• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حکم ارشادی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حکم ارشادی مقابل حکم مولوی است و به انگیزۀ برانگیختن مکلّف بر فعل مأمور به یا ترک منهی عنه صادر نمی شود، بلکه به انگیزۀ صرف ارشاد و هدایت او به مصلحت موجود در مأمورٌ به یا مفسدۀ موجود در منهی عنه صادر می‌گردد





۱.۱ - تعریف نخست


حکم ارشادی در برابر حکم مولوی به حکمی اطلاق می‌شود که نه به انگیزۀ برانگیختن مکلّف بر فعل مأمورٌ به یا ترک منهی عنه، که به انگیزۀ صرف ارشاد و هدایت او به مصلحت موجود در مأمورٌ به یا مفسدۀ موجود در منهی عنه از سوی شارع مقدس صادر می‌گردد، مانند اوامر و نواهی پزشک نسبت به بیمار.
[۱] عنایة الاصول ج۴ ص۸۴ و۸۵.
بنابر این، حیث صدور حکم از سوی شارع نه حیث مولا بودن، بلکه حیث ناصح و مرشد بودن او است؛
[۲] مباحث الاصول ج۴ ص۴۱۳
از این رو، برخی، حقیقت حکم ارشادی را اخبار از منفعت در مأمورٌ به و ضرر موجود در منهی عنه دانسته‌اند نه انشاء طلب؛ در نتیجه امر و نهی ارشادی را امر و نهیی صوری برشمرده‌اند.
[۳] غایة المسئول ص۲۸۳
[۴] محاضرات فی اصول ‌الفقه ج۴ ص۱۷۳
[۵] منتهی‌الدرایة ج۴ ص۱۷۳


۱.۲ - تعریف دوم


در مقابل، برخی، اوامر و نواهی ارشادی را همچون اوامر و نواهی مولوی، امر و نهی حقیقی (انشاء طلب نه صرف اخبار) دانسته‌اند؛ با این تفاوت که در اوامر و نواهی ارشادی انشای طلب به انگیزۀ تحریک و برانگیختن بر فعل یا ترک صورت نمی‌گیرد؛ بلکه به انگیزۀ بیان این که مصلحت یا مفسدۀ موجود در متعلّق امر یا نهی به اندازه‌ای است که مکلّف چاره‌ای جز عمل به آنچه امر شده یا ترک آنچه نهی شده ندارد.
[۷] بدائع الافکار ص۲۱۲ و۲۱۳
از عنوان یاد شده در اصول فقه سخن گفته‌اند.



بر موافقت و مخالفت حکم ارشادی ثواب و عقابی مترتّب نمی‌گردد و حکم ارشادی از این جهت تابع متعلّق خود است؛ بدین معنا که در صورت ثبوت متعلّق در واقع و امتثال مکلّف، خاصیت و نفع آن و در صورت مخالفت، ضرر و مفسدۀ آن به او می‌رسد، و اگر متعلّق در واقع ثابت نباشد، چیزی بر امتثال یا مخالفت مترتّب نمی‌شود. برخلاف امر و نهی مولوی، مانند امر به نماز که بر امتثال آن علاوه بر درک مصلحت، ثواب اطاعت امر یا نهی، و بر مخالفت علاوه بر فوت مصلحت آن، عقابِ مخالفت امر یا نهی نیز مترتّب می‌شود
[۹] منتهی الدرایة ج۵ ص۳۰۶ و۳۰۷
[۱۰] غایة المسئول ص۲۸۳
اصطلاحات الاصول ص۷۵    




در تعیین مولوی یا ارشادی بودن امر و تشخیص مصادیق آن، کلمات فقها مختلف است. برخی گفته‌اند: آن‌جا که عقل دارای حکم استقلالی است، حکم صادر شده از شارع در آن مورد ارشادی خواهد بود، مانند قبح ظلم. برخی دیگر گفته‌اند:
هرجا که صدور حکم مولوی مستلزم لغو گردد، حکم صادر شده در آن مورد ارشادی است و گروه سوم برآنند که حکمی ارشادی است که از جعل حکم مولوی در آن مورد محذور عقلی همچون دور و تسلسل لازم آید، مانند اوامر اطاعت (اطیعوا اللّٰه و اطیعُوا الرَّسُول) که مولوی بودن آن مستلزم اطاعتی دیگر و در نتیجه، لزوم تسلسل است.


 
۱. عنایة الاصول ج۴ ص۸۴ و۸۵.
۲. مباحث الاصول ج۴ ص۴۱۳
۳. غایة المسئول ص۲۸۳
۴. محاضرات فی اصول ‌الفقه ج۴ ص۱۷۳
۵. منتهی‌الدرایة ج۴ ص۱۷۳
۶. منتقی الاصول ج۵ ص۲۶۶    
۷. بدائع الافکار ص۲۱۲ و۲۱۳
۸. فرائد الاصول ج۲ ص۱۵۱    
۹. منتهی الدرایة ج۵ ص۳۰۶ و۳۰۷
۱۰. غایة المسئول ص۲۸۳
۱۱. اصطلاحات الاصول ص۷۵ و۷۶    




فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام جلد۳ صفحه۳۵۱ و۵۵۲.    


رده‌های این صفحه : اصول




جعبه ابزار