• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تفسیر در عصر تدوین

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تفسیر تا پیش از عصر تدوین یعنی اواخر دوره بنی امیه و اوایل بنی عباس تنها به صورت شفاهی و نقل روایت آموخته می‌شد و صحابه و تابعان روایات تفسیری را از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) یا از یکدیگر گزارش می‌کردند. همزمان با عصر تدوین(آغاز قرن دوم) مرحله دیگری در تفسیر قرآن آغاز شد.



در ابتدای این دوره تألیف مستقلی نگاشته نشده که سوره‌ها و آیه‌های قرآن را به صورت منظم تفسیر کند، بلکه پیشوایان حدیث مانند یزید بن هارون سلمی (م. ۱۱۷ ق.) شعبة بن حجاج (م. ۱۶۰ ق.)، وکیع بن جراح (م. ۱۹۷ ق.) و سفیان بن عیینه (م. ۱۹۸ ق.) ضمن تدوین روایات، بابی را به روایات تفسیری اختصاص می‌دادند.

۱.۱ - استقلال یافتن تفسیر

شاید بتوان گفت این مرحله تا اواسط قرن سوم ادامه داشته است؛ ولی تدریجاً تفسیر از علم الحدیث جدا شد و به صورت علم مستقل درآمد و تفاسیر جامعی که به تمامی قرآن می‌پرداختند، تألیف شدند.
محمد بن یزید بن ماجه (م. ۲۷۵ ق.)، ابن جریر طبری (م. ۳۱۰ ق.)، ابوبکر بن منذر نیشابوری (م. ۳۱۸ ق.)، ابن ابی حاتم (م. ۳۲۷ ق.)، ابوالشیخ بن حبان (م. ۳۶۹ ق.)، محمد بن عبدالله حاکم نیشابوری (م. ۴۰۵ ق.) و گروهی دیگر این کار را تحقق بخشیده‌اند.
ذهبی از این مرحله به سومین مرحله تفسیر یاد کرده است.
[۴] ذهبی، التفسیر والمفسرون، ج۱، ص۱۴۶، بیروت، دارالقلم، ۱۴۰۷ ق.


۱.۲ - نقش امامان شیعه در گسترش و نشر تفسیر

گفتنی است امامان شیعه (علیهم‌السلام) در این دوران با وجود محدودیت‌های زیاد، بیشترین نقش را در گسترش، تعمیق و نشر تفسیر قرآن داشته و سعی کرده‌اند با ارائه روش صحیح در تفسیر قرآن و آسیب شناسی آن، از انحراف در آن جلوگیری کنند. پس از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)، بر اساس حدیث متواتر ثقلین طریق اهل بیت (علیهم‌السلام) مطمئن‌ترین راه در تفسیر قرآن است، زیرا در این روایت و دیگر روایات رسیده از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) به صراحت بیانات خاندان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) در امر دین، از جمله شرح و توضیح قرآن، معتبر شمرده شده است، بر این اساس، تفسیر اهل بیت (علیهم‌السلام) که منشأ شکل گیری تفسیر مأثور شیعی بوده حجیت دارد. (تفسیر اهل بیت (علیهم‌السلام))

۱.۳ - نخستین نگارنده تفسیر

درباره نخستین نگارنده تفسیر قرآن بین دانشمندان اختلاف است؛ بنابه نقلی از ابن ابی ملیکه ، مجاهد درباره تفسیر همه قرآن از ابن عباس پرسید و به دستور وی آن را نگاشت.
[۱۲] الطبری (م ۳۱۰ ق)، جامع البیان، ج۱، ص۳۱، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۲ ق.
طبق این نقل با توجه به این‌که ابن عباس در سال ۶۸ قمری از دنیا رفته است باید تفسیر تمام قرآن و تدوین آن پیش از این انجام گرفته باشد
[۱۳] الخطیب البغدادی (م ۴۶۳ ق)، تاریخ بغداد، ج۱، ص۱۴۷، به کوشش عبدالقادر، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۷ ق.
ولی محققان در این حدیث تردید دارند.
[۱۴] محمد باقر حجتی، سه مقاله در تاریخ تفسیر و نحو، ج۱، ص۷۴، بنیاد قرآن، ۱۳۶۰ ش.
جمعی از محققان ترجیح داده‌اند که نخستین تفسیر را سعید بن جبیر (م. ۹۵ ق.) نگاشته باشد.
[۱۵] محمد حسین علی الصغیر، المبادئ العامة لتفسیر القرآن، ج۱، ص۱۳۷، بیروت، دارالمورخ العربی، ۱۴۲۰ ق.
[۱۶] السبحانى، مفاهيم القرآن، ج۱۰، ص۳۸۴، قم، مؤسسه امام صادق(عليه السلام)، ۱۴۲۰ ق.
[۱۷] محمد باقر حجتی، سه مقاله در تاریخ تفسیر و نحو، ج۱، ص۷۳، بنیاد قرآن، ۱۳۶۰ ش.
ابن حجر با رد این نظریه که اولین مدون ابن جریج (م. ۱۵۰ ق.) یا فراء (م. ۲۰۷ ق.) بوده است، نخستین تدوین کننده تفسیر را سعید بن جبیر می‌داند.
[۱۸] ابن حجر العسقلانی (م ۸۵۲ ق)، تهذیب التهذیب، ج۷، ص۱۷۹، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۴ ق.
به گفته او عبدالملک مروان (م. ۸۶ ق.) از سعیدبن جبیر درخواست کرد که برایش تفسیر قرآن بنویسد و سعید آن را نگاشت.
عطاء بن دینار این کتاب را در دیوان یافت و چون گویا سعید را ندیده بود آن را‌ به‌طور مرسل از وی روایت کرد.
[۱۹] ذهبی، التفسیر والمفسرون، ج۱، ص۱۰۰ و ۱۳۵، بیروت، دارالقلم، ۱۴۰۷ ق.
این روایت صریحاً نشان می‌دهد سعید بن جبیر پیش از مرگ عبدالملک مروان تفسیر قرآن را نگاشته است.
ابن ندیم نیز از کتاب ابن جبیر یاد کرده است.
[۲۰] ابن الندیم (م ۴۳۸ ق)، الفهرست، ج۱، ص۳۷، به کوشش تجدد.

افزون بر آنچه گذشت ابن ندیم در لیست تفاسیر قرآن کریم از تفسیر عکرمه (م. ۱۰۴ یا ۱۰۵ ق.) یاد می‌کند
[۲۱] ابن الندیم (م ۴۳۸ ق)، الفهرست، ج۱، ص۳۶، به کوشش تجدد.
و به گفته ابن خلکان عمرو بن عبید، از سران معتزله (م. ۱۴۴ ق.) کتابی در تفسیر قرآن کریم از حسن بصری (م. ۱۱۰ ق.) نوشته است. ابن ندیم نیز از تفسیر حسن بصری یاد می‌کند.
[۲۳] ابن الندیم (م ۴۳۸ ق)، الفهرست، ج۱، ص۳۷، به کوشش تجدد.

برخی از تفسیر بزرگی در سه جزء به عنوان تفسیر ابن جریج (م. ۱۵۰ ق.) یاد کرده‌اند.
[۲۴] ذهبی، التفسیر والمفسرون، ج۱، ص۱۴۹، بیروت، دارالقلم، ۱۴۰۷ ق.
احمد بن حنبل او را اولین مدون تفسیر دانسته است،
[۲۵] معرفت، تفسیر و مفسران، ج۲، ص۱۰، قم، التمهید، ۱۳۷۳ ش.
با این حال سعید بن جبیر در میان مدونان تفسیر در عصر تابعان از همه جلوتر است؛ همچنین از اسماعیل سدّی (م. ۱۲۸ ق.)، محمد بن سائب کلبی (م. ۱۴۶ ق.) صاحب تفسیر کبیر، ابوحمزه ثمالی (م. ۱۴۸ ق.) از یاران خاص امام سجاد و امام باقر (علیهماالسلام) که روایات تفسیری وی مورد توجه مفسرانی چون عیاشی ، طبری ، طبرسی و قرطبی قرار گرفته است
[۲۶] معرفت، تفسیر و مفسران، ج۲، ص۱۴۳ - ۱۴۷، قم، التمهید، ۱۳۷۳ ش.
و ابوبصیر اسدی (م. ۱۵۰ ق.) از یاران امام صادق (علیه‌السلام) به عنوان کسانی یاد کرده‌اند که در این دوره به نگارش تفسیر قرآن دست زده‌اند.
[۲۷] الطبرسی (م ۵۴۸ ق)، مجمع البیان، ج۱، ص۶۹، «مقدمه»، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۶ ق.

ابن ندیم نقل می‌کند عمر بن بکیر از یاران فراء (م. ۲۰۷ ق.) از او خواست تا اصول یا کتابی در تفسیر قرآن برای وی تدوین کند تا در موارد نیاز به آن مراجعه کند.
فراء در پاسخ او کتاب معانی القرآن را که از فاتحة الکتاب تا پایان قرآن را دربردارد به شاگردانش املا کرد.
[۲۸] ابن الندیم (م ۴۳۸ ق)، الفهرست، ج۱، ص۷۳، به کوشش تجدد.
احمد امین تفسیر فراء را نخستین تفسیری می‌داند که همه قرآن را به ترتیب آیات و سوره‌ها و‌ به‌طور گسترده تفسیر کرده است و تفاسیر قبل از آن را ناپیوسته و تنها شامل آیات مشکل قرآن می‌داند.
[۲۹] احمد امین، ضحی الاسلام، ج۲، ص۱۴۰-۱۴۲، مصر، النهضة المصریه.
ولی ذهبی با استناد به گزارش‌های تاریخی که به برخی از آن‌ها اشاره شد، معتقد است تفسیر کامل و پیوسته قرآن قبل از این انجام شده است.
[۳۰] ذهبی، التفسیر والمفسرون، ج۱، ص۱۴۵ - ۱۴۷، بیروت، دارالقلم، ۱۴۰۷ ق.

به هر روی تفسیر در این دوره (قرن دوم) تدوین شد و رفته رفته از مرحله نقل مأثور خارج و گسترده و فراگیر و متنوع شد،
[۳۱] معرفت، تفسیر و مفسران، ج۲، ص۹ - ۱۱، قم، التمهید، ۱۳۷۳ ش.
هرچند بسیاری از آثار مدون در این دوره از بین رفته اند.


تفسیر از قرن سوم به بعد تحت تأثیر انواع دانش‌ها و معارف و فرهنگ‌های رایج، متنوع و متحول شد
[۳۲] معرفت، تفسیر و مفسران، ج۲، ص۱۱، قم، التمهید، ۱۳۷۳ ش.
[۳۳] الجنابذی (م ۱۳۲۷ ق)، بیان السعاده، ج۱، ص۵۳ - ۵۴، «مقدمه»، ترجمه رضاخانی و ریاضی، تهران، پیام نور، ۱۳۷۲ ش.
و استقلال خود را به دست آورد.
روایات تفسیری ائمّه (علیهم‌السلام) و صحابه گسترش یافت و با شکوفا شدن علوم مختلف، تفاسیر زیادی با رویکردهای گوناگون روایی، ادبی، لغوی، فقهی و عرفانی تدوین شدند.
مجاز القرآن ابوعبیده (م. ۲۰۹ ق.)، معانی القرآن فراء (م. ۲۰۷ ق.)، نظم القرآن جاحظ (م. ۲۲۵ ق.)، تأویل مشکل القرآن ابن قتیبه (م. ۲۷۶ ق.)، احکام القرآن هشام بن محمد بن سائب کلبی (م. ۲۰۴ ق.) و احکام القرآن شافعی (م. ۲۰۴ ق.) از مهم ‌ترین نگاشته‌های این دوره‌اند.
[۳۴] عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ج۱، ص۴۵۲-۵۵۶، قم، نوید اسلام، ۱۳۷۱ ش.
برخی این قرن را در مقایسه با دو قرن پیشین، عصر شکوفایی و بالندگی تفسیر و مفسران دانسته‌اند.
[۳۵] عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ج۱، ص۴۵۲، قم، نوید اسلام، ۱۳۷۱ ش.



در قرن چهارم همزمان با شکوفایی اندیشه و گسترش دانش و فروکش کردن درگیری‌های سیاسی، تدوین تفاسیر زیادی از جمله تفاسیر روایی آغاز شد.
تفسیر علی بن ابراهیم قمی (م. ۳۰۷ ق.)، تفسیر فرات کوفی (م. ۳۰۷ ق.)، تفسیر عیاشی اثر ارزشمند محمد بن مسعود بن عیاش (م. ۳۲۰ ق.) از محدثان بزرگ شیعه،
[۳۷] الخوئی (م ۱۴۱۳ ق)، معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۲۴۲، بیروت، ۱۴۰۹ ق.
تفسیر منسوب به امام عسکری (علیه‌السلام) تألیف محمد بن قاسم استرآبادی (م. ۳۵۰ ق.) و تفسیر نعمانی (م. ۳۶۰ ق.) از مهم ‌ترین تفاسیر شیعه در این دوران‌اند و مهم ‌ترین تفاسیر اهل سنت در این دوره عبارت‌اند از: جامع البیان عن تأویل آی القرآن تألیف ابوجعفر محمد بن جریر طبری (م. ۳۱۰ ق.) که نگارش آن نقطه عطفی در تاریخ تفسیرنگاری بود و از جامع ‌ترین و ارزشمندترین تفاسیر نقلی موجود به شمار می‌رود که اقوال سلف را با ذکر سند ذکر می‌کند، هرچند نقل روایات ضعیف و اسرائیلیات از ضعف‌های عمده این تفسیر به شمار می‌آید،
[۳۸] معرفت، تفسیر و مفسران، ج۱، ص۱۶۲ - ۱۷۶، قم، التمهید، ۱۳۷۳ ش.
[۳۹] معرفت، تفسیر و مفسران، قم، التمهید، ۱۳۷۳ ش.
تفسیر المسند اثر ابوحاتم محمد بن ادریس (م. ۳۲۷ ق.) و تفسیر بحرالعلوم تألیف نضربن محمد سمرقندی (م. ۳۷۵ ق.).
البته در این زمان تفسیرهای دیگری با رویکرد ادبی لغوی مانند معانی القرآن زجاج (م. ۳۱۱ ق.)، بیانی مانند تفسیر القرآن الکریم رمانی (م. ۳۸۴ ق.) و کلامی مانند تأویلات القرآن ماتریدی (م. ۳۳۳ ق.) نیز نگاشته شده‌اند.
تدوین علوم گوناگون، مانند لغت و صرف و نحو ، ترجمه کتب فلسفی، ظهور اختلافات فقهی و کلامی و رواج تعصبات فرقه‌ای و مذهبی و ورود اجتهاد در تفسیر قرآن، از جمله عوامل مؤثر در رشد و بسط تفسیر در این زمان شمرده شده‌اند.
[۴۰] عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ج۱، ص۵۵۸ - ۶۳۴، قم، نوید اسلام، ۱۳۷۱ ش.
در این عصر بیش از هر عصر دیگر، تفاسیر قرآن رونق و رواج داشته‌اند.
[۴۱] عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ج۱، ص۵۶۴، قم، نوید اسلام، ۱۳۷۱ ش.



قرن پنجم نیز عصر ترجمه و شکوفایی دانش‌های مختلف و رویارویی مذاهب اسلامی در جهان اسلام است.
[۴۲] جرجی زیدان، تاریخ آداب اللغة العربیه، ج۳، ص۹-۱۴، بیروت، دار مکتبة الحیاة، ۱۹۹۲ م.
حقایق التأویل فی متشابه التنزیل سید رضی (م. ۴۰۶ ق.)، الامالی سید مرتضی (م. ۴۳۶ ق.) و التبیان شیخ طوسی (م. ۴۶۰ ق.) که نخستین تفسیر اجتهادی و جامع شیعه است، مهم ‌ترین تفاسیر شیعی نگاشته شده در این قرن‌اند.
تفسیر الکشف والبیان ثعلبی (م. ۴۲۷ ق.)، لطائف الاشارات قشیری (م. ۴۶۵ ق.)، النکت والعیون ماوردی (م. ۴۵۰ ق.) الوسیط فی تفسیر القرآن واحدی (م. ۴۶۸ ق.) و المحرر الوجیز ابن عطیه (م. ۵۴۶ ق.) مهم ‌ترین تفاسیر سنی نگاشته شده در این زمان‌اند.
[۴۳] احمد بن محمد الادنه وی (م قرن ۱۱ ق)، طبقات المفسرین، ص۱۴۸-۲۱۰، به کوشش سلیمان بن صالح، المدینة، مکتبة العلوم والحکم، ۱۴۱۷ ق.
[۴۴] عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ج۲، ص۴۰ - ۱۰۶، قم، نوید اسلام، ۱۳۷۱ ش.



لیست تفاسیر نگاشته شده در قرن ششم حکایت از بالندگی و پیشرفت دانش تفسیر در این دوران دارد.
مجمع البیان طبرسی (م. ۵۴۸ ق.)، متشابه القرآن ابن شهر آشوب (م. ۵۵۸ ق.)، روض الجنان و روح الجنان ابوالفتوح رازی (م. ۵۵۴ ق.) و فقه القرآن راوندی (م. ۵۷۳ ق.) مهم ‌ترین تفاسیر شیعه در این زمان‌اند که البته به باور برخی در این تفاسیر به روایات تفسیری بدان جهت که بیش‌تر آن‌ها ضعف سند دارند توجهی نشده است.
[۴۵] رضا استادی، آشنایی با تفاسیر قرآن، ج۱، ص۸۰، قم، مؤسسه در راه حق، ۱۳۷۷ ش.
معالم التنزیل بغوی (م. ۵۱۰ ق.)، کشف الاسرار میبدی (م. ۵۲۰ ق.)، الکشاف زمخشری (م. ۵۳۸ ق.) که تاکنون به سبب جایگاهش در محافل تفسیری ده‌ها حاشیه بر آن نگاشته شده است و زادالمسیر ابن جوزی (م. ۵۹۷ ق.) نیز مهم ‌ترین تفاسیر سنی تألیف شده در این زمان‌اند.
[۴۶] احمد بن محمد الادنه وی (م قرن ۱۱ ق)، طبقات المفسرین، ص۱۴۸-۲۰۰، به کوشش سلیمان بن صالح، المدینة، مکتبة العلوم والحکم، ۱۴۱۷ ق.
[۴۷] عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ج۲، ص۱۰۷ - ۱۸۹، قم، نوید اسلام، ۱۳۷۱ ش.



نگارش تفسیر به شیوه روایی و اجتهادی در قرن هفتم و هشتم، با گرایش‌های مختلف ادامه یافت، هرچند سیر نگارش تفاسیر شیعی در این دوران به علت اوضاع نابسامان سیاسی (حمله مغول و جنگ‌های صلیبی ) و توجه دانشمندان شیعه به فقه دچار نوعی کندی بوده است،
[۴۸] عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ج۲، ص۱۹۲ - ۲۹۰، قم، نوید اسلام، ۱۳۷۱ ش.
از این رو با وجود تفاسیر فراوانی که به قلم دانشمندان شیعه نگاشته شده‌اند در آن‌ها تفسیر جامع کمتر دیده می‌شود.
نهج البیان عن کشف معانی القرآن تألیف محمد بن حسن شیبانی (زنده در ۶۴۰ ق.) از تفاسیر ارزشمند شیعه در این زمان است.
[۴۹] معرفت، تفسیر و مفسران، ج۲، ص۳۲۸، قم، التمهید، ۱۳۷۳ ش.

مفسران اهل سنت در این دو قرن تفاسیر ارزشمندی از خود باقی گذاشته‌اند
[۵۰] احمد بن محمد الادنه وی (م قرن ۱۱ ق)، طبقات المفسرین، ص۲۱۱-۳۰۴، به کوشش سلیمان بن صالح، المدینة، مکتبة العلوم والحکم، ۱۴۱۷ ق.
که مهم ‌ترین آن‌ها عبارت‌اند از: مفاتیح الغیب یا التفسیر الکبیر تألیف فخر رازی (م. ۶۰۶ ق.) که تفسیری گسترده و به روش اجتهادی عقلی و با گرایش کلامی فلسفی است، الجامع لاحکام القرآن اثر ابوعبدالله محمد بن احمد انصاری قرطبی (م. ۶۷۱ ق.) که از بهترین تفاسیری شمرده شده است که در آن همه آرا و اقوال را جمع و به لغت، ادب، فقه، کلام و...
توجه و حتی المقدور از ذکر اسرائیلیات پرهیز کرده است،
[۵۱] معرفت، تفسیر و مفسران، ج۲، ص۲۹۴ - ۲۹۵، قم، التمهید، ۱۳۷۳ ش.
انوارالتنزیل و اسرارالتأویل نوشته عبدالله بن عمر بیضاوی (م. ۷۹۱ ق.) که دارای سبکی شیوا، عباراتی ظریف و موجز، و قدرت بیانی شگفت و همانند تفسیر الکشاف زمخشری از معدود تفاسیری است که مورد توجه مجامع علمی شیعه و سنی قرار گرفته و ده‌ها شرح و حاشیه بر آن نگاشته شده است،
[۵۲] معرفت، تفسیر و مفسران، ج۱، ص۲۹۵ - ۲۹۹، قم، التمهید، ۱۳۷۳ ش.
البحر المحیط تألیف ابوحیان اندلسی (م. ۷۵۴ ق.) که تأکید بر مباحث ادبی و بیانی برای اثبات اعجاز قرآن و اثبات ارتباط میان سوره‌ها از ویژگی‌های آن‌اند،
[۵۳] معرفت، تفسیر و مفسران، ج۱، ص۳۲۲-۳۲۳، قم، التمهید، ۱۳۷۳ ش.
تفسیر غرائب القرآن و رغائب الفرقان نیشابوری (م. ۷۲۸ ق.) که در مذهب وی شک و تردیدهایی شده است،
[۵۴] خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۱، ص۷۲۵، تهران، دوستان، ۱۳۷۷ ش.
[۵۵] خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۲۲۹۰، تهران، دوستان، ۱۳۷۷ ش.
تفسیر القرآن العظیم از ابن کثیر (م. ۷۷۴ ق.) که از مهم ‌ترین تفاسیر روایی است که در کنار نقل روایات به نقد، تحلیل، بررسی و جرح و تعدیل آن‌ها می‌پردازد.
[۵۶] معرفت، تفسیر و مفسران، ج۲، ص۱۹۷ - ۱۹۸، قم، التمهید، ۱۳۷۳ ش.



سیر نگارش تفسیر در قرن نهم نیز ادامه یافت.
منهاج الهدایه ابن متوّج بحرانی (م. ۸۲۰ ق.)، کنزالعرفان فاضل مقداد (م. ۸۲۶ ق.) و شفاء العلیل فی شرح خمسمأة آیة من التنزیل تألیف عبدالله بن محمد بن ابی القاسم زیدی نجری (م. ۸۷۷ ق.) که هر سه آیات الاحکام و احکام عملی و اجتماعی اسلام را مورد توجه قرار داده‌اند از تفاسیر شیعی نگاشته شده در این قرن‌اند.
[۵۷] سید حسین البروجردی، تفسیر الصراط المستقیم، ج۱، ص۹۵، به کوشش بروجردی، قم، انصاریان، ۱۴۱۶ ق.
[۵۸] عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ج۲، ص۲۹۳، قم، نوید اسلام، ۱۳۷۱ ش.
[۵۹] عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ج۲، ص۳۲۵، قم، نوید اسلام، ۱۳۷۱ ش.
الجواهر الحسان فی تفسیر القرآن تألیف عبدالرحمن ثعالبی (م. ۸۷۵ ق.) و نظم الدرر فی تناسب الآیات والسور برهان الدین ابوالحسن بقاعی (م. ۸۸۵ ق.) نیز از مهم ‌ترین نگاشته‌های تفسیری سنی در این دوران‌اند.
[۶۰] خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۱، ص۶۹۳، تهران، دوستان، ۱۳۷۷ ش.
[۶۱] خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۱، ص۷۷۱، تهران، دوستان، ۱۳۷۷ ش.



از قرن دهم به عنوان دوران پویایی و تحرک تفسیر قرآن یاد شده است.
جواهر التفسیر با رویکرد اجتماعی تربیتی والمواهب العلیه با رویکرد ادبی عرفانی هر دو از کاشفی سبزواری
[۶۲] عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ج۲، ص۳۵۴ - ۳۵۶، قم، نوید اسلام، ۱۳۷۱ ش.
(م. ۹۱۰ ق.)، تفسیر فارسی جلاء الاذهان و جلاءالاحزان معروف به تفسیر گازر از حسین بن حسن جرجانی که در تاریخ ۹۶۸ قمری از نگارش آن فارغ شده است و بیش‌تر برگرفته از تفسیر ابوالفتوح رازی است، تفسیر میرابوالفتح حسینی یا تفسیر شاهی تألیف میر سید ابوالفتح حسینی (م. ۹۷۶ ق.)، زبدة البیان فی آیات الاحکام نگاشته احمد بن محمد اردبیلی (م. ۹۹۳ ق.) که دو مورد اخیر تنها به تفسیر آیات الاحکام پرداخته‌اند،
[۶۳] خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۱، ص۷۰۵، تهران، دوستان، ۱۳۷۷ ش.
منهج الصادقین تألیف ملا فتح الله کاشانی (م. ۹۸۸ ق.) و حاشیه‌های فراوانی که بر تفسیر بیضاوی نگاشته شده‌اند بخشی از آثار تفسیری دانشمندان شیعه در این قرن‌اند.
[۶۴] عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ج۲، ص۳۶۸، قم، نوید اسلام، ۱۳۷۱ ش.
[۶۵] عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ج۲، ص۴۱۱ - ۴۱۵، قم، نوید اسلام، ۱۳۷۱ ش.

الدرالمنثور فی التفسیر بالمأثور از جلال الدین سیوطی (م. ۹۱۱ ق.)، حاشیه شیخ زاده بر تفسیر بیضاوی و ارشاد العقل السلیم تألیف ابوالسعود محمد بن محمد العمادی (م. ۹۵۱ ق.) نیز از تفاسیر مشهور اهل سنت در این زمان‌اند.
[۶۶] خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۱، ص۶۶۲، تهران، دوستان، ۱۳۷۷ ش.
[۶۷] خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۱، ص۶۶۹ - ۶۷۰، تهران، دوستان، ۱۳۷۷ ش.
[۶۸] خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۱، ص۶۹۹ - ۷۰۰، تهران، دوستان، ۱۳۷۷ ش.



از سده یازدهم آثار تفسیری زیادی از بزرگان شیعه به جا مانده است، هرچند شیوه غالب در این تفاسیر شیوه روایی (محض و غیر محض) است، زیرا تفکر اخباریگری تفکر غالب این دوران بوده است؛ ولی تفاسیر زیادی به سبک اجتهادی نیز حاوی همه یا بخش‌هایی از قرآن در این دوران تألیف شده‌اند.
مهم ‌ترین تفاسیر این دوران عبارت‌اند از تفسیر آیات الاحکام استرآبادی تألیف محمد بن علی بن استرآبادی (م. ۱۰۲۸ ق.)، تفسیر القرآن الکریم ملاصدرا (م. ۱۰۵۰ ق.)، تفسیر مسالک الافهام الی آیات الاحکام فاضل الجواد الکاظمی (م. ۱۰۶۵ ق.)، تفسیر شریف لاهیجی اثر شیخ محمد بن شیخ علی لاهیجانی (م. ۱۰۹۰ یا ۱۰۹۵ ق.) و تفسیر الصافی ملامحسن فیض کاشانی (م. ۱۰۹۱ ق.)
[۶۹] عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ج۳، ص۲۶ - ۲۷۸، قم، نوید اسلام، ۱۳۷۱ ش.
که سه تفسیر از تفاسیر یاد شده همان گونه که از نام آن‌ها پیداست درباره آیات الاحکام‌اند.


فضای غالب در سده دوازدهم نیز فضای اخباریگری بوده است، از این رو شاهد تدوین معروف ‌ترین تفاسیر روایی شیعه در این دوره هستیم.
البرهان فی تفسیر القرآن تألیف سید هاشم بحرانی (م. ۱۱۰۷ ق.)، تفسیر المعین از نورالدین محمد بن مرتضی الکاشانی (م. ۱۱۱۵ ق.)، تفسیر نورالثقلین اثر عبدعلی بن جمعه (م. ۱۱۱۲ ق.)، کنزالدقائق نگاشته میرزا محمد المشهدی (م. ۱۱۲۵ ق.) و الوجیز فی تفسیر القرآن العزیز نوشته شیخ علی بن حسین آملی (م. ۱۱۳۵ ق.) در این قرن نگاشته شده‌اند
[۷۰] عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ج۳، ص۲۸۱ - ۴۶۶، قم، نوید اسلام، ۱۳۷۱ ش.
ولی در این زمان تفاسیر زیادی از اهل سنت در دست نیستند.
روح البیان فی تفسیر القرآن از اسماعیل حقی بروسوی (م. ۱۱۱۷ ق.) از تفاسیر خوب اهل سنت در این دوره است.


هرچند عالمان شیعه در قرن سیزدهم تفاسیر زیادی نگاشته‌اند؛ ولی تفسیر جامعی که به همه مباحث مورد نیاز بپردازد نگاشته نشده است.
سه تفسیر بزرگ، متوسط، کوچک از سید عبدالله شُبَّر (م. ۱۲۴۲ ق.) به نام‌های صفوة التفاسیر ، الجوهر الثمین ، و الوجیز از تفاسیر نگاشته شده در این دوره‌اند که البته تفسیر بزرگ شُبَّر (صفوة التفاسیر) تاکنون به صورت خطی مانده است.
[۷۱] معرفت، تفسیر و مفسران، ج۴، ص۱۲ - ۷۳، قم، التمهید، ۱۳۷۳ ش.
تفسیر الصراط المستقیم تألیف سید حسین بروجردی (م. ۱۲۷۷ ق.) که در ۵ جلد منتشر شده و حاوی ۱۴ مقدمه و تفسیر سوره حمد و بخشی از سوره بقره تا آیة الکرسی است
[۷۲] سید حسین البروجردی، تفسیر الصراط المستقیم، ج۱، ص۶، به کوشش بروجردی، قم، انصاریان، ۱۴۱۶ ق.
همچنین تفسیر الدرالنظیم فی تفسیر القرآن العظیم تألیف محمدرضا معروف به کوثر علیشاه و کوثر همدانی (م. ۱۲۴۷ ق.) به زبان فارسی به سبک موضوعی و با گرایش عرفانی فلسفی
[۷۳] خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۱، ص۷۰۰، تهران، دوستان، ۱۳۷۷ ش.
و تفسیر بزرگ بحرالعرفان و معدن الایمان از شیخ محمد صالح برغانی (م. ۱۲۷۱ ق.) به شیوه روایی، ادبی و کلامی
[۷۴] خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۱، ص۶۷۱، تهران، دوستان، ۱۳۷۷ ش.
از دیگر تفاسیر شیعه‌اند.
البته مؤلف تفسیر اخیر ۴ اثر تفسیری دیگر نیز دارد.
[۷۵] حسين علوى مهر، آشنايى با تاريخ تفسير و مفسران، ص۳۲۲-۳۲۶، قم، مرکز جهانى علوم اسلامى، ۱۳۸۴ ش.

برخلاف قرن دوازدهم، در این قرن شاهد پدیدار شدن چند تفسیر ارزشمند در جهان اهل سنت هستیم که تفسیرالمظهری تألیف قاضی محمد ثناءالله المظهری (م. ۱۲۲۵ ق.)، روح المعانی اثر محمود آلوسی (م. ۱۲۷۰ ق.) و فتح البیان نگاشته محمدصدیق حسن خان القنوجی از آن جمله‌اند؛ همچنین تفسیر فتح القدیر تألیف محمد بن علی شوکانی (م. ۱۲۳۲ ق.) زیدی که گرایش‌های سلفی داشته است از تفاسیر مختصر و جامع این قرن است که به قول مؤلفش میان روایت و درایت جمع کرده است.
[۷۶] محمدعلی ایازی، شناخت نامه تفاسیر، ج۱، ص۲۱۱-۲۱۲، قم، مبین، ۱۳۷۸ ش.



(۱) الثعالبی (م ۸۷۵ ق)، الجواهر الحسان، به کوشش عبدالفتاح و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۸ ق.
(۲) ذهبی، التفسیر والمفسرون، بیروت، دارالقلم، ۱۴۰۷ ق.
(۳) الطبری (م ۳۱۰ ق)، جامع البیان، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۲ ق.
(۴) الخطیب البغدادی (م ۴۶۳ ق)، تاریخ بغداد، به کوشش عبدالقادر، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۷ ق.
(۵) محمد باقر حجتی، سه مقاله در تاریخ تفسیر و نحو، بنیاد قرآن، ۱۳۶۰ ش.
(۶) محمد حسین علی الصغیر، المبادئ العامة لتفسیر القرآن، بیروت، دارالمورخ العربی، ۱۴۲۰ ق.
(۷) ابن حجر العسقلانی (م ۸۵۲ ق)، تهذیب التهذیب، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۴ ق.
(۸) ابن الندیم (م ۴۳۸ ق)، الفهرست، به کوشش تجدد.
(۹) ابن خلکان (م ۶۸۱ ق)، وفیات الاعیان، به کوشش احسان عباس، بیروت، دار صادر.
(۱۰) معرفت، تفسیر و مفسران، قم، التمهید، ۱۳۷۳ ش.
(۱۱) الطبرسی (م ۵۴۸ ق)، مجمع البیان، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۶ ق.
(۱۲) احمد امین، ضحی الاسلام، مصر، النهضة المصریه.
(۱۳) الطوسی (م ۴۶۰ ق)، تهذیب الاحکام، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۶۵ ش.
(۱۴) الکلینی (م ۳۲۹ ق)، الکافی، به کوشش غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۵ ش.
(۱۵) الصدوق (م ۳۸۱ ق)، التوحید، به کوشش حسینی تهرانی، قم، جامعه مدرسین.
(۱۶) العیاشی (م ۳۲۰ ق)، تفسیر العیاشی، به کوشش رسولی محلاّتی، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیه.
(۱۷) العروسی الحویزی (م ۱۱۱۲ ق)، تفسیر نورالثقلین، به کوشش رسولی محلاتی، اسماعیلیان، ۱۳۷۳ش.
(۱۸) الجنابذی (م ۱۳۲۷ ق)، بیان السعاده، ترجمه رضاخانی و ریاضی، تهران، پیام نور، ۱۳۷۲ ش.
(۱۹) الخوئی (م ۱۴۱۳ ق)، معجم رجال الحدیث، بیروت، ۱۴۰۹ ق.
(۲۰) جرجی زیدان، تاریخ آداب اللغة العربیه، بیروت، دار مکتبة الحیاة، ۱۹۹۲ م.
(۲۱) احمد بن محمد الادنه وی (م قرن ۱۱ ق)، طبقات المفسرین، به کوشش سلیمان بن صالح، المدینة، مکتبة العلوم والحکم، ۱۴۱۷ ق.
(۲۲) رضا استادی، آشنایی با تفاسیر قرآن، قم، مؤسسه در راه حق، ۱۳۷۷ ش.
(۲۳) خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، تهران، دوستان، ۱۳۷۷ ش.
(۲۴) سید حسین البروجردی، تفسیر الصراط المستقیم، به کوشش بروجردی، قم، انصاریان، ۱۴۱۶ ق.
(۲۵) محمدعلی ایازی، شناخت نامه تفاسیر، قم، مبین، ۱۳۷۸ ش.
(۲۶) عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، قم، نوید اسلام، ۱۳۷۱ ش.
(۲۷)حسين علوى مهر، آشنايى با تاريخ تفسير و مفسران، قم، مرکز جهانى علوم اسلامى، ۱۳۸۴ ش.
(۲۸) السبحانى، مفاهيم القرآن، قم، مؤسسه امام صادق(عليه السلام)، ۱۴۲۰ ق.


۱. الثعالبی (م ۸۷۵ ق)، الجواهر الحسان، ج۱، ص۸۱-۸۳، به کوشش عبدالفتاح و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۸ ق.    
۲. ذهبی، التفسیر والمفسرون، ج۱، ص۱۴۵، بیروت، دارالقلم، ۱۴۰۷ ق.    
۳. ذهبی، التفسیر والمفسرون، ج۱، ص۱۴۵ - ۱۴۷، بیروت، دارالقلم، ۱۴۰۷ ق.    
۴. ذهبی، التفسیر والمفسرون، ج۱، ص۱۴۶، بیروت، دارالقلم، ۱۴۰۷ ق.
۵. الطوسی (م ۴۶۰ ق)، تهذیب الاحکام، ج۱، ص۳۶۳، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۶۵ ش.    
۶. العیاشی (م ۳۲۰ ق)، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۲۹۶، به کوشش رسولی محلاّتی، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیه.    
۷. العروسی الحویزی (م ۱۱۱۲ ق)، تفسیر نورالثقلین، ج۱، ص۳۸۰، به کوشش رسولی محلاتی، اسماعیلیان، ۱۳۷۳ش.    
۸. العروسی الحویزی (م ۱۱۱۲ ق)، تفسیر نورالثقلین، ج۱، ص۵۹۶، به کوشش رسولی محلاتی، اسماعیلیان، ۱۳۷۳ش.    
۹. الکلینی (م ۳۲۹ ق)، الکافی، ج۸، ص۳۱۱، به کوشش غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۵ ش.    
۱۰. الصدوق (م ۳۸۱ ق)، التوحید، ج۱، ص۹۱، به کوشش حسینی تهرانی، قم، جامعه مدرسین.    
۱۱. العیاشی (م ۳۲۰ ق)، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۱۷ - ۱۸، به کوشش رسولی محلاّتی، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیه.    
۱۲. الطبری (م ۳۱۰ ق)، جامع البیان، ج۱، ص۳۱، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۲ ق.
۱۳. الخطیب البغدادی (م ۴۶۳ ق)، تاریخ بغداد، ج۱، ص۱۴۷، به کوشش عبدالقادر، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۷ ق.
۱۴. محمد باقر حجتی، سه مقاله در تاریخ تفسیر و نحو، ج۱، ص۷۴، بنیاد قرآن، ۱۳۶۰ ش.
۱۵. محمد حسین علی الصغیر، المبادئ العامة لتفسیر القرآن، ج۱، ص۱۳۷، بیروت، دارالمورخ العربی، ۱۴۲۰ ق.
۱۶. السبحانى، مفاهيم القرآن، ج۱۰، ص۳۸۴، قم، مؤسسه امام صادق(عليه السلام)، ۱۴۲۰ ق.
۱۷. محمد باقر حجتی، سه مقاله در تاریخ تفسیر و نحو، ج۱، ص۷۳، بنیاد قرآن، ۱۳۶۰ ش.
۱۸. ابن حجر العسقلانی (م ۸۵۲ ق)، تهذیب التهذیب، ج۷، ص۱۷۹، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۴ ق.
۱۹. ذهبی، التفسیر والمفسرون، ج۱، ص۱۰۰ و ۱۳۵، بیروت، دارالقلم، ۱۴۰۷ ق.
۲۰. ابن الندیم (م ۴۳۸ ق)، الفهرست، ج۱، ص۳۷، به کوشش تجدد.
۲۱. ابن الندیم (م ۴۳۸ ق)، الفهرست، ج۱، ص۳۶، به کوشش تجدد.
۲۲. ابن خلکان (م ۶۸۱ ق)، وفیات الاعیان، ج۳، ص۴۶۲، به کوشش احسان عباس، بیروت، دار صادر.    
۲۳. ابن الندیم (م ۴۳۸ ق)، الفهرست، ج۱، ص۳۷، به کوشش تجدد.
۲۴. ذهبی، التفسیر والمفسرون، ج۱، ص۱۴۹، بیروت، دارالقلم، ۱۴۰۷ ق.
۲۵. معرفت، تفسیر و مفسران، ج۲، ص۱۰، قم، التمهید، ۱۳۷۳ ش.
۲۶. معرفت، تفسیر و مفسران، ج۲، ص۱۴۳ - ۱۴۷، قم، التمهید، ۱۳۷۳ ش.
۲۷. الطبرسی (م ۵۴۸ ق)، مجمع البیان، ج۱، ص۶۹، «مقدمه»، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۶ ق.
۲۸. ابن الندیم (م ۴۳۸ ق)، الفهرست، ج۱، ص۷۳، به کوشش تجدد.
۲۹. احمد امین، ضحی الاسلام، ج۲، ص۱۴۰-۱۴۲، مصر، النهضة المصریه.
۳۰. ذهبی، التفسیر والمفسرون، ج۱، ص۱۴۵ - ۱۴۷، بیروت، دارالقلم، ۱۴۰۷ ق.
۳۱. معرفت، تفسیر و مفسران، ج۲، ص۹ - ۱۱، قم، التمهید، ۱۳۷۳ ش.
۳۲. معرفت، تفسیر و مفسران، ج۲، ص۱۱، قم، التمهید، ۱۳۷۳ ش.
۳۳. الجنابذی (م ۱۳۲۷ ق)، بیان السعاده، ج۱، ص۵۳ - ۵۴، «مقدمه»، ترجمه رضاخانی و ریاضی، تهران، پیام نور، ۱۳۷۲ ش.
۳۴. عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ج۱، ص۴۵۲-۵۵۶، قم، نوید اسلام، ۱۳۷۱ ش.
۳۵. عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ج۱، ص۴۵۲، قم، نوید اسلام، ۱۳۷۱ ش.
۳۶. الخوئی (م ۱۴۱۳ ق)، معجم رجال الحدیث، ج۱۸، ص۲۳۷ - ۲۳۹، بیروت، ۱۴۰۹ ق.    
۳۷. الخوئی (م ۱۴۱۳ ق)، معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۲۴۲، بیروت، ۱۴۰۹ ق.
۳۸. معرفت، تفسیر و مفسران، ج۱، ص۱۶۲ - ۱۷۶، قم، التمهید، ۱۳۷۳ ش.
۳۹. معرفت، تفسیر و مفسران، قم، التمهید، ۱۳۷۳ ش.
۴۰. عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ج۱، ص۵۵۸ - ۶۳۴، قم، نوید اسلام، ۱۳۷۱ ش.
۴۱. عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ج۱، ص۵۶۴، قم، نوید اسلام، ۱۳۷۱ ش.
۴۲. جرجی زیدان، تاریخ آداب اللغة العربیه، ج۳، ص۹-۱۴، بیروت، دار مکتبة الحیاة، ۱۹۹۲ م.
۴۳. احمد بن محمد الادنه وی (م قرن ۱۱ ق)، طبقات المفسرین، ص۱۴۸-۲۱۰، به کوشش سلیمان بن صالح، المدینة، مکتبة العلوم والحکم، ۱۴۱۷ ق.
۴۴. عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ج۲، ص۴۰ - ۱۰۶، قم، نوید اسلام، ۱۳۷۱ ش.
۴۵. رضا استادی، آشنایی با تفاسیر قرآن، ج۱، ص۸۰، قم، مؤسسه در راه حق، ۱۳۷۷ ش.
۴۶. احمد بن محمد الادنه وی (م قرن ۱۱ ق)، طبقات المفسرین، ص۱۴۸-۲۰۰، به کوشش سلیمان بن صالح، المدینة، مکتبة العلوم والحکم، ۱۴۱۷ ق.
۴۷. عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ج۲، ص۱۰۷ - ۱۸۹، قم، نوید اسلام، ۱۳۷۱ ش.
۴۸. عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ج۲، ص۱۹۲ - ۲۹۰، قم، نوید اسلام، ۱۳۷۱ ش.
۴۹. معرفت، تفسیر و مفسران، ج۲، ص۳۲۸، قم، التمهید، ۱۳۷۳ ش.
۵۰. احمد بن محمد الادنه وی (م قرن ۱۱ ق)، طبقات المفسرین، ص۲۱۱-۳۰۴، به کوشش سلیمان بن صالح، المدینة، مکتبة العلوم والحکم، ۱۴۱۷ ق.
۵۱. معرفت، تفسیر و مفسران، ج۲، ص۲۹۴ - ۲۹۵، قم، التمهید، ۱۳۷۳ ش.
۵۲. معرفت، تفسیر و مفسران، ج۱، ص۲۹۵ - ۲۹۹، قم، التمهید، ۱۳۷۳ ش.
۵۳. معرفت، تفسیر و مفسران، ج۱، ص۳۲۲-۳۲۳، قم، التمهید، ۱۳۷۳ ش.
۵۴. خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۱، ص۷۲۵، تهران، دوستان، ۱۳۷۷ ش.
۵۵. خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۲۲۹۰، تهران، دوستان، ۱۳۷۷ ش.
۵۶. معرفت، تفسیر و مفسران، ج۲، ص۱۹۷ - ۱۹۸، قم، التمهید، ۱۳۷۳ ش.
۵۷. سید حسین البروجردی، تفسیر الصراط المستقیم، ج۱، ص۹۵، به کوشش بروجردی، قم، انصاریان، ۱۴۱۶ ق.
۵۸. عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ج۲، ص۲۹۳، قم، نوید اسلام، ۱۳۷۱ ش.
۵۹. عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ج۲، ص۳۲۵، قم، نوید اسلام، ۱۳۷۱ ش.
۶۰. خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۱، ص۶۹۳، تهران، دوستان، ۱۳۷۷ ش.
۶۱. خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۱، ص۷۷۱، تهران، دوستان، ۱۳۷۷ ش.
۶۲. عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ج۲، ص۳۵۴ - ۳۵۶، قم، نوید اسلام، ۱۳۷۱ ش.
۶۳. خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۱، ص۷۰۵، تهران، دوستان، ۱۳۷۷ ش.
۶۴. عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ج۲، ص۳۶۸، قم، نوید اسلام، ۱۳۷۱ ش.
۶۵. عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ج۲، ص۴۱۱ - ۴۱۵، قم، نوید اسلام، ۱۳۷۱ ش.
۶۶. خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۱، ص۶۶۲، تهران، دوستان، ۱۳۷۷ ش.
۶۷. خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۱، ص۶۶۹ - ۶۷۰، تهران، دوستان، ۱۳۷۷ ش.
۶۸. خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۱، ص۶۹۹ - ۷۰۰، تهران، دوستان، ۱۳۷۷ ش.
۶۹. عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ج۳، ص۲۶ - ۲۷۸، قم، نوید اسلام، ۱۳۷۱ ش.
۷۰. عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ج۳، ص۲۸۱ - ۴۶۶، قم، نوید اسلام، ۱۳۷۱ ش.
۷۱. معرفت، تفسیر و مفسران، ج۴، ص۱۲ - ۷۳، قم، التمهید، ۱۳۷۳ ش.
۷۲. سید حسین البروجردی، تفسیر الصراط المستقیم، ج۱، ص۶، به کوشش بروجردی، قم، انصاریان، ۱۴۱۶ ق.
۷۳. خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۱، ص۷۰۰، تهران، دوستان، ۱۳۷۷ ش.
۷۴. خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۱، ص۶۷۱، تهران، دوستان، ۱۳۷۷ ش.
۷۵. حسين علوى مهر، آشنايى با تاريخ تفسير و مفسران، ص۳۲۲-۳۲۶، قم، مرکز جهانى علوم اسلامى، ۱۳۸۴ ش.
۷۶. محمدعلی ایازی، شناخت نامه تفاسیر، ج۱، ص۲۱۱-۲۱۲، قم، مبین، ۱۳۷۸ ش.



دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «تاریخ تفسیر».    



جعبه ابزار