• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بکارت (قرآن)خام

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در منابع فقهی بیشتر در مورد انسان به ویژه زنان به کار رفته است.



بکارت از ریشه «ب ـ ک ـ ر» است و بکر در لغت به معنای هر چیز تازه و نو، ابتدا و آغاز هر چیز، هرکار جدید که مانند آن انجام نشده، فرزند نخستین، زن و مردی که با کسی همخوابی نکرده‌اند و... آمده است.
[۱] لسان العرب، ج۱، ص۴۷۱.
[۲] قاموس المحیط، ج۱، ص۵۰۵.
[۳] لغت نامه، ج۳، ص۴۲۶۴، «بکر».



برخی گفته‌اند: این ماده در اصل به معنای قرار داشتن در ابتدای یک برنامه یا آغاز جریان یک امر است
[۵] التحقیق، ج۱، ص۳۲۰، «بکر».
؛ چه این جریان منسوب به انسان باشد یا حیوان ، گیاه ، جماد یا زمان، از این رو گفته می‌شود: زن بکر ، شتر بکر ، درخت بکر ، زمان بکر و بر این اساس در قرآن این ماده گاه در برابر «فارض» به معنای سالمند و قدیمی: «لا فارِضٌ ولا بِکرٌ» ، گاهی در مقابل «ثیّب» به معنای زن شوهر کرده: «ثَیِّبـت و اَبکارا» ، گاه در برابر «عَشیّ» به معنای آخر و پایان روز: «بُکرَةً و عَشّیـا» و گاه در مقابل «اصیل» که معنایی نزدیک به عَشیّ دارد: «بُکرَةً و اَصیلا» به کار رفته است.
[۱۰] التحقیق، ج۱، ص۳۲۰، «بکر».



بکارت در منابع فقهی بیشتر در مورد انسان به ویژه زنان به کار رفته و درباره مفهوم دقیق آن در موارد کاربردْ اقوال متعددی وجود دارد؛

۳.۱ - دیدگاه اول

نخست اینکه مقصود از بِکر زنی است که پرده بکارت او با آمیزش جنسی
[۱۱] بدائع الصنائع، ج۷، ص۳۴۸.
[۱۲] تذکرة الفقهاء، ج۲، ص۵۸۷.
یا آمیزش جنسی حلال زایل نشده باشد.
[۱۴] البحر الرائق، ج۳، ص۲۰۵.
[۱۵] حاشیة رد المحتار، ج۳، ص۶۹.
بر پایه این نظر، کسی که بکارت او به گونه‌ای دیگر زایل شده یا اصلا فاقد آن بوده بکر است.
[۱۶] البحر الرائق، ج۳، ص۲۰۵.


۳.۲ - دیدگاه دوم

بر طبق قولی دیگر بکر زنی است که دارای پرده بکارت باشد، برخلاف «ثیّب» که فاقد آن است، بنابراین کسی که بکارت او به هر سببی از میان رفته یا در اصل آفرینش خود آن را نداشته، باکره به شمار نمی‌رود.
[۱۹] مبانی العروه، ج۲، ص۲۷۰.


۳.۳ - دیدگاه سوم

به موجب رایی دیگر، بکر کسی است که ازدواج نکرده باشد، بنابراین، هر مرد و زنی که ازدواج کرده باشند، بکر به شمار نمی‌روند، هرچند مباشرت نکرده باشند، برعکس، کسانی که ازدواج نکرده‌اند، باکره‌اند، هرچند به سبب آمیزش حرام یا به سببی دیگر بکارت خود را از دست داده باشند.

۳.۴ - دیدگاه چهارم

بر اساس نظری دیگر، باکره زنی است که با وی آمیزشی صورت نگرفته باشد.
[۲۲] مبانی العروه، ج۲، ص۲۷۰-۲۷۱.
برخی از فقهای معاصر با استناد به معنای لغوی و عرفی بکارت و استدلال به برخی آیات و روایات نظریه صحیح و معنای اصلی بکارت را همین قول دانسته اند،
[۲۳] مبانی العروه، ج۲، ص۲۷۰-۲۷۱.
بنابراین کسی که بکارت او به گونه‌ای جز مباشرت زایل گردد یا در اصل خلقت بکارتی نداشته باشد باکره به شمار می‌رود. بسیاری از فقها نیز همین معنا را مفهوم اصلی بکر دانسته و موارد دیگر را با توجه به تشابه در حکم بدان ملحق کرده‌اند.
[۲۵] العروة الوثقی، ج۲، ص۷۰۰.



کاربرد دیگر بکر که در برخی روایات
[۲۷] نورالثقلین، ج۱، ص۴۵۶.
و متون فقهی
[۳۰] کنزالعرفان، ج۲، ص۳۳۹-۳۴۰.
به آن اشاره شده در مقابل محصن و در باب زنا مطرح است. طبق این کاربرد بکر به معنای مرد و زن بالغ و آزاده‌ای است که امکان آمیزش را از راه ازدواج صحیح ندارند و محصن کسی است که چنین امکانی را دارد.


در قرآن با واژه‌ها و تعبیرهای گوناگون به بکارت اشاره شده است؛ از جمله واژه «بکر» و مشتقات آن که ۱۲ بار آمده و در دو مورد می‌توان معنای فقهی آن را مراد دانست. در برخی آیات نیز این مفهوم با تعابیری دیگر بیان شده؛ مانند «لَم یَطمِثهُنّ» و «لَم یَمسَسنی بشر».
[۳۸] التبیان، ج۲، ص۴۶۴.
[۳۹] تفسیر قرطبی، ج۴، ص۵۹.



احکام القرآن، جصاص؛ الام؛ الانتصار؛ بحارالانوار؛ البحر الرائق شرح کنزالدقائق؛ بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع؛ التبیان فی تفسیر القرآن؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم؛ تذکرة الفقهاء؛ تفسیر العیاشی؛ التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعة و المنهج؛ تفسیر نمونه؛ تفسیر نورالثقلین؛ جامع البیان عن تاویل آی القرآن؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام؛ حاشیة رد المحتار علی الدرالمختار؛ الدرالمنثور فی التفسیر بالماثور؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم؛ صحیح مسلم با شرح سنوسی؛ العروة الوثقی؛ الفقه الاسلامی و ادلته؛ فقه القرآن؛ القاموس الفقهی لغة و اصطلاحاً؛ القاموس المحیط؛ کتاب السرائر؛ کنزالعرفان فی فقه القرآن؛ لسان العرب؛ لغت نامه؛ مبانی العروة الوثقی؛ المبسوط؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ مختلف الشیعة فی احکام الشریعه؛ مستمسک العروة الوثقی؛ مسند احمد بن حنبل؛ معجم مقاییس اللغه؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ ینابیع الموده.


۱. لسان العرب، ج۱، ص۴۷۱.
۲. قاموس المحیط، ج۱، ص۵۰۵.
۳. لغت نامه، ج۳، ص۴۲۶۴، «بکر».
۴. مقاییس اللغه، ج۱، ص۲۸۷.    
۵. التحقیق، ج۱، ص۳۲۰، «بکر».
۶. بقره/سوره۲، آیه۶۸.    
۷. تحریم/سوره۶۶، آیه۶۶.    
۸. مریم/سوره۱۹، آیه۱۱.    
۹. احزاب/سوره۳۳، آیه۴۲.    
۱۰. التحقیق، ج۱، ص۳۲۰، «بکر».
۱۱. بدائع الصنائع، ج۷، ص۳۴۸.
۱۲. تذکرة الفقهاء، ج۲، ص۵۸۷.
۱۳. جواهرالکلام، ج۲۹، ص۲۰۵.    
۱۴. البحر الرائق، ج۳، ص۲۰۵.
۱۵. حاشیة رد المحتار، ج۳، ص۶۹.
۱۶. البحر الرائق، ج۳، ص۲۰۵.
۱۷. جواهر الکلام، ج۲۹، ص۲۰۵.    
۱۸. جواهر الکلام، ج۲۹، ص۲۰۵.    
۱۹. مبانی العروه، ج۲، ص۲۷۰.
۲۰. مستمسک العروه، ج۱۴، ص۴۵۰-۴۵۱.    
۲۱. القاموس الفقهی، ص۴۱.    
۲۲. مبانی العروه، ج۲، ص۲۷۰-۲۷۱.
۲۳. مبانی العروه، ج۲، ص۲۷۰-۲۷۱.
۲۴. جواهرالکلام، ج۲۹، ص۱۸۶.    
۲۵. العروة الوثقی، ج۲، ص۷۰۰.
۲۶. تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۲۷.    
۲۷. نورالثقلین، ج۱، ص۴۵۶.
۲۸. فقه القرآن، ج۲، ص۳۶۷.    
۲۹. فقه القرآن، ج۲، ص۳۶۹.    
۳۰. کنزالعرفان، ج۲، ص۳۳۹-۳۴۰.
۳۱. القاموس الفقهی، ص۴۱.    
۳۲. واقعه/سوره۵۶، آیه۵۶.    
۳۳. تحریم/سوره۶۶، آیه۵.    
۳۴. رحمن/سوره۵۵، آیه۵۶.    
۳۵. رحمن/سوره۵۵، آیه۷۴.    
۳۶. آل عمران/سوره۳، آیه۴۷.    
۳۷. مریم/سوره۱۹، آیه۲۰.    
۳۸. التبیان، ج۲، ص۴۶۴.
۳۹. تفسیر قرطبی، ج۴، ص۵۹.



دائرةالمعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله«بکارت(قرآن)»    



جعبه ابزار