تقوا و سعادت آخرتی (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
از جلوههای تقواپیشگی برخورداری
انسان متقی از
خیر و
سعادت آخرت میباشد.
متقین، برخوردار از
خیر و
سعادت آخرت هستند:
«قل اؤنبئکم بخیر من ذلکم للذین اتقوا عند ربهم جنـت تجری من تحتها الانهـر خــلدین فیها وازوج مطهرة...؛
بگو: آیا شما را از چیزی آگاه کنم که از این (سرمایههای مادی)، بهتر است؟ برای کسانی که پرهیزگاری پیشه کردهاند، (و از این سرمایهها، در
راه مشروع و
حق و
عدالت، استفاده میکنند،) در نزد پروردگارشان (در
جهان دیگر)، باغهایی است که نهرها از پایِ درختانش میگذرد؛ همیشه در آن خواهند بود؛ و همسرانی پاکیزه...»
«لـکن الذین اتقوا ربهم لهم جنـت تجری من تحتها الانهـر خــلدین فیها نزلا من عند الله وما عند الله خیر للابرار؛
ولی کسانی (که
ایمان دارند، و) از پروردگارشان میپرهیزند، برای آنها باغهایی از
بهشت است، که از زیر درختانش نهرها جاری است؛ همیشه در آن خواهند بود. این، نخستین پذیرایی است که از سوی خداوند به آنها میرسد؛ و آنچه در نزد خداست، برای نیکان بهتر است!»
«.. والاخرة خیر لمن اتقی...؛
... و سرای آخرت، برای کسی که پرهیزگار باشد، بهتر است!...»
«وما الحیوة الدنیا الا لعب ولهو وللدار الاخرة خیر للذین یتقون....؛
زندگی
دنیا، چیزی جز
بازی و سرگرمی نیست! و سرای آخرت، برای آنها که پرهیزگارند، بهتر است!...»
«.. والدار الاخرة خیر للذین یتقون.... ؛
و سرای آخرت برای پرهیزگاران بهتر است...»
«.. ولدار الاخرة خیر للذین اتقوا...؛
... و سرای آخرت برای پرهیزکاران بهتر است!...»
«وقیل للذین اتقوا ماذا انزل ربکم قالوا خیرا... ولدار الاخرة خیر ولنعم دار المتقین؛
(ولی هنگامی که) به پرهیزگاران گفته میشد: پروردگار شما چه چیز نازل کرده است؟» میگفتند:
خیر (و
سعادت) .... و سرای آخرت از آن هم بهتر است؛ و چه خوب است سرای پرهیزگاران!»
«قل اذلک خیرام جنة الخلد التی وعد المتقون کانت لهم جزاء ومصیرا؛
(ای
پیامبر!) بگو: آیا این بهتر است یا
بهشت جاویدانی که به پرهیزگاران
وعده داده شده؟! بهشتی که پاداش اعمال آنها، و قرارگاهشان است.»
«وزخرفـا وان کل ذلک لما متـع الحیوة الدنیا والاخرة عند ربک للمتقین؛
و انواع زیورها ولی تمام اینها بهره زندگی دنیاست، و
آخرت نزد پروردگارت از آن پرهیزگاران است!»
«ان المتقین فی مقام امین• فی جنـت وعیون• یلبسون من سندس واستبرق متقـبلین• کذلک وزوجنـهم بحور عین• یدعون فیها بکل فـکهة ءامنین• لا یذوقون فیها الموت الا الموتة الاولی و وقـهم عذاب الجحیم• فضلا من ربک ذلک هو الفوز العظیم؛
(ولی) پرهیزگاران در جایگاه امنی قرار دارند،•در میان باغها و چشمهها• آنها لباسهایی از
حریر نازک و ضخیم میپوشند و در مقابل یکدیگر مینشینند• اینچنیناند
بهشتیان ؛ و آنها را با
حورالعین تزویج میکنیم! • آنها در آنجا هر نوع میوهای را بخواهند در اختیارشان قرار میگیرد، و در نهایت
امنیت به سر میبرند!• هرگز مرگی جز همان
مرگ اوّل (که در
دنیا چشیدهاند) نخواهند چشید، و خداوند آنها را از
عذاب دوزخ حفظ میکند• این فضل و بخششی است از سوی پروردگارت، این همان رستگاری بزرگ است!»
با توجه به آنچه در
آیه قبل درباره اشیاء مورد علاقه
انسان در زندگی مادی دنیا آمده بود در اینجا در یک مقایسه، اشاره به مواهب فوق العاده خداوند در
جهان آخرت و بالاخره قوس صعودی
تکامل انسان کرده، میفرماید: بگو: آیا شما را از چیزی آگاه کنم که از این (سرمایههای مادی) بهتر است (قل ا انبئکم بخیر من ذلکم). سپس به شرح آن پرداخته، میافزاید: برای کسانی که
تقوا پیشه کردهاند در نزد پروردگارشان باغهایی از بهشت است که نهرها از زیر درختانش جاری است، همیشه در آن خواهند بود، و همسرانی پاکیزه و (از همه بالاتر) خشنودی خداوند نصیب آنها میشود، و خدا به
بندگان بینا است (للذین اتقوا عند ربهم جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها و ازواج مطهرة و رضوان من الله و الله بصیر بالعباد). آری این باغهای بهشتی بر خلاف غالب باغهای این جهان، هرگز
آب روان از پای درختانش قطع نمیشود. و بر خلاف مواهب مادی این جهان که بسیار زودگذر و ناپایدار است جاودانی و ابدی است.
همسران آن جهان، بر خلاف بسیاری از زیبارویان این جهان هیچ نقطه تاریک و منفی در
جسم و
جان آنها نیست و از هر عیب و نقصی پاک و پاکیزهاند همه اینها در یک طرف، و مساله خشنودی خداوند (رضوان من الله) که برترین نعمتهای معنوی است یک طرف، آری این
نعمت معنوی مافوق تصور نیز در انتظار
مؤمنان پرهیزکار است.
قابل توجه اینکه: این آیه با جمله: ا انبئکم (آیا شما را آگاه کنم) آغاز شده، که یک جمله استفهامیه است و برای گرفتن پاسخ از فطرتهای بیدار و
عقل و
خرد انسانی، مطرح شده تا نفوذش در شنونده عمیقتر باشد و از سوی دیگر این جمله از ماده انباء، گرفته شده که معمولا در مورد خبرهای مهم و قابل توجه به کار میرود. در واقع
قرآن مجید در این آیه، به افراد با
ایمان اعلام میکند که اگر به زندگی
حلال دنیا
قناعت کنند و از لذات نامشروع و هوسهای سرکش و
ظلم و
ستم به دیگران بپرهیزند، خداوند لذاتی برتر و بالاتر در جهت مادی و معنوی که از هرگونه عیب و نقص پاک و پاکیزه است، نصیب آنها خواهد کرد.
در اینجا سؤالی مطرح است و آن اینکه آیا در بهشت، لذات مادی هم وجود دارد؟
بعضی چنین میپندارند که لذایذ مادی منحصر به این جهان است، و در آن جهان اثری از این لذایذ نیست و تمام تعبیراتی که در آیات قرآن درباره باغهای بهشتی و انواع میوهها و آبهای جاری و همسران خوب آمده
کنایه از یک سلسله مقامات و مواهب معنوی است که از باب، کلم الناس علی قدر عقولهم (با مردم به اندازه فکرشان سخن بگو) به این صورت تعبیر شده است.
ولی در برابر این پندار باید گفت: هنگامی که ما طبق صریح
آیات فراوانی از قرآن کریم،
معاد جسمانی را قبول کردیم باید برای هر دو قسمت (جسم و
روح) موهبتهایی به تناسب آنها، منتها در سطحی عالیتر وجود داشته باشد و اتفاقا در این آیه اشاره به هر دو قسمت شده، هم آنچه شایسته معاد جسمانی است و هم آنچه شایسته روح و
رستاخیز ارواح میباشد. در واقع آنها که تمام نعمتهای مادی آن جهان را کنایه از نعمتهای معنوی میگیرند تحت تاثیر مکتبهای التقاطی قرار گرفته علاوه بر این که بدون جهت ظواهر آیات قرآن را تاویل کرده معاد جسمانی و لوازم آن را به کلی فراموش نموده و منکر شدهاند.
و شاید جمله: و الله بصیر بالعباد (خداوند به وضع بندگان خود بینا است) که در آخر آیه آمده اشاره به همین
حقیقت باشد یعنی او است که میداند جسم و جان آدمی در جهان دیگر هر کدام چه خواستههایی دارند و این خواستهها را در هر دو جانبه به نحو احسن تامین میکند.
لکن الذین اتقوا ربهم، لکن برای استدراک است که خلاف معنی قبل را یاد میکند و معنی چنین است: برای
کفار عاقبت خیری نیست بلکه
خیر و
سعادت خاص
مؤمنان متقی است که
اطاعت خدا کردند و ترک
گناه نمودند. لهم جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها نزلا من عند الله، این آیه شرح نعمتهای متقیان است. و ما عند الله، آنچه که از
ثواب و
کرامت نزد خداست.
خیر للابرار، از آنچه کفار با جهانگردی و
تجارت کسب کنند بهتر است زیرا اینها بزودی فنا پذیرد ولی نعیم اخروی زوال پذیر نیست.
از
ابن مسعود روایت شده که گوید: هیچ فرد خوب و بدی نیست جز اینکه
مرگ برایش بهتر از زندگی است، اما خوبها بدلیل آیه شریفه (و ما عند الله خیر للابرار) و اما فاجران و بدان بواسطه قول خداوند (و لا یحسبن الذین کفروا...)
که معنی آن گذشت البته اگر
فاجر بر
فجور خود باقی ماند.
در این جمله به
سول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دستور میدهد که به افراد ضعیف جوابی بدهد که اشتباه آنان را روشن سازد. و خطا بودن این نظرشان را (که زندگی اندک دنیا را بر
کرامت جهاد و
شرافت کشته شدن در
راه آخرت ترجیح دادهاند) توضیح دهد.
و حاصل این پاسخ این است که این
مسلمانان جا دارد که در ایمانشان رعایت
تقوا (یعنی حفظ خویشتن) را بکنند و اگر با تقوا باشند، چون بین زندگی اندک و پشیز
دنیا، و زندگی آخرت مقایسه کنند زندگی آخرت را بهتر از زندگی دنیا مییابند، پس جا دارد آخرت را (که بهتر است) بر دنیا ترجیح دهند، چون فرض این جا است که
مؤمن هستند و در راه تقوا قرار گرفتهاند، و مانند کفار نیستند که در مقام تامین سعادت خود و حفظ خویش از خطرها نباشند و معلوم است که افراد مؤمنی که در راه تقوا قرار دارند راهی به جز
ترس از خدا ندارند، اینان دیگر نمیتوانند و معقول نیست که از ظلم خدا بترسند و به خاطر همین ترس، دنیای خود را محکم بچسبند چون
ایمان دارند که خدا ظالم نیست، بلکه باید از
کفر و
بی تقوایی خود بترسند.
با این بیان روشن میشود که جمله: لمن اتقی، از باب به کار بردن
صفت در جای
موصوف است، تا در عین بیان
حکم، بر سبب حکم هم دلالت کند، و ادعا کند که مورد حکم از مصادیق و موارد آن سبب است، و تقدیر آیه: و خدا داناتر است، چنین است: آخرت برای شما بهتر است، برای اینکه شما به خاطر ایمانتان باید با تقوا باشید و تقوا، سبب
رستگاری و رسیدن به خیر و آخرت است، پس اینکه فرمود: لمن اتقی، جنبه کنایهای را دارد که در آن نوعی تعریض باشد.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «سعادت آخرتی».