• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آیه ۱۲۲ سوره انعام (مصداق)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



آیه ۱۲۲ سوره انعام، درباره ولایت و امامت ائمه (علیهم‌السّلام) است. در روایات معتبر و فراوان از ائمه (علیهم‌السّلام) در ذیل آیه فوق نقل شده است که مقصود از زنده شدن مرده در این آیه، زنده شدن افراد گمراه و جاهل، توسط نور ولایت ائمه (علیهم‌السّلام) است و مراد از ماندن در تاریکی، انکار و قبول نکردن ولایت و امامت آنها می‌باشد. در این‌جا روایات را آورده و بررسی می‌کنیم.

فهرست مندرجات

۱ - مقصود از آیه
۲ - روایات ذیل آیه
       ۲.۱ - روایت کلینی
              ۲.۱.۱ - بررسی سند
                     ۲.۱.۱.۱ - محمد بن یحیی
                     ۲.۱.۱.۲ - احمد بن محمد بن عیسی
                     ۲.۱.۱.۳ - محمد بن اسماعیل بن بزیع
                     ۲.۱.۱.۴ - منصور بن یونس
                     ۲.۱.۱.۵ - برید بن معاویه
              ۲.۱.۲ - نتیجه
       ۲.۲ - روایتی در تفسیر قمی
       ۲.۳ - روایت عیاشی
       ۲.۴ - روایت ابن‌شهرآشوب
       ۲.۵ - روایت سفینه
              ۲.۵.۱ - تصحیح روایت
۳ - پانویس
۴ - منبع


خداوند در قرآن چنین می‌فرماید:
«اوَ مَنْ کانَ مَیْتاً فَاَحْیَیْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً یَمْشی‌ بِهِ فِی النَّاسِ کَمَنْ مَثَلُهُ فِی الظُّلُماتِ لَیْسَ بِخارِجٍ مِنْها کَذلِکَ زُیِّنَ لِلْکافِرینَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ؛ آیا کسی که مرده بود، سپس او را زنده کردیم، و نوری برایش قرار دادیم که با آن در میان مردم راه برود، همانند کسی است که در ظلمت‌ها باشد و از آن خارج نگردد؟! این‌گونه برای کافران، اعمال (زشتی) که انجام می‌دادند، تزیین شده (و زیبا جلوه کرده) است».

در روایات معتبر و فراوان از ائمه (علیهم‌السّلام) در ذیل آیه فوق نقل شده است که مقصود از زنده شدن مرده در این آیه، زنده شدن افراد گمراه و جاهل، توسط نور ولایت ائمه (علیهم‌السّلام) است و مراد از ماندن در تاریکی، انکار و قبول نکردن ولایت و امامت آنها می‌باشد.


در این خصوص روایات فراوانی وجود دارد همچنان که علامه مجلسی در این‌باره می‌گوید:
قد مرتاویل النور بالامام و الولایة فی اخبار کثیرة.

در قبل گفتیم که در روایات زیادی، نور به امام و ولایت (ایشان بر خلق) تاویل شده است.
در ادامه به ذکر روایات در این باب می‌پردازیم:

۲.۱ - روایت کلینی

کلینی روایت معتبری را در این خصوص از امام باقر (علیه‌السّلام) نقل کرده است:
محمد بن یحیی عن احمد بن محمد عن محمد بن اسماعیل عن منصور بن یونس عن برید قال سمعت ابا جعفر ع یقول‌ فی قول الله تبارک و تعالی- او من کان میتا فاحییناه‌ و جعلنا له نورا یمشی‌ به‌ فی‌ الناس‌» فقال میت لا یعرف شیئا و نورا یمشی‌ به‌ فی‌ الناس‌اماما یؤتم به- کمن مثله‌ فی الظلمات لیس بخارج منها قالالذی لا یعرف الامام.

برید گوید از امام محمدباقر (علیه‌السّلام) شنیدم که در تفسیر قول خدای تبارک و تعالی‌: «آیا آن کس که مرده بود، پس زنده کردیم او را و قرار دادیم برای او را نور و روشنی که در بین مردم با آن نور می‌رود به آن نور در میان مردمان» فرمود: مرده در این آیه، کسی است که چیزی را نمی‌شناسد. و نوری که به آن در میان مردمان می‌رود، «امامی است که به او اقتدا می‌شود» چون کسی است که داستانش یا خودش در تاریکی‌ها مانده که نتواند از آن بیرون بیاید پس حضرت فرمود که کمن مثله فی الظلمات‌ لیس‌ بخارج‌ منها»، کسی است که امام را نمی‌شناسد.
علامه مجلسی گوید:
الحدیث الثالث عشر: موثق.

۲.۱.۱ - بررسی سند

راویان را از جهت وثاقت بررسی می‌کنیم.

۲.۱.۱.۱ - محمد بن یحیی

نجاشی از علمای بزرگ رجال شیعه، درباره ایشان می‌نویسد:
محمد بن یحیی ابو جعفر العطار القمی، شیخ اصحابنا فی زمانه، ثقة، عین، کثیر الحدیث.

محمد بن یحیی، ابوجعفر عطار اهل قم، بزرگ شیعه در زمان خودش، ‌ شخص مورد اعتماد، دارای جایگاه ویژه می‌باشد و روایت‌های فراوانی نقل کرده است.
علامه حلی نیز این مطلب را ذکر کرده است: شیخ من اصحابنا فی زمانه ثقة عین.

۲.۱.۱.۲ - احمد بن محمد بن عیسی

نجاشی درباره ایشان می‌فرماید:
احمد بن محمد بن عیسی بن عبدالله بن سعد بن مالک بن الاحوص بن السائب بن مالک بن عامر الاشعری. من بنی ذخران بن عوف بن الجماهر بن الاشعر یکنی ابا جعفر، واول من سکن قم من آبائه سعد بن مالک بن الاحوص...
وابو جعفر رحمه الله شیخ القمیین، ووجههم، وفقیههم،

احمد بن محمد بن عیسی... بزرگ علمای قم، سرشناس‌ترین و فقیه آنها است.
شیخ طوسی نیز بعد از معرفی ایشان به اسم و نسب می‌فرماید:
وابو جعفرهذا شیخ قم ووجهها وفقیهها.
شیخ طوسی در کتاب دیگرش می‌فرماید:
احمد بن محمد بن عیسی الاشعری القمی، ثقة، له کتب.

۲.۱.۱.۳ - محمد بن اسماعیل بن بزیع

نجاشی درباره او گوید:
کان من صالحی هذه الطائفة و ثقاتهم کثیر العمل.
او از صالحان شیعه و از افراد مورد اعتماد شیعه می‌باشد که از علمای اهل عمل نیز بود.
شیخ طوسی نیز می‌گوید او مورد اطمینان و دارای مذهب صحیح (شیعه) بود:
ثقة صحیح.

۲.۱.۱.۴ - منصور بن یونس

مذهب وی واقفی بود اما از نظر عالم بزرگ علم رجال شیعه یعنی مرحوم نجاشی او فرد مورد اطمینانی می‌باشد:
نجاشی می‌گوید: ثقة.

۲.۱.۱.۵ - برید بن معاویه

نجاشی می‌گوید:
وجه من وجوه اصحابنا، وفقیه ایضا، له محل عند الائمة.

یکی از چهره‌های شناخته شده در میان شیعیان و همچنین فقیه است و نزد امامان جایگاهی ویژه داشت.
کشی در کتاب رجال خود، ایشان را از اصحاب اجماع می‌داند و تصریح می‌کند که او یکی از افرادی است که تمام شیعیان بر تصدیق روایاتی که سندش به صورت صحیح به آن‌ها برسد، اجماع دارند:
اجتمعت العصابة علی تصدیق هؤلاء الاولین من اصحاب ابی جعفر ع.

۲.۱.۲ - نتیجه

بنابراین روایت معتبر است.
این روایت در حقیقت بیانگر آن است که هر کس امام خود را نشناسد مانند مردگان می‌باشد علامه مجلسی در این خصوص گوید:
و من کان عالما حیا لا یعرف الامام فهو فی الظلمات کالاموات لا یتخلص منها و لا ینتفع بعلمه.

انسان زنده‌ای که علم داشته باشد اما امام خود را نشناسد، او همانند مردگان در تاریکی است و از آن رهایی ندارد و از علم خود نیز بهره‌ای نمی‌برد.

۲.۲ - روایتی در تفسیر قمی

در تفسیر قمی نیز روایتی از امام صادق (علیه‌السّلام) این چنین نقل شده است:
و حدثنی ابی عن حمید بن شعیب عن الحسن بن راشد قال قال ابو عبدالله ع‌....
‌او منکان میتا فاحییناه‌ قال جاهلا عن الحق و الولایة فهدیناه الیهاو جعلنا له نورا یمشی به فی الناس‌ قالالنور الولایةکمن مثله فیالظلمات‌ لیس‌ بخارج‌ منها یعنی فی ولایة غیرالائمة ع‌.

امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: او من کان میتا... یعنی کسی که به حق و ولایت ما علم نداشته باشد ما او را به ولایت هدایت می‌کنیم «و جعلنا له نورا...» مقصود از نور، ولایت است و «کمن مثله فی الظلمات...» یعنی کسانی که در ولایت غیر ائمه (علیهم‌السّلام) می‌باشد.

۲.۳ - روایت عیاشی

روایت دیگری را عیاشی چنین نقل کرده است:
و فی روایة اخری عن برید العجلی قال‌ سالت ابا جعفر ع عن قول الله «او من کان میتا فاحییناه- و جعلنا له نورا یمشی به فی الناس‌» قال: المیت الذی لا یعرف هذا الشان، یعنی هذا الامر «و جعلنا له نورا» اماما یاتم به یعنی علی بن ابی طالب، قلت: فقوله: «کمن مثله فی الظلمات‌ لیس‌ بخارج‌ منها» فقال بیده هکذا هذا الخلق الذی لا یعرفون شیئا.

برید می‌گوید: امام صادق (علیه‌السّلام) در خصوص آیه فرمود: مقصود از «میت» در آیه، کسی است که ایشان یعنی همان امر امامت اهل بیت (علیهم‌السّلام) را نشناسد، «وجعلنا له نورا» امامی برای او قرار می‌دهیم که به آن اقتدا کند یعنی علی (علیه‌السلام). برید می‌گوید از امام پرسیدم پس معنای گفتار خداوند که فرمود: «کمن مثله...» با دستش اشاره و فرمود همین‌گونه که این خلق (غیر شیعیان) امر امامت را نمی‌شناسند.

۲.۴ - روایت ابن‌شهرآشوب

ابن‌شهرآشوب روایت دیگری را از امام صادق (علیه‌السّلام) نقل می‌کند که در آن آمده است:
قال الصادق ع‌ او من کان میتاعنا فاحییناه‌ بنا.

امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: کسی که مرده بود یعنی جدا از ما بود، خداوند آن شخص را بواسطه ما اهل بیت (علیهم‌السّلام) زنده‌اش کرد.
بنابراین مردم با ولایت ائمه (علیهم‌السّلام) از جهل و تاریکی و گمراهی خارج می‌شوند. همچنانکه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در حدیث شریف سفینه نجات از گمراهی را در سایه اطاعت از اهل بیت (علیهم‌السّلام) ترسیم نموده است.

۲.۵ - روایت سفینه

در حدیث سفینه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمودند:
۳۳۱۲ اخبرنا میمون بن اسحاق الهاشمی حدثنا احمد بن عبد الجبار حدثنا یونس بن بکیر حدثنا المفضل بن صالح عن ابی اسحاق عن حنش الکنانی قال سمعت ابا ذر یقول وهو آخذ بباب الکعبة ایها الناس من عرفنی فانا من عرفتم ومن انکرنی فانا ابو ذر سمعت رسول الله یقول مثل اهل بیتی مثل سفینة نوح من رکبها نجا ومن تخلف عنها غرق.

ابوذر می‌گوید از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شنیدم که می‌فرمود مثل اهل بیت من مانند کشتی نوح است که هرکس بر آن سوار شود، نجات پیدا می‌کند، و هرکس تخلف کند، غرق می‌شود.

۲.۵.۱ - تصحیح روایت

حاکم بعد از نقل حدیث می‌گوید:
هذا حدیث صحیح علی شرط مسلم ولم یخرجاه.
ذهبی نیز بعد از نقل روایت می‌نویسد:
«م» یعنی این روایت شرط‌های مسلم بن حجاج نیشابوری را دارست.
عبارت ذهبی «م» که نشان از اعتبار روایت دارد، در چاپ دارالکتب العلمیة حذف شده است.

ابن‌حجر هیثمی وجه تشبیه اهل‌بیت به کشتی نوح را چنین توصیف می‌کند:
ووجه تشبیههم بالسفینة فیما مر ان من احبهم وعظمهم شکرا لنعمة مشرفهم واخذ بهدی علمائهم نجا من ظلمة المخالفات ومن تخلف عن ذلک غرق فی بحر کفر النعم وهلک فی مفاوز الطغیان.

وجه تشبیه اهل بیت (علیهم‌السّلام) به کشتی همانطور که گذشت به این جهت است: هرکس آنها را دوست بدارد و بزرگ شمرد بخاطر شکر نعمت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) یعنی کسی که به آنها شرافت بخشیده و به دستوارت و راهنمایی علمای اهل بیت (علیهم‌السّلام) عمل کند، از ظلمت مخالفت با دین نجات می‌یابد و هرکس از دستورات آنها تخلف نماید، در دریای کفر نعمت غرق می‌شود و در گرداب طغیان هلاک می‌شود.


۱. انعام/سوره۶، آیه۱۲۲.    
۲. مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، بحار الانوارالجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج‌۸۴؛ ص۳۱۵ دار احیاء التراث العربی - بیروت، چاپ:دوم، ۱۴۰۳ ق.    
۳. کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (ط - الاسلامیة)، ج‌۱، ص۱۸۵، دار الکتب الاسلامیة - تهران، چاپ:چهارم، ۱۴۰۷ ق.    
۴. مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول، ج‌۲، ص۳۲۱.    
۵. نجاشی، احمد بن علی بن احمد بن العباس (متوفای۴۵۰ه)، فهرست اسماء مصنفی الشیعة المشتهر برجال النجاشی، ج۱، ص۳۵۳.    
۶. حلی، حسن بن یوسف، الخلاصة للحلی، ص‌۲۶۰.    
۷. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۸۲.    
۸. طوسی، محمد بن حسن بن علی بن حسن (متوفای۴۶۰ه)، الفهرست، ص۲۵.    
۹. طوسی، محمد بن الحسن بن علی بن حسن (متوفای۴۶۰ه)، رجال الطوسی، ص۳۵۱، تحقیق:جواد القیومی الاصفهانی، ناشر:مؤسسة النشر الاسلامی قم، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۵ه.    
۱۰. نجاشی، احمد بن علی، رجال ‌النجاشی، ص‌۳۳۰.    
۱۱. الطوسی، محمد بن حسن بن علی بن حسن، رجال‌ الطوسی، ص‌۳۶۴.    
۱۲. نجاشی، احمد بن علی، رجال ‌النجاشی، ص‌۴۱۳.    
۱۳. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۱۱۲.    
۱۴. خوئی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۴، ص۱۹۴-۱۹۵، رقم:۱۶۸۱.    
۱۵. طوسی، محمد بن حسن، رجال ‌الکشی، ج۲، ص۵۰۷.    
۱۶. مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول، ج‌۲، ص۳۲۲، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپ:دوم، ۱۴۰۴ ق.    
۱۷. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج‌۱، ص۲۱۵، دار الکتاب - قم، چاپ:سوم، ۱۴۰۴ق.    
۱۸. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، ج‌۱، ص۳۷۶، المطبعة العلمیة، تهران، چاپ:اول، ۱۳۸۰ ق.    
۱۹. ابن‌شهرآشوب مازندرانی، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب (علیهم‌السّلام)، ج‌۳، ص۶۲.    
۲۰. حاکم نیسابوری، محمد بن عبدالله ابو عبدالله الوفاة:۴۰۵ ه، المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۳۷۳، دار المعرفة - بیروت -، تحقیق:یوسف عبد الرحمان المرعشلی.    
۲۱. هیثمی، احمد بن محمد بن علی ابن حجر (متوفای۹۷۳ه)، الصواعق المحرقة علی اهل الرفض والضلال والزندقة، ج۲، ص۴۴۶ - ۴۴۷، تحقیق عبدالرحمن بن عبدالله الترکی، کامل محمد الخراط، ناشر:مؤسسة الرسالة - لبنان، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۷ه - ۱۹۹۷م.    



موسسه ولی‌عصر، برگرفته از مقاله «آیا منظور از آیه ۱۲۲ سوره انعام، ولایت و امامت ائمه (علیهم‌السّلام) است؟»    


رده‌های این صفحه : شبهات اهل‌سنت | شبهات وهابیت




جعبه ابزار