ابوالبرکات بلفیقی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بِلِّفیقی (بَلْفیقی)، ابوالبرکات،
محمد بن محمد بن ابراهیم سُلَمی،
فقیه مالکی،
قاضی و از مشاهیر
حدیث و
ادب و
تصوف اندلس در
قرن هشتم هجری میباشد.
وی، به ابن الحاج نیز
شهرت دارد.
در ۶۸۰ در خاندانی پرسابقه در
علم و دیانت، در
بلفیق، از توابع
المریه اندلس، متولد شد.
نسل او را به
حارثة بن عباس بن مِرداس،
صحابی پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم از
قبیله بنی سُلیم، نسبت میدهند.
جد او ابراهیم، در
اندلس و مغرب مشهور به
ابن الحاج، از اولیا و
مشایخ صوفیه و صاحب
کرامت و قبرش زیارتگاه مردم بود.
بلفیقی
تعلیم را در المریه،
و سپس
اشبیلیه آغاز کرد و سپس به
مغرب رفت و در
بجایه محضر
ابوعبدالله محمد بن غریون و
ابوعلی منصور بن احمد بن عبدالحق مِشدالی را درک کرد
آنگاه به
مراکش و سپس به
سبته رفت
و پس از آن دوباره به
اندلس بازگشت.
بلفیقی در دوران زندگی منصب
قضا را ابتدا در شهرهای
شلش (۷۱۰)،
مربله و
اسطبونه به عهده گرفت،
آنگاه در
مالقه ساکن شد و از
قاضی ابوعبدالله طَنجالی بهره فراوان برد.
او بتدریج در تعلیم، قضا،
خطابه،
زهد و خدمت به مردم
شهرت یافت.
وی از جمله زهّادی بود که کرامات افسانه آمیز
صوفیان را انکار میکرد.
مدتی در
مسجد جامع المریه منصب تعلیم و چندی نیز منصب قضای بَرْجه، دَلاّ یه، بِنِیول و فِنْیانه را داشت
و در ۷۳۵ پس از درگذشت
ابوعمرو بن منظور، به جای او امر قضا و خطابه مالقه را عهده دار شد.
سپس همین منصب را در ۷۴۷ در المریه و غرناطه
به عهده گرفت. در ۷۶۰ بعد از وفات
شیخ ابوالقاسم جانح، قضاوت سبته
و سپس غرناطه و در همین اثنا منصب مهم سفارت بین ملوک
اندلس و مغرب را عهده دار شد. او به پذیرش مسئولیتهای مختلف و مسافرت زیاد معروف بود.
بلفیقی در اواخر
عمر از تمام مناصب، جز سمت قضا و خطابة المریه، کناره گرفت و سرانجام در ۷۷۳ در همانجا وفات یافت.
تاریخ فوتش را به اختلاف ۷۷۰
و ۷۷۱
و ۷۷۴
آورده اند.
مشایخ و اساتید بلفیقی در
علوم مختلف متعددند که جز آنچه یاد شد میتوان از عمویش
ابوالقاسم بن ابراهیم،
ابوعبدالله جَحْدری شاعر،
ابوعبدالله بن رُشید محدّث،
ابوعبدالله بن رافع،
ابوزید جزولی،
ابوعبدالله بن فخّار نحوی و
ابن بنّا ی ریاضیدان مراکشی نام برد.
بلفیقی شاگردان نام آوری داشت که برخی از آنها عبارتاند از:
ابن خلدون مورخ نامدار که در مقدمه
تاریخ خود،
بلفیقی را آگاه از زبان عرب و دارای قریحه
شعر خوانده و در تاریخ خود
او را از بزرگترین
محدّثان و ادیبان و
سخنوران ذکر کرده است؛
ابن خطیب، مورّخ،
طبیب و ادیب معروف، که او را به احترام تمام یاد کرده و
شیخ و
استاد خود نامیده است
ابوزکریا سرّاج محدّث
اندلسی اسماعیل
بن هانی
مالکی قاضی دمشق؛
محمد بن محمد انصاری نحوی و ابوعبدالله یری.
بلفیقی علاوه بر قضا و خطابه و قرائت، در علوم گوناگونی همچون حدیث و رجال و اصول فقه و ادبیات و منطق نیز سرآمد بود.
تألیفات نفیس و اشعار لطیفی از او به جا مانده و تواناییش در شعر در دیوان بزرگش به نام
العَذب والاُجاج مشهور است.
از دیگر آثار او گزارش کوتاه زندگی
ابن بطوطه سیاح معروف است که بلفیقی نیز در
غرناطه با وی ملاقات کرده است. این گزارش را ابن خطیب در
الاحاطه آورده است.
آثار بلفیقی که اغلب ناتمام مانده، در
سیره و تراجم و
تاریخ است.
(۱) ابن جزری، غایة النهایة فی طبقات القُرّاء، چاپ برگشترسر، قاهره.
(۲) ابن حجر عسقلانی، الدرر الکامنة فی اعیان المائة الثامنه، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
(۳) ابن خطیب، الاحاطة فی اخبار غرناطه، چاپ
محمد عبدالله عنان، قاهره ۱۳۹۳ـ۱۳۹۷/ ۱۹۷۳ـ۱۹۷۷.
(۴) ابن خطیب، الکتیبة الکامنة فی من لقیناه
بالاندلس من شعراء المائة الثامنة، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۶۳.
(۵) ابن خطیب، اللمحة البدریّة فی الدولة النصریّة، بیروت ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
(۶) ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون المُسمّی دیوان المبتدا والخبر فی تاریخ العرب والبربر ومن عاصرهم من ذوی السلطان الاکبر، چاپ خلیل شحاده و سهیل زکار، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
(۷)) ابن خلدون، المقدّمة، تونس ۱۹۸۹.
(۸) ابن فرحون، الدیباج المذهب فی معرفة اعیان علماء المذهب، چاپ
محمد احمدی ابوالنور، قاهره ۱۳۹۴/۱۹۷۴.
(۹) ابن قاضی، جذوة الاقتباس فی ذکر من حلّ من الاعلام مدینة فاس، ج ۱، رباط ۱۹۷۳.
(۱۰) ابن قاضی، درّة الحجال فی أسماء الرجال (ذیل وفیات الاعیان)، چاپ
محمد احمدی ابوالنور، ج ۱، قاهره ۱۳۹۰/۱۹۷۰.
(۱۱) اسماعیل بغدادی، هدیة العارفین، ج ۲، در حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج ۶، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
(۱۲) خیرالدین زرکلی، الاعلام، بیروت ۱۹۸۰.
(۱۳) عمر فرّوخ، تاریخ الادب العربی، ج ۶، بیروت ۱۹۸۳.
(۱۴)
محمد عبدالحی
بن عبدالکبیر کتانی، فهرس الفهارس والاثبات، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲،
محمد بن محمد مخلوف، شجرة النور الزکیّة فی طبقات المالکیة، بیروت ۱۳۵۰.
(۱۵) عباس
بن ابراهیم مراکشی، الاعلام بمن حلّ مراکش و اغمات من الاعلام، ج ۳، فاس ۱۳۵۵/۱۹۳۷.
(۱۶)
احمد بن محمد مقری، ازهار الریاض فی اخبار عیاض، چاپ مصطفی سقّا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، قاهره ۱۹۳۹ـ ۱۹۴۲.
(۱۷)
احمد بن محمد مقری، نفح الطیب، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۳۸۸/ ۱۹۶۸.
(۱۸) علی
بن عبدالله نباهی، تاریخ قضاة
الاندلس، او، المَرقَبة العُلیا فیمن یستحقُّ القضاء والفُتیا، چاپ مریم قاسم طویل، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
(۱۹)
محمد بن محمد وزیر، الحُلل السُّندسیّة فی الاخبار التونسیّة،
محمد حبیب هیله، بیروت ۱۹۸۵.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بلفیقی»، شماره۱۷۲۶.