• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اهمیت حسن خلق (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در درگاه خدا حسن سریره وخوش رفتاری و کمال ادب ملاک برتری انسانها است، حتی اگر در میان انبیا هم خداوند بعضی را بر بعضی برتری داده باز بیهوده نبوده، بلکه به خاطر همین حسن رفتار و سیرت و ادب بیشتر بوده است.



خوش خلقی و گفتار نیک، توصیه خداوند به بندگانش می باشد: «وقل لعبادی یقولوا التی هی احسن ...» به بندگانم بگو سخنی بگویند که بهترین باشد ... . ( از سفارش خداوند به حسن خلق، اهمیت آن استفاده می‌شود.)

۱.۱ - حسن سریره وخوش رفتاری وکمال ادب

مضمون آیه دستور به نیکو سخن گفتن و ادب در کلام را رعایت کردن و از وسوسه‌های شیطان احتراز جستن است، واینکه بدانند که امور همه به مشیت خدا است، نه به دست رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم ، تا اوقلم تکلیف را از گروندگان خود برداشته وایشان را اهلیت سعادت بدهد به طوری که هر چه خواستند بگویند، ودیگران را از هر چیزی محروم کنند، ودر باره دیگران هر چه دلشان خواست بگویند، نه، چنین نیست که خداوند به گزاف فردی را هر چند از انبیاء باشد چنین اختیاری بدهد که افراد نالایق را بی جهت تقرب داده وافراد لایق را محکوم آنان کند، آری در درگاه خدا حسن سریره وخوش رفتاری وکمال ادب ملاک برتری انسانها است، حتی اگر در میان انبیا هم خداوند بعضی را بر بعضی برتری داده باز بیهوده نبوده، بلکه به خاطر همین حسن رفتار و سیرت وادب بیشتر بوده است، مثلا داوود علیه‌السّلام را بر دیگران برتری داده واورا زبور داد ودر آن بهترین ادب وپاکیره‌ترین حمد وثنا را نسبت به خدای تعالی به وی آموخت.

۱.۲ - دستور حق به خوش زبانی

از همینها معلوم می‌شود که گویا قبل از هجرت رسول خدا بعضی از مسلمانها با مشرکین مواجه می‌شدند ودر گفتگوی با آنان سخنان درشت گفته وچه بسا می‌گفته‌اند شما اهل آتش و ما مؤمنین به برکت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم اهل بهشتیم، وهمین باعث می‌شده که مشرکین علیه مسلمانان، تهییج شده عداوتها وفاصله‌ها بیشتر شود، ودر روشن کردن آتش فتنه و آزار مؤمنین ورسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم وعناد با حق بهانه‌های تازه‌ای به دستشان بیاید.
لذا خدای تعالی به رسول گرامی خود دستور می‌فرماید که ایشان مردم را امر به خوش زبانی کنند واتفاقا مقام مناسب چنین سفارشی هم بود، چون در همین آیات قبل بود که دیدیم مشرکین نسبت به آن جناب بی ادبی نموده واورا مردی جادوشده خواندند، ونیز نسبت به قرآن و معارفی که در باره مبدأ و معاد در آن است استهزاء کردند، وهمین وجه آیات سه گانه مورد بحث را به آیات قبل وصل می‌کند، ونیز خود آیات سه گانه را به هم مربوط می‌سازند.


«ادفع بالتی هی احسن السیئة نحن اعلم بما یصفون» بدی را از راهی که بهتر است دفع کن (و پاسخ بدی را به نیکی ده) ما به آنچه آنها توصیف می‌کنند آگاهتریم. یعنی آنچه بدی از ایشان می‌بینی با نیکی تلافی کن و تازه از بین خوبی‌ها خوبتر آنها را انتخاب کن، مثل اینکه اگر بدی آنان به صورت آزار و اذیت است، تو، به ایشان احسان کن و منتها درجه طاقت خود را در احسان به ایشان مبذول بدار، و اگر این مقدار نتوانستی هر چه را که توانستی، و اگر آنهم مقدور نبود حداقل از ایشان اعراض کن.
و اینکه فرمود: «نحن اعلم بما یصفون» ما بهتر می‌دانیم که چه برداشتی از دعوت تو دارند، یک نوع تسلیت خاطر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم است، تا از آنچه از ایشان می‌بیند ناراحت و غمگین نشود و از جراءتی که نسبت به پروردگارشان به خرج می‌دهند، اندوهگین نگردد، چون خدا بهتر می‌داند که چه چیرها می‌گویند.


«ولا تستوی الحسنة ولا السیئة ادفع بالتی هی احسن فاذا الذی بینک وبینه عدوة کانه ولی حمیم» هرگز نیکی و بدی یکسان نیست، بدی را با نیکی دفع کن، تا دشمنان سرسخت همچون دوستان گرم و صمیمی شوند! در حالی که مخالفان حق سلاحی جز بد گوئی و افتراء و سخریه و استهزاء و انواع فشارها و ستمها ندارند، باید سلاح شما پاکی و تقوا و سخن حق و نرمش و محبت باشد. آری مکتب ضلالت جز چنان ابزاری را نمی‌پسندد مکتب حق تنها از چنین وسائلی بهره گیری می‌کند.


گرچه حسنة و سیئة مفهوم وسیعی دارد، تمام نیکیها و خوبیها و خیرات و برکات در مفهوم حسنه جمع است، همانگونه که هر گونه انحراف و زشتی و عذاب در مفهوم سیئة خلاصه شده است، ولی در آیه مورد بحث آن شاخه‌ای از حسنة و سیئة که مربوط به روشهای تبلیغی است منظور می‌باشد.

۴.۱ - حدیث حضرت امام صادق

در حدیثی از امام صادق علیه‌السّلام می‌خوانیم که در تفسیر آیه فوق فرمود: الحسنة التقیة و السیئة الاذاعة : حسنه تقیه است، و افشاگری سیئه است البته این حدیث ناظر به مقامی است که افشا کردن عقیده موجب اتلاف نیروها و از بین رفتن نقشه‌ها و هدفها شود.
سپس برای تکمیل این سخن می‌افزاید: با روشی که بهتر است بدیها را پاسخ گوی و دفع کن، به وسیله حق باطل را دفع کن، و با حلم و مدارا جهل و خشونت را، و با عفو و گذشت به مقابله با خشونتها برخیز، هرگز بدی را با بدی، و زشتی را بازشتی پاسخ مگوی، که این روش انتقامجویان است و موجب لجاجت و سرسختی منحرفان می‌گردد.


در پایان آیه به فلسفه عمیق این برنامه در یک جمله کوتاه اشاره کرده، می‌فرماید: نتیجه این کار آن خواهد شد که دشمنان سرسخت همچون دوستان گرم و صمیمی شوند، زیرا هر کس بدی کند انتظار مقابله به مثل را دارد، مخصوصا افراد بد چون خودشان از این قماشند، و گاه یک بدی را چند برابر پاسخ می‌گویند، هنگامی که ببینند که طرف مقابل نه تنها بدی را به بدی پاسخ نمی‌دهد، بلکه با خوبی و نیکی به مقابله برمی خیزد، اینجا است که طوفانی در وجودشان برپا می‌شود وجدانشان تحت فشار شدیدی قرار می‌گیرد و بیدار می‌گردد، انقلابی در درون جانشان صورت می‌گیرد، شرمنده می‌شوند، احساس حقارت می‌کنند، و برای طرف مقابل عظمت قائل می‌شوند. اینجا است که کینه‌ها و عداوتها با طوفانی از درون جان برخاسته و جای آن را محبت و صمیمیت می‌گیرد.


بدیهی است این یک قانون غالبی است نه دائمی، زیرا همیشه اقلیتی هستند که از این روش سوء استفاده می‌کنند، و تا زیر ضربات خرد کننده شلاق مجازات قرار نگیرند آدم نمی‌شوند و دست از اعمال زشت خود بر نمی‌دارند. البته حساب این گروه جدا است، و باید در برابر آنها از شدت عمل استفاده کرد، ولی نباید فراموش کرد که این دسته همیشه در اقلیت هستند، قانونی که حاکم بر اکثریت است همان قانون دفع سیئه باحسنه است.


۱. اسراء/سوره۱۷، آیه۵۳.    
۲. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۳، ص۱۶۰.    
۳. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۲، ص۱۵۷.    
۴. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۳، ص۱۹۷.    
۵. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۶، ص۲۶۱.    
۶. الدر المنثور، سیوطی، ج۵، ص۳۰۱.    
۷. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۹۶.    
۸. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۵، ص۹۲.    
۹. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۴، ص۳۰۶.    
۱۰. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۳، ص۴۰۹.    
۱۱. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۷، ص۲۰۸.    
۱۲. نور الثقلین، شیخ حویزی، ج۳، ص۵۵۱.    
۱۳. الدر المنثور، سیوطی، ج۶، ص۱۱۳.    
۱۴. فصلت/سوره۴۱، آیه۳۴.    
۱۵. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲۰، ص۲۷۹.    
۱۶. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۷، ص۵۹۴.    
۱۷. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۶، ص۳۳۹- ۳۴۰.    
۱۸. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۹، ص۲۳.    
۱۹. نور الثقلین، شیخ حویزی، ج۴، ص۵۴۹.    
۲۰. الدر المنثور، سیوطی، ج۷، ص۳۲۷.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «اهمیت حسن خلق».    



جعبه ابزار