تقوا و حقوق خدا (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
از جلوههای تقواپیشگی
رعایت حقوق خداوند میباشد.
رعایت
حقوق خدا، از آثار تقواپیشگی میباشد:
... واتقوا الله الذی تساءلون به والارحام...
... و از خدایی بپرهیزید که (همگی به
عظمت او معترفید و) هنگامی که چیزی از یکدیگر میخواهید... .
و اتقوا الله الذی تسائلون به و الارحام، اهمیتی که
تقوا در ساختن زیر بنای یک
جامعه سالم دارد سبب شده که مجددا در ذیل آیه، مردم را به
پرهیزکاری و تقوی
دعوت کند منتهی در اینجا جملهای به آن اضافه کرده و میفرماید: از خدایی بپرهیزید که در نظر شما
عظمت دارد و به هنگامی که میخواهید چیزی از دیگری طلب کنید نام او را میبرید.
سپس میگوید: و الارحام، این کلمه عطف بر الله است و لذا در
قرائت معروف، منصوب خوانده شده است بنابراین معنی آن چنین میشود: و اتقوا الارحام: از خویشاوندان (و قطع پیوند از آنها) بپرهیزید و ذکر این موضوع در اینجا اولا نشانه اهمیت فوق العادهای است که
قرآن برای
صله رحم قائل شده تا آنجا که نام ارحام بعد از نام خدا آمده است، و ثانیا اشاره به مطلبی است که در آغاز آیه ذکر شده و آن اینکه شما همه از یک
پدر و مادرید و در
حقیقت تمام فرزندان
آدم خویشاوندان یکدیگرند و این پیوند و ارتباط ایجاب میکند که شما نسبت به همه انسانها از هر نژاد و هر قبیلهای همانند بستگان فامیلی خود
محبت بورزید.
و اتقوا الله الذی تسائلون به و الارحام، منظور از تسائل به
خدا این است که مردم با
سوگند به خدای تعالی، از یکدیگر چیزی درخواست کنند، این به او بگوید تو را به خدا سوگند میدهم که فلان کار را بکنی، و او نیز به این چنین چیزی را بگوید، و تسائل به خدای تعالی
کنایه است از اینکه خدای سبحان در نظر آنان محترم و عظیم بوده، و او را
دوست میداشتند، چون آدمی به کسی و چیزی سوگند میدهد که او را عظیم بداند و محبوب بدارد.
و اما اینکه فرمود: و الارحام، از ظاهرش بر میآید که عطف باشد بر لفظ جلاله (الله) و معنای آن چنین باشد: از خدایی که یکدیگر را به
احترام او
قسم میدهید بترسید و از ارحام نیز بترسید، و چه بسا چنین باشد که بعضی از مفسرین گفتهاند که عطف است بر محل و باطن ضمیر به، که حالت نصبی دارد مثل: مررت بزید و عمرا، و مؤید این احتمال این است که در قرائت حمزه کلمه ارحام به صدای زیر خوانده شده تا عطف باشد بر ضمیر متصل مجرور (به) اگر چه علمای
نحو این وجه را ضعیف شمرده و گفتهاند: قاعده در مثل جمله: مررت بزید و عمروا، باید عمرو را به صدای بالا خواند، برای اینکه عطف بزید است که در باطن، مفعول مرور است.
در نتیجه معنای آیه شریفه چنین میشود: از خدایی که شما یکدیگر را به او و به
رحم خود سوگند میدهید (و میگوئید تو را به خدا و به رحم سوگند میدهم) بترسید، و پروا کنید. این بود خلاصه آنچه مفسرین در این باره گفتهاند، لیکن
سیاق آیات و نیز روال
قرآن در بیاناتش با این گفتار سازگار نیست. توضیح اینکه اگر کلمه ارحام را صلهای مستقل برای موصول الذی بگیریم تقدیر کلام چنین میشود: و اتقوا الله الذی تسائلون بالارحام، بترسید از خدایی که یکدیگر را به رحمها سوگند میدهید، و معلوم است که این عبارت ناتمام است، چون صله نامبرده خالی از ضمیر است و این
جایز نیست.
(بله اگر از این صله ضمیری به موصول بر میگشت مثلا میگفتیم: و اتقوا الله الذی جعل بینکم و بین ارحامکم مودة فتساءلون بهم، آن وقت میتوانستیم کلمه: و الارحام، را صله مستقلی بگیریم).
و اگر چنانچه مجموع کلمه و الارحام، و جمله": تسائلون به، را یک صله بگیریم برای موصول (الذی) در این صورت مفاد آیه با
ادب قرآن کریم نسبت به خدای تعالی سازگاری ندارد، چون در مساله
عظمت و
عزت، خدا و ارحام را مساوی و برابر گرفتهایم. (پس معنای درست همان است که ما کردیم و گفتیم تقدیر کلام و اتقوا الارحام، است، و معنای آیه این است که: پاس
حرمت خدایی را که یکدیگر را به او سوگند میدهید بدارید، و پاس حرمت ارحام را هم نگه دارید).
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «رعايت حقوق خدا».