• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

لیبرالیسم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



لیبرالیسم به معنای آزادی‏خواهی‏ است.آزادی مبتنی بر فرد گرایی و تکیه بر عقل بدون در نظر گرفتن وحی از عناصر اصلی تفکر لیبرالیستی می‌باشد.




لیبرالیسم( liberalism )، خواهان درجاتی از آزادی در برابر تسلّط یا هدایت دولت و یا هر مؤسّسه دیگر است که تهدیدکننده آزادی بشر باشد
[۱] فرهنگ علوم سیاسی، ج۱، ص۶۹۴.
لیبرالیسم، که خود از مؤلفّه‏های مدرنیسم است، در نظر و عمل از پروتستانتیسم- نهضت اصلاح دینی- در قرن ۱۶ میلادی بسیار مدد گرفته است.
[۲] لیبرالیسم، مهدی براتعلی‏پور، ص۱۵-۱۷.




لیبرالیسم را می‏توان به دو قسم فرهنگی و اقتصادی تقسیم کرد؛ لیکن ما فقط به بررسی لیبرالیسم فرهنگی می‏پردازیم.

۲.۱ - لیبرالیسم فرهنگی


لیبرالیسم فرهنگی نیز خود به سه شاخه سیاسی، اخلاقی و الهیّاتی تقسیم می‏شود. نقطه اشتراک این سه‏
شاخه، جانبداری از آزادی‏های فردی و اجتماعی به شکل افراطی، ترویج تساهل و تسامح به گونه اباحه‌گری و مقیّد نبودن به امر مطلق است.



عناصر اصلی تفکّر لیبرالیستی عبارت‏اند از: تکیه بر عقل بدون در نظر گرفتن وحی؛ آزادی مبتنی بر فردگرایی (اومانیسم)؛ تساهل و تسامح با رویکرد نسبیّتگرایی مدرن.
لیبرالیست‏ها درباره آزادی معتقدند که وحدت دین برای تنظیم مصالح جامعه ضروری نیست و قانون باید عهده‏دار آزادی عقیده باشد
[۳] فرهنگ فلسفی، ص۳۰۹-۳۱۰.
آزادی‏خواهی لیبرالیست‏ها تا جایی پیش می‏رود که مرزهای دین را درنوردیده، انسان مدرن را برای تکلیف‏گریزی و بی‏قیدی نسبت به آموزه‌های دینی محق می‏پندارد. از این رو، لیبرالیسم، حاکمیت الهی را در جهان نمی‏پذیرد.
[۴] لیبرالیسم، راین هارد کونل، ص۱۹-۲۳.




قرآن می‏گوید، انسان موجودی مختار و آزاد است و سرنوشتش به دست خود او است.هر کس می‏خواهد ایمان آورد و هر کس می‏خواهد کافر شود؛ ولی در برابر راهی که برمی‏گزیند، مسئول است.
این دیدگاه مطابق با حکمت الهی در کسب پاداش اخروی است. از این رو، آزاد بودن انسان در اعمال و رفتار، نقطه قوّت آفرینش او است. بنابر این، اصل آزادی در اسلام پذیرفته شده است هر چند مؤمنان، آزادی خود را در چارچوب حدود و قوانین الهی جای می‏دهند. از نظرگاه اسلامی، انسان برای تکامل و رشد آزاد است تا بتواند سعادتمند شود. در این راه باید به آموزه‏های دینی پایبندی کند. آزادی حیوانی- یعنی آزادی مطلق شهوت و هوا و هوس و دنیاپرستی- مورد تأیید اسلام نیست.




۵.۱ - آزادی عقیده


از نظرگاه اسلامی، انتخاب عقیده، اجبارپذیر نیست و انسان به لحاظ تکوینی آزاد است و در گزینش هیچ دینی مجبور نیست؛ ولی به لحاظ تشریعی باید دین حق را بپذیرد، و چون می‏پذیرد، باید طبق آن رفتار کند.
[۷] فلسفه حقوق بشر، ص۱۹۰.


۵.۲ - آزادی اندیشه


اسلام اندیشه مفید و روشمند را می‏پذیرد؛ اندیشه‏ای که انسان را به شناخت حیات معقول و ویژه خود راه نماید.

۵.۳ - آزادی بیان

در دیدگاه اسلامی نه تنها بیان حقیقت‏ روا و آزاد است، بلکه کسانی که از نیروی بیان و تبلیغ حقایق برخوردارند، موظّف‏اند بدین کار همّت گمارند
[۹] اصول کافی، ج۱، ص۱۱۷.

البتّه آزادی بیان نباید موجب تضییع حقوق مادی و معنوی افراد و جامعه شود.

۵.۴ - آزادی رفتار


آیین اسلام، انسان را در رفتارهایش آزاد می‏داند؛ امّا برای اینکه به خود و دیگران آسیب نرساند، قیدها و محدودیّت‌هایی برای آن برنهاده است؛ بدین صورت که هر کس باید در رفتارهای خصوصی و جمعی‏اش، به ارزش‌های دینی، اخلاقی و انسانی، پایبندی کند.

۵.۵ - رهایی از هر نوع بردگی


دین اسلام با هر گونه بندگی غیر خدا مخالف است و در آموزه‏های عملی و نظری خود می‏کوشد تا این پدیده را از میان بردارد.
[۱۰] گفتارهای معنوی، ج۱۲-۱۵.




نتیجه آنکه، از نظرگاه اسلامی، بشر آزاد است تا بتواند به خوشبختی و رفاه دنیوی و اخروی برسد. از این رو، چاره‏ای نیست مگر به آموزه‏های دینی پایبندی کند. اسلام، رهایی مطلق شهوات و هوا و هوس و تجاوز به آزادی دیگران را نمی‏پذیرد.



 
۱. فرهنگ علوم سیاسی، ج۱، ص۶۹۴.
۲. لیبرالیسم، مهدی براتعلی‏پور، ص۱۵-۱۷.
۳. فرهنگ فلسفی، ص۳۰۹-۳۱۰.
۴. لیبرالیسم، راین هارد کونل، ص۱۹-۲۳.
۵. کهف/سوره۱۸، آیه۲۹.    
۶. بقره/سوره۲، آیه۲۵۶.    
۷. فلسفه حقوق بشر، ص۱۹۰.
۸. آل عمران/سوره۳، آیه۷۱.    
۹. اصول کافی، ج۱، ص۱۱۷.
۱۰. گفتارهای معنوی، ج۱۲-۱۵.




کتاب فرهنگ شيعه، تاليف شده توسط جمعى از نويسندگان، ص۳۹۴-۳۹۶.



جعبه ابزار