ابوالحسن شعرانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابوالحسن شعرانی معروف به علامه شعرانی (۱۳۲۰-۱۳۹۳ ه ق)، از شخصیتهای برجسته و فلاسفه
شیعه در
قرن چهاردهم هجری قمری بود.
وی نزد علمایی همچون پدرش،
آیتالله میرزا مهدی آشتیانی،
آیتالله شیخ عبدالکریم حائری،
سید ابوتراب خوانساری،
حبیبالله ذوالفنون و دیگران کسب علم نمود. او در علوم
فقه و
اصول و
تفسیر و
حدیث و
فلسفه و ریاضی و
عرفان و
کلام مهارت داشته و به چندین زبان غیر از
فارسی و
عربی آشنا بود. علامه تحصیلات خود را در
تهران،
قم و سپس در
نجف اشرف گذرانده و بعد از تکمیل آن به تهران بازگشت و به
تبلیغ و تدریس و تحقیق و ادامه
سیر و سلوک خود پرداخت.
آیتالله میرزا هاشم آملی،
آیتالله عبدالله جوادی آملی،
آیتالله حسن حسنزاده آملی و
محمدحسن احمد فقیه یزدی از شاگردان مکتب او هستند. چندین اثر در رشتههای مختلف علوم اسلامی از این عالم برجای مانده است.
علامه شیخ ابوالحسن شعرانی، از شخصیتهای برجسته و از دانشمندان کمنظیر اسلامی قرن چهاردهم هجری است. ابوالحسن شعرانی بازمانده خاندانی از خاندانهای علم و دانش و تقوا و معنویت بود. و اینک یادی از نیاکان پاک او:
۱.
ملا فتحالله کاشانی:
سلسله نسب میرزا ابوالحسن شعرانی، به دانشمندی بزرگ و قرآنشناس یعنی علامه «ملا فتحالله کاشانی» (م
۹۸۸ ق.) مفسر معروف
عصر صفویه میرسد.
تفسیر منهج الصادقین وی به زبان فارسی شهره آفاق است.
۲.
ابوالحسن مجتهد تهرانی:
جد اعلای میرزا ابوالحسن شعرانی، شیخ ابوالحسن مجتهد تهرانی (
۱۲۰۰-
۱۲۷۲ ق.) است. در تهران و سپس
اصفهان به تحصیل پرداخت، آنگاه عازم
عراق شده و در حوزههای علمیه آن دیار نزد بزرگانی چون
سید علی طباطبایی (صاحب ریاض) ادامه تحصیل داد و با
اجازه اجتهاد به تهران مراجعت کرد.
۳.
آخوند غلامحسین:
پدربزرگ میرزا ابوالحسن شعرانی، آخوند غلامحسین، یکی از علمای متقی و فاضل تهران بود. آخوند در سال
۱۳۱۳ ق. در نجف اشرف به خاک سپرده شد.
۴. حاج شیخ
محمد تهرانی:
حاج شیخ محمد تهرانی، پدر میرزا ابوالحسن شعرانی عاملی متقی بود. در سال
۱۳۴۶ ق. از دنیا رفت.
میرزا ابوالحسن شعرانی در سال
۱۳۲۰ ق. در تهران و در خانوادهای روحانی و دانشپرور، به دنیا آمد و پرورش یافت.
ابوالحسن شعرانی، سواد قرآنی را نزد پدر عالمش، شیخ محمد تهرانی، آموخت و در حقیقت پدرش نخستین معلم او بود. بعدها که کمی بزرگ شد وارد مدرسه مروی تهران گشته، به تحصیل پرداخت.
ادبیات عرب، فارسی،
منطق، فقه، اصول، فلسفه، ریاض و ... را طی سالها آموخت.
از معروفترین اساتید او در
حوزه علمیه تهران، میتوان از آیتالله حاج میرزا مهدی آشتیانی نام برد. همچنین حکیم محقق
میرزا محمود قمی از اساتید او بود که مردی زاهد و دانشمند بود.
حبیبالله ذوالفنون
نیز استاد ریاضی میرزا ابوالحسن شعرانی در حوزه تهرانی بود.
میرزا ابو الحسن شعرانی، در دوره جوانی که
حوزه علمیه قم تازه تأسیس شده بود، سفری به آن دیار کرد و در محضر اساتیدی مانند آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری (مؤسس حوزه) حاج شیخ
عبدالنبی نوری به ادامه تحصیل پرداخت.
شعرانی ۲۶ ساله بود که پدر عالم و بزرگوارش را از دست داد. این حادثه برای او بسیار سنگین بود ولی هرگز اراده او را در راه سالها کسب دانش و سیر در آفاق و انفس برای تحصیل علم و سیر و سلوک، سست نکرد.
علامه پس از سالها تحصیل در حوزه تازه تأسیس قم، آهنگ حوزه نجف اشرف کرد و مدتها در آنجا موفق به بهرهگیری از محضر اساتید بزرگ شد. در بین اساتید حوزه علمیه نجف، سید ابوتراب خوانساری (متوفای
۱۳۴۶ ق.) بیشتر از دیگران، شعرانی را مجذوب خود کرد. سید ابوتراب خوانساری در بین علماء شخصیت بر جستهای داشت و علاوه بر فقه و معارف شیعه، با فقه
اهل سنت نیز آشنا بود.
شیخ ابوالحسن شعرانی پس از تکمیل تحصیلات علمی و سیر و سلوک عرفانی و عملی، در اوج استبداد رضاخانی، به تهران بازگشت و شروع به تبلیغ و تدریس و تحقیق و ادامه سیر و سلوک کرد. او خود در اینباره مینویسد:
«چون عهد شباب به تحصیل علوم و حف اصطلاحات و رسوم بگذشت ... از هر عملی بهره بگرفتم و از خرمنی خوشه برداشتم. گاهی به مطالعه کتب ادب از عجم و عرب، و زمانی به دِراست (تدریس)
اشارات (
ابن سینا) و
اسفارِ (
ملاصدرا) و زمانی به تتبع تفاسیر و اخبار، وقتی به تفسیر و تحشیه کتب فقه و اصول و گاهی به تعمق در مسائل ریاضی و معقول تا آن عهد به سر آمد...
سالیان دراز، شب بیدار و روز تکرار همیشه ملازم دفاتر و کراریس (همراه دفترها و جزوهها) و پیوسته موافق اخلام و قراطیس (همدم قلمها و کاغذها) ناگهان سروش غیب در گوش، این ندا داد که
علم برای
معرفت است و معرفت بذر عمل و طاعت، و طاعت بیاخلاص نشود و این همه میسر نگردد مگر به توفیق
خدا و
توسل به اولیا، مشغولی تا چندها.
علم چندان که بیشتر خوانی •••• چون عمل در تو نیست نادانی
شتاب باید کرد و معاد را زادی فراهم ساخت، زود برخیز که آفتاب برآمد و کاروان رفت، تا به قیمتی باقی است و نیرو تمام از دست نشده، توسلی جوی و خدمتی تقدیم کن.»
علامه شعرانی علاوه بر مهارت کافی در فقه و اصول و تفسیر و حدیث و فلسفه و ریاضی و عرفان و کلام و ...، با چندین زبان ـ غیر از فارسی و عربی ـ آشنا بود:
۱. فرانسه: شعرانی به زبان فرانسه، کاملاً تسلط داشت و بسیاری از کتب علوم اسلامی ترجمه شده به زبان فرانسه را خود مطالعه و با متن اصلی تطبیق میکرد و صحت و سقم ترجمه را تعیین مینمود.
۲. ترکی: زبان ترکی را مثل زبان مادری میدانست و میخواند و مینوشت.
۳. انگلیسی: وی به زبان انگلیسی نیز به قدر متعارف و لازم آشنایی داشت.
۴. عبری: شاید شگفتانگیز باشد که عالمی دینی با آن همه وسعت اطلاعات و اشتغالات در علوم مختلف، به زبان عبری هم تسلط داشته باشد! ایشان این زبان را از یک روحانی یهودی فرا گرفته بود.
میرزا ابوالحسن شعرانی در مدت عمر خویش شاگردانی فرزانه و حکیم و فقیه تربیت کرد. بسزاست به معرفی برخی از آنان بپردازیم.
۱. آیتالله میرزا هاشم آملی (
۱۳۲۲-
۱۴۱۳ ق.)؛
۲. آیتالله عبدالله جوادی آملی؛
۳. آیتالله حسن حسنزاده آملی؛
۴. استاد شیخ محمدحسن احمد فقیه یزدی؛
۵.
علی اکبر غفاری؛
۶.
محدث اُرمُوی (
۱۳۲۳ ق -
۱۳۵۸ ش).
آثار قلمی علامه شعرانی، بهترین وسیله شناخت وسعت و عمق علم و دانش و تفکر اوست:
۱. حاشیه بر
مجمع البیان (در ده جلد)؛
۲. تصحیح کامل
تفسیر صافی (در دو جلد)؛
۳. حواشی و تعلیقات بر تفسیر منهج الصادقین (در ده جلد)؛
۴. مقدمه و حواشی و تصحیح کامل
تفسیر ابوالفتوح رازی (در دوازده جلد)؛
۵. نثر طوبی، دائره المعارف اصطلاحات قرآن، از الف تا حرف صاد؛
۶. تجوید قرآن؛
۷. طبع و چاپ بیش از ۶۰ نسخه
قرآن در اندازههای مختلف.
۱. جمع حواشی و تحقیق و تصحیح کتاب وافی اثر مرحوم
فیض کاشانی (در سه جلد)؛
۲. تعلیقات بر
شرح اصول کافی اثر
ملا صالح مازندرانی، (در دوازده جلد)؛
۳. تعلیقات بر
وسائل الشیعه (از جلد ۱۶ تا ۲۰)؛
۴. حاشیه بر
ارشاد القلوب دیلمی؛
۵. ترجمه و شرح
دعای عرفه سیدالشهداء (علیهالسلام)، ضمیمه کتاب
فیض الدموع؛
۶. ترجمه و شرح مفصل
صحیفه کامل سجادیه؛
۷. تحقیق و تصحیح
جامع الرواة؛
۸. رساله در علم درایه.
۱.
المدخل الی عذاب المنهل، در اصول؛
۲. شرح کفایة الاصول ـ
آخوند خراسانی ـ؛
۳. شرح تبصره علامه حلی؛
۴. حاشیه کبیره بر قواعد؛
۵. رساله در شرح شکوک صلاة در
عروة الوثقی؛
۶. فقه فارسی و مختصر برای تدریس در مدارس؛
۷. مناسک حج با حواشی ۹ نفر از مراجع تقلید.
۱. شرح تجرید در
علم کلام؛
۲. حاشیه بر
فصل الخطاب محدث نوری؛
۳. کتاب راه سعادت در اثبات نبوت و رد شبهات یهود و نصارا؛
۴. ترجمه کتاب «
الامام علی صوت العداله الانسانیه» با نقدِ لغزشهای نویسنده (جرق جرداق)؛
۵. تعلیقاتی بر کتاب «
محمد پیامبر و سیاستمدار» نوشته مونتگمری وات؛
۶. اصطلاحات فلسفی؛
۷. مقدمه و حواشی محققانه بر
اسرار الحکم سبزواری؛
۸. فلسفه اولی یا مابعدالطبیعه.
۱. شرح عمل به زیج (جدولی که از روی آن به حرکات سیارات پی میبرند) مبتنی بر هیئت جدید؛
۲. تعلیقه و مستدرک
تشریح الافلاک با اشاره به هیئت جدید؛
۳. هیئت فلاماریون، ترجمه از زبان فرانسه؛
۴. تقاویم (تقویمهای) شبانه روزی.
۱. ترجمه «
نفس المهموم» اثر حاج
شیخ عباس قمی؛
۲. مقدمه، تصحیح و تحقیق
کشف الغمه؛
۳. مقدمه و تصحیح
منتخب التواریخ؛
۴. مقدمه کتاب
وقایع السنین خاتون آبادی؛
۵. مقدمه، تصحیح و تعلیقات بر کتاب «
روضة الشهداء».
تصحیح کامل و مقدمه و حاشیه بر جلد اول و سوم کتاب «
نفایس الفنون فی عرابس العیون» اثر
محمود آملی از دانشمندان قرن هشتم.
علامه میرزا ابوالحسن شعرانی در اواخر عمر دچار ضعف و بیماری قلب و ریه شد و زیر نظر پزشک بود. وقتی بیماریاش شدت یافت برای معالجه به آلمان برده شد و در بیمارستانی در شهر هامبورگ بستری گردید. اما معالجات سودی نبخشید و شاید تقدیر چنین بود!...
سرانجام این عالم، پس از هفتاد و سه سال، در شبِ یک شنبه، هفتم
شوال ۱۳۹۳ ه ق (۱۳۵۲/۰۸/۱۲ ش) دارفانی را وداع گفت.
روز چهارشنبه، جنازهاش به
تهران و قبل از ظهر روز پنج شنبه
تشییع گردید و در
حرم حضرت عبدالعظیم حسنی، روبروی باغ طوطی، به خاک سپرده شد.
•
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «علامه شعرانی»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۰۲/۲۲.