بیتالحرام
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بیت الحرام،
کعبه یا خانه
خدا در
شهر مکه است.
واژه بیت همراه با الف و لام
عهد به سبب کاربرد زیاد کلمه، نام خاص کعبه شده است.
پیش از
اسلام ، این واژه در سخنِ
مردم به همین معنی به کار میرفته، از جمله در گفته مشهور
عبدالمطلّب خطاب به
ابرهه آمده است:
اِنّی اَنَا رَبُّ الاء بِلِ و اِنَّ لِلْبَیْتِ رَبّاً سَیَمْنَعُهُ .
نیز در معلّقه معروف
زهیربن ابی سَلمی بدان سوگند یاد شده است.
(نمونههایی دیگر از کاربرد «البیت»، «ربّالبیت» و «بیت اللّه»)
این واژه در نخستین
آیات مکّی قرآن به صورت «ه'ذَا البَیْتِ»
و در آیات مدنی شش بار به صورت «البیت»
و دوبار با وصفِ العَتِیق
و در آخرین
آیات مدنی دوبار با وصفِ الحَرام آمده است.
مراد ازتمامی این صورتها، و نیز منظور از «بَیْتِکَ المُحَرَّم»
و «بَیْتی»
خانه کعبه است که آن را پیش و پس از اسلام
بیت اللّه نیز خوانده اند.
برخی منظور از «
البَیت المَعمور »
را نیز خانه کعبه دانسته اند.
بنابر آیات قرآن،
ابراهیم و فرزندش
اسماعیل علیهماالسلام این خانه را در مکان فعلی ساخته اند.
این نخستین خانه ای است که برای مردمان بنا نهاده شده،
و خداوند آن را مکان امن، محلّ اجتماع مردمان و مایه قوام ایشان قرار داده است.
بر مردمان توانا و توانگر فرض است که آن را
زیارت و برگردِ آن
طواف کنند.
بیت الحرام، پیش از
اسلام و مقارن آن، در میان
مشرکان از احترام بسیاری برخوردار بوده است و ایشان نیز آن را خانه خدا میدانستهاند و در
حرم مکه مجرمان را تعقیب و
قصاص نمیکرده اند.
امن بودن بیت الحرام و ایمنی افرادی که وارد بیت الحرام میشوند.
موضوع بحث فقیهان و مفسران بوده است.
آنچنان که در سخن
امام صادق علیهالسلام خطاب به
ابوحنیفه آمده است، این ایمنی تکوینی نیست؛ چرا که بسیاری در این مکان از کشته شدن در امان نمانده اند،
اما همواره درباره امنیت حیوانات و پرندگان در آنجا سخنان اغراق آمیز گفته اند.
درباره ایمنی تشریعی نیز فتوای فقیهان
امامیه و
ابوحنیفه ـ به عکس
شافعی ـ آن است که در محدوده
حرم ،
احکام حدّ و
تعزیر و
قصاص نفس جاری نمیشود، بلکه بر مجرم سخت میگیرند تا از آنجا خارج شود.
با ردّ فتوای ابوحنیفه این حکم را به دلیل جمله
جَعَلْنا البَیتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَاَمْناً منحصر به داخل بیت الحرام میداند، اما
با ذکر شواهدی، مراد از «البیت» در این آیه را تمامی حرم مکه میداند.
درباره وجه توصیفِ کعبه به «البیت الحرام» آمده است که ورود مشرکان به آنجا و پاره ای اعمال در آنجا که در دیگر مکانها جایز است، حرام میباشد.
صید حیوانات و قطع درختانش نیز حرام است و
شرافت و
حرمت بسیار دارد.
از میان این نظریات، نظر اخیر مقبولتر و مشهورتر است.
درباره «
البیت العتیق » نیز گفته اند: خانه ای قدیمی است که از
طوفان نوح در امان مانده است، از سیطره جبّاران خارج است، هیچکس مالک آن نیست، هیچ مخلوقی مدعی آن نیست، در
عام الفیل از
تجاوز حبشیان در امان مانده است و خانه ای شریف و اصیل است.
با این همه، اغلب مفسران معاصر همچون
طباطبائی ،
مغنیه،
مراغی،
قاسمی،
و
حجازی،
(ذیل حج:۲۲، ۳۳) تعبیر «البیت العتیق» را به معنای خانه
قدیم دانسته و گفته های دیگر را موجّه یا اساساً قابل ذکر ندانسته اند.
(۱) قرآن.
(۲) ابن اسحاق، سیرة ابن اسحاق، چاپ محمد حمیدالله، قونیه ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
(۳) ابن جوزی، زادالمسیرفی علوم التفسیر، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
(۴) ابن درید، کتاب جمهرة اللغة، چاپ رمزی منیر بعلبکی، بیروت ۱۹۸۷.
(۵) ابن فارس، مجمل اللغة، چاپ هادی حسن حمودی، کویت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
(۶) ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، چاپ عبدالسلام محمدهارون، قم ۱۴۰۴.
(۷) ابن هشام، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت.
(۸) احمدبن محمد اسدی مکی، اخبارالکرام بأخبار المسجدالحرام، چاپ حافظ غلام مصطفی، بنارس ۱۳۹۶/۱۹۷۶.
(۹) محمد محمود حجازی، التفسیرالواضح، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
(۱۰) محمودبن عمر زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، بیروت (بی تا)، چاپ افست قم (بی تا).
(۱۱) محمدبن حسین شریف رضی، حقائق التأویل فی متشابه التنزیل، چاپ محمدرضا آل کاشف الغطاء، بیروت (بی تا)، چاپ افست قم (بی تا).
(۱۲) محمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیرالقرآن، بیروت ۱۳۹۰ـ۱۳۹۴/ ۱۹۷۱ـ۱۹۷۴.
(۱۳) احمدبن علی طبرسی، الاحتجاج، چاپ محمدباقر موسوی خرسان، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۱۴) فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، چاپ هاشم رسولی محلاتی و فضل الله یزدی طباطبائی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
(۱۵) احمد طلعت، شرح دیوان زهیربن ابی سلمی، بیروت ۱۹۷۰.
(۱۶) محمدبن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، چاپ احمد حبیب قصیرعاملی، بیروت (بی تا).
(۱۷) مقدادبن عبدالله فاضل مقداد، کنزالعرفان فی فقه القرآن، چاپ محمد باقر بهبودی، چاپ افست تهران ۱۳۸۴ـ ۱۳۸۵.
(۱۸) محمدبن عمر فخررازی، التفسیرالکبیر، قاهره (بی تا)، چاپ افست تهران (بی تا).
(۱۹) جمال الدین قاسمی، تفسیرالقاسمی، المسمی محاسن التأویل، چاپ محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت ۱۳۹۸/۱۹۷۸.
(۲۰) محمدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، قاهره ۱۳۸۷/ ۱۹۶۷، چاپ افست تهران ۱۳۶۴ ش.
(۲۱) احمدمصطفی مراغی، تفسیرالمراغی، بیروت (تاریخ مقدمه ۱۳۶۵).
(۲۲) محمدجواد مغنیه، التفسیرالکاشف، بیروت ۱۹۸۰ـ۱۹۸۱.
(۲۳) هودبن مُحکَّم هُوّاری، تفسیر کتاب الله العزیز، چاپ بالحاج بن سعید شریفی، بیروت ۱۹۹۰.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بیتالحرام»، شماره۲۳۶۹.