سید محمد باقر درچه ای
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در سال ۱۲۶۴ هـ . ق، مطابق با سال ۱۲۲۷ هـ. ش علامه سید محمد باقر درچهای در یکی از شهرهای نزدیک
اصفهان که از توابع لِنْجان محسوب میشود و به دُرچه معروف است، دیده به جهان گشود.
وی فرزند سید مرتضی (متوفای ۱۲۸۸ هـ . ق)، فرزند سید احمد، فرزند سید مرتضی و از نوادگان میر لوحی سبزواری عصر صفوی اصفهانی است.
علّامه درچه ای با ۳۱ واسطه به
موسی بن جعفر ـ علیه السلام ـ میرسد و از اولاد «موسی الثانی» (معروف به ابی سبحه) محسوب میشود. و بدین سبب او را «موسوی» لقب دادند.
علّامه دُرچهای پنجمین فرزند از خانواده پرجمعیت آیة الله سید مرتضی است. پدر علّامه دارای ۹ فرزند پسرو یک دختر بود. نامهای پسرانش بدین شرح است:
۱. حاج سید احمد.
۲. سید جعفر.
۳. میر سید علی.
۴. سید محمّد حسین.
۵. سید محمّد باقر.
۶. سید حسن.
۷. سید تقی.
۸. سید محمّد صادق.
۹. سید محمّد مهدی.
که همه آنها در رشته
علوم دینی تحصیل کردهاند و گل سرسبد آنها مرجع
جهان تشیع علّامه فقیه سید محمّد باقر، درچهای است که چهره مشهوری در
حوزه های علمیه کشورهای اسلامی مخصوصاً
حوزه های علمیه ایران و
عراق است و بعد از او دو برادر دیگرش
آیة الله سید محمد مهدی درچه ای و
آیة الله سید محمد حسین درچه ای است.
اجداد و پدر این کودک، همه از مبلغان دین بودند و در بین مردم به زهد و دانش شهرت داشتند. سید محمّد باقردر چنین خانوادهای متدین و با تقوا رشد یافته بود. مادرش نیز بانویی با ایمان، اهل فضیلت به شمار میرفت. با سپری شدن دوران کودکی، با توجه به استعداد و شوق و هوش ذاتی که داشت، توانست پس از گذراندن مراحلی از
فقه و
اصول در محضر پدرش در ۱۳ سالگی به تحصیل در
حوزه علمیه اصفهان روی آورد و با موفقیت مدارج علمی را طی کند و از محضر دانشوران نامی
اصفهان در رشتههای
فقه و
اصول، خوشه چین خرمن پرفیض و برکت آنان باشد.
وی هم چنین توانست در علوم رایج آن زمان مثل:
منطق،
معانی،
بیان،
حساب و
هندسه،
هیئت و
نجوم،
طب،
فلسفه و
عرفان، محققانه به پیش برود و شاگردان لایقی در رشتههای مختلف علوم بپروراند.
۱. مولی محمد معروف به
میرزا ابوالمعالی (۱۲۴۷ ـ ۱۳۱۵ هـ . ق) فرزند
آیة الله حاج محمد ابراهیم کرباسی: او از استادان
حوزه علمیه اصفهان بود که علّامه درچهای از دریای پرگهر او دُرهای گرانبهایی به دست آورد.
۲.
میرزا محمد حسن نجفی اصفهانی (۱۲۳۷ ـ ۱۳۱۷ هـ . ق).
۳.
حاج شیخ محمد باقر نجفی (متوفا: ۱۳۰۱ هـ . ق). او فرزند
صاحب حاشیه و نوه
شیخ جعفر کاشف الغطاء.
۴.
میرزا محمد باقر موسوی خوانساری چهار سوقی (
صاحب روضات الجنات).
۵.
آیة الله سید حسین کوه کمری (متوفا: ۱۲۹۱ هـ . ق): هنوز مدت کوتاهی از شرکت علّامه درچهای در درس
آیة الله کوه کمری نگذشته بود که استاد به دیار باقی شتافت.
۶.
میرزای شیرازی (۱۲۳۰ ـ ۱۳۱۲ هـ . ق).
۷.
میرزا حبیب الله رشتی.
علّامه درچهای برای ادامه تحصیل، در سال ۱۲۹۱ هـ . ق به
نجف رفت و ۱۴ سال در درس استادان برجسته
حوزه علمیه نجف شرکت کرد.
علّامه سید محمّد باقر درچهای در سال ۱۳۰۳ هـ . ق به
اصفهان بازگشت و در مدرسه نیم آور به تدریس آموختههای خود پرداخت. حضور استادان با سواد و باتقوایی چون آیة الله العظمی سید محمّد باقر درچه ای سبب شد تا مردم فرزندان خود را برای تحصیل در این حوزه تشویق کنند. علّامه درچهای به اتفاق
آخوند عبدالکریم گزی، در این مدرسه
فقه و
اصول تدریس میکردند و شور و حرارت ویژهای در بین
طلاب ایجاد کرده بودند.
از اطراف و اکناف، شهرها و روستاهای دور و نزدیک دانشجویان
علوم دینی به محضرشان شتافته و از خرمن اندیشهشان خوشهها میچیدند.
آیة الله سید عبدالحسین طیب در خصوص جدّیت و نظم علّامه درچهای گفته است:
«یازده سال در درس خارج آقا سید محمّد باقر درچهای شرکت کردم، در تمامی این مدت فقط یک بار درس ایشان تعطیل شد که در آن هم چارهای نبود، زیرا یک روز درس اول را گفته بود که خبر آوردند برادر شما آقا سید محمّد حسین درچهای فوت کرده است. آقا فرمود: خدا رحمتش کند. خواست درس دوم را شروع کند که گفتند: آقا! ایشان وصیت کرده است، شما بر جنازهاش
نماز بگذارید، از این روی ناچار شدند و درس را تعطیل کردند )ولی در حال پیاده رفتن به طرف
تخت فولاد بالاخره درس را گفتند) این پشتکار و تلاش و بهرهگیری از لحظهها و ساعات زندگی، بسیار مایه عبرت است.»
در همین مورد مطلبی را حجت الاسلام و المسلمین حاج سید تقی درچهای به شرح ذیل نقل کرده است:
خبر فوت
آیة الله سید محمد حسین درچهای معروف به «
محدث اصفهانی» در
حوزه اصفهان میپیچد و حوزه و بازار
اصفهان تعطیل میشود. آیة الله علّامه سید محمّد باقر درچهای از حجره بیرون میآید و حرکت میکند برای تدریس به سوی مدرَس،
طلاب به ایشان تسلیت میگویند و اظهار میدارند که اخوی بزرگتر شما فوت شده است و شما میخواهید تدریس بفرمایید؟ اگر حوزه میدانست که شما درس را تعطیل نمیکنید، آنها نیز درسشان را تعطیل نمیکردند.
علّامه درچهای میفرماید: پس با جمعیت
طلاب به سمت
تخت فولاد میرویم و در راه درس را میگویم. نزدیکی
پل خواجو درس به پایان میرسد، ایشان میفرماید: هر کس اشکال دارد بفرماید و علّامه درچهای تا
تخت فولاد اشکال
طلاب را جواب میفرماید: و بعد از مراسم
دفن به مدرسه باز میگردد و فردا پس از شرکت در مراسم ختم برادرش ـ به مدت پنج دقیقه ـ برای تدریس حرکت میکند.
علّامه درچهای از نظر حافظه و استعداد کم نظیربوده است و باید او را یکی از نوابغ
تاریخ اسلام برشمرد. در این مورد
آیة الله حاج آقا حسن مدرس اصفهانی گفته است:
«علّامه درچهای از نظر حافظه و قدرت استعداد در قرون اخیر و حتی در دودمان مرحوم میر لوحی در
عصر صفویه و خاندان سادات درچه به این میزان نداشتهایم.»
استاد جلال الدین همایی در خصوص تدریس مرحوم علّامه درچهای مینویسد:
«دو سه سال آخر عمرش (آیت الله سید محمّد باقر درچهای) هم به تدریس
اصول (مشغول بود. این درس) عصرها یک ساعت به غروب مانده در ایوان شمالی مدرسه (نیم آور) تشکیل میشد (و ما پای درس) مینشستیم. استاد معمولاً در آغاز درس
خطبه(ای کوتاه شامل) حمد و ثنای مختصری به عربی میخواند. هنوز صدای عالمانه او که در مبحث
قاعده تسلط و لاضرر و
روایت تحف العقول بحث میکرد در گوشم طنین انداز است.»
علّامه درچهای در سال ۱۳۰۳ از
نجف اشرف به
اصفهان بازگشت و
حوزه علمیه این شهر به برکت وجود ایشان رونق ویژهای گرفت. سید محمّد باقر درچهای در طول ۴۰ سال تدریس، فقیهان و عالمان وارستهای را تحویل جامعه داد، که از آن جملهاند:
۱.
آیة الله شهید سید حسن مدرس (۱۲۸۷ ـ ۱۳۵۶ هـ . ق)
۲.
آیة الله حاج سید حسین بروجردی (۱۲۹۲ ـ ۱۳۸۱ هـ . ق)
۳.
آیة الله سید ابوالحسن اصفهانی (۱۲۸۴ ـ ۱۳۶۵ هـ . ق).
۴.
آیة الله حاج میرزا علی آقا شیرازی (متوفا: ۱۳۷۵ هـ . ق).
۵.
آیة الله حاج آقا رحیم ارباب (۱۲۹۷ ـ ۱۳۹۶ هـ . ق)
۶.
آقا نجفی قوچانی (۱۲۹۶ ـ ۱۳۶۳ هـ . ق).
۷.
آیة الله سید عبدالحسین طیب (متولد: ۱۳۱۰ هـ . ق).
۸.
سید محمد علی ابطحی، فرزند سید محمد حسینی (۱۲۹۴ ـ ۱۳۷۱ هـ . ق).
۹.
میرزا مهدی بید آبادی اصفهانی (متوفا: ۱۳۶۵ هـ . ق)
۱۰.
میرزا فتح الله درب امامی (۱۳۰۱ ـ ۱۳۷۷ هـ . ق)
۱۱.
حاج آقا حسین علوی (۱۲۸۷ ۱۴۰۹ هـ . ق)
۱۲.
میر سید محمد مدرس، پدر
آیة الله سید حسن مدرس هاشمی (متوفا: ۱۴۱۹ هـ . ق)
۱۳.
حاج ملا فرج الله دری (متوفا: ۱۳۸۲ هـ . ق)
۱۴.
آقا سید عباس دهکردی (معروف به صفی) (متوفا: ۱۳۹۴ هـ . ق).
۱۵.
سید فخر الدین خوانساری (متوفا: ۱۳۴۸ هـ . ق)
۱۶.
شیخ علی فقیه فریدنی (متوفا: ۱۳۷۳ هـ . ق)
۱۷.
سید محمد حسین میردامادی سدهی (متوفا: ۱۳۸۰ هـ . ق)
۱۸.
شیخ محمد حسن نجفی رفسنجانی (۱۳۰۴ ـ ۱۳۹۲ هـ . ق)
۱۹.
عبدالوهاب نصرآبادی (متوفا: ۱۳۲۸ هـ . ق)
۲۰.
محمد همامی ابن آخوند ملاحسن (۱۲۸۲ ـ ۱۳۵۹ هـ . ق)
۲۱.
محمد علی یزدی (متوفا: ۱۳۵۱ هـ . ق).
۲۲.
حاج میرزا محمد باقر امامی بن سید احمد (متوفا: ۱۳۶۴ هـ . ق)
۲۳.
جلال الدین همایی (۱۳۱۸ ـ ۱۴۰۰ هـ . ق)
۲۴.
سید محمد رضوی کاشانی (متولد: ۱۲۹۱ هـ . ق).
۲۵.
میرزا حسن خان جابری انصاری (۱۲۸۷ ـ ۱۳۷۶ هـ . ق).
۲۶.
حاج شیخ باقر قزوینی (متوفا: ۱۳۶۳ هـ . ق)
۲۷.
سید محمد حسن سدهی اصفهانی (۱۲۷۷ ـ ۱۳۲۹ هـ . ق).
۲۸.
شیخ محمد حسن عالم نجف آبادی (متوفا: ۱۳۸۴ هـ . ق)
۲۹.
سید محمد رضا خراسانی.
منوچهر قدسی در خصوص
زهد و
تقوا ی علّامه درچهای گفته است:
«حالات و رفتار این بزرگوار و مراتب زهد و قدس و تقوای کم نظیراو همواره در تربیت اخلاقی دانشوران با استعداد تأثیر شگرف و ژرف داشته است.»
«اگر چیزی از این
فقیه بزرگوار میپرسیدند و او نمیداشت با صراحت اظهار میداشت: نمی دانم. و این لفظ را بلند میگفت تا شاگردان یاد بگیرند، عارشان نیاید. مرحوم
شیخ انصاری با آن مرتبه
علم و
تقوا نیز این گونه بود.»
از این
فقیه فرزانه آثاری در فقه و اصول به جای مانده است که به برخی برخی از آنها اشاره میشود:
۱. یک دوره
فقه و
اصول در ۱۶ مجلد موجود و ۲ جلد مفقود شده است.
۲. حاشیه بر
متاجر شیخ انصاری (چاپ شده است).
۳. حاشیه بر مناسک.
۴. رسالهای در
جبر و تفویض.
۵. حواشی بر
رساله عملیه.
۶. حاشیهای بر
مکاسب شیخ انصاری.
۷.
رساله عملیه.
۸. حاشیه بر اصول دین، تألیف
شیخ جعفر شوشتری.
۹. تقریرات اصولیه (که در واقع، تقریر درس اصول ایشان است که توسط
آیة الله سید حسن چهار سوقی (متولد ۱۲۹۴ هـ . ق) می باشد.
از آثار فوق، مختصری از حاشیه بر
مکاسب به دستور
آیة الله العظمی بروجردی به چاپ رسیده است و بقیه آثارنیز به دستور ایشان از
اصفهان به
قم برده شد تا برای بازنگری و چاپ در اختیار بعضی از علمای
قم قرار گیرد.
که در حال حاضر نزد بعضی از علمای اصفهان موجود است.
خطیب توانا،
حجت الاسلام و المسلمین صهری اصفهانی در مورد ارادت حضرت
آیة الله العظمی بروجردی (ره) نسبت به استادش، علّامه درچهای (ره) فرمود:
«ما تا پایان عمر مرهون زحمات و تلاشهای استادمان سید محمّد باقردرچهای هستیم.»
آقا صهری آن گاه خطاب به حضار در مجلس ختم مرحوم
حاج میرزا علی آقا شیرازی ـ یکی از شاگردان علّامه ـ با بیان اعتراض آمیز فرمود:
«چرا ساکتید؟ چرا آرام نشستهاید؟ بپاخیزید. شاگردان علّامه مانند مرحوم شیرازی ـ صاحب این جلسه ـ یکی پس از دیگری از دنیا میروند و آن همه فضایل و آن همه مناقب ناگفته میماند. چرا زندگی و مرگ مردی که یک روز همنوا با شیخ شهید (
شیخ فضل الله نوری) در مقابل بیگانگان و رضاخان میرپنج با شهامت ایستاد و یک روز هم تن به ذلت نداد و تسلیم هیچ کس به غیراز
خدا نشد چنین مغفول مانده است.
وی در ادامه سخنانش به موضوع
شهادت علّامه درچهای اشاره کرد و گفت:
«دیدید در پایان هم به طور مرموز و یک روز (شایع کردند) که در حمام خفه شده یا سکته کرده است. مثل این که ایادی حکومت (مأموران و عوامل قتل) با
ملک الموت عزراییل هماهنگی کرده بودند که ساعتی قبل از فوت ایشان در «درچه» قدم میزدند و براوضاع نظارت میکردند و همه چیز را زیر نظر داشتند. اطبای دولتی هم راه سه ساعته یا چهار ساعته را، در عرض ده دقیقه طی کرده و درمحل حاضر شده بودند، و مانند پزشکانی که دور بدن مطهر
حضرت رضا ـ علیه السلام ـ و
حضرت موسی بن جعفر ـ علیه السلام ـ تجمع و شهادت آن دو را مرگ طبیعی جلوه دادند، با کمال وقاحت نظردادند و شایع کردند که علّامه به مرگ طبیعی از دنیا رفته است. و مگر میشود
شهادت را و خون را پوشیده نگه داشت که زهی خیال باطل و فکر خام!
چرا باید مرگ استاد الفقهاء، استاد المراجع، استاد المجتهدین، استاد الاساتید، استاد الحریه و بنده مخلص خدا ـ مبهم باند! چرا بر سر درب تکیه متعلق به ایشان در لسان الارض (
تخت فولاد) نوشته نشده است که: این جا مزار
شهید فضیلت علامه فقیه «سید محمّد باقر درچهای» است؟
چرا دست نوشتههای او که محصول تلاش و زحمت یک عمر مطالعه و اندیشه ایشان است تکثیر نمیشود؟»
حجت الاسلام و المسلمین حاج سید تقی درچهای (نوه ایشان) معتقد است: علّامه سید محمّد باقر درچهای توسط عوامل
رضاخان به
شهادت رسیده است.
نویسنده «
تذکرة القبور» مینویسد:
مرحوم درچهای طبق عادت معهود روز
چهارشنبه (۲۶
ربیع الثانی سال ۱۳۴۲ هـ . ق) بعد از
نماز ظهر به موطن خود «درچه» رفت و در آنجا در جمعه همان هفته؛ قبل از
طلوع آفتاب در حمام از دنیا رفت. از آن رو به
اصفهان خبر دادند و اطبای حاذق به عیادتش رفتند؛ امّا برآنها مسلم گردید که آن مرجع وارسته جان به جان آفرین تسلیم کرده است. اهل
اصفهان و آبادیهای اطراف، همان روز به درچه رفتند و پس از انجام مراسم
تغسیل و
تکفین دستههای سوگواری به راه انداختند و پس از ۳ روز از فوت این مرجع عظیم الشأن، پیکر مبارکش در میان اشک و اندوه مرگ یا
شهادت تشییع شد.
حدود
غروب آفتاب روز سوم بعد از فوت، پیکر مطهر علّامه سید محمّد باقر درچهای وارد
تخت فولاد اصفهان گردید. او را با عزت تمام ـ در پیش روی (قبر)
عبدالکریم گزی ـ واقع در تکیه کازرونی دفن کردند.
سایت اندیشه قم