• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ایمان در ماتریدیه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ایمان به خدا سر سلسله تمام معتقدات دینی ما و توصیه انبیاء و از ارکان ادیان الهی می‌باشد. در این مقاله به ایمان در ماتریدیه می‌پردازیم.



ایمان در لغت به معنای تصدیق بوده اما در اصطلاح برخی آن را به تسلیم توأم با اطمینان خاطر و برخی دیگر آن را استقرار اعتقاد در قلب و بعضی تصدیق توأم با اطمینان خاطر تعریف کرده‌اند.
در زمان نبی مکرم اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و در زمان سه خلیفه اولی صحبت خاصی در رابطه با ایمان و اینکه مرتکب کبیره آیا مومن است یا خیر، مطرح نبود.


به استناد آیه: «قالت الاعراب آمنا قل لم تؤمنوا و لکن قولوا اسلمنا و لما یدخل الایمان فی قلوبکم و ان تطیعوا الله و رسوله لا یلتکم من اعمالکم شیئا ان الله غفور رحیم؛ عرب‌های بادیه نشین گفتند: «ایمان آورده‌ایم» بگو: «شما ایمان نیاورده‌اید، ولی بگویید اسلام آورده‌ایم، اما هنوز ایمان وارد قلب شما نشده است! و اگر از خدا و رسولش اطاعت کنید، چیزی از پاداش کارهای شما را فروگذار نمی‌کند، خداوند، آمرزنده مهربان است.»
لذا ایمان از اسلام یک درجه بالاتر و قویتر و خود ایمان دارای درجات خاص می‌باشد که در کتب حدیثی و عرفانی به صورت مفصل پرداخته شده است. ولی در زمان امیرالمومنین علی (علیه‌السلام)، جنگ صفین و تشکیل فرقه انحرافی خوارج، مساله ایمان و کفر با طرز افراط آمیزی از ناحیه آنها برای مردم و به صورت تفریطی برای خودشان مطرح شد. آنها اکثریت مسلمانان را (غیر از خوارج) کافر می‌دانستند. خوارج، مرتکب کبیره را کافر می‌دانستند و حکمیت را بر خلاف قرآن دانسته و ظاهر «ان الحکم الا لله» را گرفته و حکم به کبیره بودن حکمیت کرده و به حضرت علی (علیه‌السّلام) دستور توبه دادند و این مسئله باعث شد که فرقه‌های مختلف مسلمانان در رابطه با این سخن اظهار نظر کردند؛ عده‌ای موافق و عده‌ای مخالف پدید آمد تا جایی‌که گروهی، از اساس، مرتبه عمل را از ایمان متاخر کرده و به نام مرجئه معروف شدند و گفتند که عمل در اصل ایمان هیچ تاثیری ندارد.
حال با این مقدمه باید دید که نظر ماتریدیان در رابطه با ایمان و کفر و ملاک آنها چیست؟



ماتریدیان موضعی در حد وسط بین خوارج و مرجئه دارند. زیرا از یک طرف چون از پیروان ابوحنیفه هستند عمل را در ایمان دخیل ندانسته و از طرفی دیگر می‌گویند ایمان را نمی‌توان صرفا از مقوله علم و معرفت دانست و عمل هم دخیل است. زیرا اگر ایمان فقط از باب علم باشد اولا باید بسیاری از اهل کتاب که به رسالت پیامبر و دین او علم دارند مومن باشند حال اینکه همه ما به کفر آنها یقین داریم و ثانیا در شریعت و دین، ایمان متعلق تکلیف است و تکلیف به افعال اختیاری تعلق می‌گیرد در حالی که علم، بدون اختیار نیز حاصل می‌شود.
[۵] ابن همام، کمال الدین، المسایرة فی علم الکلام، تعلیق: محمد محیی الدین، قاهره، مکتبه محمود، بی تا، ص۱۷۸.



۳.۱ - تعریف ایمان از دیدگاه ماتریدیه

نکته‌ای که تمام ماتریدیان به آن اشاره کرده‌اند این است که ایمان عبارت از تصدیق به قلب می‌باشد
[۶] غلایینی، مصطفی بن محمد سلیم، جامع الدروس العربیة، مصر، بی نا، بی تا، ج۱، ص۱۹.
ولی اینکه این تصدیق اقرار به زبان را هم شامل می‌شود یا نه؟ میان ماتریدیه اختلاف وجود دارد.

۳.۱.۱ - عینیت ایمان و تصدیق

در این زمینه صابونی می‌نویسد:
«محققان اصحاب ما بر این باورند که ایمان همان تصدیق به قلب است و اقرار شرط اجرای احکام است. ابوحنیفه در کتاب العالم و المتعلم بر این امر تصریح دارد و مختار شیخ ابومنصور ماتریدی... نیز همین هست. دلیل این امر این است که ایمان در لغت همان تصدیق است ولی از آنجا که تصدیق امر باطنی است که نمی‌توان احکام را بر آن مبتنی ساخت. شرع اقرار را اماره‌ای بر تصدیق و شرط اجرای احکام قرار داده است... بنابراین اقرار، خبر دادن از تصدیق به قلب است. پس اگر کسی اقرار کند در حالی که تصدیق قلبی نداشته باشد نزد ما مومن است اما نزد خدا کافر است و اگر کسی قلبا تصدیق داشته باشد اما اقرار نکند در پیشگاه خدا مومن است اما در احکام خدا کافر قلمداد می‌شود.
[۷] صابونی، نورالدین، البدایة من الکفایة، اسکندریه، دار المعارف، ۱۹۶۹ م، ص۱۵۲.


۳.۱.۲ - استدلال به آیات

همچنین ماتریدیان برای اثبات اینکه ایمان تصدیق به قلب است به آیاتی از قرآن کریم نیز استشهاد کرده‌اند:
اولئک کتب فی قلوبهم الایمان؛ آنان کسانی هستند که خدا ایمان را بر صفحه دلهایشان نوشته است.
من کفر بالله من بعد ایمانه الا من اکره و قلبه مطمئن بالایمان و لکن من شرح بالکفر صدرا فعلیهم غضب من الله و لهم عذاب عظیم؛ کسانی که بعد از ایمان کافر شوند- به جز آنها که تحت فشار واقع شده‌اند در حالی که قلبشان آرام و با ایمان است - آری، آنها که سینه خود را برای پذیرش کفر گشوده‌اند، غضب خدا بر آنهاست و عذاب عظیمی در انتظارشان است.

۳.۱.۳ - لزوم اقرار زبانی

اما برخی دیگر از ماتریدیان در کنار تصدیق به قلب، اقرار به زبان را هم لازم می‌دانند و می‌گویند که تصدیق همانگونه که به دل تحقق می‌یابد به زبان نیز صورت می‌گیرد و تصدیق به زبان رساتر می‌باشد. بنابراین هر دو در کنار هم رکن ایمان محسوب می‌شوند و برای آن هم به آیه ۱۴ سوره حجرات که در اول مقاله آمد استدلال می‌کنند. بدین ترتیب که خدا منافقان را جزء مومنان به حساب نیاورده و این آیه بر این دلالت دارد که ایمان به زبان نیز، ایمان است. زیرا خداوند به آنها خطاب می‌کند این ایمانی که به زبان جاری می‌سازید هنوز به قلب شما راه پیدا نکرده است.
البته ناگفته نماند که این استدلال تمام نبوده و مبتنی بر مقدمات دیگری است که آن مقدمات نیز باید ثابت شود.



از نظر مبانی اصیل اسلامی و شیعی بین اسلام و ایمان فرق است. اسلام اعم از ایمان و باعث حفظ و حرمت جان و مال و ناموس شخص و ازدواج و ارث بوده ولی ایمان درجه‌ای بالاتر از اسلام و موجب تقرب و در نتیجه بهشت می‌باشد. ایمان با اسلام ماهیتاً فرق دارد. زیرا یک شخص می‌تواند مسلمان باشد ولی مومن نباشد

۴.۱ - اسلام و ایمان در روایات

و از میان روایاتی که اشاره به این تفاوت دارد این روایت است:
عن النبی (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) قال: «لیاتین علی امتی ما اتی علی بنی اسرائیل مثل بمثل، حذو النعل بالنعل، حتی لو ان فیهم من اتی امة علانیة کان فی امتی من یصنع ذلک، و ان بنی اسرائیل تفرقوا علی ثنتین و سبعین ملة، و ستفترق امتی علی ثلاث و سبعین فرقة، کلها فی النار الا ملة واحدة»
[۱۱] ضحاک شیبانی، عمرو بن ابی عاصم، السنة، تحقیق: محمد ناصر الدین الالبانی، بیروت، المکتب الاسلامی، ۱۴۰۰، چاپ اول، ج۱، ص۳۲.


و در روایت دیگری از امام صادق (علیه‌السّلام) وارد شده است:
الاسلام یحقن به الدم و تؤدی به الامانة و تستحل به الفروج و الثواب علی الایمان؛ به وسیله اسلام جان محفوظ می‌ماند و امانت ادا می‌شود و فروج بدان حلال می‌شوند ولی ثواب و پاداش آخرت بر ایمان است.

مرحوم علامه مجلسی در بحارالانوار از امام هادی (علیه‌السّلام) نقل می‌کند که فرمودند:
الایمان ما وقر فی القلوب و صدقته الاعمال و الاسلام ما جری علی اللسان و حلت به المناکحة
ایمان چیزی است که در دلها ثابت بماند و کردارمان آن را تصدیق می‌کند و اسلام چیزی است که بر زبان جاری گردد و ازدواج به وسیله آن حلال می‌شود.

روایت دیگری که این تفاوت را آشکارتر بیان می‌کند این است:
ایمان اقرار کردن و عمل کردن است ولی اسلام تنها اقرار کردن می‌باشد.
این نوع روایات مسلمانان را به هفتاد و سه فرقه تقسیم می‌کند و مومن را از غیر مومن جدا می‌کند و همه خوب می‌دانیم که مومن بهشتی می‌باشد و اعمال با ایمان قبول می‌گردد.


به وضوح دیده می‌شود که هر چند ایمان با اسلام مشترکاتی داشته اما یکی نبوده و با هم اختلاف دارند و این قول ماتریدیه که اسلام و ایمان یکی است از نظر مبانی شیعه و اسلام ناب، مطرود می‌باشد.


۱. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۴ ق، چاپ سوم، ج۱۳، ص۲۳.    
۲. قرشی، سیدعلی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ ش، چاپ ششم، ج۱، ص۱۲۴.    
۳. حجرات/سوره۴۹، آیه۱۴.    
۴. انعام/سوره۶، آیه۵۷.    
۵. ابن همام، کمال الدین، المسایرة فی علم الکلام، تعلیق: محمد محیی الدین، قاهره، مکتبه محمود، بی تا، ص۱۷۸.
۶. غلایینی، مصطفی بن محمد سلیم، جامع الدروس العربیة، مصر، بی نا، بی تا، ج۱، ص۱۹.
۷. صابونی، نورالدین، البدایة من الکفایة، اسکندریه، دار المعارف، ۱۹۶۹ م، ص۱۵۲.
۸. مجادله/سوره۵۸، آیه۲۲.    
۹. نحل/سوره۱۶، آیه۱۰۶.    
۱۰. ابن نصر بن حجاج مروزی، ابو عبدالله، السنة، تحقیق:سالم احمد السلفی، بیروت، مؤسسه الکتب الثقافیة، ۱۴۰۸، چاپ اول، ج۱، ص۲۳.    
۱۱. ضحاک شیبانی، عمرو بن ابی عاصم، السنة، تحقیق: محمد ناصر الدین الالبانی، بیروت، المکتب الاسلامی، ۱۴۰۰، چاپ اول، ج۱، ص۳۲.
۱۲. اندلسی، احمد بن محمدبن عبد ربه، العقد الفرید، بیروت/لبنان، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ه - ۱۹۹۹م، چاپ سوم، ج۲، ص۲۴۵.    
۱۳. بربهاری، حسن بن علی بن خلف ابو محمد، کتاب شرح السنة، تحقیق:د. محمد سعید سالم القحطانی، بی جا، دار ابن القیم، ۱۴۰۸، چاپ اول، ج۱، ص۹۱.    
۱۴. سمعانی، ابو المظفر منصور بن محمد بن عبد الجبار، تفسیر القرآن، تحقیق:یاسر بن ابراهیم و غنیم بن عباس بن غنیم، ریاض، دار الوطن، ۱۴۱۸ه- ۱۹۹۷م، چاپ اول، ج۴، ص۲۱۳.    
۱۵. قرطبی، ابو عبدالله محمد بن احمد انصاری، الجامع لاحکام القرآن، القاهره، دار الشعب، ج۲، ص۹.    
۱۶. کلینی، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ هجری شمسی، ج۲، ص۲۴.    
۱۷. حر عاملی، وسائل الشیعة، قم، مؤسسه آل البیت (علیهم‌السلام)، ۱۴۰۹ هجری قمری ج۲۰، ص۵۵۶.    
۱۸. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ هجری قمری، ج۶۸، ص۲۴۳.    
۱۹. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ هجری قمری، ج۵۰، ص۲۰۸.    
۲۰. شعیری، تاج الدین، جامع الاخبار، قم، انتشارات رضی، ۱۳۶۳ شمسی، ص۳۶.    
۲۱. حرانی، حسن بن شعبة، تحف العقول، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۴۰۴ هجری قمری، ص۲۹۷.    
۲۲. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ هجری قمری، ج۷۸، ص۱۷۷.    
۲۳. کلینی، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ هجری شمسی، ج۲، ص۲۴.    



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «ایمان در ماتریدیه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۲/۲۷.    



جعبه ابزار