• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تزکیه در قرآن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تزکیه، اصطلاحی دینی و اخلاقی است که در قرآن نیز واژگان هم ریشه آن بیش از پنجاه بار آمده است. صورت‌های گوناگون تزکیه در قرآن ناظر بر معنایی عام است و آن دور ساختن غیرحق از حق و ناپاکی از پاکی است




تزکیه در لغت به معنای پاک گردانیدن و به صلاح آمدن و رشد یافتن نفس و مال و کشت و زرع و همچنین به معنای ستودن نفس و خودستایی و به ناز زیستن در فراوانی است.
[۱] خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ذیل «زکو»، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۵.
[۲] ابن فارس، ذیل «زکی».
[۳] احمد بن علی بیهقی، تاج المصادر، ج۱، ص۹۹، چاپ هادی عالم زاده، تهران ۱۳۶۶ـ ۱۳۷۵ ش.
[۴] ابن منظور، لسان العرب، ذیل «زکا».
[۵] سعید شرتونی، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ذیل «زکا»، قم ۱۴۰۳.




در قرآن کریم واژة تزکیه به کار نرفته، اما واژگان هم ریشه آن بیش از پنجاه بار آمده است. صورت‌های گوناگون تزکیه در قرآن ناظر بر معنایی عام است و آن دور ساختن غیرحق از حق و ناپاکی از پاکی است که شامل پالودن نفس از گناه و خوی‌های ناپسند و پالایش مال از چیزهای حرام و فاسد است؛ بنابراین، تزکیه هم در مورد نفس هم در مورد مال به کار می‌رود.



پالودن نفس موجب می‌شود که انسان در دنیا به اوصاف پسندیده و در آخرت به اجر و پاداش نایل شود.
[۶] حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل «زکا»، چاپ محمد سیدکیلانی، بیروت.
[۷] محمد بن عزیز سجستانی، غریب القرآن، ج۱، ص۶۰، المسمی بنزهة القلوب، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
[۸] لسان التنزیل، چاپ مهدی محقق، ج۱، ص۱۷، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۵ ش.
[۹] حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ذیل «زکو»، تهران ۱۳۶۰ـ۱۳۷۱ ش.
پالودن مال از چیزهای حرام نیز همین اثر را دارد، زیرا عمده اسباب وصول به شهوات مال است. پس با ترک مال جمیع اسباب شهوات دنیوی قطع می‌شود و تزکیه و رسیدن به آثار آن میسر می‌گردد
[۱۰] محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، تفسیر القرآن الکریم، ج۷، ص۳۹۱، چاپ محمد خواجوی، قم ۱۳۷۹.
و این تزکیه میسر نیست الا به خواست خداوند و او به لطف و فضل خویش هر که را بخواهد تزکیه می‌کند.



به گفته راغب اصفهانی
[۱۲] حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل «زکا»، چاپ محمد سیدکیلانی، بیروت.
تزکیه نفس دو معنای متفاوت دارد: از راه کِردار بدین معنا که نفس خود را با انجام اعمال صالح از گناه پاک سازد، و این همان حقیقت تزکیه است
[۱۳] حسین بن محمد دامغانی، الوجوه و النظائر لالفاظ کتاب اللّه العزیز، ج۱، ص۳۹۸، ج ۱، چاپ محمدحسن ابوالعزم زفیتی، قاهره ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.
و در قرآن نیز به کسی که خود را تزکیه کند، وعده رستگاری داده شده است؛ از راه گفتار که ناپسند، و مدح نفس و خودستایی است و در قرآن نیز از آن نهی شده است.
[۱۶] حسن بن فضل‌ طبرسی، مکارم الاخلاق، ج ۹، ص ۲۷۲، ذیل نجم: ۳۲، قم ۱۴۱۲.




بسیاری از مفسران، تزکیه و تهذیب و تطهیر را مترادف یکدیگر آورده‌اند.
[۱۷] زمخشری، کشاف، ج۴، ص۶۹۵.
[۱۸] زمخشری، کشاف، ج۴، ص۷۴۰.
[۲۰] محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، تفسیر القرآن الکریم، ج۷، ص۳۸۹، چاپ محمد خواجوی، قم ۱۳۷۹.
[۲۱] طنطاوی بن جوهری، الجواهر فی تفسیرالقرآن الکریم، ج۱، جزء ۱، ص۲۱۰، (بیروت) : دارالفکر.
البته گاه تزکیه مبالغه در تطهیر و زیادت در آن نیز دانسته شده است.
[۲۲] زمخشری، کشاف، ج۲، ص۳۰۷.




تفسیر و تعبیر بعضی قرآن شناسان و مفسران از معانی گوناگون تزکیه در قرآن به این شرح است: نمو دادن و زیاد کردن و نیز پاک و اصلاح کردن
[۲۳] فتح اللّه بن شکراللّه کاشانی، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین (تفسیر کبیر ملافتح اللّه کاشانی)، ج ۱، ص ۳۵۲، ذیل بقره: ۱۵۱، تهران ۱۳۴۴ ش.
و به معنای افزایش تقوا نیز آمده است
[۲۵] زمخشری، کشاف، ج۴، ص۷۴۰.
[۲۶] محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، تفسیر القرآن الکریم، ج۷، ص۳۸۹، چاپ محمد خواجوی، قم ۱۳۷۹.
پاکیزه کردن وجود انسان از شرک و گناهان به واسطه مبعوث شدن پیامبران، به تعبیر دیگر، یکی از وجوه بعثت پیامبران تزکیه بوده است
[۲۷] ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، ج۲، ص۱۷۳، چاپ محمدجعفر یاحقی و محمدمهدی ناصح، مشهد ۱۳۶۵ـ۱۳۷۶ ش.
[۲۸] حسین بن علی کاشفی، مواهب علیّه، ج۱، ص۳۶، یا، تفسیر حسینی، چاپ محمدرضا جلالی نائینی، تهران ۱۳۱۷ـ ۱۳۲۹ ش.
[۲۹] محمد بن علی شریف لاهیجی، تفسیر شریف لاهیجی، ج۱، ص۱۱۶، تهران ۱۳۶۳ ش.
[۳۰] محمد بن شاه مرتضی فیضکاشانی، تفسیر الصافی، ج۱، ص۱۷۳، ذیل بقره: ۱۲۹، چاپ حسین اعلمی، بیروت (۱۳۹۹/۱۹۷۹)، چاپ افست مشهد.
و به قولی دیگر
[۳۱] حسین بن محمد دامغانی، الوجوه و النظائر لالفاظ کتاب اللّه العزیز، ج۱، ص۳۹۸، ج ۱، چاپ محمدحسن ابوالعزم زفیتی، قاهره ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.
پاک کردن مردم با گرفتن زکات از اموالشان؛ اخلاص و فرمانبرداری از خداوند
[۳۲] برای نقل قولی از ابن عباس رجوع کنید به، حسن بن محمد نظام الاعرج، ج۱، ص۴۰۴، تفسیر غرائب القرآن و رغائب الفرقان، چاپ زکریا عمیرات، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
[۳۳] برای نقل قولی از ابن عباس رجوع کنید به، ابن کثیر، ج۱، ص۱۷۵، تفسیرالقرآن العظیم، بیروت ۱۴۱۲.
پاک کردن و زایل کردن پلیدی‌ها و آلودگی‌ها که شامل اعتقادات فاسدی چون شرک و کفر و ملکات رذیله‌ای چون تکبر و بخل و گناهان کبیره‌ای چون قتل نفس و زنا و شرابخواری است تربیت و رشد دادن چیزی به نحو شایسته پاک شمردن نفس و خودستایی و مدح خویشتن.
[۳۷] فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، ج۳، ص۹۱، ذیل نساء: ۴۹، چاپ هاشم رسولی محلاتی و فضل اللّه یزدی طباطبائی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
[۳۸] فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، ج ۹، ص ۲۷۲، ذیل نجم: ۳۲، چاپ هاشم رسولی محلاتی و فضل اللّه یزدی طباطبائی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
[۳۹] ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، ج۵، ص۳۹۱، ذیل نساء: ۴۹، چاپ محمدجعفر یاحقی و محمدمهدی ناصح، مشهد ۱۳۶۵ـ۱۳۷۶ ش.
[۴۰] سیوطی، ج۶، ص۱۲۸، ذیل نجم: ۳۲.





۷.۱ - نیروی نفس انسان


در تفسیر آیاتی که حاوی معانی تزکیه و تعلیم است مانند «... یَتْلُوا عَلَیهِم آیاتِهِ وَیُزَکّیهِم وَ یُعَلِّمُهُم الکِتابَ وَ الحِکمَةَ...» گفته شده که نفس انسان دارای دو نیروی نظری و عملی است، قرآن از نیروی اول تعبیر به «یزکیهم» کرده که اشاره به کمال قوه نظری یعنی حصول معارف الاهی دارد و «یعلمهم الکتاب و الحکمة» اشاره به معرفت تأویل ظواهر شریعت و اسرار و علل و منافع شریعت است.
[۴۲] محمد بن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، ج۹، ص۷۷، قاهره.


۷.۲ - تقدم و تأخر میان تزکیه و تعلیم


بعضی مفسران دیگر در تفسیر این آیه و آیه‌های مشابه این مضمون نسبت تقدم و تأخر میان تزکیه و تعلیم قائل اند. در این آیات، گاه تعلیم بر تزکیه و غالباً، تزکیه بر تعلیم مقدّم است. سیدحیدر آملی،
[۴۴] حیدر بن علی آملی، تفسیر المحیط الاعظم و البحر الخضم فی تأویل کتاب اللّه العزیز المحکم، ج۱، ص۸۲، چاپ محسن موسوی تبریزی، تهران ۱۴۱۶/۱۹۹۵.
در توجیه این تقدم، علم را بر دو نوع دانسته است: علمی که مقدمه تزکیه است و علمی که تزکیه مقدمه آن است. نوع نخست، علم شریعت است که انسان را به راه تزکیه هدایت می‌کند، چنانکه در آیه ۱۲۹ سوره بقره («... وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکمَةَ وَ یُزَکّیهِم...») آمده است. نوع دوم علم، معرفت و حکمت است که غایت و نهایت تزکیه است و هیچ معرفت و حکمتی به دست نمی‌آید مگر این‌که قبل از آن، تزکیه و عبادت و تقوا و طهارت صورت گرفته باشد، چنانکه در قرآن کریم آمده است : «... وَ یُزَکّیهِم و یُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَ الحِکمَةَ...». به نوشته طباطبائی، هر گاه موضوع تربیت در میان باشد، تزکیه مقدّم بر تعلیم علوم و معارف و حکمت است، اما در جایی که پیامبران برای امت خود دعا می‌کرده‌اند و درخواستی از خدا داشته‌اند، پیداست که ابتدا حکمت و کتاب و پس از آن تزکیه را طلب کرده‌اند. وی می‌گوید در عالم تحقق و خارج، علم مقدّم بر تزکیه است، زیرا تا علم به اَعمال صالح و اخلاق نیکو نباشد، عمل به آن‌ها و در نتیجه تزکیه نیز میسر نخواهد بود.
[۴۹] ابوالفضل بهرام پور، «تزکیه مقدم است یا تعلیم ؟»، ج۱، ص۱۵۶، بیّنات، سال ۴، ش ۴ (زمستان ۱۳۷۶).




به نظر برخی مفسران منظور از زکات در قرآن، پرداخت مقدار معیّنی از مال نیست، بلکه در بعضی موارد، منظور طهارت و پاکیزگی یا همان تزکیه نفس است، از جمله در آیه ۴۳ سوره بقره : «وَاَقیموا الصَّلو'ةَ و ا'تُوا لزَّکو'ةَ...»
[۵۱] حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل «زکا»، چاپ محمد سیدکیلانی، بیروت.
[۵۲] حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ذیل «زکو»، تهران ۱۳۶۰ـ۱۳۷۱ ش.
آیه ۴ سوره مؤمنون : «وَالَّذینَ هُم لِلزَّکو'ةِ فاعِلونَ» که منظور تطهیر مال با انفاق است و آیه ۳۱ سوره مریم : «... وَ اَوْصانی بِالصَّلَو'ةِ و الزَّکو'ةِ...».



از آثار تزکیه نفس، تصفیه دل است؛ چنانچه نفس پاکیزه گردد، دل از آلودگیِ تعلق به غیر صاف می‌شود.
[۵۶] حسین بن علی کاشفی، مواهب علیّه، ج۴، ص۴۱۹، یا، تفسیر حسینی، چاپ محمدرضا جلالی نائینی، تهران ۱۳۱۷ـ ۱۳۲۹ ش.
تزکیه سبب خوش خلقی و عروج و بالا رفتن مراتب انسان نزد خدا و دریافت فیض الاهی می‌شود.
[۵۷] عبدالواحد بن محمد آمدی، تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ج۱، ص۲۴۰، قم ۱۳۶۶ ش.
[۵۸] عبدالواحد بن محمد آمدی، تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ج۱، ص۲۴۷، قم ۱۳۶۶ ش.
[۵۹] عبدالواحد بن محمد آمدی، تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ج۱، ص۴۴۰، قم ۱۳۶۶ ش.



(۱) قرآن.
(۲) عبدالواحد بن محمد آمدی، تصنیف غررالحکم و دررالکلم، قم ۱۳۶۶ ش.
(۳) حیدر بن علی آملی، تفسیر المحیط الاعظم و البحر الخضم فی تأویل کتاب اللّه العزیز المحکم، چاپ محسن موسوی تبریزی، تهران ۱۴۱۶/۱۹۹۵.
(۴) ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قم ۱۴۰۴.
(۵) ابن بابویه، عیون اخبارالرضا، چاپ مهدی لاجوردی، (تهران) ۱۳۷۸.
(۶) ابن حنبل، مسند احمدبن حنبل، استانبول ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
(۷) ابن فارس، معجم‌اللغة.
(۸) ابن کثیر، تفسیرالقرآن العظیم، بیروت ۱۴۱۲.
(۹) ابن منظور، لسان العرب.
(۱۰) ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، چاپ محمدجعفر یاحقی و محمدمهدی ناصح، مشهد ۱۳۶۵ـ۱۳۷۶ ش.
(۱۱) محمد بن اسماعیل بخاری جعفی، صحیح البخاری، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
(۱۲) ابوالفضل بهرام پور، «تزکیه مقدم است یا تعلیم ؟»، بیّنات، سال ۴، ش ۴ (زمستان ۱۳۷۶).
(۱۳) احمد بن علی بیهقی، تاج المصادر، چاپ هادی عالم زاده، تهران ۱۳۶۶ـ ۱۳۷۵ ش.
(۱۴) حسین بن محمد دامغانی، الوجوه و النظائر لالفاظ کتاب اللّه العزیز، ج ۱، چاپ محمدحسن ابوالعزم زفیتی، قاهره ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.
(۱۵) حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، چاپ محمد سیدکیلانی، بیروت.
(۱۶) زمخشری، کشاف.
(۱۷) محمد بن عزیز سجستانی، غریب القرآن، المسمی بنزهة القلوب، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
(۱۸) سیوطی، الدرّ‌المنثور.
(۱۹) سعید شرتونی، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، قم ۱۴۰۳.
(۲۰) محمد بن علی شریف لاهیجی، تفسیر شریف لاهیجی، تهران ۱۳۶۳ ش.
(۲۱) زین الدین بن علی شهیدثانی، منیة المرید فی ادب المفید و المستفید، چاپ رضا مختاری، قم ۱۳۶۸ ش.
(۲۲) محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، تفسیر القرآن الکریم، چاپ محمد خواجوی، قم ۱۳۷۹.
(۲۳) طباطبائی، تفسیر المیزان.
(۲۴) احمد بن علی طبرسی، الاحتجاج، مشهد ۱۴۰۳.
(۲۵) حسن بن فضل‌ طبرسی، مکارم الاخلاق، قم ۱۴۱۲.
(۲۶) فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، چاپ هاشم رسولی محلاتی و فضل اللّه یزدی طباطبائی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
(۲۷) طنطاوی بن جوهری، الجواهر فی تفسیرالقرآن الکریم، (بیروت) : دارالفکر.
(۲۸) محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، چاپ احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت.
(۲۹) محمد بن حسن طوسی، مصباح المتهجّد، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
(۳۰) حسن بن یوسف علامه حلّی، الالفین فی امامة مولانا امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه‌السلام، قم ۱۴۰۹.
(۳۱) محمد بن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، قاهره.
(۳۲) خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۵.
(۳۳) محمد بن شاه مرتضی فیضکاشانی، تفسیر الصافی، چاپ حسین اعلمی، بیروت (۱۳۹۹/۱۹۷۹)، چاپ افست مشهد.
(۳۴) فتح اللّه بن شکراللّه کاشانی، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین (تفسیر کبیر ملافتح اللّه کاشانی)، تهران ۱۳۴۴ ش.
(۳۵) حسین بن علی کاشفی، مواهب علیّه، یا، تفسیر حسینی، چاپ محمدرضا جلالی نائینی، تهران ۱۳۱۷ـ ۱۳۲۹ ش.
(۳۶) ابراهیم بن علی کفعمی، المصباح، چاپ سنگی (تهران) ۱۳۲۱، چاپ افست قم ۱۴۰۵.
(۳۷) حرّعاملی، وسائل الشیعه.
(۳۸) لسان التنزیل، چاپ مهدی محقق، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۵ ش.
(۳۹) محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
(۴۰) محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، ج ۲۹، چاپ عبدالزهراء علوی، بیروت: دارالرضا.
(۴۱) حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران ۱۳۶۰ـ۱۳۷۱ ش.
(۴۲) مهدی بن ابی ذر نراقی، جامع السعادات، چاپ محمد کلانتر، نجف ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست بیروت.
(۴۳) حسن بن محمد نظام الاعرج، تفسیر غرائب القرآن و رغائب الفرقان، چاپ زکریا عمیرات، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶.


 
۱. خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ذیل «زکو»، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۵.
۲. ابن فارس، ذیل «زکی».
۳. احمد بن علی بیهقی، تاج المصادر، ج۱، ص۹۹، چاپ هادی عالم زاده، تهران ۱۳۶۶ـ ۱۳۷۵ ش.
۴. ابن منظور، لسان العرب، ذیل «زکا».
۵. سعید شرتونی، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ذیل «زکا»، قم ۱۴۰۳.
۶. حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل «زکا»، چاپ محمد سیدکیلانی، بیروت.
۷. محمد بن عزیز سجستانی، غریب القرآن، ج۱، ص۶۰، المسمی بنزهة القلوب، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
۸. لسان التنزیل، چاپ مهدی محقق، ج۱، ص۱۷، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۵ ش.
۹. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ذیل «زکو»، تهران ۱۳۶۰ـ۱۳۷۱ ش.
۱۰. محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، تفسیر القرآن الکریم، ج۷، ص۳۹۱، چاپ محمد خواجوی، قم ۱۳۷۹.
۱۱. طباطبائی، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۹۳.    
۱۲. حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل «زکا»، چاپ محمد سیدکیلانی، بیروت.
۱۳. حسین بن محمد دامغانی، الوجوه و النظائر لالفاظ کتاب اللّه العزیز، ج۱، ص۳۹۸، ج ۱، چاپ محمدحسن ابوالعزم زفیتی، قاهره ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.
۱۴. اعلی/سوره۸۷، آیه۱۴.    
۱۵. شمس/سوره۹۱، آیه۹.    
۱۶. حسن بن فضل‌ طبرسی، مکارم الاخلاق، ج ۹، ص ۲۷۲، ذیل نجم: ۳۲، قم ۱۴۱۲.
۱۷. زمخشری، کشاف، ج۴، ص۶۹۵.
۱۸. زمخشری، کشاف، ج۴، ص۷۴۰.
۱۹. محمد بن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، ج۳۰، ص۳، قاهره.    
۲۰. محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، تفسیر القرآن الکریم، ج۷، ص۳۸۹، چاپ محمد خواجوی، قم ۱۳۷۹.
۲۱. طنطاوی بن جوهری، الجواهر فی تفسیرالقرآن الکریم، ج۱، جزء ۱، ص۲۱۰، (بیروت) : دارالفکر.
۲۲. زمخشری، کشاف، ج۲، ص۳۰۷.
۲۳. فتح اللّه بن شکراللّه کاشانی، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین (تفسیر کبیر ملافتح اللّه کاشانی)، ج ۱، ص ۳۵۲، ذیل بقره: ۱۵۱، تهران ۱۳۴۴ ش.
۲۴. طباطبائی، تفسیر المیزان، ج۹، ص۳۷۷، ذیل توبه:۱۰۳.    
۲۵. زمخشری، کشاف، ج۴، ص۷۴۰.
۲۶. محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، تفسیر القرآن الکریم، ج۷، ص۳۸۹، چاپ محمد خواجوی، قم ۱۳۷۹.
۲۷. ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، ج۲، ص۱۷۳، چاپ محمدجعفر یاحقی و محمدمهدی ناصح، مشهد ۱۳۶۵ـ۱۳۷۶ ش.
۲۸. حسین بن علی کاشفی، مواهب علیّه، ج۱، ص۳۶، یا، تفسیر حسینی، چاپ محمدرضا جلالی نائینی، تهران ۱۳۱۷ـ ۱۳۲۹ ش.
۲۹. محمد بن علی شریف لاهیجی، تفسیر شریف لاهیجی، ج۱، ص۱۱۶، تهران ۱۳۶۳ ش.
۳۰. محمد بن شاه مرتضی فیضکاشانی، تفسیر الصافی، ج۱، ص۱۷۳، ذیل بقره: ۱۲۹، چاپ حسین اعلمی، بیروت (۱۳۹۹/۱۹۷۹)، چاپ افست مشهد.
۳۱. حسین بن محمد دامغانی، الوجوه و النظائر لالفاظ کتاب اللّه العزیز، ج۱، ص۳۹۸، ج ۱، چاپ محمدحسن ابوالعزم زفیتی، قاهره ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.
۳۲. برای نقل قولی از ابن عباس رجوع کنید به، حسن بن محمد نظام الاعرج، ج۱، ص۴۰۴، تفسیر غرائب القرآن و رغائب الفرقان، چاپ زکریا عمیرات، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۳۳. برای نقل قولی از ابن عباس رجوع کنید به، ابن کثیر، ج۱، ص۱۷۵، تفسیرالقرآن العظیم، بیروت ۱۴۱۲.
۳۴. برای نقل قولی از ابن عباس رجوع کنید به، محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، ج۱، ص۴۶۷، ذیل بقره:۱۲۹، چاپ احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت.    
۳۵. طباطبائی، تفسیر المیزان، ج۱، ص۳۳۰، ذیل بقره:۱۵۱، به نوشته او مقصود از رسالت پیامبران ابتدا تربیت انسان است.    
۳۶. طباطبائی،، تفسیر المیزان، ج۳، ص۲۶۵،ذیل آل عمران:۷۷.    
۳۷. فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، ج۳، ص۹۱، ذیل نساء: ۴۹، چاپ هاشم رسولی محلاتی و فضل اللّه یزدی طباطبائی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۳۸. فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، ج ۹، ص ۲۷۲، ذیل نجم: ۳۲، چاپ هاشم رسولی محلاتی و فضل اللّه یزدی طباطبائی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۳۹. ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، ج۵، ص۳۹۱، ذیل نساء: ۴۹، چاپ محمدجعفر یاحقی و محمدمهدی ناصح، مشهد ۱۳۶۵ـ۱۳۷۶ ش.
۴۰. سیوطی، ج۶، ص۱۲۸، ذیل نجم: ۳۲.
۴۱. جمعه/سوره۶۲، آیه۲.    
۴۲. محمد بن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، ج۹، ص۷۷، قاهره.
۴۳. محمد بن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، ج۹، ص۸۰، قاهره.    
۴۴. حیدر بن علی آملی، تفسیر المحیط الاعظم و البحر الخضم فی تأویل کتاب اللّه العزیز المحکم، ج۱، ص۸۲، چاپ محسن موسوی تبریزی، تهران ۱۴۱۶/۱۹۹۵.
۴۵. بقره/سوره۲، آیه۱۲۹.    
۴۶. آل عمران/سوره۳، آیه۱۶۴.    
۴۷. جمعه/سوره۶۲، آیه۲.    
۴۸. طباطبائی، ج۱۹، ص۲۶۵، ذیل جمعه:۲، تفسیر المیزان.    
۴۹. ابوالفضل بهرام پور، «تزکیه مقدم است یا تعلیم ؟»، ج۱، ص۱۵۶، بیّنات، سال ۴، ش ۴ (زمستان ۱۳۷۶).
۵۰. بقره/سوره۲، آیه۴۳.    
۵۱. حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل «زکا»، چاپ محمد سیدکیلانی، بیروت.
۵۲. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ذیل «زکو»، تهران ۱۳۶۰ـ۱۳۷۱ ش.
۵۳. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۴.    
۵۴. طباطبائی، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۹.    
۵۵. مریم/سوره۱۹، آیه۳۱.    
۵۶. حسین بن علی کاشفی، مواهب علیّه، ج۴، ص۴۱۹، یا، تفسیر حسینی، چاپ محمدرضا جلالی نائینی، تهران ۱۳۱۷ـ ۱۳۲۹ ش.
۵۷. عبدالواحد بن محمد آمدی، تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ج۱، ص۲۴۰، قم ۱۳۶۶ ش.
۵۸. عبدالواحد بن محمد آمدی، تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ج۱، ص۲۴۷، قم ۱۳۶۶ ش.
۵۹. عبدالواحد بن محمد آمدی، تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ج۱، ص۴۴۰، قم ۱۳۶۶ ش.




دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تزکیه»، شماره۳۵۱۸.    
------------------------------------۳۰/۱-- ساعت------------



جعبه ابزار