• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حکم اسیر (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



خداوند متعال در قرآن کریم در باره اسیران جنگی احکامی را بیان فرموده است، از جمله اینکه درصورت توبه و پذیرش اسلام ، اسیر آزاد می‌شود.



آزاد کردن اسیر، در صورت توبه و پذیرش اسلام، واجب است: «فاذا انسلخ الاشهر الحرم فاقتلوا المشرکین... وخذوهم... فان تابوا واقاموا الصلوة وءاتوا الزکوة فخلوا سبیلهم...؛هنگامی که ماههای حرام پایان گرفت مشرکان را هر کجا بیابید به قتل برسانید و آنها را اسیر سازید و محاصره کنید و در هر کمینگاه بر سر راه آنها بنشینید، هرگاه توبه کنند و نماز را برپا دارند و زکات را بپردازند آنها را رها سازید زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است.»


اسیر کردن کافران حربی، بر مسلمانان صدر اسلام، واجب شده بود: «ودوا لو تکفرون کما کفروا فتکونون سواء فلا تتخذوا منهم اولیاء حتی یهاجروا فی سبیل الله فان تولوا فخذوهم واقتلوهم حیث وجدتموهم... • ستجدون ءاخرین یریدون ان یامنوکم ویامنوا قومهم کل ما ردوا الی الفتنة ارکسوا فیها فان لم یعتزلوکم ویلقوا الیکم السلم ویکفوا ایدیهم فخذوهم واقتلوهم حیث ثقفتموهم...؛آنان دوست دارند که شما هم مانند آنها کافر شوید و مساوی یکدیگر گردید، بنابراین از آنها دوستانی انتخاب نکنید مگر اینکه (توبه کنند و) مهاجرت در راه خدا نمایند، اما آنها که از کار سرباز زنند (و به اقدامات بر ضد شما ادامه دهند) آنها را هر کجا بیابید اسیر کنید و (یا در صورت لزوم) به قتل برسانید و از میان آنها دوست و یار و یاوری اختیار نکنید•... • خودشان (که مشرکند، لذا در پیش شما ادعای ایمان می‌کنند ولی) هر زمانی به سوی فتنه (و بت پرستی) باز گردند با سر در آن فرو می‌روند!، اگر آنها از درگیری با شما کنار نرفتند و پیشنهاد صلح نکردند و دست از شما بر نداشتند، آنها را هر کجا یافتید اسیر کنید، و (یا) به قتل برسانید و آنها کسانی هستند که برای شما تسلط آشکاری نسبت به آنان قرار داده‌ایم.»


مشرکان پیمان شکن، پس از گذشت ماههای حرام، یا باید کشته شوند یا اسیر: «فاذا انسلخ الاشهر الحرم فاقتلوا المشرکین حیث وجدتموهم وخذوهم واحصروهم واقعدوا لهم کل مرصد...؛هنگامی که ماههای حرام پایان گرفت مشرکان را هر کجا بیابید به قتل برسانید و آنها را اسیر سازید و محاصره کنید و در هر کمینگاه بر سر راه آنها بنشینید، هرگاه توبه کنند و نماز را برپا دارند و زکات را بپردازند آنها را رها سازید زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است.»


اسیران جنگی را، هنگام اسیر شدن باید محکم بست: «فاذا لقیتم الذین کفروا فضرب الرقاب حتی اذا اثخنتموهم فشدوا الوثاق...؛هنگامی که با کافران در میدان جنگ رو به رو می‌شوید گردنهایشان را بزنید، و همچنان ادامه دهید تا به اندازه کافی دشمن را درهم بکوبید، در این هنگام اسیران را محکم ببندید، سپس یا بر آنها منت گذارید (و آزادشان کنید) یا در برابر آزادی از آنها فدیه بگیرید، و این وضع همچنان ادامه یابد تا جنگ بار سنگین خود را بر زمین نهد، برنامه این است، و هر گاه خدا می‌خواست خودش آنها را مجازات می‌کرد، اما می‌خواهد بعضی از شما را با بعضی دیگر بیازماید، و کسانی که در راه خدا کشته شدند خداوند هرگز اعمالشان را نابود نمی‌کند.»


دریافت فدیه از اسیران همکیش، در آیین یهود، حرام است: «ثم انتم هــؤلاء تقتلون انفسکم وتخرجون فریقـا منکم من دیـرهم تظـهرون علیهم بالاثم والعدون وان یاتوکم اسـری تفـدوهم وهو محرم علیکم اخراجهم افتؤمنون ببعض الکتـب وتکفرون ببعض فما جزاء من یفعل ذلک منکم الا خزی فی الحیوة الدنیا ویوم القیـمة یردون الی اشد العذاب...؛اما این شما هستید که یکدیگر را به قتل می‌رسانید، و جمعی از خودتان را از سرزمینشان بیرون می‌کنید و در این گناه و تجاوز به یکدیگر کمک می‌کنید (و اینها همه نقض پیمانی است که با خدا بسته‌اید) ولی اگر بعضی از آنها به صورت اسیران نزد شما آیند فدیه می‌دهید و آنها را آزاد میسازید! در حالی که بیرون ساختن آنان بر شما حرام بود، آیا به بعضی از دستورات کتاب آسمانی ایمان می‌آورید و به بعضی کافر می‌شوید؟! برای کسی که این عمل (تبعیض در میان احکام و قوانین خدا) را انجام دهد جز رسوائی در این جهان ، و باز گشت به شدیدترین عذابها در روز رستاخیز ، چیز دیگری نخواهد بود، و خداوند از اعمال شما غافل نیست.»


اطعام اسیر مستحب است: «ویطعمون الطعام علی حبه مسکینـا ویتیمـا واسیرا• ان هـذا کان لکم جزاء وکان سعیکم مشکورا؛ و غذای (خود) را با اینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند به مسکین و یتیم و اسیر می‌دهند• این جزای شما است و سعی و تلاش شما مورد قدردانی است.»


اسیر گرفتن از کافران، در میدان جنگ، جایز است: «فاذا لقیتم الذین کفروا فضرب الرقاب حتی اذا اثخنتموهم فشدوا الوثاق فاما منا بعد واما فداء حتی تضع الحرب اوزارها...؛هنگامی که با کافران در میدان جنگ رو به رو می‌شوید گردنهایشان را بزنید، و همچنان ادامه دهید تا به اندازه کافی دشمن را درهم بکوبید، در این هنگام اسیران را محکم ببندید، سپس یا بر آنها منت گذارید (و آزادشان کنید) یا در برابر آزادی از آنها فدیه بگیرید، و این وضع همچنان ادامه یابد تا جنگ بار سنگین خود را بر زمین نهد، برنامه این است، و هر گاه خدا می‌خواست خودش آنها را مجازات می‌کرد، اما می‌خواهد بعضی از شما را با بعضی دیگر بیازماید، و کسانی که در راه خدا کشته شدند خداوند هرگز اعمالشان را نابود نمی‌کند.»


فدیه گرفتن از اسیران دشمن، در قبال آزادی آنان، جایز است: «یـایها النبی قل لمن فی ایدیکم من الاسری ان یعلم الله فی قلوبکم خیرا یؤتکم خیرا مما اخذ منکم...؛‌ای پیامبر! به اسیرانی که در دست شما هستند بگو اگر خداوند خیری در دلهای شما بداند (و نیات نیک و پاکی داشته باشید) بهتر از آنچه از شما گرفته به شما می‌دهد، و شما را می‌بخشد، و خداوند آمرزنده و مهربان است.»
«فاذا لقیتم الذین کفروا فضرب الرقاب حتی اذا اثخنتموهم فشدوا الوثاق فاما منا بعد واما فداء حتی تضع الحرب اوزارها...؛هنگامی که با کافران در میدان جنگ رو به رو می‌شوید گردنهایشان را بزنید، و همچنان ادامه دهید تا به اندازه کافی دشمن را درهم بکوبید، در این هنگام اسیران را محکم ببندید، سپس یا بر آنها منت گذارید (و آزادشان کنید) یا در برابر آزادی از آنها فدیه بگیرید، و این وضع همچنان ادامه یابد تا جنگ بار سنگین خود را بر زمین نهد، برنامه این است، و هر گاه خدا می‌خواست خودش آنها را مجازات می‌کرد، اما می‌خواهد بعضی از شما را با بعضی دیگر بیازماید، و کسانی که در راه خدا کشته شدند خداوند هرگز اعمالشان را نابود نمی‌کند.»


آزادسازی اسیران، بدون فدیه گرفتن از آنان، جایز است: «فاذا لقیتم الذین کفروا فضرب الرقاب حتی اذا اثخنتموهم فشدوا الوثاق فاما منا بعد واما فداء حتی تضع الحرب اوزارها ذلک...؛هنگامی که با کافران در میدان جنگ رو به رو می‌شوید گردنهایشان را بزنید، و همچنان ادامه دهید تا به اندازه کافی دشمن را درهم بکوبید، در این هنگام اسیران را محکم ببندید، سپس یا بر آنها منت گذارید (و آزادشان کنید) یا در برابر آزادی از آنها فدیه بگیرید، و این وضع همچنان ادامه یابد تا جنگ بار سنگین خود را بر زمین نهد، برنامه این است، و هر گاه خدا می‌خواست خودش آنها را مجازات می‌کرد، اما می‌خواهد بعضی از شما را با بعضی دیگر بیازماید، و کسانی که در راه خدا کشته شدند خداوند هرگز اعمالشان را نابود نمی‌کند.»


آزادسازی اسیران، حتی در صورت احتمال خیانت از سوی آنان، جایز است: «یـایها النبی قل لمن فی ایدیکم من الاسری ان یعلم الله فی قلوبکم خیرا یؤتکم خیرا مما اخذ منکم... • وان یریدوا خیانتک فقد خانوا الله من قبل فامکن منهم...؛‌ای پیامبر! به اسیرانی که در دست شما هستند بگو اگر خداوند خیری در دلهای شما بداند (و نیات نیک و پاکی داشته باشید) بهتر از آنچه از شما گرفته به شما می‌دهد، و شما را می‌بخشد، و خداوند آمرزنده و مهربان است•اما اگر بخواهند با تو خیانت کنند (موضوع تازه‌ای نیست) آنها پیش از این (نیز) به خدا خیانت کردند و خداوند (شما را) بر آنها پیروز کرد و خداوند دانا و حکیم است.» (معنای «و ان یریدوا خیانتک» این است که در صورتی که اسیران آزاد شده تصمیم به خیانت تو داشته باشند، باز خداوند متعال تو را بر آنان همانند گذشته مسلط خواهد نمود.)


آزادسازی اسیران، از دستورات تورات :
«ثم انتم هــؤلاء تقتلون انفسکم وتخرجون فریقـا منکم من دیـرهم تظـهرون علیهم بالاثم والعدون وان یاتوکم اسـری تفـدوهم وهو محرم علیکم اخراجهم افتؤمنون ببعض الکتـب وتکفرون ببعض...؛اما این شما هستید که یکدیگر را به قتل می‌رسانید، و جمعی از خودتان را از سرزمینشان بیرون می‌کنید و در این گناه و تجاوز به یکدیگر کمک می‌کنید (و اینها همه نقض پیمانی است که با خدا بسته‌اید) ولی اگر بعضی از آنها به صورت اسیران نزد شما آیند فدیه می‌دهید و آنها را آزاد میسازید! در حالی که بیرون ساختن آنان بر شما حرام بود، آیا به بعضی از دستورات کتاب آسمانی ایمان می‌آورید و به بعضی کافر می‌شوید؟! برای کسی که این عمل ( تبعیض در میان احکام و قوانین خدا) را انجام دهد جز رسوائی در این جهان، و باز گشت به شدیدترین عذابها در روز رستاخیز، چیز دیگری نخواهد بود، و خداوند از اعمال شما غافل نیست.» (جمله «افتؤمنون ببعض الکتاب» دلالت دارد که آزادسازی اسیران از احکام تورات بوده است.)


آمیزش با زنان کافر شوهردار، در صورت اسیر شدن در جنگ و به ملکیت در آوردن از سوی مسلمانان، جایز است: «والمحصنـت من النساء الا ماملکت‌ایمـنکم کتـب الله علیکم واحل لکم ما وراء ذلکم ان تبتغوا بامولکم محصنین غیر مسـفحین...؛و زنان شوهردار (بر شما حرام است؛) مگر آنها را که مالک شده‌اید، اینها احکامی است که خداوند بر شما مقرر داشته و زنان دیگر غیر از اینها (که گفته شد) برای شما حلال است، که با اموال خود آنها را اختیار کنید در حالی که پاکدامن باشید و از زنا خودداری نمایید، و زنانی را که متعه می‌کنید مهر آنها را، واجب است بپردازید و گناهی بر شما نیست نسبت به آنچه با یکدیگر توافق کرده‌اید بعد از تعیین مهر، خداوند دانا و حکیم است.»
(«ما ملکت ایمانکم»، استثنا از زنان شوهردار است که ازدواج و آمیزش با آنان حرام است و تنها آن دسته از زنان کافر دارای شوهران کافر که در جنگ به اسارت و تملک مسلمانان درآمدند، استثنا شده‌اند. مطلب را حدیثی از امام علی (علیه‌السّلام) تایید می‌کند. حکم یاد شده مشروط به گذشت عده آنها است که عبارت است از وضع حمل در صورتی که باردار باشند و گذشت یک حیض در صورت باردار نبودن شان).


اسیر گرفتن از اهل کتاب، در جنگ جایز است: «وانزل الذین ظـهروهم من اهل الکتـب من صیاصیهم وقذف فی قلوبهم الرعب فریقـا تقتلون وتاسرون فریقـا؛ خداوند گروهی از اهل کتاب را که از آنها (مشرکان عرب) حمایت کردند از قلعه‌های محکمشان پائین کشید، و در دلهای آنها رعب افکند (کارشان به جائی رسید که) گروهی را به قتل می‌رساندید و گروهی را اسیر می‌کردید.»


اسیر گرفتن بر پیامبران الهی، پیش از غلبه بر دشمن، حرام است: «ما کان لنبی ان یکون له اسری حتی یثخن فی الارض...؛هیچ پیامبری حق ندارد اسیرانی (از دشمن) بگیرد تا کاملا بر آنها پیروز گردد (و جای پای خود را در زمین محکم کند) شما متاع ناپایدار دنیا را می‌خواهید (و مایلید اسیران بیشتری بگیرید و در برابر گرفتن مالی آزاد کنید) ولی خداوند سرای دیگر را (برای شما) می‌خواهد و خداوند قادر و حکیم است.»


اسیر گرفتن دشمن در جنگ، پس از غلبه و سرکوب آنان، جایز است: «فاذا لقیتم الذین کفروا فضرب الرقاب حتی اذا اثخنتموهم فشدوا الوثاق...؛هنگامی که با کافران در میدان جنگ رو به رو می‌شوید گردنهایشان را بزنید، و همچنان ادامه دهید تا به اندازه کافی دشمن را درهم بکوبید، در این هنگام اسیران را محکم ببندید، سپس یا بر آنها منت گذارید (و آزادشان کنید) یا در برابر آزادی از آنها فدیه بگیرید، و این وضع همچنان ادامه یابد تا جنگ بار سنگین خود را بر زمین نهد، برنامه این است، و هر گاه خدا می‌خواست خودش آنها را مجازات می‌کرد، اما می‌خواهد بعضی از شما را با بعضی دیگر بیازماید، و کسانی که در راه خدا کشته شدند خداوند هرگز اعمالشان را نابود نمی‌کند.»


پیمان شکنی مشرکان، سبب جواز اسارت آنان است: «براءة من الله ورسوله الی الذین عـهدتم من المشرکین• فاذا انسلخ الاشهر الحرم فاقتلوا المشرکین حیث وجدتموهم وخذوهم...؛این اعلام بیزاری خدا و پیامبر او به کسانی از مشرکان است که با آنها عهد بسته‌اید•...•هنگامی که ماههای حرام پایان گرفت مشرکان را هر کجا بیابید به قتل برسانید و آنها را اسیر سازید و محاصره کنید و در هر کمینگاه بر سر راه آنها بنشینید، هرگاه توبه کنند و نماز را برپا دارند و زکات را بپردازند آنها را رها سازید زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است.»



۱. توبه/سوره۹، آیه۵.    
۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۷، ص۲۹۱.    
۳. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۹، ص۲۰۲.    
۴. نساء/سوره۴، آیه۸۹.    
۵. نساء/سوره۴، آیه۹۱.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۴، ص۵۱.    
۷. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۵، ص۴۵.    
۸. توبه/سوره۹، آیه۵.    
۹. محمد/سوره۴۷، آیه۴.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۱، ص۴۱۰.    
۱۱. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۳۴۰.    
۱۲. بقره/سوره۲، آیه۸۵.    
۱۳. انسان/سوره۷۶، آیه۸.    
۱۴. انسان/سوره۷۶، آیه۲۲.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۵، ص۳۵۲.    
۱۶. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۰۲.    
۱۷. محمد/سوره۴۷، آیه۴.    
۱۸. انفال/سوره۸، آیه۷۰.    
۱۹. محمد/سوره۴۷، آیه۴.    
۲۰. محمد/سوره۴۷، آیه۴.    
۲۱. انفال/سوره۸، آیه۷۰.    
۲۲. انفال/سوره۸، آیه۷۱.    
۲۳. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۴، ص۴۹۳.    
۲۴. بقره/سوره۲، آیه۸۵.    
۲۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱، ص۳۲۹.    
۲۶. نساء/سوره۴، آیه۲۴.    
۲۷. فضل بن حسن، مجمع البیان، ج، ص.    
۲۸. حویزی، عبدعلی بن جمعه، نور الثقلین، ج۱، ص۴۶۶، ح۱۶۵.    
۲۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۳، ص۳۶۹.    
۳۰. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۴، ص۴۲۳- ۴۲۴.    
۳۱. احزاب/سوره۳۳، آیه۲۶.    
۳۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۲۷۰.    
۳۳. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۴۳۶.    
۳۴. انفال/سوره۸، آیه۶۷.    
۳۵. محمد/سوره۴۷، آیه۴.    
۳۶. توبه/سوره۹، آیه۱.    
۳۷. توبه/سوره۹، آیه۵.    
۳۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۷، ص۲۸۱.    
۳۹. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۹، ص۱۹۶.    
۴۰. فیض کاشانی، محسن، تفسیر صافی، ج۲، ص۳۱۸.    
۴۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۵، ص۷.    
۴۲. حویزی، عبدعلی بن جمعه، نور الثقلین، ج۲، ص۱۷۶- ۱۸۳.    
۴۳. سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور، ج۴، ص۱۲۵.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم اسیر».    



جعبه ابزار