تقوا و سنتهای جاهلی (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تقوا در پرهیز از
سنتهای جاهلی نقش بسزایی دارد.
نقش
تقوا، در پرهیز از سنتهای جاهلی پر رنگ میباشد:
یسـلونک عن الاهلة قل هی موقیت للناس والحج ولیس البر بان تاتوا البیوت من ظهورها ولـکن البر من اتقی واتوا البیوت من ابوبها واتقوا الله لعلکم تفلحون.
درباره «هلالهای
ماه» از تو
سؤال میکنند بگو: «آنها، بیان اوقات (و تقویم طبیعی) برای (
نظام زندگی) مردم و (تعیین وقت)
حج است». و (آن چنان که در
جاهلیت مرسوم بود که به هنگام حج، که جامه
احرام میپوشیدند، از در
خانه وارد نمیشدند، و از نقب پشت خانه وارد میشدند، نکنید! )
کار نیک، آن نیست که از پشت خانهها وارد شوید بلکه نیکی این است که پرهیزگار باشید! و از در خانهها وارد شوید و تقوا پیشه کنید، تا رستگار گردید!
گروهی در مورد هلال
ماه از
پیغمبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلّم پرسشهایی داشتند و از علت و نتایجی که این موضوع در بر دارد جویا میشدند که
قرآن سؤال آنها را به این صورت منعکس کرده است. درباره هلالهای ماه از تو سؤال میکنند (یسئلونک عن الاهلة).
اهله جمع هلال به معنی ماه در
شب اول و دوم است و بعضی گفتهاند در سه شب نخستین هلال نام دارد و بعدا به آن
قمر میگویند و بعضی بیش از آن را هلال نامیدهاند. به هر حال از جمله یسئلونک که به صورت
فعل مضارع به کار رفته معلوم میشود این سؤال کرارا از
رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم شده است. سپس میفرماید: بگو اینها بیان اوقات (طبیعی) برای مردم و
حج است (قل هی مواقیت للناس و الحج).
هم در زندگی روزانه از آن استفاده میکنند و هم در عبادتهایی که وقت معینی در سال دارد در حقیقت ماه یک تقویم طبیعی برای افراد
بشر محسوب میشود که مردم اعم از باسواد و بیسواد و در هر نقطهای از
جهان باشند میتوانند از این تقویم طبیعی استفاده کنند نه تنها آغاز و وسط و آخر ماه را میتوان با آن شناخت بلکه با دقت شبهای ماه را نیز میتوان تشخیص داد و بدیهی است نظام زندگی اجتماعی
بشر بدون تقویم یعنی یک وسیله دقیق و عمومی برای تعیین
تاریخ امکان پذیر نیست به همین دلیل خداوند بزرگ برای نظام زندگی این تقویم جهانی را در
اختیار همگان قرار داده است.
سپس در ذیل آیه به تناسب سخنی که از حج و تعیین موسم به وسیله
هلال ماه در آغاز آیه آمده به یکی از عادات و رسوم خرافی
جاهلیت در مورد حج اشاره نموده و مردم را از آن
نهی میکند، میفرماید:
کار نیک آن نیست که از پشت خانهها وارد شوید بلکه نیکی آن است که تقوا پیشه کنید و از در خانهها وارد شوید و از خدا بپرهیزید تا رستگار شوید (و لیس البر بان تاتوا البیوت من ظهورها و لکن البر من اتقی و اتوا البیوت من ابوابها و اتقوا الله لعلکم تفلحون).
بسیاری از مفسران گفتهاند در
زمان جاهلیت هنگامی که
لباس احرام به تن میکردند از
راه معمولی و در
خانه، به خانه خود وارد نمیشدند و معتقد بودند این کار برای
محرم ممنوع است به همین دلیل در پشت خانه نقبی میزدند و هنگام
احرام فقط از آن وارد میشدند، آنها معتقد بودند که این عمل یک کار نیک است چون ترک
عادت است و احرام که مجموعهای از ترک عادات است باید با این ترک عادت تکمیل شود. و بعضی گفتهاند این کار به خاطر آن بود که در حال احرام زیر سقف نروند زیرا گذشتن از سوراخ دیوار در مقایسه با گذشتن از در برای این منظور بهتر بود ولی
قرآن صریحا میگوید نیکی در تقوا است نه در عادات و رسوم خرافی و بلافاصله دستور میدهد حتما از همان طریق عادی به خانهها وارد شوید. این آیه معنی وسیعتر و عمومی تری نیز دارد و آن اینکه برای اقدام در هر کار خواه دینی باشد یا غیر دینی باید از طریق صحیح وارد شوید نه از طرق انحرافی و وارونه چنان که جابر همین معنی را از قول
امام باقر علیهالسلام نقل کرده است. و از اینجا میتوان پیوند دیگری میان آغاز و پایان آیه پیدا کرد و آن اینکه هر کار باید از طریق صحیح آن باشد و عبادتی همچون حج نیز باید در وقت مقرر که با هلال ماه تعیین میشود انجام گیرد.
و لیس البر بان تاتوا البیوت من ظهورها و لکن البر من اتقی و اتوا البیوت من ابوابها، دلیلی نقلی این معنا را ثابت کرده که جماعتی از
عرب جاهلیت رسمشان چنین بوده که چون برای
زیارت حج از خانه بیرون میشدند دیگر اگر در خانه کاری میداشتند (مثلا چیزی جا گذاشته بودند) از در خانه وارد نمیشدند، بلکه از پشت، دیوار را سوراخ میکردند، و از سوراخ داخل میشدند،
اسلام از این معنا نهی کرد، و دستور داد از در خانهها درآیند، آیه شریفه مورد بحث میتواند با این داستان منطبق باشد، و میتوان به روایاتی که در شان نزول آیه این داستان را نقل میکند، و به زودی از نظر خواننده خواهد گذشت
اعتماد نمود.
و اگر جز این بود ممکن بود کسی بگوید: آیه مورد بحث
کنایه است از نهی از امتثال اوامر الهیه، و
عمل به
احکام شرع به غیر آن وجهی که بر آن وجه
تشریع شده، مثلا میخواهد بفرماید: حج را در غیر ماههای حج انجام دادن، و
روزه را در غیر
رمضان گرفتن، و همچنین سایر
احکام الهی را به غیر آن وجهی که دستور داده شده انجام دادن، مانند این است که با اینکه خانه در دارد از بام وارد آن شوی. آن وقت بنابراین، جمله: و لیس البر بان تاتوا البیوت... ، متمم اول آیه خواهد بود، و روی هم معنای آیه چنین میشود: این ماهها اوقاتی است که برای اعمال شرعی تعیین شده، و
تجاوز از آن اوقات به اوقات دیگر
جایز نیست مثلا حج را نباید در غیر ماههایش، و روزه را در غیر ماه رمضان، و سایر وظائف را در غیر موعد مقرر انجام داد، که در این صورت به منزله وارد شدن به خانه است از غیر دروازه آن، پس صدر و ذیل آیه شریفه تنها میخواهد یک حکم را بیان کند.
و بنابر فرض اول که گفتیم دلیل نقلی مؤید آن است نفی بر و خوبی از آمدن درون خانه از پشت خانه دلالت میکند بر اینکه عمل نامبرده مورد امضای
دین نیست، و یک عمل دینی به شمار نمیرود، وگرنه معنا نداشت، بفرماید این عمل بر و خوبی نیست بلکه باید بفرماید این کار را نکنید، و
خدا این کار را
حرام کرده، و امثال این عبارات که میرساند
حرمت این عمل یکی از
احکام شرع است، و در آیه شریفه خوب بودن آن را نفی، و خوب بودن
تقوا را اثبات کرده و در اثبات خوبی تقوا ظاهر کلام اقتضا میکرد بفرماید: و لکن البر هو التقوی، ولی به جای آن فرمود: و لکن البر من اتقی، تا بفهماند
کمال آدمی در اتصاف به تقوا است، که مقصود هم همین اتصاف و داشتن تقوا است، نه صرف حرف و مفهوم، هم چنان که نظیرش در آیه شریفه: لیس البر ان تولوا وجوهکم قبل المشرق و المغرب و لکن البر من آمن.
و امر در جمله: و اتوا البیوت من ابوابها،
امر مولوی و
تکلیف آور نیست بلکه
امر ارشادی و
نصیحت است، به اینکه خانهها را از در درآمدن بهتر است از اینکه از پشت و یا بام آن درآیی، برای اینکه آنهایی که برای خانه در ساختهاند غرضی عقلایی در نظر گرفتهاند و آن این است که همه کسانی که با این خانه سر و کار دارند از یک نقطه داخل و خارج شوند، و این رسمی است پسندیده که مردم بر آن
عادت دارند، دلیل بر اینکه امر نامبرده مولوی نیست، این است که زمینه کلام تخطئه عادت زشتی است که بدون هیچ دلیلی در بین مردمی پیدا شده عادتی که به جز از بین بردن یک عادت پسندیده، و موافق با غرض عقلایی، دلیل دیگری ندارد، در چنین زمینهای سفارش به اینکه خانهها را از در درآیید، به بیش از
هدایت و
ارشاد به سوی طریقه صواب دلالتی ندارد، و تکلیفی نمیآورد، بله داخل شدن در خانهها از پشت خانه و یا از بام به عنوان اینکه این عمل جزء دین است، بدعت است و حرام.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «اجتناب از سنّتهای جاهلی».