• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تکامل تدریجی شرایع

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تکامل شرایع به دو گونه ممکن است ادامه یابد: افقی، عمودی. تکامل افقی به همین شکل که شریعتی جانشین شریعت دیگر گردد، قانونی جای قانون دیگر را بگیرد. تکامل عمودی این است که اصول جای فروع مستنتجه را بگیرد، اصولی که به منزله خطوط اصلی تکامل بشری است، و به این وسیله شرایع و قوانین ختم گردد.



در لسان قرآن ، دین یک حقیقت واحده است و شرایع، مراتب مختلف دین الهی‌اند؛ از این رو باید توجه داشت که بین معنای دین و شریعت تفاوت وجود دارد. «شریعت عبارت است از طریقه‌ای خاص، یعنی طریقه‌ای که برای امتی از امت‌ها و یا پیامبری از پیامبران مبعوث به شریعت تعیین و آماده شده باشد مانند شریعت نوح ، و شریعت ابراهیم ، و شریعت موسی ، و شریعت عیسی ، و شریعت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله، و اما دین عبارت است از سنت و طریقه‌ی الهیه؛ حال، خاص به هر پیامبری و یا هر قومی که می‌خواهد باشد، پس کلمه‌ی دین، معنایی عمومی‌تر از کلمه‌ی شریعت دارد، و به همین جهت است که شریعت نسخ می‌پذیرد، ولی دین به معنای عمومی‌اش قابل نسخ نیست.»


روز اولی که به مدرسه قدم گذاشتیم نوشتن را بلد نبودیم. اما هر سال که می‌گذشت معلم‌های ما با درس‌ها و تمرین‌های جدیدی که می‌دادند توانایی ما را در خواندن و نوشتن بیشتر می‌کردند و اکنون می‌توانیم به راحتی بخوانیم، بنویسیم و حتی به دیگران هم خواندن و نوشتن را یاد بدهیم. خداوند نیز که انسان را متفاوت از سایر موجودات آفرید، انبیای الهی را ـ به عنوان بهترین معلمان بشریت ـ یکی پس از دیگری فرستاد تا در کلاس بزرگ و عالم‌گیر آنان انسان‌ها رشد کنند و به سلامت و سعادت دست یابند. هر پیامبری دستان بشر را در دستان پیامبر دیگر می‌گذاشت و هر شریعتی، بشریت را به کلاس بعدی شرایع الهی رهنمون می‌شد؛ (هر شریعتی نسبت به شریعت قبل از کمال بیشتری برخوردار بوده است. قرآن کریم نیز آنجا که به سنت‌های الهی اشاره می‌کند می‌فرماید: «ما ننسخ من آیه او ننسها نات بخیر منها او مثلها ا لم تعلم ان الله علی کل شی ء قدیر».

۲.۱ - کلام علامه طباطبایی

بدون شک شرایع و پیامبران الهی از مصادیق آیات الهی بوده و این سنت حکیمانه را پیروی می‌کنند همچنان که علامه طباطبائی رحمة‌الله‌علیه در صفحه‌ی ۳۸۱ جلد اول تفسیر المیزان در این باره می‌فرمایند: «اگر پیغمبری از دنیا برود، و پیغمبری دیگر مبعوث شود، دو مصداق از آیت خدا هستند که یکی ناسخ دیگری است».
[۳] علامه طباطبائی، تفسیر المیزان، ج۱، ص۳۸۱.
تا این که دین به عالیترین مرتبه‌ی خود رسید و ثمره‌ی تلاش ۱۲۴هزار پیامبر در غدیر خم متجلی گردید. «الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم و اخشون الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا» غدیر، می‌توانست آغاز نهضت تمدن‌ساز و تعالی بخش بشر باشد (اگر نهضت و حکومتی که پیامبر تاسیس نمود، بعد از رحلت ایشان به انحراف نمی‌افتاد و به وصیت و سفارش‌های پیامبر اکرم درباره‌ی جانشینی علی علیه‌السّلام عمل می‌شد، دین الهی موفق به تجلی اهداف خویش در همه‌ی ابعاد روابط انسان می‌گردید. چنان که امام علی علیه‌السّلام در این باره می‌فرمایند: «و اعلموا انکم ان اتبعتم الداعی لکم سلک بکم منهاج الرسول و کفیتم مؤونه الاعتساف و نبذتم الثقل الفادح عن الاعناق»؛ بدانید که اگر از دعوت‌گر خود پیروی می‌کردید، شما را به راه روشن پیامبر می‌برد و از زحمت کجروی آسوده می‌شدید و بار سنگین را از گردن‌هایتان می‌انداختید. قیام امام حسین علیه‌السّلام نیز در واقع جهادی برای حفظ ثمره‌ی مجاهدت و تلاش سلسله‌ی انبیاء الهی ـ یعنی دین اسلام ـ بود. دین در زمان معاویه به حدی به انحراف گرفتار شده بود که «زهری» می‌گوید: در دمشق بر «انس بن مالک» وارد شدم در حالی که گریه می‌کرد گفتم چرا گریه می‌کنی؟ گفت: «لا اعرف شیئا مما ادرکت الا هذه الصلاه و هذه الصلاه قد ضیعت»؛ از آنچه در عصر پیامبر دیدم چیزی باقی نمانده مگر همین نماز که این) که با کامل‌شدن دین و نعمت الهی بر اهل زمین همراه می‌گردید.

۲.۲ - کامل بودن شرایع لاحق نسبت به سابق

شرایع لاحق از شرایع سابق کامل‌ترند:
امروزه در نظام‌های آموزشی برای سنین مختلف انسان ـ از پیش‌دبستانی گرفته تا سطوح متوسطه و عالی ـ برنامه‌های متفاوتی را برنامه‌ریزی و طراحی می‌کنند:
۱. برنامه‌های دوره‌های متوسطه و عالی نسبت به برنامه‌های دوره‌های پی‌شدبستانی، از کمال بیشتری برخوردارند.
۲. تفاوت در دورره‌های آموزشی و پرورشی به خاطر تفاوت سطح درک و فهم و رشد مخاطبان است.
۳. تفاوت دوره‌های آموزشی و پرورشی پیش‌دبستانی با دوره‌های متوسطه و عالی در اصول تعلیم و تربیت نیست بلکه تفاوت در فروعات، شکل‌ها و روش‌هاست.
برنامه‌ی هدایت، تعلیم و تربیت الهی نیز این چنین می‌باشد. علامه طباطبائی رحمة‌الله‌علیه درباره‌ی رابطه‌ی شرایع و دین با یکدیگر می‌فرمایند: «دین نزد خدای سبحان یکی است و اختلافی در آن نیست و بندگان خود را امر نکرده مگر به پیروی از همان دین و بر انبیای خود هیچ کتابی نازل ننموده مگر درباره‌ی همان دین، و هیچ آیت و معجزه‌ای به پا نکرده مگر برای همان دین که آن دین عبارت است از اسلام ، یعنی تسلیم حق شدن، و به عقیده‌های حق معتقد گشتن، و اعمال حق انجام دادن.


آن دین واحد عبارت است از تسلیم شدن در برابر بیانی که از مقام ربوبی در مورد عقائد و اعمال و یا در مورد معارف و احکام صادر می‌شود و این بیان هر چند به طوری که در قرآن حکایت شده در شرایع رسولان و انبیای او از نظر مقدار و کیفیت مختلف است، لیکن در عین حال از نظر حقیقت چیزی به جز همان امر واحد نیست، اختلافی که در شریعت‌ها هست از نظر کمال و نقص است، نه این که اختلاف ذاتی و تضاد و تنافی اساسی بین آنها باشد، و معنای جامعی که در همه‌ی آنها هست عبارت است از تسلیم شدن به خدا در انجام شرایعش، و اطاعت او در آنچه که در هر عصری با زبان پیامبرش از بندگانش می‌خواهد. پس دین همین اطاعتی است که خدا از بندگان خود می‌خواهد، و آن را برای آنان بیان می‌کند، و لازمه مطیع خدا بودن این است که آدمی آنچه از معارف را که به تمام معنا برایش روشن و مسلم شده اخذ کند و در آنچه برایش مشتبه است توقف کند، بدون این که کمترین تصرفی از پیش خود در آنها بکند.
[۵] علامه طباطبائی، تفسیر المیزان، ج۱، ص۱۸۹.



۱. طباطبایی سید محمد حسین، تفسیر المیزان، موسوی همدانی سیدمحمد باقر، ج۵، ص۵۷۵.    
۲. بقره/سوره۲، آیه۱۰۶.    
۳. علامه طباطبائی، تفسیر المیزان، ج۱، ص۳۸۱.
۴. مائده/سوره۵، آیه۳.    
۵. علامه طباطبائی، تفسیر المیزان، ج۱، ص۱۸۹.



دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، سایت بلاغ، برگرفته از مقاله«».



جعبه ابزار