• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تواضع(اخلاق)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اسلام برای رساندن انسان به سعادت و کمال، در همه زمینه‌های مادی و معنوی برنامه‌های جامعی دارد. اسلام هندسه اخلاق آدمی را به دقیق‌ترین و زیباترین شکل ترسیم نموده و پیروان خویش را به آراستن به ارزش‌های والای اخلاقی فرا خوانده است. در هندسه اخلاقی اسلام، تواضع جایگاه ویژه‌ای دارد.«انه لا یحب المستکبرین».

فهرست مندرجات

۱ - تعریف تواضع
۲ - تواضع در قرآن
       ۲.۱ - تواضع صفت بندگان خاص خداوند
              ۲.۱.۱ - پیام‌ها
       ۲.۲ - فرمان خداوند به پیامبر نسبت به تواضع
              ۲.۲.۱ - پیام‌ها
       ۲.۳ - دستور به تواضع در مقابل پدر و مادر
              ۲.۳.۱ - پیام‌ها
۳ - نشانه‌ها و آثار تواضع در روایات
       ۳.۱ - نشانه‌های تواضع
       ۳.۲ - اثرات تواضع
              ۳.۲.۱ - بازدارنده از ستم
              ۳.۲.۲ - سبب سربلندی و رفعت آدمی
              ۳.۲.۳ - باعث نظم و انضباط در کارها
              ۳.۲.۴ - سبب ازدیاد محبت به یکدیگر
۴ - انواع تواضع ممدوح
       ۴.۱ - تواضع در برابر خدا
       ۴.۲ - تواضع در مقابل پیامبران و اولیاء خداوند
       ۴.۳ - تواضع در برابر خلق
۵ - انواع تواضع مذموم
       ۵.۱ - تواضع در برابر متکبران
       ۵.۲ - تواضع در برابر کافران
       ۵.۳ - تواضع در مقابل فاسقان و ظالمان
       ۵.۴ - تواضع با ثروت مندان و قدرت مندان
۶ - چند نمونه از تواضع معصومین
       ۶.۱ - تواضع رسول گرامی اسلام
       ۶.۲ - تواضع حضرت علی
       ۶.۳ - تواضع حضرت اباعبدالله الحسین
       ۶.۴ - تواضع امام سجاد
       ۶.۵ - تواضع حضرت عیسی
       ۶.۶ - تواضع و وفاداری مسلم بن عوسجه
۷ - پانویس
۸ - منبع


ریشه تواضع، «وضع» است؛ به معنای خویش را کوچک نشان دادن؛ در مقابل « تکبر » که بزرگ دانستن خود است. باید توجه داشت که مفهوم تواضع به معنای کوچکی کردن و به دیگران ارج نهادن است؛ نه آنکه خوارکردن خود و زیر بار ذلت رفتن باشد؛ بنابراین تواضع آن است که انسان خود را از کسانی که در جاه و مقام از او پایین ترند، برتر نداند و نیز به معنای افتادگی آمده است که آدمی خود را از دیگران بالاتر نبیند.
بنابراین تواضع اقدامی است که انسان داوطلبانه در برابر دیگران به دلیل امتیازاتی که در آنان احساس می‌کند، انجام می‌دهد. ممکن است فردی خود را برابر دیگران از جهتی یا جهاتی دارای امتیاز ببیند، برای اینکه مبادا به غرور و تکبر مبتلا شود، باید به جهات امتیاز خود توجه نکند؛ بلکه به امتیازهای دیگران، حتی احتمال پاره‌ای امتیازات در آنان توجه کند و به دلیل همان جهات امتیاز فروتنی کند.
[۲] لغت نامه دهخدا، واژه تواضع.
[۳] معراج السعاده، باب چهارم، صفت پانزدهم.

در اهمیت تواضع رسول اکرم ، به یارانشان فرمودند: «ما لی لا اری علیکم حلاوه العباده؟ چرا شیرینی عبادت را در شما نمی‌بینم؟ قالوا و ما حلاوه العباده؟ پرسیدند: شیرینی پرستش چیست؟ قال التواضع؛ فرمود: فروتنی».
[۴] نراقی، جامع السعادات، ج۱، ص۳۹۵.

حضرت علی علیه‌السّلام فرزند خود امام حسن مجتبی علیه‌السّلام را ملزم به تواضع کرده و می‌فرمایند: «علیک بالتواضع فانه من اعظم العباده؛ بر تو باد به تواضع که از بزرگ‌ترین عبادت هاست».
افتادگی آموز اگر طالب فیضی
هرگز نخورد آب زمینی که بلند است




۲.۱ - تواضع صفت بندگان خاص خداوند

«وعباد الرحمن الذین یمشون علی الارض هونا و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما؛ بندگان خدای رحمان کسانی‌اند که با تواضع روی زمین راه می‌روند و چون نادانان خطابشان کنند، سخن نرم و مسالمت جویانه گویند».

۲.۱.۱ - پیام‌ها

۱. رفتار هر کس، نشان دهنده شخصیت اوست و بندگان خاص خداوند ، مظهر تواضع هستند: «عباد الرحمن... یمشون علی الارض هونا»؛
۲. وقار و نرمی از بارزترین صفات مؤمن است: «یمشون... هونا»؛
۳. تواضع نسبت به همه مردم لازم است. (نسبت به زن و مرد ، کوچک و بزرگ، دانا و نادان): «یمشون... هونا... قالوا سلاما»؛
۴. تواضع باید هم در عمل باشد: «یمشون... هونا»؛ هم در کلام: «قالوا سلاما» و هم در عبادت: «سجدا و قیاما».
[۷] تفسیر نور، ج۸، ص۲۷۸.


۲.۲ - فرمان خداوند به پیامبر نسبت به تواضع

«و اخفض جناحک لمن اتبعک من المؤمنین؛ و بال و پر خود را برای مؤمنانی که از تو پیروی می‌کنند، بگستر».

۲.۱.۱ - پیام‌ها

۱. تواضع در برابر یاران، پیروان و زیردستان از صفات لازم برای رهبر و مبلغ است: «و اخفض جناحک لمن اتبعک»؛
۲. با مؤمنین تواضع، از مشرکین برائت : «و اخفض فقل انی بری ء»؛
۳. در اهمیت تواضع همین بس که خداوند، پیامبر را به آن فرمان می‌دهد: «و اخفض»؛
۴. مؤمنان به قدری مقام دارند که رسول الله، مامور به فروتنی در برابر آنان می‌شود: «و اخفض جناحک لمن اتبعک من المؤمنین».
[۹] تفسیر نور، ج۸، ص۳۷۸.


۲.۳ - دستور به تواضع در مقابل پدر و مادر

«و اخفض لهما جناح الذل من الرحمه؛ در برابرشان از روی مهربانی، شانه‌ها را فرو انداز (تواضع کن)».

۲.۳.۱ - پیام‌ها

۱. فرزند در هر موقعیتی که بود، باید متواضع باشد و کمالات خود را به رخ والدین نکشد: «و اخفض لهما جناح الذل»؛
۲. تواضع در برابر والدین، باید از روی مهر و محبت باشد؛ نه ظاهری و ساختگی، یا برای گرفتن اموال آنان: «و اخفض لهما... من الرحمه»؛
۳. فرزند باید نسبت به پدر و مادر هم متواضع باشد و هم برایشان از خداوند رحمت بخواهد: «و اخفض... و قل رب ارحمهما».
[۱۱] تفسیر نور، ج۷، ص۴۳.





۳.۱ - نشانه‌های تواضع

طبق روایتی از امام صادق علیه‌السّلام ، از نشانه‌های تواضع آن است که در نشستن به پایین مجلس راضی باشی؛ با هر کسی رو به رو شدی، سلام کنی؛ نزاع و مجادله را ترک گویی، گرچه حق با تو باشد؛ دوست نداشته باشی به دلیل تقوایی که داری، تو را ستایش کنند.
[۱۲] کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۱۰۰.


۳.۲ - اثرات تواضع



۳.۲.۱ - بازدارنده از ستم

پیامبر خدا،: «تواضعوا حتی لا یبغی احد علی احد؛ نسبت به یکدیگر فروتن باشید تا کسی بر دیگری ستم روا ندارد».

۳.۲.۲ - سبب سربلندی و رفعت آدمی

رسول اکرم،: «ان التواضع لا یزید العبد الا رفعه فتواضعوا یرحمکم الله؛
[۱۴] نراقی، جامع السعادات، ج۱، ص۳۹۶.
فروتنی جز بر سربلندی بنده نیفزاید؛ پس تواضع کنید تا خدایتان شما را رحمت کند».
رسول اکرم، می‌فرمایند: حضرت عیسی علیه‌السّلام به حواریون فرمود: «طوبی للمتواضعین فی الدنیا هم اصحاب المنابر یوم القیامه؛
[۱۵] نراقی، جامع السعادات، ج۱، ص۳۹۶.
خوشا به حال فروتنان در دنیا! آنان در روز رستاخیز از اهل جایگاه‌های بلند(عزت و شرف) هستند».
حضرت امام صادق علیه‌السّلام : «ان فی السماء ملکین موکلین بالعباد، فمن تواضع لله رفعاه و من تکبر وضعاه؛ همانا دو فرشته در آسمان ، بر بندگان گمارده شده‌اند؛ پس هر کس که برای خدا فروتنی کند، او را بالا برند و آن کس که تکبر کند، پایینش آورند».
حضرت علی علیه‌السّلام : «التواضع سلم الشرف؛
[۱۷] آمدی، شرح غررالحکم، ص۲۶۳.
فروتنی، نردبان شرافت و بزرگی است».

۳.۲.۳ - باعث نظم و انضباط در کارها

حضرت علی علیه‌السّلام : «بخفض الجناح تنتظم الامور؛
[۱۸] آمدی، شرح غررالحکم، ج۳، ص۲۲۹.
با تواضع کارها مرتب می‌شود».

۳.۲.۴ - سبب ازدیاد محبت به یکدیگر

حضرت علی علیه‌السّلام : «ثمره التواضع المحبه؛
[۱۹] آمدی، شرح غررالحکم، ج۳، ص۳۲۷.
میوه فروتنی، مهربانی است».




۴.۱ - تواضع در برابر خدا

خداوند به موسی بن عمران وحی فرستاد: «ای موسی! هیچ می‌دانی چرا تو را برگزیدم و اختیار کردم به سخن گفتن با خودم؟» عرض کرد: «به چه سبب بود؟» فرمود: «من ظاهر و باطن همه بندگان خود را دیدم، هیچ یک را ندیدم که ذلت ایشان از برای من چون تو باشد. ‌ای موسی! به درستی که تو هر وقت نماز می‌کردی، رخسار خود را بر خاک می‌گذاردی».
[۲۰] نراقی، معراج السعاده، ص۲۸۳.
در احادیث قدسیه وارد است که خداوند فرمود: «خود را خرد و کوچک بشمارید تا من محل شما را بزرگ کنم».
[۲۱] نراقی، معراج السعاده، ص۲۷۳.

در راه او شکسته دلی می‌خرند و بس
بازار خودفروشی از آن سوی دیگر است

۴.۲ - تواضع در مقابل پیامبران و اولیاء خداوند

تواضع در مقابل انبیا و اولیاء الهی به دلیل رسالت بزرگی است که بر دوش دارند و برای زحمت زیادی است که برای هدایت انسان، متحمـل شده انـد و تقوایشان سبب محبوبیت آنهـا نزد خـداوند شـده است.
از موارد تواضع نسبت به ایشان، مس نکردن اسماء آنها بدون طهارت است و مقدم نشدن بر قبورشان در نماز است. زمانی که نامشان برده می‌شود، باید با تجلیل و احترام اسماء مبارک شان را به زبان جاری ساخت و بر ایشان درود و سلام فرستاد. بعضی از بزرگان اگر وضو نداشتند، نام شریف معصومین علیه‌السّلام را به زبان جاری نمی‌کردند. روایت شده است حضرت صادق علیه‌السّلام هنگام بردن نام حضرت محمد ،، چنان خم می‌شد که صورت مبارکش نزدیک زانوهایش می‌رسید.
متواضع بودن با سادات و علما نیز تواضع در برابر معصومین علیه‌السّلام محسوب می‌گردد. دلیل انتساب سادات به معصومین روشن است و علمای راستین نیز مبلغان مکتب پیامبر و ائمه و جانشینان ایشان در هدایت مردم می‌باشند؛ بنابراین تواضع در برابر ایشان در حقیقت تواضع با معصومین علیه‌السّلام می‌باشد.

۴.۳ - تواضع در برابر خلق

امام علی علیه‌السّلام به محمد بن ابوبکر زمانی که به او حکومت مصر را داد، فرمود: «با آنان فروتن، نرم خو و همواره گشاده رو باش و به همگان به یک چشم بنگر؛ خواه به گوشه چشم نگری و خواه خیره شوی به آنان تا بزرگان در تو طمع ستم بر ناتوانان نبندند و ناتوانان از عدالتت مایوس نگردند».
چو شیطان سر کشید از سجده کردن
فتاد از لعنتش طوقی به گردن
مبادا از تکبرکردن خویش
نهی آن طوق را بر گردن خویش
[۲۳] بدرالدین هلالی، صفات العاشقین، ص۳۰۰.



توصیه به تواضع و فروتنی به این معنا نیست که تواضع در مقابل همه کس و همه جا مورد تایید و تشویق اسلام است؛ بلکه در مواردی به شدت از آن نهی و مذمت شده است.

۵.۱ - تواضع در برابر متکبران

در منابع دینی از فروتنی در برابر فردی که خود را بزرگ می‌پندارد و به دیگران به دیده تحقیر می‌نگرد، منع و نهی شده است؛ زیرا این گونه تواضع سبب پستی و ذلت مسلمان است؛ افزون بر اینکه تواضع در برابر انسان خودبین و متکبر چه بسا عامل افزایش حالت تکبر او می‌گردد و گمان می‌کند واقعا نیز بزرگ، برتر و لایق تکریم و احترام دیگران است. پیامبر اکرم، می‌فرمایند: «اذا رایتم المتواضعین من امتی فتواضعوا لهم و اذا رایتم المتکبرین فتکبروا علیهم فان ذلک لهم مذله و صغار؛
[۲۴] نراقی، جامع السعادات، ج۱، ص۳۶۳.
آن گاه که به انسان‌های مؤمن متواضع برخوردید، با آنان تواضع کنید؛ ولی اگر به انسان‌های متکبر برخورد نمودید، با آنان تکبر ورزید؛ زیرا این روش برای آنان خواری و حقارت می‌آورد».

۵.۲ - تواضع در برابر کافران

کافر انسانی حق ناپذیر است که با دست خود وجدان و اندیشه اش را از نور حقیقت محروم ساخته و در تاریکی جهل و غفلت به سر می‌برد. او از رحمت و عزت الهی به دور است؛ زیرا عزت از آن خدا، پیامبر و مؤمنان است: «و لله العزه و لرسوله و للمؤمنین و لاکن المنافقین لا یعلمون؛ در حالی که عزت ویژه خدا و رسول او و مؤمنان است؛ ولی منافقان نمی‌دانند».
از این روی از هر کاری که مایه عزت ظاهری و سبب تقویت کافران گردد، باید پرهیز شود.
از جمله اموری که ممکن است به کافران و دشمنان خدا عزت ظاهری و احساس بزرگی و کرامت دهد، فروتنی مؤمنان در برابر آنان است.

۵.۳ - تواضع در مقابل فاسقان و ظالمان

اظهار محبت و احترام و برخورد مسالمت آمیز و متواضعانه با فاسقان و ظالمان، سبب جرئت و جسارت بیشتر آنان به گناه و فسادشان می‌گردد. آنان این گونه برخوردهای انسانی را مهر تایید بر افعال ناپسند و ناروای خویش می‌گیرند. از این روی اسلام پیروان خویش را از تواضع در برابر فاسقان و ظالمان برحذر داشته است. امام علی علیه‌السّلام می‌فرمایند: «امرنا رسول الله، ان نلقی اهل المعاصی بوجوه مکفهره؛ پیامبر، به ما دستور داد با گناه کاران با چهره گرفته و درهم کشیده برخورد نماییم».

۵.۴ - تواضع با ثروت مندان و قدرت مندان

تواضع آن گاه ارزشمند خواهد بود که با انگیزه ایمان و پاکی مؤمنان انجام بگیرد و اگر انگیزه‌هایی همچون مقام، مال، ثروت و قدرت اجتماعی سبب این فروتنی گردد، نه تنها بار ارزشی نخواهد داشت؛ بلکه یک عمل ضدارزش و ناپسند حساب خواهد شد. از این رو در روایات اسلامی از تواضعی که بر اساس معیارها و ارزش‌های مادی افراد صورت گیرد، مذمت شده است. حضرت علی علیه‌السّلام می‌فرمایند: «من اتی غنیا فتواضع له لغناه ذهب ثلثا دینه؛ کسی که بر ثروتمندی وارد شود و برای دارایی اش در برابر وی تواضع کند، خداوند دو سوم دینش را می‌برد».




۶.۱ - تواضع رسول گرامی اسلام

از روی تواضع، به گوسفندان علف می‌دادند و شیرشان را خود می‌دوشیدند و کفش و لباس شان را خود وصله می‌زدند. با خدمت کاران هم غذا می‌شدند، در آسیاب کردن غله به خدمت گزار خود کمک می‌کرده و نیازمندی‌های خانه را از بازار تهیه می‌کردند. با دارا و ندار، کوچک و بزرگ دست می‌دادند، در سلام کردن بر دیگران پیشی گرفته و دعوت مؤمنان را می‌پذیرفتند.

۶.۲ - تواضع حضرت علی

پدر و پسری از یاران امیرمؤمنان علیه‌السّلام مهمان آن حضرت شدند. ایشان به آنان احترام گذاشت و آنها را در بالای مجلس جای داد و خود پیش روی آنان نشست. سپس غذا آورد و با هم صرف کردند. پس از غذا قنبر خدمت گزار امام، طشت و ابریق (نوعی ظرف آب است شبیه آفتابه که برای شستن دست سر سفره مورد استفاده قرار می‌گرفته است.) آورد و خواست بر دست مهمانان آب بریزد. امام خود برخاست، ابریق را گرفت تا بر دست مهمان خویش آب بریزد. در این حال، مهمان با سرعت، دست خود را عقب کشید و عرض کرد: ‌ای امیرمؤمنان! چگونه در محضر خدا، کسی مثل شما روی دست من آب بریزد؟ امام فرمود: درست است که خدا تو را می‌بیند؛ ولی من برادر تو هستم، بنشین و دستت را بشوی. پاداش این کار آن است که در بهشت ده چندان به من خدمت خواهند کرد. مهمان پذیرفت و دستش را شست. سپس آن حضرت ابریق را به فرزندش، محمد حنفیه داد و فرمود: اگر این پسر به تنهایی مهمان من بود، خود آب بر دستش می‌ریختم؛ ولی خداوند دوست دارد میان پدر و پسر تفاوتی باشد؛ برخیز! تو نیز بر دست پسر آب بریز.

۶.۳ - تواضع حضرت اباعبدالله الحسین

امام حسین علیه‌السّلام روزی از محلی عبور می‌کردند. عده‌ای از فقرا بر عباهای پهن شده شان نشسته بودند و نان پاره‌های خشکی می‌ خوردند. چشمشان به امام حسین علیه‌السّلام افتاد، ایشان را تعارف کرده و از ایشان خواستند با آنها هم غذا شوند. امام هم با رویی باز پذیرفتند. نزد آنها نشسته و از غذایشان تناول نمودند و آن گاه بیان داشتند: «انه لا یحب المستکبرین؛ خداوند متکبران را دوست نمی‌دارد». سپس فرمودند: «من دعوت شما را اجابت کردم، شما هم دعوت مرا اجابت کنید». آنها هم دعوت آن حضرت را پذیرفته و همراه ایشان به منزل رفتند. حضرت دستور دادند هرچه در خانه موجود است، به ضیافت شان بیاورند. بدین ترتیب پذیرایی گرمی از آنان به عمل آمد و نیز درس تواضع و انسان دوستی را با عمل خویش به جامعه آموختند.

۶.۴ - تواضع امام سجاد

امام محمد باقر علیه‌السّلام فرمودند: پدرم با کسانی مسافرت می‌کردند که او را نشناسند و با کاروانیان شرط می‌کردند برخی نیازمندی هایشان را برآورده سازد و به آنان خدمت کند.
در سفری آن حضرت سرگرم خدمت به مسافران بودند که فردی از آن میان ایشان را شناخته و به اهل کاروان گفت: آیا می‌دانید این شخص کیست؟ گفتند: نه. گفت: ایشان علی بن الحسین علیه‌السّلام است. مسافران گرد آن حضرت حلقه زدند، دست و پای ایشان را بوسیدند و گفتند: ‌ای فرزند رسول خدا! آیا می‌خواهید ما دوزخی شویم؟ اگر خدای نخواسته ما به شما بی ادبی می‌کردیم، بدبخت می‌شدیم. چه سبب شده شما چنین کنید؟ فرمود: «من هرگاه با آشنایان مسافرت کنم، آنان به احترام پیامبر، بیش از حد به من خدمت می‌کنند، از بیم آنکه مبادا شما نیز چنین کنید، ناشناخته با شما همراه شدم».
[۳۱] شیخ عباس قمی، سفینه البحار، ج۱، ص۳۸۲.


۶.۵ - تواضع حضرت عیسی

روزی حضرت عیسی علیه‌السّلام به یارانش گفت: از شما خواهشی دارم. گفتند: بفرما یا روح الله! گفت: می‌خواهم پای شما را بشویم. گفتند: ما به چنین کاری سزاوارتریم. فرمود: سزاوارترین مردم به خدمت کردن، عالم و دانشمند است. آن گاه برخاست و پای یاران خود را شست و فرمود: من این گونه تواضع کردم تا شما نیز بیاموزید و پس از من با مردم تواضع کنید.
با تواضع بنای حکمت و دانایی آباد می‌شود و نه با تکبر. زراعت در دشت هموار رشد می‌کند، نه در کوه و کمر.
[۳۲] کلینی، کافی، ج۱، ص۲۹.


۶.۶ - تواضع و وفاداری مسلم بن عوسجه

پیرمردی بزرگوار از طایفه بنی اسد و از چهره‌های درخشان کوفه و هوادار اهل بیت] بود. از اصحاب پیامبر اعظم، و مسلمانان باسابقه به شمار می‌رفت. پارسا، شجاع و سوارکاری بنام بود و در فتوحات اسلامی شرکت می‌کرد و در همه جنگ‌های امیرالمؤمنین علی علیه‌السّلام حضور داشت. او با اینکه از بزرگان صحابه رسول خدا بود؛ ولی خود را خدمت گذار و فرمانبردار واقعی اهل بیت پیامبر، می‌دانست. در کوفه برای امام حسین علیه‌السّلام بیعت گرفت. در نهضت مسلم، هنگام دریافت پول از هواداران و تهیه سلاح برای نهضت، نقش مهمی بر عهده داشت. شب عاشورا که امام از یاران خواست از تاریکی شب استفاده کنند و هرکس می‌خواهد، برود، عده‌ای رفتند؛ ولی مسلم یکی از کسانی بود که برخاست و برای مقاومت تا شهادت، اعلام وفاداری کرد و عرض کرد: ما شما را به کدامین عذر و بهانه رها کنیم؟ به خدا قسم! من از شما جدا نخواهم شد تا نیزه‌ام را به سینه دشمن فرو کنم و تا هنگامی که دسته شمشیرم به دستم است آنها را می‌کشم و زمانی که سلاح با خود ندارم، نیز با سنگ ستیزه می‌کنم تا با شما کشته شوم.
ابومخنف می‌گوید: درگیری سخت در میدان نبرد شده بود. جبهه راست سپاه ابن سعد به طرف چپ سپاه امام حسین علیه‌السّلام حمله ور شد. حمله آنها به طرف فرات کشیده شد و ساعتی حالت اضطراب و تزلزل ادامه یافت. مسلم بن عوسجه از جنگاوران طرف چپ سپاه امام بود. کشتار شدیدی که مثلش شنیده نشده، رخ داده بود. مسلم با آن گروه به سختی درگیر شده بود. پیوسته در بین آن جمع شمشیر می‌زد. آری مسلم بن عبدالله ضیائی و عبدالرحمن بن ابی خشکاره بجلی هر دو به مسلم حمله ور شده و هر دو در کشتن او شراکت داشتند. غبار عظیمی اطرافشان را فرا گرفته بود. همین که گرد و غبار فرو نشست، مسلم به زمین افتاده مشاهده شد. اباعبدالله الحسین علیه‌السّلام به سوی او آمدند. هنوز رمقی از حیات داشت که امام علیه‌السّلام به وی نزدیک شده و برایش آیه ۲۳ سوره احزاب را تلاوت فرمودند: «و من یقنت منکن لله و رسوله و تعمل صلحا نؤتها اجرها مرتین و اعتدنا لها رزقا کریما؛ و هر کس از شما برای خدا و پیامبرش خضوع کند و عمل صالح انجام دهد، پاداش او را دو چندان خواهیم ساخت و روزی پرارزشی برای او آماده کرده‌ایم». سپس حبیب بن مظاهر بر سر مسلم حاضر شد و گفت: ‌ای مسلم!
رحلت تو بر من ناگوار است. تو را به بهشت مژده می‌دهم. مسلم با صدایی بی رمق و ضعیف پاسخ داد: تو را به خیر بشارت می‌دهم. حبیب ادامه داد: اگر نبود جز اینکه من خود در همین لحظه پای جای گام تو می‌نهم، دوست داشتم به آنچه بر تو مهم است، مرا وصیت کنی تا آن را به انجام رسانم. مسلم در حالی که به امام اشاره می‌کرد، گفت: تو را به این آقا سفارش می‌کنم، تلاش کن تا در رکاب ایشان جان ببازی.
[۳۵] ارشاد القلوب، ج۲، ص۱۰۳.



۱. نحل/سوره۱۶، آیه۲۳.    
۲. لغت نامه دهخدا، واژه تواضع.
۳. معراج السعاده، باب چهارم، صفت پانزدهم.
۴. نراقی، جامع السعادات، ج۱، ص۳۹۵.
۵. مجلسی، بحارالانوار، ج۷۲، ص۱۱۹.    
۶. فرقان/سوره۲۵، آیه۶۳.    
۷. تفسیر نور، ج۸، ص۲۷۸.
۸. شعراء/سوره۲۶، آیه۲۱۵.    
۹. تفسیر نور، ج۸، ص۳۷۸.
۱۰. اسراء/سوره۱۷، آیه۲۴.    
۱۱. تفسیر نور، ج۷، ص۴۳.
۱۲. کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۱۰۰.
۱۳. محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج۱۰، ص۵۰۸.    
۱۴. نراقی، جامع السعادات، ج۱، ص۳۹۶.
۱۵. نراقی، جامع السعادات، ج۱، ص۳۹۶.
۱۶. حرعاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۲۱۵.    
۱۷. آمدی، شرح غررالحکم، ص۲۶۳.
۱۸. آمدی، شرح غررالحکم، ج۳، ص۲۲۹.
۱۹. آمدی، شرح غررالحکم، ج۳، ص۳۲۷.
۲۰. نراقی، معراج السعاده، ص۲۸۳.
۲۱. نراقی، معراج السعاده، ص۲۷۳.
۲۲. نهج البلاغه، نامه ۲۷، ص۲۸۹.    
۲۳. بدرالدین هلالی، صفات العاشقین، ص۳۰۰.
۲۴. نراقی، جامع السعادات، ج۱، ص۳۶۳.
۲۵. منافقون/سوره۶۳، آیه۸.    
۲۶. حرعاملی، وسایل الشیعه، ج۱۱، ص۴۱۳.    
۲۷. نهج البلاغه، حکمت ۱۸۷.    
۲۸. مجلسی، بحارالانوار، ج۷۰، ص۲۰۸.    
۲۹. مجلسی، بحارالانوار، ج۷۲، ص۱۱۸.    
۳۰. تفسیر عیاشی، ج۲، ص۲۵۷.    
۳۱. شیخ عباس قمی، سفینه البحار، ج۱، ص۳۸۲.
۳۲. کلینی، کافی، ج۱، ص۲۹.
۳۳. محمد بن جریر طبرسی، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۱۹.    
۳۴. احزاب/سوره۳۳، آیه۲۳.    
۳۵. ارشاد القلوب، ج۲، ص۱۰۳.



دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، سایت بلاغ، برگرفته از مقاله«تواضع».



جعبه ابزار