• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

برکة همدانی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



برکت همدانی از مشایخ صوفیه، معاصر احمد غزالی و عبدالله بن محمد عین القضاة است.




بَرَکَة همدانی (بَرَکَت همدانی)، از مشایخ صوفیه، معاصر احمد غزالی (متوفی ۵۳۰) و عبدالله بن محمد عین القضاة (متوفی ۵۲۵).
مهمترین و اصیلترین منبعی که درباره وی موجود است نامه‌های عین القضاة است.
عبدالرحمان جامی در نفحات الانس و همچنین متأخران با استفاده از همین منبع مطالبی درباره وی نقل کرده‌اند. قرینه‌هایی نشان می‌دهد که وی در حدود ۴۴۰ (ظاهراً در همدان) متولد شده و بیش‌تر سالهای عمر خود را در همدان گذرانده و میان سالهای ۵۲۱ تا ۵۲۴ درگذشته است.



به گفته عین القضاة، برکه شیخی امی بوده و از این حیث مانند ابوالحسن خرقانی (متوفی ۴۲۵) است.
با این‌همه، بر اثر سالها سیر و سلوک به مدارجی عالی از کشف و شهود نایل آمده و به علوم ذوقی و دقایق تفسیر قرآن دست یافته بوده است.
عین القضاة در نامه‌های خود از دخترکی بغدادی یاد می‌کند که «از خواطر خبر باز می‌دهد»
[۱] عبدالله بن محمد عین القضاة، نامه‌های عبدالله بن محمد عین القضاة، ج۱، ص۳۷۳، چاپ علینقی منزوی و عفیف عسیران، تهران ۱۳۴۸ـ۱۳۵۰ ش.
و سپس شیخ برکه را با او مقایسه می‌کند و می‌گوید که شیخ «از آن سالکان بود که قبل العشرین بر امثالِ این مطلع شده بود که دخترکِ بغدادی در آن وامانده است، و پس از آن درگذشت (یعنی از آن مرحله بسی فراتر رفت) و تا هشتاد سالگی سلوک کرد».
[۲] عبدالله بن محمد عین القضاة، نامه‌های عبدالله بن محمد عین القضاة، ج۲، ص۴۵۷ـ۴۵۸، چاپ علینقی منزوی و عفیف عسیران، تهران ۱۳۴۸ـ۱۳۵۰ ش.


۲.۱ - مدح برکت همدانی از لسان عین القضاة


برکه اگر چه حکمت و فلسفه و درسهای متداول اهل مدرسه را نیاموخته بود، در آنچه عین القضاة «راه ایمان» می‌خواند به مدارج عالی دست یافت.
ازینرو، شیخ برکه همانند شیخ ابوالحسن خرقانی نماینده مشایخی بود که علم معنوی ذوقی و اسرار تصوف اسلامی (بخصوص تصوفِ رایج در میان مشایخ بزرگ خراسان) را در برابر حکمت یونانی قرار می‌دادند و از آن دفاع می‌کردند.
از پرتو همین علم بود که شیخ برکه، اگر چه باز به قول عین القضاة از قرآن جز فاتحة الکتاب و چند سوره دیگر چیزی به یاد نداشت، به معانی و اسرار قرآن چنان احاطه یافته بود که عین القضاة خود را شاگرد او می‌دانست و می‌گفت : «من دانم که قرآن او داند درست، و من نمی‌دانم الاّ بعضی از آن».
[۳] عبدالله بن محمد عین القضاة، نامه‌های عبدالله بن محمد عین القضاة، ج۲، ص۵۱، چاپ علینقی منزوی و عفیف عسیران، تهران ۱۳۴۸ـ۱۳۵۰ ش.

مقام و منزلت برکه به عنوان شیخ و عالم، با وجود امی بودن، به حدّی بود که همه مریدان احترامی فراوان برایش قایل بودند، چنانکه عین القضاة که مدت هفت سال در مصاحبت او به سر برده می‌نویسد : «به جلال قدر خدا که چون پیش برکت ـ ره ـ بنشستمی خود را از جماعتی که برو سلام کردندی که قالَ یقول ندانستندی که چون بوَد، بسیار کمتر دیدمی».
[۴] عبدالله بن محمد عین القضاة، نامه‌های عبدالله بن محمد عین القضاة، ج۲، ص۴۵۹، چاپ علینقی منزوی و عفیف عسیران، تهران ۱۳۴۸ـ۱۳۵۰ ش.


۲.۲ - ویژگیهای تصوف برکه


از ویژگیهای تصوف برکه، اعتقادی است که مانند حلاج و احمد غزالی درباره ابلیس داشته است.
عین القضاة در این باره دو حکایت نقل کرده، یکی از آن‌ها مطلبی است که برکه از قول شیخ خود فتحه برای عین القضاة نقل کرده است : «از برکت ـ قدّس الله روحه ـ شنیدم که فتحه گفتی که ابلیس گفت: در عالم از من سیه گلیم تر فتحه بود و بس.
این سخن بگفت و بگریست و کسی نداند که چیست».
[۵] عبدالله بن محمد عین القضاة، نامه‌های عبدالله بن محمد عین القضاة، ج۱، ص۹۶، چاپ علینقی منزوی و عفیف عسیران، تهران ۱۳۴۸ـ۱۳۵۰ ش.

حکایت دوم از قول احمد غزالی نقل شده است : «از خواجه احمد غزّالی شنیدم که هرگز شیخ ابوالقاسم کُرّکانی (و شاید: کرّگانی) نگفتی که ابلیس، بل چون نام او بردی گفتی: آن خواجه خواجگان، و آن سرور مهجوران».
عین القضاة سپس می‌افزاید : «چون این حکایت وا برکه بگفتم، گفت: سَرور مهجوران به است (از) خواجة خواجگان».
[۶] عبدالله بن محمد عین القضاة، نامه‌های عبدالله بن محمد عین القضاة، ج۱، ص۹۷، چاپ علینقی منزوی و عفیف عسیران، تهران ۱۳۴۸ـ۱۳۵۰ ش.

این مطلب خود تأکیدی است بر عاشقی ابلیس، چه هجران از برای عاشق برازنده تر است از خواجگی.
منقولات عین القضاة درباره شیخ برکه، با وجود این‌که بسیار اندک است، نشان می‌دهد که وی به کدام طریقه و سنّت تعلق داشته است.
تحقیر علوم ظاهری و فلسفه (مشائی) و تأکید بر کشف و شهود و علم ذوقی و قایل بودن بر اسرار تصوف و وحی و برگزیدن راه عشق همه حاکی از آن است که شیخ برکة همدانی حلقه‌ای است در زنجیری که در ایران با بایزید بسطامی آغاز شده و نزد مشایخی چون ابوالحسن خرقانی و ابوسعید ابوالخیر و ابوالقاسم کرکانی و ابوعلی فارْمَدی و احمد غزالی و عبدالله بن محمد عین القضاة تداوم یافته و پس از آن به فریدالدین عطار نیشابوری و مولاناجلال الدین رومی و سرانجام به حافظ شیرازی رسیده است.
[۷] نصرالله پورجوادی، «بَرَکة همدانی، ج۱، ص۴۹۹ـ ۵۲۹، استاد اُمّی عین القضاة»، معارف، دوره سوم، ش ۳ (آذر ـ اسفند ۱۳۶۵).




(۱) نصرالله پورجوادی، «بَرَکة همدانی، استاد اُمّی عین القضاة»، معارف، دوره سوم، ش ۳ (آذر ـ اسفند ۱۳۶۵).
(۲) عبدالله بن محمد عین القضاة، نامه‌های عبدالله بن محمد عین القضاة، چاپ علینقی منزوی و عفیف عسیران، تهران ۱۳۴۸ـ۱۳۵۰ ش.


 
۱. عبدالله بن محمد عین القضاة، نامه‌های عبدالله بن محمد عین القضاة، ج۱، ص۳۷۳، چاپ علینقی منزوی و عفیف عسیران، تهران ۱۳۴۸ـ۱۳۵۰ ش.
۲. عبدالله بن محمد عین القضاة، نامه‌های عبدالله بن محمد عین القضاة، ج۲، ص۴۵۷ـ۴۵۸، چاپ علینقی منزوی و عفیف عسیران، تهران ۱۳۴۸ـ۱۳۵۰ ش.
۳. عبدالله بن محمد عین القضاة، نامه‌های عبدالله بن محمد عین القضاة، ج۲، ص۵۱، چاپ علینقی منزوی و عفیف عسیران، تهران ۱۳۴۸ـ۱۳۵۰ ش.
۴. عبدالله بن محمد عین القضاة، نامه‌های عبدالله بن محمد عین القضاة، ج۲، ص۴۵۹، چاپ علینقی منزوی و عفیف عسیران، تهران ۱۳۴۸ـ۱۳۵۰ ش.
۵. عبدالله بن محمد عین القضاة، نامه‌های عبدالله بن محمد عین القضاة، ج۱، ص۹۶، چاپ علینقی منزوی و عفیف عسیران، تهران ۱۳۴۸ـ۱۳۵۰ ش.
۶. عبدالله بن محمد عین القضاة، نامه‌های عبدالله بن محمد عین القضاة، ج۱، ص۹۷، چاپ علینقی منزوی و عفیف عسیران، تهران ۱۳۴۸ـ۱۳۵۰ ش.
۷. نصرالله پورجوادی، «بَرَکة همدانی، ج۱، ص۴۹۹ـ ۵۲۹، استاد اُمّی عین القضاة»، معارف، دوره سوم، ش ۳ (آذر ـ اسفند ۱۳۶۵).




دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بَرَکَة همدانی»، شماره۱۰۲۵.    



جعبه ابزار