بنی سهم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بنیسهم از تیرههای
قریش ساکن در اطراف
کعبه بودند.
بنیسهم فرزندان سهم بن عمرو بن هُصَیص از
عرب عدنانی و تیرهای از قریش بودند.
میان
عرب قَحطانی نیز تیرهای به نام بنیسهم بن عمرو بن ثعلبه وجود دارد.
بنیسهم در همسایگی دار النَدوه در غرب کعبه سکنا داشتند.
از این رو، در شمار
قریش بِطاح بودند. از آن جا که یکی از ورودیهای
مسجد الحرام در سمت خانههای آنها قرار داشت
، این ورودی به گفته ازرقی و فاکهی، باب بنیسهم نام گرفت
که امروز به
باب عمره مشهور است.
دار العَجَله، خانه
سعید بن سهم ، از معروفترین خانههای بنیسهم در
مکه است. یاقوت آن را نخستین خانه ساخته شده در مکه دانسته است.
به ادعای خود سهمیان، این خانه پیش از
دار الندوه ساخته شده بود؛ اما بلاذری این سخن را نپذیرفته است.
بنیسهم در مکه چاههایی به نام
غَمر و
رَمرَم داشتند.
غمر از آنِ
عاص بن وائل سهمی بود. بر پایه سروده فردی از سهمی ها، غَمْر آب بسیار داشت و برای حاجیان خانه خدا حفر شده بود.
بر پایه گزارشی، چاه رَمرَم در گسترش مسجد الحرام در روزگار
منصور عباسی (حک:۱۳۶-۱۵۸ق.) در محدوده مسجد قرار گرفت.
بنیسهم در این دوران در شمار ده تیره مشهور قریش بودند که از
شرافت و منزلت برخوردار بودند و در اداره امور مکه نقش داشتند.
آنها در این عصر عهدهدار اموالی بودند که برای بتها هنگام صلح یا نبرد
اختصاص مییافت. در آستانه ظهور
اسلام ،
حارث بن قیس سهمی عهدهدار این سمت بود.
از همپیمانان بنیسهم میتوان به
بنی عدی بن کعب ، از تیرههای قریش،
اشاره کرد. این همپیمانی هنگامی صورت گرفت که بر بنیسهم مسلم شد که توان رویارویی با رقیبشان
بنی عبد شمس را ندارند.
بعدها به سبب مجروح شدن فردی از بنیسهم از سوی حارثه عدوی، پیمان بنیسهم و بنیعدی از هم گسیخت.
بنیسهم در ستیز
بنی عبد الدار و
بنی عبد مناف که برای دستیابی به مناصب کعبه روی داد، همراه
بنی مخزوم ، بنیجُمح و بنیعُدی کنار بنیعبدالدار،
پیمان حلف الاحلاف (لَعقة الدم:خونلیسان) را پدید آوردند.
بر پایه گزارشی، بنیسهم در شکلگیری این پیمان نقشی ویژه داشت و تیرههای یاد شده را بدین کار تشویق کرد.
خودداری عاص بن وائل سهمی، پدر
عمرو عاص و از بزرگان بنیسهم، از پرداخت بهای کالای فردی از خاندان زبید و فریاد دادخواهی او که در مکه غریب بود، باعث شد برخی از بزرگان قریش از جمله
پیامبر صلی الله علیه وآله در خانه عبدالله بن جُدعان تیمی،
پیمان حِلف الفضول را برای حمایت از مظلومان بیپناه در مکه منعقد کنند.
به گزارشی، بنیسهم در بازسازی خانه کعبه که پنج سال پیش از
بعثت بر اثر سیل ویران شد
، از طریق
قرعه ، ساخت بام کعبه را همراه
بنی جمح بر عهده گرفتند.
در این رویداد، هنگامی که بر نصب
حجر الاسود میان تیرههای قریش
اختلاف پدید آمد، با تدبیر پیامبر صلی الله علیه وآله از هر تیره فردی گوشه عبای پیامبر را که سنگ درون آن قرار داشت، گرفت. از میان بنیسهم برای این منظور
قیس بن عدی برگزیده شد.
بنیسهم از تیرههایی بود که به فزونی جمعیتشان در برابر دیگر تیرههای قریش از جمله بنی عبد مناف فخر میفروختند. از دیدگاه برخی مفسران،آیات آغازین
سوره تکاثر (...حَتَّی زُرْتُمُ الْمَقابِرَ)
به این
فخر فروشی و نکوهش آنها اشاره دارد.
پس از آشکار شدن دعوت رسول خدا صلی الله علیه وآله در مکه، برخی از بنیسهم به او
ایمان آوردند؛ اما بیشتر سهمیان به مخالفت برخاستند و قریش را بر ضد پیامبر همراهی کردند. برخی از آنها هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه وآله برای
نماز میان
رکن یمانی و حجرالاسود میایستاد، در سمت راست و چپ او میایستادند و با حرکات و صداهایی برای او مزاحمت ایجاد میکردند.
عاص بن وائل سهمی از
استهزاء کنندگان و دشمنان سرسخت پیامبر بود. به گزارش منابع،
سوره کوثر هنگامی نازل شد که عاص او را
ابتر خواند.
فرزند او عمرو عاص نیز از سوی قریش مأموریت یافت تا با حضور نزد
نجاشی ، مسلمانانی را که به
حبشه مهاجرت کرده بودند، به مکه بازگرداند.
در این
هجرت ، برخی از مسلمانان سهمی همانند
مَحمیة بن جزء ،
هِشام بن عاص بن وائل ، ابوقیس بن حارث، حجاج بن حارث و رَمله دختر ابیعوف نیز حضور داشتند.
از دیگر دشمنیهای بنیسهم، تلاش برخی از آنها برای خنثا کردن کوششهای تبلیغی رسول خدا در ایام
حج بود.
دشمنی بنیسهم با مسلمانان پس از هجرت
رسول خدا صلی الله علیه وآله به
یثرب نیز ادامه یافت؛ چنانکه برخی از آنها از مهاجرت مسلمانان هم تیرهای خود مانند عاص بن منبه پیشگیری کردند.
سهمیها همچنین در
غزوه بدر (۲ق.) با سپاه قریش همراه شدند و برخی از آنها مانند نُبَیه و مُنَبّه فرزندان
حجاج بن عامر از تأمین کنندگان آذوقه سپاه قریش بودند که از آنها با عنوان «مُطعمین» یاد شده است.
اینان همچنین به سبب آزار سخت رسول خدا صلی الله علیه وآله در مکه، مورد
نفرین او قرار گرفتند.
در این نبرد، برخی از سهمیان مانند ابووداعة بن ضُبَیرة، حجاج بن حارث بن سعد، و حنظلة بن قبیصه به
اسارت مسلمانان درآمدند
که عمرو بن قیس برای آزادی آنها تلاش نمود
و آنان را با پرداخت
فدیه آزاد کرد.
خُنیس بن حذافه سهمی، داماد عمر و همسر حفصه، تنها فردی از این تیره است که بر پایه برخی از گزارشها، همراه مسلمانان در بدر حضور یافت.
سهمیها در نبردهای
احد و
خندق نیز با مشرکان همراه بودند.
سر انجام بنیسهم نیز همانند دیگر قریش در
فتح مکه (۸ق.) مسلمان شدند. در این میان، برخی از سهمیها همانند
ابن زِبَعری از شاعران مشهور و دشمن سرسخت پیامبر که پیش از آن به هجو او میپرداخت،
به دستور رسول خدا صلی الله علیه وآله
مهدور الدم خوانده شد؛ ولی به
نجران گریخت و جان سالم به در برد.
بنیسهم در غزوههای
حنین و
طائف که پس از فتح مکه انجام شد، پیامبر صلی الله علیه وآله را همراهی کردند. پیامبر صلی الله علیه وآله بخشی از غنیمتهای حنین را برای
تألیف قلوب برخی از سهمیها مانند
سائب بن حارث ، عدی بن قیس و عبدالله بن حارث سهمی بدانان اختصاص داد.
برخی از بنیسهم به
مدینه مهاجرت کردند و بر پایه گزارشی، در محلهای به نام «
بِلاط » ساکن شدند.
از نقش آنها در
سقیفه گزارشی در دست نیست. بر پایه گزارشی، در آغازین روزهای خلافت ابوبکر، عمرو عاص در نکوهش
انصار و در حمایت از مهاجران سخنانی گفت که با پاسخ کوبنده
امام علی علیه السلام روبهرو شد.
در نبردهای رده، برخی از بنیسهم حضور داشتند.
نیز از شرکت آنها در فتوحات گزارشهایی در دست است. برخی از ایشان در
فتح عین تمر (۱۳ق.)
،
اَجنادین (۱۳ق.) و
یرموک (۱۵ق.) کشته شدند.
در عصر خلفا، برخی از بنیسهم از کارگزاران خلفا بودند. عمرو عاص فاتح
مصر بود و در روزگار عمر بر آن جا حکومت داشت. عثمان نیز مدتی وی را در مقام خود ابقا کرد.
قیس بن عاص سهمی در دوران عمر منصب قضاوت مصر را بر عهده داشت.
در دوران خلافت امام علی علیه السلام فرزند قیس بن عدی سهمی در نبرد جمل کنار
طلحه و زبیر کشته شد.
در رخداد
حره (۶۳ق.) ذویب بن عمرو بن خُنیس و فرزندش و میاح بن خلف و فرزند او فضاله، از همپیمانان بنیسهم، در مدینه کشته شدند.
در شورش
عبدالله بن زبیر ، بنیسهم او را همراهی کردند؛ اما پس از محاصره شورشیان به دست
حجاج بن یوسف ثقفی در روزگار خلافت
عبدالملک بن مروان ، سهمیان از او جدا گشتند و با نکوهش ابن زبیر روبهرو شدند.
از شخصیتهای بنیسهم در دوران پیامبر صلی الله علیه وآله میتوان به
عبدالله بن حذافه سهمی اشاره کرد که به سال ششم ق. از سوی رسول خدا صلی الله علیه وآله مأموریت یافت تا نامه پیامبر صلی الله علیه وآله برای دعوت ایرانیان به اسلام را به
خسرو پرویز پادشاه
ایران ابلاغ کند.
عمرو عاص نیز که پیش از فتح مکه
مسلمان شده بود، از سوی پیامبر صلی الله علیه وآله مأموریتهایی را عهدهدار شد. شکستن بت
سُواع و فرماندهی
سریه ذات السلاسل (۸ق.) از آن جمله هستند.
در سدههای بعد، برخی از سهمیان در حرمین نقش داشتند. ابوعمرو محمد بن عبدالله بن عمرو بن زیاد سهمی از آن جمله است که در دوران خلافت المطیع عباسی (حک:۳۳۴-۳۶۳ق.)
قاضی مکه بود.
الاخبار الطوال :
ابن داود الدينوري (م.۲۸۲ق.)، به كوشش عبدالمنعم،
قم ، الرضي، ۱۴۱۲ق؛
اخبار مكه :
الازرقي (م.۲۴۸ق.)، به كوشش رشدي الصالح، مكه، مكتبة الثقافه، ۱۴۱۵ق؛ اخبار مكه:
الفاكهي (م.۲۷۹ق.)، به كوشش
ابن دهيش ، بيروت، دار خضر، ۱۴۱۴ق؛
اسباب النزول :
الواحدي (م.۴۶۸ق.)، به كوشش كمال بسيوني،
بيروت ، دار الكتب العلميه، ۱۴۱۱ق؛
الاستيعاب :
ابن عبدالبر (م.۴۶۳ق.)، به كوشش البجاوي، بيروت، دار الجيل، ۱۴۱۲ق؛
اسد الغابه :
ابن اثير (م.۶۳۰ق.)، بيروت، دار الفكر، ۱۴۰۹ق؛
الاصابه :
ابن حجر العسقلاني (م.۸۵۲ق.)، به كوشش علي معوض و عادل عبدالموجود، بيروت، دار الكتب العلميه، ۱۴۱۵ق؛
الاغاني :
ابوالفرج الاصفهاني (م.۳۵۶ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي، ۱۴۱۵ق؛
امتاع الاسماع :
المقريزي (م.۸۴۵ق.)، به كوشش محمد عبدالحميد، بيروت، دار الكتب العلميه، ۱۴۲۰ق؛
انساب الاشراف :
البلاذري (م.۲۷۹ق.)، به كوشش زكار و زركلي، بيروت، دار الفكر، ۱۴۱۷ق؛
البدء و التاريخ :
المطهر المقدسي (م.۳۵۵ق.)، بيروت، دار صادر، ۱۹۰۳م؛
البداية و النهايه :
ابن كثير (م.۷۷۴ق.)، بيروت، مكتبة المعارف؛
تاريخ الاسلام و وفيات المشاهير :
الذهبي (م.۷۴۸ق.)، به كوشش عمر عبدالسلام، بيروت، دار الكتاب العربي، ۱۴۱۰ق؛
تاريخ خليفه :
خليفة بن خياط (م.۲۴۰ق.)، به كوشش زكار، بيروت، دار الفكر، ۱۴۱۴ق؛
تاريخ طبري (تاريخ الامم و الملوك):الطبري (م.۳۱۰ق.)، به كوشش محمد ابوالفضل، بيروت، دار احياء التراث العربي؛
تاريخ المدينة المنوره :
ابن شبّه (م.۲۶۲ق.)، به كوشش شلتوت، قم، دار الفكر، ۱۴۱۰ق؛
تاريخ مدينة دمشق :
ابن عساكر (م.۵۷۱ق.)، به كوشش علي شيري، بيروت، دار الفكر، ۱۴۱۵ق؛
تاريخ اليعقوبي :
احمد بن يعقوب (م.۲۹۲ق.)، بيروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق؛
تحصيل المرام :
محمد بن احمد الصباغ (م.۱۳۲۱ق.)، به كوشش ابن دهيش، ۱۴۲۴ق؛
تفسير قرطبي (الجامع لاحكام القرآن):
القرطبي (م.۶۷۱ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي، ۱۴۰۵ق؛
التنبيه و الاشراف :
المسعودي (م.۳۴۵ق.)، بيروت، دار صعب؛
الجامع اللطيف :
محمد ابن ظهيره (م.۹۸۶ق.)، به كوشش علي عمر، قاهره، مكتبة الثقافة الدينيه، ۱۴۲۳ق؛
جمهرة انساب العرب :
ابن حزم (م.۴۵۶ق.)، به كوشش گروهي از علما، بيروت، دار الكتب العلميه، ۱۴۱۸ق؛
حجاز در صدر اسلام :
صالح احمد العلي ، ترجمه: آيتي، مشعر، ۱۳۷۵ش؛
الدر المنثور :
السيوطي (م.۹۱۱ق.)، بيروت، دار الفكر، ۱۴۱۴ق؛
السيرة النبويه :
ابن هشام (م.۲۱۳/۲۱۸ق.)، به كوشش السقاء و ديگران، بيروت، دار المعرفه؛
شرح نهج البلاغه :
ابن ابيالحديد (م.۶۵۶ق.)، به كوشش محمد ابوالفضل، دار احياء الكتب العربيه، ۱۳۷۸ق؛
الطبقات الكبري :
ابن سعد (م.۲۳۰ق.)، به كوشش محمد عبدالقادر، بيروت، دار الكتب العلميه، ۱۴۱۸ق؛
العقد الثمين في تاريخ البلد الامين :
محمد الفأسي (م.۸۳۲ق.)، به كوشش محمد عبدالقادر، بيروت، دار الكتب العلميه، ۱۴۱۹ق؛
عيون الاثر :
ابن سيد الناس (م.۷۳۴ق.)، بيروت، دار القلم، ۱۴۱۴ق؛
فتوح البلدان :البلاذري (م.۲۷۹ق.)، بيروت، دار الهلال، ۱۹۸۸م؛
الكامل في التاريخ :ابن اثير (م.۶۳۰ق.)، بيروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق؛
مجمع البيان :
الطبرسي (م.۵۴۸ق.)، به كوشش گروهي از علما، بيروت، اعلمي، ۱۴۱۵ق؛
المحبّر :
ابن حبيب (م.۲۴۵ق.)، به كوشش ايلزه ليختن شتيتر، بيروت، دار الآفاق الجديده؛
المعارف :
ابن قتيبه (م.۲۷۶ق.)، به كوشش ثروت عكاشه، قم، الرضي، ۱۳۷۳ش؛
معجم البلدان :
ياقوت الحموي (م.۶۲۶ق.)، بيروت، دار صادر، ۱۹۹۵م؛
معجم قبائل العرب :
عمر كحّاله ، بيروت، الرساله، ۱۴۰۵ق؛
المعرفة و التاريخ :
الفسوي (م.۲۷۷ق.)، به كوشش العمري، بيروت، الرساله، ۱۴۰۱ق؛
المغازي :
الواقدي (م.۲۰۷ق.)، به كوشش مارسدن جونس، بيروت، اعلمي، ۱۴۰۹ق؛
المفصل :
جواد علي ، ۱۴۱۳ق؛
المنتظم :
ابن جوزي (م.۵۹۷ق.)، به كوشش محمد عبدالقادر و ديگران، بيروت، دار الكتب العلميه، ۱۴۱۲ق؛
المنمق :ابن حبيب (م.۲۴۵ق.)، بهكوشش احمد فاروق، بيروت، عالم الكتب، ۱۴۰۵ق؛
النسب :
ابن سلّام الهروي (م.۲۲۴ق.)، به كوشش مريم محمد، بيروت، دار الفكر، ۱۴۱۰ق؛
نهاية الارب :
احمد بن عبدالوهاب النويري (م.۷۳۳ق.)، قاهره، دار الكتب و الوثائق، ۱۴۲۳ق.
حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، برگرفته از مقاله«بنی سهم».