ابوطیب طبری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اَبوطیِِّبِ طبَری، طاهر بن عبدالله بن طاهر (۳۴۸ ـ ۴۵۰ق/۹۵۹ ـ ۱۰۵۸ م)، فقیه بنام
شافعی بود.ابوطیب در
آمل به دنیا آمد.
و چنانکه گفته اند، از ۱۴ سالگی در همانجا به کسب
علم و
استماع حدیث پرداخت.
و در مجلس درس
فقه ابوعلی زجاجی حاضر شد
(که به اشتباه از
ابوعلی ثقفی نام برده است).
ابوطیب در طلب علم به اکناف سرزمینهای اسلامی سفر کرد، چنانکه برای استماع از
ابوبکر اسماعیلی رهسپار گرگان شد و به سبب مرگ ابوبکر (پس از ۳۷۰ق) موفق به دیدار او نگردید.
، اما در مجلس درس فرزند وی
ابوسعد اسماعیلی و دیگر علمای آن دیار چون
قاضی ابوالقاسم ابن کَجّ و
ابواحمد غِطربفی حضور یافت.
وی همچنین در نیشابور به مدت ۴ سال نزد ابوالحسن ماسرجسی فقه آموخت و در اسفراین از
ابوالسحاق اسفراینی اصول فقه را فراگرفت.
آنگاه به
بغداد رفت و همانجا اقامت گزید و از مجالس علمای بنام آن دیار چون
دارقطنی ،
ابوحامد اسفراینی ،
علی بن عمر سکری ،
ابن عرفه و
معافی بن زکریا ابن طرارا بهره برد.
و از آن پس در بغداد به
درس و بحث پرداخت، تا آنجا که گویند علمای
عراق علم را از او آموختند.
ابوالسحاق شیرازی که از خواص اصحاب اوست، بیش از ۱۰ سال در محضر وی از مریدان درس او بود.
خطیب بغدادی هم از شاگردان بنام وی بوده که به گفته خود سالهای از محضر وی بهره برده است.
از دیگر شاگردان او در
فقه میتوان از
ابوعبدالله قزوینی ،
یعقوب بن سلیمان خارن شافعی
و
ابوالولید باجی نام برد.
ابوطیب در ترویج
مذهب شافعی در عراق سهم بسزایی داشت و مناظرات وی با پیروان دیگر مذاهب از جمله حنفیان، چون ابوالحسن طالقانی قاضی بلخ و ابوالحسن قدوری از تلاش پی گیر وی در این راه حکایت میکند.
از همین روی معمولاً از او به صورت شیخ عمید
و یا شیخ عراقی
نام میبردند و هر زمان که ابوسحاق شیرازی و دیگر علمای شافعی عراق، لفظ قاضی را بهطور اطلاق در
علم فقه ذکر میکردند، منظور آنان قاضی ابوطیب طبری بود.
مقام وی در فقه چنان بلند بود که گاه او را از
ابوحامد اسفراینی نیز برتر میدانستند.
ابوطیب پس از وفات قاضی
ابوعبدالله صیمری حنفی (د ۴۰۵ ق) درجانب غربی بغداد و ربع الکرخ متصدی
قضا شد
و پس از آن قضای هر دو قسمت شرقی و غربی بغداد را برعهده گرفت
و تا آخر عمر طولانی خویش با برخورداری از سلامت کامل به قضا و افتا پرداخت.
علاوه بر تصدی مسند قضا، به گفته
ثعالبی ،
وی تولیت دیوان رسائل را نیز بر عهده داشت.
ابوطیب در ادب نیز دستی داشت و مبادلات شعری وی با ابوالعلاء معری و نیز اشعار دیگری از او بر جای مانده است.
ابوطیب بیش از ۱۰۰ سال زیست و سرانجام در بغداد درگذشت در مراسم تشییع وی بزرگان بغداد شرکت داشتند و پیکر وی در جانب غربی بغداد نزد مقبره
احمد بن حنبل در باب الحرب به
خاک سپرده شد.
ابومحمد دو غابادی از جمله کسانی است که در سوگ وی اشعاری سرود.
قاضی را در حسن خلق و نیز دقت تحقیق و کمال
اجتهاد ستوده اند.
و درباره شدت
ورع و شوخ طبعی و ی حکایتها آورده اند.
وی از جمله فقیهانیاست که به جواز استعمال لقی «شاهنشاه» برای جلالا الدوله از امیران دیلمی
فتوا داد.
او در بسیاری از مسائل فقهی به عنوان
مجتهد در
مذهب ، اظهار نظر کرده است.
نووی در جای جای کتاب مجموع شرح المهذب، آراء و نظریات او را در تمام مباحث فقهی به خصوص مبحث قضا و شهادات آورده است.
ابواسحاق شیرازی بدون ذکر عناوین، وی را صاحب آثاری در
خلافت ، مذهب،
اصول و
جدل دانسته است،
اما آنچه امروز از او باقی مانده اینهاست:
۱.جواب فی السماع و الغناء، که نسخهای از این اثر در کتابخانه رباط نگهدای میشود
۲.روضة المنتهی فی مولد الامام الشافعی، که در پایان کتاب به شرح زندگانی جمعی از علمای شافعی نیز پرداخته است
و چنین به نظر میآید که ابواسحاق هنگام تألیف طبقات الفقهاء خود بدان توجه داشته است.
نسخهای خطی از این اثر در آنکارا موجود است التعلیقة الکبری فی الفروع، در فقه، که در ۱۰ مجلد بوده است. (از آن در کتابخانه توپکاپی استانبول نگهداری میشود)
۳.شرح المختصر مزنی در فقه.
نسخی از این کتاب در کتابخانههای
مصر و
ترکیه موجود است.
از دیگر آثار او شرحی در الفروع ابوبکر ابن حداد مصری
و کتابی با نام المجرد و نیز المنهاج را بر شمرده اند.
گفتنی است که متن مناظره ابوطیب با ابوالحسن قدوری و مناظره او با ابوالحسن طالقانی را،
سبکی نقل کرده است.
(۱) ابن ابی الدم، ابراهیم بن عبدالله، ادب القضاء، به کوشش مصطفی زحیلی، دمشق، ۱۴۰۲ق/ ۱۹۸۲ م.
(۲) ابن اثیر، الکامل.
(۳) ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، صفة الصفوة، به کوشش محمود فاخوری، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶ م.
(۴) ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، حیدرآباد دکن، ۱۳۵۹ ق.
(۵) ابن خلکان، وفیات.
(۶) ابن شاکر کتبی، محمد، فوات الوفیات به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۷۴ م.
(۷) ابن صلاح، عثمان بن عبدالرحمن، ادب المفتی و المستفتی، به کوشش موفق بن عبدالله، بیروت، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۶ م،.
(۸) ابن صلاح، عثمان بن عبدالرحمن، مقدمه، به کوشش عائشه عبدالرحمن بنت شاطی، قاهره، ۱۹۷۴ م.
(۹) ابن قاضی شهبه، ابوبکر بن احمد، طبقات الشافعیة، به کوشش حافظ عبدالعلیم خان، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۸ق/ ۱۹۷۸ م.
(۱۰) ابواسحاق شیرازی، ابراهیم بن علی، طبقات الفقهاء، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۴۰۱ق/ ۱۹۸۱ م.
(۱۱) بنداری اصفهانی، فتح بن علی، مختصر تاریخ دولة آل سلجوق عمادالدین کاتب، بیروت، ۱۴۰۰ق/ ۱۹۸۰ م.
(۱۲) ثعالبی، عبدالملک بن محمد، تتمة الیتیمة، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۵۳ ق.
(۱۳) ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوظ و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳ م.
(۱۴) سبکی، عبدالوهاب بن علی، طبقات الشافعیة، قاهره، ۱۳۴۸ ق.
(۱۵) سخاوی، محمد بن عبدالرحمن، الاعلان باتوبیخ، به کوشش صالح احمد علی، بغداد، ۱۳۸۲ق/ ۱۹۶۳ م.
(۱۶) سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۸ق/ ۱۹۷۸ م.
(۱۷) صریفینی، ابراهیم بن محمد، تاریخ نیسابور (منتخب السیاق عبدالغافر فارسی)، به کوشش محمد کاظم محمودی، قم، ۱۴۰۳ ق.
(۱۸) عبادی، محمد بن احمد، طبقات الفقهاء الشافیعة، به کوشش گوستا ویتستام، لیدن، ۱۹۶۴ م.
(۱۹) عباس، احسان، مقدمه بر طبقات الفقهاء، (نک : هم، ابواسحاق).
(۲۰) علوش، ی س و عبدالله رجراجی، فهرس المخطوطات العربیة برباط الفتح، رباط، ۱۹۵۴ م.
(۲۱) مقری، احمد بن محمد، نفح الطیب، به کوشش یوسف بقاعی، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶ م.
(۲۲) منتجب الدین، علی بن عبدالله، الفهرست، به کوشش محدث ارموی، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی.
(۲۳) نووی، یحیی بن شرف، تهذیب الاسماء و اللغات، ق۲۳اهره، ادارة الطباعة المنیریة.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوطیب طبری»، ج۵، ص۲۲۹۷.