• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تعدد اتاق های منزل

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تعدد اتاق‌های منزل از شاخصه‌های مهم معماری اسلامی است. آنچه را که در آیات و روایات در مورد مسکن و معماری ساختمان آمده است به یک معنا بر دو دسته کلی می‌توان تقسیم کرد: پاره‌ای از آن‌ها به مفاهیم و اصول کلی مسکن مربوط است و پاره دیگر به اجزا یا خصوصیت خاصی از ساختمان باز می‌گردد. در این نوشتار تعدد اتاق‌های منزل از منظر روایات اسلامی پرداخته شده است.



از آیات و روایات بسیار معلوم می‌شود که از نظر اسلام وجود اتاق‌های متعدد که هر کدام کاربری مخصوص داشته باشد ضروری است. از این نصوص برمی آید که در عرصه‌بندی منزل دو نکته اساسی را باید در نظر داشت: از یک طرف باید زمینه ارتباط و همنشینی اعضای خانواده فراهم باشد و همگی بتوانند در یک محیط مناسب گرد هم آیند و با یکدیگر محشور باشند، و از سوی دیگر باید حریم ساکنین در ساعات خواب و استراحت و فراغت محفوظ بماند و پدر و مادر و فرزندان و دیگر بستگان هر کدام به تناسب حال خویش محلی جداگانه داشته باشند.
در قرآن کریم آمده است: ”‌ای اهل ایمان، بردگان شما و اطفال غیر بالغ باید از شما در سه وقت اجازه بخواهند و سپس وارد شوند: یکی پیش از نماز صبح، دیگر هنگام ظهر که جامه‌ها را از تن بر می‌گیرند و سوم بعد از خفتن. این سه نوبت زمان خلوت شماست. اما در غیر این اوقات، باکی بر شما و ایشان نیست که بی‌رخصت گرد شما در آیند.
خداوند آیاتش را بدین‌سان به شما روشن بیان می‌کند که او دانا و حکیم است. و آنگاه که کودکانتان بالغ شوند باید مانند سایر بالغان با اجازه بر شما وارد شوند. خداوند آیات خود را چنین روشن بر شما بیان می‌کند و خدا دانا و حکیم است. «یا ایها الذین آمنوا لیستئذنکم الذین ملکت ایمانکم والذین لم یبلغوا الحلم منکم ثلث مرات من قبل صلوه الفجر و حینتضعون نیابکم من الظهیره ومن بعد صلوه العشاء ثلث عورات لکم. لیس علیکم و لا علیهم جناح بعدهن طوافون علیکم بعضکم علی بعض کذلک یبین الله لکم الایات والله علیم حکیم.»«واذا بلغ الاطفال منکم الحلم فلیستئذنوا کما استئذن الذین من قبلکم کذلک یبین الله لکم آیاته و الله علیم حکیم.»
از این آیات شریفه به خوبی استفاده می‌شود که اتاق خواب و استراحت پدر و مادر باید کاملاً مستقل باشد و از دسترس کودکان و دیگر اعضای خانواده به دور باشد. همچنین دلالت دارد که این اتاق باید از درب و پوشش لازم برخوردار باشد و در معرض دید رفت و آمد دیگران نباشد.
این نکته در روایات به تفصیل آمده است: در دسته‌ای از روایات اکیداً سفارش شده است که در هنگام همخوابگی زوجین هیچ‌کس حتی اطفال هم در اتاق خواب نباشند. در کتاب وسایل الشیعه باب مستقلی به این موضوع اختصاص یافته است. برای نمونه به روایت زیر اشاره می‌شود:
از امام صادق (علیه‌السّلام) شنیدم که فرمود: مرد با همسر یا کنیز خود، وقتی که کودکی در اتاق باشد همبستر نشود زیرا این کار زناکاری فرزند را در پی دارد. سمعت ابا عبدالله (علیه‌السّلام) یقول: «لا یجامع الرجل امراته و لا جاریته و فی البیت صبی فان ذلک مما یورث الزنا.»
از روایات دیگری که در بند‌های بعد در خصوص اتاق خواب، اتاق پذیرایی، اتاق عبادت و اتاق بیرونی خواهیم آورد به دست می‌آید که در بنای منزل باید اتاق‌های مختلف در نظر گرفت. بنابراین از نکات فوق می‌توان نتیجه گرفت که در معماری اسلامی، منزل حتی‌الامکان باید دارای اتاق‌های متعدد و مناسب حال اعضای مختلف خانواده باشد. از این‌رو طرح‌هایی که امروزه در ساختمان‌های جدید اجرا می‌شود و زیربنا را بیشتر به صورت‌ هال یا نشیمن و پذیرایی‌های بزرگ و باز می‌سازند با روح دستورات دینی سازگار نیست.


از روایات و آیات برمی آید که اسلام بر آداب وشرایط خواب و از جمله بر محل خواب، تاکید فراوان دارد. از آیات و روایاتی که در بند پیشین ذکر کردیم وجود یک اتاق خواب مستقل برای پدر و مادر استفاده می‌شد. همچنین استفاده کردیم که محل خواب فرزندان نیز باید از محل خواب پدر و مادر جدا باشد و معلوم شد که حتی اگر محارم مرد با او در یک خانه زندگی می‌کنند باید حریم آنها نیز محفوظ باشد. در اینجا ضمن ارائه مدارک بیشتر به شرایط اتاق خواب می‌پردازیم.

۲.۱ - شرایط اتاق خواب

آیه شریفه‌ی سوره‌ نور، که پیشتر ذکر شد، بر این نکته دلالت داشت که حتی کودکان غیربالغ نیز برای ورود به اتاق پدر و مادر باید اجازه بگیرند. در روایات بسیار ضمن تفسیر این آیات نکاتی چند اشاره شده است که در بحث ما مفید است. از جمله در یکی از روایات به علت این حکم اشاره شده است:
خداوند به این کار فرمان داده است تا آنکه خلوت حاصل شود، زیرا این اوقات زمان غفلت و خلوت است. «انما امر الله بذلک للخلوه فانها ساعه غره (الغره، غفله فی الیقظه.) و خلوه.»
اما از روایات دیگر استفاده می‌شود که خوابگاه کودکان را نیز باید از یکدیگر جدا کرد: روایت شده است که از شش سالگی بستر کودکان باید از هم جدا شود. «و روی انه یفرق بین الصبیان فی المضاجع لست سنین.»
رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمودند: از هفت سالگی بستر فرزندانتان را از هم جدا کنید. قال رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم): «فرقوا بین اولادکم فی المضاجع اذا بلغوا سبع سنین.»
آنچه از این روایت به طور قطع می‌توان استفاده کرد جدا کردن محل خواب (رختخواب یا تختخواب) است و صریحاً نمی‌توان استفاده کرد که لزوماً باید اتاق‌های آن‌ها نیز از یکدیگر جدا باشد. البته می‌توان گفت که جدا کردن اتاق خواب عملا و به طریق اولی جداسازی محل خواب را نیز در پی دارد ولی از سوی دیگر جداکردن اتاق خواب کودکان و جوانان پیامد‌های منفی روانی و اخلاقی و نیز خطرات جانی و جسمانی را به دنبال دارد.
به هر حال اگر نتوان جداسازی اتاق فرزندان را از این روایت استفاده کرد، دست کم می‌توان گفت که اتاق خواب آنها باید به‌اندازه‌ای باشد که جداسازی رختخواب یا تختخواب آن‌ها امکان پذیر باشد. گاه مشاده می‌شود که اتاق خواب آنقدر کوچک است که عملا این کار ممکن نیست. بنابراین برای کودکان یا باید اتاق خواب کوچک و تک نفره طراحی کرد و یا اتاق چند نفره‌ای که گشادگی جایگیری لازم را داشته باشد.
در روایت زیر تاکید شده است که خوابگاه کودکان را باید از خوابگاه همسران جدا کرد. امام صادق از قول پدران خود فرمود: بستر‌های زنان و کودکان از ده سالگی جدا می‌شود. عن جعفر بن محمد عن ابائه علیهم السلام: «قال یفرق بین النساء و الصبیان فی المضاجع لعشر سنین.»
گفتیم که از نظر اسلام خوابیدن در خانه به صورت تنهایی مذموم و مکروه است. در پاره‌ای روایات می‌خوانیم:
ابوجعفر (علیه‌السّلام) فرمود: ‌ای میمون (میمون نام راوی روایت است.) چه کسی با تو در شب می‌خوابد، آیا غلامی به همراه داری؟ عرض کردم: خیر. فرمود: به تنهایی مخواب، جسورترین حالتی که شیطان با انسان دارد هنگامی است که انسان به تنهایی می‌خوابد. عن ابی جعفر (علیه‌السّلام) فقال: «یا میمون من یرقد معک بالیل امعک غلام؟ قلت لا قال فلا تنم وحدک فان اجرا مایکون الشیطان علی الانسان اذا کان وحده. (کراهه ان یبیت الانسان وحده والخصال النهی عنها لعله مخوفه.»
در روایت دیگر اثرات احتمالی این کار را بیان فرموده‌اند. از جمله در یک روایت به دیوانگی اشاره شده است:
از امام موسی (علیه‌السّلام) نقل شده است که فرمود: سه کار است که احتمال دیوانگی دارد: قضای حاجت در بین قبرها، راه رفتن با یک کفش، و مردی که تنها می‌خوابد. عن ابی الحسن موسی (علیه‌السّلام) قال: «ثلاثه یتخوف منها الجنون: التغوط بین القبور، المشی فی خف واحد، و الرجل ینام وحده.» هر چند در پاره‌ای از روایات تعبیر ” بیت ” آمده است و گفته شده که خوابیدن در بیت به تنهایی مکروه است.
اما آنچه در مجموع روایات مورد نهی قرار گرفته است “تنها خوابیدن است، حال باید دید که این عنوان فقط در صورتی صادق است که شخص در خانه‌ی خالی بخوابد یا در اتاق خالی نیز مطلب از همین قرار است. چنانکه مرحوم کلینی تصریح کرده است، این کراهت به دلیل آثاری است که بر آن مترتب است.
از این‌رو شاید بتوان گفت که خوابیدن در یک اتاق در بسته، به ویژه در ساختمان‌های فعلی که غالباً هیچ ارتباطی با دیگر اتاق‌ها پیدا نمی‌کند، نیز همان حکم را دارا باشد. با این فرض می‌توان نتیجه گرفت که هرچند بهتر است اتاق خواب پدر و مادر از اتاق کودکان و اتاق کودکان از اتاق دیگر بستگان و زنان جدا باشد ولی بهتر است که از اتاق‌های تک نفره که کودکان را در هنگام خواب کاملاً از دیگران جدا کند پرهیز شود.
بنابراین از روایات فوق نکات زیر را می‌توان برداشت کرد:
الف) اتاق خواب پدر و مادر از اتاق بقیه‌ی اعضای خانواده جدا باشد و در مسیر راه یا در محل دسترس نباشد.
ب) اتاق پسران از اتاق دختران جدا باشد ولی بهتر است هر اتاق به‌ اندازه‌ای گنجایش داشته باشد که دو یا سه نفر از آن‌ها بتوانند کاملاً جداگانه بخوابند.
ج) اگر دیگر محارم، زن یا مرد، در همان خانه زندگی می‌کنند اتاق آن‌ها باید مستقل باشد.


پیشتر گفته شد که معماری با فرهنگ عمومی و هنجارهای اجتماعی پیوندی ناگسستنی دارد. غالباً پسند و ناپسند‌های مردم است که نیاز‌های آنان را سمت و سو می‌بخشد و در نتیجه فضا و عرصه مناسبی را برای زیست انسان طلب می‌کند. از این‌رو ما معتقدیم که هرچند محل پذیرایی در ساختمان تقریباً در همه‌ی کشورها و مناطق مطرح بوده است اما کیفیت آن تحت شرایط فرهنگی هر جامعه کاملاً متفاوت است. برای مثال، امروزه در غرب با فرهنگ خاصی از مهمان پذیری مواجهیم و به همان ترتیب، در معماری آن دیار نیز محل پذیرایی بیشتر به صورت یک سالن بزرگ و عمومی ساخته می‌شود. برای شناخت ویژگی‌های اتاق پذیرایی در اسلام نخست باید دید که آموزه‌های دینی در خصوص میهمان و میهمان‌پذیری چیست و چه شرایط و ویژگی‌هایی برای آن برشمرده‌اند.

۳.۱ - فرهنگ میهمان‌داری در اسلام

ادله میهمان‌نوازی در اسلام و تجلی آن در فضای پذیرایی:

۳.۱.۱ - صله رحم

در آیات و روایات فراوان از اهمیت و ضرورت “صله رحم” سخن رفته است و هرکس را که قطع رحم کند سخت نکوهش کرده‌اند. برای مثال چند حدیث را نقل می‌کنیم:
امام باقر (علیه‌السّلام) فرمود: صله‌ی رحم خلق را نیکو، بخشش را زیاد، نفس را پاک و روزی را افزون گرداند و مرگ را به تاخیر‌اندازد. قال ابو جعفر (علیه‌السّلام): «صله الارحام تحسن الخلق و تسمع الکف و تطیب النفس و تزید الرزق و تنسی فی الاجل.»
امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود صله رحم و نیکویی با همسایگان شهرها را آباد و عمرها را زیاد گرداند. قال ابوعبدالله (علیه‌السّلام): «صله الرحم وحسن الجوار یعمران الدیار و یزیدان فی الاعمار.»
امام باقر (علیه‌السّلام) فرمود: در کتاب علی (علیه‌السّلام) آمده است که: سه خصلت است که دارنده ی آن نمیرد مگر آنکه جزای کردارش را ببیند:
۱: ستم و سرکشی؛
۲: قطع رابطه با خویشان؛
۳: قسم دروغی که با آن با خدا ستیز می‌کنند. و عبادتی که سریع تر ثوابش به انسان می‌رسد، پیوند با خویشان است.
‌ای بسا قومی که ستمگرند ولی با یکدیگر رابطه‌ی دوستی دارند و به همان دلیل اموال‌شان فزونی می‌یابد و ثروتمند می‌شوند. قسم دروغ و قطع رابطه با خویشان، شهرها را بدون سکنه و نسل را منقطع می‌سازد.
از این روایات بر می‌آید که رفت و آمد با خویشان و بستگان نه تنها یک وظیفه دینی و انسانی است و ترک آن مستوجب آتش دوزخ است بلکه این کار آثار و برکات تکوینی و اجتماعی فراوانی نیز به دنبال دارد که از آن جمله است افزایش ثروت، آبادانی مناطق و ازدیاد عمر.
عن ابی جعفر (علیه‌السّلام) قال: فی کتاب علی (علیه‌السّلام): «ثلاث خصال لایموت صاحبهن ابداً حتی یری وبالهن: البغی وقطیعه الرحم و الیمین الکاذبه یبارز الله بها وان اعجل الطاعه ثواباً لصله الرحم و ان القوم لیکونون فجاراً فیتوصلون فتمی اموالهم و یثرون، ان یمین الکاذبه و قطیعه الرحم لتذران الدیار بلاقع، من اهلها و تنقل الرحم و ان نقل الرحم انتطاع النسل.»

۳.۱.۲ - دیدار با برادران ایمانی

در احادیث دیگر دیدار با همکیشان و برادران ایمانی یکی از نشانه‌های ایمان دانسته شده است. در این روایات صریحاً بر رفت وآمد به خانه یکدیگر تاکید شده است.
عن ابی جعفر (علیه‌السّلام) قال: قال رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم): «من زار اخاه فی بیته قال الله عزوجل له: انت ضیفی و زائری علی قراک و قد ارجبت لک الجنه بحبک ایاه.»
از امام باقر (علیه‌السّلام) روایت شده است که فرمود: رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: هرکس برادرش را در خانه اش دیدار کند خداوند عزوجل به او فرماید: تو میهمان و زائر من هستی و بر من است پذیرایی از تو، همانا بهشت را به دلیل محبتی که به برادر مومنت داری بر تو واجب کردم.
این احادیث را از آن‌رو نقل کردیم که جایگاه و اهمیت رفت و آمد به خانه دیگران در فرهنگ اسلامی روشن گردد. تعابیری که دراین روایت آمده و تجلیلی که از این کار به عمل آمده است در نصوص دینی ما کم‌نظیر است. از این فرمایشات گهربار استفاده می‌کنیم که رفت و آمد به خانه یکدیگر یکی از عناصر غیرقابل تفکیک فرهنگ اسلامی است و جامعه‌ای که در آن این ارتباط به‌طور گسترده برقرار نباشد یک جامعه دینی نیست.

۳.۱.۳ - اطعام مومنین

در گروه دیگر از روایات بر مساله” اطعام مومنین ” پافشاری شده است. در بعضی از این احادیث تصریح شده است که این اطعام باید در خانه انجام شود و به اصطلاح، دیگران را بر سر سفره خویش دعوت کند.
امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: فردی که دو مومن بر او داخل شوند و آنان را سیر گرداند این کار از آزاد کردن بنده‌ای بهتر و با فضیلت‌تر است. عن ابی عبدالله (علیه‌السّلام) قال: «ما من رجل یدخل بیته مومنین فیطعمها شبعهما الا کان ذلک افضل من عتق نسمه.» در این میان روایت زیر قابل تامل است. گویا امام (علیه‌السّلام) مومنین را ملزم می‌شمارند که همواره فقرا را به خانه خویش فرا خوانند و آنان را در منزل بر سر سفره خویش غذا دهند.
امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: ‌ای حسین، آیا برادرانت را دوست داری؟ گفتم آری. فرمود: به تهی دستانشان سود می‌رسانی؟ عرض کردم: آری. فرمود:‌هان، سزاوار است دوست بداری کسی را که خداوند او را دوست دارد.‌هان، قسم به خدا که آنان را سود نرسانی مگر آن که ایشان را دوست بداری. آیا ایشان را به منزل خود دعوت می‌کنی؟
عرض کردم: آری، غذا نمی‌خورم مگرآنکه دو یا چند نفر از آنان با من باشند. امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: بدان که بخشش آنها به تو از بخشش تو به آن‌ها بسی بیشتر است. عرض کردم به آنها غذا می‌دهم و آنان را در خانه خود میهمان می‌کنم با این حال بخشش آن‌ها بیشتر از من است؟
فرمود: آری، هنگامی که آن‌ها بر تو وارد شوند، مغفرت تو و خانواده ات را با خود می‌آورند و آنگاه که خارج شوند، گناهان تو خانواده‌ات را با خود می‌برند.
قال ابو عبدالله (علیه‌السّلام): «اتحب اخوانک یا حسین؟ قلت: نعم. قال تنفع فقرائهم؟ قلت: نعم. قال: اما انه یحق علیک ان تحب من یحب الله. اما و الله لا تنفع منهم احداً حتی تحبه اتدعوهم الی منزلک؟ قلت: نعم. ما اکل الا ومعی منهم الرجلان والثلاثه والاقل والاکثر. فقال ابوعبدالله: اما ان فضلهم علیک اعظم من فضلک علیهم. فقلت: اطعمهم عامی اوطئهم رحلی و یکون فضلهم علی اعظم؟ قال: نعم انهم اذا دخلوا منزلک دخللوا بمغفرتک ومغفره عیالک و اذا خرجوا من منزلک خرجوا بذنوبک وذنوب عیالک.»

۳.۲ - محل پذیرایی در خانه

تا کنون از اهمیت میهمان‌داری سخن گفته شد، در روایات دیگر تاکید شده است که در خانه محلی برای میهمانداری باید در نظر گرفته شود.
در پاره‌ای از احادیث، خانه‌ای را که در آن میهمانی نباشد خالی از خیر و برکت دانسته‌اند:
رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: هر خانه که میهمان را بدان راه نیست فرشتگان را با آن کار نیست. قال رسول الله صلی الله علیه وآله: «الخیر اسرع الی البیت الذی یعشی من الشفره الی سنام البعیر.»
عن النبی صلی الله علیه وآله: «کل بیت لایدخل فیه الضیف لایدخله الملائکه.»
رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: در آن کس که میهمانی ندهد، خیری نبود. قال رسول الله صلی الله علیه وآله: «لا خیر فیمن لایضیف.»
چنان‌که می‌بینیم در این روایات سخن از میهمانداری (تضییف) است. به نظر می‌رسد واژه‌ی پذیرایی که هم‌اینک استفاده می‌شود به خوبی نمی‌تواند مفهوم میهمانداری به معنای اصلی را برساند. هرچند از خود این روایت فهمیده می‌شود که فضایی از خانه را باید به اینکار اختصاص داد اما احادیث دیگری وجود دارد که صریحاً به این مطلب پرداخته است.
رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: هر چیز را زکاتی است و زکات خانه، اتاق پذیرایی است. قال رسول الله صلی الله علیه و آله: «لکل شی زکوه و زکوه الدار بیت الضیافه.»
در این حدیث شریف، به تعبیری زیبا و گویا برمی خوریم که نکات جالبی را در پی دارد. اتاق پذیرایی یا اتاق میهمانی “زکات خانه” معرفی می‌شود، یعنی این اتاق سهمی است از خانه که صاحبخانه به میهمان اختصاص می‌دهد. امروزه گاه اشکال می‌کنند که اتاق بیرونی که در ساختمان‌های قدیمی تعبیه می‌شد چون از دسترس اهل خانه به دور می‌ماند، عملاً استفاده ی کامل از آن صورت نمی‌گرفت.
گویا رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در پاسخ می‌فرمایند: این بخش از خانه سهم میهمان است و بنابراین درساختن آن نباید منافع صاحبخانه را در نظر گرفت. بنابراین از این روایت می‌توان استفاده کرد که اگر تعبیه اتاق پذیرایی احیاناً کاربری ساختمان را برای اهل خانه کمتر کند نباید از آن پرهیز کرد زیرا سهم میهمان را نیز باید در نظر داشت.
همچنین می‌توان استفاده کرد که اتاق پذیرایی باید به گونه‌ای ساخته شود که وسایل آرامش میهمان را فراهم سازد. تعبیر “بیت الضیافه” دلالتی فراتر از “اتاق پذیرایی” دارد. چرا که در بیت الضیافه میهمان‌داری و شرایط سکونت و ضیافت باید برقرار باشد و صرف یک پذیرایی و رسمی و موقت کافی نیست.
شاید نکته دیگری را بتوان از تعبیر “زکات” استفاده کرد. همان‌طور که در وجوب زکات رسیدن مال به حد نصاب شرعی لازم است، لزوم اتاق پذیرایی نیز ویژه مسکنی است که از حد نصاب عرفی مساحت برخوردار باشد. برای مثال، در یک مساحت پنجاه متری، اختصاص فضایی به اتاق پذیرایی نه ممکن است و نه مامور به (البته در منابع اهل سنت این روایت به دو صورت نقل شده است: گاه با همان تعبیری آمده است که مطرح شد و گاه به جای” بیت الضیافه” ففقط ” الضیافه” آمده است.)
[۱۹] کاشف الغطاء، محمدحسین، الفردوس، ج۳، ص۳۳۲، ح۴۹۹۷.
البته در صورت اخیر باز هم نکات قبل استنباط می‌شود، هرچند صراحت کامل ندارد.


تاکنون از اتاق‌های متعدد سخن به میان آمده است، این گونه اتاق‌ها در معماری‌های رایج نیز معمولاً در نظر گرفته می‌شود، هرچند از نظر شرایط و خصوصیات با آنچه در معماری دینی گفته شد متفاوت است. اما اکنون از اتاقی بحث می‌کنیم که در معماری‌های کنونی اصلاً مطرح نیست. در آیات و روایات توصیه شده است که اتاقی مخصوص عبادت و نمازگذاردن پیش‌بینی شود.
به حضرت موسی و برادرش وحی کردیم که برای پیروانتان در مصر اتاق‌هایی را در منازل به عنوان مکان برپایی نماز در نظر گیرید و در آن‌ها نمازگذارید و مومنان را بشارت باد. «و اوحینا الی موسی واخیه ان تبوء القومکا بمصر بیوتاً و اجعلوا بیوتکم قبلهً و اقیموا الصلوه و بشر المومنین.»
البته این آیه شریفه را چند گونه تفسیر کرده‌اند: بعضی معتقدند که «واجعلوا بیوتکم قبله» بدین معناست که خانه‌هایتان را روبروی هم بسازید، برخی دیگر بر این باورند که فقره یاد شده دلالت دارد که مستحب است خانه‌ها را در جهت قبله بسازید، اما گروه سوم بر این باورند که منظور این است که خانه‌هایتان را قبله قرار دهید، یعنی درخانه‌هایتان جایگاهی برای نمازگزاران در نظر گیرید. از آنجا که مفسر واقعی قرآن اهل‌بیت (علیه‌السّلام) می‌باشند باید دید ایشان آیه را چگونه تفسیر کرده‌اند، در روایات همان معنای سوم ذکر شده است.
امام کاظم (علیه‌السّلام) فرمود: چون بنی اسرائیل در خوف از فرمانروایان ستمگر به سر می‌بردند به موسی و‌ هارون (علیه‌السّلام) چنین وحی کرد: «خانه‌هایی را برای پیروان خویش به عنوان عبادتگاه در نظر گیرید.» یعنی مامور به اقامه نماز در خانه‌های خود شدند. عن الکاظم (علیه‌السّلام): لما خافت بنو اسرائیل جبابرتها اوحی الله الی موسی و‌ هارون (علیهما‌السّلام) ان تبوء القومکا بمصر بیوتاً و اجعلوا بیوتکم قبله. قال امروا ان یصلوا فی بیوتهم.
آنچه در آیه شریفه آمده است درباره قوم موسی (علیه‌السّلام) در شرایط خاصی است و از این آیه به تنهایی نمی‌توان حکم مساله را دریافت. اما در روایات صریحاً به ساختن مصلی در خانه امر شده است.
امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: در خانه‌ات مکانی را به امر عبادت اختصاص بده. عن ابی عبدالله (علیه‌السّلام) قال: «اتخذ مسجداً فی بیتک.»
راوی گوید امام صادق (علیه‌السّلام) در نامه خود به من چنین نوشت: دوست دارم یکی از اتاق‌های خانه‌ات را به نماز و عبادت اختصاص دهی. عن علی بن الحکم عن ابان عن سمع قال: «کتب الی ابوعبدالله (علیه‌السّلام) انی احب لک ان تتخذ فی دارک مسجداً فی بعض بیوتک.»
از آن گذشته این کار به عنوان یک سنت رایج در بین ائمه (علیه‌السّلام) مطرح بوده است. امام صادق (علیه‌السّلام) از حالات امام علی (علیه‌السّلام) یاد می‌کنند که ایشان در خانه چنین اتاقی داشته است:
امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: علی (علیه‌السّلام) اتاقی را که نه بزرگ بود و نه کوچک برای نماز خود اختصاص داده بود. قال الصادق علیه السلام: «کان علی (علیه‌السّلام) قد جعل بیتاً فی داره لیس بالصغیر و لا بالکبیر لصلوته.»
امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: علی (علیه‌السّلام) یکی از اتاق‌های خانه‌اش را که نه بزرگ بود نه کوچک، در نظر گرفته بود و وقتی اواخر شب قصد خواندن نماز می‌کرد، کودکی را که از تاریکی نمی‌ترسید با خود به آنجا می‌برد و نماز مشغول می‌شد. عن ابی عبدالله (علیه‌السّلام) قال: «کان علی (علیه‌السّلام) قد اتخذ بیتاً فی داره لیس بالکبیر و لابالصغیر فکان اذا اراد ان یصلی من آخر اللیل اخذ معه صبیاً لا یخشم منه ثم یذهب الی ذلک البیت فیصلی.»
امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: علی (علیه‌السّلام) یکی از اتاق‌های خانه‌اش را که نه کوچک بود ونه بزرگ برای نماز خود اختصاص داده بود به‌طوری که شب هنگام به همراه یک کودک به آن جا می‌رفت و نماز می‌گذارد. عن ابن فضال عن ابن ابی بکرعن عبید بن زراره عن ابی عبدالله (علیه‌السّلام) قال: «کان علی (علیه‌السّلام) قد جعل بیتاً فی داره لیس بالصغیر و لا بالکبیر لصلاته و کان اذا کان اللیل ذهب معه بصبی لیبیت معه فیصلی فیه.»

۴.۱ - ویژگی‌های مصلی

ویژگی‌های مصلی عبارت است از:

۴.۱.۱ - نه چندان کوچک و نه چندان بزرگ

در این روایات به‌اندازه مصلای امیرالمومنین (علیه‌السّلام) اشاره شده است. در این جا دو احتمال وجود دارد: یا‌اندازه مطرح شده در روایت صرفاً اختصاص به اتاق آن حضرت دارد و امام صادق (علیه‌السّلام) نیز تنها برای توصیف ویژگی‌های آن چنین مطلبی را فرموده‌اند و یا بیان این نکته در مورد اتاق ایشان برای ارشاد به یک ویژگی کلی است.
به نظر ما احتمال اول چندان درست نیست، زیرا امام صادق (علیه‌السّلام) در اینجا صرفاً در مقام بیان سیره‌ی مولای متقیان نیست بلکه در مقام بیان یک دستور دینی است. در چنین موادی بیان خصوصیات برای بیان ویژگی‌های حکم است. از این‌رو باید گفت که اولین ویژگی اتاق عبادت این است که نه چندان کوچک باشد و نه چندان بزرگ که از صورت یک اتاق خلوت و انس فراتر رود.
گویا در این ویژگی یک نکته بسیار مهم معنوی و روانی وجود دارد. اتاق عبادت را از آن‌رو در ساختمان لازم شمرده‌اند که انسان بتواند در زمان‌های مناسب و به ویژه در نیمه‌ی شب با خدای خود خلوت کند و نیاز گذارد.‌ اندازه این اتاق، که حدود ده متر تخمین زده می‌شود، در اینجا حالت روحی مناسب تاثیری به سزا دارد. به تجربه نیز معلوم شده است که اتاق‌های کوچک و بزرگ هیچ‌کدام چنین اثر روحی را ندارد.

۴.۱.۲ - خالی بودن از وسایل زاید

یکی دیگر از ویژگی‌های اتاق عبادت خالی بودن از وسایل زاید است. امام (علیه‌السّلام) فرمود: علی (علیه‌السّلام) را اتاقی بود که در آن جز یک زیرانداز و یک شمشیر و یک قرآن چیز دیگری نبود و حضرتش (علیه‌السّلام) در آن اتاق نماز می‌گذارد. عنه علیه السلام: «کان لعلی (علیه‌السّلام) بیت لیس فیه شی الا فراش وسیف و مصحف وکان یصلی فیه (او قال: ) و کان یقیل فیه.»
از نظر روانشناسی وجود اشیای مختلف در محیط زندگی سبب تشتت فکر و نا آرامی روح است. از این‌رو در اتاق عبادت نباید جز وسایل عبادت و ضروری چیز دیگری وجود داشته باشد. از همین جا می‌توان دریافت که این اتاق باید ساده و بی‌آلایش باشد و از زرق و برق و تجملات خالی باشد. البته این نکته وجود دارد که آیا مصلی باید یک اتاق اختصاصی باشد و یا می‌توان اتاق خلوتی چون اتاق پذیرایی یا بیرونی را برای این منظور استفاده کرد.
آنچه مسلم است اینکه اتاق عبادت باید از ویژگی‌هایی که در اینجا گفته می‌شود برخوردار باشد. اما اینکه کاملا اتاقی اختصاصی باشد جای تامل است. از مجموع روایات استفاده می‌شود که در صورت امکان مصلی باید مستقل باشد ولی اگر محدودیتی وجود دارد بهتر است یکی از اتاق‌های خلوت (غیر از نشیمن و اتاق خواب که غالباً وسایل زاید دارند) با ویژگی‌های یاد شده ساخته شود تا به هر صورت قابل بهره‌برداری باشد.

۴.۱.۳ - استحکام و اتقان بنای اتاق عبادت

ویژگی دیگر، استحکام و اتقان بنای این اتاق است. از یکی از اصحاب نقل شده است که رسول خدا به ما فرمان می‌داد که در خانه‌هامان محلی برای عبادت بنا کنیم و در ساخت آن دقت کرده و پاکیزه‌اش بداریم. عن عروه بن الزبیر عمن حدثه من اصحاب رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) قال: «کان رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) یارنا ان نصنع المساجد فی دورنا، و ان نصلح صنعتها و نطهرها.»
شاید تاکید حضرت از آن‌روست که معمولاً در ساخت چنین بناهایی سرمایه‌گذاری و دقت لازم نمی‌شود. بنابراین با آنکه اتاق عبادت باید ساده و بی‌آلایش باشد اما سازه‌ی آن نباید از استحکام و استواری لازم بی بهره باشد. به هر حال این اتاق باید از حیث بنا خوش ساخت بوده، از نور و هوای کافی برخوردار باشد واز این جهت به گونه‌ای باشد که انسان را گاه و بیگاه به خود جلب کند و آدمی در آن احساس آرامش و امنیت کند.

۴.۱.۴ - نظافت و پاکیزگی و خوشبو بودن

چنان که در روایت سابق دیدیم، نظافت و پاکیزگی و نیز خوشبو بودن، یکی دیگر از شرایط مصلای خانگی است:
از عایشه نقل است که رسول خدا فرمان داد تا در خانه‌ها محلی را برای عبادت بنا کنند و در پاکیزگی و خوش بویی آن بکوشند. بنابراین این اتاق نباید در بخشی از ساختمان باشد که در معرض آلودگی یا بوی ناخوشایند باشد. تعبیه‌ی اتاق در جایی که در معرض باد و خاک یا در کنار دستشویی، حمام و زباله دانی باشد خلاف این حکم است.
البته این اتاق باید پاره‌ای از شرایط مسجد و نمازگزاردن را نیز داشته باشد. مثلاً خواندن نماز در مقابل پنجره یا درب باز مکروه است. طبعاً در این اتاق نباید درب و پنجره آن به سوی قبله باشد. در پاره‌ای از روایات گذشته تعبیر”مسجد” آمده بود. حال باید دید که منظور از مسجد به معنای عرفی آن است که همان نمازخانه و مصلی است یا واقعاً مسجد شرعی مقصود است. اگر واقعاً مسجد شرعی مراد باشد طبعاً تمام شرایط احکام مسجد در مورد آن نیز باید رعایت شود. در این صورت ساخت این اتاق باید با دقت و وسواس خاصی همراه باشد. (توضیح بیشتر را در بخش معماری مسجد خواهیم آورد.)
علامه مجلسی”ره” در کتاب بحارالانوار این روایت را در بابی تحت عنوان”اتخاذ المسجد فی الدار” آورده است که نشان می‌دهد ایشان نیز احتمالاً معتقد است که این اتاق باید مسجد شرعی باشد. در بسیاری روایات یادآوری شده است که بهتر است زنان به جای حضور در نماز جماعت در خانه‌های خویش نماز بگذارند شاید به این روایت نیز بتوان بر ضرورت وجود مصلی در خانه استناد کرد.
امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: نماز زن در پستو برتر از نماز او در اتاقش است وآن نیز برتر از نماز در سرای خانه است. محمد بن علی بن الحسین اسناده عن هشام بن سالم عن ابی عبدالله (علیه‌السّلام) قال: «صلاه المراه فی مخدعها افضل من صلاتها فی بیتها وصلاتها فی بیتها افضل من صلوتها فی الدار.» …شایسته تر برای زنان، خواندن نماز در اتاق‌هایشان است و از آن شایسته تر، نماز در پستوی خانه است. …«و الافضل للنساء الصلاه فی بیوتهن و الافضل بیت المخدع.»
در روایت است که بهترین مسجد برای زنان، اتاتق‌هایشان است، و نماز زن در اتاقش برتر از نماز او در دالان و نماز او در آنجا برتر از نماز در صحن خانه است و آن نیز برتر از نماز بر روی بام است، و نماز زن برروی بامی که دیوار ندارد مکروه است. «و روی ان خیر مساجد النساء البیوت، و صلاه المراه فی بیتها افضل من صلاتها فی صفتها وصلاه فی صفتها افضل من صلاتها فی صحن دارها و صلاه دارها افضل من صلاتها فی سطح بیتها وتکره للسراه الصلاه فی سطح غیر محجر.» با این وصف، اتاق عبادت در خانه کاربرد زیادی دارد و با فضیلتی که در روایت فوق بدان اشاره شد ساختن چنین اتاقی نیز فضیلت و برکت فراوانی برای خانه به همراه دارد.


از بحث‌های گذشته و نیز از بسیاری از آموزه‌های دینی می‌توان دریافت که در منزل مسکونی وجود دو بخش مختلف به صورت عمومی وخصوصی ضروری است. از جمله می‌توان به مباحث زیر اشاره کرد:

۵.۱ - اتاق پذیرایی

در بحث (اتاق پذیرایی) احادیثی نقل شده که نشان می‌دهد اسلام بر ارتباط نزدیک و رفت وآمد مومنین به خانه یکدیگر تاکید ویژه‌ای دارد. از سوی دیگر این مهمان‌داری باید با دیگر احکام و ضوابط دینی همراه وهمساز باشد. از این دو اصل دینی، ضرورت تفکیک یاد شده در بنای ساختمان به دست می‌آید.

۵.۲ - متراژ و زیربنای ساختمان

در بحث از (متراژ و زیربنای ساختمان) نیز دیدیم که مساحت و بنای بیش از نیاز نهی شده است، مگر در موردی که مقدار زاید به میهمانداری و استفاده مومنین اختصاص یابد.
علی (علیه‌السّلام) زمانی که در بصره، برای دیدار یکی از یارانش به نام علاء بن زیاد حارثی، به منزل او رفتند، پس از مشاهده وسعت خانه او، فرمودند: ” تو که به وسعت خانه آخرت محتاج‌تری، در دنیا با این خانه بزرگ چه می‌کنی؟
بله، اگر بخواهی، می‌توانی با این خانه وسیع به آخرت برسی: در آن از میهمانان پذیرایی کنی، صله رحم بجا آوری و حقوقش را به نحو شایسته ادا نمایی، در این صورت به وسیله این خانه، به آخرت رسیده‌ای.
«من کلام علی (علیه‌السّلام) بالبصره وقد دخل علی العلاء بن زیاد الحارثی – و هو من اصحابه – یعوده، فلما رای سعه داره قال: ما کنت تصنع بسعه هذه الدار فی الدنیا، و انت الیها فی الاخره کنت احرج؟ وبلی ان شئت و بلغت بها الاخره: تقری فیها الضیف، وتصل فیها الرحم، و تطلع منها الحقوق مطالعها، فاذا انت قد بلغت بها الاخره.» این روایت به طور ضمنی اشاره دارد که اختصاص بخشی از ساختمان برای میهمانان پسندیده است.

۵.۳ - حریم و محدوده منزل

در بحث (حریم و محدوده منزل) مطرح شد که وجود حدود و حریم در مسکن مورد تاکید فراوان قرار گرفته است و در ویژگی‌های یک مسکن مطلوب گفته شده بود که «دار واسعه تواری عورتها و سوء حالها من الناس.» یعنی یک مسکن خوب باید به‌اندازه‌ای بزرگ باشد که بتواند امور پنهان و خصوصی اهل خانه را بپوشاند. بی‌تردید یکی از راه‌های آن تفکیک منزل به دو بخش‌ اندرونی و بیرونی است.

۵.۴ - جلوگیری از اختلاط و ارتباط میان زنان و مردان نامحرم

اساساً یکی از اصول مهم شریعت اسلامی جلوگیری از اختلاط و ارتباط بی رویه میان زنان و مردان نامحرم است، احکامی چون محرمیت، پوشش و …همگی از آن روست که این پرده، عفت و حیا میان زن و مرد دریده نشود و روابط سالم انسانی جای خود را به تمتعات شهوانی ندهد. فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) پرچمدار و الگوی راستین چنین روابط سالمی است.
ایشان در آغاز زندگی مشترک از رسول خدا درخواست کردند که وظایف آن دو را در زندگی زناشویی مشخص کنند. پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وظیفه اصلی زن را در درون خانه و وظیفه‌ی اصلی مرد را در امور مربوط به بیرون منزل تعیین فرمودند:
علی (علیه‌السّلام) و فاطمه (سلام‌الله‌علیها) از رسول خدا در مورد وظایف خویش پرسیدند، آن حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فاطمه را به کارهای درون خانه و علی را به کارهای بیرون از خانه موظف کرد. فاطمه فرمود: «هیچ کس جز خدا نمی‌داند چقدر مسرور شدم که رسول خدا بار کارهای مردانه را از دوش من برداشت. تقاضی علی و فاطمه الی رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فی الخدمه، فقضی علی فاطمه بخدمه مادون الباب، و قضی علی علی بما خلفه، قال: فقالت فاطمه: فلا یعلم ما داخلنی من السرورالا الله باکفایی رسول الله تحمل رقاب رجال.» در ارتباط میان زن و مرد نامحرم صدیقه طاهره (سلام‌الله‌علیها) یک اصل کلی به ما آموخته‌اند که باید از اختلاط پرهیز کرد و ارتباط را به‌ اندازه‌ی نیاز تنظیم کرد.
پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به فاطمه (سلام‌الله‌علیها) فرمود: بهترین چیز برای زن کدام است؟ عرض کرد، اینکه مردی (نامحرم) او را نبیند و او نیز مردی را نبیند. پیامبر او را در آغوش گرفت و فرمود: فرزندانی که بعضی پاره‌ای از بعض دیگرند. قال النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) لها: «خیر للمرئه؟ قال: ان لا تری رجلاً و لایصاها. فضمها الیه و قال ذریه بعضها من بعض.»
غرض از ذکر این روایت توجه به جنبه ی محرمیت و لزوم توجه به حفظ حریم خانواده است. طبعاً برای رعایت این موازین لازم است که بنای خانه به گونه‌ای تقسیم شود که تا حد امکان از اختلاط زاید جلوگیری شود. نیاز به یادآوری نیست که نقشه و معماری منزل بیشترین تاثیر را در نوع روابط و نحوه ی برخورد افراد با یکدیگر دارد.
از محورهای یاد شده که بگذریم در برخی روایات به ویژه به لزوم دو بخش‌اندرونی و بیرونی تصریح شده است:
محمد بن طیار می‌گوید: داخل شهر مدینه شده و دنبال اتاقی کرایه‌ای برآمده. خانه‌ای را یافتم که دارای دو اتاق بود با دری حایل در میان و زنی در آن. زن پرسید قصد کرایه اینجا را داری؟ گفتم (گمان نمی‌کنم زیرا) من جوان هستم و این دو اتاق از طریق یک در به هم راه دارند. زن گفت: (نگران نباش) من در را بین خود و تو می‌بندم. پس (آسوده خاطر) بار خود را در اتاق نهادم و به آن زن گفتم: در را ببند.
زن گفت: از آنجا نسیم بر من می‌وزد، بستن در را رها کن! گفتم هرگز! من و تو هر دو جوان هستیم، لازم است در را ببندی! زن گفت: تو در اتاق خود باش و من نیز نزد تو نیامده به تو نزدیک نمی‌شوم. و بدین سان از بستن در خودداری کرد. سپس امام صادق (علیه‌السّلام) را دیدم و موضوع را با ایشان در میان گذاردم.
حضرتش فرمود: آنجا را ترک کن زیرا اگر مرد و زنی با هم در مکانی تنها باشند نفر سوم آن‌ها شیطان است.
«عن محمد بن الطیار قال دخلت المدینه و طلب بیتاً اتکاراه، قد خلت داراً فیها بیتان بینهما باب و فیه امراه، فقالت: تکاری هذا البیت، قلت: بینهما باب و انا شاب. فقالت: انا اغلق الباب، فقالت: یدخل علی منه الروح دعه، فقلت: لا انا شاب و انت شابه اغلقیه، فقالت: اتعد انت فی بیتک فلست آتیک و لا اقربک، و ابت ان تغلقه، فلقیت ابا عبدالله (علیه‌السّلام) فسالته عن ذلک فقال: تحول منه، فان الارجل و المراه اذا خلیا فی بیت کان ثالثهما الشیطان.»


ازآنجا که مسکن یکی از موضوعات مهم و تاثیرگذار در سبک زندگی اسلامی بوده و با توجه به اینکه زمان زیادی از عمر انسان در آن سپری میشود، لذا لازم است، این مهم با همکاری صاحب نظران حوزه علمیه و نظام مهندسی مدون وبعنوان مقررات ملی ساختمان برای مهندسان معمار، لازم الرعایه گردیده و ملاک عمل تصویب طرح‌های مسکونی قرار گیرد.
بحث از فرهنگ و روابط اجتماعی در محیط مسکونی نیاز به یک بحث دقیق جامعه شناختی دارد، آنچه در نوشتارمورد نظر است توجه به تفاوت ماهوی میان آپارتمان و ساختمان‌های چند طبقه است. در مجموع به نظر می‌رسد که آپارتمان با ویژگی‌های معماری اسلامی و هنجارهای حاکم بر روابط دینی سازگار نیست و باید به‌طور اصولی چاره‌ای‌ اندیشید که روند معماری و شهرسازی در بلندمدت درمسیر خانه سازی سنتی قرار گیرد.
ضرورت دارد نهادهای مسول در وزارت راه وشهرسازی و سازمان نظام مهندسی، به این موضوع شهرسازی و معماری اسلامی در سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی و آموزش آن توجه کافی نمایند تا محیط زندگی شهرها و روستا دارای هویت عملکردی بهینه‌ای از لحاظ رعایت مسائل معماری و شهرسازی یابند.
مسئولان شهرسازی، برنامه‌ریزان، طراحان شهری و شرکت‌های مشاور و طراح مجتمع‌های مسکونی و آپارتمانی بایستی ملاحظات هویت اسلامی را رعایت نموده، تا پیامدهای منفی آن کاهش یافته و سبب ارتقای امور فرهنگی واحدهای مسکونی گردد.
از انجا که هزینه ساخت و یا خرید واحد مسکونی بسیار گران می‌باشد، و در استطاعت بسیاری از خانواده‌ها نمی‌باشد، لذا وزارت راه و شهر سازی بایستی درساخت واحدهای ارزان قیمت و نیز ارایه تسهیلات لازم برای مردم تمهیدات مکفی را درسیاست‌گذاری‌های کلان خود در نظر گیرد.


۱. نور/سوره۲۴، آیه۵۸.    
۲. نور/سوره۲۴، آیه۵۹.    
۳. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۹۵، ابواب ات النکاح وآدابه، باب۶۷، ح۷، ط الاسلامیة.    
۴. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۱۶۰، ابواب مقدّمات النکاح وآدابه، باب۱۲۱، ح۳، ط الاسلامیة.    
۵. شیخ صدوق‌، من لا یحضره الفقیه‌، ج۳، ص۴۳۶.    
۶. دیلمی، الفردوس بماثور الخطاب، ج۳، ص۱۵۰.    
۷. شیخ صدوق، الخصال، ص۴۳۹.    
۸. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ط الاسلامیة، ج۶، ص۵۳۳.    
۹. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ط الاسلامیة، ج۶، ص۵۳۳.    
۱۰. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ط الاسلامیة، ج۲، ص۱۵۲.    
۱۱. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ط الاسلامیة، ج۲، ص۱۵۲.    
۱۲. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ط الاسلامیة، ج۲، ص۱۷۷.    
۱۳. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ط الاسلامیة، ج۲، ص۲۰۱.    
۱۴. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ط الاسلامیة، ج۲، ص۲۰۲.    
۱۵. یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۰۴.    
۱۶. شعیری، محمد، جامع الاخبار، ج۱، ص۱۳۶.    
۱۷. سیوطی، جلال‌الدین، الجامع الصغیر، ج۲، ص۷۴۷.    
۱۸. ۲۲۵۸ پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحة، ج۱، ص۶۳۲.    
۱۹. کاشف الغطاء، محمدحسین، الفردوس، ج۳، ص۳۳۲، ح۴۹۹۷.
۲۰. سیوطی، جلال الدین، الجامع الصغیر، ج۲، ۴۱۴، ح ۷۳۱۵.    
۲۱. یونس/سوره۱۰، آیه۸۷.    
۲۲. قمی، علی بن ابراهیم، التفسیر القمی، ج۱، ص۳۱۴-۳۱۵.    
۲۳. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ط الاسلامیة ج۳، ص۵۵۵، ابواب احکام المساجد، باب۶۹، ح۲.    
۲۴. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ط دارالاحیاء التراث، ج۷۶، ص۱۶۲.    
۲۵. برقی، ابو جعفر، المحاسن، ج۲، ص۶۱۲.    
۲۶. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ط الاسلامیة، ج۳، ص۵۵۵، ابواب احکام المساجد، باب۶۹، ح۳.    
۲۷. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ط الاسلامیة، ج۳، ص۵۵۵، ابواب احکام المساجد، باب۶۹، ح۴.    
۲۸. برقی، ابو جعفر، المحاسن، ج۲، ص۶۱۲.    
۲۹. سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، ج۶، ص۲۰۳.    
۳۰. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ط دارالاحیاء التراث، ج۷۶، ص۱۶۱.    
۳۱. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ط الاسلامیة، ج۳، ص۵۱۰، ابواب احکام المساجد، باب۳۰، ح۱.    
۳۲. خمینی، سید روح‌الله، تحریر الوسیلة (دو جلدی)، ج۱، ص۱۴۵.    
۳۳. شیخ صدوق‌، من لا یحضره الفقیه‌، ج۱، ص۳۷۴.    
۳۴. صبحی صالح، نهج البلاغه، ج۱، ص۳۲۴، خطبه ۲۰۹.    
۳۵. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ط دارالاحیاء التراث، ج۴۳، ص۸۱.    
۳۶. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ط دارالاحیاء التراث، ج۴۳، ص۸۴.    
۳۷. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۳، ص۲۸۱، ابواب کتاب الاِجارة، باب۳۱، ح۱، ط الاسلامیة.    



• گروه پژوهشی ویکی فقه.






جعبه ابزار