• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابوالعاص بن منبه (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ابوالعاص بن‌ مُنَبِّه بن الحجاج بن‌ عامر متعلق به قبیله قریش، از مرتدان در صدر اسلام است که در جنگ بدر به دست امام علی (علیه‌السّلام) کشته شد.



از زمان و مکان ولادت و زندگی اجتماعی و احوال شخصی ابن‌ منبه جز موارد مذکور، مطلبی در‌ تاریخ نقل نشده است.

۱.۱ - نام و نسب

ابوالعاص (عاص) بن‌ مُنَبِّه بن الحجاج بن‌ عامر متعلق به قبیله قریش و از تیره بنی سهم است.

۱.۲ - مسلمان شدن

او پیش از هجرت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم)، اسلام را پذیرفت؛ امّا به جهت دنیاگرایی، از مهاجرت با ایشان خودداری کرد. برخی گفته‌اند: ابوالعاص هنگام هجرت مسلمانان، به وسیله بستگان و قبیله‌اش محبوس، و از مهاجرت منع شد.

۱.۳ - ارتداد و مرگ

قبل از آغاز جنگ بدر‌ و در‌ پی اخطار سران قریش که هرکس در‌ جنگ با مسلمانان شرکت نکند، خانه‌اش ویران و اموالش مصادره می‌شود،با کراهت‌ و از روی تقیّه‌ با آنان همراه شد. گفته‌اند: چون سپاه اسلام را ضعیف دید، در‌ حقانیت اسلام تردید کرد؛ بدین ترتیب از اسلام برگشت و در‌ حال ارتداد، در‌جنگ بدر با شمشیری به نام ذو الفقار، رو در‌روی امام علی (علیه‌السّلام) ایستاد و به دست ایشان کشته شد. سپس پیامبر اکرم، آن شمشیر را به امام علی (علیه‌السّلام) بخشید. او از كفارى است كه به نقل شيخ مفيد عامه و خاصه اتفاق دارند در جنگ بدر به دست امير المؤمنين على (علیه‌السّلام) هلاك شده و هيچ اختلافى در ميان نيست. وی با دیگر مشرکان کشته شده در‌ جنگ بدر، در‌ چاه بدر‌ مدفون شد.


برخی مفسران در شان نزول آیاتی از وی نام برده‌اند.

۲.۱ - منافقان بیماردل

بنابر نقلی، نزول آیه ۴۹ سوره انفال را درباره گفتار نادرست وی و هم فکران مرتدش درباره سپاه اسلام دانسته‌اند.
«إِذْ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذينَ في‌ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ غَرَّ هؤُلاءِ دينُهُمْ وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزيزٌ حَكيم‌؛ آن گاه كه منافقان و كسانى كه در دل‌هايشان بيمارى (كفر و شك) بود مى‌گفتند: اينان را (سپاه اسلام عازم بدر را) دينشان فريفته است! حال آنكه هر كه بر خدا توكل كند به يقين (پيروز است، زيرا) خداوند غالب مقتدر و صاحب حكمت است.»
بر پایه نقل طبری، ابوالعاص از جمله منافقان بیمار دلی بود که می‌گفت: «غَرَّ هؤلاءِ دینُهُم؛ ایشان،(مؤمنان‌) را دینشان فریفته است».
[۱۷] بلنسی، محمد بن علی، تفسیر مبهمات القرآن، ج۱، ص۵۱۶
علامه طباطبایی در این باره چنین می‌فرماید: در خبر آمده كه عده‌اى از قريش در همان مكه ايمان آورده بودند، و ليكن پدرانشان نمى‌گذاشتند كه از مكه بيرون بيايند، و در مدينه به رسول خدا بپيوندند، و ناچار با پدران‌شان كه براى شركت در جنگ بدر حركت كردند بيرون آمده و به بدر آمدند، و ليكن وقتى در آنجا قلت مسلمان‌ها را ديدند از ايمان خود منصرف شده و گفتند اين بيچاره‌ها فريب دين‌شان را خوردند، و آن عده عبارت بودند از قيس بن وليد بن مغيره، على بن امية بن خلف، عاص‌ بن‌ منبه‌ بن حجاج، حارث بن زمعه، و قيس بن فاكه بن مغيره. و آيه ‌«إِذْ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ غَرَّ هؤُلاءِ دِينُهُمْ ...» كه بعد از چند آيه ديگر همين سوره است اشاره به داستان ايشان است.

۲.۲ - ارتداد و کفر

بعضی مفسران، نزول آیه ۹۷ سوره نساء را در شان وی و دیگر افرادی دانسته‌اند که به اسلام گرویده؛ اما در جنگ بدر با مشرکان همراهی کرده، و در حال کفر کشته شدند.
خداوند در‌ نکوهش وی و گروه هم‌کیش او می‌فرماید: «انَّ الَّذینَ تَوَفّهُمُ المَلکَةُ ظالِمی‌انفُسِهِم قالوا فیمَ کُنتُم قالوا کُنّا مُستَضعَفینَ فِی الارضِ قالوا الَم تَکُن ارضُ اللَّهِ وسِعَةً فَتُهاجِروا فیها فَاولکَ مَاوهُم‌ جَهَنَّمُ وساءَت مَصیرا؛ کسانی که بر خویشتن ستم‌کار بوده‌اند، وقتی‌ فرشتگان جانشان را می‌گیرند، می‌گویند: «در‌چه حال‌ بودید؟» پاسخ می‌دهند: «ما در‌ زمین از مستضعفان بودیم.» می‌گویند: «مگر زمین خدا وسیع نبود تا در‌آن مهاجرت کنید؟» پس آنان جایگاه‌شان دوزخ است، و دوزخ بد سرانجامی‌ است».



۱. ابن هشام، عبدالملک بن هشام، السیره النبویه، ج۱، ص۶۴۱.    
۲. ابن هشام، عبدالملک بن هشام، السیره النبویه، ج۱، ص۷۱۳.    
۳. ابن هشام، عبدالملک بن هشام، السیره النبویه، ج۱، ص۶۴۱.    
۴. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، الدرالمنثور، ج۲، ص۶۴۷.    
۵. ابن هشام، عبدالملک بن هشام، السیره النبویه، ج۱، ص۶۴۱.    
۶. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، الدرالمنثور، ج۲، ص۶۴۷.    
۷. طبرى، محمد بن جریر، جامع البیان فى تفسیر القرآن، ج۱۳، ص۱۲.    
۸. ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج۳، ص۳۶۱.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۶۹.    
۱۰. ابن حبیب بغدادی، محمد بن حبیب، المنمق فی اخبار قریش، ص۴۱۱.    
۱۱. ابو‌الفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان، ج۱۹، ص۴۱.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۹، ص۳۹.    
۱۳. ابن هشام، عبدالملک بن هشام، السیره النبویه، ج۱، ص۷۱۳.    
۱۴. ابن هشام، عبدالملک بن هشام، السیره النبویه، ج۱، ص۶۳۸.    
۱۵. انفال/سوره۸، آیه۴۹.    
۱۶. انفال/سوره۸، آیه۴۹.    
۱۷. بلنسی، محمد بن علی، تفسیر مبهمات القرآن، ج۱، ص۵۱۶
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۹، ص۵۱.    
۱۹. نساء/سوره۴، آیه۹۷.    
۲۰. نساء/سوره۴، آیه۹۷.    
۲۱. ابن هشام، عبدالملک بن هشام، السیره النبویه، ج۱، ص۶۴۱.    
۲۲. طبرى، محمد بن جریر، جامع البیان فى تفسیر القرآن، ج۹، ص۱۰۷.    
۲۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۶۹.    
۲۴. طبرى، محمد بن جریر، جامع البیان فى تفسیر القرآن، ج۹، ص۱۰۵.    
۲۵. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، الدرالمنثور، ج۲، ص۶۴۶.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «ابوالعاص بن منبه»، بازنویسی توسط گروه پژوهشی ویکی فقه.    



جعبه ابزار