• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تناسب سور

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



قرآن کریم از نظر بعد زیبایی شناختی در میان همه‌ی کتاب‌ها بی‌نظیر است. نحوه‌ی چینش حروف ، تک‌واژه‌ها، عبارت‎ها و آیه ها با وزن و آهنگشان، بیش‌ترین نقش را در آفرینش این پدیدة بی‌بدیل هنری ایفا کرده است.
در میان انواع تناسبی که بین الفاظ و معانی قرآن برقرار است. تناسب بین سوره‌ها و تناسب بین برخی از مجموعه آیات یک سوره ـ که در مواقع مختلف نازل شده‌اند ـ مورد اختلاف دانش‌مندان قرآن شناس است. برخی به این قسم از تناسب قایل بوده و سخت از آن دفاع کرده‌اند تا جایی که یکی از مفسران، تفسیر خود را «نظم الدرر فی تناسب الآیات و السور» نامیده است. در مقابل، عده‌ای نیز چنین تناسبی را ـ به ویژه بین سور قرآن ـ نپذیرفته‌اند. هر دو اندیشه بر مبانی چندی مبتنی است. در این مقاله ضمن بحث از مبانی طرفین و گزارش دلایل موافقان و مخالفان. از اندیشه‌ی تناسب بین همه‌ی اجزای قرآن جانب‌داری شده و به بیان تناسب بین آیاتی پرداخته شده است که به ظاهر نامتناسب می‌نمایند.

فهرست مندرجات

۱ - مقدمه
۲ - موافقان نظریه تناسب
۳ - نظریه‌های مختلف در باب ارتباط اجزای قرآن
۴ - انواع ارتباط بین اجزای قرآن
       ۴.۱ - ارتباط میان اجزای یک آیه
       ۴.۲ - ارتباط میان آیات یک سوره با ابتدای آن
       ۴.۳ - ارتباط میان آیات مجاور در یک سوره
       ۴.۴ - ارتباط بین آیات غیرمجاور در یک سوره
       ۴.۵ - ارتباط میان ابتدای یک سوره با انتهای سوره‌ی قبل
       ۴.۶ - ارتباط بین بخشی از یک سوره با ابتدای سوره‌ی بعد
       ۴.۷ - ارتباط میان بخشی از یک سوره با بخشی از سوره‌ی بعد
       ۴.۸ - ارتباط بین بخشی از یک سوره با سوره‌ی بعدی
       ۴.۹ - ارتباط میان بخشی از یک سوره با سوره‌ی دیگر
       ۴.۱۰ - ارتباط بین بخشی از یک سوره با بخشی از سوره‌ی دیگر
       ۴.۱۱ - ارتباط میان یک سوره با سوره‌ی دیگر
۵ - برخی از وجوه ارتباط آیات
       ۵.۱ - تأکید ماسبق
       ۵.۲ - تفصیل و تشریح مطالب گذشته
       ۵.۳ - بیان مصداق ماسبق
       ۵.۴ - تعلیل مطلب در گذشته
       ۵.۵ - تبیین مجمل
       ۵.۶ - تقیید مطلق
۶ - پانویس
۷ - منبع



موضوعی که در این مقاله مورد بررسی قرار می‌گیرد، به صورت پراکنده در بسیاری از تفاسیر مورد بحث قرار گرفته و با عناوین مختلفی چون تناسب و مناسبت،
[۱] از تعابیری است که فخر رازی در این مورد به کار برده است. ر.ک: مفاتیح الغیب، ج ۳، ص ۲۲۲ و... . ابوحیان نیز در البحر المحیط این تعبیر را به کار گرفته است.
اتصال (پیوستگی)،
[۲] تعبیری است که طبرسی در مجمع البیان آن را به کار برده است. فخر رازی نیز در برخی موارد از آن استفاده نموده است. ر.ک: مفاتیح الغیب، ج ۱۲، ص ۱۰۴.
نظم
[۳] عنوان این مبحث در مجمع البیان بوده و فخر رازی هم در مفاتیح الغیب از این تعبیر استفاده نموده است.
و تعلّق
[۴] فخر رازی در پاره‌ای موارد از این تعبیر استفاده نموده است. ر.ک: مفاتیح الغیب، ج ۲۲، ص ۱۲۱ و ۱۲۳ و... .
معرفی شده است.
نخستین کسی که در مورد وجه تناسب آیات به ظاهر غیر مرتبط و نیز مناسبت میان سوره‌های قرآن به بررسی جدی پرداخته است، ابوبکر نیشابوری (م ۳۲۴ق) است که در بغداد به این بحث می‌پرداخته و عالمان بغداد را به خاطر ناآگاهی از این علم سرزنش می‌کرده است. پس از وی بسیاری از مفسّران به اختصار یا تفصیل در این موضوع سخن رانده‌اند که می‌توان از اینان به ترتیب تاریخ یاد کرد.



۱. ثعلبی (م ۴۲۷ق) در الکشف و البیان عن تفسیر القرآن.
۲. طبرسی (م ۵۴۸م) در مجمع البیان.
۳. فخر رازی (م ۶۰۶ق) در مفاتیح الغیب.
۴. احمد بن زبیر (م ۷۰۸ق)در البرهان فی مناسبة ترتیب سور القرآن.
۵. ابوحیان (م ۷۴۵ق)در البحر المحیط.
۶. بقاعی (م ۸۸۵ق) در نظم الدرر فی تناسب الآیات و السور.
۷. عمادی (م ۹۸۲ق) در ارشاد العقل السلیم الی مزایا الکتاب الکریم.
در سده‌های اخیر نیز شماری از مفسران به این بحث همت گماشته و حتّی برخی از آنها محور کار خود را همبستگی آیات و سور قرار داده‌اند که در این میان می‌توان به آلوسی، سید قطب، علامه طباطبایی، حجازی، شلتوت، مراغی، زحیلی، و حوی اشاره نمود.
[۵] آلوسی: روح المعانی؛ سید قطب: «فی ضلال القرآن» و «التصویر الفنی فی القرآن»؛ علّامه طباطبایی: المیزان فی تفسیر القرآن؛ حجازی: التفسیر الواضح و الوحدة الموضوعیة؛ شلتوت: «تفسیر القرآن الکریم» و «الی القرآن الکریم»؛ مراغی: تفسیر المراغی؛ زحیلی: التفسیر المنیر؛ سعید حرّی: الاساس فی التفسیر.
در مقابل این گروه بسیاری از مفسران، به نحو شایسته، بدین مبحث نپرداخته و حتی اعتنایی به آن نداشته‌اند. برخی نیز این بحث را بیهوده و نادرست پنداشته‌اند. این عدم اعتنا را می‌توان ناشی از عوامل زیر دانست:
۱. اعتقاد به اجتهادی بودن ترتیب همه یا بعضی از آیات؛
۲. پیچیدگی و تا حد زیادی ذوقی بودن موضوع بحث.
در این مقاله ضمن اشاره به انواع ارتباط بین اجزای قرآن و نظریه‌های موافقان و مخالفان، به بیان ارتباط بین آیاتی می‌پردازیم که به ظاهر غیرمرتبط هستند. اگرچه نمی‌توان به یقین گفت که آنچه به ذهن ما خطور می‌کند تنها وجه یا وجوه ارتباط این آیات است، ولی دست‌کم می‌تواند پاسخ‌گوی انتقادهای عده‌ای باشد که آشکار نبودن ارتباط میان بعضی از آیات مجاور را دلیل بر تحریف قرآن و یا حتی عدم نزول آن از سوی خداوند دانسته‌اند: «أَمْ یقُولُونَ افْتَراهُ بَلْ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّک» «سجده (۲۳)، ۲»



مسأله‌ی لزوم ارتباط و یا عدم لزوم ارتباط از دیرباز مورد اختلاف بوده است؛ عدّه‌ای همچون شوکانی منکر وجود این ارتباط‌اند؛
[۶] شوکانی: فتح القدیر: ج ۱، ص ۷۲ و ۷۳.
آلوسی ارتباط هر آیه را با ماقبل در جایی لازم می‌داند که بر ماقبل عطف شده باشد؛
[۷] آلوسی: روح المعانی، ج ۱، ص ۲۰۶ و ج ۱۸، ص ۲۱۸.
علّامه‌ی طباطبایی نیز موجب ارتباط را تنها در سوره‌هایی می‌داند که یکباره نازل شده‌اند و یا در آیاتی که پیوستگی آنها روشن است.
[۸] محمد حسین طباطبایی: المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۶، ص ۱۵۰.

به عنوان نمونه، شوکانی چنین می‌گوید:
«نزول قرآن برحسب حوادث مختلف می‌باشد که این وقایع با هم متفاوت و گاهی منتاقض است، پس آیات نیز به سبب آنها با هم اختلاف دارند و سخن گفتن در مورد تناسب آیات سبب می‌شود که افراد نادان و یا مغرض تصور کنند که بلاغت و اعجاز قرآن به ظهور این تناسب بستگی دارد، چنانچه او این ظهور را نباید به عیب‌جویی می‌پردازد... .»
[۹] شوکانی: ص ۷۳.

در جواب باید گفت: هم‌نشینی مطالب متضاد از نظر موضوع با فرضیه‌ی تناسب آیات مغایرتی ندارد، برای مثال، مدح و سرزنش با هم تضاد دارند ولی بیان آن دو در کنار هم نه تنها پسندیده است، بلکه هریک مورد تأکید قرار می‌گیرد، به همین دلیل گفته‌اند «تُعْرَفُ الْاَشْیاءُ بِأَضْدَادِهَا». هم‌چنین تعداد نسبتاً کمی از آیات هستند که وجه یا وجوه ارتباطشان آشکار نیست که با اندکی تأمّل می‌توان حداقل، عدم امکان ارتباط این آیات را نفی کرد و اگر شرط بیان مطالب، عدم برداشت ناصحیح فرد مغرض یا نادان باشد پس باید تمامی آیات متشابه از قرآن حذف شود. در ضمن، یافتنن وجه مناسبت میان آیات به ظاهر غیرمرتبط، انگیزه‌ای برای تعمّق و تدبّر انسان در آیات الاهی می‌باشد. نیز از مزایای کلام بلیغ، استفاده‌ی بیش از یک معناست.
بی‌گمان خداوند حکیم و خبیر پیش از وقوع حوادث مختلف بر آنها آگاهی داشته و در بیان مطالب برترین روش‌های بلاغت را می‌پیماید.
به طور کلی، سخنان منکران وجود ارتباط بین اجزای قرآن با دو اشکال روبه‌رو است که باید به آن پاسخ گویند. این دو اشکال عبارتند از:
۱. قرآن مجموعه‌ای به هم پیوسته و واحد بوده است که نزول تدریجی آن بر اساس حکمت‌هایی صورت گرفته است: « وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلى مُکثٍ وَ نَزَّلْناهُ تَنْزِیلاً» «اسراء (۱۷)، ۱۰۶» بنابراین نباید تدریجی بودن نزول قرآن موجب آن شود که این پیوستگی مورد غفلت قرار گیرد.
۲. میان وجود ارتباط با آگاهی از ارتباط، تفاوتی قایل نشده‌اند. چه بسا بین برخی از آیات، ارتباط وجود داشته باشد، ولی ما موفق به فهم آن نشده باشیم.



ارتباط میان اجزای قرآن را می‌توان به چندین صورت فرض کرد. در این جا ضمن شمارش آنها، برای هریک نمونه‌ای ذکر می‌کنیم.

۴.۱ - ارتباط میان اجزای یک آیه


طبیعی است که میان اجزای یک آیه ارتباطی باشد و در مواردی چون آیه‌ی ۲۶ سوره‌ رعد که ظاهراً بین «اللَّهُ یبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یشاءُ وَ یقْدِرُ» با آیه‌ی قبل و دیگر بخش‌های آیه به ظاهر ارتباطی وجود ندارد، وجوه ارتباطی را می‌توان در نظر گرفت.

۴.۲ - ارتباط میان آیات یک سوره با ابتدای آن


ارتباط آیات ۱۲۷ سوره‌ نساء: «وَ یسْتَفْتُونَک فِی النِّساءِ...» و آیه ۱۷۶: « یسْتَفْتُونَک قُلِ اللَّهُ...» را با آیات ۱ تا ۱۳ این سوره ، می‌توان به عنوان نمونه‌ی این نوع ارتباط ذکر کرد.

۴.۳ - ارتباط میان آیات مجاور در یک سوره


همانند آیات سوره‌ حمد و یا سوره‌ ناس.

۴.۴ - ارتباط بین آیات غیرمجاور در یک سوره


مانند آیات ۴۸ و ۱۲۳ در سوره‌ بقره.

۴.۵ - ارتباط میان ابتدای یک سوره با انتهای سوره‌ی قبل


مانند ابتدای سوره‌ حدید (۵۷) و انتهای سوره‌ واقعه(۵۶).

۴.۶ - ارتباط بین بخشی از یک سوره با ابتدای سوره‌ی بعد


مانند آیات ۷ و ۸ سوره‌ محمد (۴۷) و آیات ابتدای سوره‌ فتح (۴۸).

۴.۷ - ارتباط میان بخشی از یک سوره با بخشی از سوره‌ی بعد


نمونه‌ی این ارتباط در سوره‌ی ۲۷ (آیات ۷ تا ۱۴) و سوره‌ قصص (۲۸) ـ آیات ابتدای سوره تا آیه‌ی ۴۸ و آیات ۷۶ تا ۸۲ ـ مشاهده می‌شود.

۴.۸ - ارتباط بین بخشی از یک سوره با سوره‌ی بعدی


مانند آیه‌ی ۲ سوره‌ عصر (۱۰۳) و سوره‌ همزه (۱۰۴).

۴.۹ - ارتباط میان بخشی از یک سوره با سوره‌ی دیگر


مانند سوره‌ هود (۱۱) ـ آیات ۲۵ تا ۴۸ ـ و سوره‌ نوح(۷۱).

۴.۱۰ - ارتباط بین بخشی از یک سوره با بخشی از سوره‌ی دیگر


این نوع ارتباط برای نمونه میان آیات ۱۰ تا ۱۱ سوره‌ حدید (۵۷) با آیات ۱۶ و ۱۷ سوره‌ تغابن (۶۴) مشاهده می‌شود.

۴.۱۱ - ارتباط میان یک سوره با سوره‌ی دیگر


برای نمونه میان سوره‌ ضحی (۹۳) با انشراح (۹۴) به حدی که برخی گفته‌اند: ممکن است این دو سوره جمعاً یک سوره باشد.



وجوه گوناگونی از ارتباط بین آیات و اجزای قرآن کریم وجود دارد که در این جا برخی از مهم‌ترین آنها را برمی‌شمریم.

۵.۱ - تأکید ماسبق


برای نمونه در آیات ۵ و ۶ سوره‌ انشراح (۹۴) ملاحظه می‌شود: «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یسْراً إِنَّ مَعَ الْعُسْرِیسْرا».

۵.۲ - تفصیل و تشریح مطالب گذشته


مانند آیات ۱۷ تا ۱۹ سوره‌ ذاریات (۵۱) که ویژگی‌های محسنین را که در آیه‌ی ۱۶ از آنها یاد شده، تشریح می‌نماید.

۵.۳ - بیان مصداق ماسبق


آیات ۷ و ۸ سوره‌ عنکبوت (۲۹) نمونه‌ای از این نوع ارتباط است.

۵.۴ - تعلیل مطلب در گذشته


در آیات ۴۱ و ۴۸ سوره‌ واقعه این ارتباط را می‌توان مشاهده کرد.

۵.۵ - تبیین مجمل


برای مثال آیه‌ی ۷۴ سوره‌ حجر (۱۵) مبین آیه‌ی ۱۷۳ سوره‌ شعراء (۲۶) است.

۵.۶ - تقیید مطلق


برای مثال آیه‌ی ۱۲۷ سوره‌ بقره (۲) که مقید آیه‌ی ۵ سوره‌ مائده (۵) می‌باشد.
[۱۰] ر.ک: عباس همامی: چهره‌ی زیبای قرآن، اصفهان، انتشارات بصائر، ۱۳۷۵ش، ص ۴۳ ـ ۴۷.




 
۱. از تعابیری است که فخر رازی در این مورد به کار برده است. ر.ک: مفاتیح الغیب، ج ۳، ص ۲۲۲ و... . ابوحیان نیز در البحر المحیط این تعبیر را به کار گرفته است.
۲. تعبیری است که طبرسی در مجمع البیان آن را به کار برده است. فخر رازی نیز در برخی موارد از آن استفاده نموده است. ر.ک: مفاتیح الغیب، ج ۱۲، ص ۱۰۴.
۳. عنوان این مبحث در مجمع البیان بوده و فخر رازی هم در مفاتیح الغیب از این تعبیر استفاده نموده است.
۴. فخر رازی در پاره‌ای موارد از این تعبیر استفاده نموده است. ر.ک: مفاتیح الغیب، ج ۲۲، ص ۱۲۱ و ۱۲۳ و... .
۵. آلوسی: روح المعانی؛ سید قطب: «فی ضلال القرآن» و «التصویر الفنی فی القرآن»؛ علّامه طباطبایی: المیزان فی تفسیر القرآن؛ حجازی: التفسیر الواضح و الوحدة الموضوعیة؛ شلتوت: «تفسیر القرآن الکریم» و «الی القرآن الکریم»؛ مراغی: تفسیر المراغی؛ زحیلی: التفسیر المنیر؛ سعید حرّی: الاساس فی التفسیر.
۶. شوکانی: فتح القدیر: ج ۱، ص ۷۲ و ۷۳.
۷. آلوسی: روح المعانی، ج ۱، ص ۲۰۶ و ج ۱۸، ص ۲۱۸.
۸. محمد حسین طباطبایی: المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۶، ص ۱۵۰.
۹. شوکانی: ص ۷۳.
۱۰. ر.ک: عباس همامی: چهره‌ی زیبای قرآن، اصفهان، انتشارات بصائر، ۱۳۷۵ش، ص ۴۳ ـ ۴۷.




سایت اندیشه قم    




جعبه ابزار