اروپا1
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«اروپا» از قارههای
جهان ؛ سکونتگاه شماری از حج گزاران است.
بخشی از جمعیت حج گزار، مسلمانان ساکن اروپا هستند. نیز بخش شایان توجهی از ارتباط اروپا با
مکه و
مدینه ، مربوط به
سفر جهانگردانی است که در سدههای پیشین به این دو شهر سفر کردهاند.
قاره اروپا، پس از
اقیانوسیه ، کوچکترین قاره جهان است و به لحاظ جمعیت پس از
آسیا و
افریقا ، رتبه سوم را دارد. ۴۷ دولت در قاره اروپا جای گرفتهاند. مساحت این قاره افزون بر ۰۰۰/۰۰۰/۱۰کیلومتر مربع و جمعیت آن بیش از ۰۰۰/۰۰۰/۷۰۰ تن است و ساکنان آن به حدود ۵۰
زبان سخن میگویند.
مسیحیت دین رایج آن است و پیروان کلیسای
کاتولیک دارای اکثریت هستند و پیروان کلیسای
ارتدکس و پروتستانها در رتبههای بعد جای دارند. شمار
مسلمانان این قاره به بیش از ۰۰۰/۰۰۰/۵۰ تن میرسد. افزون بر مسلمانان روسیه که بخش بزرگی از مسلمانان اروپا را تشکیل میدهند، مناطق مسلمان نشینی مانند بالکان و کشورهای آلبانی و
بوسنی و هرزگوین در اروپا قرار دارند.
یونانیان نخستین مردم اروپایی بودند که تمدنی پیشرفته را در حدود سال ۵۰۰ ق. م. بنا نهادند.
دستاوردهای درخشان دانشی و هنری این
تمدن را که زیربنای تمدن اروپایی در سدههای بعد بود، رومیان که در
سده دوم ق. م. امپراتوری خود را بنا نهادند،
جذب و به آیندگان منتقل کردند.
اروپا در دوران امپراتوری روم، شاهد ظهور و گسترش مسیحیت بود. این
دین در سده چهارم م. در دوران امپراتوری کنستانتین، دین رسمی اروپا شد.
با نابودی امپراتوری روم، این سرزمین به
سال ۳۹۵م. به دو بخش شرقی با مرکزیت
قسطنطنیه و غربی با مرکزیت
رم قسمت شد.
پس از هجوم اقوام صحرانشین ژرمن و هون و گوت و فروپاشی امپراتوری روم غربی در سده پنجم م.
قرون وسطا در
تاریخ اروپا آغاز گشت.
از سده شانزدهم م. اروپا چند تحول بنیادین را تجربه کرد. آغاز و گسترش نهضت رنسانس که در اصل جنبشی هنری بود و بازگشت به میراث
یونان و روم،
اروپا را به مرحله جدیدی از زندگانی فرهنگی و اجتماعی وارد کرد. ظهور پروتستانتیزم نیز افزون بر ایجاد تغییرات فرهنگی و اجتماعی، کشورهای اروپایی را درگیر نبردهای مذهبی طولانی نمود.
این دوران هنگام شکل گیری دولتهای بزرگ اروپایی و رونق دریانوردی و
تصرف بخشهایی از قاره
امریکا و آسیای جنوب شرقی به دست این دولتها بود.
با آغاز دوران روشنگری در سده هجدهم م. اروپا شاهد تحول بزرگ فکری و فلسفی گشت.
سده هجدهم م. همچنین دوران انقلابهای
دموکراتیک بود.
انقلاب کبیر فرانسه به سال ۱۷۸۹م. رخ داد و خود سرآغاز انقلابهایی دیگر در اروپا شد.
در همین دوره، انقلاب صنعتی که نخست در
انگلیس در اواخر سده هجدهم م. آغاز شد، به دیگر نقاط اروپا گسترش یافت.
انقلاب صنعتی، کشورهای اروپایی را به جست وجوی مواد خام ارزان قیمت در نقاط گوناگون
جهان واداشت و
استعمار اروپایی در کشورهای افریقایی و آسیایی را پی نهاد.
مهمترین رخداد اروپا در سده بیستم م. رخ دادن دو جنگ جهانی (اول: ۱۹۱۴ـ۱۹۱۸م؛ دوم: ۱۹۳۹ـ۱۹۴۵م.) بود. در پایان این نبردها، ظهور
قدرت نظامی و اقتصادی جدید با نام امریکا و رخ دادن انقلاب بلشویکی در روسیه، بر سرنوشت اروپا تاثیر نهاد.
پس از پایان جنگ جهانی دوم، اروپا به
جنگ سرد دچار گشت و کشورهای اروپایی به دو قسمت اروپای شرقی با نظام سوسیالیستی به رهبری شوروی، و کشورهای
لیبرال با رهبری امریکا قسمت شدند.
در دهه ۷۰ سده بیستم م. کشورهای اروپای شرقی روابط خود را با کشورهای اروپای غربی بیشتر کردند و به سوی
استقلال از شوروی پیش رفتند. سرانجام با ایجاد انقلابهایی به
سال ۱۹۸۹م. در کشورهای بلوک شرق، این کشورها از زیر سلطه
شوروی بیرون آمدند.
در اواخر سده هفتم م. اروپا با امپراتوری اسلامی در شرق و جنوب مرزهای خود روبه رو شد. شمال افریقا شتابان به دست
مسلمانان افتاد و لشکرکشیهای پیاپی در دریای مدیترانه تا محاصره قسطنطنیه به سال ۷۱۷م. پیش رفت. البته به سبب مشکلات داخلی،
امویان به نابودی امپراتوری روم شرقی توفیق نیافتند.
مسلمانان در غرب اروپا با گذشتن از شمال افریقا و پیمودن تنگه جبل الطارق وارد اندلس شدند و با تصرف
اندلس به پیشروی در جنوب فرانسه پرداختند تا آن گاه که در نبرد پواتیه شکست خوردند و متوقف شدند.
در سده یازدهم م.
سلجوقیان آناتولی را تصرف کردند و در نبرد ملازگرد (۱۰۷۱م.) امپراتوری روم شرقی را شکست دادند و سرزمین آناتولی را از امپراتوری روم شرقی جدا کردند.
دوران دولت عثمانی، پایان پیشروی مسلمانان در اروپا بود. دولت عثمانی با حمله به اروپا و تصرف قسطنطنیه به سال ۱۴۷۸م. مناطقی از جنوب اروپا از جمله
صربستان ، یونان جنوبی و بوسنی را زیر سلطه خود درآورد.
حضور گروههای پراکنده مسلمانان در اروپا از جمله در اروپای شرقی و همچنین در جاهایی از فرانسه و
اسپانیا ، به سدهها پیش بازمی گردد. اما تنها از سده ۱۹م. بود که مهاجرت گسترده مسلمانان به اروپا آغاز شد و در سده بیستم م. به اوج رسید.
استعمار کشورهای اروپایی در سرزمینهای اسلامی، هم هنگام با رشد اقتصادی اروپا، از عوامل اصلی
مهاجرت مسلمانان به کشورهای اروپایی بود. در اواخر سده نوزدهم و اوایل سده بیستم م. کارخانههای اروپا به نیروی کار ارزان نیاز داشتند که بیشتر از میان مهاجران کشورهای استعمار شده تامین میگشت.
بدین ترتیب، در آغاز سده بیستم م. بسیاری از مسلمانان
هند به انگلیس و مسلمانان شمال افریقا به فرانسه مهاجرت کردند.
مهاجرت برای یافتن کار از کشورهای
مسلمان در آغاز سده بیستم م. نیز ادامه یافت و عوامل سیاسی و اجتماعی نیز به رشدآن افزود. برای مثال، بسیاری از مسلمانان
آلمان را پناهندگانی از شوروی و یوگسلاوی سابق تشکیل میدهند.
مردم کشورهای استعمار شده بیشتر به نیروهای نظامی
ارتش کشورهای اروپایی میپیوستند و حتی در جنگهای جهانی، ارتش کشورهای استعماری شامل گروههایی از نیروهای بومی کشورهای استعمار شده بود که پس از نبرد به وطن خود بازنگشتند.
امروزه در اروپای غربی حدود ۰۰۰/۰۰۰/۱۵ مسلمان وجود دارد. این رقم در اروپای شرقی بدون احتساب
روسیه که ۰۰۰/۰۰۰/۲۱ مسلمان در آن سکونت دارند، به حدود ۰۰۰/۰۰۰/۱۴ تن میرسد.
آمار مسلمانان در کشورهای گوناگون اروپایی متفاوت است. امروزه در فرانسه بیش از ۰۰۰/۰۰۰/۵ مسلمان ساکن هستند. در آلمان بیش از ۰۰۰/۰۰۰/۳ نفر، انگلیس حدود ۰۰۰/۰۰۰/۲ تن و در
ایتالیا ۰۰۰/۰۰۰/۱ نفر مسلمان حضور دارند. شماره مسلمانان در دیگر کشورهای اروپای غربی کمتر از ۰۰۰/۰۰۰/۱ تن است. در شرق اروپا،
اوکراین ،
بلغارستان ،
آلبانی ، بوسنی و کوزوو هر یک با حدود ۰۰۰/۰۰۰/۲ تن بیشترین مسلمان را دارد.
ارتباط ساکنان حرمین با اروپا را میتوان به دوران باستان و روابط تجاری میان بازرگانان
حجاز با سرزمینهای شمال شبه جزیره بازگرداند که در آن دوران زیر سیطره روم باستان بود. مکیان با تشکیل کاروانهای تجاری، به انتقال محصولات افریقا،
هند و
یمن از جنوب شبه جزیره به
شام میپرداختند
و از این راه با رومیان در ارتباط بودند و حتی در امور تجاری با پادشاهان روم همکاری داشتند.
مکه و مدینه هیچ گاه با اروپا برخورد نظامی مستقیم نداشتند و اروپاییان به این مناطق حمله نکردند. اما همواره به منزله خاستگاه دین
اسلام ، در کانون توجه اروپاییان بودند. البته برخی از دشمنان اروپایی اسلام به فکر لشکرکشی به این دو شهر
مقدس افتادند. برخی منابع از تصمیم یکی از فرماندهان نبردهای صلیبی با نام رینو دو شاتیون (Reynaud de chatillon) در حدود سال ۱۱۸۲م. برای حمله به حرمین خبر دادهاند. دو شاتیون که با تصرف مناطقی از
اردن توانسته بود راه حاجیان را
قطع کند و در این مکان به کاروانهای آنان حمله میکرد، خیال دست یافتن به گنجهای
مسجد نبوی با حمله به مدینه را در سر داشت؛ ولی فرصت چنین کاری را نیافت.
در برخی از منابع تاریخی، به تصمیم برخی از اروپاییان برای دزدیدن پیکر پیامبر گرامی (صلی الله علیه و اله) از
مدینه در سده ششم ق. اشاره شده است. بر پایه این روایت، دو تن از
مسیحیان به گونه ناشناس به مدینه آمدند و نزدیک
مسجد پیامبر ساکن شدند. آنان با کندن تونلی قصد ربودن
جسد پیامبر را داشتند؛ اما تصمیم آنها فاش شد و سلطان محمود زنگی دیواری از سرب گرداگرد
قبر پیامبر کشید.
به سال ۱۴۵۳ق. دولت عثمانی قسطنطنیه را تصرف کرد و راه تجاری اروپا با شرق را به طور کامل در اختیار گرفت.
این رخداد اروپاییان را به جست وجوی راههای جدید برای گسترش
تجارت رو به رشد خود با شرق واداشت. در سده ۱۶م. دریانوردان پرتغالی توانستند راه دریایی سرزمینهای آسیای شرقی را بدون عبور از کشورهای عربی بگشایند.
تصرف بندرهای جنوب شبه جزیره عربی نیز در دستور کار پرتغالیها بود. آلبوکرک (Albuquerque) دریانورد نام آور پرتغالی به سال ۱۵۱۳م. به ساحل
عدن حمله کرد؛ ولی توفیقی به دست نیاورد.
سواحل جنوب غربی شبه جزیره
عربستان همواره در کانون توجه کشورهای استعمارگر باقی ماند و بخشهایی از آن به دست قوای انگلیسی در سال ۱۸۳۹م. تصرف شد.
هنگامی که ناپلئون
مصر را تصرف کرد، به طور طبیعی میخواست حجاز و جنوب شبه جزیره را نیز زیر سیطره درآورد. البته وی هیچگاه فرصت این کار را نیافت.
شایعه حرکت نیروهای فرانسوی به سوی حجاز، مردم مکه را به هراس افکند. در سال ۱۷۹۸م. شریف مکه فرمان داد تا مردم برای مبارزه با فرانسه آماده شوند. دولت عثمانی نیز با فرستادن پیامی به نماینده انگلیس در عدن، از نیروهای این کشور کمک خواست.
دخالت اروپاییان در شبه جزیره در سده بیستم م. به اوج رسید. از جمله این موارد، کمکهای انگلیس به
آل سعود برای دستیابی به حکومت است.
دولتهای اروپایی، به ویژه انگلیس، با آغاز جنگ جهانی اول و اتحاد عثمانی با آلمان، رهبران شبه جزیره از جمله عبدالعزیز سعودی و شریف حسین را در برابر عثمانی تحریک و از شورش این رهبران بر ضد عثمانی حمایت کردند.
سفر اروپاییها به مکه و مدینه بخشی مهم از
تاریخ رابطه اروپا با این دو شهر است. پیشینه این سفرها به سده پانزدهم م. میرسد. برخی گزارشهای تاریخی از سفر چند اروپایی مانند جووانی کابوتو (Giovanni Caboto) نماینده شرکتهای تجاری ایتالیا به سال ۱۴۵۰م. و پدرو کوفیلها کوویلین (Pedro da cavilha) دریانورد پرتغالی، به سال ۱۴۸۷م. به مکه و مدینه در سده پانزدهم م. خبر دادهاند.
از سده شانزدهم م. در پی گسترش دریانوردی، شمار مسافران اروپایی به مکه و مدینه بیشتر شد. بیشتر مسافرانی که در این دوران به مکه و مدینه سفر کردند و از خود نوشتهای بر جای گذاشتند، دیدگاه علمی و اهداف مطالعاتی یا سیاسی معینی نداشتند. لودوویکو دی وارتما (ludovico Di Varthema) که به سال ۱۵۰۳م. در مکه و مدینه حضور داشت، نخستین اروپایی است که به مکه رفت و سفرنامهای بر جای نهاد. او که از مردم بولونیا در ایتالیا بود و چند سال در کشورهای
عربی به سر برده بود، توانست با تسلط بر
زبان عربی و ایجاد
هویت جعلی برای خود، همراه کاروانی از حاجیان به مکه و مدینه
سفر کند.
بیشتر مسافران اروپایی مکه و مدینه در این دوران بردگانی بودند که همراه صاحبان مسلمان خود به
حج میرفتند. گرگوریو داکودرا (Gregorio Daqudra) دریانورد پرتغالی از آن جمله بود. وی در
حبشه اسیر گشت و به عنوان
هدیه به
پادشاه عدن تحویل شد و به سال ۱۵۱۳م. با صاحب خود به حج رفت.
یوهان وایلد (Johann Wild) و جوزف پیتس (Joseph Pitts) نیز از بردگان اروپایی بودند که به حج رفتند. وایلد در نورنبرگ زاده شده و در نبردهای دولت پروس با عثمانی اسیر شده بود و به سال ۱۶۰۷م. صاحب مسلمانش او را به حج برد.
پیتس جوانی انگلیسی بود که در یکی از سفرهای دریایی به دست دزدان دریایی افتاد و به سال ۱۶۸۰م. همراه ارباب مسلمان خود در مراسم حج حضور یافت.
از سده هجدهم م. مسافرت اروپاییان به شبه جزیره عربی با اهداف علمی و سیاسی گسترش یافت.
در این دوران، بسیاری از دانشمندان اروپایی در قالب سفرهای اکتشافی به شبه جزیره عربی و
حجاز سفر کردند. نویسندگان مسلمان معمولا انگیزه اصلی سفر دانشمندان اروپایی به مکه و مدینه و شبه جزیره عربی را جاسوسی و دستیابی به آگاهیهای اجتماعی و سیاسی و طبیعی برای سلطه آسان تر بر آن منطقه میدانند و انگیزههای علمی را پوششی برای اهداف استعماری به شمار میآورند.
این درست است که بیشتر این دانشمندان از حمایتهای دولتمردان اروپایی بهره میبردند و حتی از سوی آنان ماموریتهای سری یا رسمی سیاسی داشتند.
اما نباید این جنبه را تنها هدف سفرهای آنان به حساب آورد. انگیزههای علمی، شور و شوق دست یافتن به ناشناختههای شرق، و الهام از زندگی و فرهنگ مشرق زمین که در موارد فراوان مسافران اروپایی را شیفته خود میکرد،
از انگیزههای اروپاییان برای گام نهادن در آن سفر ناشناخته و دشوار بود.
در سال ۱۸۰۷م. دومینگو بادیا لبلیش (Leblich Badia Domingo) اسپانیایی با ظاهری مسلمان وار به عنوان یکی از اشراف خاندان عباسی با نام علی بیگ عباسی به مکه و مدینه سفر کرد.
سفر او بیشتر جنبه ماموریت مخفی سیاسی داشت. بادیا که زاده اسپانیا بود، در سفری به فرانسه از سوی ناپلئون مامور تحقیق درباره اوضاع و احوال سیاسی شبه جزیره پس از ظهور وهابیان شد.
او هنگام ورود به
مکه مورد استقبال شریف مکه قرار گرفت و مدتی در آن شهر ماند.
اولریش یاسپر ستزن (Ullrich Jasper Seetzen) آلمانی نیز در همان هنگام از سوی امپراتور روسیه به ماموریتی همانند فرستاده شد. او به شبه جزیره عربی وارد شد و به بررسی
آثار باستانی در پترا پرداخت و پس از
اسلام آوردن به مکه سفر کرد و حج گزارد. سپس به جنوب جزیره رفت و به مطالعات سنگ نوشتههای باستانی پرداخت و به سال ۱۸۱۱م.
در راه
صنعا جان سپرد.
یئورگ آوگوست والین (George August Wallin) دانشمند فنلاندی نیز به سال ۱۸۴۵م. به صحرای
عربستان رفت و بیشتر سفرش را در میان قبایل عرب به مطالعه آداب و زندگی اقوام صحرانشین پرداخت و به مناطق مختلف شبه جزیره، از جمله مکه، سفر کرد.
برخی او را از فرستادگان دولت فرانسه و هدف اصلی وی را مطالعه درباره وهابیان دانستهاند.
از مسافرانی که در سده نوزدهم م. به مکه و مدینه سفر کرد، لئون روش (Leon Roches) فرانسوی بود که از کودکی در الجزایر زیسته و در ارتش فرانسه خدمت کرده بود. مدتی نیز به عبدالقادر،
رهبر الجزایر در مبارزه با فرانسه، پیوست و با او دوستی گزید. بعدها دیگر بار به فرانسه رفت و در ارتش به کار پرداخت. سفر او به مکه و مدینه به قصد گرفتن فتوای عدم جواز
جهاد بر ضد دولت فرانسه از دانشوران
مسلمان بود. او به سال ۱۸۴۱م. برای این منظور به مکه رفت.
ژول ژروهه کورتلمون (Jules Gervais Courtellemont) فرانسوی دیگری بود که به سال ۱۸۹۳م. برای ماموریتی همانند به مکه و مدینه سفر کرد و به سبب عکسهایی که از این شهرها تهیه نمود،
شهرت یافت.
جان فیلبی (John Filby) از کسانی است که در سده بیستم م. به عنوان فرستاده سیاسی از سوی انگلیس وارد عربستان شد و روابطی نزدیک با عبدالعزیز سعودی یافت و
مسلمان شد. او مدتی در مکه اقامت یافت و سپس سالها در
جده ساکن گشت.
از مسافران نام آور اروپایی که تحقیقات باستان شناسی او در شبه جزیره عربی شهرت فراوان دارد، یوهان بورکهارت (Johann Ludwig Burckhardt) سویسی است. او به سالهای ۱۸۱۴-۱۸۱۵م. در مکه و مدینه بود و دیده هایش از مکه و مدینه دقیقترین وصف را از این دو شهر تا آن هنگام برای خواننده اروپایی فراهم آورد.
ریچارد برتن (Richard Burton) انگلیسی که به سال ۱۸۵۲م. به سوی مکه و مدینه حرکت کرد، پیشتر مدتی در دیگر سرزمینهای اسلامی مانند
هند و
ایران زیسته بود و به زبانهای گوناگون شرقی تسلط داشت. وی مدتی در افریقا به اکتشاف
آثار باستانی پرداخت و چندی کنسول انگلیس در برخی از کشورهای عربی بود. سفرنامه او منبعی مهم برای مطالعه تاریخ اجتماعی مکه و مدینه است.
برخی از نویسندگان، سفر او به مکه و مدینه را نیز هم سو با اهداف استعمار انگلیس ارزیابی کردهاند.
از مهمترین خاورشناسانی که به مکه و مدینه سفر کرد و کتابش ماخذی مهم برای مطالعه احوال اجتماعی مکه در سده نوزدهم م. است، کریستیان اسنوک هورخرونیه (Christian Snouk Hurgronje) هلندی است که به سال ۱۸۸۵م. به مکه رفت و به بررسی تاثیر
حج در میان مسلمانان پرداخت.
در این دوران، مکه و مدینه شاهد حضور جهانگردان اروپایی دیگر نیز بود که نه با قصد معین، بلکه با
هدف ماجراجویی و جهانگردی، با ظاهری مسلمان وار به آن جا سفر کردند. بیشتر این افراد جهانگردانی بودندکه افزون بر مکه و مدینه، به مناطق گوناگون جهان سفر کردند؛ از جمله: جان فرایر کین (John Fryer kean) به سالهای ۱۸۷۷ـ۱۸۷۸م.،
هرمان بیکنل (Herman Bicknell) به سال ۱۸۶۲م.،
هانریش مالتسان (Hernrich Freiherr Von Maltzan)
به سال ۱۸۶۰م. ، الدون راتر (Eldon Rutter)
به سال ۱۹۲۵م.
و مارسلا د. ارل (D. Arle Marcella) به سال ۱۹۵۴م.
به دلیل ممنوعیت سفر غیر مسلمانان به مکه و مدینه، بیشتر کسانی که به حجاز میآمدند، با
هویت و نام ساختگی و پس از آموختن
زبان عربی راهی این سفر میشدند.
بیشتر اینان سالها پیش از سفر به مکه، در سرزمینهای عربی و اسلامی زندگی کرده بودند و درباره
آداب و رسوم مردم عرب و
احکام اسلام آگاهیهایی دقیق و کامل داشتند. بسیاری از اروپاییان نیز بدون پنهان کردن هویت اصلی خود و پس از اظهار اسلام، به مکه و مدینه سفر میکردند؛ اما باز هم در تیررس
اتهام قرار داشتند.
ساکنان حرمین به این موضوع بسیار اهمیت میدادند و این گاه برای مسافران اروپایی دردسر میآفرید. برای مثال، در مکه به مسلمانی وارتما
شک کردند و او با حیله فراوان و انکار
مسیحیت توانست از مهلکه بگریزد.
درباره
مرگ ستزن نیز گفتهاند که حاکم
صنعا پس از
تردید در مسلمان بودنش، او را با زهر کشت.
برای اطمینان از مسلمان بودن بورکهارت،
قاضی مکه او را آزمود و چون از آگاهی اش به علوم اسلامی
یقین یافت، مسلمان بودنش را تایید کرد. برخی از مسافران اروپایی برای ورود به مکه و مدینه، از یک دانشمند مسلمان گواهی نامهای برای اسلام آوردن خود میگرفتند.
با آغاز دوران استعمار، احساسات ضد اروپایی در مکه و مدینه بیشتر شد. بروکهارت در سفرنامه خود به بیزاری سخت مسلمانان مکه از کافران، به ویژه انگلیسیها، به سبب سلطه اروپاییان بر کشورهای اسلامی اشاره کرده است.
اروپاییان در حرمین همواره در تیررس اتهام جاسوسی برای دولتهای اروپایی قرار داشتند.
احساسات ضد اروپایی نه تنها در حرمین، بلکه در جاهای دیگر حجاز از جمله شهر جده که اروپاییان بیشتری در آن حضور داشتند، به
چشم میخورد و گاه اعتراضهایی از سوی مردم و دانشوران به حضور اروپاییان در این مناطق صورت میگرفت.
مسافران اروپایی
مکه و
مدینه تنها جهانگردان ماجراجو و دانشمندان نبودهاند. برخی از اروپاییان که به مکه و مدینه سفر کردند، مسلمانانی بودند که هدفی جز انجام
واجب دینی خود نداشتند. برخی از اینان سفرنامههایی به یادگار نهادهاند. یک اسپانیایی مسلمان که در سده ۱۶م. به مکه و مدینه سفر کرد و از خود سفرنامهای بر جای گذاشت، از این دسته است.
مسافرانی که در سده بیستم م. به حج رفتند، معمولا از همین دسته بودند.اتی ین دینه (Etienne Dinet) فرانسوی پس از اسلام آوردن، در آغاز
سده بیستم م. برای انجام فریضه حج به مکه سفر کرد.
خانم اولین کابولد (Evelyn Cobbold) که پس از اسلام آوردن نام زینب را برگزید، به سال ۱۹۳۳م. از انگلیس به قصد حج راهی مکه شد. سعیده میلر (Miller) از مردم انگلیس که همراه همسر مصری خود در سال ۱۹۷۰م. به حج رفت
و محمد اسد که به سال ۱۹۲۷م. مسلمان شد و به مکه سفر کرد، از دیگر افراد این گروه هستند.
با آغاز دوران استعمار، حج مسلمانان در کشورهای اشغال شده با سیاستها و تصمیمهای دولتهای اروپایی گره خورد. با وارد شدن تجهیزات پیشرفته حمل و نقل به کشورهای اسلامی و ایجاد راههای جدید، سفر حج در این کشورها آسان تر و سریع تر صورت پذیرفت و شمار حاجیان افزایش یافت. از نیمه دوم سده نوزدهم م. بیش از نیمی از حاجیان مسلمان از کشورهای استعمار شده و با وسایل و سازمان دهی حاکمان اروپایی به حج میرفتند. کشتیرانی در بیشتر راههای دریایی حج، به ویژه اقیانوس هند و دریای سرخ، در دست اروپاییان بود.در خشکی نیز حمل و نقل از طریق راه آهن که بیشتر به دست اروپاییان ساخته میشد، مشکلات حج مسلمانان را کاهش داد. راه آهن
حجاز که به
سال ۱۹۰۸م. ساخته شد، از برجستهترین این موارد است که هر چند با تصمیم
دولت عثمانی اجرا گشت، به دست مهندسان آلمانی ساخته شد.
سامان دهی حج مسلمانان در کشورهای
استعمار شده نیز به دست حاکمان اروپایی بود. آنان برای کسب
مشروعیت در میان مسلمانان، کوشیدند زمینه را برای حج فراهم کنند.
با وجود این، مسلمانان معمولا از کارشکنی دولتهای اروپایی درباره حج شکایت داشتند. مشکلات اقتصادی و به ویژه رواج بیماریهای واگیردار عاملی بود تا حاکمان اروپایی درباره سفر حج شرایطی سخت برقرار کنند.
افزون بر این، حج برای اروپاییان پیامدهای سیاسی منفی داشت و شماری از اروپاییان به حج گزاری مسلمانان کشورهای استعمار شده بسیار بدبین بودند.
اجتماع مسلمانان در حج، محفلی مناسب برای انتشار افکار ضد استعماری بود. مسلمانان در این اجتماع بزرگ ستم کشورهای استعمار گر را برای یکدیگر بازگو میکردند و به احساسات ضد اروپایی در میان مسلمانان دامن میزدند.
حج فرصتی مناسب برای داد و ستد گزارشها میان ساکنان مناطق گوناگون یک کشور نیز بود. در این سفرها، گزارشهای شورشها و اعتراضهای یک منطقه به ساکنان دیگر مناطق میرسید و آنان را به
شورش برمی انگیخت.
حج باعث گسترش
بیداری اسلامی در میان مردم میشد. البته همه حاجیان به گونه یکسان از این افکار اثر نمیپذیرفتند. طلاب علوم دینی و
صوفیان از حضور در مکه بیشتر اثر میگرفتند و با اعتبار و نفوذی که پس از سفر حج در جامعه مسلمانان به دست میآوردند، به تشکیل و تقویت مقاومتهای مذهبی بر ضد استعمارگران غیر
مسلمان کمک میکردند.
برپایی
قرنطینه برای جلوگیری از فراگیر شدن بیماریهای واگیردار موسم حج، اثر دیگری بود که اروپا بر حج گزاری مسلمانان نهاد. این روش افزون بر کشورهای اروپایی و مستعمرات آنها در دیگر کشورهای اسلامی که بر سر راه حاجیان قرار داشتند، از جمله عثمانی و مصر، پی گرفته شد.
کشورهای اروپایی نقشی عمده در ساخت و سازهای شبه جزیره در
سده بیستم م. داشتند و بسیاری از طرحهای عمرانی و حتی ساختن بخشهایی از
مسجدالحرام و
مسجدالنبی بر عهده اروپاییان بوده است.
در اروپا بیشترین شمار حاجیان مربوط به کشورهای فرانسه و انگلستان است. اکنون سالانه بیش از ۰۰۰/۳۰ تن از فرانسه به حج میروند.
حاجیان این کشور از حمایتهای دولت برخوردارند و دولت، خدمات پزشکی و دیپلماتیک به اتباع این کشور در
مکه ارائه میکند. در فرانسه برای آموزش حاجیان کتابچههایی به زبانهای
عربی و فرانسوی به چاپ رسیده که نکات لازم را از هنگام آماده شدن برای حج تا پایان
سفر به حاجی آموزش داده و چگونگی بهره گیری از خدمات مسافرتی و پزشکی را بیان کرده است.از انگلستان نیز سالانه ۰۰۰/۲۰ تا ۲۵۰۰۰ تن به
حج میروند.
وزارت امور خارجه
انگلیس حمایتهایی ویژه از کاروان حاجیان این کشور انجام میدهد و خدمات کنسولی و پزشکی به دست دولت برای حاجیان فراهم میشود.
آمار حاجیان در دیگر کشورهای اروپایی به فراخور جمعیت
مسلمانان آنان متفاوت است. برای مثال، از
آلمان حدود ۵۰۰۰ تن
و از اتریش حدود ۲۵۰۰ نفر به حج میروند.
در کشورهای اروپایی، وظیفه سازمان دهی حاجیان بر عهده سازمان دولتی خاصی نیست و آماده سازی حاجیان و حمل و نقل آنان در قالب کاروانهایی صورت میگیرد که به دست شرکتهای مسافرتی برنامه ریزی میشوند. در
عربستان سازمانی ویژه با نام مؤسسه مطوفین
ترکیه ، اروپا،
امریکا و
استرالیا وظیفه سازمان دهی و اسکان حاجیان اروپایی را بر عهده دارد و فعالیت شرکتهای مسافرتی را سامان میدهد.
(۱) اسلام در غرب، نورالدین آل علی، دانشگاه تهران، ۱۳۷۰ش.
(۲) اسلام و مسلمانان در انگلستان، فهیمه وزیری، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۳ش.
(۳) اسلام و مسلمانان در فرانسه، خدا قلی پور و وزیری، بوستان کتاب، ۱۳۸۰ش.
(۴) اطلس تاریخ اسلام، حسین مونس، قاهره، الزهراء للاعلام العربی، ۱۴۰۷ق.
(۵) اطلس تاریخی جهان، کالین مک ایودی، ترجمه، فاطمی، تهران، نشر مرکز، ۱۳۶۴ش.
(۶) افادة الانام، عبدالله بن محمد الغازی (م. ۱۳۶۵ق.) ، به کوشش ابن دهیش، مکه، مکتبة الاسدی، ۱۴۳۰ق.
(۷) اکتشاف جزیرة العرب، جالین بیرین، قدری قلعه جی، بیروت، دار الکتاب العربی.
(۸) با من به خانه خدا بیایید، محمد رضا خلیل عراقی، تهران، طبع کتاب، ۱۳۴۰ش.
(۹) بریطانیا و ابن سعود، محمد علی سعید، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۴۰۸ق.
(۱۰) بلاد العرب القاصیه، بیتر بدینت، به کوشش اسعد عیسی و غسان سبانو، بیروت، دار قتیبه، ۱۴۱۱ق.
(۱۱) تاریخ اروپا از تاریخ ۱۸۱۵م. به بعد، هنری و. لیتل فیلد، ترجمه، قره چه داغی، علمی فرهنگی، ۱۳۶۶ش.
(۱۲) تاریخ العرب القدیم و عصر الرسول، نبیة عاقل، دار الفکر، ۱۴۰۳ق.
(۱۳) التاریخ القویم، محمد طاهر الکردی، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، ۱۴۲۰ق.
(۱۴) تاریخ جهان لاروس، مارسل دونان، ترجمه، امیر جلال الدین اعلم، تهران، سروش، ۱۳۷۸ش.
(۱۵) تاریخ جهان نو، رابرت پالمر، ترجمه، ابوالقاسم طاهری، تهران، امیر کبیر، ۱۳۸۳ش.
(۱۶) تاریخ جهانی، ش. دولاند لن، ترجمه، احمد بهمنش، دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ش.
(۱۷) تاریخ قریش، حسین مونس، بیروت، الدار السعودیه، ۱۹۸۸م.
(۱۸) تاریخ مکه از آغاز تا پایان دولت شرفای مکه، احمد السباعی (م. ۱۴۰۴ق.) ، ترجمه جعفریان، تهران، مشعر، ۱۳۸۵ش.
(۱۹) جمهرة الرحلات، احمد محمد محمود، جده، مطبعة المحمودیه، ۱۴۳۰ق.
(۲۰) جغرافیای جهان اسلام، غلامرضا گلی زواره، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی۱، ۱۳۸۵ش.
(۲۱) حج ۲۶، محمد حسین رجبی، تهران، مشعر، ۱۳۸۵ش.
(۲۲) حج ۲۸، رضا بابایی و علی اکبر جوانفکر، تهران، مشعر، ۱۳۸۷ش.
(۲۳) الحج و العمره، وزارة الحج، عربستان، سال۶۲، شماره۲، محرم ۱۴۲۸ق (بخش انگلیسی).
(۲۴) الحجاز فی صدر الاسلام، صالح احمد العلی، بیروت، الرساله، ۱۴۱۰ق.
(۲۵) حکام مکه، جرالد دی گوری، رزق الله بطرس، بغداد، بیت الوراق، ۲۰۱۰م.
(۲۶) خاطرات سفر مکه، احمد هدایتی و محمد علی هدایتی، تهران، ۱۳۴۳ق.
(۲۷) رحالة الغرب فی دیار العرب، اسعد الفارس، کویت، صقر الخلیج، ۱۴۱۸ق.
(۲۸) رحلات فی شبه جزیرة العرب، جون لویس بورکهارت، ترجمه، صالح الهلابی و عبدالله شیخ، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق.
(۲۹) الرحلة الحجازیه، محمد اللبیب البتنونی، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیه، ۲۰۰۶م.
(۳۰) رحلة الی مکه، جیل جرفیه کورتلمون، ترجمه، محمد الحناش، ریاض، مؤسسة للتراث، ۱۴۲۳ق.
(۳۱) شبه جزیرة فی عصر ملک عبدالعزیز، زرکلی، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۹۹۳م.
(۳۲) شفاء الغرام، محمد الفاسی (م. ۸۳۲ق.) ، به کوشش مصطفی محمد، مکه، النهضة الحدیثه، ۱۹۹۹م.
(۳۳) صفحات من تاریخ مکة المکرمه، سنوک، ترجمه، عودة شیوخ، ریاض، دارة الملک عبدالعزیز، ۱۴۱۹ق.
(۳۴) العرب و هولندا الاحوال الاجتماعیه، حمید هاشمی، بیروت، مرکز دراسات الوحدة العربیه، ۲۰۰۸م.
(۳۵) علاقة سلطنة لحج ببریطانیا، دلال بنت مخلد الجدی، ریاض، مکتبة العبیکان، ۱۴۱۷ق.
(۳۶) قافلة الحبر، عطاء الله سمیر، ریاض، العبیکان، ۱۴۳۰ق.
(۳۷) کاروان نور، حج و زیارت، ش۳۸.
(۳۸) مجلة مرکز بحوث و دراسات المدینة المنوره، المملکة العربیة السعودیه، المدینة المنوره، سردبیر، عبدالباسط عبدالرزاق.
(۳۹) مسلمانان اروپا و آمریکا، معاونت بین الملل سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی اداره کل اروپا، تهران، الهدی، ۱۳۸۶ش.
(۴۰) مسیحیون فی مکه، اعطس رالی، به کوشش رمزی بدر، لندن، دار الوراق، ۲۰۰۷م.
(۴۱) الموسوعة العربیة العالمیه، ریاض، مؤسسة اعمال الموسوعة للنشر، ۱۴۱۹ق.
(۴۲) وفاء الوفاء، السمهودی (م. ۹۱۱ق.) ، به کوشش السامرائی، مؤسسة الفرقان، ۱۴۲۲ق.
(۴۳) میقات حج (فصلنامه)، تهران، حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت.
(۴۴) هدیة الزمن فی اخبار ملوک لحج و عدن، احمد فضل بن علی محسن العبدلی، بیروت، دار العوده، ۱۴۰۰ق.
حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، برگرفته از مقاله «اروپا».