اهمیت آهن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آهن فلزی محکم با منافع فراوان میباشد.
واژه حدید، پنج بار در
قرآن آمده
در چهار مورد به معنای «
آهن » و در یک مورد به معنای «تیز»:آمده است:«فَبَصَرُکَ الیَومَ حَدِید = و دیدهات امروز {=قیامت} تیز است».
پنجاه و هفتمین
سوره قرآن نیز
حدید نام دارد.
آهن را ازآنرو حدید گفتهاند که ریشه آن (ح د د) به معنای حدّت و شدّت است و قرآن نیز به این ویژگی تصریح میکند:«وَأنزَلنَا الحَدِیدَ فِیِه بَأسٌ شَدِیدٌ وَ مَنفِعُ لِلنّاسِ = آهن را که در آن نیروی شدید و سودهایی برای مردم است، فرو فرستادیم».
آیه ۵۰
إسراء (کونوا حِجارَةً أو حَدیداً) نیز به صلابت آهن اشاره دارد؛ زیرا خداوند، بهمنکران
معاد که زندهکردن
استخوانهای پوسیده را بعید میشمردند، میگوید:استخوان پوسیده که سهل است، اگر
سنگ یا {سختتر از آن}، آهن هم باشید، خداوند میتواند دوباره بهشما
حیات بخشد. صلابت این فلز، سبب شده تا از کاربردیترین و نافعترین فلزها به شمار آید؛ بهگونهایکه بیشتر مشاغل و صنایع به آن نیازمند است:«ومنافِعُ لِلنّاس» و میتوان گفت:پایههای تمدّن بشر بر صنعت آهن استوار است
و اگر آهن نبود، زندگی بشر مختلّ میشد.
برخی از منافع آهن که قرآن بدان اشاره دارد، عبارت است از:
صنایع نظامی، وابستگی فراوانی به آهن دارد و کمتر سلاحی است که در آن آهن، به کار نرفته باشد. آهن در قرون گذشته نیز مادّه اصلی این صنعت بوده است:«وأنزَلنا الحَدِیدَ فیهِ بأسٌ شَدیدٌ.» در روایتی از امام علی(علیه السلام)، «بأس شدید» به سلاح• تفسیر شده
و برخی مفسّران، آن را به
سپر و
سلاح معنا کردهاند.
ابنعربی ، مقصود از «الحدید» در آیه را
شمشیر میداند.
قرآن، درباره
داوود (علیه السلام)میگوید:«...وَ ألَنّا لَهُ الحدِیدَ • أن اعمَل سَبِغَت وَ قَدِّر فِیالسَّردِ = و آهن را برای او
[۱۲] نرم کردیم
به او گفتیم: زره های فراخ بساز و حلقهها را درست اندازهگیری کن».
نرم شدن آهن، کار خارقالعادهای است که خداوند به داوود عطا کرده بود؛ زیرا براساس روایات، داوود این کار را بدون
ذوب آهن و ابزار انجام میداده است.
او از آهن، سیمهای نازکی برای تهیه زره میساخت و سلاحهای معمول آن زمان را بدون ابزار تهیه میکرد. صنعت داوود چنان مورد توجّه قرار گرفت که روزی شش هزار
درهم فروش داشت؛
زیرا پیش از او، جنگجویان برای حفظ خود، صفحات آهنینبلندی بربدن میبستندکه سنگین و پرزحمت بود و صنعت داوود، تحوّلی در ابزار جنگی آن روز پدید آورد.
در آیه ۸۰
انبیاء بر اهمّیّت صنعت زرهسازی در جلوگیری از آسیبپذیری در جنگها توجّه شده است:«وَ عَلَّمنهُ صَنعةَ لَبُوس لَکُم لِتُحصِنَکُم مِن بَأسِکُم» و در برابر این نعمت، مردم را به
شکرگزاری :«فَهَل أنتُم شکِروُن»
و عمل صالح:«وَاعمَلوُا صَلِحاً»
فراخوانده است.
قرآن، آهن را ابزاری برای گسترش
عدالت معرّفی کرده است:«لَقَد أرسَلنا رُسُلَنا بِالبَیِّنتِ وَ أنزَلنا مَعَهُمُ الکِتبَ و المِیزانَ لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ وَ أنزَلنا الحَدِیدَ فِیه بَأسٌ شَدِیدٌ وَ مَنفِعُ لِلنّاسِ وَ لِیَعلَمَ اللّهُ مَن یَنصُرُهُ وَ رُسُلَه بِالغَیبِ إنّ اللّهَ قَوِیٌّ عَزیزٌ = به راستی، {ما}پیامبرانِ خود را با ادلّه آشکار روانه کردیم و با آنها
کتاب و
ترازو فرود آوردیم تا مردم به
انصاف برخیزند، و آهن را که در آن نیروی شدید و سودهایی برای مردم است، پدید آوردیم تا خدا آشکار سازد که چه کسی در نهان، او و پیامبرانش را یاری میکند. آری، خدا نیرومند شکستناپذیر است».
علامه طباطبایی ، هدف از فرو فرستادن کتاب و
میزان را قیام به
قسط و گسترش عدالت، وهدف از فرو فرستادن آهن را آزمودن بندگان در
دفاع از جامعه صالح و بسط کلمه حق در زمین میداند.
به نظر برخی مفسّران، اجرای عدالت و گسترش قسط، افزون بر ارسال
پیامبران و فرو فرستادن کتاب و میزان، نیازمند نیروی بازدارنده از تخلّفات است؛ زیرا برخی انسانها از روی
جهل یا
تجاهل ، به
عدل و انصاف عمل نمیکنند؛ از این رو، برای پاسداری از عدالت و انصاف، به نیرویی بازدارنده نیاز است و این نیرو، جز با آهن که نمودی از صلابت و ابزار بازدارنده از تبهکاریها است، تأمین نمیشود.
به گفته آلوسی، کتاب و میزان، نیازمند کسی است که برای اجرای عدالت با
شمشیر به پاخیزد؛ زیرا مردم، به
ستم گرایش دارند.
قاسمی میگوید:مقصود از آیه «فیهِ بَأسٌ شَدِید»
جنگ با
آهن است؛ زیرا ابزار جنگی از آهن ساخته میشود.
در آیات ۸۳ تا ۹۸
کهف داستان
ذوالقرنین اینگونه نقل شده است:او همچنان به راه خود ادامه میداد تا به منطقهای کوهستانی رسید و قومی را یافت که هیچ زبانی را نمیفهمیدند.
و از سوی گروهی تبهکار به نام
یأجوج و مأجوج در رنج بودند. آنان به ذوالقرنین پیشنهاد کردند تا هزینه ساخت سدّی در برابر یأجوج و مأجوج را به وی بپردازند. ذوالقرنین، بدون مزد، به ساختن سدّ پرداخت و از آنان خواست پارههای بزرگ و محکم
آهن را در بین دو کوهی که راه ورود یأجوج و مأجوج بود، روی هم بچینند:«ءَاتُونی زُبَرَ الحَدیدِ»
سپس آن را با
آتش بگدازند؛ آنگاه برای استحکام،
مس ذوب شده را بر روی آهن گداخته ریخت:«ءَاتُونی أُفرِغ عَلیه قِطْرًا»؛ زیرا استحکام آمیزه آهن و مس بیشتر است؛
بنابر این، چنان سدّ محکمی ساخته شد که یأجوج و مأجوج از بالا رفتن بر آن و شکافتنش عاجز ماندند:«فَمَا اسطعُوا أن یَظهَرُوهُ وَ مَا استَطعُوا لَهُ نَقباً.»
از سیاق آیات برمیآید که آنان در استخراج معادن و نیز گداختن و ذوب فلزات، از جمله آهن و مس تجربه داشتهاند و این صنعت در میانشان رایج بوده است؛ ولی برخی، انجام این امور را از قومی که به گفته قرآن، هیچ زبانی را نمیفهمیدند، بعید دانسته و معتقدند که همه این کارها، از امور خارقالعادهای بوده که خداوند اسباب آن را برای ذوالقرنین فراهم کرده و آنها فقط کارگران وی بودهاند.
«وَأنزَلنَا الحَدیدَ... لِیَعلَمَ اللّهُ مَن یَنصُرهُ وَ رُسُلَهُ بِالغَیبِ = و آهن را پدید آوردیم... تا خدا آشکار سازد چه کسی او و پیامبرانش را در نهان یاری میکند.»
قرآن، یکی از منافع آهن را آزمون مؤمنان ذکر کرده که هنگام
جهاد ، چه کسی با سلاحهای آهنین به
دفاع از دین خدا و پیامبر او برمیخیزد و چه کسی
جنگ را رها کرده از یاری خدا و رسولش دست برمیدارد.
برخی گفتهاند:شناخت مؤمنان از
منافقان یا مردمان سست ایمان از مهمترین منافع آهن است.
قرآن، در بیان
عذاب دوزخیان، برخی از ابزار آن را از آهن برشمرده است:«وَ لَهُم مَقَمِعُ مِن حَدِید = و برای {کوفتن بر سر}آنان، گرزهایی آهنین است».
در آیات ۴
انسان ؛ ۳۳
سبأ ؛ ۳۰ تا ۳۳
حاقه ؛ ۷۱ و ۷۲
غافر ؛ ۵
رعد نیز سلسله و غُل را ابزار عذاب دوزخیان دانسته که آهنین بودن آنها محتمل است.
از آنجا که تعبیر قرآن، انزال آهن است، مفسّران در معنای «انزال» چند نظر دارند:
۱. آفریدن و پدیدآوردن آن:از
حضرت علی (علیه السلام)روایت شده که مقصود، آفریدن آهن به دست خدا است.
علاّمه طباطبایی «وأنزَلنَا الحَدِید» را همانند این آیه میداند:«وأنزَلَ لَکُم مِنَ الأنعمِ ثَمنِیَةَ أزوج = و برای شما از دامها هشت قسم پدید آورد».
مراد از انزال در پدیدههای زمینی، ظهور آنها در جهان هستی است؛
۲. الهام صنعت آهن به بشر؛
۳. فرودآمدن آن از کوهها که مرکز معادنِ آنها است؛
۴. نزول آهن به همراه
حضرت آدم ، چنانکه برخی روایات بر این معنا دلالت دارد؛
۵. نزول آهن از
آسمان ، هنگامی که
زمین از حالت مذاب به سردی گرایید؛ زیرا پیش از آن، مواد به حالت
بخار بوده؛ سپس به حالت سیلان درآمد؛ از اینرو، «آهن را فرو فرستادیم» تعبیر درستی است؛ چنانکه
باران نیز از آسمان میبارد و این از شگفتیهای
قرآن است که دانش طبقات زمین، سرّ آن را روشن ساخته است.
الاحتجاج؛ الاشارات العلمیة فیالقرآن الکریم؛ بحارالانوار؛ تفسیرالتحریروالتنویر؛ تفسیرشریف لاهیجی؛ تفسیرالقرآنالکریم، ابنالعربی؛ التفسیر الکبیر؛ تفسیر المراغی؛ تفسیر نورالثقلین؛ جامعالبیان عن تأویل آی القرآن؛ الجامع لأحکام القرآن، قرطبی؛ الجواهر فی تفسیر القرآن؛ روحالمعانی فی تفسیر القرآن العظیم؛ الفرقان فی تفسیر القرآن؛ فی ظلال القرآن؛ قصصالأنبیاء، ابنکثیر؛ الکشّاف؛ محاسن التأویل، قاسمی؛ المیزان فی تفسیرالقرآن؛ الوجوه والنظائر لألفاظ کتاب اللّه العزیز، دامغانی.
دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «آهن».