• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تبت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تبت از اصطلاحات قرآنی به معنای خسران و زیان است.



راغب زیان مستمرّ، مجمع البیان زیان مؤدّی بر فساد، قاموس نقص و زیان مطلق گفته است‌. «وَ ما کَیْدُ فِرْعَوْنَ اِلَّا فِی- تَبابٍ‌؛ حیله فرعون نیست مگر در زیان‌». «وَ ما زادُوهُمْ غَیْرَ تَتْبِیبٍ‌؛ به آنها جز خسران نیافزودند».


«تَبَّتْ‌ یَدا اَبِی لَهَبٍ وَ تَبَ‌. ما اَغْنی‌ عَنْهُ مالُهُ وَ ما کَسَبَ. سَیَصْلی‌ ناراً ذاتَ لَهَبٍ. وَ امْرَاَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ فِی جِیدِها حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ» غرض از نقل کامل این سوره مبارکه آنست که بعضی معنای سوره را درک نکرده و گفته‌اند: قرآن در این سوره ناسزا گفته و این از ساحت کتاب آسمانی به دور است‌ و ناسزا گفتن دلیل بی‌منطقی است و گرنه احتیاجی به ناسزاگوئی نیست مخصوصا که زن ابولهب نیز بزشتی یاد شده است (خلاصه شبهه‌ای که گفته‌اند و یا می‌شود گفت).
ابتدا به مفردات سوره رسیدگی می‌کنیم: «تَبَّتْ» فعل ماضی مؤنّث و «یَدا اَبِی لَهَبٍ» فاعل آنست‌ «تَبَّ» فعل ماضی و فاعلش ضمیر مستتر به ابی‌لهب بر می‌گردد یعنی: دو دست ابالهب و خود او به زیان و خسران افتاد. ابولهب عموی حضرت رسول (صلّی‌اللّه‌علیه‌و‌آله) است، این کنیه را قرآن جعل نکرده بلکه به او در اثر زیبائی و خوش منظری و گونه‌های سرخش، ابالهب می‌گفتند و آن نام در میان مردم تعریف او بود و قرآن مجید همان را آورده است.
«وَ امْرَاَتُهُ» عطف است به فاعل‌ «سَیَصْلی‌» یعنی: «سیصلی ابو لهب و امرءته النار» زن ابولهب بنام امّ جمیل خواهر ابوسفیان، زنی فتنه‌انگیز و سخن چین و دو بهم زن بود نقل شده خارها را می‌آورد و زیر پای حضرت رسول (صلّی‌اللّه‌علیه‌و‌آله) می‌ریخت جمله‌ «حَمَّالَةَ الْحَطَبِ فِی جِیدِها حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ» حال است از «وَ امْرَاَتُهُ» یعنی: زنش داخل آتش می‌شود در حالی که هیمه حمل می‌کند و در گردنش ریسمانی است از لیف خرما. مراد از این دو جمله حالیّه خواه سخن‌چینی باشد و یا آوردن خار و ریختن به راه آن حضرت (احتمال دوّم موافق آیه است) آنست که: جهنّم رفتن این زن عمل دنیائی او را حکایت می‌کند در حالی که در دنیا بود در همان حال به آتش داخل می‌شود. با این طریق، سوره مبارکه و مطالب آن کاملا طبیعی است.
بعضی‌ها «تَبَّتْ‌ یَدا اَبِی لَهَبٍ وَ تَبَ‌» را نفرین دانسته و در ترجمه‌ گفته‌اند: بریده باد دست‌های ابولهب و نابود باد او.
اوّلا تبّ و تباب چنانکه گفتیم بمعنای خسران است ثانیا: آیه خبر است و نفرین نیست چنان که گفته شد و احتیاجی به نفرین گرفتن نداریم.


اگر گویند: چرا ابولهب و زنش طوری بخصوص آمده است که قابل تطبیق بعموم نیست حال آنکه سلیقه قرآن اعمّ گفتن مطالب است و جز در موارد ضروری تصریح به شخص نکرده است آیا ممکن نبود که او و زنش مانند دیگران بعدا ایمان بیاورند.
گوئیم: اگر سوره مبارکه بعد از هلاکت او و زنش نازل شده باشد در این صورت هیچ اشکالی نیست زیرا پس از مرگ و حتمیّت جهنّمی بودن، حال آنها بیان شده است مثل فرعون و‌ هامان و قارون و غیره، و اگر در حال حیات آن دو نازل شده باشد باید گفت که چون در علم خدا ایمان نیاوردن آنها حتمی بود لذا در حال زنده بودن به حسابشان رسیده است، می‌شود گفت: مفسران اجماع دارند بر نزول سوره در حال حیات آن دو و «سَیَصْلی‌» را نیز شاهد می‌آورند که از آینده خبر می‌دهد و اگر آن وقت ابولهب و زنش مرده بودند لازم بود با صیغه ماضی گفته شود و نیز روایاتی وارد شده که می‌فهماند نزول سوره در حال حیات آنها بوده است‌ ولی می‌شود گفت: سوره مبارکه بعد از هلاکت آن دو نازل شده است.
«سَیَصْلی‌» خبر از عذاب آخرت است نه برزخ و دوران مرگ در این زمینه فقط یک روایت در برهان از جابر بن یزید از امام باقر (علیه‌السّلام) و یک روایت در صافی از قرب الاسناد از امام کاظم (علیه‌السّلام) نقل شده است حال روایت برهان که در سندش عمرو بن شمر هست روشن است و در روایت قرب الاسناد نیز تحقیق لازم است و آنچه از ابن عباس و غیره نقل شده موضوعیّت ندارد.


۱. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۷۲.    
۲. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱۰، ص۸۵۱.    
۳. فیروزآبادی، مجدالدین، قاموس المحیط، ج۱، ص۳۸.    
۴. غافر/سوره۴۰، آیه۳۷.    
۵. هود/سوره۱۱، آیه۱۰۱.    
۶. مسد/سوره۱۱۱، آیه۱- ۶.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «تبت»، ج۱، ص۲۶۲.    






جعبه ابزار