تقوا و رفع مؤاخذه (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
از جلوههای تقواپیشگی رفع
مؤاخذه از
رفتار گذشته میباشد.
تقوا، از عوامل رفع
مؤاخذه بر کردارهای ناروای گذشته میباشد:
لیس علی الذین ءامنوا وعملوا الصــلحـت جناح فیما طعموا اذا ما اتقوا وءامنوا وعملوا الصــلحـت ثم اتقوا وءامنوا ثم اتقوا واحسنوا والله یحب المحسنین.
بر کسانی که
ایمان آورده و
اعمال صالح انجام دادهاند، گناهی در آنچه خوردهاند نیست (و نسبت به نوشیدن
شراب، قبل از نزول حکم
تحریم،
مجازات نمیشوند) اگر تقوا پیشه کنند، و
ایمان بیاورند، و اعمال صالح انجام دهند سپس تقوا پیشه کنند و ایمان آورند سپس تقوا پیشه کنند و نیکی نمایند. و خداوند، نیکوکاران را
دوست میدارد.
«فیما طعموا» یعنی آنچه از
خمر که پیش از نزول تحریم خوردهاند و یا بازی با
قمار که انجام دادهاند و «مااتقوا» یعنی پس از صدور حکم تحریم، از آن پرهیز نمایند.
در این
آیه در پاسخ کسانی که نسبت به وضع گذشتگان قبل از نزول تحریم شراب و قمار و یا نسبت به وضع کسانی که این حکم هنوز به
گوش آنها نرسیده، و در نقاط دور
دست زندگی داشتند میگوید: آنهایی که ایمان و
عمل صالح داشتهاند و این
حکم به آنها نرسیده بوده، اگر شرابی نوشیدهاند و یا از درآمد قمار خوردهاند گناهی بر آنها نیست (لیس علی الذین آمنوا و عملوا الصالحات جناح فیما طعموا). سپس این حکم را مشروط به این میکند که آنها
تقوا را پیشه کنند و ایمان بیاورند و عمل صالح انجام دهند (اذا ما اتقوا و آمنوا و عملوا الصالحات) بار دیگر همین موضوع را تکرار کرده، میگوید: سپس تقوا پیشه کنند و ایمان بیاورند (ثم اتقوا و آمنوا). و برای سومین بار با کمی تفاوت همین موضوع را تکرار نموده، میگوید: سپس تقوا پیشه کنند و نیکی نمایند (ثم اتقوا و احسنوا). و در پایان آیه میفرماید: خداوند
نیکوکاران را دوست میدارد (و الله یحب المحسنین).
درباره تکرار این سه جمله میان مفسران قدیم و جدید گفتگو بسیار است بعضی آنها را حمل بر تاکید کردهاند، زیرا اهمیت موضوع تقوا و ایمان و عمل صالح ایجاب میکند که روی آن بطور جدی و مکرر تکیه و تاکید شود. ولی جمعی از مفسرین معتقدند که هر یک از این سه جمله ناظر به
حقیقت جداگانهای است و در زمینه تفاوت آنها احتمالات متعددی دادهاند که بسیاری از آنها دلیل و شاهدی ندارد. شاید بهترین سخن در این زمینه این است که گفته شود:
منظور از تقوا که نخستین بار ذکر شده همان احساس
مسئولیت درونی است که
انسان را به سوی تحقیق و بررسی درباره
دین و
نگاه کردن در
معجزه پیامبر صلیاللهعلیهوآله و جستجو درباره
حق میکند و نتیجه آن ایمان و عمل صالح است، و به تعبیر دیگر تا مرحلهای از تقوا در وجود انسان نبوده باشد به
فکر تحقیق و جستجوی حق نمیافتد، و بنابراین نخستین بار که در آیه فوق سخن از تقوا به میان آمده اشاره به این مرحله از تقوا است و این منافات با آغاز آیه که میگوید: لیس علی الذین آمنوا و عملوا الصالحات...، ندارد، زیرا ایمان در آغاز آیه ممکن است به معنی
تسلیم ظاهری بوده باشد ولی ایمانی که بعد از تقوا به وجود آید ایمان واقعی است.
و دومین بار که سخن از تقوا به میان آمده اشاره به تقوایی است که در درون
جان انسان نفوذ میکند و اثر آن عمیقتر میگردد و نتیجه آن ایمان مستقر و ثابتی است که عمل صالح جزء آن است، لذا در جمله دوم پس از ذکر ایمان سخنی از عمل صالح به میان نیامده تنها میفرماید: ثم اتقوا و آمنوا... یعنی این ایمان بقدری نافذ و ثابت است که نیازی به ذکر عمل صالح در تعقیب آن نیست.
و در مرحله سوم که گفتگو از تقوا میکند منظور تقوایی است که به مرحله عالی خود رسیده بطوری که علاوه بر
دعوت به انجام وظائف حتمی، دعوت به
احسان یعنی کارهای نیک نیز میکند حتی کارهایی که از
واجبات نیست.
خلاصه اینکه هر یک از این سه تقوا اشاره به مرحلهای از احساس مسئولیت و پرهیزگاری است، مرحله ابتدایی، مرحله متوسط، و مرحله نهایی و هر یک قرینهای در خود آیه دارد که به اتکای آن میتوان مقصود را دریافت. بر خلاف احتمالاتی که بعضی از مفسرین در تفاوت این سه تقوا و سه ایمان دادهاند که فاقد
قرینه و
شاهد است.
مراد از آیه شریفه: لیس علی الذین آمنوا و عملوا الصالحات جناح فیما طعموا...، این است که بر کسانی که ایمان آورده و عمل صالح نمودهاند نسبت به آنچه از شراب نوشیده و یا از سایر
محرمات مرتکب شدهاند حرجی نیست، اما بشرطی که علاوه بر ایمان و عمل صالحشان در جمیع مراحل و اطوار خود ایمان به
خدا و
رسول و احسان در
عمل را دارا باشند، و جمیع
واجبات را انجام داده و از جمیع محرمات پرهیزکار باشند. با داشتن چنین فضائلی اگر قبل از نزول آیه تحریم و رسیدنش بگوششان و یا قبل از اینکه معنای آن را فهمیده باشند به یکی از این پلیدیها که عمل
شیطان است مبتلا بودهاند، حرجی بر آنها نیست و خدای تعالی از
گناهان گذشته آنان صرفنظر نموده است، و این آیه نظیر آیه شریفه ایست که در بین آیات راجع به تحویل
قبله واقع است. در پاسخ
سؤال آنان از نمازهای گذشته که رو به
بیت المقدس خواندهاند میفرماید: و ما کان الله لیضیع ایمانکم.
به هر حال
سیاق این کلام خود
شاهد دیگری است بر اینکه آیه مورد بحث لیس علی الذین آمنوا و عملوا الصالحات جناح...، متصل است به ما قبل خود، و اینکه نزولش با آنها بوده، و اینکه این
آیات آخرین آیاتی هستند که در باب تحریم شراب نازل شده، و نیز استفاده میشود که بعضی از
مسلمین در ایام بعد از آیات اول تحریم و قبل از این آیات
دست از عمل زشت خود برنداشته بودهاند. و نیز به دست میآید که بعد از نزول این آیات
سؤال شده است از حال کسی که قبل از تحریم شراب به شرب آن مبتلا بودهاند، و لابد کسانی بودهاند که ابتلای شان به این عمل قبل از نزول تحریم بوده و کسانی بعد از نزول و قبل از فهمیدن آن و اشخاصی بعد از نزول و بعد از فهمیدن معنای آن بدون هیچ عذری و جواب این چند طایفه طوری داده شده که هر طایفهای حکم مساله اش بحسب خصوص حال خودش معلوم شود، پس کسی که با داشتن ایمان و احسان و در چنین حالی آن را چشیده (و مسلما کسی است که قبل از تحریم و یا از روی
جهل نوشیده) حرجی بر او نیست، و کسی که در غیر این شرایط و بدون
عذر مرتکب شده حکمش غیر این است. این بود توجیه ما درباره آیه مورد بحث. و مفسرین دیگر را در این آیه بحثهایی است طولانی: یکی راجع به جمله فیما طعموا، یکی راجع به ذیل آیه از جهت اینکه تقوا در آن سه بار تکرار شده است، و همچنین عمل صالح را هم تکرار نموده، و در خاتمه احسان را ذکر کرده.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «رفع مؤاخذه».