• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تخلص (علم بدیع)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تَخَلُّص، به دو مفهوم در ادب فارسی به کار رفته است: ۱. از صنایع معنوی در دانش بدیع؛ ۲. نام مستعار یا لقب شعری شاعر که در برخی از انواع شعر به ویژه در مقطع غزل ذکر می‌شود.



تخلص در لغت به معنای رهایی یافتن آمده است.
[۱] آنندراج، محمد پادشاه، ذیل واژه کاشفی، ج۱، ص۱۳۴، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۶ش.
این صفت در شمار یکی از ۵ رکن کتابت و هر اثر مهم بلاغی است (۴ رکن دیگر عبارت‌اند از: ۱. دلالت مطلع و مقطع بر هدف و مقصد نوشته؛ ۲. به کار بردن جمله‌های دعایی در خور شأن و مقام مخاطب؛ ۳. به کارگیری زبان شایسته و زیبا؛ ۴. درج مفاهیم قرآنی و اخبار و احادیث در نوشته
[۲] ابن ‌اثیر، نصرالله، المثل السائر، ج۳، ص۱۲۱-۱۲۴، به کوشش احمد حوفی و بدوی طبانه، قاهره، ۱۳۷۹-۱۳۸۱ق.
و نیز از ارکان مهم قصیده به شمار می‌آید.
[۳] مؤتمن، زین‌العابدین، تحول شعر فارسی، ج۱، ص۱۷، تهران، ۱۳۳۹ش.
[۴] همایی، جلال‌الدین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، ج۱، ص۹۹، تهران، ۱۳۶۳ش.

با عنایت به گستردگی حوزۀ کاربرد این صنعت در دو بخش بررسی می‌شود:

۱.۱ - تخلص به مفهوم عام

انتقال یافتن از معنایی به معنای دیگر و یا گریز از مقدمه (آغاز گفتار) به مقصود نهایی بدان سان که مناسبت مقدمه و مقصود از یک سو و انسجام و پیوستگی مطالب از جهت محتوا و سبک از سوی دیگر رعایت گردد، و در نتیجه مخاطب به خواندن یا شنیدن ادامۀ سخن ترغیب شود. از این نظر تخلص در هر نوع کلام منظوم و منثور، اعم از مکتوب یا غیر مکتوب نقشی بنیادی دارد
[۵] همایی، جلال‌الدین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، ج۱، ص۹۸، تهران، ۱۳۶۳ش.
[۶] همایی، جلال‌الدین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، ج۲، ص۳۲۱، تهران، ۱۳۶۳ش.
[۷] ابن ‌اثیر، نصرالله، المثل السائر، ج۳، ص۱۲۱، به کوشش احمد حوفی و بدوی طبانه، قاهره، ۱۳۷۹-۱۳۸۱ق.
[۸] ابن ‌اثیر، نصرالله، المثل السائر، ج۳، ص۱۳۲، به کوشش احمد حوفی و بدوی طبانه، قاهره، ۱۳۷۹-۱۳۸۱ق.
[۹] ابن ‌اثیر، نصرالله، الجامع الکبیر، ص۱۸۱، به کوشش مصطفى جواد و جمیل سعید، بغداد، ۱۳۷۵ق/۱۹۵۶م.
[۱۰] ابن ‌معتز، عبدالله، البدیع، ج۱، ص۶۰، به کوشش کراچکوفسکی، بغداد، ۱۳۹۹ق/ ۱۹۷۹م.
[۱۱] خطیب قزوینی، الایضاح‌، ج۱، ص۴۴۲-۴۴۴، بیروت، ۱۹۸۵م.
[۱۲] تفتازانی مسعود، شرح المختصر، ج۱، ص۲۴۷، به کوشش عبدالمتعال صعیدی، قم، کتبی.
[۱۳] مازندرانی محمدهادی، انوار البلاغه، ج۱، ص۳۹۳، به کوشش محمدعلی غلامی‌نژاد، تهران، ۱۳۷۶ش.
برای نمونه گریز زدن روضه‌خوانان به واقعۀ کربلا از جمله مصادیق تخلص در معنی عام آن محسوب می‌شود.
[۱۴] دهخدا، علی اکبر، لغت‌نامۀ دهخدا، ذیل گریز و گریز زدن، ص۲.

تخلص را در ادب فارسی و ادبیات عرب از دیرباز به نام‌های دیگری چون گریز، گریز زدن،
[۱۵] رامپوری، غیاث‌الدین محمد، ذیل واژه، ج۱، ص۲، غیاث‌اللغات، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۷- ۱۳۸۸ش.
[۱۶] مؤتمن، زین‌العابدین، تحول شعر فارسی، ج۱، ص۱۵، تهران، ۱۳۳۹ش.
[۱۷] هدایت رضا قلی، مدارج البلاغه، ج۱، ص۱۲۶، شیراز، ۱۳۵۵ش.
گریزگاه،
[۱۸] مازندرانی، محمدهادی، انوار البلاغه، ج۱، ص۳۹۳، به کوشش محمدعلی غلامی‌نژاد، تهران، ۱۳۷۶ش.
[۱۹] شمیسا، سیروس، نگاهی تازه به بدیع، ج۱، ص۹۳، تهران، ۱۳۶۸ش.
خروج،
[۲۰] ابن ‌رشیق، حسن، العمدة، ج۱، ص۲۳۴، به کوشش محمد محیی‌الدین عبدالحمید، بیروت، ۱۹۷۲م.
[۲۱] ابن ‌رشیق، حسن، العمدة، ج۱، ص۲۳۶، به کوشش محمد محیی‌الدین عبدالحمید، بیروت، ۱۹۷۲م.
[۲۲] اسامة بن منقذ، البدیع فی نقد…، ج۱، ص۴۰۳، ص۲۸۸، اسامة بن منقذ، البدیع فی نقد الشعر، به کوشش احمد احمد بدوی و دیگران، قاهره، ۱۳۸۰ق.
مخلص یا مخالص
[۲۳] طیبی، حسین، التبیان فی البیان، ج۱، ص۳۸۲، به کوشش توفیق فیل و عبداللطیف لطف‌الله، کویت، ۱۹۶۸م.
[۲۴] مدنی، علی‌خان، انوارالربیع، ج۱، ص۲۴۱-۲۴۲، به کوشش شاکر هادی شکر، کربلا، ۱۳۸۹ق/ ۱۹۶۹م.
و حسن تخلص را حسن الخروج،
[۲۵] ابن ‌معتز، عبدالله، البدیع، ج۱، ص۶۰، به کوشش کراچکوفسکی، بغداد، ۱۳۹۹ق/ ۱۹۷۹م.
[۲۶] همایی، جلال‌الدین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، ج۱، ص۱۰۰، تهران، ۱۳۶۳ش.
حسن مخلص،
[۲۷] همایی، جلال‌الدین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، ج۱، ص۱۰۰، تهران، ۱۳۶۳ش.
حسن المخالص
[۲۸] رادویانی، محمد، ترجمان البلاغة‌، ج۱، ص۵۷، به کوشش احمد آتش، تهران، ۱۳۶۲ش.
و براعة التخلص
[۲۹] ابن‌ ابی ‌اصبع، بدیع القرآن، ج۱، ص۱۶۷، به کوشش حفنی محمد شرف، قاهره، دارنهضة.
نامیده‌اند (ابن‌رشیق، که «توسل» را مترادف تخلص و خروج آورده است
[۳۰] ابن ‌رشیق، حسن، العمدة، ج۱، ص۲۳۶، به کوشش محمد محیی‌الدین عبدالحمید، بیروت، ۱۹۷۲م.
نیز قول مؤلف حقایق الحدائق، که اظهار می‌کند حسن تخلص را «بیت القصیده» می‌گویند.)
[۳۱] رامی تبریزی، حسن، حقایق الحدائق، ص۱۴، به کوشش محمد کاظم امام، تهران، ۱۳۴۱ش.

علمای بلاغت به ظرافت، حساسیت و اهمیت این نوع کلام و لزوم دقت و خلاقیت مؤلف در به کارگیری این صفت اشاره کرده‌اند
[۳۲] ابن ‌اثیر، نصرالله، المثل السائر، ج۳، ص۱۲۱، به کوشش احمد حوفی و بدوی طبانه، قاهره، ۱۳۷۹-۱۳۸۱ق.
[۳۳] ابن ‌اثیر، نصرالله، الجامع الکبیر، ص۱۸۱، به کوشش مصطفى جواد و جمیل سعید، بغداد، ۱۳۷۵ق/۱۹۵۶م.
[۳۴] تفتازانی، مسعود، المطول، ص۴۷۹، قم، داوری.
[۳۵] همایی، جلال‌الدین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، ج۱، ص۹۹، تهران، ۱۳۶۳ش.
ابن‌اثیر اعتقاد برخی از علما را مبنی بر این‌که کتاب خدا پیراسته از هر گونه تخلص و اقتضاب است، رد می‌کند و به نمونه‌های بسیاری در قرآن اشاره می‌کند که به صنعت حسن تخلص آراسته است.
[۳۶] ابن ‌اثیر، نصرالله، المثل السائر، ج۳، ص۱۲۸-۱۳۲، به کوشش احمد حوفی و بدوی طبانه، قاهره، ۱۳۷۹-۱۳۸۱ق.
[۳۷] ابن ‌اثیر، نصرالله، الجامع الکبیر، ج۱، ص۱۸۲-۱۸۴، به کوشش مصطفی جواد و جمیل سعید، بغداد، ۱۳۷۵ق/۱۹۵۶م.
ابن‌اثیر و به تأیید او علمای بدیع همچنین به کاربرد فصل الخطاب (اما بعد) در قرآن اشاره می‌کنند و آن‌را گونه‌ای اقتضاب (ه‌ م، ذیل) می‌دانند که شبیه به تخلص، اما لطیف‌تر و زیباتر از آن است و به همین ترتیب به نمونه‌هایی از فصل اشاره دارند که از ظرافت بیشتری نسبت به وصل برخوردار است.
[۳۸] ابن ‌اثیر، نصرالله، المثل السائر، ج۳، ص۱۳۹-۱۴۰، به کوشش احمد حوفی و بدوی طبانه، قاهره، ۱۳۷۹-۱۳۸۱ق.
[۳۹] ابن ‌اثیر، نصرالله، الجامع الکبیر، ج۱، ص۱۸۶-۱۸۷، به کوشش مصطفی جواد و جمیل سعید، بغداد، ۱۳۷۵ق/۱۹۵۶م.
[۴۰] خطیب قزوینی، الایضاح‌، ج۱، ص۴۴۴، بیروت، ۱۹۸۵م.
[۴۱] ابن‌ ابی ‌اصبع، بدیع القرآن، ج۱، ص۱۶۸، به کوشش حفنی محمد شرف، قاهره، دارنهضة.
[۴۲] تهانوی، محمداعلی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۴۳۲-۴۳۳، به کوشش محمد وجیه و دیگران، کلکته، ۱۸۶۲م.


۱.۲ - تخلص به مفهوم خاص

گریز زدن و انتقال یافتن از پیش درآمد قصیده نظیر تشبیب، تغزل، نسیب، مفاخره، شکایت، وصف و موضوعات دیگر به مدح، تهنیت، تعزیت و مقاصد دیگر با رعایت اصول زیبایی‌شناسی و موازین ادبی است و شاعر در گریز شاعرانۀ خود به مناسبتی نغز و دل‌نشین، روانی الفاظ و غنای معنا نظر دارد و تلاش می‌کند که پیوند مطالب پیش و پس از تخلص به لطیف‌ترین، هنری ‌ترین و ابتکاری‌ترین شکل ممکن صورت پذیرد.
[۴۳] کاشفی، حسین، بدایع الافکار فی صنایع الاشعار، ج۱، ص۱۳۴، به کوشش جلال‌الدین کزازی، تهران، ۱۳۶۹ش.
[۴۴] معزی، نجفقلی، دُرۀ نجفی، ج۱، ص۱۹۶، به کوشش حسین آهی، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۴۵] رشید، وطواط، حدایق السحر، ج۱، ص۳۱، به کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۰۸ش.
[۴۶] تاج‌الحلاوی، علی، دقایق الشعر، ج۱، ص۸۲، به کوشش محمدکاظم امام، تهران، ۱۳۴۱ش.
[۴۷] رامی تبریزی، حسن، حقایق الحدائق، ج۱، ص۴۰، به کوشش محمد کاظم امام، تهران، ۱۳۴۱ش.
[۴۸] مؤتمن، زین‌العابدین، تحول شعر فارسی، ج۱، ص۱۵-۱۷، تهران، ۱۳۳۹ش.

به کارگیری تخلص در قصاید رواج بیشتری نسبت به دیگر انواع شعر دارد و در واقع تخلص از ارکان مهم قصیده و محل هنرنمایی شاعر است، چنان‌که از گریز استادانه و هماهنگ با معیارهای زیبایی شناسانه به «حسن تخلص» تعبیر می‌شود.
[۴۹] همایی، جلال‌الدین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، ج۱، ص۹۹، تهران، ۱۳۶۳ش.
[۵۰] همایی، جلال‌الدین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، ج۱، ص۱۲۶، تهران، ۱۳۶۳ش.
[۵۱] همایی، جلال‌الدین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، ج۲، ص۳۲۱، تهران، ۱۳۶۳ش.

از سدۀ ۷ق و مقارن با تکامل و رواج غزل‌سرایی و ضعف و افول قصیده‌سرایی،
[۵۲] صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۱، ص۳۱۸-۳۲۱، تهران، ۱۳۶۳ش.
شاعران گاهی صنعت حسن تخلص را در ابیات پایانی غزل به کار برده‌اند.
[۵۳] همایی، جلال‌الدین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، ج۱، ص۱۰۱، تهران، ۱۳۶۳ش.
[۵۴] همایی، جلال‌الدین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، ج۱، ص۱۲۶، تهران، ۱۳۶۳ش.
[۵۵] فاطمی، حسین، نگاهی به حسن تخلص و تخلص مولانا، ج۱، ص۵۰۲، به نقل از فروغی، یادنامۀ زنده یاد دکتر علی شریعتی، مشهد، ۱۳۷۸ش، س ۳۲، شم‌ ۳ و ۴.
شاید به دلیل همین تحولات و نیز کاربرد تخلص به مفهوم لقب شعری در آخرین بیت غزل در همین دوران، حسن تخلص با صنعت حسن مقطع درآمیخت، به طوری که در عصر رضا قلی هدایت، تخلص به مقاطع غزلیات اطلاق شد.
[۵۶] شریف، عبدالقهار، عروض همایون، ج۱، ص۱۱۸، به کوشش محمد حسن ادیب هروی، تهران، ۱۳۳۷ش.
[۵۷] هدایت، رضا قلی، مدارج البلاغه، ج۱، ص۱۲۶، شیراز، ۱۳۵۵ش.
[۵۸] مؤتمن، زین‌العابدین، تحول شعر فارسی، ج۱، ص۵۷، تهران، ۱۳۳۹ش.
[۵۹] مؤتمن، زین‌العابدین، تحول شعر فارسی، ج۱، ص۶۱-۶۲، تهران، ۱۳۳۹ش.

در دورۀ معاصر نیز این ادعا که تخلص به معنای لقب شعری در غزل فارسی در حقیقت همان ویژگی‌ها و کارکرد حسن تخلص قصاید را دارد،
[۶۰] فاطمی، حسین، نگاهی به حسن تخلص و تخلص مولانا، ج۱، ص۵۰۶، یادنامۀ زنده یاد دکتر علی شریعتی، مشهد، ۱۳۷۸ش، س ۳۲، شم‌ ۳ و ۴.
قابل بررسی است؛ به ویژه با عنایت به این موضوع که تخلص به هر دو معنا که پیش‌تر در قصیده معمول بود، از سدۀ ۷ ق در غزل رواج می‌یابد. موارد دیگری چون تثبیت جایگاه تخلص (هر دو مفهوم) در پایان غزل و یا کارکرد تخلص از منظر سرقات ادبی، در هر دو حوزه وجود نوعی ارتباط میان دو معنای اصطلاحی تخلص را محتمل می‌سازد.
همایی با قید «ظاهراً» کاربرد حسن تخلص در غزل را به سعدی نسبت می‌دهد و او را پیشوای این سنت می‌شمارد. او معتقد است که سعدی برای رضایت سلاطین و حکام، این شیوه را ابداع کرد؛ حافظ نیز همین روش را برگزید و غزلیات آن‌ها سرمشق گویندگان بعد، به ویژه غزل‌سرایان عهد قاجار چون فروغی بسطامی، نشاط اصفهانی و وصال شیرازی شد.
[۶۱] همایی، جلال‌الدین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، ج۱، ص۱۲۶-۱۲۷، تهران، ۱۳۶۳ش.

در ادبیات عرب، شعرای جاهلی و مخضرم (کسانی که هر دو عصر جاهلیت و اسلام را درک کرده‌اند)، بیشتر شیوۀ اقتضاب را در اشعار به کار می‌بستند
[۶۲] ابن ‌رشیق، حسن، العمدة، ج۱، ص۲۳۹، به کوشش محمد محیی‌الدین عبدالحمید، بیروت، ۱۹۷۲م.
[۶۳] ابن‌ طباطبا، محمد، عیار الشعر، ج۱، ص۱۱۱-۱۱۳، به کوشش طه حاجری و محمد زغلول سلام، قاهره، ۱۹۵۶م.
در حالی‌که شعرای متأخر و نیز محدثان از زمان عباسیان با تصرف و نوآوری در شیوۀ متقدمان، اشعار خود را بیش‌تر به حسن تخلص می‌آراستند و کمتر به اقتضاب می‌پرداختند
[۶۴] ابن ‌اثیر، نصرالله، المثل السائر، ج۳، ص۱۲۱-۱۲۲، به کوشش احمد حوفی و بدوی طبانه، قاهره، ۱۳۷۹-۱۳۸۱ق.
[۶۵] ابن ‌اثیر نصرالله، الجامع الکبیر، ج۱، ص۱۸۱-۱۸۲، به کوشش مصطفی جواد و جمیل سعید، بغداد، ۱۳۷۵ق/۱۹۵۶م.
[۶۶] ابن ‌اثیر، نصرالله، الجامع الکبیر، ج۱، ص۱۸۶-۱۸۷، به کوشش مصطفی جواد و جمیل سعید، بغداد، ۱۳۷۵ق/۱۹۵۶م.
[۶۷] تفتازانی، مسعود، شرح المختصر، ج۱، ص۲۱۲، به کوشش عبدالمتعال صعیدی، قم، کتبی.
[۶۸] EI۲، ج۱۰، ص۱۲۳.
[۶۹] ابوزید، علی، البدیعیات، ج۱، ص۱۰۵-۱۰۷، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.

ثعالبی (د ۴۲۹ق/ ۱۰۳۸م) در یتیمة الدهر نمونه‌هایی از حسن تخلص سرودۀ قاضی ابوالحسن علی بن عبدالعزیز را آورده است.
[۷۰] ثعالبی، عبدالملک، یتیمة الدهر، ج۴، ص۱۵-۱۷، بـه کوشش محمد قمیحـه، بیـروت، ۱۴۰۳ق.

بدیع نویسان مواردی چون پرداختن به حسن تخلص در یک یا دو بیت،
[۷۱] ابن‌ ابی ‌اصبع، بدیع القرآن، ج۱، ص۱۶۷، به کوشش حفنی محمد شرف، قاهره، دارنهضة.
[۷۲] اسامة بن منقذ، البدیع فی البدیع، ج۱، ص۴۰۳، به کوشش عبدآ. علی مهنا، بیروت، ۱۴۰۷ق.
[۷۳] اسامة بن منقذ، البدیع فی نقد الشعر، ص۲۸۸، به کوشش احمد احمد بدوی و دیگران، قاهره، ۱۳۸۰ق.
[۷۴] مدنی، علی‌خان، انوارالربیع، ج۱، ص۲۴۰، به کوشش شاکر هادی شکر، کربلا، ۱۳۸۹ق/ ۱۹۶۹م.
[۷۵] آهنی، غلامحسین، معانی بیان، ج۱، ص۲۷۹، تهران، ۱۳۶۰ش.
گریز زدن از تغزل (غزل) به مدح
[۷۶] ابن حجه حموی علی، خزانة‌ الادب و غایة‌ الارب، ج۱، ص۱۴۹، قاهره، ۱۳۰۴ق.
[۷۷] مدنی، علی‌خان، انوارالربیع، ج۱، ص۲۴۰، به کوشش شاکر هادی شکر، کربلا، ۱۳۸۹ق/ ۱۹۶۹م.
[۷۸] همایی، جلال‌الدین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، ج۱، ص۹۹، تهران، ۱۳۶۳ش.
[۷۹] همایی، جلال‌الدین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، ج۱، ص۱۰۱، تهران، ۱۳۶۳ش.
و توجه کردن به شأن و جایگاه ممدوح را به دلیل درآمیختن تخلص با مدح
[۸۰] مؤتمن، زین‌العابدین، تحول شعر فارسی، ج۱، ص۱۷- ۱۸، تهران، ۱۳۳۹ش.
[۸۱] شمس‌قیس رازی، محمد، المعجم، ج۱، ص۳۰۰-۳۰۲، به کوشش محمد قزوینی و مدرس رضوی، تهران، ۱۳۱۴ش.
[۸۲] مازندرانی، محمدهادی، انوار البلاغه، ج۱، ص۳۹۳، به کوشش محمدعلی غلامی‌نژاد، تهران، ۱۳۷۶ش.
از معیارهای زیبایی شناسانۀ حسن تخلص ذکر کرده‌اند. ‌
در ترجمان البلاغه (تألیف: سدۀ ۵ق) سرودن «بیت مَـخلص» به صورتی «نیکوتر و قوی‌تر» از ابیات دیگر و یا دست کم در همان حد، لازم شمرده شده است؛ چرا که از نظر نویسنده حسن تخلص از ملاک‌های تمییز و تشخیص شعر «مزور» و «منحول» (= سرقت شده، عاریتی، اقتباسی یا دزدی)
[۸۳] همایی، جلال‌الدین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، ج۲، ص۱، ذیل سرقات ادبی، تهران، ۱۳۶۳ش.
از شعر «نامنحول» و «نامزور» به شمار می‌آید.
[۸۴] رادویانی، محمد، ترجمان البلاغة‌، ج۱، ص۵۷، به کوشش احمد آتش، تهران، ۱۳۶۲ش.

رشید وطواط (د ۵۷۳ق/۱۱۷۷م) معتقد است جایگاه تخلصات عنصری از جهت زیبایی در ادبیات فارسی با تخلصات متنبّی در میان شعرای تازی قابل مقایسه است.
[۸۵] رشید، وطواط، حدایق السحر، ج۱، ص۳۲، به کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۰۸ش.
[۸۶] هدایت، رضا قلی، مدارج البلاغه، ج۱، ص۱۲۶، شیراز، ۱۳۵۵ش.
شمس ‌قیس رازی در المعجم (تألیف: در اوایل سدۀ ۷ق) در ذیل «حسن مطلع و مقطع و لطف تخلص» از «تخلصات مستحسن» و «تخلصات زشت» یاد کرده، و برای هر یک شواهدی آورده است.
[۸۷] شمس‌قیس رازی، محمد، المعجم، ج۱، ص۳۰۲-۳۰۴، به کوشش محمد قزوینی و مدرس رضوی، تهران، ۱۳۱۴ش.
نکتۀ آخر این‌که افزون بر اقتضاب، استطراد (ه‌ م، ذیل) صنعتی است که علمای بدیع ضمن مبحث تخلص بدان پرداخته‌اند و از تفاوت یا شباهت آن با تخلص سخن گفته‌اند.
[۸۸] ابن ‌رشیق، حسن، العمدة، ج۱، ص۲۳۴، به کوشش محمد محیی‌الدین عبدالحمید، بیروت، ۱۹۷۲م.
[۸۹] ابن ‌رشیق، حسن، العمدة، ج۱، ص۲۳۶-۲۳۷، به کوشش محمد محیی‌الدین عبدالحمید، بیروت، ۱۹۷۲م.
[۹۰] ابن حجه حموی، علی، خزانة‌ الادب و غایة‌ الارب، ج۱، ص۱۴۹، قاهره، ۱۳۰۴ق.
[۹۱] مدنی، علی‌خان، انوارالربیع، ج۱، ص۲۴۰، به کوشش شاکر هادی شکر، کربلا، ۱۳۸۹ق/ ۱۹۶۹م.
[۹۲] تهانوی، محمداعلی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۴۳۲-۴۳۳، به کوشش محمد وجیه و دیگران، کلکته، ۱۸۶۲م.



تخلص به این معنا، نامی است جز نام اصلی، کنیه و لقب شاعر که بدان شهرت می‌یابد که آن‌ را در پایان شعر به ویژه در قصیده و غزل می‌آورد
[۹۳] کاشفی، حسین، بدایع الافکار فی صنایع الاشعار، ج۱، ص۱۳۴، به کوشش جلال‌الدین کزازی، تهران، ۱۳۶۹ش.
[۹۴] تهانوی، محمداعلی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۴۳۲-۴۳۳، به کوشش محمد وجیه و دیگران، کلکته، ۱۸۶۲م.
همچنین تخلص به بیتی اطلاق می‌شود که شاعر نام خود را در آن ذکر می‌کند (فرهنگ بزرگ...، ذیل تخلص و تخلص کردن). برخی از خاورشناسان از جمله ابرمن بر این گمان‌اند که تخلص از ویژگی‌های شعر پارسی پیش از اسلام بوده است
[۹۵] شفیعی کدکنی، محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، ج۱، ص۴۹-۵۰، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.
[۹۶] Rypka, J., Iranische Literaturgeschichte,P۱۱۰, Leipzig, ۱۹۵۹.
نمونه‌هایی چون وجود تخلص با بسامد بالا در بقایای شعر پیش از اسلام و ترانه‌های عامیانه و نیز وجود تخلص در کهن‌ترین نمونۀ شعر فارسی یا پهلوی فارسی شده، این ادعا را تا حدی تأیید می‌کند.
[۹۷] شفیعی کدکنی، محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، ج۱، ص۵۰، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.
می‌توان گفت در ادوار بعد، از سدۀ ۵ق و در عصر سنایی به تدریج مسئلۀ «ضرورت تخلص»، مطرح شد و تا عهد قاجار ادامه یافت،
[۹۸] شفیعی کدکنی، محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، ج۱، ص۵۳، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.
[۹۹] شفیعی کدکنی، محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، ج۱، ص۵۹، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.
[۱۰۰] شفیعی کدکنی، محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، ج۱، ص۶۲، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.
با وجود این‌که تخلص را از ویژگی‌های شعر فارسی دانسته‌اند، مصادیقی از این صنعت را در شعر زبان‌هایی که متأثر از زبان و ادبیات فارسی است مثل شعر ترکی و اردو می‌توان یافت
[۱۰۱] شفیعی کدکنی، محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، ج۱، ص۴۶، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.
[۱۰۲] لاهور، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۲م.
برای نمونه در ادبیات ترکی «مخلص» به نام شعری شاعر و «بیت مخلص»، به بیتی که تخلص در آن ذکر می‌شود، اطلاق می‌گردد. اصطلاحات «مخلصنامه»، «حسن تخلص» نیز در ارتباط با همین معنا به کار می‌رود
[۱۰۳] Pakalin, M Z, Osmanlı tarih deyimlerı ve terimleri sözlüğü, III, P۴۳۵, Istanbul, ۱۹۷۱-۱۹۷۲.
[۱۰۴] Pakalin, M Z, Osmanlı tarih deyimlerı ve terimleri sözlüğü, II, P۳۸۳, Istanbul, ۱۹۷۱-۱۹۷۲.
در ادبیات اردو نیز تخلص به هر دو معنا دیده می‌شود
[۱۰۵] لاهور، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۲م.
[۱۰۶] تفهیمی، ساجد‌الله، فرهنگ اصطلاحات علوم ادبی، ص۲، اسلام‌آباد، ۱۳۷۵ش.
بیشتر کسانی که با شعر فارسی سر و کار داشته‌اند، نیز به این موضوع اشاره کرده‌اند؛ برای نمونه محمدخلیل مرادی (د ۱۲۰۶ق) مؤلف سلک الدرر در شرح حال بسیاری از شعرای عرب زبان یا ترک زبان ــ که به پیروی از سنت شعرای ایرانی برای خود تخلص اختیار کرده‌اند ــ برگزیدن تخلص را از ویژگی‌های شعرای ایرانی و رومی (ترکی‌ عثمانی) می‌شمارد.
[۱۰۷] مرادی، محمدخلیل، سلک الدرر، ج۱، ص۴، بغداد، مکتبة المثنی.
[۱۰۸] مرادی، محمدخلیل، سلک الدرر، ج۲، ص۱۰۸، بغداد، مکتبة المثنی.
[۱۰۹] مرادی، محمدخلیل، سلک الدرر، ج۳، ص۱۵۰، بغداد، مکتبة المثنی.
[۱۱۰] شفیعی کدکنی، محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، ج۱، ص۴۷- ۴۹، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.
[۱۱۱] موریسن، جرج و دیگران، تاریخ ادبیات ایران از آغاز تا امروز، ج۱، ص۱۸، ترجمۀ یعقوب آژند، تهران، ۱۳۸۰ش.

در شعر عربی با وجود پیشینه و کاربرد فراوان تخلص به معنای صنعت بدیعی، نشانه‌های قاطع و روشنی از کاربرد تخلص به معنای لقب و نام شعری دیده نمی‌شود
[۱۱۲] موریسن، جرج و دیگران، تاریخ ادبیات ایران از آغاز تا امروز، ج۱، ص۵۷، ترجمۀ یعقوب آژند، تهران، ۱۳۸۰ش.
[۱۱۳] ثعالبی عبدالملک، یتیمة الدهر، ج۴، ص۴۷۸، بـه کوشش محمد قمیحـه، بیـروت، ۱۴۰۳ق.
[۱۱۴] قزوینی، محمد، یادداشت‌ها، ج۲، ص۴۴، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۳۳ق.

در شعر پارسی به جا مانده از دوران نخستین، اولین تخلص‌های آگاهانه به رودکی تعلق دارد.
[۱۱۵] رودکی، اشعار در محیط زندگی و احوال و اشعار سعید نفیسی، ج۱، ص۴۹۹، تهران، ۱۳۳۶ش.
پس از او در اشعار دقیقی، کسایی،
[۱۱۶] کسایی مروزی، اشعار در کسایی مروزی زندگی، اندیشه و شعر او، ج۱، ص۸۰، محمدامین ریاحی، تهران، ۱۳۶۷ش.
[۱۱۷] کسایی مروزی، اشعار در کسایی مروزی زندگی، اندیشه و شعر او، ج۱، ص۸۷، محمدامین ریاحی، تهران، ۱۳۶۷ش.
[۱۱۸] کسایی مروزی، اشعار در کسایی مروزی زندگی، اندیشه و شعر او، ج۱، ص۸۷، محمدامین ریاحی، تهران، ۱۳۶۷ش.
منوچهری
[۱۱۹] منوچهری دامغانی، دیوان، ج۱، ص۷۸، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۴۷ش.
[۱۲۰] منوچهری دامغانی، دیوان، ج۱، ص۱۲۰، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۴۷ش.
و بسیاری از شاعران سدۀ ۴ و آغاز سدۀ ۵ ق نمونه‌های تخلص را می‌توان دید
[۱۲۱] شفیعی کدکنی، محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، ج۱، ص۵۳، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.
[۱۲۲] Rypka, J., Iranische Literaturgeschichte,P۱۱۰, Leipzig, ۱۹۵۹.
کاربرد تخلص در غزل از سدۀ ۶ق به بعد رواج یافت، در حالی‌که پیش از آن بیش‌تر در قصاید معمول بود
[۱۲۳] Rypka, J., Iranische Literaturgeschichte,P۱۱۰, Leipzig, ۱۹۵۹.
[۱۲۴] لاهور، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۲م.
[۱۲۵] مؤتمن زین‌العابدین، تحول شعر فارسی، ج۱، ص۵۷- ۵۸، تهران، ۱۳۳۹ش.
[۱۲۶] شفیعی کدکنی، محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، ج۱، ص۴۷- ۴۹، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.

از آن‌جا که پیش از دورۀ مغول، غزل به تکامل نهایی نرسیده بود، در کاربرد تخلص شیوۀ ثابت و معینی معمول نبود و هر شاعر در این امر از ذوق و سلیقۀ شخصی خود پیروی می‌کرد؛ برای نمونه، تخلص‌های سنایی گاه در آغاز، میانه و گاهی در پایان غزل آمده است؛ در غزلیات امیرمعزی و جمال‌الدین اصفهانی تخلص دیده نمی‌شود و خاقانی بیش‌تر نام خود را در پایان غزل می‌آورد
[۱۲۷] Rypka, J., Iranische Literaturgeschichte,P۱۱۰, Leipzig, ۱۹۵۹.
[۱۲۸] مؤتمن، زین‌العابدین، تحول شعر فارسی، ج۱، ص۵۸، تهران، ۱۳۳۹ش.
[۱۲۹] شفیعی کدکنی، محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، ج۱، ص۵۳-۵۴، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.
[۱۳۰] خاقانی‌ شروانـی، دیوان، ج۱، ص۵۴۸ بب‌ ‌، به کوشش ضیاء‌الدین سجادی، تهران، ۱۳۵۷ش.
در حالی‌که در ادوار بعد، ذکر تخلص در پایان غزل تقریباً تثبیت شد.
[۱۳۱] مؤتمن، زین‌العابدین، تحول شعر فارسی، ج۱، ص۵۷، تهران، ۱۳۳۹ش.
[۱۳۲] مؤتمن، زین‌العابدین، تحول شعر فارسی، ج۱، ص۵۹، تهران، ۱۳۳۹ش.
[۱۳۳] موریسن، جرج و دیگران، تاریخ ادبیات ایران از آغاز تا امروز، ج۱، ص۵۷، ترجمۀ یعقوب آژند، تهران، ۱۳۸۰ش.
[۱۳۴] کاشفیف حسین، بدایع الافکار فی صنایع الاشعار، ج۱، ص۱۳۵، به کوشش جلال‌الدین کزازی، تهران، ۱۳۶۹ش.

کاشفی سبزواری (د ۹۱۰ق) از ۳گونه تخلص در غزل سخن گفته است
[۱۳۵] کاشفی، حسین، بدایع الافکار فی صنایع الاشعار، ج۱، ص۱۳۵، به کوشش جلال‌الدین کزازی، تهران، ۱۳۶۹ش.
(دربارۀ انواع و چگونگی کاربرد تخلص
[۱۳۶] نک‌: مؤتمن، زین‌العابدین، تحول شعر فارسی، ج۱، ص۵۸-۶۲، تهران، ۱۳۳۹ش.
) افزون بر غزلیات و قصاید تخلص به ندرت در انواع دیگر شعر به کار می‌رود
[۱۳۷] Rypka, J., Iranische Literaturgeschichte,P۱۱۰, Leipzig, ۱۹۵۹.
برای نمونه در رباعیات خیام
[۱۳۸] خیام، رباعیات، ج۱، ص‌۱۱۲، به کوشش حسین دانش، ترجمۀ توفیق هاشم‌پور‌ سبحانی، تهران، ۱۳۷۹ش.
[۱۳۹] خیام، رباعیات، ج۱، ص۱۲۲، به کوشش حسین دانش، ترجمۀ توفیق هاشم‌پور‌ سبحانی، تهران، ۱۳۷۹ش.
[۱۴۰] خیام، رباعیات، ج۱، ص۱۳۸، به کوشش حسین دانش، ترجمۀ توفیق هاشم‌پور‌ سبحانی، تهران، ۱۳۷۹ش.
و مثنوی‌هایِ نظامی گنجوی.
[۱۴۱] نظامی گنجوی، خسرو و شیرین، ج۱، ص۲۹۲، به کوشش وحید دستگردی، تهران، ۱۳۳۵ش.
[۱۴۲] نظامی گنجوی، مخزن الاسرار، پایان هر ۲۰ مقالت، ص۲۰، به کوشش وحید دستگردی، تهران، ۱۳۱۳ش.


۲.۱ - عوامل موثر در تخلص شاعران

تخلص‌های شاعران در دور‌ه‌های نخستین بیش‌تر برآمده از عواملی چند است:
۱. خاستگاه جغرافیایی و نسب خانوادگی، مثل تخلص رودکی، کسایی و دقیقی
[۱۴۳] شفیعی کدکنی، محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، ج۱، ص۵۴، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.
[۱۴۴] شفیعی کدکنی، محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، ج۱، ص۶۴، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.
[۱۴۵] قس:قزوینی، محمد، یادداشت‌ها، ج۲، ص۴۴، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۳۳ق.

۲. نسبت نام ممدوح، مثل تخلص منوچهری و خاقانی که از نام منوچهر بن‌ قابوس و خاقان اکبر منوچهر شروانشاه و یا سعدی که به روایتی ضعیف از نام سعد ابن زنگی
[۱۴۶] شفیعی کدکنی، محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، ج۱، ص۵۴، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.
[۱۴۷] Rypka, J., Iranische Literaturgeschichte,P۱۱۰, Leipzig, ۱۹۵۹.
[۱۴۸] صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۳، ص۵۸۸- ۵۸۹، تهران، ۱۳۶۳ش.
[۱۴۹] دبیرسیاقی، محمد، مقدمه بر دیوان منوچهری دامغانی (هم‌ ‌)، ج۱، ص۲۲.
[۱۵۰] سجادی، ضیاء‌الدین، مقدمه بر دیوان (خاقانی شروانی (هم‌ ‌)، ج۱، ص۷.
[۱۵۱] سجادی، ضیاء‌الدین، مقدمه بر دیوان (خاقانی شروانی (هم‌ ‌)، ج۱، ص۳۶.
[۱۵۲] مدرس رضوی، مقدمه بر دیوان انوری، ج۱، ص۱۷، تهران، ۱۳۶۴ش.
گرفته شده است
[۱۵۳] نظامی عروضی، احمد، چهارمقاله، ج۱، ص۶۸، به کوشش محمد قزوینی و محمد معین، تهران، ۱۳۳۳ش.

۳. با توجه به شغل شاعر مثل تخلص عطار
[۱۵۴] شفیعی کدکنی، محمدرضا، مقدمه بر منطق‌الطیر عطار نیشابوری، ج۱، ص۷۹، تهران، ۱۳۸۳ش.
[۱۵۵] ریتر، هلموت، دریای جان، ج۱، ص۱، ترجمۀ عباس زریاب و مهر آفاق بایبردی، تهران، ۱۳۷۴ش.

۴. عامل دینی ـ اعتقادی، مثل حجت، لقب و تخلص ناصر خسرو
[۱۵۶] محقق، مهدی، مقدمه بر شرح سی قصیدۀ ناصرخسرو قبادیانی، ج۱، ص۱۲، تهران، ۱۳۶۹ش.

۵. نام شاعران، بسیاری از شعرای دورۀ نخستین از نام خود، تخلص گزیده‌اند، مثل «احمد»، تخلص احمـد جام ژنده پیـل.
[۱۵۷] شفیعی کدکنی، محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، ج۱، ص۵۴-۵۵، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.


۲.۲ - تخلص‌گزینی توسط استاد

در تاریخ ادبیات فارسی سنت تخلص گزینی توسط استاد حداقل به سدۀ ۶ق می‌رسد: برای نمونه ابوالعلای گنجوی استاد خاقانی، ضمن قطعه‌ای که در هجو خاقانی سروده، تصریح می‌کند که «لقب» خاقانی را وی تعیین کرده است.
[۱۵۸] آذر بیگدلی، لطفعلی، آتشکده، ج۱، ص۵۳، به کوشش جعفر شهیدی، تهران، ۱۳۳۷ش.
[۱۵۹] شفیعی کدکنی، محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، ج۱، ص۵۵-۵۶، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.
این سنت در عصر صفوی رواج بسیار یافت. حزین لاهیجی (د ۱۱۸۰ق) و نصرآبادی (ز ۱۰۲۷ق) در تذکره‌های خود به نمونه‌هایی اشاره می‌کنند که شعرا از آن‌ها تقاضای تخلص کرده‌اند.
[۱۶۰] حـزیـن لاهیجـی، محمدعلـی، تذکـرة‌المعاصرین، ج۱، ص۱۹۹-۲۲۴، به‌کوشش معصومه سالک، تهـران، ۱۳۷۵ش.
[۱۶۱] نصرآبادی، محمدطاهر، تذکره، ج۱، ص۶۲، به کوشش محسن ناجی نصرآبادی، تهران، ۱۳۷۸ش.
[۱۶۲] شفیعی کدکنی، محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، ج۱، ص۵۵-۵۶، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.
[۱۶۳] دادبه، اصغر و مهدی صدری، مقدمه بر کلیات نجیب کاشانی، ج۱، ص۱۶۷، تهران، ۱۳۸۲ش.
در عصر حاضر نیز نصرت منشی‌باشی، تخلص «امید» را برای مهدی اخوان ثالث برگزید.
[۱۶۴] اخوان ثالث، مهدی، صدای حیرت بیدار، ج۱، ص۱۵۵، به کوشش مرتضی کاخی، تهران، ۱۳۷۱ش.

در تاریخ ادبیات فارسی برخی از شاعران بیش از یک تخلص داشته‌اند، همچون عطار/ فرید و سیبک/ فتاحی/ تفاحی. تعدد تخلص‌ها گاهی سبب سیاسی داشته است، مانند راهب/ بهار دربارۀ ملک‌الشعرا بهار، و یا بیانگر دو مرحله از زندگی شاعر بوده است، مانند حقایقی/ خاقانی و بهجت/ شهریار، و یا محدودیت‌ وزن و قافیه‌ این امر را سبب‌ شده است مثل نعمت‌الله/ سید دربارۀ شاه ولی کرمانی.
[۱۶۵] شفیعی کدکنی، محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، ج۱، ص۵۵، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.
[۱۶۶] سجادی، ضیاء‌الدین، مقدمه بر دیوان (خاقانی شروانی (هم‌ ‌)، ج۱، ص۷.
[۱۶۷] مدرس رضوی، مقدمه بر دیوان انوری، ج۱، ص۱۷، تهران، ۱۳۶۴ش.
[۱۶۸] زاهدی، مقدمه بر کلیات دیوان شهریار، ج۱، ص۵۹، تهران، ۱۳۶۶ش.
[۱۶۹] شاه نعمت‌الله ولی، کلیات اشعار، ج۱، ص۱۱۳، به کوشش جواد نوربخش، تهران، ۱۳۵۵ش.
[۱۷۰] شاه نعمت‌الله ولی، کلیات اشعار، ج۱، ص۲۲۵، به کوشش جواد نوربخش، تهران، ۱۳۵۵ش.
گاهی نیز شاعران به سبب دلبستگی به شخصیتی خاص، شعرهایی با تخلص به نام او سروده‌اند، برای نمونه دیوان شمس‌ تبریزی جلال‌الدین محمد بلخی (البته وی تخلص «خاموش» یا «خموش» را در پایان بسیاری از غزل‌های خود آورده است،
[۱۷۱] نک‌: مولوی، کلیات شمس تبریزی، ص۱، تهران، ۱۳۶۳ش.
و دیوان مشتاقیۀ مظهر علیشاه کرمانی.
[۱۷۲] شفیعی کدکنی، محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، ج۱، ص۵۸- ۵۹، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.

شفیعی کدکنی دو عامل موسیقایی و معنی‌شناسی را در انتخاب تخلص‌ها دخیل و مؤثر می‌داند
[۱۷۳] نک‌: شفیعی کدکنی، محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، ج۱، ص۵۹-۶۱، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.
و نشان می‌دهد که بیش‌تر تخلص‌ها با چند وزن ساده و کوتاه عروضی هماهنگ است. وی همچنین تحول بار معنایی تخلص و عامل معنی‌شناسی را به شرایط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مرتبط می‌شمارد.
[۱۷۴] شفیعی کدکنی، محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، ج۱، ص۶۲-۶۶، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.

ارتباط تخلص با جعل اشعار و سرقت ادبی و موضوع تزاحم شاعران و محدودیت دایرۀ انتخاب تخلص از جمله مسائل درخور بحث در این حوزه است.
[۱۷۵] شفیعی کدکنی، محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، ج۱، ص۵۲-۶۲، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.
[۱۷۶] Rypka, J., Iranische Literaturgeschichte,P۱۱۰, Leipzig, ۱۹۵۹.

ظهور نیمایوشیج و شکوفایی شعر جدید فارسی، شاعران نوپرداز را از قید تخلص آزاد کرد و بسیاری از شاعران ترجیح دادند که به همان نام و نام خانوادگی خود اشتهار یابند، هر چند که برخی از آنان در دوره‌هایی از حیات ادبی، تخلص خود را در اشعار‌شان به کار برده‌اند، از جمله مهدی اخوان ثالث و محمدرضا شفیعی کدکنی.
[۱۷۷] اخوان ثالث، مهدی، آخر شاهنامه‌، ج۱، ص۲۵، تهران، ۱۳۵۶ش.
[۱۷۸] شفیعی کدکنی، محمدرضا، آیینه‌ای برای صداها، ج۱، ص۴۷، ص۵۷، شفیعی کدکنی، محمدرضا، آیینه‌ای برای صداها، تهران، ۱۳۷۶ش.
[۱۷۹] شفیعی کدکنی، محمدرضا، آیینه‌ای برای صداها، ج۱، ص۸۰، تهران، ۱۳۷۶ش.
روی هم رفته در شعر نو فارسی کم و بیش تخلص یا تخلص گونه‌هایی به نام مستعار یا نام شعری یا نام کوچک شاعران به صورت‌های مختلف دیده می‌شود
[۱۸۰] سایه، ابوالحسن ابتهاج، سیاه مشق، ج۱، ص۱، تهران، ۱۳۸۱ش.
[۱۸۱] ۲۴، شاملو، احمد، ج۱، ص۲۰، در آستانه‌، تهران، ۱۳۷۶ش.
[۱۸۲] بهبهانی، سیمین، مرمر، ص۱، تهران، ۱۳۶۰ش.
[۱۸۳] مشیری، فریدون، لحظه‌ها و احساس، ج۱، ص۹۰، تهران، ۱۳۷۶ش.
[۱۸۴] سپهری، سهراب، حجم سبز، ج۱، ص۶۸، تهران، ۱۳۴۶ش.
[۱۸۵] سپهری، سهراب، حجم سبز، ج۱، ص۷۱، تهران، ۱۳۴۶ش.
[۱۸۶] رهی معیری، محمدحسن، جاودانه، ج۱، ص۱۹۶، به کوشش حسین نمینی، تهران، ۱۳۶۳ش.
[۱۸۷] رهی معیری، محمدحسن، جاودانه، ج۱، ص۲۰۷، به کوشش حسین نمینی، تهران، ۱۳۶۳ش.
[۱۸۸] رهی معیری، محمدحسن، جاودانه، ج۱، ص۲۱۲، به کوشش حسین نمینی، تهران، ۱۳۶۳ش.
[۱۸۹] رهی معیری محمدحسن، جاودانه، ج۱، ص۲۲۵، به کوشش حسین نمینی، تهران، ۱۳۶۳ش.
[۱۹۰] رهی معیری، محمدحسن، باران صبحگاهی، ج۱، ص۲۱ بب‌ ‌، تهران، ۱۳۷۸ش.



(۱) آذر بیگدلی لطفعلی، آتشکده، به کوشش جعفر شهیدی، تهران، ۱۳۳۷ش.
(۲) آنندراج محمد پادشاه، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۶ش.
(۳) آهنی غلامحسین، معانی بیان، تهران، ۱۳۶۰ش.
(۴) ابن‌ ابی ‌اصبع، بدیع القرآن، به کوشش حفنی محمد شرف، قاهره، دارنهضة.
(۵) ابن ‌اثیر نصرالله، الجامع الکبیر، به کوشش مصطفی جواد و جمیل سعید، بغداد، ۱۳۷۵ق/۱۹۵۶م.
(۶) ابن ‌اثیر نصرالله، المثل السائر، به کوشش احمد حوفی و بدوی طبانه، قاهره، ۱۳۷۹-۱۳۸۱ق.
(۷) ابن حجه حموی علی، خزانة‌ الادب و غایة‌ الارب، قاهره، ۱۳۰۴ق.
(۸) ابن ‌رشیق حسن، العمدة، به کوشش محمد محیی‌الدین عبدالحمید، بیروت، ۱۹۷۲م.
(۹) ابن‌ طباطبا محمد، عیار الشعر، به کوشش طه حاجری و محمد زغلول سلام، قاهره، ۱۹۵۶م.
(۱۰) ابن ‌معتز عبدالله، البدیع، به کوشش کراچکوفسکی، بغداد، ۱۳۹۹ق/ ۱۹۷۹م.
(۱۱) ابوزید علی، البدیعیات، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
(۱۲) اخوان ثالث مهدی، آخر شاهنامه‌، تهران، ۱۳۵۶ش.
(۱۳) اخوان ثالث مهدی، صدای حیرت بیدار، به کوشش مرتضی کاخی، تهران، ۱۳۷۱ش.
(۱۴) اردو دائرۀ معارف اسلامیه، لاهور، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۲م.
(۱۵) اسامة بن منقذ، البدیع فی البدیع، به کوشش عبدآ علی مهنا، بیروت، ۱۴۰۷ق.
(۱۶) اسامة بن منقذ، البدیع فی نقد الشعر، به کوشش احمد احمد بدوی و دیگران، قاهره، ۱۳۸۰ق.
(۱۷) ژیلبر لازار، اشعار پراکندۀ قدیمی‌ترین شعرای فارسی زبان، تهران، ۱۳۴۲ش.
(۱۸) تاج‌الحلاوی علی، دقایق الشعر، به کوشش محمدکاظم امام، تهران، ۱۳۴۱ش.
(۱۹) تفتازانی مسعود، شرح المختصر، به کوشش عبدالمتعال صعیدی، قم، کتبی.
(۲۰) تفتازانی مسعود، المطول، قم، داوری.
(۲۱) تهانوی محمداعلی، کشاف اصطلاحات الفنون، به کوشش محمد وجیه و دیگران، کلکته، ۱۸۶۲م.
(۲۲) ثعالبی عبدالملک، یتیمة الدهر، بـه کوشش محمد قمیحـه، بیـروت، ۱۴۰۳ق.
(۲۳) حـزیـن‌لاهیجـی محمدعلـی، تذکـرة‌المعاصرین، به‌کوشش معصومه سالک، تهـران، ۱۳۷۵ش.
(۲۴) خاقانی‌ شروانـی، دیوان، به کوشش ضیاء‌الدین سجادی، تهران، ۱۳۵۷ش.
(۲۵) خطیب قزوینی، الایضاح‌، بیروت، ۱۹۸۵م.
(۲۶) خیام، رباعیات، به کوشش حسین دانش، ترجمۀ توفیق هاشم‌پور‌ سبحانی، تهران، ۱۳۷۹ش.
(۲۷) دادبه اصغر و مهدی صدری، مقدمه بر کلیات نجیب کاشانی، تهران، ۱۳۸۲ش.
(۲۸) دبیرسیاقی محمد، مقدمه بر دیوان منوچهری دامغانی (هم‌ ‌).
(۲۹) رادویانی محمد، ترجمان البلاغة‌، به کوشش احمد آتش، تهران، ۱۳۶۲ش.
(۳۰) رامی تبریزی حسن، حقایق الحدائق، به کوشش محمد کاظم امام، تهران، ۱۳۴۱ش.
(۳۱) رشید وطواط، حدایق السحر، به کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۰۸ش.
(۳۲) رودکی، اشعار در محیط زندگی و احوال و اشعار سعید نفیسی، تهران، ۱۳۳۶ش.
(۳۳) رهی معیری محمدحسن، باران صبحگاهی، تهران، ۱۳۷۸ش.
(۳۴) رهی معیری محمدحسن، جاودانه، به کوشش حسین نمینی، تهران، ۱۳۶۳ش.
(۳۵) ریتر هلموت، دریای جان، ترجمۀ عباس زریاب و مهر آفاق بایبردی، تهران، ۱۳۷۴ش.
(۳۶) زاهدی، مقدمه بر کلیات دیوان شهریار، تهران، ۱۳۶۶ش.
(۳۷) سایه ابوالحسن ابتهاج، سیاه مشق، تهران، ۱۳۸۱ش.
(۳۸) سپهری سهراب، حجم سبز، تهران، ۱۳۴۶ش.
(۳۹) سجادی ضیاء‌الدین، مقدمه بر دیوان (خاقانی شروانی (هم‌ ‌).
(۴۰) شاملو احمد، در آستانه‌، تهران، ۱۳۷۶ش.
(۴۱) شاه نعمت‌الله ولی، کلیات اشعار، به کوشش جواد نوربخش، تهران، ۱۳۵۵ش.
(۴۲) شریف عبدالقهار، عروض همایون، به کوشش محمد حسن ادیب هروی، تهران، ۱۳۳۷ش.
(۴۳) شفیعی کدکنی محمدرضا، آیینه‌ای برای صداها، تهران، ۱۳۷۶ش.
(۴۴) شفیعی کدکنی محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.
(۴۵) شفیعی کدکنی محمدرضا، مقدمه بر منطق‌الطیر عطار نیشابوری، تهران، ۱۳۸۳ش.
(۴۶) شمس‌قیس رازی محمد، المعجم، به کوشش محمد قزوینی و مدرس رضوی، تهران، ۱۳۱۴ش.
(۴۷) شمیسا سیروس، نگاهی تازه به بدیع، تهران، ۱۳۶۸ش.
(۴۸) صفا ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، ۱۳۶۳ش.
(۴۹) طیبی حسین، التبیان فی البیان، به کوشش توفیق فیل و عبداللطیف لطف‌الله، کویت، ۱۹۶۸م.
(۵۰) علی‌خان مدنی، انوارالربیع، به کوشش شاکر هادی شکر، کربلا، ۱۳۸۹ق/ ۱۹۶۹م.
(۵۱) رامپوری غیاث‌الدین محمد، غیاث‌اللغات، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۷- ۱۳۸۸ش.
(۵۲) فاطمی حسین، نگاهی به حسن تخلص و تخلص مولانا، یادنامۀ زنده یاد دکتر علی شریعتی، مشهد، ۱۳۷۸ش، س ۳۲، شم‌ ۳ و ۴.
(۵۳) تفهیمی ساجد‌الله، فرهنگ اصطلاحات علوم ادبی، اسلام‌آباد، ۱۳۷۵ش.
(۵۴) انوری حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، ۱۳۸۱ش.
(۵۵) قزوینی محمد، یادداشت‌ها، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۳۳ق.
(۵۶) کاشفی حسین، بدایع الافکار فی صنایع الاشعار، به کوشش جلال‌الدین کزازی، تهران، ۱۳۶۹ش.
(۵۷) کسایی مروزی، اشعار در کسایی مروزی زندگی، اندیشه و شعر او، محمدامین ریاحی، تهران، ۱۳۶۷ش.
(۵۸) لغت‌نامۀ دهخدا.
(۵۹) مازندرانی محمدهادی، انوار البلاغه، به کوشش محمدعلی غلامی‌نژاد، تهران، ۱۳۷۶ش.
(۶۰) محقق مهدی، مقدمه بر شرح سی قصیدۀ ناصرخسرو قبادیانی، تهران، ۱۳۶۹ش.
(۶۱) مدرس رضوی، مقدمه بر دیوان انوری، تهران، ۱۳۶۴ش.
(۶۲) مرادی محمدخلیل، سلک الدرر، بغداد، مکتبة المثنی.
(۶۳) مشیری فریدون، لحظه‌ها و احساس، تهران، ۱۳۷۶ش.
(۶۴) معزی نجفقلی، دُرۀ نجفی، به کوشش حسین آهی، تهران، ۱۳۶۲ش.
(۶۵) منوچهری دامغانی، دیوان، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۴۷ش.
(۶۶) مؤتمن زین‌العابدین، تحول شعر فارسی، تهران، ۱۳۳۹ش.
(۶۷) موریسن جرج و دیگران، تاریخ ادبیات ایران از آغاز تا امروز، ترجمۀ یعقوب آژند، تهران، ۱۳۸۰ش.
(۶۸) مولوی، کلیات شمس تبریزی، تهران، ۱۳۶۳ش.
(۶۹) نصرآبادی محمدطاهر، تذکره، به کوشش محسن ناجی نصرآبادی، تهران، ۱۳۷۸ش.
(۷۰) نظامی عروضی احمد، چهارمقاله، به کوشش محمد قزوینی و محمد معین، تهران، ۱۳۳۳ش.
(۷۱) نظامی گنجوی، خسرو و شیرین، به کوشش وحید دستگردی، تهران، ۱۳۳۵ش.
(۷۲) نظامی گنجوی، مخزن الاسرار، به کوشش وحید دستگردی، تهران، ۱۳۱۳ش.
(۷۳) هدایت رضا قلی، مدارج البلاغه، شیراز، ۱۳۵۵ش.
(۷۴) همایی جلال‌الدین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، تهران، ۱۳۶۳ش.
(۷۵) بهبهانی، سیمین، مرمر، تهران، ۱۳۶۰ش.
(۷۶) EI۲.
(۷۷) Rypka, J, Iranische Literaturgeschichte, Leipzig, ۱۹۵۹.
(۷۸).Pakalin, M Z, Osmanlı tarih deyimlerı ve terimleri sözlüğü, Istanbul, ۱۹۷۱-۱۹۷۲


۱. آنندراج، محمد پادشاه، ذیل واژه کاشفی، ج۱، ص۱۳۴، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۶ش.
۲. ابن ‌اثیر، نصرالله، المثل السائر، ج۳، ص۱۲۱-۱۲۴، به کوشش احمد حوفی و بدوی طبانه، قاهره، ۱۳۷۹-۱۳۸۱ق.
۳. مؤتمن، زین‌العابدین، تحول شعر فارسی، ج۱، ص۱۷، تهران، ۱۳۳۹ش.
۴. همایی، جلال‌الدین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، ج۱، ص۹۹، تهران، ۱۳۶۳ش.
۵. همایی، جلال‌الدین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، ج۱، ص۹۸، تهران، ۱۳۶۳ش.
۶. همایی، جلال‌الدین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، ج۲، ص۳۲۱، تهران، ۱۳۶۳ش.
۷. ابن ‌اثیر، نصرالله، المثل السائر، ج۳، ص۱۲۱، به کوشش احمد حوفی و بدوی طبانه، قاهره، ۱۳۷۹-۱۳۸۱ق.
۸. ابن ‌اثیر، نصرالله، المثل السائر، ج۳، ص۱۳۲، به کوشش احمد حوفی و بدوی طبانه، قاهره، ۱۳۷۹-۱۳۸۱ق.
۹. ابن ‌اثیر، نصرالله، الجامع الکبیر، ص۱۸۱، به کوشش مصطفى جواد و جمیل سعید، بغداد، ۱۳۷۵ق/۱۹۵۶م.
۱۰. ابن ‌معتز، عبدالله، البدیع، ج۱، ص۶۰، به کوشش کراچکوفسکی، بغداد، ۱۳۹۹ق/ ۱۹۷۹م.
۱۱. خطیب قزوینی، الایضاح‌، ج۱، ص۴۴۲-۴۴۴، بیروت، ۱۹۸۵م.
۱۲. تفتازانی مسعود، شرح المختصر، ج۱، ص۲۴۷، به کوشش عبدالمتعال صعیدی، قم، کتبی.
۱۳. مازندرانی محمدهادی، انوار البلاغه، ج۱، ص۳۹۳، به کوشش محمدعلی غلامی‌نژاد، تهران، ۱۳۷۶ش.
۱۴. دهخدا، علی اکبر، لغت‌نامۀ دهخدا، ذیل گریز و گریز زدن، ص۲.
۱۵. رامپوری، غیاث‌الدین محمد، ذیل واژه، ج۱، ص۲، غیاث‌اللغات، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۷- ۱۳۸۸ش.
۱۶. مؤتمن، زین‌العابدین، تحول شعر فارسی، ج۱، ص۱۵، تهران، ۱۳۳۹ش.
۱۷. هدایت رضا قلی، مدارج البلاغه، ج۱، ص۱۲۶، شیراز، ۱۳۵۵ش.
۱۸. مازندرانی، محمدهادی، انوار البلاغه، ج۱، ص۳۹۳، به کوشش محمدعلی غلامی‌نژاد، تهران، ۱۳۷۶ش.
۱۹. شمیسا، سیروس، نگاهی تازه به بدیع، ج۱، ص۹۳، تهران، ۱۳۶۸ش.
۲۰. ابن ‌رشیق، حسن، العمدة، ج۱، ص۲۳۴، به کوشش محمد محیی‌الدین عبدالحمید، بیروت، ۱۹۷۲م.
۲۱. ابن ‌رشیق، حسن، العمدة، ج۱، ص۲۳۶، به کوشش محمد محیی‌الدین عبدالحمید، بیروت، ۱۹۷۲م.
۲۲. اسامة بن منقذ، البدیع فی نقد…، ج۱، ص۴۰۳، ص۲۸۸، اسامة بن منقذ، البدیع فی نقد الشعر، به کوشش احمد احمد بدوی و دیگران، قاهره، ۱۳۸۰ق.
۲۳. طیبی، حسین، التبیان فی البیان، ج۱، ص۳۸۲، به کوشش توفیق فیل و عبداللطیف لطف‌الله، کویت، ۱۹۶۸م.
۲۴. مدنی، علی‌خان، انوارالربیع، ج۱، ص۲۴۱-۲۴۲، به کوشش شاکر هادی شکر، کربلا، ۱۳۸۹ق/ ۱۹۶۹م.
۲۵. ابن ‌معتز، عبدالله، البدیع، ج۱، ص۶۰، به کوشش کراچکوفسکی، بغداد، ۱۳۹۹ق/ ۱۹۷۹م.
۲۶. همایی، جلال‌الدین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، ج۱، ص۱۰۰، تهران، ۱۳۶۳ش.
۲۷. همایی، جلال‌الدین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، ج۱، ص۱۰۰، تهران، ۱۳۶۳ش.
۲۸. رادویانی، محمد، ترجمان البلاغة‌، ج۱، ص۵۷، به کوشش احمد آتش، تهران، ۱۳۶۲ش.
۲۹. ابن‌ ابی ‌اصبع، بدیع القرآن، ج۱، ص۱۶۷، به کوشش حفنی محمد شرف، قاهره، دارنهضة.
۳۰. ابن ‌رشیق، حسن، العمدة، ج۱، ص۲۳۶، به کوشش محمد محیی‌الدین عبدالحمید، بیروت، ۱۹۷۲م.
۳۱. رامی تبریزی، حسن، حقایق الحدائق، ص۱۴، به کوشش محمد کاظم امام، تهران، ۱۳۴۱ش.
۳۲. ابن ‌اثیر، نصرالله، المثل السائر، ج۳، ص۱۲۱، به کوشش احمد حوفی و بدوی طبانه، قاهره، ۱۳۷۹-۱۳۸۱ق.
۳۳. ابن ‌اثیر، نصرالله، الجامع الکبیر، ص۱۸۱، به کوشش مصطفى جواد و جمیل سعید، بغداد، ۱۳۷۵ق/۱۹۵۶م.
۳۴. تفتازانی، مسعود، المطول، ص۴۷۹، قم، داوری.
۳۵. همایی، جلال‌الدین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، ج۱، ص۹۹، تهران، ۱۳۶۳ش.
۳۶. ابن ‌اثیر، نصرالله، المثل السائر، ج۳، ص۱۲۸-۱۳۲، به کوشش احمد حوفی و بدوی طبانه، قاهره، ۱۳۷۹-۱۳۸۱ق.
۳۷. ابن ‌اثیر، نصرالله، الجامع الکبیر، ج۱، ص۱۸۲-۱۸۴، به کوشش مصطفی جواد و جمیل سعید، بغداد، ۱۳۷۵ق/۱۹۵۶م.
۳۸. ابن ‌اثیر، نصرالله، المثل السائر، ج۳، ص۱۳۹-۱۴۰، به کوشش احمد حوفی و بدوی طبانه، قاهره، ۱۳۷۹-۱۳۸۱ق.
۳۹. ابن ‌اثیر، نصرالله، الجامع الکبیر، ج۱، ص۱۸۶-۱۸۷، به کوشش مصطفی جواد و جمیل سعید، بغداد، ۱۳۷۵ق/۱۹۵۶م.
۴۰. خطیب قزوینی، الایضاح‌، ج۱، ص۴۴۴، بیروت، ۱۹۸۵م.
۴۱. ابن‌ ابی ‌اصبع، بدیع القرآن، ج۱، ص۱۶۸، به کوشش حفنی محمد شرف، قاهره، دارنهضة.
۴۲. تهانوی، محمداعلی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۴۳۲-۴۳۳، به کوشش محمد وجیه و دیگران، کلکته، ۱۸۶۲م.
۴۳. کاشفی، حسین، بدایع الافکار فی صنایع الاشعار، ج۱، ص۱۳۴، به کوشش جلال‌الدین کزازی، تهران، ۱۳۶۹ش.
۴۴. معزی، نجفقلی، دُرۀ نجفی، ج۱، ص۱۹۶، به کوشش حسین آهی، تهران، ۱۳۶۲ش.
۴۵. رشید، وطواط، حدایق السحر، ج۱، ص۳۱، به کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۰۸ش.
۴۶. تاج‌الحلاوی، علی، دقایق الشعر، ج۱، ص۸۲، به کوشش محمدکاظم امام، تهران، ۱۳۴۱ش.
۴۷. رامی تبریزی، حسن، حقایق الحدائق، ج۱، ص۴۰، به کوشش محمد کاظم امام، تهران، ۱۳۴۱ش.
۴۸. مؤتمن، زین‌العابدین، تحول شعر فارسی، ج۱، ص۱۵-۱۷، تهران، ۱۳۳۹ش.
۴۹. همایی، جلال‌الدین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، ج۱، ص۹۹، تهران، ۱۳۶۳ش.
۵۰. همایی، جلال‌الدین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، ج۱، ص۱۲۶، تهران، ۱۳۶۳ش.
۵۱. همایی، جلال‌الدین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، ج۲، ص۳۲۱، تهران، ۱۳۶۳ش.
۵۲. صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۱، ص۳۱۸-۳۲۱، تهران، ۱۳۶۳ش.
۵۳. همایی، جلال‌الدین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، ج۱، ص۱۰۱، تهران، ۱۳۶۳ش.
۵۴. همایی، جلال‌الدین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، ج۱، ص۱۲۶، تهران، ۱۳۶۳ش.
۵۵. فاطمی، حسین، نگاهی به حسن تخلص و تخلص مولانا، ج۱، ص۵۰۲، به نقل از فروغی، یادنامۀ زنده یاد دکتر علی شریعتی، مشهد، ۱۳۷۸ش، س ۳۲، شم‌ ۳ و ۴.
۵۶. شریف، عبدالقهار، عروض همایون، ج۱، ص۱۱۸، به کوشش محمد حسن ادیب هروی، تهران، ۱۳۳۷ش.
۵۷. هدایت، رضا قلی، مدارج البلاغه، ج۱، ص۱۲۶، شیراز، ۱۳۵۵ش.
۵۸. مؤتمن، زین‌العابدین، تحول شعر فارسی، ج۱، ص۵۷، تهران، ۱۳۳۹ش.
۵۹. مؤتمن، زین‌العابدین، تحول شعر فارسی، ج۱، ص۶۱-۶۲، تهران، ۱۳۳۹ش.
۶۰. فاطمی، حسین، نگاهی به حسن تخلص و تخلص مولانا، ج۱، ص۵۰۶، یادنامۀ زنده یاد دکتر علی شریعتی، مشهد، ۱۳۷۸ش، س ۳۲، شم‌ ۳ و ۴.
۶۱. همایی، جلال‌الدین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، ج۱، ص۱۲۶-۱۲۷، تهران، ۱۳۶۳ش.
۶۲. ابن ‌رشیق، حسن، العمدة، ج۱، ص۲۳۹، به کوشش محمد محیی‌الدین عبدالحمید، بیروت، ۱۹۷۲م.
۶۳. ابن‌ طباطبا، محمد، عیار الشعر، ج۱، ص۱۱۱-۱۱۳، به کوشش طه حاجری و محمد زغلول سلام، قاهره، ۱۹۵۶م.
۶۴. ابن ‌اثیر، نصرالله، المثل السائر، ج۳، ص۱۲۱-۱۲۲، به کوشش احمد حوفی و بدوی طبانه، قاهره، ۱۳۷۹-۱۳۸۱ق.
۶۵. ابن ‌اثیر نصرالله، الجامع الکبیر، ج۱، ص۱۸۱-۱۸۲، به کوشش مصطفی جواد و جمیل سعید، بغداد، ۱۳۷۵ق/۱۹۵۶م.
۶۶. ابن ‌اثیر، نصرالله، الجامع الکبیر، ج۱، ص۱۸۶-۱۸۷، به کوشش مصطفی جواد و جمیل سعید، بغداد، ۱۳۷۵ق/۱۹۵۶م.
۶۷. تفتازانی، مسعود، شرح المختصر، ج۱، ص۲۱۲، به کوشش عبدالمتعال صعیدی، قم، کتبی.
۶۸. EI۲، ج۱۰، ص۱۲۳.
۶۹. ابوزید، علی، البدیعیات، ج۱، ص۱۰۵-۱۰۷، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
۷۰. ثعالبی، عبدالملک، یتیمة الدهر، ج۴، ص۱۵-۱۷، بـه کوشش محمد قمیحـه، بیـروت، ۱۴۰۳ق.
۷۱. ابن‌ ابی ‌اصبع، بدیع القرآن، ج۱، ص۱۶۷، به کوشش حفنی محمد شرف، قاهره، دارنهضة.
۷۲. اسامة بن منقذ، البدیع فی البدیع، ج۱، ص۴۰۳، به کوشش عبدآ. علی مهنا، بیروت، ۱۴۰۷ق.
۷۳. اسامة بن منقذ، البدیع فی نقد الشعر، ص۲۸۸، به کوشش احمد احمد بدوی و دیگران، قاهره، ۱۳۸۰ق.
۷۴. مدنی، علی‌خان، انوارالربیع، ج۱، ص۲۴۰، به کوشش شاکر هادی شکر، کربلا، ۱۳۸۹ق/ ۱۹۶۹م.
۷۵. آهنی، غلامحسین، معانی بیان، ج۱، ص۲۷۹، تهران، ۱۳۶۰ش.
۷۶. ابن حجه حموی علی، خزانة‌ الادب و غایة‌ الارب، ج۱، ص۱۴۹، قاهره، ۱۳۰۴ق.
۷۷. مدنی، علی‌خان، انوارالربیع، ج۱، ص۲۴۰، به کوشش شاکر هادی شکر، کربلا، ۱۳۸۹ق/ ۱۹۶۹م.
۷۸. همایی، جلال‌الدین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، ج۱، ص۹۹، تهران، ۱۳۶۳ش.
۷۹. همایی، جلال‌الدین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، ج۱، ص۱۰۱، تهران، ۱۳۶۳ش.
۸۰. مؤتمن، زین‌العابدین، تحول شعر فارسی، ج۱، ص۱۷- ۱۸، تهران، ۱۳۳۹ش.
۸۱. شمس‌قیس رازی، محمد، المعجم، ج۱، ص۳۰۰-۳۰۲، به کوشش محمد قزوینی و مدرس رضوی، تهران، ۱۳۱۴ش.
۸۲. مازندرانی، محمدهادی، انوار البلاغه، ج۱، ص۳۹۳، به کوشش محمدعلی غلامی‌نژاد، تهران، ۱۳۷۶ش.
۸۳. همایی، جلال‌الدین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، ج۲، ص۱، ذیل سرقات ادبی، تهران، ۱۳۶۳ش.
۸۴. رادویانی، محمد، ترجمان البلاغة‌، ج۱، ص۵۷، به کوشش احمد آتش، تهران، ۱۳۶۲ش.
۸۵. رشید، وطواط، حدایق السحر، ج۱، ص۳۲، به کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۰۸ش.
۸۶. هدایت، رضا قلی، مدارج البلاغه، ج۱، ص۱۲۶، شیراز، ۱۳۵۵ش.
۸۷. شمس‌قیس رازی، محمد، المعجم، ج۱، ص۳۰۲-۳۰۴، به کوشش محمد قزوینی و مدرس رضوی، تهران، ۱۳۱۴ش.
۸۸. ابن ‌رشیق، حسن، العمدة، ج۱، ص۲۳۴، به کوشش محمد محیی‌الدین عبدالحمید، بیروت، ۱۹۷۲م.
۸۹. ابن ‌رشیق، حسن، العمدة، ج۱، ص۲۳۶-۲۳۷، به کوشش محمد محیی‌الدین عبدالحمید، بیروت، ۱۹۷۲م.
۹۰. ابن حجه حموی، علی، خزانة‌ الادب و غایة‌ الارب، ج۱، ص۱۴۹، قاهره، ۱۳۰۴ق.
۹۱. مدنی، علی‌خان، انوارالربیع، ج۱، ص۲۴۰، به کوشش شاکر هادی شکر، کربلا، ۱۳۸۹ق/ ۱۹۶۹م.
۹۲. تهانوی، محمداعلی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۴۳۲-۴۳۳، به کوشش محمد وجیه و دیگران، کلکته، ۱۸۶۲م.
۹۳. کاشفی، حسین، بدایع الافکار فی صنایع الاشعار، ج۱، ص۱۳۴، به کوشش جلال‌الدین کزازی، تهران، ۱۳۶۹ش.
۹۴. تهانوی، محمداعلی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۴۳۲-۴۳۳، به کوشش محمد وجیه و دیگران، کلکته، ۱۸۶۲م.
۹۵. شفیعی کدکنی، محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، ج۱، ص۴۹-۵۰، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.
۹۶. Rypka, J., Iranische Literaturgeschichte,P۱۱۰, Leipzig, ۱۹۵۹.
۹۷. شفیعی کدکنی، محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، ج۱، ص۵۰، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.
۹۸. شفیعی کدکنی، محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، ج۱، ص۵۳، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.
۹۹. شفیعی کدکنی، محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، ج۱، ص۵۹، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.
۱۰۰. شفیعی کدکنی، محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، ج۱، ص۶۲، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.
۱۰۱. شفیعی کدکنی، محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، ج۱، ص۴۶، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.
۱۰۲. لاهور، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۲م.
۱۰۳. Pakalin, M Z, Osmanlı tarih deyimlerı ve terimleri sözlüğü, III, P۴۳۵, Istanbul, ۱۹۷۱-۱۹۷۲.
۱۰۴. Pakalin, M Z, Osmanlı tarih deyimlerı ve terimleri sözlüğü, II, P۳۸۳, Istanbul, ۱۹۷۱-۱۹۷۲.
۱۰۵. لاهور، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۲م.
۱۰۶. تفهیمی، ساجد‌الله، فرهنگ اصطلاحات علوم ادبی، ص۲، اسلام‌آباد، ۱۳۷۵ش.
۱۰۷. مرادی، محمدخلیل، سلک الدرر، ج۱، ص۴، بغداد، مکتبة المثنی.
۱۰۸. مرادی، محمدخلیل، سلک الدرر، ج۲، ص۱۰۸، بغداد، مکتبة المثنی.
۱۰۹. مرادی، محمدخلیل، سلک الدرر، ج۳، ص۱۵۰، بغداد، مکتبة المثنی.
۱۱۰. شفیعی کدکنی، محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، ج۱، ص۴۷- ۴۹، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.
۱۱۱. موریسن، جرج و دیگران، تاریخ ادبیات ایران از آغاز تا امروز، ج۱، ص۱۸، ترجمۀ یعقوب آژند، تهران، ۱۳۸۰ش.
۱۱۲. موریسن، جرج و دیگران، تاریخ ادبیات ایران از آغاز تا امروز، ج۱، ص۵۷، ترجمۀ یعقوب آژند، تهران، ۱۳۸۰ش.
۱۱۳. ثعالبی عبدالملک، یتیمة الدهر، ج۴، ص۴۷۸، بـه کوشش محمد قمیحـه، بیـروت، ۱۴۰۳ق.
۱۱۴. قزوینی، محمد، یادداشت‌ها، ج۲، ص۴۴، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۳۳ق.
۱۱۵. رودکی، اشعار در محیط زندگی و احوال و اشعار سعید نفیسی، ج۱، ص۴۹۹، تهران، ۱۳۳۶ش.
۱۱۶. کسایی مروزی، اشعار در کسایی مروزی زندگی، اندیشه و شعر او، ج۱، ص۸۰، محمدامین ریاحی، تهران، ۱۳۶۷ش.
۱۱۷. کسایی مروزی، اشعار در کسایی مروزی زندگی، اندیشه و شعر او، ج۱، ص۸۷، محمدامین ریاحی، تهران، ۱۳۶۷ش.
۱۱۸. کسایی مروزی، اشعار در کسایی مروزی زندگی، اندیشه و شعر او، ج۱، ص۸۷، محمدامین ریاحی، تهران، ۱۳۶۷ش.
۱۱۹. منوچهری دامغانی، دیوان، ج۱، ص۷۸، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۴۷ش.
۱۲۰. منوچهری دامغانی، دیوان، ج۱، ص۱۲۰، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۴۷ش.
۱۲۱. شفیعی کدکنی، محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، ج۱، ص۵۳، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.
۱۲۲. Rypka, J., Iranische Literaturgeschichte,P۱۱۰, Leipzig, ۱۹۵۹.
۱۲۳. Rypka, J., Iranische Literaturgeschichte,P۱۱۰, Leipzig, ۱۹۵۹.
۱۲۴. لاهور، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۲م.
۱۲۵. مؤتمن زین‌العابدین، تحول شعر فارسی، ج۱، ص۵۷- ۵۸، تهران، ۱۳۳۹ش.
۱۲۶. شفیعی کدکنی، محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، ج۱، ص۴۷- ۴۹، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.
۱۲۷. Rypka, J., Iranische Literaturgeschichte,P۱۱۰, Leipzig, ۱۹۵۹.
۱۲۸. مؤتمن، زین‌العابدین، تحول شعر فارسی، ج۱، ص۵۸، تهران، ۱۳۳۹ش.
۱۲۹. شفیعی کدکنی، محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، ج۱، ص۵۳-۵۴، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.
۱۳۰. خاقانی‌ شروانـی، دیوان، ج۱، ص۵۴۸ بب‌ ‌، به کوشش ضیاء‌الدین سجادی، تهران، ۱۳۵۷ش.
۱۳۱. مؤتمن، زین‌العابدین، تحول شعر فارسی، ج۱، ص۵۷، تهران، ۱۳۳۹ش.
۱۳۲. مؤتمن، زین‌العابدین، تحول شعر فارسی، ج۱، ص۵۹، تهران، ۱۳۳۹ش.
۱۳۳. موریسن، جرج و دیگران، تاریخ ادبیات ایران از آغاز تا امروز، ج۱، ص۵۷، ترجمۀ یعقوب آژند، تهران، ۱۳۸۰ش.
۱۳۴. کاشفیف حسین، بدایع الافکار فی صنایع الاشعار، ج۱، ص۱۳۵، به کوشش جلال‌الدین کزازی، تهران، ۱۳۶۹ش.
۱۳۵. کاشفی، حسین، بدایع الافکار فی صنایع الاشعار، ج۱، ص۱۳۵، به کوشش جلال‌الدین کزازی، تهران، ۱۳۶۹ش.
۱۳۶. نک‌: مؤتمن، زین‌العابدین، تحول شعر فارسی، ج۱، ص۵۸-۶۲، تهران، ۱۳۳۹ش.
۱۳۷. Rypka, J., Iranische Literaturgeschichte,P۱۱۰, Leipzig, ۱۹۵۹.
۱۳۸. خیام، رباعیات، ج۱، ص‌۱۱۲، به کوشش حسین دانش، ترجمۀ توفیق هاشم‌پور‌ سبحانی، تهران، ۱۳۷۹ش.
۱۳۹. خیام، رباعیات، ج۱، ص۱۲۲، به کوشش حسین دانش، ترجمۀ توفیق هاشم‌پور‌ سبحانی، تهران، ۱۳۷۹ش.
۱۴۰. خیام، رباعیات، ج۱، ص۱۳۸، به کوشش حسین دانش، ترجمۀ توفیق هاشم‌پور‌ سبحانی، تهران، ۱۳۷۹ش.
۱۴۱. نظامی گنجوی، خسرو و شیرین، ج۱، ص۲۹۲، به کوشش وحید دستگردی، تهران، ۱۳۳۵ش.
۱۴۲. نظامی گنجوی، مخزن الاسرار، پایان هر ۲۰ مقالت، ص۲۰، به کوشش وحید دستگردی، تهران، ۱۳۱۳ش.
۱۴۳. شفیعی کدکنی، محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، ج۱، ص۵۴، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.
۱۴۴. شفیعی کدکنی، محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، ج۱، ص۶۴، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.
۱۴۵. قس:قزوینی، محمد، یادداشت‌ها، ج۲، ص۴۴، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۳۳ق.
۱۴۶. شفیعی کدکنی، محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، ج۱، ص۵۴، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.
۱۴۷. Rypka, J., Iranische Literaturgeschichte,P۱۱۰, Leipzig, ۱۹۵۹.
۱۴۸. صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۳، ص۵۸۸- ۵۸۹، تهران، ۱۳۶۳ش.
۱۴۹. دبیرسیاقی، محمد، مقدمه بر دیوان منوچهری دامغانی (هم‌ ‌)، ج۱، ص۲۲.
۱۵۰. سجادی، ضیاء‌الدین، مقدمه بر دیوان (خاقانی شروانی (هم‌ ‌)، ج۱، ص۷.
۱۵۱. سجادی، ضیاء‌الدین، مقدمه بر دیوان (خاقانی شروانی (هم‌ ‌)، ج۱، ص۳۶.
۱۵۲. مدرس رضوی، مقدمه بر دیوان انوری، ج۱، ص۱۷، تهران، ۱۳۶۴ش.
۱۵۳. نظامی عروضی، احمد، چهارمقاله، ج۱، ص۶۸، به کوشش محمد قزوینی و محمد معین، تهران، ۱۳۳۳ش.
۱۵۴. شفیعی کدکنی، محمدرضا، مقدمه بر منطق‌الطیر عطار نیشابوری، ج۱، ص۷۹، تهران، ۱۳۸۳ش.
۱۵۵. ریتر، هلموت، دریای جان، ج۱، ص۱، ترجمۀ عباس زریاب و مهر آفاق بایبردی، تهران، ۱۳۷۴ش.
۱۵۶. محقق، مهدی، مقدمه بر شرح سی قصیدۀ ناصرخسرو قبادیانی، ج۱، ص۱۲، تهران، ۱۳۶۹ش.
۱۵۷. شفیعی کدکنی، محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، ج۱، ص۵۴-۵۵، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.
۱۵۸. آذر بیگدلی، لطفعلی، آتشکده، ج۱، ص۵۳، به کوشش جعفر شهیدی، تهران، ۱۳۳۷ش.
۱۵۹. شفیعی کدکنی، محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، ج۱، ص۵۵-۵۶، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.
۱۶۰. حـزیـن لاهیجـی، محمدعلـی، تذکـرة‌المعاصرین، ج۱، ص۱۹۹-۲۲۴، به‌کوشش معصومه سالک، تهـران، ۱۳۷۵ش.
۱۶۱. نصرآبادی، محمدطاهر، تذکره، ج۱، ص۶۲، به کوشش محسن ناجی نصرآبادی، تهران، ۱۳۷۸ش.
۱۶۲. شفیعی کدکنی، محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، ج۱، ص۵۵-۵۶، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.
۱۶۳. دادبه، اصغر و مهدی صدری، مقدمه بر کلیات نجیب کاشانی، ج۱، ص۱۶۷، تهران، ۱۳۸۲ش.
۱۶۴. اخوان ثالث، مهدی، صدای حیرت بیدار، ج۱، ص۱۵۵، به کوشش مرتضی کاخی، تهران، ۱۳۷۱ش.
۱۶۵. شفیعی کدکنی، محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، ج۱، ص۵۵، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.
۱۶۶. سجادی، ضیاء‌الدین، مقدمه بر دیوان (خاقانی شروانی (هم‌ ‌)، ج۱، ص۷.
۱۶۷. مدرس رضوی، مقدمه بر دیوان انوری، ج۱، ص۱۷، تهران، ۱۳۶۴ش.
۱۶۸. زاهدی، مقدمه بر کلیات دیوان شهریار، ج۱، ص۵۹، تهران، ۱۳۶۶ش.
۱۶۹. شاه نعمت‌الله ولی، کلیات اشعار، ج۱، ص۱۱۳، به کوشش جواد نوربخش، تهران، ۱۳۵۵ش.
۱۷۰. شاه نعمت‌الله ولی، کلیات اشعار، ج۱، ص۲۲۵، به کوشش جواد نوربخش، تهران، ۱۳۵۵ش.
۱۷۱. نک‌: مولوی، کلیات شمس تبریزی، ص۱، تهران، ۱۳۶۳ش.
۱۷۲. شفیعی کدکنی، محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، ج۱، ص۵۸- ۵۹، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.
۱۷۳. نک‌: شفیعی کدکنی، محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، ج۱، ص۵۹-۶۱، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.
۱۷۴. شفیعی کدکنی، محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، ج۱، ص۶۲-۶۶، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.
۱۷۵. شفیعی کدکنی، محمدرضا، روان‌شناسی اجتماعی شعر فارسی، ج۱، ص۵۲-۶۲، بخارا، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۶، شم‌ ۳۲.
۱۷۶. Rypka, J., Iranische Literaturgeschichte,P۱۱۰, Leipzig, ۱۹۵۹.
۱۷۷. اخوان ثالث، مهدی، آخر شاهنامه‌، ج۱، ص۲۵، تهران، ۱۳۵۶ش.
۱۷۸. شفیعی کدکنی، محمدرضا، آیینه‌ای برای صداها، ج۱، ص۴۷، ص۵۷، شفیعی کدکنی، محمدرضا، آیینه‌ای برای صداها، تهران، ۱۳۷۶ش.
۱۷۹. شفیعی کدکنی، محمدرضا، آیینه‌ای برای صداها، ج۱، ص۸۰، تهران، ۱۳۷۶ش.
۱۸۰. سایه، ابوالحسن ابتهاج، سیاه مشق، ج۱، ص۱، تهران، ۱۳۸۱ش.
۱۸۱. ۲۴، شاملو، احمد، ج۱، ص۲۰، در آستانه‌، تهران، ۱۳۷۶ش.
۱۸۲. بهبهانی، سیمین، مرمر، ص۱، تهران، ۱۳۶۰ش.
۱۸۳. مشیری، فریدون، لحظه‌ها و احساس، ج۱، ص۹۰، تهران، ۱۳۷۶ش.
۱۸۴. سپهری، سهراب، حجم سبز، ج۱، ص۶۸، تهران، ۱۳۴۶ش.
۱۸۵. سپهری، سهراب، حجم سبز، ج۱، ص۷۱، تهران، ۱۳۴۶ش.
۱۸۶. رهی معیری، محمدحسن، جاودانه، ج۱، ص۱۹۶، به کوشش حسین نمینی، تهران، ۱۳۶۳ش.
۱۸۷. رهی معیری، محمدحسن، جاودانه، ج۱، ص۲۰۷، به کوشش حسین نمینی، تهران، ۱۳۶۳ش.
۱۸۸. رهی معیری، محمدحسن، جاودانه، ج۱، ص۲۱۲، به کوشش حسین نمینی، تهران، ۱۳۶۳ش.
۱۸۹. رهی معیری محمدحسن، جاودانه، ج۱، ص۲۲۵، به کوشش حسین نمینی، تهران، ۱۳۶۳ش.
۱۹۰. رهی معیری، محمدحسن، باران صبحگاهی، ج۱، ص۲۱ بب‌ ‌، تهران، ۱۳۷۸ش.



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تخلص»، شماره۵۸۲۶.    



جعبه ابزار