• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ایام فاطمیه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ایام فاطمیه، نام روزهایی است که دوستداران اهل بیت (علیهم‌السّلام) به مناسبت شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها)، عزاداری می‌کنند. به دلیل اختلاف روایات در تاریخ شهادت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) و معتبر دانستن دو نقل تاریخی از سوی علمای شیعه، شیعیان ایام فاطمیه را در دو نوبت مختلف گرامی داشته و در این ایام به یاد مصائب دخت نبی اکرم (سلام‌الله‌علیها) و مظلومیت همسر ایشان حضرت علی (علیه‌السّلام)، در مجالسی به ذکر فضائل و مصائب، برترین بانوی اسلام و اولین شهید راه ولایت، پرداخته و از دشمنان اهل بیت، تبری می‌جویند.



حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها)، کامل‌ترین و برترین بانوی عالم است که به عنوان دختر، همسر و مادر معصوم، با القاب و کنیه‌هایی همچون سیده نساء عالم، ام‌الائمه، ام‌ابیها، طاهره، صدیقه کبری و ... شناخته می‌شوند. پس از رحلت پدر بزرگوارشان و مظلومیت همسر و غصب حق‌شان، در اثر هجوم برخی از افراد سرشناش و جراحت پیکر اطهرشان به شهادت رسیدند و بنابر وصیت خویش شبانه و به صورت پنهانی دفن گردیدند؛ به طوری‌ که محل قبر شریفش هنوز نامعلوم است. یکی از مناسبت‌های مذهبی مهم در بین شیعیان جهان، برپایی مراسماتی در ایام سالگرد شهادت آن بانوی مقدس است که به ایام فاطمیه مشهور شده است.


بنا بر نظر مشهور علمای شیعه، فاطمیه اول از سیزدهم تا پانزدهم جمادی الاول و فاطمیه دوم از سوم تا پنجم جمادی الثانی می‌باشد.
درباره تاریخ شهادت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) روایات مختلفی وجود دارد و از چهل روز تا شش ماه بعد از رحلت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بیان شده است؛ اما میان علمای شیعه، دو احتمال معتبر است: هفتاد و پنج روز بعد از رحلت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) یا نود و پنج روز بعد از رحلت ایشان؛ بنابراین با توجه به رحلت پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در بیست و هشتم صفر، بنا به روایت هفتاد و پنج روز، در مورخه سیزدهم تا پانزدهم جمادی‌الاوّل، شهادت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) اتفاق افتاده است و این ایام را فاطمیّه اوّل می‌خوانند؛ اما بنا به روایت نود و پنج روز، شهادت حضرت (سلام‌الله‌علیها) در سوم تا پنجم جمادی‌الثانی اتفاق افتاده و این ایام را فاطمیّه دوم می‌خوانند.
بنابراین ایام فاطمیه جمعا ۶ روز است، ۳ روز در ماه جمادی‌الاول و ۳ روز در ماه جمادی‌الثانی؛ فاطمیه اول از ۱۳ تا ۱۵ جمادی‌الاول و فاطمیه دوم از سوم تا پنجم جمادی‌الثانی می‌باشد.

احتمال اینکه سه روز در هر ماه به عنوان ایام شهادت آن حضرت (سلام‌الله‌علیها) معرفی شده، شاید به این دلیل باشد که ماه‌های قمری از رحلت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) تا شهادت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) ۲۹ روزه بوده باشند، حال آنکه در صورت کامل بودن ماه‌های قبل، روز شهادت آن بانوی بزرگوار ۱۳ جمادی‌الاول و یا سوم جمادی‌الثانی خواهد بود؛ چرا که طبق تقویم، حداکثر سه ماه قمری ۲۹ روزه و حداکثر ۴ ماه قمری ۳۰ روزه می‌توانند پشت سر هم قرار گیرند.
اما در عرف، به دهه دوم جمادی‌الاول، از دهم تا بیستم جمادی‌الاول که بنابر قول ۷۵ روز، شهادت آن بانوی بزرگوار در آن واقع شده دهه فاطمیه اول و به دهه اول جمادی‌الثانی از اول تا دهم جمادی‌الثانی، که طبق قول ۹۵ روز، شهادت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) در آن واقع شده است، دهه فاطمیّه دوم گفته می‌شود.

از آنجا که تاریخ دقیق شهادت معلوم نیست، علما و بزرگان و شیعیان در هر دو مورد ایام فاطمیه را گرامی می‌دارند. شیخ عباس قمی، در منتهی آلامال آورده است: بهتر است به هر دو روایت عمل بکنیم و در هر دو تاریخ عزاداری کنیم.
[۳۶] قمی، شیخ عباس، منتهی الامال، ج۱، ص۲۵۹.
[۳۷] قمی، شیخ عباس، منتهی الامال، ج۱، ص۲۶۷.



سنت سوگواری رسمی ایام فاطمیه در تاریخ معاصر ایران ریشه‌ای بالغ بر یک و نیم قرن دارد، هر چند تا پیش از آن نیز شیعیان چنین مناسبتی را گرامی می‌داشتند،
[۳۸] فتحی، علی اشرف، نگاهی تاریخی به ایام فاطمیه، فصلنامه شهر قانون، سال دوم، شماره پنجم، بهار ۱۳۹۲.
با این حال به نظر می‌رسد که با توجه به آنکه، گرامیداشت این روز نمی‌توانست خالی از طعنه و اعتراض به عملکرد برخی از خلفای راشدین باشد، آیین‌های مرتبط به این مناسبت مذهبی در قرونی که حاکمان اهل سنت در ایران حکم می‌رانده‌اند، شکل رسمی نداشته است، اما این بدان معنا نیست که سرگذشت تلخی که بر سر دختر پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آمد از نظر شیعیان و مسلمانان باوجدان و به دور از تعصب، مغفول مانده باشد.
آنچه که به اسناد و مدارک تاریخی متقن ثابت شده، این است که امامان معصوم (علیه‌السّلام) و شیعیان در شهادت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها)، اقامه عزا نموده‌اند، اما به دلیل شرایط خاص و جو اختناق، در زمان حیات ائمه اطهار، عزاداری بر مصائب آن بانوی بزرگوار، جنبه عمومی و علنی نداشته است. از سیدالشهدا (علیه‌السّلام) نقل شده که امیرالمومنین (علیه‌السّلام) در هنگام دفن فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) اینگونه عزاداری فرمود: بر این مصیبت بزرگ همچون مادری که فرزند از دست داده می‌نالیدم. یا رسول الله! در محضر خداوند دخترت مخفیانه به خاک سپرده شد، حقّش را به زور گرفتند، و آشکارا از ارث خود محروم گشت، و حال آن که هنوز از رحلت تو دیری نپائیده و یاد تو فراموش نگشته است.
این عزاداری‌ها در زمان دیگر ائمه هم ادامه داشته است؛ به طور نمونه خصیبی در «الهدایه الکبری» و بحرانی در «العوالم» و همچنین بسیاری دیگر با ذکر سند نقل کرده‌اند که امام صادق (علیه‌السّلام) در عزای مادرش فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) آن چنان می‌گریست و ذکر مصیبت می‌کرد که محاسنش از اشک، تَر می‌شد.
[۴۴] بحرانی، العوالم، ج۱۱، ص۴۴۲.

در دوران‌های بعد از ائمه اطهار هم این عزاداری‌ها به نسبت آزادی عمل شیعیان ادامه می‌یافت. در هر دوره‌ای که شیعیان تحت فشار حکومت‌ها نبوده‌اند، عزاداری برای ائمه اطهار و فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) بیشتر می‌شده، اما در دوره‌هایی که این فشار و تهدید از ناحیه حکومت و حاکمان وجود داشته، عزاداری کمتر، و به صورت مخفیانه صورت می‌گرفته است. ابن اثیر می‌نویسد: «در قرن سوم و چهارم و پنجم و همزمان با تشکیل دولت‌های آل بویه در عراق و حمدانیون در سوریه و فاطمیون در مصر، مذهب شیعه گسترش یافت و مراسم عزاداری توسعه یافت.»
بر اساس شواهد تاریخی، گرامیداشت ایام فاطمیه و رونق رسمی آن، در دوره قاجاریه و خصوصاً عهد ناصرالدین شاه بوده است. چنانکه گزارش شیخ ابراهیم زنجانی در خاطراتش از مرسوم شدن فاطمیه در این دوره، یکی از این شواهد است. از روایت او چنین بر می‌آید که گرامیداشت فاطمیه اول از عهد ناصری به ابتکار او در زنجان مرسوم شده است. با این حال در عصر ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه، حوزه علمیه نجف به برپایی عزاداری فاطمیه اهتمام داشته است. آخوند خراسانی در این میان نقش برجسته‌ای داشته و سوگواری فاطمیه دوم در بیت او با اقبال گسترده‌ای مواجه بوده است. اهمیت برپایی مراسم فاطمیه در حوزه نجف از آن روست که نجف در عهد قاجار هنوز زیر سیطره حکومت متعصب عثمانی بود و از سویی دیگر علمای نجف همواره سعی می‌کردند اتحاد میان شیعه و سنی را حفظ کنند.
[۴۹] فتحی، علی اشرف، نگاهی تاریخی به ایام فاطمیه، فصلنامه شهر قانون، سال دوم، شماره پنجم، بهار ۱۳۹۲.



پرسشی در اینجا مطرح می‌شود که چرا دو دهه برای آن حضرت عزاداری می‌شود؟
در اینکه مومنین، چند روز باید در عزای حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) سوگوار باشند حدیثی نداریم، اما در روایات آمده است: "مومنین در شادی ما شاد و در عزای ما عزادار باشید".
امام‌ رضا (علیه‌السّلام) به‌ ریان‌ بن‌ شبیب فرمود: "اگر دوست‌داری‌ در درجات‌ عالی‌ بهشت، همراه‌ ما باشی، محزون باش‌ به حزن ما و خوشحال باش برای شادی ما".
امیرالمومنین علی (علیه‌السّلام) نیز می‌فرماید: "خداوند تبارک و تعالی به زمین نظر کرد و ما را برگزید و شیعیان ما را برای ما برگزید که ما را کمک کرده به سرور ما مسرور و به غم ما محزون هستند و اموال و جانشان را در راه ما نثار می‌کنند آنان از ما بوده و به سوی ما خواهند آمد".
بنابراین در سنت شیعیان مدت خاصی برای عزاداری وجود ندارد و معروف شدن دهه اول یا دوم در سال‌های اخیر با تاسی به دهه اول محرم صورت گرفته و روایت یا سنتی که چنین توصیه‌ای داشته باشد در دست نیست، اما از آنجا که در تاریخ شهادت آن حضرت اختلاف وجود دارد؛ شیعیان برای بزرگداشت آن، در هر دو مورد اختلافی عزاداری می‌کنند، چرا که بین دو تاریخی که برای شهادت آن حضرت مشهور است، بیست روز فاصله است. لذا شیعیان آنرا به دو قسمت ده روزه تقسیم نموده و دو دهه می‌نامند و در دو دهه عزاداری می‌کنند. زمان این دو دهه نیز در شهرهای مختلف، متفاوت است ولی معمولاً بنابر قول ۷۵ روز، به دهه دوم جمادی الاول، از دهم تا بیستم آن دهه فاطمیه اول و طبق قول ۹۵ روز، به دهه اول جمادی الثانی از اول تا دهم آن، دهه فاطمیه دوم گفته می‌شود.

از سوی دیگر مصیبت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) مصیبتی عظیم است و هر چه مصیبت بزرگتر باشد، عزاداری مربوط به آن هم بیشتر خواهد بود. شیعیان با توجه به اعتقادی که به جایگاه دختر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دارند و شهادت ایشان را در راه دفاع از حقانیت امیرالمؤمنین علی (علیه‌السّلام) می‌دانند، این ایام را بزرگ می‌دارند.


فاطمیه کارکردی به گستره ابعاد جهانی دارد و می‌تواند در جهان امروز، شیعه و بلکه اسلام را از بحران‌های فرهنگی و اجتماعی نجات دهد، زیرا در این ایام، شاهد برپایی دانشگاه فاطمی هستیم که در آن سبک زندگی اسلامی در حوزه‌های فردی و اجتماعی و سیاسی برای همه مردم و بخصوص زنان و دختران مسلمان تبیین می‌گردد. در ذیل به چند نمونه از این کارکردها اشاره می‌گردد:

۵.۱ - الگوسازی در جامعه

حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها)، کامل‌ترین و برترین بانوی عالم است که به عنوان دختر، همسر و مادر معصوم، با القاب و کنیه‌هایی همچون سیده نساء عالم، ام‌الائمه، ام‌ابیها، طاهره، صدیقه کبری و... شناخته می‌شوند، بنابراین سزاوار است تا در موقعیت‌ها و مناسبت‌های مرتبط با شخصیت ایشان، از وی به عنوان الگویی برای تمام زنان جهان و بخصوص زنان مسلمان یاد شود. تاکید ویژه بر جایگاه الگوسازی از شخصیت ایشان، سبب می‌شود که مقاطع حساس و خاص زندگی ایشان به عنوان الگویی برای زنان مسلمان برجسته و پررنگ شود.

اولین مقطع ولادت ایشان است. ولادت حضرت زهرا به عنوان "روز زن" و "روز مادر" شناخته می‌شود. بنابراین ولادت ایشان مبنای یک مناسبت ملی و جهانی یعنی روز مادر قرار گرفته است. مقطع تاریخی مهم دیگر در زندگی ایشان تاریخ ازدواج ایشان با حضرت علی (علیه‌السّلام) است که در تقویم کشور ایران به عنوان "روز ملی ازدواج و خانواده" نامگذاری شده است. در این روز حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) به عنوان الگویی در ازدواج به جوانان معرفی می‌گردد و بر شرایط ازدواج آسان جوانان و ساده برگزار شدن مراسم ازدواج تاکید می‌شود. در اینجا نیز شاهدیم که یکی از مقاطع مهم زندگی حضرت زهرا به عنوان الگوی برای ازدواج جوانان مطرح می‌گردد. مقطع نهایی زندگانی کوتاه آن حضرت یعنی شهادت ایشان، فرصت و مجال خوبی برای بیان فضائل و سیره آن حضرت در همه ابعاد زندگی و همچنین در جهت بزرگداشت مقام زن مسلمان و مادر در جامعه اسلامی می‌باشد.
بنابر نقل روایات، روزی حضرت رسول (صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم) از اصحاب خود از حقیقت زن سوال فرمود و پرسید: در چه حالی زن به خدا نزدیک‌تر است؟ اصحاب جواب ندادند، چون فاطمه (علیهاالسّلام) این مطلب را شنید عرض کرد که نزدیک‌ترین حالات زن به خدا آن است که ملازم خانه خود باشد و بیرون از خانه نشود. حضرت فرمود: فاطمه پاره تن من است.

۵.۲ - ترویج فرهنگ عفاف و حجاب

یکی از مفاهیم مورد تاکید در جامعه ما حجاب و عفاف در صحنه اجتماع و در برخورد با مردان و نامحرمان است. ایام فاطمیه در عین بزرگداشت مقام حضرت زهرا به عنوان "دهه عفاف و حجاب" نام‌گذاری شده است. در این دهه حضرت زهرا به عنوان الگوی کامل زن محجبه به زنان مسلمان معرفی می‌گردند.
سید فضل اللّه راوندی در «نوادر» از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) روایت کرده که شخص نابینائی از حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) اذن خواست که داخل خانه شود، فاطمه (علیهاالسّلام) خود را از او مستور کرد، پیغمبر خدا (صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم) به فاطمه (علیهاالسلام) فرمود: به چه سبب خود را مستور کردی و حال آنکه این مرد نابینا ترا نمی‌بیند؟ عرض کرد: اگر او مرا نمی‌بیند من او را می‌بینم، اگر در پرده نباشم استشمام رایحه می‌نماید. پس حضرت فرمود: شهادت می‌دهم که تو پاره تن من می‌باشی.
[۶۵] راوندی، قطب‌الدین، النوادر، ص۱۱۹.
در حدیث دیگری آمده که وقتی پیغمبر خدا (صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم) به وی فرمود: چه چیز برای زن بهتر است؟ فاطمه (علیهاالسّلام) گفت: آنکه نبیند مردی را و نبیند مردی او را؛ پس حضرت نور دیده خود را به سینه چسبانید وفرمود: «ذُرِّیةً بعضهُا منْ بَعْضٍ»

زندگی این بانوی بزرگوار سرشار از نکات و درس‌هایی ناب در راستای عینیت‌بخشی به شعار عفاف و حجاب در برخوردهای اجتماعی و بهترین اسوه برای نشان دادن حدود و کیفیت ظهور و بروز زن مسلمان در اجتماع است.

۵.۳ - جایگاه زن در مبارزات سیاسی

پس از رحلت پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، عقده‌های درونی و جاهلی در برخی از شخصیت‌های مشهور، زمینه بروز یافت و در اثر این شرایط، در «سقیفه بنی‌ساعده»، خلافت، که حق اهل بیت بود؛ غصب گردید. حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) بر اساس شأن و منزلتی که در جامعه اسلامی و بخصوص در مدینه داشت، اقدام به مبارزه سیاسی در قالب‌های مختلف نمود و سرانجام نیز در مسیر دفاع از ولایت و عدم بیعت با خلفا، مجروح شده و پس از چند روز به شهادت رسیدند.

بر اساس نقل منابع تاریخی یکی از جلوه‌های مبارزات سیاسی حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) این بود که به همراه امیرالمومنین (علیه‌السّلام) بر در خانه انصار و مهاجرین می‌رفتند و ا از آنان در جهت اصلاح مسیر خلافت یاری می‌طلبید.
شاید بتوان بارزترین رفتار سیاسی حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) را، ایراد خطبه در مسجد مدینه، به دنبال غصب «فدک» دانست. این خطبه که پس از تلاش‌های بی‌نتیجه فاطمه (سلام‌الله‌علیها) جهت استرداد فدک‌ ایراد گردید، در حقیقت شکوائیه‌ای بود که زهرا (سلام‌الله‌علیها) از وضع زمانه ابراز داشتند. ایشان که از وضعیت پیش آمده پس از رحلت پدر گرام‌شان در اثر انحراف حکومت اسلامی از مسیر ولایت اهل بیت ناراضی بودند، فدک را بهانه‌ای جهت اعلام مواضع به حق خود دیدند و به بیان و شرح دیدگاه‌های خود پیرامون مسائل مهم جامعه پرداختند. در آن مجلس ابوبکر با عمر و جمعی از اصحاب، اعم از مهاجر و انصار، حاضر بودند و آن حضرت در کمال عفت و حجاب، به ایراد خطبه پرداختند.

۵.۴ - انسجام‌بخشی و وحدت

در طول تاریخ حیات شیعه، برپایی آیین‌ها و مناسک مذهبی با محوریت وقایع مهم زندگی اهل بیت (علیه‌السّلام) همچون ولادت و شهادت، علاوه بر جنبه‌های سیاسی و مبارزاتی که الهام‌بخش همه مبارزان و آزادی‌خواهان جهان در مبارزه با اسکتبار بوده است؛ روحیه انسجام و وحدت‌ را در بین همه اقوامِ بزرگ ایرانِ اسلامی گسترش و نفوذ داده است.

بزرگداشت شهادت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) و ایام فاطمیه، از نمونه‌های بارز این همگرایی ملی است. در ایام فاطمیه، شاهدیم که دوستداران آن حضرت در قالب مجالسِ ذکر، در حسینه‌ها و مساجد گردهم می‌آیند و پس از بیان گوشه‌های عبرت‌آموز از سخنان و سیره آن بانوی بزرگ، بر مصائب آن حضرت می‌گریند و بدین ترتیب زنگار غفلت را از دل‌های خود زدوده و خود را با تمسک به حبل‌ المتین الهی به مبنع لایزال و وحدت‌بخش عالم هستی نزدیک می‌کنند.


در پایان باید به یک نکته اشاره کرد و آن اینکه فاطمیه یک دهه نیست؛ بلکه فرصتی است برای نقل حماسه فاطمی در دفاع از ولایت و سرگذشت پر از غربت و مظلومیت بانویی است، که یگانه دختر پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در میان امت اسلامی بود؛ همان کسی که اجر رسالتش جز "مودت" نبود. "قلْ لا اَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ اَجْراً اِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی".
ایام فاطمیه در حقیقت فرصتی است برای نهادینه شدن و ترویج سبک زندگی فاطمی در جامعه اسلامی. احیاء فاطمیه تنها به برپایی عزاداری صِرف نیست، بلکه ایام فاطمیه، فرصتی است برای احیاء سیره فاطمی در تمام ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی-سیاسی در جامعه امروز. ابعاد شخصیتی حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) مربوط به دوره و زمان خاصی نبوده و سیره و سبک زندگی ایشان متعلق به تمام عصرهاست، ایشان نه تنها در خانه‌داری، همسرداری و تربیت فرزند الگویی نمونه و بی‌نظیر است، بلکه در سایر عرصه‌ها نیز بی‌نظیر بوده و نمونه و اسوه‌ای شایسته برای جامعه است و تجلی سبک زندگی اسلامی در سیره حضرت صدیقه کبری (سلام‌الله‌علیها) متبلور است.
آن چه مهم است، آن است که رکن اساسی و زیربنای فرهنگی در هر جامعه‌ای، مادر است و اگر نارسایی فرهنگی در جامعه دیده شود و یا شخصیت‌ها و‌اندیشه‌های بلندی متولد شود، خاستگاه همه آنها مادر است. هیچ جامعه‌ای طعم استقلال و عزتمندی را نخواهید چشید، مگر اینکه زنانش عزت بیابند. بنابراین می‌توان حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها)، را مادر فرهنگ تشیع و انقلاب اسلامی دانست و آموزه‌ها و تعالیم فاطمی را الهام‌بخش همه مردان و زنان مسلمان و غیرتمندی دانست که با زندگی فاطمی زمینه ظهور حضرت قائم (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) را فراهم می‌کنند.


۱. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۳، ص۲۰.    
۲. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۳، ص۲۱.    
۳. صدوق، محمد بن علی، امالی صدوق، ص۵۷۵.    
۴. مجلسی، سیدمحمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۲.    
۵. مجلسی، سیدمحمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۶.    
۶. ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۳۲.    
۷. مجلسی، سیدمحمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۶.    
۸. ابن اثیر، علی بن محمد، اسدالغابة، ج۶، ص۲۲۰.    
۹. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۳، ص۱۹.    
۱۰. شیخ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۸۶-۲۸۸.    
۱۱. شیخ صدوق، محمد بن علی، علل الشرائع، ج۱، ص۲۰۵.    
۱۲. شیخ صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ص۲۷۴-۲۷۸.    
۱۳. شیخ صدوق، محمد بن علی، الخصال، ص۵۵۳-۵۵۴.    
۱۴. حاکم نیشابوری، احمد، مستدرک حاکم، ج۳، ص۱۷۴.    
۱۵. احمد بن عبدالله، ابونعیم، حلیة الاولیاء، ج۲، ص۴۱.    
۱۶. ابن ابی‌شیبه، عبداللَّه بن محمد، المصنف، ج۷، ص۴۳۲.    
۱۷. بلاذری، احمد بن يحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۵۸۶.    
۱۸. حمویی جوينی، ابراهيم بن محمد، فرائد السمطین، ج۲، ص۳۵.    
۱۹. ذهبی، شمس‌الدين، سیر اعلام النبلاء، ج۱۲، ص۱۲۶.    
۲۰. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۵۸.    
۲۱. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۳، ص۲۱۱.    
۲۲. مفید، محمد بن محمد، الامالی، ص۲۸۱.    
۲۳. بخاری، محمد بن إسماعيل، صحیح بخاری، ج۵، ص۱۳۹.    
۲۴. نيشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۳، ص۱۳۸۰.    
۲۵. طوسی، محمد بن حسن، امالی، ص۱۰۹.    
۲۶. ابن سعد، محمد بن عمر، طبقات الکبری، ج۸، ص۲۴.    
۲۷. ابن قتیبه دینوری، عبداله بن مسلم، الامامة و السیاسة، ص۳۱.    
۲۸. ابن اثیر، علی بن ابی‌الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۲۰۰.    
۲۹. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۱۱، ص۵۹۸.    
۳۰. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۳، ص۲۴۰.    
۳۱. مزی، یوسف ‌بن‌ ‌عبد‌الرحمن‌، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۳۵، ص۲۵۲.    
۳۲. ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج۳، ص۱۶۲.    
۳۳. مجلسی، محمدباقر، مرآه العقول، ج۵، ص۳۱۲.    
۳۴. مجلسی، محمدباقر، مرآه العقول، ج۵، ص۳۱۴.    
۳۵. ابن شهرآشوب، محمد بن علی‌، مناقب آل ابی‌طالب (علیهم‌السلام)، ج۳، ص۳۵۷.    
۳۶. قمی، شیخ عباس، منتهی الامال، ج۱، ص۲۵۹.
۳۷. قمی، شیخ عباس، منتهی الامال، ج۱، ص۲۶۷.
۳۸. فتحی، علی اشرف، نگاهی تاریخی به ایام فاطمیه، فصلنامه شهر قانون، سال دوم، شماره پنجم، بهار ۱۳۹۲.
۳۹. طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ص۱۰۹.    
۴۰. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۵۸.    
۴۱. مفید، محمد بن محمد، الامالی، ص۲۸۱.    
۴۲. خصیبی، حسین بن حمدان، الهدایه الکبری، ص۴۰۷.    
۴۳. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۷، ص۳۸۰.    
۴۴. بحرانی، العوالم، ج۱۱، ص۴۴۲.
۴۵. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۵۳، ص۱۸.    
۴۶. انصاری زنجانی، اسماعیل، الموسوعة الکبری عن فاطمة الزهراء (علیهاالسّلام)، ج۲۰، ص۱۹۳.    
۴۷. قمی، شیخ عباس، بیت الاحزان، ص۱۲۶.    
۴۸. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۵۴۹.    
۴۹. فتحی، علی اشرف، نگاهی تاریخی به ایام فاطمیه، فصلنامه شهر قانون، سال دوم، شماره پنجم، بهار ۱۳۹۲.
۵۰. صدوق، محمد بن على‌، الخصال، ص۶۳۵.    
۵۱. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۶۸، ص۱۸.    
۵۲. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، ص۱۲۳.    
۵۳. صدوق، محمد بن على‌، عیون اخبار الرضا (علیه‌السّلام)، ج۲، ص۲۶۹.    
۵۴. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۴، ص۲۸۶.    
۵۵. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۳۹۳.    
۵۶. صدوق، محمد بن علی‌، الامالی، ص۱۹۳.    
۵۷. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۶۵، ص۱۸.    
۵۸. صدوق، محمد بن على‌، الخصال، ص۶۳۵.    
۵۹. «ایام فاطمیه از چه تاریخی شروع ودر چه تاریخی تمام می‌شود؟».    
۶۰. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۰۳، ص۲۵۰.    
۶۱. نمازی شاهرودی، علی، مستدرک سفينة البحار، ج۳، ص۱۷۹.    
۶۲. نوری طبرسی، حسین، مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۱۸۲.    
۶۳. نوری طبرسی، حسین، مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۲۸۹.    
۶۴. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۰۴، ص۳۸.    
۶۵. راوندی، قطب‌الدین، النوادر، ص۱۱۹.
۶۶. آل عمران/سوره۳، آیه۳۴.    
۶۷. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۸۴.    
۶۸. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ج۱، ص۱۰۸.    
۶۹. انصاری، محمدباقر، کتاب سلیم بن قیس، ص۱۴۸.    
۷۰. ابن حیون، نعمان بن محمد، شرح الاخبار فی فضائل الائمه الاطهار (علیهم‌السلام)، ج۳، ص۳۴.    
۷۱. صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۵۷۶.    
۷۲. صدوق، محمد بن على، علل الشّرایع، ج۱، ص۲۴۸.    
۷۳. حسنی، سید بن طاووس، الطرائف، ص۲۶۴.    
۷۴. شوری/سوره۴۲، آیه۲۳.    



گروه پژوهشی ویکی فقه.



جعبه ابزار