حالّ
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حالّ مقابل
مؤجّل است. حالّ دو
اطلاق دارد: يكى نقد و ديگرى
بدهی مدّت دارى كه مدتش سرآمده باشد.
حالّ مقابل
مؤجّل است. حالّ دو
اطلاق دارد: يكى نقد و ديگرى
بدهی مدّت دارى كه مدتش سرآمده باشد. عنوان ياد شده در بابهاى مختلفى از قبيل
حج،
تجارت، دین،
وکالت و
نکاح به كار رفته است.
كسى كه به اندازۀ به جا آوردن
حج مال دارد، ليكن به همان اندازه نيز
بدهی حالّ دارد،
حج بر او
واجب نمىشود.
وجوب حج در صورت
مؤجّل بودن دين، اختلافى است.
كسى كه به مقدار
استطاعت شرعى از ديگرى طلبكار است، در صورت حالّ بودن طلب و توانايى بر وصول آن،
مستطیع، و گزاردن
حج بر او
واجب است.
چنانچه در
معامله براى تحويل كالا و بهاى آن،
مدت ذكر نگردد،
معامله نقدى خواهد بود.
با مرگ
بدهکار بدهى مدت دار او حالّ مىشود؛ ليكن به قول
مشهور با مرگ طلبكار، طلب
مدت دار وى حالّ نمىگردد.
پرداخت
بدهى در صورت حالّ بودن آن و تمكّن
بدهکار از ادا و مطالبۀ
طلبکار بر
بدهکار واجب و تأخير در پرداخت آن
حرام است.
كسى كه از طرف ديگرى در معاملهاى
وکیل شده، در صورت مطلق بودن
وکالت، تنها مىتواند به
ثمن المثل - نه كمتر- آن هم به صورت حالّ- نه
مؤجّل-
داد و ستد كند.
در صورت حالّ بودن
مهر،
زوجه مىتواند پيش از دريافت آن، از
تمکین خود دارى كند، به شرط آنكه قبلًا
آمیزش تحقق نيافته باشد.
کتاب «فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام» جلد۳ صفحه۱۹۹ و۲۰۰؛ تالیف شده توسط جمعى از پژوهشگران زير نظر سيد محمود هاشمى شاهرودى.