• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حلم شعیب (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حلم به معنای نگهداری نفس و طبع از هیجان غضب است، و به معنای عقل نیز آمده است، در قرآن کریم ، واژه حلم به‌کار نرفته، اما از مشتقات آن، حلیم ، پانزده بار آمده است، در قرآن کریم، هم خدا و هم انسان‌ها با صفت حلیم مدح شده‌اند، در یازده آیه ، این صفت به خدا نسبت داده شده است و در بقیه آیات به پیامبران الهی ، یعنی حضرت ابراهیم ، فرزند ابراهیم (علیهما‌السلام ) که خدا فرمان به ذبح او داده بود و حضرت شعیب .



شعیب علیه السلام، فردی بردبار بود، حتی از دیدگاه مشرکان قومش: «قالوا یـشعیب... انک لانت الحلیم...؛گفتند ای شعیب...تو مرد بردبار ...هستی؟»

۱.۱ - مشخصه انسان حلیم

کسی که به راستی حلیم و رشید است در جلوگیری و نهی از هر کسی که به نظرش می‌رسد کار بدی می‌کند عجله نموده و در انتقام از کسی که به نظرش می‌رسد مجرم است شتاب نمی‌نماید، بلکه صبر می‌کند تا حقیقت امر برایش روشن گردد، این است معنای حلم و این است طرز رفتار شخص حلیم و همچنین کسی که به راستی رشید است در هیچ کاری که در آن ضلالت و سردرگمی است اقدام نمی‌کند و تو که مردی رشید هستی چگونه به مثل چنین عمل سفیهانه‌ای که صورتی جز جهالت و گمراهی ندارد اقدام کرده ای؟!
در این قسمت از آیه که او را مردی حلیم و رشید خواندند، چون از اینکه در جمله «انک لانت الحلیم الرشید»، مطلب را از سه راه تاکید کردند: یکی بوسیله حرف ان، و یکی بوسیله حرف لام، و یکی از این راه که خبر ان را جمله اسمیه آوردند، به دست می‌آید که خواسته‌اند به وجه قویتری حلم و رشد را برای آن جناب اثبات کنند تا ملامت و انکار عمل او و یا به عبارتی دیگر زشتی عمل او نمودارتر گردد زیرا عمل سفیهانه از هر کسی بد است ولی از کسی که حلیم و رشید است بدتر است و شخصی که دارای حلم و رشد است و هیچ شکی در حلم و رشد او نیست هرگز نباید به چنین عمل سفیهانه‌ای دست بزند و علیه حریت و استقلال فکری و عقیدتی مردم قیام نماید.
با این بیان روشن شد که بسیاری از مفسرین در تفسیر این آیه دچار چه اشتباهی شده‌اند که توصیف آن جناب به حلم و رشد را نیز از باب استهزاء گرفته و گفته‌اند: منظور قوم مدین از این توصیف این بوده که بگویند: تو نه حلم داری و نه رشد بلکه مردی جاهل و گمراهی.


۱. هود/سوره۱۱، آیه۸۷.    
۲. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۵۴۶.    
۳. فیض کاشانی، محسن، تفسیر صافی، ج۲، ص۴۶۸.    
۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۵، ص۳۳۲.    
۵. حویزی، عبدعلی بن جمعه، نور الثقلین، ج۲، ص۳۹۲.    
۶. سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور، ج۴، ص۴۶۷.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۹، ص۲۰۶.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حلم شعیب».    



جعبه ابزار