موجودات عالم را
نعمت وجود بخشیده، سپس به راه کمالش
هدایت کرده است»
و در
سوره اعلی آیه ۱ - ۳ در مقام توصیف صانع عالم و آفریدگار جهان و همه مخلوقات از جمله انسان ها چنین می فرماید: «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الأَعْلی الَّذِی خَلَقَ فَسَوّی وَالَّذِی قَدَّرَ فَهَدی» «ای
پیامبر به نام خدای خود که بر تر و بالا تر از همه موجودات است، به
تسبیح و
ستایش مشغول باش، آن خدائی که عالم را آفرید و همه آن ها را به حد کمال خود رسانید و آن خدائی که هر چیز را قدر و اندازه داد و به راه کمالش هدایت نمود».
چنانچه خوانندگان توجه دارند، این انگیزه ها و عوامل حیات فیزیولوژی، توازن لازم و کافی برای ادامه زندگی را در انسان ها فراهم می سازند و طبق تحقیقات جدید دانشمندان فیزیولوژی در بدن انسان و حیوان نوعی تمایل طبیعی نسبت به حفظ توازن ثابت در باطن و
فطرت و سرشت انسان ها وجود دارد. این، همان نظریه ای است که چهارده قرن قبل در قرآن مجید اصول آن را در آیات متعددی چنین بیان فرموده است. از جمله این آیات، آیه ۱۹ از
سوره حجر است:«وَالأَرْضَ مَدَدْنا ها وَ اَلْقَیْنا فِی ها رَواسِیَ وَ اَنْبَتْنا فِی ها مِنْ کُلِّ شَئٍ مَوْزُونٍ» «
زمین را گسترانیدیم و در آن،
کوههای عظیم بر نهادیم و از آن هر چیز را مناسب و موافق با حکمت و عنایت برویانیدیم».
و در آیه دیگری می فرماید: «وَ خَلَقَ کُلَّ شَئٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِیرا» «خداوند همه چیز را آفرید، آنگاه آن را در اندازه معینی قرار داد».
و در آیه دیگر می فرماید: «وَ کُلَّ شَئٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ» «...
هر چیزی نزد او به اندازه است».
پس انحاء تقدیر و توازن در خلقت الهی یک اصل مهم اساسی است که براساس آن موجودات را مطابق با مصالح و نیازهای آن ها آفریده، و برای هر شی ای آنچه را که لازمه ادامه زندگی و حیات اوست، اعطاء کرده است: «اِنّا کُلَّ شَئٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ» «ما همه چیز را در اندازه های مشخص و معینی آفریدیم»
پس ایجاد توازن روحی و جسمی یک هدفی است که در علوم مربوط به انسان و حیوان از جمله روانشناسی از دیدگاه قرآن، مسأله ای است مهم و قابل طرح. و انگیزه ها و عوامل فراوانی در تأمین این هدف و انجام آن به نحو نیکو وجود دارد از قبیل عوامل
حفظ ذات ،
و غیر این ها از آیات فراوان در قرآن که به توضیح انگیزه ها و انجام بهینه هدف ایجاد توازن در
جسم و روح می پردازند از جمله آن ها بیان انگیزه
بقاء نوع و انگیزه جنسی و غیر اینها.
نظیر انگیزه ها و عوامل فیزیولوژیکی عوامل و انگیزه های روانی و فطری هستند که نیازهای فطری و معنوی و اساسی در سرشت روان انسان ها را برآورده می سازند از قبیل
عدالت خواهی ، نیکی، زیبائی و احساس نظم و ایجاد هم بستگی و سایر تمایلات روحی و فطری انسان. در قرآن مجید و احادیث
اهل بیت عصمت و
طهارت علیهم السلام دستورات کافی و وافی در این مورد وارد شده و توضیح داده شده است و دانشمندان غربی نیز کم و بیش به این حقایق اعتراف دارند از جمله «
ابراهام مارنو یکی از دانشمندان غرب عقیده دارد که نیازهای معنوی انسان نوعی نیازهای فطری هستند که تکامل رشد و بالندگی شخصیت فرد به برآوردن آن ها بستگی دارد.
از جمله اهداف روانشناسی اسلامی بیان و توضیح یک سلسله از حالتهای انفعالی در انسان و نیز در حیوانات می باشد و این حالت ها و عواطف در حفظ بقای نسل انسان و حیوان به آن ها کمک شایانی می نمایند مثلاً حالت
ترس که یک حالت انفعالی است، انسان ها را از خطرهائی که تهدید می کند، دور می سازد و همچنین سایر حالات انفعالی از قبیل
خشم و... انسان ها را به
دفاع از خود و مبارزه برای بقاء نوع و حالت انفعالی مثلاً
محبت ؛ اساس پیوند دو جنس
نر و
ماده در انسان و
حیوان بوده و برای جذب هرکدام به دیگری به منظور بقای نوع لازم و ضروری است و بحث از رابطه نزدیک این حالت ها و انفعال ها در انسان و حیوان از جمله مسائلی است قابل بحث و بررسی در روانشناسی و یکی از مسائل اساسی آن علم به شمار می رود. در
قرآن کریم نیز توصیف و توضیح دقیقی درباره بسیاری از عواطف انفعالی مانند ترس، خشم، محبت،
شادی ،
نفرت ،
غیرت ،
حسد ،
ندامت ،
شرم و
خواری و سایر حالتهای مهم و اساسی نفس انسان ذکر گردیده است.
از جمله این انفعال ها «
حالت ترس » است که در قرآن در آیات متعددی ترس برای حفظ انسان از
عذاب الهی و اجتناب از
گناهان و تمسک به
پرهیزگاری و
عبادت و کار و غیر این ها مطرح گردیده است و سوره های مختلف قرآن مسائل گوناگون مربوط به ترس و انواع آن را مورد بحث و تحقیق و بررسی قرار داده است
نظیر ترس سایر
صفات انفعالی انسان ها از قبیل «خشم»
و «
محبت »
«
حبّ ذات »
و «
نوع دوستی »
«
محبت پدری و مادری »
«
محبت خداوند »
«
پیامبر »
«شادی»
«
حسد »
«
اندوه »
«
ندامت -
پشیمانی »
و غیر این ها از انواع و موارد انفعال ها را ذکر و توضیح داده است و حتی در قرآن نمونه های عملی قابل تنبّه در آیات متعدد ذکر گردیده است.
بدیهی است که همراه این انفعال ها تغییرات فیزیولوژی زیادی در بدن انسان ها و در شکل ظاهری بدن و خطوط چهره از قبیل ضربان قلب، انقباض موی رگهای خونی در امعاء و احشاء و گسترده شدن این موی رگ ها در سطح بدن پدید می آیند.
در قرآن مجید نیز از
اضطراب و تپش شدید
قلب در حالت انفعالی ترس نام می برد .
این دو آیه حالت ترسی را که در جریان
جنگ خندق (
احزاب ) بر مسلمانان چیره شده بود وصف می کند و نظیر این آیه در سایر سوره های قرآن مجید
درباره آثار و نتایج ترس مطالبی بیان شده است.
روشن و واضح است این انفعال ها گرچه وظائف مهمی در زندگی انسان به عهده دارند و انسان ها را در حفظ بقای ذات یاری می کنند، با این حال زیاده روی در آن ها برای سلامت جسم و روان زیان آورند مثلاً ترس برای انسان در عین حال که مفید است و انسان ها را از خطرات بزرگ زندگی که انسان ها را تهدید می کند، یاری می دهند، و لیکن ترس زیاد زندگی انسان ها را مختل می سازد و از انجام وظائف لازم جلوگیری می کند و شخصیت انسان ها را دچار تزلزل می نماید و لذا در تحقیقات جدید در طبّ «
روان تنی » (
سیکوماتی ) این حقیقت روشن شده است که اضطراب در جنبه های انفعالی انسان یکی از عوامل رشد بسیاری از عوارض بیماریهای جسمی است و آمارهای زیادی موجود نشان می دهند که درصد زیادی از بیمارانی که اغلب به مطب پزشکان مراجعه می کنند، اساسا از اضطراب های ناشی از مشکلات روانی شکایت دارند، این بیماران در حقیقت نیازمند مداوای پزشکی نیستند، بلکه در واقع به معالجه روانی نیاز دارند.
قرآن با توجه و اهتمام به راهنمائی مردم در امر مهار کردن حالات روانی و غلبه بر آن ها از علوم جدید پزشکی پیشی گرفته است زیرا در این کار فواید بهداشتی فراوانی وجود دارد که تاکنون به طور دقیق و علمی شناخته نشده است ولی در عصر حاضر به فواید آن کم و بیش پی برده اند. قرآن در آیات متعدد مردم را به نترسیدن از اموری راهنمائی می کند که معمولاً آن ها حالت ترس را در انسان ها بر می انگیزانند مانند
مرگ و
فقر .
قرآن درباره ترس از مرگ، روش بنیادی و بنیانی را در پیش گرفته است و آن، بیان این مسأله و توضیح آن به انسانهای عاقل است که حیات دنیا، یک زندگی گذرا و فانی و نعمتهای آن نابود شدنی است و تنها
زندگی اخروی است که نعمت هایش ابدی و باقی و جاودانه است و مرگ نیز یک حالت طبیعی بوده، مرحله ای از
زندگی فانی این
دنیا و رجوع به زندگی باقی و همیشگی رستاخیز است که انسان ها براساس تکامل در حیات و زندگی به سوی آن در حرکتند.
از اینرو
مؤمن واقعی و حقیقی از مرگ نمی هراسد زیرا یقین دارد که مرگ او را به نعمتهای باقی و جاودان پس از مرگ منتقل خواهد کرد که خداوند به بندگان
پرهیزکار خود اعطاء می فرماید. قرآن زندگی دنیا را جز
لهو و لعب ندانسته و زندگی اخروی را واقعی و حقیقی می داند: «وَ ما هذِهِ الحَیاةُ الدُّنْیا اِلاّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ اِنَّ الدّارَ الآخِرَةَ لَهِیَ الحَیَوانُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ» «زندگی این دنیا جز لهو و بازیچه ای بیش نیست و زندگی واقعی در
آخرت است اگر مردم آن را بدانند».
«وَ ماَ الحَیاةُ الدُّنْیا اِلاّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ للدّارُ الآخِرَةُ خَیْرٌ لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ اَفَلا تَعْقِلُونَ» «دنیا جز بازیچه کودکانه و هوسرانی بی خردان چیزی نیست و همانا
سرای آخرت برای نیکوکاران بهتر است آیا در این مورد تعقّل می نمائید؟»
روی این اصل زندگی دنیا در قرآن به عنوان
متاع ، یعنی بهره کم و مختصر و در مقابل، زندگی اخروی همانا زندگی باقی و جاودانی معرفی گردیده است.
پیامبران الهی به امتهای خویش به نقل قرآن چنین می گفتند: «یا قَوْمِ اِنَّما هذِهِ الحَیاةُ الدُّنْیا مَتاعٌ وَ إِنَّ الآخِرَةَ هِیَ دارُ القَرارِ» «ای قوم، این زندگی (فانی) دنیا متاع ناچیزی بیش نیست و سرای آخرت
منزلگاه ابدی (وحیات جاودانی) است»
این گونه دستورات حقیقی و واقعی برای مسلمانان از عوامل مهمی بودند که باعث می شدند
مسلمانان صدر اسلام در میدان
جنگ و
جهاد و
قتال و مبارزه با
کفر و
شرک و
بت پرستی شجاعانه و بدون ترس از مرگ اقدام کنند و با شهامت و جرأت فراوانی در آرزوی
شهادت در راه خدا و رسیدن به
نعمتهای بهشتی باشند و بر صفوف دشمنان شجاعانه بتازند و
دین خدائی را در عرصه زندگی بشری گسترده سازند. از باب نمونه و دلیل و مدرک بر ادعای بالا چند
آیه زیر را توجه فرمایید: «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللّهِ اَمْواتا بَلْ اَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ، فَرِحِینَ بِما آتاهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ یَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ اَلاّ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ» «گمان مبرید کسانی که در راه خدا کشته شده اند؛ مرده اند، بلکه اینان زنده هستند و در نزد خدا متنعّم خواهند بود، آنان به آنچه به داده شده، شادمانند و به مؤمنانی که هنوز به آنان نپیوسته اند و بعدا در پی آنان به راه آخرت می گردند، مژده می دهد که از مردن نترسید و از فناء متاع دنیا هیچ غم و اندوهی به خود راه ندهید»
«وَ لَئِنْ قُتِلْتُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ اَوَ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللّهِ وَ رَحْمَةٌ خَیْرٌمِمّا یَجْمَعُونَ» «اگر در راه خدا کشته شده یا بمیرید در آن جهان به آمرزش و رحمت خدا نایل می شوید و آن به تر است از هر چیزی که در حیات دنیا برای خود فراهم می آورید، اگر در راه خدا بمیرید یا کشته شوید اندوهی به خود راه ندهید که به رحمت ایزدی پیوسته و به سوی خدا محشور خواهید شد»
اینرو خداوند در آیات متعددی در قرآن، مؤمنان را برای مبارزه با کفر و الحاد و شرک دعوت کرده، در برابر این فداکاری و مبارزه در راه خدا اجر و ثوابی قرار داده است. «فَلْیُقاتِلْ فِی سَبِیلِ اللّهِ الَّذِینَ یَشْرُونَ الحَیاةَ الدُّنْیا بِالآخِرَةِ وَ مَنْ یُقاتِلْ فِی سَبِلِ اللّهِ فَیُقْتَلْ اَوْ یَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ اَجْرا عَظِیما» «ای مؤمنان باید در راه خدا با آنان که زندگی مادی دنیا را بر آخرت گزیدند، جهاد و مبارزه نمایند و هر کسی که در راه خدا با آنان که زندگی مادی دنیا را بر آخرت گزیدند جهاد و مبارزه نمایند و هرکسی که در راه خدا کشته شد، فاتح گردیده، زود باشد که او را (در بهشت جاودانی) اجری عظیم عطا خواهیم کرد»
آری این است راه رسیدن به سعادت و نیل به مقامات بهشتی، این، سیره دائمی خداوند است در برابر انسانهای فداکار و شهیدان شجاع و مبارزان حق و حقیقت
پیامبران به
جان و
مال و
مکتب . خداوند با چنین افراد فداکار معامله پرسودی نموده، جان انسانهای عزیز و فداکار را در مقابل اعطاء
بهشت و
نعمتهای اخروی بی پایان خریداری نموده است. این، وعده ای است الهی برای اطمینان در مقابل فداکاری ها و شهادت طلبی های انسان های با
ایمان «اِنَّ اللّهَ اشْتَری مِنَ المُؤْمِنِینَ اَنْفُسَهُمْ وَ اَمْوالَهُمْ بِانَّ لَهُمُ الجَنَّةَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَیَقْتَلُونَ وَ یُقْتَلُونَ وَعْدا عَلَیهِ حَقَّا فِی التَّوْراةِ وَ الإِنْجِیلِ وَ القُرْآنِ وَ مَنْ اَوْفی بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بایَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِکَ هُوَ الفَوْزُ العَظِیمُ» «خدا جان و مال مؤمنان را به بهای بهشت خریداری کرده، آنان که در راه خدا مبارزه می کنند، دشمنان دین را به قتل می رسانند یا خود کشته می شوند، این وعده قطعی الهی است و عهدی است که در
تورات و
انجیل و
قرآن به حق وعده داده شده است و از خداوند با وفا تر به انجام عهد و وعده کیست؟ ای مؤمنان شما به خود در این معامله بشارت دهید که این معاهده با خدا به حقیقت،
سعادت و پیروزی بزرگی است».
آری پیروزی بزرگی است که خداوند در مقابل گذرا از زندگی دنیا که قابل بقاء و دوام نیست، نعمتهای بزرگ جاودان و قابل بقاء
هدیه می نماید، انسانها، خواهی نخواهی از این دنیا خواهند رفت، پس چه به تر که انسان ها طوری از این دار فانی بروند که نتیجه آن سود ابدی و حتمی و جاودانه باشد، از مرگ و مردن چاره ای نیست، همه موجودات ممکن چنین سرنوشتی دارند، زود یا دیر از این دنیا
سفر می کنند، و بقائی در این دنیا برای هیچ موجودی جز ذات پروردگار ممکن نیست. «قُلْ لَنْ یَنْفَعَکُمُ الفرارُ اِنْ فَرَرْتُمْ مِنَ المَوْتِ اَوِ القَتْلِ وَ اِذا لا تُمَتَّعُونَ اِلاّ قَلِیلاً» «ای پیامبر به
منافقان بگو اگر از مرگ یا قتل فرار می کنند، آن فرار هرگز به نفع شما نیست زیرا که اندک زمانی بیش، از زندگی کامیاب نخواهید شد»
یکی دیگر از حالتهای انفعالی نفس که چه بسا باعث کشاندن انسان ها به سوی بدبختی و گرفتاریهای فراوان می گردد، مسأله
فقر و
نداری و ترس از آن می باشد.
قرآن در مقام معالجه این مرض روانی برخی از انسانها، مسائل اساسی و زیربنائی روحی و درونی را مطرح می سازد. اصولاً انسان ها برای چه از فقر می ترسند؟برای این که قدرت انسان ها در اداره زندگی خویش به نحو دلخواه کمبودهائی دارند، انسان ها به صورت طبیعی توانائی برطرف ساختن این کمبود ها را ندارند، خداوند در برابر این نحو فکر و رویه می فرماید: «روزی تنها، دست خداوند است و تن ها او است که روزی دهنده و صاحب قدرت و اقتدار است»
به این ترتیب انسان ها با
توسل به خداوند و رابطه نزدیک بندگی واقعی نزد او می توانند این مشکل روانی را کاملاً حل نمایند.
خداوند روزی انسان ها را به طرق و وسائل مختلف و گوناگون به آنان می رساند از قبیل نزول
برکات آسمانی «وَ فِی السَّماءِ رِزْقُکُمْ وَ ما تُوعَدُونَ» «روزی شما با همه وعده ها که به شما داده شده، در آسمان (به امر خدا مقدّر) است»
«وَ ما مِنْ دابَّةٍ فِی الأَرْضِ اِلاّ عَلیَ اللّهِ رِزْقُ ها وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّ ها وَ مُسْتَوْدَع ها کُلٌّ فِی کِتابٍ مُبِینٍ» «هیچ جنبده ای در
زمین نیست جز آن که
روزی او بر خداست، و خدا منزل دائمی و موقت او را می داند و همه حالات مخلوق در دف تر علم ازلی
پروردگار قرار دارد»
خداوند در قرآن مجید در آیات متعدد، خود را تنها روزی دهنده مخلوق ها معرفی می کند: «اِنَّ اللّهَ هُوَ الرَّزّاقُ ذُوالقُوةِ المَتِینُ» «همانا
روزی دهنده خلق تنها خداست که صاحب قوت و اقتدار ابدی است»
علت این که خداوند تنها روزی دهنده مخلوقات است، در این آیات ذکر نشده و لکن در آیات دیگر قرآن توضیحی به این نحو درباره آن داده شده است که خداوند، شنوا و داناست، و دارای قدرت انجام آن بوده، تأمین مصالح امور بندگان در اختیار اوست. «وَ کَاَیِّنْ مِنْ دابَّةٍ لا تَحْمِلُ رِزقَ ها اَللّهُ یَرْزُقُ ها وَ اِیّاکُمْ وَ هُوَ السَّمِیعُ العَلِیمُ» «یعنی چه بسا حیوانات که خود بار روزی خود را به دوش نکشند و خدا به آن ها و هم به شما روزی را می رساند و او شنوا و داناست».
«اَللّهُ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ یَقْدِرُ لَهُ اِنَّ اللّهَ بِکُلِّ شَئٍ عَلِیمٌ» «خداوند هرکس از بندگان را که بخواهد روزی وسیع و یا تنگ به او می رساند، همانا او به مصلحت های تمام مخلوقات آگاه و داناست»
«وَ ما یَفْتحِ اللّهُ لِلنّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلا مُمْسِکْ لَ ها وَ ما یُمْسِکُ فَلا مُرْسِلَ لَهُ مِنْ بَعْدِهِ وَ هُوَ العَزِیزُ الحَکِیمُ یا اَیُّ ها النّاسُ اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللّهِ عَلَیْکُمْ هَلْ مِنْ خالِقٍ غَیْرُاللّهِ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماءِ وَالأَرْضِ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ فَأَنِّی تَؤْفَکُونَ» «درِ رحمتی را که او به روی مردم می گشاید، هیچ کس نتواند بست و آن را که او ببندد هیچ کس جز او نتواند باز کند و اوست خدای بی همتای با حکمت و اقتدار، ای مردم متذکر شوید که چه نعمت ها خدا به شما عطا فرموده؟ آیا جز خدا آفریننده ای هست که در
آسمان و
زمین به شما روزی دهد؟ هرگز جز آن خدای یکتا خدائی نیست پس ای
مشرکان چگونه از درگاه حق رو به بتهای باطل می آورید»
چنانکه خوانندگان ملاحظه می کنند، قرآن رابطه علیت بین اعطاء روزی و بین صفات کمال و قدرت خداوند و
حکمت و
علم و شنوائی او را اعلام می دارد.
نظیر بحث و بررسی در این صفات که از اهداف مهم
روانشناسی اسلامی بشمار می رود، صفات غلبه بر
غضب و مسأله
محبت به خدا و پیامبر و غیر اینها از موجودات
و سایر انفعال ها از قبیل ادراک حسی (یعنی
شنوائی ، [قوه بینائی [|بینائی]] و
بویائی ،
قوه لمس و
قوه چشائی و...) و
تفکر و یادگیری
یادآوری و فراموشی و سیستم
مغز و
اعصاب ، شخصیت، روان درمانی و غیر این ها است.
۱) قرآن و روانشناسی، دکتر محمد عثمانی نجات، ترجمه عباس عرب سال ۱۳۶۷، نشر بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی؛
دانشنامه موضوعی قرآن برگرفته از مقاله«روانشناسی اسلامی»