انتقام از ظالمان (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خداوند ظالمان به خویشتن و دیگران،
اعراض کننده ها از آیات الهی و حیله گران را به مجازات با
اسم شریف «ذو انتقام» خویش
تهدید می کند.
خداوند به ستمگران به خویشتن وعید انتقام و مؤاخذه و مجازات در روز قیامت را می دهد:
وسکنتم فی مسـکن الذین ظـلموا انفسهم وتبین لکم کیف فعلنا بهم... • فلاتحسبن الله مخلف وعده رسله ان الله عزیز ذوانتقام• یوم تبدل الارض غیر الارض والسمـوت وبرزوا لله الوحد القهار» (شماها نبودید که) در منازل (و کاخهای) کسانی که به خویشتن ستم کردند سکنی گزیدید؟ و برای شما آشکار شد چگونه با آنها رفتار کردیم... • و گمان مبر که خدا وعدهای را که به پیامبرانش داده تخلف کند، چرا که خداوند قادر و منتقم است•در آن روز که این زمین به زمین دیگر و آسمانها (به آسمانهای دیگر) تبدیل میشوند، و آنها در پیشگاه خداوند واحد قهار ظاهر میگردند. (برداشت، مبتنی بر این است که «یوم تبدل...» ظرف برای انتقام باشد.
)
این جمله(وسکنتم ...) عطف بر
محل جمله «اقسمتم»
است و معنایش این است که :و باز مگر شما نبودید که در خانه و
قریه و شهر مردمى منزل کردید که آنان نیز
ظلم کردند و به
کیفر ظلمشان منقرض شدند؟! پس از دو جهت برایتان روشن شد که این دعوت ، دعوت حقى است که سرپیچى از آن ، عذاب
استیصال را به دنبال دارد: جهت اول از راه
مشاهده که دیدید ما با آنها که ظلم کردند چه
معامله کردیم و چگونه منقرضشان نمودیم ، و شما را در منازل آنان جاى دادیم .جهت دوم از راه بیان ، که با زدن مثلها و بیان روشنى که به سمعتان رساندیم و به وسیله خبر دادن از اینکه از
عذاب استیصال ، کیفر
انکار حق و سرپیچى از دعوت نبوى است
حجت را بر شما تمام کردیم .
این جمله (فلاتحسبن الله... ) تفریع بر مطالب قبل است که مى فرمود: عذاب نکردن ستمکاران به خاطر تأخیر تا
قیامت است ، و وقتى چنین است دیگر خیال نکن که خدا از وعده اى که بر
نصرت فرستادگان خود داده خلف مى کند، اگر وعده نصرت داده
وفا مى کند و اگر وعده عذاب به متخلفین داده نیز وفا مى کند.و چطور ممکن است وفا نکند و حال آنکه او عزیز و داراى انتقام شدید است . و لازمه
عزت مطلقه او نیز همین است که خلف
وعده نکند، چون خلف وعده یا بدین جهت است که نمى توانند وعده خود را وفا کند و یا بدین سبب است که رأیش برگشته و وضعى برایش پیش آمده که او را مجبور کرده بر خلاف حال قبلیش رفتار کند.
و خداوند،
عزیز على الاطلاق است و
عجز و ناتوانى در او تصور ندارد، و هیچ حالتى او را مقهور و مجبور به عمل بر خلاف حالت قبلى نمى کند چون واحد و
قهار است .
و کلمه «ذو انتقام» یکى از اسماى حسناى خداى تعالى است و در چند جاى قرآن خود را به آن
اسم نامیده است ، و در همه جا آن را در کنار اسم عزیز آورده است .
انتقام گرفتن از ستمگران، حق مشروع و مسلم ستم دیدگان است:
«ولمن انتصر بعد ظـلمه فاولـئک ما علیهم من سبیل» و کسی که بعد از مظلوم شدن
یاری طلبد ایرادی بر او نیست.
خداوند ستم کاران بر خویشتن را، به جهت
حیله گریهایشان تهدید به انتقام می کند:
«وقد مکر وا مکرهم وعند الله مکرهم وان کان مکرهم لتزول منه الجبال• ... ان الله عزیز ذوانتقام» آنها نهایت
مکر خود را به کار زدند، و همه مکرها (و توطئه هاشان) نزد خدا آشکار است، هر چند کوهها با مکرشان از جا برکنده شود!• ... چرا که خداوند
قادر و منتقم است.
اصحاب
ایکه گروهی بودند که
حضرت شعیب علیه السلام به سوی آنان مبعوث شد و در
اثر بیدادگری و ظلم به انتقام خداوند گرفتار شدند:
«وان کان اصحـب الایکة لظــلمین• فانتقمنا منهم...» اصحاب الایکه (صاحبان سرزمینهای پر درخت - قوم شعیب) مسلما قوم ستمگری بودند•ما از آنها
انتقام گرفتیم... .
اعراض کننده از آیات الهی به انتقام از سوی خداوند تهدید شده است:
«ومن اظـلم ممن ذکر بـایـت ربه ثم اعرض عنها انا من المجرمین منتقمون». چه کسی ستمکارتر است از آنکس که آیات پروردگارش به او
تذکر داده شده و او از آن اعراض کرده، مسلما ما از مجرمان انتقام خواهیم گرفت. («ال» در «المجرمین» میتواند برای عهد و اشاره به اعراض کنندگان از آیات الهی باشد.)
مى فرماید به این علت ایشان را عذاب مى کنیم که مرتکب شدیدترین ظلم شدند، و آن این است که از آیات ما بعد از تذکر
اعراض مى کردند، پس اینان مجرمینند، و خدا از مجرمین انتقام خواهد گرفت، پس جمله «و من اظلم ...»،
تعلیل عذاب است به اینکه شدیدترین ظلم را مرتکب شدند، آنگاه جمله «انا من المجرمین منتقمون» تعلیل عذاب ظالمان است ، به اینکه چون مجرمند، و عذاب هم انتقام از مجرمین است ، و خدا هم انتقام گیرنده از مجرمین است .
اینها در حقیقت کسانی هستند که نه مواهب و نعمتهای الهی در آنها مؤثر افتاده، و نه عذاب و بلای هشدار دهنده او، بنابر این ظالمتر از اینها کسی نیست، و اگر از آنها انتقام گرفته نشود از چه کسی انتقام گرفته شود؟!
روشن است که با توجه به آیات گذشته منظور از مجرمان در اینجا منکران مبدأ یا
معاد و گنهکاران بی
ایمان است.
در آیات قرآن بارها گروهی به عنوان «اظلم» (ظالمترین افراد) معرفی شدهاند، هر چند تعبیرهای آن مختلف است، اما در واقع همه به ریشه
کفر و
شرک و بی ایمانی بازمی گردد، بنابر این مفهوم ظالمترین که به
اصطلاح صفت عالی است، خدشه دار نمیشود.
تعبیر به «ثم» در آیه فوق که معمولا برای بیان فاصله میباشد ممکن است
اشاره به این باشد که به این گونه افراد مجال کافی برای
مطالعه داده میشود، هرگز مخالفتهای ابتدائی آنها سبب انتقام الهی نمیگردد، اما بعد از پایان گرفتن فرصت لازم، مستحق انتقام خداوند خواهند شد.
ضمنا باید توجه داشت تعبیر به انتقام از نظر لغت
عرب به معنی مجازات کردن است، هر چند مفهوم
تشفی قلب (فرونشاندن سوز درون) در مفهوم این
کلمه در استعمالات روزمره افتاده است ولی در معنی اصلی لغوی آن وجود ندارد.
لذا این تعبیر در مورد خداوند بزرگ در قرآن مجید کرارا به کار رفته، در حالی که او برتر و بالاتر از این مفاهیم است او فقط از روی
حکمت کار میکند.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ ومعارف قرآن، برگرفته از مقاله «انتقام از ظالمان».