• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

انقراض تمدن‌ها (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف






۱. انقراض و نابودی بسیاری از تمدنهای بشری، قبل از عصر بعثت پیامبر صلی الله علیه وآله:
«الم یروا کم اهلکنا من قبلهم من قرن مکنـهم فی الارض ما لم نمکن لکم وارسلنا السماء علیهم مدرارا وجعلنا الانهـر تجری من تحتهم...» آیا مشاهده نکردند چقدر از اقوام پیشین را هلاک کردیم؟! اقوامی که (از شما نیرومندتر بودند و) قدرتهائی به آنها دادیم که به شما ندادیم، بارانهای پی در پی بر آنها فرستادیم و نهرها از زیر (آبادیهای) آنها جاری ساختیم ... .
«کالذین من قبلکم کانوا اشد منکم قوة واکثر امولا واولـدا فاستمتعوا بخلـقهم فاستمتعتم بخلـقکم کما استمتع الذین من قبلکم بخلـقهم...» (شما منافقان) همانند کسانی هستید که قبل از شما بودند (و راه نفاق پوئیدند) آنها از شما نیرومندتر و اموال و فرزندانشان فزونتر بود، آنها از بهره خود (در دنیا در راه هوسها و گناه) استفاده کردند، شما نیز از بهره خود (در این راه) استفاده کردید همان گونه که آنها استفاده کردند... .
«ولقد کذب اصحـب الحجر المرسلین• وکانوا ینحتون من الجبال بیوتـا ءامنین• فاخذتهم الصیحة مصبحین• فما اغنی عنهم ما کانوا یکسبون» اصحاب الحجر ( قوم ثمود ) پیامبران را تکذیب کردند• آنها خانه‌های امن و امانی در دل کوهها می‌تراشیدند• اما سرانجام صیحه (مرگبار) صبحگاهان آنها را فرو گرفت• و آنچه را بدست آورده بودند آنان را از عذاب الهی نجات نداد... .
«وکم اهلکنا قبلهم من قرن هم احسن اثـثـا ورءیـا» اقوام بسیاری را پیش از آنها نابود کردیم که هم مال و ثروتشان از اینها بهتر بود و هم ظاهرشان آراسته تر!
«وکم قصمنا من قریة کانت ظالمة وانشانا بعدها قومـا ءاخرین• فلما احسوا باسنا اذا هم منها یرکضون• لا ترکضوا وارجعوا الی ما اترفتم فیه ومسـکنکم لعلکم تسـلون» چه بسیار مناطق آباد ستمگری را که ما درهم شکستیم و بعد از آنها قوم دیگری روی کار آوردیم• آنها هنگامی که احساس عذاب ما را کردند ناگهان پا به فرار گذاشتند! • فرار نکنید و بازگردید به زندگی پرناز و نعمتتان، و به مسکنهای پر زرق و برقتان! تا سائلان بیایند و از شما تقاضا کنند (شما هم آنها را محروم بازگردانید)!
«وان یکذبوک فقد کذبت قبلهم قوم نوح وعاد وثمود• وقوم ابرهیم وقوم لوط• واصحـب مدین وکذب موسی فاملیت للکـفرین ثم اخذتهم فکیف کان نکیر. • فکاین من قریة اهلکنـها وهی ظالمة فهی خاویة علی عروشها وبئر معطـلة وقصر مشید» اگر ترا تکذیب کنند (امر تازه‌ای نیست) پیش از آنها قوم نوح و عاد و ثمود (پیامبرانشان را) تکذیب کردند• و همچنین قوم ابراهیم و قوم لوط• و اصحاب مدین (قوم شعیب) و نیز (فرعونیان) موسی را تکذیب کردند، اما من به آنها مهلت دادم سپس آنها را گرفتم، دیدی چگونه عمل آنها را شدیداانکار کردم؟ (و چگونه به آنها پاسخ گفتم)• چه بسیار از شهرها و آبادیها که آنها را نابود و هلاک کردیم در حالی که ستمگر بودند به گونه‌ای که بر سقفهای خود فرو ریختند (نخست سقفها ویران گشت و بعد دیوارها به روی سقفها! ) و چه بسیار چاه پر آب که بیصاحب ماند و چه بسیار قصرهای محکم و مرتفع!
«فارسل فرعون فی المدائن حـشرین• فاخرجنـهم من جنـت وعیون• وکنوز ومقام کریم• کذلک واورثنـها بنی اسرءیل• ثم اغرقنا الاخرین» فرعون (از این ماجرا آگاه شد و) ماموران به شهرها فرستاد تا نیرو جمع کند• ولی ما آنها (فرعونیان) را از باغها و چشمه‌ها بیرون کردیم• از گنجها و قصرهای مجلل!• آری، این چنین کردیم و بنی اسرائیل را وارث آنها ساختیم•سپس دیگران را غرق کردیم.
«کذبت عاد المرسلین• اتبنون بکل ریع ءایة تعبثون• وتتخذون مصانع لعلکم تخلدون• واتقوا الذی امدکم بما تعلمون• امدکم بانعـم وبنین• وجنـت وعیون• فکذبوه فاهلکنـهم ان فی ذلک لایة وما کان اکثرهم مؤمنین» قوم عاد رسولان (خدا) را تکذیب کردند• آیا شما بر هر مکان مرتفعی نشانه‌ای از روی هوی و هوس می‌سازید• و قصرها و قلعه‌های زیبا و محکم بنا می‌کنید، آنچنانکه گوئی در دنیا جاودانه خواهید ماند• از خدائی به پرهیزید که شما را به نعمتهائی که می‌دانید امداد کرده• شما را به چهارپایان و نیز پسران (لایق و برومند) امداد فرموده• همچنین به باغها و چشمه ها• آنها هود را تکذیب کردند، ما هم نابودشان کردیم و در این آیت و نشانه‌ای است (برای آگاهان) ولی اکثر آنها مؤ من نبودند.
«کذبت ثمود المرسلین• اتترکون فی ما هـهنا ءامنین• فی جنـت وعیون• وزروع ونخل طـلعها هضیم• وتنحتون من الجبال بیوتـا فـرهین• فاخذهم العذاب ان فی ذلک لایة وما کان اکثرهم مؤمنین» قوم ثمود رسولان (خدا) را تکذیب کردند• آیا شما تصور می‌کنید همیشه در نهایت امنیت ، در نعمتهائی که اینجاست می‌مانید؟• در این باغها و چشمه‌ها! • در این زراعتها و نخلهائی که میوه هایش شیرین و رسیده است• شما از کوهها خانه هائی می‌تراشید و در آن به عیش و نوش می‌پردازید• عذاب الهی آنها را فرو گرفت، در این آیت و نشانه‌ای است ولی اکثر آنها مؤ من نبودند.
«او لم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عـقبة الذین من قبلهم کانوا اشد منهم قوة واثاروا الارض وعمروها اکثر مما عمروها...» آیا در زمین سیر نکردند و ببینند عاقبت کسانی که قبل از آنها بودند چگونه شد؟، آنها نیروئی بیش از اینان داشتند، و زمین را (برای زراعت و آبادی) دگرگون ساختند، و بیش از آنچه اینان آباد کردند، عمران نمودند... .
«او لم یهد لهم کم اهلکنا من قبلهم من القرون یمشون فی مسـکنهم ان فی ذلک لایـت افلا یسمعون» آیا برای هدایت آنها همین کافی نیست که افراد زیادی را که در قرون پیش از آنها زندگی داشتند هلاک کردیم؟ اینها در مساکن (ویران شده) آنان راه می‌روند، در این آیاتی است (از قدرت خداوند و مجازات دردناک او) آیا نمی‌شنوند؟!
«لقد کان لسبا فی مسکنهم ءایة جنتان عن یمین وشمال کلوا من رزق ربکم واشکروا له بلدة طیبة ورب غفور• فاعرضوا فارسلنا علیهم سیل العرم وبدلنـهم بجنتیهم جنتین ذواتی اکل خمط واثل وشیء من سدر قلیل» برای قوم سبا در محل سکونتشان نشانه‌ای (از قدرت الهی) بود، دو باغ (عظیم و گسترده) از راست و چپ (با میوه‌های فراوان، به آنها گفتیم) از روزی پروردگارتان بخورید و شکر او را بجا آورید، شهری است پاک و پاکیزه و پروردگاری آمرزنده (و مهربان)• اما آنها (از خدا) روی گردان شدند، و ما سیل ویرانگر را بر آنها فرستادیم و دو باغ (پر برکت) شان را به دو باغ (بی ارزش) با میوه‌های تلخ، و درختان شوره گز، و اندکی درخت سدر مبدل ساختیم!
«او لم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عـقبة الذین من قبلهم وکانوا اشد منهم قوة وما کان الله لیعجزه من شیء فی السمـوت ولا فی الارض انه کان علیمـا قدیرا» آیا آنها سیر در زمین نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که پیش از آنها بودند چگونه شد؟ همانها که از اینان قویتر (و پرقدرتتر) بودند، نه چیزی در آسمان و نه چیزی در زمین از حوزه قدرت او بیرون نخواهد رفت، او دانا و توانا است.
«او لم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عـقبة الذین کانوا من قبلهم کانوا هم اشد منهم قوة وءاثارا فی الارض فاخذهم الله بذنوبهم وما کان لهم من الله من واق» آیا آنها روی زمین سیر نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که پیش از آنان بودند چگونه بود؟ آنها از نظر قدرت و ایجاد آثار مهمی در زمین از اینها برتر بودند، ولی خداوند آنها را به گناهانشان گرفت، و در برابر عذاب او مدافعی نداشتند.
«افلم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عـقبة الذین من قبلهم کانوا اکثر منهم واشد قوة وءاثارا فی الارض فما اغنی عنهم ما کانوا یکسبون» آیا آنها روی زمین سیر نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که پیش از آنها بودند چه شد؟ همانها که نفراتشان از اینها بیشتر، و قوت و آثارشان در زمین فزونتر بود، هرگز آنچه را به دست می‌آوردند نتوانست آنها را (در برابر عذاب الهی) بینیاز سازد.
«الم تر کیف فعل ربک بعاد• ارم ذات العماد• التی لم یخلق مثلها فی البلـد• وثمود الذین جابوا الصخر بالواد• وفرعون ذی الاوتاد• الذین طغوا فی البلـد• فاکثروا فیها الفساد• فصب علیهم ربک سوط عذاب» آیا ندیدی پروردگارت به قوم عاد چه کرد؟• و با آن شهر « ارم » با عظمت• همان شهری که نظیرش در بلاد آفریده نشده بود• و قوم ثمود که صخره‌های عظیم را از دره می‌بریدند (و از آن خانه و کاخ می‌ساختند)• و فرعونی که قدرتمند و شکنجه گر بود• همان اقوامی که در شهرها طغیان کردند• و فساد فراوان در آنها ببار آوردند• لذا خداوند تازیانه عذاب را بر آنها فرو ریخت.
۲. اقتدار و شکوه تمدنهای اقوام گذشته، بی تاثیر در پیشگیری نزول عذاب و انقراض آنان:
«او لم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عـقبة الذین من قبلهم کانوا اشد منهم قوة واثاروا الارض وعمروها اکثر مما عمروها وجاءتهم رسلهم بالبینـت فما کان الله لیظلمهم ولـکن کانوا انفسهم یظلمون» آیا در زمین سیر نکردند و ببینند عاقبت کسانی که قبل از آنها بودند چگونه شد؟، آنها نیروئی بیش از اینان داشتند، و زمین را (برای زراعت و آبادی) دگرگون ساختند، و بیش از آنچه اینان آباد کردند، عمران نمودند، و پیامبرانشان با دلائل روشن به سراغشان آمدند (اما آنها انکار کردند و کیفر خود را دیدند) خداوند هرگز به آنها ستم نکرد، آنها به خودشان ستم می‌کردند.
«او لم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عـقبة الذین من قبلهم وکانوا اشد منهم قوة وما کان الله لیعجزه من شیء فی السمـوت ولا فی الارض انه کان علیمـا قدیرا» آیا آنها سیر در زمین نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که پیش از آنها بودند چگونه شد؟ همانها که از اینان قویتر (و پرقدرتتر) بودند، نه چیزی در آسمان و نه چیزی در زمین از حوزه قدرت او بیرون نخواهد رفت، او دانا و توانا است.
«او لم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عـقبة الذین کانوا من قبلهم کانوا هم اشد منهم قوة وءاثارا فی الارض فاخذهم الله بذنوبهم وما کان لهم من الله من واق» آیا آنها روی زمین سیر نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که پیش از آنان بودند چگونه بود؟ آنها از نظر قدرت و ایجاد آثار مهمی در زمین از اینها برتر بودند، ولی خداوند آنها را به گناهانشان گرفت، و در برابر عذاب او مدافعی نداشتند.
«افلم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عـقبة الذین من قبلهم کانوا اکثر منهم واشد قوة وءاثارا فی الارض فما اغنی عنهم ما کانوا یکسبون» آیا آنها روی زمین سیر نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که پیش از آنها بودند چه شد؟ همانها که نفراتشان از اینها بیشتر، و قوت و آثارشان در زمین فزونتر بود، هرگز آنچه را به دست می‌آوردند نتوانست آنها را (در برابر عذاب الهی) بی نیاز سازد.
«وکم ارسلنا من نبی فی الاولین• وما یاتیهم من نبی الا کانوا به یستهزءون» چه بسیار از پیامبران را که (برای هدایت) در اقوام پیشین فرستادیم• ولی هیچ پیامبری به سراغشان نمی‌آمد مگر اینکه او را استهزا می‌کردند.
«وکم اهلکنا قبلهم من قرن هم اشد منهم بطشـا فنقبوا فی البلـد هل من محیص» چه بسیار اقوامی را که قبل از آنها هلاک کردیم، اقوامی که از آنها قویتر بودند، و شهرها (و کشورها) را گشودند، آیا راه فراری وجود دارد؟
«اکفارکم خیر من اولـئکم‌ام لکم براءة فی الزبر» آیا کفار شما بهتر از اینها هستند؟ یا برای شما امان نامه‌ای در کتب آسمانی نازل شده؟!









۳. مطالعه سرنوشت تمدنهای پیشین، مایه عبرت آدمی:
«الم یروا کم اهلکنا من قبلهم من قرن مکنـهم فی الارض ما لم نمکن لکم وارسلنا السماء علیهم مدرارا وجعلنا الانهـر تجری من تحتهم فاهلکنـهم بذنوبهم وانشانا من بعدهم قرنـا ءاخرین» آیا مشاهده نکردند چقدر از اقوام پیشین را هلاک کردیم؟! اقوامی که (از شما نیرومندتر بودند و) قدرتهائی به آنها دادیم که به شما ندادیم، بارانهای پی در پی بر آنها فرستادیم و نهرها از زیر (آبادیهای) آنها جاری ساختیم (اما هنگامی که سرکشی و طغیان کردند) آنها را به خاطر گناهانشان نابود ساختیم و جمعیت دیگری بعد از آنان بوجود آوردیم .
«فکاین من قریة اهلکنـها وهی ظالمة فهی خاویة علی عروشها وبئر معطـلة وقصر مشید• افلم یسیروا فی الارض فتکون لهم قلوب یعقلون بها او ءاذان یسمعون بها فانها لا تعمی الابصـر ولـکن تعمی القلوب التی فی الصدور» چه بسیار از شهرها و آبادیها که آنها را نابود و هلاک کردیم در حالی که ستمگر بودند به گونه‌ای که بر سقفهای خود فرو ریختند (نخست سقفها ویران گشت و بعد دیوارها به روی سقفها! ) و چه بسیار چاه پر آب که بیصاحب ماند و چه بسیار قصرهای محکم و مرتفع!•آیا آنها سیر در زمین نکردند تا دلهائی داشته باشند که با آن حقیقت را درک کنند یا گوشهای شنوائی که ندای حق را بشنوند چرا که چشمهای ظاهر نابینا نمی‌شود بلکه دلهائی که در سینه‌ها جای دارد بینائی را از دست می‌دهد!
«فاخرجنـهم من جنـت وعیون• وکنوز ومقام کریم• کذلک واورثنـها بنی اسرءیل• ثم اغرقنا الاخرین• ان فی ذلک لایة وما کان اکثرهم مؤمنین» ولی ما آنها (فرعونیان) را از باغها و چشمه‌ها بیرون کردیم• از گنجها و قصرهای مجلل!• آری، این چنین کردیم و بنی اسرائیل را وارث آنها ساختیم•سپس دیگران را غرق کردیم•در این جریان نشانه روشنی است (برای آنها که حق طلبند) ولی اکثر آنها ایمان نیاوردند.
«او لم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عـقبة الذین من قبلهم کانوا اشد منهم قوة واثاروا الارض وعمروها اکثر مما عمروها وجاءتهم رسلهم بالبینـت فما کان الله لیظلمهم ولـکن کانوا انفسهم یظلمون» آیا در زمین سیر نکردند و ببینند عاقبت کسانی که قبل از آنها بودند چگونه شد؟، آنها نیروئی بیش از اینان داشتند، و زمین را (برای زراعت و آبادی) دگرگون ساختند، و بیش از آنچه اینان آباد کردند، عمران نمودند، و پیامبرانشان با دلائل روشن به سراغشان آمدند (اما آنها انکار کردند و کیفر خود را دیدند) خداوند هرگز به آنها ستم نکرد، آنها به خودشان ستم می‌کردند.
«او لم یهد لهم کم اهلکنا من قبلهم من القرون یمشون فی مسـکنهم ان فی ذلک لایـت افلا یسمعون» آیا برای هدایت آنها همین کافی نیست که افراد زیادی را که در قرون پیش از آنها زندگی داشتند هلاک کردیم؟ اینها در مساکن (ویران شده) آنان راه می‌روند، در این آیاتی است (از قدرت خداوند و مجازات دردناک او) آیا نمی‌شنوند؟!
«او لم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عـقبة الذین من قبلهم وکانوا اشد منهم قوة وما کان الله لیعجزه من شیء فی السمـوت ولا فی الارض انه کان علیمـا قدیرا» آیا آنها سیر در زمین نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که پیش از آنها بودند چگونه شد؟ همانها که از اینان قویتر (و پرقدرتتر) بودند، نه چیزی در آسمان و نه چیزی در زمین از حوزه قدرت او بیرون نخواهد رفت، او دانا و توانا است.
«او لم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عـقبة الذین کانوا من قبلهم کانوا هم اشد منهم قوة وءاثارا فی الارض فاخذهم الله بذنوبهم وما کان لهم من الله من واق» آیا آنها روی زمین سیر نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که پیش از آنان بودند چگونه بود؟ آنها از نظر قدرت و ایجاد آثار مهمی در زمین از اینها برتر بودند، ولی خداوند آنها را به گناهانشان گرفت، و در برابر عذاب او مدافعی نداشتند.
«افلم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عـقبة الذین من قبلهم کانوا اکثر منهم واشد قوة وءاثارا فی الارض فما اغنی عنهم ما کانوا یکسبون» آیا آنها روی زمین سیر نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که پیش از آنها بودند چه شد؟ همانها که نفراتشان از اینها بیشتر، و قوت و آثارشان در زمین فزونتر بود، هرگز آنچه را به دست می‌آوردند نتوانست آنها را (در برابر عذاب الهی) بینیاز سازد.
«الم تر کیف فعل ربک بعاد• ارم ذات العماد• التی لم یخلق مثلها فی البلـد• وثمود الذین جابوا الصخر بالواد• وفرعون ذی الاوتاد• الذین طغوا فی البلـد• فاکثروا فیها الفساد• فصب علیهم ربک سوط عذاب» و با آن شهر « ارم » با عظمت• همان شهری که نظیرش در بلاد آفریده نشده بود• و قوم ثمود که صخره‌های عظیم را از دره می‌بریدند (و از آن خانه و کاخ می‌ساختند)• و فرعونی که قدرتمند و شکنجه گر بود• همان اقوامی که در شهرها طغیان کردند• و فساد فراوان در آنها ببار آوردند• لذا خداوند تازیانه عذاب را بر آنها فرو ریخت.








۱. استکبار
۴. استکبار قوم ثمود در مقابل فرمان خدا با پی کردن ناقه صالح ، عامل نابودی تمدن آنها:
«والی ثمود اخاهم صــلحـا قال یـقوم اعبدوا الله ما لکم من الـه غیره... • واذکروا اذ جعلکم خلفاء من بعد عاد وبواکم فی الارض تتخذون من سهولها قصورا وتنحتون الجبال بیوتـا فاذکروا ءالاء الله ولا تعثوا فی الارض مفسدین• قال الملا الذین استکبروا من قومه للذین استضعفوا لمن ءامن منهم اتعلمون ان صــلحـا مرسل من ربه قالوا انا بما ارسل به مؤمنون• قال الذین استکبروا انا بالذی ءامنتم به کـفرون» و به سوی (قوم) ثمود برادرشان صالح را فرستادیم گفت‌ای قوم من! خدا را بپرستید که جز او معبودی برای شما نیست، دلیل روشنی از طرف پروردگار برای شما آمده: این «ناقه» الهی برای شما معجزه‌ای است، او را به حال خود واگذارید که در سرزمین خدا (از علفهای بیابان) بخورد و آنرا آزار نرسانید که عذاب دردناکی شما را خواهد گرفت! • و بخاطر بیاورید که شما را جانشینان قوم عاد قرار داد و در زمین مستقر ساخت، که در دشتهایش قصرها برای خود بنا می‌کنید و در کوه‌ها برای خود خانه‌ها می‌تراشید، بنابراین نعمتهای خدا را متذکر شوید و در زمین فساد نکنید• (ولی) اشراف متکبر قوم او، به مستضعفانی که ایمان آورده بودند گفتند آیا (راستی) شما یقین دارید صالح از طرف پروردگار خود فرستاده شده است؟ آنها گفتند: ما به آنچه او بدان ماموریت یافته ایمان آورده ایم• متکبران گفتند (ولی) ما به آنچه شما به آن ایمان آورده‌اید کافریم!.
۲. اشرافیت
۵. اشرافیگری و خوشگذرانی، عامل نابودی بسیاری از تمدنهای بشری:

«وکم قصمنا من قریة کانت ظالمة وانشانا بعدها قومـا ءاخرین• فلما احسوا باسنا اذا هم منها یرکضون• لا ترکضوا وارجعوا الی ما اترفتم فیه ومسـکنکم لعلکم تسـلون» چه بسیار مناطق آباد ستمگری را که ما درهم شکستیم و بعد از آنها قوم دیگری روی کار آوردیم• آنها هنگامی که احساس عذاب ما را کردند ناگهان پا به فرار گذاشتند! • فرار نکنید و بازگردید به زندگی پرناز و نعمتتان، و به مسکنهای پر زرق و برقتان! تا سائلان بیایند و از شما تقاضا کنند (شما هم آنها را محروم بازگردانید)!
«وکم اهلکنا من قریة بطرت معیشتها فتلک مسـکنهم لم تسکن من بعدهم الا قلیلا وکنا نحن الورثین» بسیاری از شهرها و آبادیهائی که بر اثر فزونی نعمت مست و مغرور شده بود هلاک کردیم. این خانه‌های آنهاست (که ویران شده) و بعد از آنها جز اندکی کسی در آن سکونت نکرد، و ما وارث آنان بودیم.
۳. اطاعت از مسرفان
۶. اطاعت ثمودیان از مسرفان، عامل انقراض تمدن آنها:
«کذبت ثمود المرسلین• اتترکون فی ما هـهنا ءامنین• فی جنـت وعیون• وزروع ونخل طـلعها هضیم• وتنحتون من الجبال بیوتـا فـرهین• ولا تطیعوا امر المسرفین• فاخذهم العذاب ان فی ذلک لایة وما کان اکثرهم مؤمنین» قوم ثمود رسولان (خدا) را تکذیب کردند• آیا شما تصور می‌کنید همیشه در نهایت امنیت، در نعمتهائی که اینجاست می‌مانید؟• در این باغها و چشمه‌ها! • در این زراعتها و نخلهائی که میوه هایش شیرین و رسیده است• شما از کوهها خانه هائی می‌تراشید و در آن به عیش و نوش می‌پردازید• و اطاعت فرمان مسرفان نکنید•عذاب الهی آنها را فرو گرفت، در این آیت و نشانه‌ای است ولی اکثر آنها مؤمن نبودند.

۴. اطاعت از مفسدان
۷. پیروی قوم ثمود از مفسدان، مایه نابودی تمدن آنها:
«کذبت ثمود المرسلین• اتترکون فی ما هـهنا ءامنین• فی جنـت وعیون• وزروع ونخل طـلعها هضیم• وتنحتون من الجبال بیوتـا فـرهین• الذین یفسدون فی الارض ولا یصلحون• فاخذهم العذاب ان فی ذلک لایة وما کان اکثرهم مؤمنین» قوم ثمود رسولان (خدا) را تکذیب کردند• آیا شما تصور می‌کنید همیشه در نهایت امنیت، در نعمتهائی که اینجاست می‌مانید؟• در این باغها و چشمه‌ها! • در این زراعتها و نخلهائی که میوه هایش شیرین و رسیده است• شما از کوهها خانه هائی می‌تراشید و در آن به عیش و نوش می‌پردازید• همانها که در زمین فساد می‌کنند و اصلاح نمی‌کنند•عذاب الهی آنها را فرو گرفت، در این آیت و نشانه‌ای است ولی اکثر آنها مؤ من نبودند.

۵. اعراض از آیات خدا
۸. اعراض از آیات خدا، عامل نابودی تمدن قوم ثمود:
«وءاتینـهم ءایـتنا فکانوا عنها معرضین• وکانوا ینحتون من الجبال بیوتـا ءامنین• فاخذتهم الصیحة مصبحین• فما اغنی عنهم ما کانوا یکسبون» ما آیات خود را برای آنهای فرستادیم ولی آنها از آن روی گرداندند• آنها خانه‌های امن و امانی در دل کوهها می‌تراشیدند.•آنها خانه‌های امن و امانی در دل کوهها می‌تراشیدند• اما سرانجام صیحه (مرگبار) صبحگاهان آنها را فرو گرفت• و آنچه را بدست آورده بودند آنان را از عذاب الهی نجات نداد.

۶. افساد
۹. افسادگری مایه انقراض تمدنهای برخی از امتهای پیشین:
«واذکروا اذ جعلکم خلفاء من بعد عاد وبواکم فی الارض تتخذون من سهولها قصورا وتنحتون الجبال بیوتـا فاذکروا ءالاء الله ولا تعثوا فی الارض مفسدین• قال الملا الذین استکبروا من قومه للذین استضعفوا لمن ءامن منهم اتعلمون ان صــلحـا مرسل من ربه قالوا انا بما ارسل به مؤمنون• قال الذین استکبروا انا بالذی ءامنتم به کـفرون• فعقروا الناقة وعتوا عن امر ربهم وقالوا یـصــلح ائتنا بما تعدنا ان کنت من المرسلین• فاخذتهم الرجفة فاصبحوا فی دارهم جـثمین» و بخاطر بیاورید که شما را جانشینان قوم عاد قرار داد و در زمین مستقر ساخت، که در دشتهایش قصرها برای خود بنا می‌کنید و در کوه‌ها برای خود خانه‌ها می‌تراشید، بنابراین نعمتهای خدا را متذکر شوید و در زمین فساد نکنید• (ولی) اشراف متکبر قوم او، به مستضعفانی که ایمان آورده بودند گفتند آیا (راستی) شما یقین دارید صالح از طرف پروردگار خود فرستاده شده است؟ آنها گفتند: ما به آنچه او بدان مأموریت یافته ایمان آورده ایم• متکبران گفتند (ولی) ما به آنچه شما به آن ایمان آورده‌اید کافریم•سپس «ناقه» را پی کردند و از فرمان پروردگارشان سرپیچیدند و گفتند‌ای صالح اگر تو از فرستادگان (خدا) هستی آنچه ما را با آن تهدید می‌کنی بیاور! • سرانجام زمین لرزه آنها را فرا گرفت و صبحگاهان (تنها) جسم بیجانشان در خانه هاشان باقی مانده بود!
«وکان فی المدینة تسعة رهط یفسدون فی الارض ولا یصلحون• فانظر کیف کان عـقبة مکرهم انا دمرنـهم وقومهم اجمعین• فتلک بیوتهم خاویة بما ظـلموا ان فی ذلک لایة لقوم یعلمون» در آن شهر نه گروهک بودند که فساد در زمین می‌کردند و مصلح نبودند• بنگر عاقبت توطئه آنها چه شد؟ که ما آنها و قومشان را همگی نابود کردیم! • این خانه‌های آنهاست که به خاطر ظلم و ستمشان خالی مانده، و در این نشانه روشنی است برای کسانی که آگاهند.

«ارم ذات العماد• التی لم یخلق مثلها فی البلـد• وثمود الذین جابوا الصخر بالواد• وفرعون ذی الاوتاد• الذین طغوا فی البلـد• فاکثروا فیها الفساد• فصب علیهم ربک سوط عذاب» همان شهری که نظیرش در بلاد آفریده نشده بود• و قوم ثمود که صخره‌های عظیم را از دره می‌بریدند (و از آن خانه و کاخ می‌ساختند)• و فرعونی که قدرتمند و شکنجه گر بود• همان اقوامی که در شهرها طغیان کردند• و فساد فراوان در آنها ببار آوردند• لذا خداوند تازیانه عذاب را بر آنها فرو ریخت.

۷. تکذیب
۱۰. تکذیب پیامبران و آیات الهی، موجب سقوط و انقراض بسیاری از تمدنهای بشری:
«الم یروا کم اهلکنا من قبلهم من قرن مکنـهم فی الارض ما لم نمکن لکم وارسلنا السماء علیهم مدرارا وجعلنا الانهـر تجری من تحتهم فاهلکنـهم بذنوبهم وانشانا من بعدهم قرنـا ءاخرین• قل سیروا فی الارض ثم انظروا کیف کان عـقبة المکذبین» آیا مشاهده نکردند چقدر از اقوام پیشین را هلاک کردیم؟! اقوامی که (از شما نیرومندتر بودند و) قدرتهائی به آنها دادیم که به شما ندادیم، بارانهای پی در پی بر آنها فرستادیم و نهرها از زیر (آبادیهای) آنها جاری ساختیم (اما هنگامی که سرکشی و طغیان کردند) آنها را به خاطر گناهانشان نابود ساختیم و جمعیت دیگری بعد از آنان بوجود آوردیم•بگو روی زمین گردش کنید، سپس بنگرید سرانجام آنها که آیات الهی را تکذیب می‌کردند چه شد؟
«ولقد کذب اصحـب الحجر المرسلین• وءاتینـهم ءایـتنا فکانوا عنها معرضین• وکانوا ینحتون من الجبال بیوتـا ءامنین• فاخذتهم الصیحة مصبحین• فما اغنی عنهم ما کانوا یکسبون» اصحاب الحجر ( قوم ثمود ) پیامبران را تکذیب کردند•ما آیات خود را برای آنهای فرستادیم ولی آنها از آن روی گرداندند• آنها خانه‌های امن و امانی در دل کوهها می‌تراشیدند•آنها خانه‌های امن و امانی در دل کوهها می‌تراشیدند.•آنها خانه‌های امن و امانی در دل کوهها می‌تراشیدند• اما سرانجام صیحه (مرگبار) صبحگاهان آنها را فرو گرفت• و آنچه را بدست آورده بودند آنان را از عذاب الهی نجات نداد.
«کذبت عاد المرسلین• اتبنون بکل ریع ءایة تعبثون• وتتخذون مصانع لعلکم تخلدون• امدکم بانعـم وبنین• وجنـت وعیون• فکذبوه فاهلکنـهم ان فی ذلک لایة وما کان اکثرهم مؤمنین• کذبت ثمود المرسلین• اتترکون فی ما هـهنا ءامنین• فی جنـت وعیون• وزروع ونخل طـلعها هضیم• وتنحتون من الجبال بیوتـا فـرهین• فاخذهم العذاب ان فی ذلک لایة وما کان اکثرهم مؤمنین» قوم عاد رسولان (خدا) را تکذیب کردند• آیا شما بر هر مکان مرتفعی نشانه‌ای از روی هوی و هوس می‌سازید• و قصرها و قلعه‌های زیبا و محکم بنا می‌کنید، آنچنانکه گوئی در دنیا جاودانه خواهید ماند• شما را به چهارپایان و نیز پسران (لایق و برومند) امداد فرموده• همچنین به باغها و چشمه ها• آنها هود را تکذیب کردند، ما هم نابودشان کردیم و در این آیت و نشانه‌ای است (برای آگاهان) ولی اکثر آنها مؤ من نبودند•قوم ثمود رسولان (خدا) را تکذیب کردند• آیا شما تصور می‌کنید همیشه در نهایت امنیت، در نعمتهائی که اینجاست می‌مانید؟• در این باغها و چشمه‌ها! • در این زراعتها و نخلهائی که میوه هایش شیرین و رسیده است•شما از کوهها خانه هائی می‌تراشید و در آن به عیش و نوش می‌پردازید•عذاب الهی آنها را فرو گرفت، در این آیت و نشانه‌ای است ولی اکثر آنها مؤمن نبودند.

۸. خشونت
۱۱. روش زورمدارانه و خشونت آمیز قوم عاد، عامل انقراض تمدن آنان:
«کذبت عاد المرسلین• اتبنون بکل ریع ءایة تعبثون• وتتخذون مصانع لعلکم تخلدون• واذا بطشتم بطشتم جبارین• وجنـت وعیون• فکذبوه فاهلکنـهم ان فی ذلک لایة وما کان اکثرهم مؤمنین» قوم عاد رسولان (خدا) را تکذیب کردند•آیا شما بر هر مکان مرتفعی نشانه‌ای از روی هوی و هوس می‌سازید•و قصرها و قلعه‌های زیبا و محکم بنا می‌کنید، آنچنانکه گوئی در دنیا جاودانه خواهید ماند•و هنگامی که کسی را مجازات می‌کنید همچون جباران کیفر می‌دهید•همچنین به باغها و چشمه ها• آنها هود را تکذیب کردند، ما هم نابودشان کردیم و در این آیت و نشانه‌ای است (برای آگاهان) ولی اکثر آنها مؤ من نبودند.

۹. شرک
۱۲. شرکورزی صاحبان تمدن و اقتدار پیشینیان عامل عذاب و انقراض آنان:
«افلم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عـقبة الذین من قبلهم کانوا اکثر منهم واشد قوة وءاثارا فی الارض فما اغنی عنهم ما کانوا یکسبون• فلما جاءتهم رسلهم بالبینـت فرحوا بما عندهم من العلم وحاق بهم ما کانوا به یستهزءون• فلما راوا باسنا قالوا ءامنا بالله وحده وکفرنا بما کنا به مشرکین» آیا آنها روی زمین سیر نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که پیش از آنها بودند چه شد؟ همانها که نفراتشان از اینها بیشتر، و قوت و آثارشان در زمین فزونتر بود، هرگز آنچه را به دست می‌آوردند نتوانست آنها را (در برابر عذاب الهی) بینیاز سازد•هنگامی که رسولان آنها با دلائل روشن به سراغ آنان آمدند به معلوماتی که خود داشتند خوشحال بودند (و غیر آن را هیچ می‌شمردند) ولی آنچه را (عذاب) به سخریه می‌گرفتند بر آنها فرود آمد! • هنگامی که شدت عذاب ما را دیدند گفتند: هم اکنون به خداوند یگانه ایمان آوریم و به معبودهائی که شریک او می‌شمردیم کافر شدیم.
۱۰. طغیان
۱۳. طغیانگری، از عوامل انقراض تمدنها:

«الم تر کیف فعل ربک بعاد• ارم ذات العماد• التی لم یخلق مثلها فی البلـد• وثمود الذین جابوا الصخر بالواد• وفرعون ذی الاوتاد• الذین طغوا فی البلـد• فاکثروا فیها الفساد• فصب علیهم ربک سوط عذاب» آیا ندیدی پروردگارت به قوم عاد چه کرد؟• و با آن شهر « ارم » با عظمت• همان شهری که نظیرش در بلاد آفریده نشده بود• و قوم ثمود که صخره‌های عظیم را از دره می‌بریدند (و از آن خانه و کاخ می‌ساختند)• و فرعونی که قدرتمند و شکنجه گر بود• همان اقوامی که در شهرها طغیان کردند• و فساد فراوان در آنها ببار آوردند• لذا خداوند تازیانه عذاب را بر آنها فرو ریخت.

۱۱. ظلم
۱۴. ظلم، عامل نابودی بسیاری امتهای صاحب تمدن قبل از بعثت:
«وکم قصمنا من قریة کانت ظالمة وانشانا بعدها قومـا ءاخرین• فلما احسوا باسنا اذا هم منها یرکضون• لا ترکضوا وارجعوا الی ما اترفتم فیه ومسـکنکم لعلکم تسـلون» چه بسیار مناطق آباد ستمگری را که ما درهم شکستیم و بعد از آنها قوم دیگری روی کار آوردیم• آنها هنگامی که احساس عذاب ما را کردند ناگهان پا به فرار گذاشتند! • فرار نکنید و بازگردید به زندگی پرناز و نعمتتان، و به مسکنهای پر زرق و برقتان! تا سائلان بیایند و از شما تقاضا کنند (شما هم آنها را محروم بازگردانید)!
«فکاین من قریة اهلکنـها وهی ظالمة فهی خاویة علی عروشها وبئر معطـلة وقصر مشید» چه بسیار از شهرها و آبادیها که آنها را نابود و هلاک کردیم در حالی که ستمگر بودند به گونه‌ای که بر سقفهای خود فرو ریختند (نخست سقفها ویران گشت و بعد دیوارها به روی سقفها! ) و چه بسیار چاه پر آب که بیصاحب ماند و چه بسیار قصرهای محکم و مرتفع!
«ولقد ارسلنا الی ثمود اخاهم صــلحـا ان اعبدوا الله فاذا هم فریقان یختصمون• وکان فی المدینة تسعة رهط یفسدون فی الارض ولا یصلحون• فانظر کیف کان عـقبة مکرهم انا دمرنـهم وقومهم اجمعین• فتلک بیوتهم خاویة بما ظـلموا ان فی ذلک لایة لقوم یعلمون» ما به سوی ثمود برادرشان صالح را فرستادیم که خدای یگانه را بپرستید، اما آنها به دو گروه تقسیم شدند و به مخاصمه پرداختند•در آن شهر نه گروهک بودند که فساد در زمین می‌کردند و مصلح نبودند• بنگر عاقبت توطئه آنها چه شد؟ که ما آنها و قومشان را همگی نابود کردیم! • این خانه‌های آنهاست که به خاطر ظلم و ستمشان خالی مانده، و در این نشانه روشنی است برای کسانی که آگاهند.
«او لم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عـقبة الذین من قبلهم کانوا اشد منهم قوة واثاروا الارض وعمروها اکثر مما عمروها وجاءتهم رسلهم بالبینـت فما کان الله لیظلمهم ولـکن کانوا انفسهم یظلمون» آیا در زمین سیر نکردند و ببینند عاقبت کسانی که قبل از آنها بودند چگونه شد؟، آنها نیروئی بیش از اینان داشتند، و زمین را (برای زراعت و آبادی) دگرگون ساختند، و بیش از آنچه اینان آباد کردند، عمران نمودند، و پیامبرانشان با دلائل روشن به سراغشان آمدند (اما آنها انکار کردند و کیفر خود را دیدند) خداوند هرگز به آنها ستم نکرد، آنها به خودشان ستم می‌کردند.
۱۲. کفران نعمت
۱۵. کفران نعمت، عامل انقراض و نابودی تمدن سبا:
«لقد کان لسبا فی مسکنهم ءایة جنتان عن یمین وشمال کلوا من رزق ربکم واشکروا له بلدة طیبة ورب غفور• فاعرضوا فارسلنا علیهم سیل العرم وبدلنـهم بجنتیهم جنتین ذواتی اکل خمط واثل وشیء من سدر قلیل• ذلک جزینـهم بما کفروا وهل نجـزی الا الکفور» برای قوم سبا در محل سکونتشان نشانه‌ای (از قدرت الهی) بود، دو باغ (عظیم و گسترده) از راست و چپ (با میوه‌های فراوان، به آنها گفتیم) از روزی پروردگارتان بخورید و شکر او را بجا آورید، شهری است پاک و پاکیزه و پروردگاری آمرزنده (و مهربان)• اما آنها (از خدا) روی گردان شدند، و ما سیل ویرانگر را بر آنها فرستادیم و دو باغ (پر برکت) شان را به دو باغ (بی ارزش) با میوه‌های تلخ، و درختان شوره گز، و اندکی درخت سدر مبدل ساختیم!•این را بخاطر کفرشان به آنها جزا دادیم، و آیا جز کفران کننده را به چنین مجازاتی کیفر می‌دهیم؟!
۱۳. کفر
۱۶. نابودی بسیاری از اقوام و امتهای متمدن گذشته به سبب کفرورزی آنان:
«قال الملا الذین استکبروا من قومه للذین استضعفوا لمن ءامن منهم اتعلمون ان صــلحـا مرسل من ربه قالوا انا بما ارسل به مؤمنون• قال الذین استکبروا انا بالذی ءامنتم به کـفرون• فعقروا الناقة وعتوا عن امر ربهم وقالوا یـصــلح ائتنا بما تعدنا ان کنت من المرسلین• فاخذتهم الرجفة فاصبحوا فی دارهم جـثمین» (ولی) اشراف متکبر قوم او، به مستضعفانی که ایمان آورده بودند گفتند آیا (راستی) شما یقین دارید صالح از طرف پروردگار خود فرستاده شده است؟ آنها گفتند: ما به آنچه او بدان ماموریت یافته ایمان آورده ایم• متکبران گفتند (ولی) ما به آنچه شما به آن ایمان آورده‌اید کافریم•سپس «ناقه» را پی کردند و از فرمان پروردگارشان سرپیچیدند و گفتند‌ای صالح اگر تو از فرستادگان (خدا) هستی آنچه ما را با آن تهدید می‌کنی بیاور! • سرانجام زمین لرزه آنها را فرا گرفت و صبحگاهان (تنها) جسم بیجانشان در خانه هاشان باقی مانده بود.
«فارسل فرعون فی المدائن حـشرین• فاخرجنـهم من جنـت وعیون• وکنوز ومقام کریم• کذلک واورثنـها بنی اسرءیل• ثم اغرقنا الاخرین» فرعون (از این ماجرا آگاه شد و) ماموران به شهرها فرستاد تا نیرو جمع کند• ولی ما آنها (فرعونیان) را از باغها و چشمه‌ها بیرون کردیم• از گنجها و قصرهای مجلل!• آری، این چنین کردیم و بنی اسرائیل را وارث آنها ساختیم•سپس دیگران را غرق کردیم. .

«کذبت عاد المرسلین• اتبنون بکل ریع ءایة تعبثون• وتتخذون مصانع لعلکم تخلدون• واذا بطشتم بطشتم جبارین• وجنـت وعیون• فکذبوه فاهلکنـهم ان فی ذلک لایة وما کان اکثرهم مؤمنین» قوم عاد رسولان (خدا) را تکذیب کردند• آیا شما بر هر مکان مرتفعی نشانه‌ای از روی هوی و هوس می‌سازید•و قصرها و قلعه‌های زیبا و محکم بنا می‌کنید، آنچنانکه گوئی در دنیا جاودانه خواهید ماند•و هنگامی که کسی را مجازات می‌کنید همچون جباران کیفر می‌دهید•همچنین به باغها و چشمه ها• آنها هود را تکذیب کردند، ما هم نابودشان کردیم و در این آیت و نشانه‌ای است (برای آگاهان) ولی اکثر آنها مؤمن نبودند. (ضمیر «هم» در «اکثرهم» به قوم عاد برمی گردد)
«کذبت ثمود المرسلین• اتترکون فی ما هـهنا ءامنین• فی جنـت وعیون• وزروع ونخل طـلعها هضیم• وتنحتون من الجبال بیوتـا فـرهین• فاخذهم العذاب ان فی ذلک لایة وما کان اکثرهم مؤمنین» قوم ثمود رسولان (خدا) را تکذیب کردند• آیا شما تصور می‌کنید همیشه در نهایت امنیت ، در نعمتهائی که اینجاست می‌مانید؟• در این باغها و چشمه‌ها! • در این زراعتها و نخلهائی که میوه هایش شیرین و رسیده است•شما از کوهها خانه هائی می‌تراشید و در آن به عیش و نوش می‌پردازید•عذاب الهی آنها را فرو گرفت، در این آیت و نشانه‌ای است ولی اکثر آنها مؤمن نبودند.

۱۴. گناه
۱۷. گناه، عامل انحطاط و نابودی بسیاری از امتهای متمدن قبل از بعثت:

«الم یروا کم اهلکنا من قبلهم من قرن مکنـهم فی الارض ما لم نمکن لکم وارسلنا السماء علیهم مدرارا وجعلنا الانهـر تجری من تحتهم فاهلکنـهم بذنوبهم وانشانا من بعدهم قرنـا ءاخرین» آیا مشاهده نکردند چقدر از اقوام پیشین را هلاک کردیم؟! اقوامی که (از شما نیرومندتر بودند و) قدرتهائی به آنها دادیم که به شما ندادیم، بارانهای پی در پی بر آنها فرستادیم و نهرها از زیر (آبادیهای) آنها جاری ساختیم (اما هنگامی که سرکشی و طغیان کردند) آنها را به خاطر گناهانشان نابود ساختیم و جمعیت دیگری بعد از آنان بوجود آوردیم .

«او لم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عـقبة الذین کانوا من قبلهم کانوا هم اشد منهم قوة وءاثارا فی الارض فاخذهم الله بذنوبهم وما کان لهم من الله من واق» آیا آنها روی زمین سیر نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که پیش از آنان بودند چگونه بود؟ آنها از نظر قدرت و ایجاد آثار مهمی در زمین از اینها برتر بودند، ولی خداوند آنها را به گناهانشان گرفت، و در برابر عذاب او مدافعی نداشتند.


۱۵. موعظه ناپذیری
۱۸. موعظه ناپذیری قوم ثمود، عامل انقراض تمدن آنها:
«والی ثمود اخاهم صــلحـا قال یـقوم اعبدوا الله ما لکم من الـه غیره قد جاءتکم بینة من ربکم هـذه ناقة الله لکم ءایة فذروها تاکل فی ارض الله و لا تمسوها بسوء فیاخذکم عذاب الیم• واذکروا اذ جعلکم خلفاء من بعد عاد و بواکم فی الارض تتخذون من سهولها قصورا و تنحتون الجبال بیوتـا فاذکروا ءالاء الله ولا تعثوا فی الارض مفسدین• فاخذتهم الرجفة فاصبحوا فی دارهم جـثمین• فتولی عنهم وقال یـقوم لقد ابلغتکم رسالة ربی ونصحت لکم ولـکن لاتحبون النـصحین» و به سوی (قوم) ثمود برادرشان صالح را فرستادیم گفت‌ای قوم من! خدا را بپرستید که جز او معبودی برای شما نیست، دلیل روشنی از طرف پروردگار برای شما آمده: این « ناقه » الهی برای شما معجزه‌ای است، او را به حال خود واگذارید که در سرزمین خدا (از علفهای بیابان) بخورد و آنرا آزار نرسانید که عذاب دردناکی شما را خواهد گرفت!• و بخاطر بیاورید که شما را جانشینان قوم عاد قرار داد و در زمین مستقر ساخت، که در دشتهایش قصرها برای خود بنا می‌کنید و در کوه‌ها برای خود خانه‌ها می‌تراشید، بنابراین نعمتهای خدا را متذکر شوید و در زمین فساد نکنید • سرانجام زمین لرزه آنها را فرا گرفت و صبحگاهان (تنها) جسم بیجانشان در خانه هاشان باقی مانده بود!• (صالح) از آنها روی برتافت و گفت‌ای قوم! من رسالت پروردگارم را به شما ابلاغ کردم و شرط خیرخواهی را انجام دادم ولی (چکنم) که شما خیرخواهان را دوست ندارید.








۱۹. اراده الهی، منشا انقراض جوامع و تمدنهای بشری:

«الم یروا کم اهلکنا من قبلهم من قرن مکنـهم فی الارض ما لم نمکن لکم وارسلنا السماء علیهم مدرارا وجعلنا الانهـر تجری من تحتهم فاهلکنـهم بذنوبهم وانشانا من بعدهم قرنـا ءاخرین» آیا مشاهده نکردند چقدر از اقوام پیشین را هلاک کردیم؟! اقوامی که (از شما نیرومندتر بودند و) قدرتهائی به آنها دادیم که به شما ندادیم، بارانهای پی در پی بر آنها فرستادیم و نهرها از زیر (آبادیهای) آنها جاری ساختیم (اما هنگامی که سرکشی و طغیان کردند) آنها را به خاطر گناهانشان نابود ساختیم و جمعیت دیگری بعد از آنان بوجود آوردیم .

«وکم اهلکنا قبلهم من قرن هم احسن اثـثـا ورءیـا» اقوام بسیاری را پیش از آنها نابود کردیم که هم مال و ثروتشان از اینها بهتر بود و هم ظاهرشان آراسته تر!
«وکم قصمنا من قریة کانت ظالمة وانشانا بعدها قومـا ءاخرین» چه بسیار مناطق آباد ستمگری را که ما درهم شکستیم و بعد از آنها قوم دیگری روی کار آوردیم.
«لقد کان لسبا فی مسکنهم ءایة جنتان عن یمین وشمال کلوا من رزق ربکم واشکروا له بلدة طیبة ورب غفور• فاعرضوا فارسلنا علیهم سیل العرم وبدلنـهم بجنتیهم جنتین ذواتی اکل خمط واثل وشیء من سدر قلیل» برای قوم سبا در محل سکونتشان نشانه‌ای (از قدرت الهی) بود، دو باغ (عظیم و گسترده) از راست و چپ (با میوه‌های فراوان، به آنها گفتیم) از روزی پروردگارتان بخورید و شکر او را بجا آورید، شهری است پاک و پاکیزه و پروردگاری آمرزنده (و مهربان)• اما آنها (از خدا) روی گردان شدند، و ما سیل ویرانگر را بر آنها فرستادیم و دو باغ (پر برکت) شان را به دو باغ (بی ارزش) با میوه‌های تلخ، و درختان شوره گز، و اندکی درخت سدر مبدل ساختیم!
«وان ربک لهو العزیز الرحیم• اتبنون بکل ریع ءایة تعبثون• وتتخذون مصانع لعلکم تخلدون» و پروردگار تو عزيز و رحيم است• آیا شما بر هر مکان مرتفعی نشانه‌ای از روی هوی و هوس می‌سازید• و قصرها و قلعه‌های زیبا و محکم بنا می‌کنید، آنچنانکه گوئی در دنیا جاودانه خواهید ماند.

«فکذبوه فاهلکنـهم ان فی ذلک لایة وما کان اکثرهم مؤمنین• کذبت ثمود المرسلین• اتترکون فی ما هـهنا ءامنین• وزروع ونخل طـلعها هضیم• وتنحتون من الجبال بیوتـا فـرهین• فاخذهم العذاب ان فی ذلک لایة وما کان اکثرهم مؤمنین» آنها هود را تکذیب کردند، ما هم نابودشان کردیم و در این آیت و نشانه‌ای است (برای آگاهان) ولی اکثر آنها مؤمن نبودند• قوم ثمود رسولان (خدا) را تکذیب کردند• آیا شما تصور می‌کنید همیشه در نهایت امنیت ، در نعمتهائی که اینجاست می‌مانید؟• در این باغها و چشمه‌ها! • در این زراعتها و نخلهائی که میوه هایش شیرین و رسیده است• شما از کوهها خانه هائی می‌تراشید و در آن به عیش و نوش می‌پردازید• عذاب الهی آنها را فرو گرفت، در این آیت و نشانه‌ای است ولی اکثر آنها مؤمن نبودند.
«او لم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عـقبة الذین کانوا من قبلهم کانوا هم اشد منهم قوة وءاثارا فی الارض فاخذهم الله بذنوبهم وما کان لهم من الله من واق• ذلک بانهم کانت تاتیهم رسلهم بالبینـت فکفروا فاخذهم الله انه قوی شدید العقاب» آیا آنها روی زمین سیر نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که پیش از آنان بودند چگونه بود؟ آنها از نظر قدرت و ایجاد آثار مهمی در زمین از اینها برتر بودند، ولی خداوند آنها را به گناهانشان گرفت، و در برابر عذاب او مدافعی نداشتند•این بخاطر آن بود که فرستادگان آنان پیوسته با دلائل روشن به سراغشان می‌آمدند ولی آنها همه را انکار می‌کردند، لذا خداوند آنها را گرفت (و کیفر داد) که او قوی و شدیدالعقاب است.



۱. انعام/سوره۶، آیه۶.    
۲. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۷، ص۲۱.    
۳. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۵، ص۱۵۵.    
۴. توبه/سوره۹، آیه۶۹.    
۵. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۹، ص۴۵۳.    
۶. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۸، ص۳۲.    
۷. حجر/سوره۱۵، آیه۸۰.    
۸. حجر/سوره۱۵، آیه۸۲ - ۸۴.    
۹. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۲، ص۲۷۲.    
۱۰. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۱، ص۱۲۲.    
۱۱. مریم/سوره۱۹، آیه۷۴.    
۱۲. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۴، ص۱۳۶.    
۱۳. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۳، ص۱۲۳.    
۱۴. انبیاء/سوره۲۱، آیه۱۱ - ۱۳.    
۱۵. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۴، ص۳۵۷.    
۱۶. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۳، ص۳۶۶.    
۱۷. حج/سوره۲۲، آیه۴۲ - ۴۵.    
۱۸. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۴، ص۵۴۷- ۵۴۸.    
۱۹. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۴، ص۱۲۴.    
۲۰. شعراء/سوره۲۶، آیه۵۳.    
۲۱. شعراء/سوره۲۶، آیه۵۷ - ۵۹.    
۲۲. شعراء/سوره۲۶، آیه۶۶.    
۲۳. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۵، ص۳۸۶.    
۲۴. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۵، ص۲۳۶.    
۲۵. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۲۳.    
۲۶. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۲۸.    
۲۷. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۲۹.    
۲۸. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۳۲ - ۱۳۴.    
۲۹. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۳۹.    
۳۰. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۵، ص۲۹۲.    
۳۱. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۵، ص۴۲۱.    
۳۲. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۴۱.    
۳۳. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۴۶ - ۱۴۹.    
۳۴. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۵۸.    
۳۵. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۵، ص۴۲۸.    
۳۶. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۵، ص۳۰۳.    
۳۷. روم/سوره۳۰، آیه۹.    
۳۸. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۶، ص۲۳۹.    
۳۹. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۶، ص۳۷۳.    
۴۰. سجده/سوره۳۲، آیه۲۶.    
۴۱. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۶، ص۴۰۰.    
۴۲. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۷، ص۱۷۳.    
۴۳. سبا/سوره۳۴، آیه۱۵.    
۴۴. سبا/سوره۳۴، آیه۱۶.    
۴۵. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۶، ص۵۴۸.    
۴۶. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۸، ص۵۶.    
۴۷. فاطر/سوره۳۵، آیه۴۴.    
۴۸. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۷، ص۸۴.    
۴۹. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۸، ص۲۹۸.    
۵۰. غافر/سوره۴۰، آیه۲۱.    
۵۱. غافر/سوره۴۰، آیه۸۲.    
۵۲. فجر/سوره۸۹، آیه۶ - ۱۳.    
۵۳. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۲۰، ص۴۶۹.    
۵۴. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲۶، ص۴۵۰.    
۵۵. روم/سوره۳۰، آیه۹.    
۵۶. فاطر/سوره۳۵، آیه۴۴.    
۵۷. غافر/سوره۴۰، آیه۲۱.    
۵۸. غافر/سوره۴۰، آیه۸۲.    
۵۹. زخرف/سوره۴۳، آیه۶.    
۶۰. زخرف/سوره۴۳، آیه۷.    
۶۱. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۸، ص۱۲۶.    
۶۲. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲۱، ص۱۱.    
۶۳. ق/سوره۵۰، آیه۳۶.    
۶۴. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۸، ص۵۳۳.    
۶۵. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲۲، ص۲۸۲.    
۶۶. قمر/سوره۵۴، آیه۴۳.    
۶۷. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۹، ص۱۳۷.    
۶۸. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲۳، ص۷۰.    
۶۹. انعام/سوره۶، آیه۶.    
۷۰. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۷، ص۲۱.    
۷۱. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۵، ص۱۵۵.    
۷۲. حج/سوره۲۲، آیه۴۵.    
۷۳. حج/سوره۲۲، آیه۴۶.    
۷۴. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۴، ص۵۴۷- ۵۴۸.    
۷۵. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۴، ص۱۲۴.    
۷۶. شعراء/سوره۲۶، آیه۵۷ - ۵۹.    
۷۷. شعراء/سوره۲۶، آیه۶۶.    
۷۸. شعراء/سوره۲۶، آیه۶۷.    
۷۹. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۵، ص۳۸۷.    
۸۰. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۵، ص۲۳۸.    
۸۱. روم/سوره۳۰، آیه۹.    
۸۲. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۶، ص۲۳۹.    
۸۳. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۶، ص۳۷۳.    
۸۴. سجده/سوره۳۲، آیه۲۶.    
۸۵. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۶، ص۴۰۰.    
۸۶. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۷، ص۱۷۳.    
۸۷. فاطر/سوره۳۵، آیه۴۴.    
۸۸. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۷، ص۸۴.    
۸۹. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۸، ص۲۹۸.    
۹۰. غافر/سوره۴۰، آیه۲۱.    
۹۱. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۷، ص۴۹۵- ۴۹۶.    
۹۲. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲۰، ص۷۰.    
۹۳. غافر/سوره۴۰، آیه۸۲.    
۹۴. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۷، ص۵۳۸.    
۹۵. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲۰، ص۱۹۳.    
۹۶. فجر/سوره۸۹، آیه۶ - ۱۳.    
۹۷. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۲۰، ص۴۶۹.    
۹۸. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲۶، ص۴۵۰.    
۹۹. اعراف/سوره۷، آیه۷۳ - ۷۶.    
۱۰۰. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۰، ص۴۶۰.    
۱۰۱. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۹، ص۱۴۹.    
۱۰۲. انبیاء/سوره۲۱، آیه۱۱ - ۱۳.    
۱۰۳. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۴، ص۳۵۷.    
۱۰۴. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۳، ص۳۶۶.    
۱۰۵. قصص/سوره۲۸، آیه۵۸.    
۱۰۶. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۶، ص۸۷.    
۱۰۷. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۶، ص۱۲۷.    
۱۰۸. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۴۱.    
۱۰۹. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۴۶ - ۱۴۹.    
۱۱۰. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۵۱.    
۱۱۱. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۵۸.    
۱۱۲. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۵، ص۴۲۸.    
۱۱۳. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۵، ص۳۰۳.    
۱۱۴. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۴۱.    
۱۱۵. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۴۶ - ۱۴۹.    
۱۱۶. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۵۲.    
۱۱۷. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۵۸.    
۱۱۸. حجر/سوره۱۵، آیه۸۱ - ۸۴.    
۱۱۹. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۲، ص۲۷۲.    
۱۲۰. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۱، ص۱۲۳.    
۱۲۱. اعراف/سوره۷، آیه۷۴ - ۷۸.    
۱۲۲. نمل/سوره۲۷، آیه۴۸.    
۱۲۳. نمل/سوره۲۷، آیه۵۱.    
۱۲۴. نمل/سوره۲۷، آیه۵۲.    
۱۲۵. فجر/سوره۸۹، آیه۷ - ۱۳.    
۱۲۶. انعام/سوره۶، آیه۶.    
۱۲۷. انعام/سوره۶، آیه۱۱.    
۱۲۸. حجر/سوره۱۵، آیه۸۰ - ۸۴.    
۱۲۹. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۲۳.    
۱۳۰. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۲۸.    
۱۳۱. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۲۹.    
۱۳۲. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۳۳.    
۱۳۳. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۳۴.    
۱۳۴. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۳۹.    
۱۳۵. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۴۱.    
۱۳۶. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۴۶ - ۱۴۹.    
۱۳۷. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۵۸.    
۱۳۸. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۵، ص۲۹۲.    
۱۳۹. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۵، ص۴۲۱.    
۱۴۰. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۲۳.    
۱۴۱. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۲۸.    
۱۴۲. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۲۹.    
۱۴۳. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۳۳.    
۱۴۴. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۳۴.    
۱۴۵. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۳۹.    
۱۴۶. غافر/سوره۴۰، آیه۸۲-۸۴.    
۱۴۷. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۷، ص۵۳۸- ۵۳۹.    
۱۴۸. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲۰، ص۱۹۳- ۱۹۴.    
۱۴۹. فجر/سوره۸۹، آیه۶ - ۱۳.    
۱۵۰. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۲۰، ص۴۶۹.    
۱۵۱. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲۶، ص۴۵۰.    
۱۵۲. انبیاء/سوره۲۱، آیه۱۱ - ۱۳.    
۱۵۳. حج/سوره۲۲، آیه۴۵.    
۱۵۴. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۴، ص۵۴۸.    
۱۵۵. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۴، ص۱۲۴.    
۱۵۶. نمل/سوره۲۷، آیه۴۵.    
۱۵۷. نمل/سوره۲۷، آیه۴۸.    
۱۵۸. نمل/سوره۲۷، آیه۵۱.    
۱۵۹. نمل/سوره۲۷، آیه۵۲.    
۱۶۰. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۵، ص۵۳۱.    
۱۶۱. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۵، ص۴۸۸.    
۱۶۲. روم/سوره۳۰، آیه۹.    
۱۶۳. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۶، ص۲۳۹.    
۱۶۴. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۶، ص۳۷۳.    
۱۶۵. سبا/سوره۳۴، آیه۱۵ - ۱۷.    
۱۶۶. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۶، ص۵۴۸.    
۱۶۷. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۸، ص۵۶.    
۱۶۸. اعراف/سوره۷، آیه۷۵ - ۷۸.    
۱۶۹. شعراء/سوره۲۶، آیه۵۳.    
۱۷۰. شعراء/سوره۲۶، آیه۵۷ - ۵۹.    
۱۷۱. شعراء/سوره۲۶، آیه۶۶.    
۱۷۲. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۵، ص۳۸۶.    
۱۷۳. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۵، ص۲۳۶.    
۱۷۴. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۲۳.    
۱۷۵. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۲۸ - ۱۳۰.    
۱۷۶. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۳۴.    
۱۷۷. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۳۹.    
۱۷۸. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۴۱.    
۱۷۹. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۴۶ - ۱۴۹.    
۱۸۰. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۵۸.    
۱۸۱. انعام/سوره۶، آیه۶.    
۱۸۲. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۷، ص۲۱.    
۱۸۳. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۵، ص۱۵۵.    
۱۸۴. غافر/سوره۴۰، آیه۲۱.    
۱۸۵. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۷، ص۴۹۵- ۴۹۶.    
۱۸۶. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲۰، ص۷۰.    
۱۸۷. اعراف/سوره۷، آیه۷۳.    
۱۸۸. اعراف/سوره۷، آیه۷۴.    
۱۸۹. اعراف/سوره۷، آیه۷۸.    
۱۹۰. انعام/سوره۶، آیه۶.    
۱۹۱. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۷، ص۲۱.    
۱۹۲. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۵، ص۱۵۵.    
۱۹۳. مریم/سوره۱۹، آیه۷۴.    
۱۹۴. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۴، ص۱۳۶.    
۱۹۵. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۳، ص۱۲۳.    
۱۹۶. انبیاء/سوره۲۱، آیه۱۱.    
۱۹۷. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۴، ص۳۵۷.    
۱۹۸. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۳، ص۳۶۶.    
۱۹۹. سبا/سوره۳۴، آیه۱۵.    
۲۰۰. سبا/سوره۳۴، آیه۱۶.    
۲۰۱. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۶، ص۵۴۸.    
۲۰۲. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۸، ص۵۶.    
۲۰۳. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۲۲.    
۲۰۴. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۲۸.    
۲۰۵. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۲۹.    
۲۰۶. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۵، ص۲۹۲.    
۲۰۷. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۵، ص۴۲۱.    
۲۰۸. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۳۹.    
۲۰۹. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۴۱.    
۲۱۰. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۴۷ - ۱۴۹.    
۲۱۱. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۵۸.    
۲۱۲. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۵، ص۴۲۸.    
۲۱۳. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۵، ص۳۰۳.    
۲۱۴. غافر/سوره۴۰، آیه۲۱.    
۲۱۵. غافر/سوره۴۰، آیه۲۲.    
۲۱۶. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۷، ص۴۹۵- ۴۹۶.    
۲۱۷. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲۰، ص۷۰.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «انقراض تمدن‌ها».    



جعبه ابزار