• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تهمت تعاون (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تعاون در لغت به معنای یکدیگر را یاری کردن و همیاری نمودن است.



تعاون جمعی از غیر مسلمانان با پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم در آوردن قرآن ، تهمت کافران ، علیه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و قرآن بود.
«وقال الذین کفروا ان هـذا الا افک افتره واعانه علیه قوم ءاخرون فقد جاءو ظـلمـا وزورا»؛ و کافران گفتند: «این فقط دروغی است که او ساخته، و گروهی دیگر او را بر این کار یاری داده‌اند.» آنها (با این سخن،) ظلم و دروغ بزرگی را مرتکب شدند.


۱.۱ - تفسیر آیه

در این آیه با اینکه مى توانست بفرماید: (و قالوا) چون قبلا در آیه (و اتخذوا من دونه آلهه) ذکر کفار به میان آمده بود، فرمود: (قال الّذین کفروا) و این براى اشاره به این معنا بود که بفهماند گویندگان این حرفها کفار عربند نه مطلق مشرکین .
و مشارالیه به اشاره (هذا) قرآن کریم است ، و اگر به اشاره اکتفاء نموده ، نام و یا اوصاف آن را ذکر نکردند، منظورشان اهانت و پایین آوردن قدر و منزلت قرآن بوده .
کلمه (افک) به معناى کلامى است که از وجهه اصلى اش منحرف شده باشد، و مراد کفار از افک بودن قرآن ، این است که رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله) آن را از پیش خود درست کرده ، و آن را به خدا نسبت داده .
و سیاق آیات خالى از اشاره به این معنا نیست که مراد از (قوم آخرون) بعضى از اهل کتاب است ، در روایات هم آمده که قوم آخرین عبارت بودند از (عداس) مولاى حویطب بن عبد العزى ، و (یسار) مولاى علاء بن حضرمى ، و (جبر) مولاى عامر، که هر سه از اهل کتاب بودند و تورات مى خواندند، بعد از آنکه مسلمان شدند، رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله ) با ایشان پیمان بست ، در نتیجه کفار این حرفها را زدند، که این چند نفر هم او را در این افتراء کمک کردند.
(فقد جاء و ظلما و زورا) - در مجمع البیان گفته : کلمه (جاء) و کلمه (اتى) چه بسا مى شود که معناى (فعل - کرد) را مى دهد، و به همین جهت مانند (فعل) متعدى استعمال
مى شوند، در نتیجه معناى آیه این مى شود که کفار ظلم کردند، و دروغ گفتند.
بعضى دیگر گفته اند: کلمه (ظلما) به وسیله (جاء) منصوب نشده ، بلکه به خاطر حذف حرف جر بوده ، و تقدیر کلام (فقد جاءوا بظلم) بوده . بعضى دیگر گفته اند: کلمه مذکور حال است ، و تقدیر کلام : (فقد جاءوا ظالمین) - آمدند در حالى که از ستمکاران بودند بوده . ولى این حرف بسیار سخیف و بى پایه است .
و نیز در مجمع البیان است که : اگر گفته شود که چرا در پاسخشان به همین کلام کوتاه اکتفا کرده ؟ در جواب مى گوییم : چون در سابق با کفار تحدى کرده بود، که اگر درباره قرآن شک دارید نظیرش را بیاورید، و چون از آوردن نظیر آن عاجز شدند، لذا در اینجا به همین مقدار اکتفاء فرمود، چون فقط مى خواست متنبهشان کند به عجز و ناتوانیشان .
ولى گویا جواب از این سخن کفار، (ان هذا الا افک افتریه) و از اینکه گفتند: (اساطیر الاولین اکتتبها) جمله (قل انزله الذى یعلم السر...) است ، که به زودى این معنا را روشن مى کنیم ، و جمله اى که صاحب مجمع آن را جواب پنداشته ، یعنى جمله (فقد جاءوا ظلما و زورا) جواب نیست ، بلکه صرفا رد کلام کفار است ، که در معناى رد کلام خصم است باسند، و سندش همان آیات تحدى است .
و کوتاه سخن اینکه : معناى آیه چنین است : کسانى که از عرب کفر ورزیدند گفتند این قرآن ، نیست مگر کلامى منحرف از وجهه اى که باید داشته باشد، چون کلام خود محمد است که به خدا نسبتش داده ، و در این افتراء جمعى از اهل کتاب نیز او را کمک کرده اند، و این اعراب کافر با این سخن خود ظلم و دروغى مرتکب شدند.


۱. لسان العرب، ابن منظور، ذیل «عون».    
۲. المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی، احمد بن محمد فیومی، ذیل «عون».    
۳. القاموس المحیط، محمد بن یعقوب فیروزآبادی، ذیل «عون».    
۴. فرقان/سوره۲۵، آیه۴.    
۵. تفسير نمونه، ناصر مکارم شيرازي، ج۱۵، ص۱۹.    
۶. ترجمه تفسير الميزان، علامه طباطبايي، ج۱۵، ص۲۴۸.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «تهمت تعاون»    



جعبه ابزار