• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آثار باستانى‏

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



آثار باستانی‌، نشانه‌های برجای مانده از پیشینیان است. موضوع بحث در این مقاله، آثاری است که از پیشینیان بر جای مانده و قرآن کریم‌ با این ویژگی به آن‌ها اشاره دارد.



به مجموعه‌ای از اشیا، دست‌سازها، مکان‌ها، بناها و کتیبه‌هایی که‌ از پیشینیان بر جای مانده و از فرهنگ و تمدّن آن‌ها، یا رخ‌دادهای تاریخ بشری حکایت دارد، «آثار باستانی» گفته‌ می‌شود.

واژه آثار در آیه «کانوا هُم أشَدَّ مِنهُم قُوّةً و ءاثاراً فِی‌الأرضِ؛ آن‌ها از ایشان نیرومندتر بودند و آثار پایدارتری در روی زمین‌ ازخود باقی گذاشتند» به همین معنا آمده است.


موضوع بحث در این مقاله، آثاری است که از پیشینیان بر جای مانده و قرآن کریم‌ با این ویژگی به آن‌ها اشاره دارد؛ بنا بر این، آثاری مانند کشتی نوح، سکّه، اصحاب کهف، سدّ ذوالقرنین و‌... که از آثار پیشینیان است و قرآن، بدون توجّه به پیشینه از آن‌ها یاد کرده، گر چه امروزه از آثار باستانی به شمار می‌آیند، از موضوع بحث خارجند.

قرآن کریم موارد قابل توجّهی از آثار باستانی مانند تابوت بنی‌اسرائیل را ضمن سرگذشت اقوام گذشته، و‌ برخی موارد مانند مقام ابراهیم را به صورت مستقل بیان کرده است.


خداوند در آیاتی چند از مردم خواسته است که برای نگریستن در سرگذشت پیشینیان، به سیر و سیاحت بپردازند و آثار بر جای مانده از آنان را از نزدیک مشاهده کنند. این درخواست گاهی به صورت امر: «قُل سِیروُا فِی‌ الأَرضِ ثُمّ انظُروا کَیفَ کانَ عـقِبَةُ المُکَذّبِینَ؛ بگو در زمین بگردید؛ سپس بنگرید که فرجام تکذیب‌کنندگان چگونه بوده است» و گاهی به صورت استفهام توبیخی آمده است: «أفَلَم‌ یَسیروا فِی‌ الأرضِ فَیَنظُروا کَیفَ کان عـقِبةُ الّذین مِن قَبلِهِم؛ آیا در زمین نگشته‌اند تا ببینند فرجام کسانی‌ که پیش از آنان بودند، چگونه بوده؟».

قرآن، کسانی را که از کنار خرابه‌های بر جای مانده از پیشینیان که حکایت‌گر وقوع عذاب الهی بر آنان است، بدون تفکّر می‌گذرند، نکوهیده: «و‌ إنّکم لَتمُرّونَ عَلیهم مُصبِحینَ و بِالّیلِ أفلا تَعقِلونَ»
چنان‌که درباره آثار بر جای مانده از قوم لوط چنین آورده‌ است: «و لَقَد أَتَوا عَلَی‌ القَریَةِ الّتی أُمطِرَت مَطَر السَّوءِ أَفَلَم یَکُونُوا یَرَونَها‌...».


قرآن کریم با درنظر گرفتن اهدافی مواردی از آثار باستانی را ذکر کرده است:

۴.۱ - عبرت

عبرت‌گیری، مهم‌ترین هدفی است که قرآن کریم از یاد کرد سرگذشت امّت‌های پیشین و آثار بر جای مانده از آنان پی می‌گیرد؛ از این رو از آثار باستانی با عنوان «آیه» (نشانه) یا «آیه بیّنه» (نشانه‌ای روشن) یاد کرده است.

قرآن، خانه‌های خالی بر جای مانده از قوم ثمود را «آیه»: «فَتِلکَ بُیوتُهم خاوِیةً بِما ظَلَموا إنّ فِی ذلکَ لاَیةً لِقَوم یَعلَمونَ» و ویرانه‌های بر جای مانده از قوم لوط پس از نزول عذاب‌ الهی را «آیه بیّنه» دانسته است: «إنّا مُنِزلونَ عَلی أهلِ هـذِه القَریَةِ رِجزاً مِن السَّماءِ... و لَقَد تَرَکنا مِنها ءایةً بیّنةً لِقوم یَعقِلونَ».

پندآموزی از آثار بر جای مانده از پیشینیان بر این اصل مبتنی است که قرآن‌ کریم بر دگرگون‌ناپذیری سنّت‌های الهی درباره امّت‌های گذشته و حال تأکید دارد: «فَلَن تَجِدَ لِسُنّت اللّه تَبدیلا»

از این رو همگان را به پرهیز از اسباب نگون‌سازی برخی از امّت‌های گذشته و به کار گرفتن عوامل نیک‌بختی آنان برای رستگاری فراخوانده است؛ به ویژه در برخی از آیات بر این نکته پای فشرده که پیشینیان، دارای نفر و قدرت بیش‌تری بوده‌اند: «کانُوا أکثَر مِنهُم وَ أشَدَّ قُوّةً وَ ءاثاراً فِی‌ الأرض‌...». نیز «وَ مَا بَلَغوا مِعشارَ مَا ءَاتَینـهُم‌...».

۴.۲ - تجلیل و بزرگداشت

قرآن از وجود «آیات بیّنات» (نشانه‌های روشن) و «مقام ابراهیم» در مکّه که از دوران حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) بر جای مانده، یاد کرده است: «فِیه ءایـتٌ بَیّنـت مَقامُ إِبرهیمَ» و پیدا است که هدف از ذکر آن، بزرگداشت و تجلیل ابراهیم (علیه‌السلام) است؛ چرا که مسلمانان، هنگام حج یا بازدید از مکّه، به نشانه‌های بر جای مانده از دوران ابراهیم چون کعبه، صفا و مروه، حجر اسماعیل، چاه زمزم و مقام ابراهیم برخورد کرده، به عظمت جای‌گاه حضرت پی می‌برند.


در ابنجا به بیان نمونه‌هایی از آثار باستانی ذکر شده در قرآن کریم اشاره می‌کنیم:

۵.۱ - کعبه

یکی از نام‌های کعبه، «بیت العتیق» است: «وَ‌لیَطَّوَّفوا بِالبَیتِ العَتیقِ.»
درباره علّت وصف کعبه به عتیق، وجوهی گفته شده است:
برخی می‌گویند: از آن جهت که بنایی بس کهن و باستانی است، به آن «بیت العتیق» گفته شده؛ زیرا کعبه، نخستین بنای ساخته شده در زمین برای پرستش خداوند است: «إنّ أوَّلَ بَیت وُضِعَ لِلنّاسِ لَلّذی بِبَکّةَ» از این‌رو می‌توان گفت: کعبه کهن‌ترین اثر باستانی به شمار می‌رود که قرآن از آن نام برده است.

۵.۲ - مقام ابراهیم

خداوند در خانه خود، نشانه‌هایی روشن و مقام ابراهیم را بر جای گذاشته است: «فِیه ءایـتٌ بَیّنـتٌ مَقامُ إبرهیمَ.» مقصود از آیات روشن، آثار بر جای مانده از ابراهیم (علیه‌السلام) در کنار کعبه و تاریخ مجسّمی از اعصار گذشته و روشن‌گر خاطره‌های جاویدان پیشین، چون زمزم، صفا و مروه، رکن، حطیم، حجرالاسود و‌ حجر اسماعیل است. در بین این نشانه‌ها، از مقام ابراهیم جداگانه یاد کرده؛ زیرا سنگی‌ است که ابراهیم هنگام ساختن کعبه بر روی آن می‌ایستاده و اثر گام‌هایش بر روی آن باقی‌ مانده است.
[۴۴] میبدی، ابوالفضل رشیدالدین، کشف الاسرار و عدة الابرار، ج‌۲، ص‌۲۱۶.


۵.۳ - تابوت بنی‌ اسرائیل

تابوت، صندوقی بود که موسی (علیه‌السلام) در واپسین روزهای عمر خود، الواح تورات را که احکام خدا در آن نوشته شده بود، به ضمیمه عصا و لباس خود و لباس هارون و یادگارهای دیگر در آن نهاد و به وصیّ‌اش «یوشع‌ بن‌ نون» سپرد.

این یادگار، سالیان سال با کمال احترام در میان بنی‌اسرائیل نگاه‌داری می‌شد تا آن‌که دشمنان، آن را از ایشان گرفتند؛ امّا یکی از پیامبران بنی‌اسرائیل به نام «اشموئیل» برای اثبات مدّعای خود مبنی بر شایستگی طالوت برای زمام‌داری بنی‌اسرائیل، این صندوق را بار دیگر به آن‌ها نشان داد و گفت: نشان لیاقت طالوت آن است که فرشتگان آن تابوت را برای آنان خواهند‌ آورد: «و‌ قالَ لَهُم نَبیُّهُم إنّ ءایةَ مُلکِه أَن یَأتِیَکُم التّابوتُ فیه سَکینَةٌ مِن ربِّکُم وَ بَقِیَّةٌ مِّما‌ تَرَک ءَالُ‌ موسی و ءَالُ‌ هـرونَ‌... .»
این امر نشان می‌دهد که تابوت، با آثار بر جای مانده از آل‌ موسی و هارون تا این زمان هم‌چنان باقی بوده است.

۵.۴ - بدن فرعون

فرعون به رغم آن‌که تا واپسین لحظه، از عناد و لجاجت در برابر موسی و آیین او دست نکشید، هنگام غرق شدن، از ایمان خود خبر داد؛ امّا به او خطاب شد که ایمان تو اکنون سودی نمی‌بخشد: «ءآلــَـنَ وَ قَد عَصیتَ قَبلُ و کُنتَ مِن المُفسِدینَ»

آن‌گاه خداوند خطاب به فرعون فرمود: ما بدن تو را پس از غرق شدن از آب بیرون می‌افکنیم تا بماند و عبرت آیندگان شود: «فَالیَومَ نُنَجّیکَ بِبَدنِک لِتَکونَ لِمَن خَلفَکَ ءَایةً». طبق وعده الهی، بدن فرعون به صورت اثری باستانی و عبرت‌انگیز باقی ماند و هم‌اکنون در موزه مصر نگه‌داری می‌شود.

۵.۵ - بقایای آبادی‌ها

قرآن خرابه‌های شهرهای قوم لوط، عاد و ثمود را نشانه‌های بر جای مانده از آنان دانسته و چون این نشانه‌ها در روزگار نزول آیات در دسترس مردم بوده، از آن‌ها خواسته است تا از سرگذشت این اقوام درس بگیرند.

بر پایه روایتی، امام علی (علیه‌السلام) در عبور از آثار بر جای مانده از کسرا در مدائن به یکی از همراهانش که برای بی‌اعتباری دنیا شعری خوانده بود فرمود: «چرا این آیه را نخواندی؟ «کَم تَرکَوا مِن جَنّـت وَ عُیُون وَ زُرُوع وَ مَقام کَریم وَ نَعمَة کَانوا فِیها فـکِهِینَ کَذلِکَ و أَورَثْنـها قَومًا ءَاخَرِینَ فَما بَکَت عَلَیهِم السّماءُ وَ الأَرضُ و مَا کَانوا مُنظَرِینَ».
[۵۹] العترة و القرآن، ج۱، ص‌۶۰‌.


۵.۵.۱ - بقایای آبادی قوم لوط

خداوند بر اثر گناهان پی در پی و زشت قوم لوط، از آسمان بر آنان سنگ فرود آورد. «... ‌لِنُرسِلَ عَلیهم حِجارَةً مِن طین» و دیار آنان را درهم کوبید: «فَجَعَلنا عَـلیها سافِلَها» با این حال، برای عبرت دیگران، گوشه‌هایی از ویرانه‌های آن را باقی گذاشت: «و تَرَکنا فِیها ءایةً» از این‌رو، به شهر قوم لوط از آن جهت که بر اثر عذاب الهی زیر و رو شده، «مؤتفکات» گفته شده است: «المُؤتَفِکـتِ أَتَتهم رُسُلُهم.»

از برخی آیات قرآن بر می‌آید که این ویرانه‌ها تا عصر پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) وجود داشته و اهل مکّه در مسیر رفت و آمد خود به شام، از کنار آن عبور می‌کرده‌اند: «... ‌و إنَّکم لَتَمرّونَ عَلیهم مُصبِحین و بِالّیل أفلا تَعقِلون».

۵.۵.۲ - ویرانه‌های قوم عاد

قوم عاد، خانه‌های خود را بسیار باشکوه می‌ساختند؛ به‌ گونه‌ای که در روزگار خود مانند نداشت: «... ‌إرَمَ ذاتِ العِمادِ الّتی لَم‌ یُخلَق مِثلُها فِی البِلـدِ‌...» امّا بر اثر سرپیچی از دعوت هود (علیه‌السلام) کیفر الهی بر آنان فرود آمد و فقط ویرانه‌ای از خانه‌هایشان بر جای ماند: «تُدَمِّرُ کُلَّ شَیء بِأمرِ رَبِّها فَأصبَحوا لایُری إلاّ مسـکِنُهُم.»

از آیه «و‌ عاداً و ثمودا و قَد تَبَیّن لَکم مِن مَّسـکِنِهم» بر می‌آید که ویرانه‌های قوم عاد در مسیر تبوک بوده و تا عصر پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) وجود داشته است.

۵.۵.۳ - ویرانه‌های قوم ثمود

ثمود، خانه‌های خود را از سنگ و در میان کوه می‌ساختند: «و‌ ثَمودَ الَّذین جابوا الصَّخرَ بِالوادِ» امّا آن‌گاه که بر اثر سرپیچی از دعوت صالح (علیه‌السلام) عذاب الهی فرود آمد، همین خانه‌های بس مستحکم نتوانست آنان را محافظت کند و به ویرانه‌ای تبدیل شد: «... ‌فتِلکَ بُیُوتُهُم خـاویةً بِمـا ظَلَموا.»

برخی مفسّران با استناد به این که «تلک» به مکانی اشاره دارد که در دسترس بوده، گفته‌اند: ویرانه خانه‌های قوم ثمود تا عصر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) باقی بوده است.
افزون بر آیه «... ‌و قَد تَبَیّن لَکم مِن مَسـکِنِهم‌...» که با صراحت بر این مدّعا دلالت دارد، شواهد تاریخی نیز نشان می‌دهد که مردم مکّه هنگام سفر تجارتی به شام، از کنار سرزمین حجر که ویرانه‌های قوم ثمود در آن قرار داشت، عبور می‌کردند.


(۱) میبدی، ابوالفضل رشیدالدین، کشف‌ الاسرار.
(۲) طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان.
(۳) ابن‌کثیر دمشقی، اسماعیل، تفسیر ابن‌کثیر.
(۴) مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه.
(۵) زحیلی، وهبه، تفسیر المنیر.
(۶) العترة و القرآن.
(۷) کراجکی، ابوالفتح، کنز الفوائد.
(۸) ابن‌منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب.
(۹) ابن‌عاشور، محمدطاهر بن‌ محمد، التحریر و التنویر.
(۱۰) فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، القموس المحیط.


۱. غافر/سوره۴۰، آیه۲۱.    
۲. غافر/سوره۴۰، آیه۸۲.    
۳. هود/سوره۱۱، آیه۱۱.    
۴. هود/سوره۱۱، آیه۳۸.    
۵. هود/سوره۱۱، آیه۴۴.    
۶. کهف/سوره۱۸، آیه۱۸.    
۷. کهف/سوره۱۸، آیه۱۹.    
۸. کهف/سوره۱۸، آیه۱۸.    
۹. کهف/سوره۱۸، آیه۹۴.    
۱۰. بقره/سوره۲، آیه۲.    
۱۱. بقره/سوره۲، آیه۲۴۸.    
۱۲. آل‌عمران/سوره۳، آیه۳.    
۱۳. آل‌عمران/سوره۳، آیه۹۷.    
۱۴. انعام/سوره۶، آیه۶‌.    
۱۵. انعام/سوره۶، آیه۱۱.    
۱۶. غافر/سوره۴۰، آیه۸۲.    
۱۷. صافات/سوره۳۷، آیه۳۷.    
۱۸. صافات/سوره۳۷، آیه۱۳۷.    
۱۹. صافات/سوره۳۷، آیه۱۳۸.    
۲۰. فرقان/سوره۲۵، آیه۲۵.    
۲۱. فرقان/سوره۲۵، آیه۴۰.    
۲۲. نمل/سوره۲۷، آیه۲۷.    
۲۳. نمل/سوره۲۷، آیه۵۲.    
۲۴. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۲۹.    
۲۵. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۳۴.    
۲۶. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۳۵.    
۲۷. فاطر/سوره۳۵، آیه۳۵.    
۲۸. فاطر/سوره۳۵، آیه۴۳.    
۲۹. غافر/سوره۴۰، آیه۴۰.    
۳۰. غافر/سوره۴۰، آیه۸۲.    
۳۱. سبأ/سوره۳۴، آیه۳۴.    
۳۲. سبأ/سوره۳۴، آیه۴۵.    
۳۳. آل‌عمران/سوره۳، آیه۳.    
۳۴. آل‌عمران/سوره۳، آیه۹۷.    
۳۵. حج/سوره۲۲، آیه۲۲.    
۳۶. حج/سوره۲۲، آیه۲۹.    
۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج‌۷، ص‌۱۳۰.    
۳۸. آل‌عمران/سوره۳، آیه۳.    
۳۹. آل‌عمران/سوره۳، آیه۹۶.    
۴۰. آل‌عمران/سوره۳، آیه۳.    
۴۱. آل‌عمران/سوره۳، آیه۹۷.    
۴۲. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۷۹۸.    
۴۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‌۳، ص‌۱۵.    
۴۴. میبدی، ابوالفضل رشیدالدین، کشف الاسرار و عدة الابرار، ج‌۲، ص‌۲۱۶.
۴۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج۲، ص۶۱۴‌.    
۴۶. ابن‌کثیر دمشقی، اسماعیل، تفسیر ابن‌کثیر، ج‌۱، ص‌۳۰۹.    
۴۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۶۱۴‌.    
۴۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‌۲، ص‌۲۴۰۲۴۱.    
۴۹. بقره/سوره۲، آیه۲.    
۵۰. بقره/سوره۲، آیه۲۴۸.    
۵۱. یونس/سوره۱۰، آیه۱۰.    
۵۲. یونس/سوره۱۰، آیه۹۱.    
۵۳. یونس/سوره۱۰، آیه۱۰.    
۵۴. یونس/سوره۱۰، آیه۹۲.    
۵۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‌۸‌، ص‌۳۷۸.    
۵۶. زحیلی، وهبه، تفسیر المنیر، ج‌۱۱، ص‌۲۶۰.    
۵۷. دخان/سوره۴۴، آیه۴۴.    
۵۸. دخان/سوره۴۴، آیه۲۵ ۲۹.    
۵۹. العترة و القرآن، ج۱، ص‌۶۰‌.
۶۰. کراجکی، ابوالفتح، کنز الفوائد، ج۱، ص‌۱۴۵.    
۶۱. ذاریات/سوره۵۱، آیه۵۱‌.    
۶۲. ذاریات/سوره۵۱، آیه۳۳.    
۶۳. حجر/سوره۱۵، آیه۱۵.    
۶۴. حجر/سوره۱۵، آیه۷۴.    
۶۵. ذاریات/سوره۵۱، آیه۵۱‌.    
۶۶. ذاریات/سوره۵۱، آیه۳۷.    
۶۷. ابن‌منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج‌۱، ص‌۱۶۶ «اَفک».    
۶۸. فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، القاموس المحیط، ج‌۲، ص‌۱۲۳۵، «افک».    
۶۹. توبه/سوره۹، آیه۹.    
۷۰. توبه/سوره۹، آیه۷۰.    
۷۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج‌۸‌، ص‌۷۱۵.    
۷۲. صافات/سوره۳۷، آیه۳۷.    
۷۳. صافات/سوره۳۷، آیه۱۳۷.    
۷۴. صافات/سوره۳۷، آیه۱۳۸.    
۷۵. فجر/سوره۸۹، آیه۸۹‌.    
۷۶. فجر/سوره۸۹، آیه۷‌.    
۷۷. فجر/سوره۸۹، آیه۸.    
۷۸. احقاف/سوره۴۶، آیه۴۶.    
۷۹. احقاف/سوره۴۶، آیه۲۵.    
۸۰. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۲۹.    
۸۱. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۳۸.    
۸۲. ابن‌عاشور، محمدطاهر بن‌ محمد، التحریر و التنویر، ج‌۲۰، ص‌۲۴۸.    
۸۳. فجر/سوره۸۹، آیه۸۹‌.    
۸۴. فجر/سوره۸۹، آیه۹.    
۸۵. نمل/سوره۲۷، آیه۲۷.    
۸۶. نمل/سوره۲۷، آیه۵۲.    
۸۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‌۱۶، ص‌۱۲۸.    
۸۸. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۲۹.    
۸۹. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۳۸.    
۹۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‌۱۶، ص‌۲۷۰.    



پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن، دانشنامه موضوعی قرآن، برگرفته از مقاله «آثار باستانی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۴/۱.    


رده‌های این صفحه : آثار تاریخی و باستانی | تاریخ




جعبه ابزار