• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جهاد و مغفرت (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



قرآن کریم بخشش و مغفرت را از ثمرات جهاد در راه خدا معرفی میکند.



جهاد در راه خدا، سبب بهره مندی از مغفرت و پاداش الهی است
ان الذین ءامنوا والذین هاجروا وجـهدوا فی سبیل الله اولـئک یرجون رحمت الله والله غفور رحیم. کسانی که ایمان آورده و کسانی که هجرت کرده و در راه خدا جهاد نموده‌اند، آنها امید به رحمت پروردگار دارند و خداوند آمرزنده و مهربان است.


گفته‌اند: این آیه در مورد"سریه عبدالله بن جحش" نازل شده است.
جریان چنین بود که: پیش از جنگ"بدر" پیامبر اسلام" عبدالله بن جحش" را طلبید و نامه‌ای به او داد و هشت نفر از مهاجرین را همراه وی نمود، به او فرمان داد پس از آنکه دو روز راه پیمود، نامه را بگشاید، و طبق آن عمل کند، او پس از دو روز طی طریق نامه را گشود و چنین یافت: " پس از آنکه نامه را باز کردی تا" نخله" (زمینی که بین مکه و طایف است) پیش برو و در آنجا وضع قریش را زیر نظر بگیر و جریان را به ما گزارش بده".
" عبدالله" جریان را برای همراهانش نقل نمود و اضافه کرد: پیامبر مرا از مجبور ساختن شما در این راه منع کرده است، بنا بر این هر کس آماده شهادت است با من بیاید، و دیگران باز گردند همه با او حرکت کردند، هنگامی که به" نخله" رسیدند به قافله‌ای از قریش برخورد کردند که" عمرو بن حضرمی" در آن بود، چون روز آخر رجب (یکی از ماههای حرام) بود در مورد حمله به آنها به مشورت پرداختند.
بعضی گفتند: اگر امروز هم از آنها دست برداریم وارد محیط حرم خواهند شد و دیگر نمی‌توان متعرض آنها شد، سرانجام شجاعانه به آنها حمله کردند" عمروبن حضرمی" را کشتند و قافله را با دو نفر نزد پیامبر صآوردند، پیغمبر به آنان فرمود: من به شما دستور نداده بودم که در ماههای حرام نبرد کنید، و دخالتی در غنائم و اسیران نکرد، مجاهدان ناراحت شدند و مسلمانان به سرزنش آنها پرداختند، مشرکان نیز زبان به طعن گشودند که محمد صجنگ و خونریزی و اسارت را در ماههای حرام، حلال شمرده در این هنگام آیه اول نازل شد پس از آنکه این آیه نازل شد" عبدالله بن جحش" و همراهانش اظهار کردند که در این راه برای درک ثواب جهاد کوشش کرده‌اند و از پیامبر پرسیدند که آیا اجر مجاهدان را دارند یا نه؟ آیه دوم (ان الذین آمنوا و الذین هاجروا...) نازل گردید


ولقد صدقکم الله وعده اذ تحسونهم باذنه حتی اذا فشلتم وتنـزعتم فی الامر وعصیتم من بعد ما ارکم ما تحبون منکم من یرید الدنیا ومنکم من یرید الاخرة ثم صرفکم عنهم لیبتلیکم ولقد عفا عنکم.... . خداوند، وعده خود را به شما، (در باره پیروزی بر دشمن در احد،) تحقق بخشید در آن هنگام (که در آغاز جنگ،) دشمنان را به فرمان او، به قتل می‌رساندید (و این پیروزی ادامه داشت) تا اینکه سست شدید و (بر سر رهاکردن سنگرها،) در کار خود به نزاع پرداختید و بعد از آن که آنچه را دوست می‌داشتید (از غلبه بر دشمن) به شما نشان داد، نافرمانی کردید. بعضی از شما، خواهان دنیا بودند و بعضی خواهان آخرت. سپس خداوند شما را از آنان منصرف ساخت (و پیروزی شما به شکست انجامید) تا شما را آزمایش کند. و او شما را بخشید و خداوند نسبت به مؤمنان، فضل و بخشش دارد.
در این جمله، قرآن میگوید: وعده خدا در باره پیروزی شما کاملا درست بود و به همین دلیل در آغاز جنگ پیروز شدید و به فرمان خدا دشمن را پراکنده ساختید و این وعده پیروزی تا زمانی که دست از استقامت و پیروزی فرمان پیغمبر برنداشته بودید ادامه داشت، شکست از آن زمان شروع شد که سستی و نافرمانی شما را فرا گرفت یعنی اگر تصور کردید که وعده پیروزی بدون قید و شرط بوده سخت در اشتباه بوده‌اید، تمام وعده‌های پیروزی مشروط به پیروی از فرمان خدا است.
در باره اینکه خداوند در کجا به مسلمانان وعده پیروزی در این جنگ داده بود دو احتمال است نخست اینکه منظور وعده‌های عمومی است که بطور مکرر از خدا به مؤمنان در باره پیروزی بر دشمنان داده شده بود، دیگر اینکه پیامبر خدا که وعده او وعده الهی است صریحا قبل از شروع جنگ احد به مسلمانان وعده پیروزی در این میدان داده بود.
و تنازعتم فی الامر و عصیتم من بعد ما اراکم ما تحبون از این جمله که اشاره به وضع تیراندازان کوه عینین است به خوبی استفاده می‌شود که تیراندازانی که در شکاف کوه بودند در باره رها کردن سنگر خود اختلاف کردند و جمع زیادی دست به عصیان و مخالفت زدند (تعبیر به" عصیتم" یعنی نافرمانی کردید نشان می‌دهد که اکثریت دست به مخالفت زده بودند) و لذا قرآن می‌گوید: پس از مشاهده آن پیروزی چشم گیر که مورد علاقه شما بود راه عصیان پیش گرفتید، و در حقیقت برای بدست آوردن پیروزی کوشش لازم را به خرج دادید، اما برای نگاهداشتن آن استقامت نکردید و همیشه نگاهداری پیروزیها از بدست آوردن آن مشکلتر است.
منکم من یرید الدنیا و منکم من یرید الآخرة در این موقع جمعی از شما خواستار دنیا و جمع غنائم بودید در حالی که جمعی دیگر همچون خود" عبدالله بن جبیر" و چند نفر از تیراندازان ثابت قدم خواستار آخرت و پاداشهای الهی بودند.
ثم صرفکم عنهم لیبتلیکم در اینجا و رق برگشت و خداوند پیروزی شما را به شکست تبدیل کرد تا شما را بیازماید و تنبیه کند و پرورش دهد.
و لقد عفا عنکم و الله ذو فضل علی المؤمنین سپس خداوند همه این نافرمانیها و گناهان شما را بخشید در حالی که سزاوار مجازات بودید زیرا خداوند نسبت به مؤمنان از هر گونه نعمتی فروگذار نمی‌کند. .
. فضل الله المجـهدین علی القـعدین اجرا عظیمـا• درجـت منه ومغفرة ورحمة وکان الله غفورا رحیما. و مجاهدان را بر قاعدان، با پاداش عظیمی برتری بخشیده است. • درجات (مهمی) از ناحیه خداوند، و آمرزش و رحمت (نصیب آنان می‌گردد) و (اگر لغزشهایی داشته‌اند،) خداوند آمرزنده و مهربان است.


از ظاهر جمله: " و مغفرة و رحمة" چنین بر می‌آید که بیان باشد برای کلمه درجات، چون درجات عبارت است: از منزلت‌هایی از ناحیه خدای سبحان، و این منزلت‌ها هر چه باشد مصداق مغفرت و رحمت است و شما خواننده محترم در بعضی از مباحث گذشته توجه فرمودید که رحمت (یعنی افاضه نعمت از ناحیه خدا) موقوف بر این است که قبلا موانع بر طرف شود و همین برطرف کردن موانع از کسی که مبتلای به آن است، خود مصداقی است از مغفرت و بلکه عین مغفرت است و لازمه این سخن آن است که مرتبه‌ای از مراتب نعمت‌های الهی و هر درجه و منزلتی رفیع، مغفرتی باشد نسبت به مرتبه‌ای که بالاتر از آن است و بنا بر این صحیح است بگوئیم درجات اخروی هر چه باشد هم مغفرتی است از ناحیه خدای سبحان و هم رحمتی است از آن جناب، و در قرآن کریم غالب مواردی که کلمه رحمت و امثال آن بکار رفته، مغفرت نیز با آن بکار رفته است، مانند آیات زیر: " مغفرة و اجر عظیم" " مغفرة و رزق کریم" ، " مغفرة و اجر کبیر" ، " و مغفرة من الله و رضوان" " و اغفر لنا و ارحمنا" و آیات و موارد دیگری نظیر اینها.
خدای تعالی در آخر، کلام خود را با جمله: " و کان الله غفورا رحیما" ختم فرمود و مناسبت این دو اسم یعنی اسم غفور و رحیم از میان اسمای خدای تعالی با مضمون آیه و مخصوصا با جمله: " و مغفرة و رحمة" روشن است حاجتی به توضیح ندارد.
ظاهرا «مغفرت» در این آیه، ویژه آخرت نیست، بلکه در همین دنیا هم خداوند آنان را می‌آمرزد.ازاین رو از جمله آثار به شمار آمده


والذین ءامنوا... وجـهدوا فی سبیل الله... لهم مغفرة.. و آنها كه ايمان آوردند و هجرت نمودند و در راه خدا جهاد كردند، و آنها كه پناه دادند و يارى نمودند، آنان مؤمنان حقيقى‌اند براى آنها، آمرزش (و رحمت خدا) و روزى شايسته‌اى است‌
ثم ان ربک للذین هاجروا من بعد ما فتنوا ثم جـهدوا وصبروا ان ربک من بعدها لغفور رحیم. اما پروردگار تو نسبت به کسانی که بعد از فریب خوردن، (به ایمان بازگشتند و) هجرت کردند سپس جهاد کردند و در راه خدا استقامت نمودند پروردگارت، بعد از انجام این کارها، بخشنده و مهربان است (و آنها را مشمول رحمت خود می‌سازد)
کلمه" فتنه" در اصل به معنای بردن طلا در آتش برای آزمایش بوده سپس در همه آزمایش‌ها و شکنجه‌ها بکار رفته، و این جمله ناظر به شکنجه‌هایی است که مؤمنین صدر اسلام در مکه از قریش می‌دیدند چون مشرکین مکه مؤمنین را آزار می‌دادند تا شاید از دینشان برگردند، و بدین منظور انواع شکنجه‌ها را در باره آنان روا می‌داشتند حتی چه بسا که یک فرد مسلمان در زیر شکنجه کفار جان می‌داد، هم چنان که عمار و پدر و مادرش را شکنجه کردند پدر و مادرش در زیر شکنجه آنان جان دادند، و عمار به ظاهر از دین اسلام بیزاری جست و به این وسیله جان سالم بدر برد، و آیات سابق بطوری که در بحث روایتی خواهد آمد در این باره نازل شد.
و از همین جا روشن می‌گردد که آیات مورد بحث با آیات قبل مربوط و متصل است، چون جمله" الا من اکره و قلبه مطمئن بالایمان" که در آیات قبل بود همان معنا را می‌رساند که آیات مورد بحث در مقام افاده آن است، این آیه نیز می‌فرماید: " بعد از همه اینها خدا نسبت به کسانی که بعد از آن شکنجه‌ها هجرت نموده و پس از هجرت، جهاد و صبر نمودند آمرزگار و مهربان است".
وعده جمیل به مهاجرانی که جهاد نموده صبوری کردند
پس جمله" ثم ان ربک للذین هاجروا من بعد ما فتنوا" وعده جمیلی است که به مهاجرین می‌دهد که بعد از شکنجه‌ها مهاجرت کردند، و در قبال تهدیدی که به دیگران کرده و خسران تام را نویدشان داده مؤمنین را به مغفرت و رحمت در قیامت نوید می‌دهد.
تؤمنون بالله ورسوله وتجـهدون فی سبیل الله بامولکم وانفسکم... • یغفر لکم ذنوبکم.. به خدا و رسولش ایمان بیاورید و با اموال و جانهایتان در راه خدا جهاد کنید این برای شما (از هر چیز) بهتر است اگر بدانید! • (اگر چنین کنید) گناهانتان را می‌بخشد.


۱. بقره/سوره۲، آیه۲۱۸..    
۲. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲، ص۱۱۰..    
۳. آل عمران/سوره۳، آیه۱۵۲..    
۴. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۳، ص۱۵۲.    
۵. نساء/سوره۴، آیه۹۵..    
۶. نساء/سوره۴، آیه۹۶..    
۷. ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، ج۵، ص۷۵.    
۸. انفال/سوره۸، آیه۷۴..    
۹. نحل/سوره۱۶، آیه۱۱۰..    
۱۰. ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۲، ص۵۱۲.    
۱۱. صف/سوره۶۱، آیه۱۱..    
۱۲. صف/سوره۶۱، آیه۱۲..    




فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «جهاد و مغفرت (قرآن)»    


رده‌های این صفحه : جهاد | موضوعات قرآنی




جعبه ابزار