• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جایگاه تعلیم و تعلم در اسلام

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تأکیدها و سفارش‌های مکرر قرآن‌ به‌ تعقل ‌ و تفکر و تعلیم‌ و تعلم‌ و نیز شیوه‌ها و تعالیم‌ پیامبر در دعوت‌ مردم‌ به‌ اسلام‌، به‌ تحولی عمیق‌ در تعلیم‌ و تربیت‌ انجامید. آن‌ حضرت‌ مشوق‌ بی‌چون‌وچرای تعلیم‌ و دانش ‌ و، بی‌گفتگو، نخستین‌ معلم‌ مسلمانان‌ و قرآن‌ اولین‌ متن‌ آموزشی آنان‌ بود. درواقع‌ مسلمانان‌، هم‌ به‌ اقتضای تعالیم‌ و تکالیف‌ دینی و هم‌ به‌ دلیل‌ ضرورت‌های زندگی اجتماعی، به‌ویژه‌ در پی فتوحات‌، به‌ علت‌ نیاز به‌ مفاهمه‌ با صاحبان‌ آرا و عقاید مغایر و احیاناً مخالف‌، سوادآموزی و تعلیم‌ و تعلم‌ را کاملاً جدّی گرفتند.



تعلیم یاددادن و آموزش و تعلّم فراگیری دانش است، تعلیم تاباندن نور علم و دمیدن روح حیات به کالبدی روح و خسته جامعه و تعلّم ر‌ها شدن از گرداب نادانسته‌هاست. و اسلام در این حرکت از همه مکاتب پیش‌قدم‌تر و مصمم‌تر است، به‌طوری‌که آموزش و فراگیری دانش از محوری‌ترین برنامه‌های فردی و اجتماعی این مکتب الهی به شمار می‌رود.
نخستین نغمه‌های آسمانی وحی در اسلام، بیان‌کننده ارزش قلم و آموزش علم و دانش است و آن را ازجمله نعمت‌های مهم خداوند در مورد انسان معرفی می‌کند. اولین معلّم این مکتب ذات باری‌تعالی و نخستین دانش آموزش نبی مکرم اسلام است. «اقْرَاْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ... اقْرَاْ وَ رَبُّکَ الْاَکْرَمُ الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ عَلَّمَ الْاِنْسانَ ما لَمْ یعْلَمْ»؛ ‌ای رسول بخوان بنام پروردگارت که تو را خلق کرد... بخوان و پروردگار تو که بهترین کریمان است. آن خدائی که به انسان علم نوشتن به قلم آموخت و به بشر آنچه را نمی‌دانست تعلیم داد.
این آیات خط‌مشی فرهنگی در جهان اسلام را از همان ابتدا ترسیم می‌نماید، خصوصاً اینکه بدانیم اسلام در سرزمینی طلوع کرد که تاریکی جهل همه‌جا را فراگرفته بود و تنها هفده نفر در آن سرزمین باسواد بود‌ه‌اند
[۲] سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، ج۱، ص۶۸، دفتر تبلیغات، چ پنجم.
و حتی تمدن‌های ایران و روم نیز اکثرت مردم را از آموزش محروم می‌نمودند.


در چهار آیه از قرآن کریم آموزش علم و پرورش نفوس انسان‌ها از مهم‌ترین اهداف بعثت انبیاء معرفی‌شده است، که این آیات عبارت‌اند از: سوره جمعه، آیه ۲، سوره آل‌عمران، آیه۱۶۴، سوره بقره، آیات ۱۵و۱۲۹
خداوند در سوره جمعه می‌فرماید: «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْاُمِّیینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یتْلُوا عَلَیهِمْ آیاتِهِ وَ یزَکِّیهِمْ وَ یعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَه؛ او کسی است که در میان مردمی امّی رسولی را از خودشان مبعوث کرد تا آیات او را بر آن‌ها بخواند و آنان را تزکیه کند و کتاب و حکمت را به آن‌ها بیاموزد».

پیامبر گرامی اسلام نیز، تعلیم را از اهداف مهم رسالت خویش معرفی می‌نمایند، چنانچه نقل‌شده روزی رسول اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) وارد مسجد شدند و دو گروه از مردم را مشاهده نمودند، گروهی مشغول عبادت و راز و نیاز با معبودشان بودند و گروه دیگر به تعلیم و تعلّم و مذاکره علمی اشتغال داشتند. ایشان فرمودند: «کلاهما علی خیر» هر دو کار خوبی می‌کنند. «و لکن بالتّعلیم اُرسلتُ» لکن من برای تعلیم به رسالت مبعوث شد‌ه‌ام و بعد داخل جمعیتی شدند که به مذاکره علمی مشغول بودند.
ازاین‌رو پیامبر اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) و ائمه معصومین (علیهم‌السلام) از هر فرصتی برای آموزش مردم بهره می‌بردند و از هیچ کوششی دریغ نمی‌ورزیدند. به‌عنوان نمونه، پیامبر اسلام (صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) بعد از جنگ بدر خطاب به اسیران جنگی فرمودند: هر کس از شما که باسواد است بتواند به ده نفر از اطفال مسلمین خواندن و نوشتن بیاموزد آزاد می‌شود.
[۹] سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، ج۱ص ۵۱۸.
از بارز‌ترین حرکات علمی در سیره معصومین (علیهم‌السلام) جنبش علمی امام باقر (علیه‌السلام) و امام صادق (علیه‌السلام) بود. به جهت فرصتی که در اثر اختلافات بنی‌امیه و بنی‌عباس پیش‌آمده بود. این دو بزرگوار آزادی عمل بیشتری داشتند؛ ازاین‌رو، به تعلیم و تربیت شاگردان اقدام نمودند به‌طوری‌که در حوزه درسی امام صادق (علیه‌السلام) چهار هزار شاگرد در علوم فقه، اصول، کلام، تفسیر، طب، شیمی و... پرورش یافتند که ازجمله بارز‌ترین آن‌ها در کلام، هشام بن حکم، در فقه زراره بن اعین، در حکمت مفضل بن عمر و در شیمی جابر بن حیان بودند.
[۱۰] ر.ک: قائمی، علی، در مکتب احیاگر تشیع



ازنظر اسلام علم‌آموزی و تعلیم نه‌تنها امری پسندیده است، بلکه از واجبات این دین به شمار می‌رود و آیات و روایات زیادی بر آن دلالت دارند. ازجمله اینکه رسول گرامی اسلام فرمود‌ه‌اند: «طلب العلم فریضه علی کلّ مسلمٍ»؛ فراگیری دانش بر هر مسلمانی واجب است. از طرف دیگر بر دانشمندان هم واجب است که به امر آموزش اهتمام ورزند، چنان چه در بیان دیگری از پیامبر اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) نقل‌شده که فرمودند: «ما اخذ اللهُ المیثاقَ علی الخلقِ ان یتعلّموا حتّی اخذَ علَی العلماء ان یعلّموا»؛
[۱۲] جامع الاحادیث، ص۶۷.
خداوند از مردم برای یادگیری عهد و پیمان نگرفت مگر اینکه از دانشمندان برای یاددادن پیمان گرفت.
نبی مکرّم اسلام به مسلمین توصیه می‌نمودند به دنبال دانش بروید و در فراگیری دانش هیچ‌گونه محدودیت زمانی و مکانی نداشته، از ابتدای کودکی تا آخر عمر در پی آموختن باشید؛ «اُطلبوا العلم من المهد الی اللّحد» و حتی اگر تنها راه دستیابی به علم و دانش سفر به دوردست‌ترین نقاط جهان همچون چین باشد که در آن زمان مسافرت به آنجا به‌آسانی ممکن نبود، از هیچ کوششی دریغ ننمایید. «اطلبوا العلم و لو بالصّین». طلب علم آن‌چنان مهم است که در دین اسلام طلب آن از طلب مال واجب‌تر و ارزش آن از عبادت بالاتر شمرده‌شده است، در بیانات گهربار امیر‌المؤمنین (علیه‌السلام) می‌خوانیم: «ایها الناس اعلمُوا انّ کمال الدّین طلبُ العلم و العمل به الا و انّ طلبَ العلم اوجبُ علیکم من طلب المال»؛ ‌ای مردم کمال دین در جستجوی دانش و عمل به آن است و آگاه باشید که تحصیل علم از طلب مال واجب‌تر است. و در بیان دیگری فرمودند: «جستجوی دانش برتر از عبادت است». چراکه تنها عبادتی ارزش دارد که از روی معرفت باشد و تنها عالم است که در دام شبهات و وسواس گرفتار نمی‌شود.
در میان همه معارف بر تعلیم و تعلّم احکام و معارف دین تأکید بیشتری شده است. به حدّی که بر مسلمین واجب گردیده که از هر قومی افرادی برای فراگیری علوم دین هجرت کنند و بعد از تحصیل به میان قوم خود برگشته و آن‌ها را آموزش دهند؛ «فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَه مِنْهُمْ طائِفَه لِیتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِینْذِرُوا قَوْمَهُمْ اِذا رَجَعُوا اِلَیهِمْ»؛ پس چرا از هر طایفه‌ای گروهی هجرت نمی‌کنند تا علم دین بیاموزند و وقتی برگشتند به‌سوی قوم خود، آن‌ها را انذار کنند.
امام صادق (علیه‌السلام) آن‌چنان در امر آموزش دین اهتمام داشتند که می‌فرمودند: «لو اتیتُ بشابٍّ من شبابِ الشّیعه لا یتفقَّه لادبتهُ»؛
[۱۸] کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۳۶.
اگر ببینم جوانی از میان جوانان شیعه به فراگیری احکام دین نپرداخته است او را تأدیب می‌کنم.


گفته شد ازنظر اسلام تحصیل دانش امری لازم و واجب است، حال سؤال این است که آیا فراگیری تمام علوم واجب است یا نه؟ در جواب این سؤال باید گفت که علوم بر دودسته‌اند: ۱. علومی که از یادگیری و تعلیم آن‌ها صریحاً نهی شده مانند: سحر که یا برای خود فرد و یا جامعه فساد آفرین هستند و یا اینکه اشخاص به‌قصد ضرر زدن به دیگران می‌آموزد، آموزش و یادگیری این دسته از علوم مگر در مواقع ضرورت حرام می‌باشد؛ ۲. علومی که جزو دسته اول نیستند، که این‌ها خود بر دو گروه‌اند: ۱. دانش‌هایی که مقدمه سازندگی مادی و یا معنوی‌، ‌دنیوی و یا اخروی، فردی و یا اجتماعی می‌باشند و بدون آن‌ها حیات مادی و معنوی انسان به مخاطره می‌افتد، که تحصیل آن‌ها به‌صورت واجب عینی مثل شناخت اصول عقاید و تکالیف شرعیه و یا واجب کفائی همچون علم طبّ و شیمی و... بر همگان لازم است. ۲. دانش‌هایی که نقل حیاتی در زندگی فرد و یا اجتماع ندارند، که این‌ها با توجه به مصالح و مفاسدی که دارند، بر سه گروه‌اند:
۱. مستحب: هر دانشی که مقدمه تقویت بنیه مادی و یا معنوی فرد و یا جامعه است و بدون آن ضربه‌ای به نیاز‌های اصولی وارد نمی‌شود، البته در صورتی مستحب است که با قصد قربت فراگرفته شود.
۲. مباح: همین دانش‌ها اگر بدون قصد قربت آموخته شوند مباح به شمار می‌آیند.
۳. مکروه: دانش‌هایی که مقدمه فساد نیستند، امّا سودی نیز در برندارند، اگر موجب تضییع عمر گردند و انسان را از مقصد دورنمایند لغو و مذموم و مکروه به شمار می‌روند. مثل علم انساب.
پس اگرچه تعلیم و تعلّم در اسلام جایگاه والایی دارد ولی این‌طور نیست که اسلام به‌تمامی علوم به‌طور یکسان توجه داشته باشد، بلکه به میزان تأثیری که در اساس زندگی بشر و تعالی او به‌سوی کمال دارند، دارای درجات متفاوتی نیز هستند و حکم تعلیم و تعلم آن‌ها نیز تفاوت دارد.


۱. علق/سوره۹۶، آیه۱ ۵.    
۲. سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، ج۱، ص۶۸، دفتر تبلیغات، چ پنجم.
۳. جمعه/سوره۶۲، آیه۲.    
۴. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۶۴.    
۵. بقره/سوره۲، آیه۱۵.    
۶. بقره/سوره۲، آیه۱۲۹.    
۷. جمعه/سوره۶۲، آیه۲.    
۸. مجلسی، محمد‌باقر، بحار الانوار، ج۱، ص۲۰۶، بیروت، ۱۴۰۳ ق.    
۹. سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، ج۱ص ۵۱۸.
۱۰. ر.ک: قائمی، علی، در مکتب احیاگر تشیع
۱۱. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۳۱، ط الاسلامیه.    
۱۲. جامع الاحادیث، ص۶۷.
۱۳. مجلسی، محمد‌باقر، بحارالانوار، ج۱، ص۱۸۰.    
۱۴. مجلسی، محمد‌باقر، بحارالانوار، ج۱، ص۱۷۷.    
۱۵. شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، ص۱۹۹، موسسه نشر اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، ۱۴۱۶ ق.    
۱۶. مجلسی، محمد‌باقر، بحارالانوار، ج۶۹، ص۸۰، ح ۲۹.    
۱۷. توبه/سوره۹، آیه۱۲۲.    
۱۸. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۳۶.
۱۹. محمدی ری‌شهری، محمد، سیمای علم و حکمت در قرآن و حدیث، ص‌۱۵۳، دار‌الحدیث، چ اول.    



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «جايگاه تعليم و تعلّم در اسلام»، تاریخ بازیابی ۹۶/۴/۱۲.    



جعبه ابزار