• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حسن بن محمّد دیلمی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در سرزمین «دیلم» و در خانواده ای متدین، چشم به جهان گشود. پدر بزرگوار و دانشمندش نام وی را «حسن» برگزید و از همان اوان کودکی به تعلیم و تربیت او همت ورزید تا خلف صالحی از خود بجای گذارد.
سال تولد و وفات وی دقیقاً معلوم نیست. از آن چه در شرح حال وی گفته اند و از آثارش استنباط کرده اند، به دست می آید که بیشتر عمر پربرکت خود را در قرن هشتم هجری گذرانده است و به احتمال زیاد، در دو دهه آخر قرن هفتم پا به عرصه وجود گذاشته است.




علامه فقیه، محدث بزرگ، عارف کامل، زاهد ناسک و واعظ متعظ «الشیخ ابو محمد الحسن بن ابی حسن محمد الفقیه بن عبدالله بن الحسن دیلمی» از فرهیختگان قرن هشتم هجری می باشد.
دوران زندگی اش، از نظر سیاسی ـ اجتماعی، از بحرانی ترین دوره های تاریخ ایران و اسلام است. سالها است از حمله وحشیانه مغولان خونخوار می گذرد، ولی همچنان آثار سوء (سیاسی ـ اجتماعی ـ فرهنگی) آن ادامه دارد.
روح و روان ایرانیان غیرتمند و متدین، از ستم، کشتار و غارتگری های مغولان خسته و دردمند است. و بی کفایتی و اختلاف حاکمان ایرانی نمکی است که بر این زخم ها پاشیده می شود و درد و سوزش آن را دو چندان می کند.
در مورد زمانه حسن دیلمی اختلاف زیادی در کتب تراجم وجود دارد؛ صاحب «ریاض العلما» او را از متقدمین و یا معاصرین شیخ مفید می داند و دیگران او را از دانشمندان قرن هشتم و معاصران فرزند علامه حلی «فخرالمحققین» و نیز محمد مکی معروف به «شهید اول» می دانند.
این اختلاف، از آن جا ناشی شده است که دانشمند دیگری به همین نام در قرن چهارم هجری می زیسته که از مفسران بزرگ بوده است و صاحب نفسیری به نام «التفسیر الکبیر» می باشد.
[۱] . علامه آغابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، موسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، القرن السابع و الثامن، ص ۳۸.

از آن جا که بسیاری از مآخذ و منابع، فخرالمحققین (متوفی ۷۷۱ هـ.) و شهید اول (متوفی ۷۸۶هـ.) را از استادان دیلمی و نیز شیخ زاهد عارف «ابوالعباس احمد بن فهد حلی (متوفی ۸۴۱ هـ) را از شاگردان وی دانسته اند؛ دیلمی را می توان از علمای قرن هشتم هجری به حساب آورد.
[۲] اعیان الشیعه ج۵، ص۲۵۰.
[۳] الکنی و الالقاب، ج۲، ص ۲۳۰.
[۴] طبقات اعلام الشیعه، قرن ثامن، ص ۳۸ .
[۵] فوائد الرضویه ج۱، ص۹۴ و ۹۵.




دانشمندان قدیم را رسم بر آن بوده که اندوخته های علمی خود را محفوظ و مصون بدارند و برای این منظور و نیز مقاصد عالی دیگر، تمام تلاش خود را در راه تحصیل و فراگیری علوم اهل بیت ـ علیهم السلام ـ نسبت به فرزندان خود داشته اند؛ از جمله گفته اند که: «علامه حلی نسبت به فرزند خود «فخرالمحققین» همین شیوه را داشته است، به طوری که علامه و فرزندش در سفر و حضر همراه هم بوده اند و بیشتر کتب فرزندش در شرح و حاشیه آثار پدر می باشد.
[۶] اعیان الشیعه ج۹، ص۱۵۸.
[۸] روضات الجنات ج۶، ص۳۳.

همزمان با این دو فقیه بزرگ، حسن دیلمی نیز نزد پدر به تحصیل علم و دانش پرداخت و چنان که خود در ضمن اجازه حدیثی که به نام «شیخ محمد گیلانی» ـ که از شاگردان آن سالک دوران بوده است ـ در پشت کتاب «من لایحضره الفقیه» نوشته می گوید:
«نزد پدرم، ابوالحسن محمد بن علی ابن عبدالله بن الحسن دیلمی به تحصیل پرداختم و غالب کمالات علمی را از او فرا گرفتم.»
[۹] به نقل از شرح حالی که در مقدمه ارشاد القلوب به ترجمه حاج سید عبدالحسین رضایی و تصحیح آقای محمد باقر بهبودی، کتابفروشی اسلامیه، تهران خیابان بوذر جمهری، آمده است.

هوش سرشار و عشق به اهل بیت ـ علیهم السلام ـ و علوم آن ها، دیلمی را واداشت تا از محضر عالمان بزرگ و فقهای مشهور دورانش، کسب فیض کند و نزد محمد بن مکی معروف به «شهید اول» و جمال الدین حسن بن یوسف حلی، ملقب به «فخرالمحققین» به خوشه چینی علوم الهی و معارف اسلامی بپردازد.
دیلمی از دو استاد بزرگش شهید اول و فخرالمحققین اجازه ی روایت داشته است. وی از محدثین بزرگ می باشد، به طوری که حلقه درس داشته و دانشوران کتابهایی چون کتاب «من لا یحضره الفقیه» را نزد او قرائت می کردند.
او عالم عاملی است که در بین مردم زیسته است و وظیفه خطیر ارشاد آن ها را به عهده داشته است؛ اما چنان که اشاره شد، یک چیز روح آن عارف بزرگ را می آزرده است و آن، اختلاف و ضعف شدید ملوک اسلامی و به خطر افتادن مال و جان مردم بوده است. دیلمی در کتاب «غرر الاخبار و درر الآثار» می گوید:
«بعد از انقراض دولت بنی عباس، ضعف و اختلاف شدیدی در میان ملوک و پادشاهان اسلامی (دولت اسلامی) پدید آمد و اینک که نزدیک به صد سال از آن دوران می گذرد، هنوز هم کفار در شرق و غرب ممالک اسلامی بر مسلمانان مسلط اند خون مسلمین را می ریزند و اموال آنان را به غارت می برند. !»
[۱۰] به نقل از شرح حالی که در مقدمه ارشاد القلوب به ترجمه حاج سید عبدالحسین رضایی و تصحیح آقای محمد باقر بهبودی، کتابفروشی اسلامیه، تهران خیابان بوذر جمهری، آمده است.

موضوع فوق سبب شده تا دیلمی با توجه به شرایط زمان، به موضوعات علمی دیگر نیز بپردازد و چنان که بسیاری از بزرگان علم تراجم گفته اند: وی علاوه بر فقه و حدیث، به تاریخ و سیره نگاری روی آورد و در این علوم نیز دستی توانا پیدا کرد.



سید شهاب الدین حسینی مرعشی نجفی در رساله کوچکی که در شرح حال دیلمی نوشته و «مفرج الکروب فی الصاحب الارشاد القلوب» نامیده است، مشایخ روایی و اساتید و شاگردان دیلمی را به تفصیل بیان کرده است و برخی از اساتید وی عبارتند از:
۱. والد ماجدشان، ابوالحسن محمد بن علی عبدالله بن الحسن دیلمی؛ که غالب استفتائات علمی مولف ارشاد از محضر پدر بزرگوارش بوده است و از او اجازه ی روایی داشته است. دیلمی خود در ضمن اجازه روایی که به نام «شیخ محمد گیلانی» در پشت کتاب من لایحضره الفقیه نوشته است، به این اشاره می کند که نزد پدر به تحصیل کمالات علمی پرداخته است.
۲. علامه بزرگوار و شیخ سعید شهید «ابو محمد بن مکی معروف به «شهید اول»؛ دیلمی از این دانشمند و فقیه بزرگ شیعه نیز اجازه روایی داشته است.
۳. علامه محقق، محمد بن حسین بن یوسف حلی معروف به «فخرالمحققین»؛
[۱۱] ر.ک: گلشن ابرار ج۱، ص ۱۴۸ ـ ۱۵۸.
وی یکی از دانشمندان بزرگ شیعه است که همیشه به همراه پدرش، علامه حلی، مسافرت می کرد و از کمالات اخلاقی و علمی پدر بهره وافر می برد.



از شاگردان و پرورش یافتگان دیلمی می توان به نام دو نفر اشاره کرد:
الف ـ علامه بزرگ، شیخ محمد جیلانی؛ وی از شاگردان مبرز ایشان بوده است، که احتمالاً نزد دیلمی کتاب من لایحضره الفقیه را قرائت کرده است.
ب ـ علامه زاهد و عارف بزرگ، شیخ ابوالعباس بن فهد حلی صاحب کتاب شریف عدة الداعی؛ ابن عارف جلیل القدر در محضر دیلمی به پالایش روح و کسب معارف قدسی مشغول بوده است. بی تردید وجود این شاگرد عالی قدر، نشانه آشکاری است بر عظمت شأن و مقام مرحوم دیلمی!



از آن جا که شخصیت و شرح حال این دانشمند شیعی کمتر مورد بحث قرار رفته است، جا دارد که به هر یک از جنبه های شخصیتی این عالم شیعی پرداخته شود:

۵.۱ - در عرصه وعظ و ارشاد


نام این ستاره درخشان عالم تشیع همه جا با عنوان «واعظ شیعی» شناخته شده است؛ به طوری که کتاب گران سنگش «ارشاد القلوب در موضوع «وعظ» شاهکاری است جاویدان که گذشت زمان به هیچ وجه نتوانسته گرد کهنگی بر آن بنشاند و از جهت احادیث ناب و غریب اش، زبانزد همه محدثین بعد از او می باشد.
«وعظ» و «اندرز» نزد دیلمی از موضوعیت و اهمیت ویژه ای برخوردار است. در کتاب ارشاد القلوب آن چه همه جا به چشم می خورد، وعظ است. وی در مقدمه، مواعظ قرآنی را می آورد و بلافاصله در باب اول، ثواب موعظه را مطرح کرده و در آخر باب می فرماید:
«ای برادر! طول بده سکوت را، و خاموشی را شعار خود نما. و فکر تو بسیار باشد برای آخرت و پیوسته به مواعظ عمل کن و خنده را کم گردان؛ پشیمان باش بر گناهانت تا نزد خداوند آبرومند و پسندیده باشی.»
[۱۲] ارشاد القلوب، باب اول، فی ثواب المواعظ، چاپ کتابخانه محمدی، قم، ۱۳۸۵، ص۲۱.

دیلمی در باب پانزدهم می فرماید: «که قلبی نورانی دارد و بر اثر همین قلب نورانی است که خدا به او توفیق داده که خود قبل از هر کسی به مواعظ خدا و اولیاء الهی عمل کند.» از این رو اغراق نیست که او را واعظی متعظ و زاهدی ناسک بدانیم.
و اگر بخواهیم حق مطلب را در مورد این سالک عارف ادا کرده باشیم، در یک کلام باید بگویم: او شیعه علی ابن ابی طالب ـ علیه السلام ـ است و درس زهد و تقوا را در مکتب آن حضرت آموخته است. و از این جهت اسلوب کتابش بی شباهت با «نهج البلاغه» نیست؛ چنان چه یاد خدا، قیامت و مرگ و آمادگی برای آن و دوری از دنیا گرایی، در سطر سطر «نهج البلاغه» موج می زند در «ارشاد القلوب» دیلمی نیز این معنا همه جا به چشم می خورد.
در بیان شخصیت مردان بزرگی چون دیلمی، مولا علی ـ علیه السلام ـ می فرماید:
برای خدا در پاره ای از زمان بعد از پاره ای دیگر و در کارهایی که آثار شرایع در آن گم گشته، بندگانی است که در اندیشه هاشان با آنان راز می گویند و در حقیقت، عقل هاشان با آن ها سخن می گوید و همیشه به یاد خدا بوده و از راه عقل و بینایی با او در گفتگو هستند. و یاد خدا، چون چراغ دیده ها و گوش ها و دل هاشان را روشن گردانیده و غیر اوامر و نواهی اش سخنی نشنیده و به غیر آن چه او خواسته دل نمی بندند. روزهای خدا را به یاد مردم می آورند و سرگذشت پیشینیان را که بر اثر معصیت تباه شده اند، برای ایشان بیان می کنند و آنان را از عظمت او می ترسانند.
[۱۳] ارشاد القلوب، باب سیزدهم، فی المبادره فی العمل، ص۸۹.

آری، حسن بن محمد دیلمی در آن شرایط حساس تاریخی هر چه گفت، از اوامر و نواهی الهی بود؛ جز به خواسته های الهی دل نبست و وظیفه خطیر خود را یادآوری روزهای خدا و بیان سرگذشت پیشینیانی می دانست که بر اثر معصیت هلاک شدند.
دیلمی را باید از عالمانی به شمار آورد که شخصیت علمی خود را قربانی خدمت به مردم و ارشاد آن ها کرده اند؛ وی با بیان مواعظ شیوای معصومین ـ علیهم السلام ـ، در واقع مرهمی بود بر زخم های درونی آن ها در آن شرایط سخت.

۵.۲ - ویژگی های مواعظ دیلمی



۵.۲.۱ - ایجاز و اختصار


آشنایان با فن موعظه و خطابه، می دانند که موعظه هر چه کوتاه تر باشد در روح شنونده موثر تر خواهد بود؛ دانشمندان علوم ادبی نیز اختصار را از ویژگی های لازم برای هر موعظه ای می دانند. رعایت این ویژگی در مواعظ دیلمی، بیانگر تبحر و آشنایی او با علوم ادبی است. سید شهاب الدین مرعشی نجفی نیز در مفرج الکروب فی ترجمه صاحب ارشاد القلوب به این موضوع اشاره دارد که:
«کتاب ارشاد القلوب علامه محدث بارع زاهد ناسک شیخ ابی محمد الحسن دیلمی ـ با این که خیلی مختصر و حجمش کم است ـ جامع کثیری از احادیث قدسیه و روایات مأثوره پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ و عترت طاهرین و کلمات درربار دانشمندان طالح از گذشتگان است.»
[۱۴] ارشاد القلوب، ترجمه سید هدایت الله مسترحمی، کتابفروشی مصطفوی بوذر جمهری، مقدمه.


۵.۲.۲ - تواضع و فروتنی واعظ


حسن بن محمد دیلمی، واعظی است که روح تواضع و فروتنی در سرتاسر مواعظش نمایان است و همین عامل سبب تأثیر مضاعف این نصایح گردیده است. دیلمی به جهت رعایت تواضع، در کل کتاب به ندرت از خود چیزی آورده است. و اکثر مطالب کتابش را مواعظ قرآن و پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ و عترت طاهرین اش و حکایات و سخنان بزرگان تشکیل می دهد در مواضعی هم که او احیانا از خود توصیه ای دارد غالبا با این تعابیر مطرح می کند:
«چنین می گوید بنده فقیر و محتاج حسن دیلمی؛ چنین می گوید دیلمی»
این فروتنی سبب گردیده است تا خواننده خود را با دوستی صمیمی و خیرخواه مواجه ببیند.

۵.۲.۳ - جامعیت نظری و عملی


مواعظ دیلمی، خواب راحت را از مخاطب می گیرد و بیش از هر چیز، او را به عمل و تلاش وا می دارد.
قصد و هدف دیلمی نوشتن کتاب اخلاق و مباحث نظری آن نیست، که غالباً در روح مخاطب حالت انکار ایجاد می کند، وعظ او بیان واقعیات زندگی انسان و بیان اسباب هلاک و یا عوامل نجات دهنده که در راه تکامل انسان وجود دارد. لذا سطر سطر مواعظ او مخاطب را از خواب غفلت بیدار می گرداند.
صراحت و قاطعیت او هر خواننده ای را وا می دارد که به تأمل و تفکر بپردازد و عمل صالح را پیشه خود کند.

۵.۲.۴ - آمیختگی با حکمت


آراسته و مزین بودن مواعظ دیلمی با حکمت ها و معارف قدسی معصومین ـ علیه السلام ـ از دیگر ویژگی های آن به شمار می آید. این عامل سبب جاودانگی «ارشاد القلوب» شده است، به مصداق آیه شریفه «ادع الی سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه»

۵.۳ - در عرصه حدیث


دیلمی را باید از بزرگان محدثین شیعه دانست چرا که وی احادیث زیادی را در کتب خود جمع آوری کرده است. و اگر در اواخر عمر شریفش دچار غربت و کمبود کتب نمی شد شاید از او تألیفات گران بهای دیگری باقی می ماند. دیلمی خود در اول کتاب اعلام الدین فی صفات المومنین به این تنهایی و غربت اشاره می کند؛
[۱۶] . اعلام الدین فی صفات المومنین، چاپ موسسه آل البیت.
با این وجود، همین آثاری که از دیلمی به جای مانده است، تبحر و مهارت او را در علم حدیث می رساند.
او محدث جلیل القدری است که مورد اعتماد اکثر محدثان بعد از خود می باشد و کتابهایش نیز از اسناد جوامع روایی است همچون: «وسائل الشیعه» و «بحار الانوار». علاوه بر این ها علامه جزایری در «الانوار»، صاحب «وافی» در کتبش، علامه سید عبدالله شبر و علامه نوری از کتب دیلمی نقل روایت کرده اند. صاحب «اعیان الشیعه» در مورد تبحر علمی دیلمی در حدیث می نویسد:
«هو عالم عارف محدث کامل وجیه من کبار اصحابنا الفضلاء فی الفقه و الحدیث و العرفان و المغازی؛ او دانشمندی است عارف و محدثی است کامل و از اصحاب فاضل و دانشمند ما است که در فقه و حدیث و عرفان و تاریخ سیره نگاری، دستی توانا دارد.»
آن گاه سید محسن امین از قول صاحب «ریاض العلماء» نقل می کند که:
مجلسی و صاحب وسایل از کتاب ارشاد القلوب بسیار نقل حدیث کرده اند و بر آن اعتماد کرده اند «و قال المجلسی فی البحار الشیخ العارف ابی محمد الحسن بن محمد دیلمی له کتاب ارشاد القلوب و هو کتاب نظیف مشتمل علی اخبار متینه غریبه ...»
[۱۷] . اعیان الشیعه، ج۵، ص ۲۵۰.
علامه مجلسی در بحار گفته است: «که دیلمی صاحب کتاب ارشاد القلوب است که کتابی است پاک و منقح و دارای اخبار شگفت و نیز کتاب اعلام الدین و غرر الاخبار که ما از این دو کمتر نقل کرده ایم ... و از همه این کتاب و نقل بزرگان از آنها، عظمت و شأن مولف آن معلوم می گردد.»

۵.۴ - معرفت قدسی و مشرب عرفانی


حسن بن محمد دیلمی از عارفان بزرگ زمان خود می باشد؛ عرفان او بیشتر یک عرفان عملی بوده که در سایه ریاضت و محاسبه نفس، وجودش سرشار از انوار و نفحات قدسی شده است. گرچه وی در زمانی زندگی می کرد که گروهی از متصوفه به انحرافاتی مبتلا شده بودند، اما روح بلند دیلمی هیچ گاه گرفتار آن امور نشد. صاحب اعیان الشیعه در مورد عرفای شیعه می نویسد:
تصوفی که بزرگان امثال ابن فهد حلی، ابن طاووس، خواجه نصیر الدین طوسی، شهید ثانی، شیخ بهایی و غیر هم را به آن منسوب می داند، چیزی جز انقطاع از خلق و توجه به خالق و زهد در دنیا و امثال این ها نیست. و این، نهایت مدح و ستایش آنها است نه این که مانند بعضی از صوفیه عقیده به حلول و وحدت وجود و عقاید فاسده و اعمال نامشروع داشته باشند.
[۱۸] اعیان الشیعه ج۲، ص۱۴۷.

درباره مقام عرفانی این عارف شیعی همین بس که ابن فهد حلی آن عارف کامل و صاحب کرامت، از شاگردان و دست پروردگان وی می باشد. علامه عارف میرزا علی آقا قاضی، استاد عرفان علامه طباطبایی، در عظمت ابن فهد حلی می گوید:
«سه نفر در طول تارخی عارفان به مقام «تمکن در توحید» رسیده اند: سید بن طاووس، [[
احمد بن فهد حلی اسدی|احمد بن فهد حلی]] و سید مهدی بحر اللعوم ـ رضوان الله علیهم.»
[۱۹] . به نقل از گلشن ابرار ج۱، ذیل شرح حال ابن فهد حلی.


۵.۵ - در عرصه شعر و ادب


اشعار حکمی و عرفانی که مضامین عبرت انگیز و سازنده دارد، در نزد دیلمی از منزلتی خاص برخوردار است. او از جمله عالمان دین است که «شعر» را ابزاری برای بیان معارف قرآن و حدیث می دانند.
او هر جا مواعظ قرآن یا ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ را مطرح می کند، از اشعار منسوب به خود ائمه و سروده های شاعران مکتبی مدد می گیرد تا سخن از یک نواختی خارج گردد و تأثیری دو چندان بر مخاطب بگذارد. برخی از اشعار دیلمی در «ارشاد القلوب» و «اعلام الدین» ثبت شده است.
[۲۰] ر.ک: ارشاد القلوب، ص۱۱۳ و ۱۲۷ .
[۲۱] ر.ک: اعلام الدین فی صفات المومنین، ص۳۳۲.




از دیلمی فقط چند اثر باقی مانده است که موضوع آنها، حدیث اهل بیت ـ علیهم السلام ـ می باشد.
۱. ارشاد القلوب الی الصواب المنجی من عمل به من الیم العقاب
۲. غرر الاخبار و درر الآثار فی مناقب الاطهار
۳. اعلام الدین فی صفات المومنین
۴. اربعون حدیثا؛
این کتاب را دیلمی در اواسط قرن هشتم نوشته است و الذریعه می نویسد:
شیخ علی اکبر بجنوردی گفته است که از این کتاب نسخه ای نزد من بوده است ولی تلف شده و حدیث اول آن، حدیث «جنود العقل و الجهل» و حدیث سوم آن، حدیث الغدیر است.
[۲۲] الذریعه الی تصانیف الشیعه ج۱، ص۴۱۴.




از سخنان این عارف دلسوخته در ابتدای کتاب «اعلام الدین» معلوم می گردد که بعد از سال ها تحصیل و تلاش در راه حفظ علوم اهل بیت ـ علیهم السلام ـ در اواخر عمر شریفش تنها و غریب به زندگی خود ادامه می دهد.
سبب این غربت و تنهایی، قدرناشناسی حاکمان زمانه و قدرت طلبی آن ها است، که روح بلند عالمان شیعه همیشه از این گونه ستم ها خسته و مجروح بوده است؛ ولی با این وجود، دیلمی هیچ گاه صحنه را خالی نمی کند و از تلاش های علمی خود دست بر نمی دارد و می گوید:
«وقتی مبتلا به غربت و فقدان انیس صالح شدم، قدر ناشناسی مردم و حکام مرا وادار کرد به تنهایی رو آوردم؛ ترسیدم آن چه از آداب دینی و علوم علوی در ذهن دارم از ذهنم برود، لذا به نوشتن این کتاب (اعلام الدین فی صفات المومنین) پرداختم.»
[۲۳] . اعلام الدین، چاپ موسسه آل البیت، ص۱.

تاریخ دقیق وفات دیلمی معلوم نیست اما بر اساس شهادت استادش، شهید اول (۷۸۶ ق) و وفات شاگردش، ابن فهد (۸۰۱ق)، می توان گفت وفات آن رادمرد بزرگ در دو دهه آخر قرن هشتم هجری بوده است.



 
۱. . علامه آغابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، موسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، القرن السابع و الثامن، ص ۳۸.
۲. اعیان الشیعه ج۵، ص۲۵۰.
۳. الکنی و الالقاب، ج۲، ص ۲۳۰.
۴. طبقات اعلام الشیعه، قرن ثامن، ص ۳۸ .
۵. فوائد الرضویه ج۱، ص۹۴ و ۹۵.
۶. اعیان الشیعه ج۹، ص۱۵۸.
۷. امل الآمل، ج۲، ص ۲۶۰.    
۸. روضات الجنات ج۶، ص۳۳.
۹. به نقل از شرح حالی که در مقدمه ارشاد القلوب به ترجمه حاج سید عبدالحسین رضایی و تصحیح آقای محمد باقر بهبودی، کتابفروشی اسلامیه، تهران خیابان بوذر جمهری، آمده است.
۱۰. به نقل از شرح حالی که در مقدمه ارشاد القلوب به ترجمه حاج سید عبدالحسین رضایی و تصحیح آقای محمد باقر بهبودی، کتابفروشی اسلامیه، تهران خیابان بوذر جمهری، آمده است.
۱۱. ر.ک: گلشن ابرار ج۱، ص ۱۴۸ ـ ۱۵۸.
۱۲. ارشاد القلوب، باب اول، فی ثواب المواعظ، چاپ کتابخانه محمدی، قم، ۱۳۸۵، ص۲۱.
۱۳. ارشاد القلوب، باب سیزدهم، فی المبادره فی العمل، ص۸۹.
۱۴. ارشاد القلوب، ترجمه سید هدایت الله مسترحمی، کتابفروشی مصطفوی بوذر جمهری، مقدمه.
۱۵. سوره نحل، آیه۱۲۵.    
۱۶. . اعلام الدین فی صفات المومنین، چاپ موسسه آل البیت.
۱۷. . اعیان الشیعه، ج۵، ص ۲۵۰.
۱۸. اعیان الشیعه ج۲، ص۱۴۷.
۱۹. . به نقل از گلشن ابرار ج۱، ذیل شرح حال ابن فهد حلی.
۲۰. ر.ک: ارشاد القلوب، ص۱۱۳ و ۱۲۷ .
۲۱. ر.ک: اعلام الدین فی صفات المومنین، ص۳۳۲.
۲۲. الذریعه الی تصانیف الشیعه ج۱، ص۴۱۴.
۲۳. . اعلام الدین، چاپ موسسه آل البیت، ص۱.




سایت اندیشه قم    





رده‌های این صفحه : عرفا | علمای قرن هشتم | فقها | محدثین




جعبه ابزار