آزادی در ثمود (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در میان قوم
ثمود آزادی دینی وجود نداشت.
الم یاتکم نبؤا الذین من قبلکم قوم نوح وعاد وثمود... جاءتهم رسلهم بالبینـت...(آیا
خبر کسانی که پیش از شما بودند، به شما نرسید؟! «قوم
نوح» و «
عاد» و «
ثمود» و آنها که پس از ایشان بودند؛ همانها که جز
خداوند از آنان آگاه نیست؛ پیامبرانشان دلایل روشن برای آنان آوردند، ولی آنها (از روی
تعجب و
استهزا) دست بر
دهان گرفتند و گفتند: «ما به آنچه شما به آن فرستاده شدهاید، کافریم! و نسبت به آنچه ما را به سوی آن میخوانید،
شک و
تردید داریم!»)
این آیه نیز از سخنان
موسی علیهالسّلام است که ایام الهی را که در امتهای گذشته وجود داشته و در آن ایام، اقوام را دچار
عذاب و انقراض نموده و آثارشان را از صفحه وجود محو نموده خاطرنشان میسازد، و نیز اینکه کسی جز خدا بطور تفصیل از سرنوشت آن اقوام خبر ندارد، مانند قوم نوح و عاد و ثمود و اقوام بعد از ایشان. و از همین جا معلوم میشود که:
اولا- مراد از" نبا" در جمله" ا لم یاتکم نبؤا الذین من قبلکم" خبر هلاکت و انقراض آن اقوام است، چون کلمه" نبا" به معنای خبر مهم و قابل اعتناء است، پس دیگر منافات ندارد که بعد از آن بفرماید: " لا یعلمهم الا الله" (زیرا در این جمله، اطلاع از جزئیات داستان اقوام گذشته را به خدا اختصاص میدهد و در آن جمله خبر
هلاکت و
انقراض را بطور اجمال برای مردم اثبات میکند و آنان را ملامت میکند که مگر نشنیدهاید).
و ثانیا- شمردن قوم نوح و عاد و ثمود، از باب مثال است، و جمله" لا یعلمهم الا الله" بیان است برای جمله" من قبلکم" و اینکه فرمود: جز خدا کسی ایشان را نمیشناسد و وضع ایشان را نمیداند، مقصود ندانستن
حقیقت حال ایشان و بی اطلاعی از جزئیات
تاریخ زندگی ایشان است.
وقال الذین کفروا لرسلهم لنخرجنکم من ارضنا او لتعودن فی ملتنا فاوحی الیهم ربهم لنهلکن الظــلمین((ولی)
کافران به
پیامبران خود گفتند: «ما قطعاً شما را از سرزمین خود بیرون خواهیم کرد، مگر اینکه به آیین ما بازگردید!» در این حال، پروردگارشان به آنها
وحی فرستاد که: «ما ظالمان را هلاک میکنیم!)
این کلام، تهدیدی است که کفار بعد از درماندن در بحث و
مناظره با پیغمبران خود، به ایشان کردهاند، و خطاب در" لنخرجنکم... حتما شما را بیرون میکنیم... " به پیغمبران و
مؤمنین به ایشان است، و از آن بر میآید که حتی به این مقدار هم راضی نبودند که پیغمبران از
دین خدا دست بردارند ولی مؤمنین هم چنان بر دین
توحید پایدار باشند، بلکه از ایشان خواستهاند که با اتباع خود از دین توحید دست برداشته، به ملت
کفر آنان روی آورند، و خداوند این معنا را در آیه" قال الملا الذین استکبروا من قومه لنخرجنک یا شعیب و الذین آمنوا معک من قریتنا او لتعودن فی ملتنا"
تصریح فرموده است.
واستفتحوا وخاب کل جبار عنید.(و آنها (از خدا) تقاضای فتح و پیروزی (بر
کفار) کردند؛ و (سرانجام) هر گردنکش منحرفی نومید و نابود شد!)
" خاب" از ماده" خیبة" (بر وزن
غیبت) به معنی از دست رفتن مطلوب است که با کلمه نومیدی در فارسی تقریبا مساوی است. " جبار" در اینجا به معنی متکبر و گردنکش است، و در حدیثی آمده که زنی به حضور
پیامبر آمد پیامبر صدستوری به او داد، او سرپیچی کرد و و فرمان پیامبر را اجرا ننمود، پیامبر فرمود: دعوها فانها جباره: " او را رها کنید که
زن سرکشی است". ولی کلمه" جبار" گاهی بر خداوند نیز اطلاق میشود که به معنی دیگری است و آن" اصلاح کننده موجود نیازمند به اصلاح" و یا" کسی که مسلط بر همه چیز است" میباشد.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «آزادی در ثمود».