حکم خودداری از انفاق (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خداوند متعال در
قرآن مجید اهل کتاب را که با خودداری از
انفاق در راه خدا به جمع آوری و
احتکار ثروت میپردازند، به عذابی دردناک
انذار مینماید.
خودداری از انفاق موجب دچار شدن به عذاب الهی است: «یـایها الذین ءامنوا ان کثیرا من الاحبار والرهبان لیاکلون امول الناس بالبـطـل ویصدون عن سبیل الله والذین یکنزون الذهب والفضة ولا ینفقونها فی سبیل الله فبشرهم بعذاب الیم؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید بسیاری از علما (ی اهل کتاب) و راهبان، اموال مردم را به باطل میخورند و (آنان را) از راه خدا باز میدارند، و آنها را که طلا و نقره را گنجینه (و ذخیره و پنهان) میسازند، و در راه خدا انفاق نمیکنند، به مجازات دردناک بشارت ده.» (وعده عذاب در ذیل آیه، دال بر حرمت خودداری از انفاق است.)
مهمترین چیزی که جامعه انسانی را بر اساس خود پایدار میدارد، اقتصادیات جامعه است که خدا آن را مایه قوام اجتماعی قرار داده؛ و ما اگر انواع گناهان و جرائم و جنایات و تعدیات و مظالم را دقیقا آمارگیری کنیم و به جستجوی علت آن بپردازیم خواهیم دید که علت بروز تمامی آنها یکی از دو چیز است : یا فقر مفرطی است که انسان را به
اختلاس اموال مردم از راه سرقت، راهزنی، آدم کشی، گرانفروشی، کم فروشی، غصب و سایر تعدیات وادار میکند، و یا ثروت بی حساب است که
انسان را به
اسراف و ول خرجی در خوردن، نوشیدن، پوشیدن، تهیه سکنی و همسر، و بی بند و باری در شهوات، هتک حرمتها، شکستن قرقها و تجاوز در جان، مال و ناموس دیگران وامی دارد.
و همه این مفاسد که از این دو ناحیه ناشی میشود هر یک به اندازه خود تاثیرمستقیمی در
اختلال نظام بشری دارد، نظامی که باید حیازت اموال و جمع آوری ثروت و احکام مجعول برای تعدیل جهات مملکت و جدا ساختن آن از خوردن مال به باطل را ضمانت کند، وقتی این نظام مختل گردد و هر کس به خود
حق دهد که هرچه بدستش میرسد تصاحب کند، و از هر راهی که برایش ممکن باشد ثروت جمع نماید قهرا سنخ فکرش چنین میشود که از هر راهی که ممکن شد باید مال جمع آوری کرد چه مشروع و چه نامشروع، و بهر وسیله شده باید غریره جنسی را
اقناع و اشباع کرد چه مشروع و چه نامشروع، و هر چند به جاهای باریک هم بکشد.
حکم حرمت احتکار کنز و ذهب و فضه مخصوص به
اهل کتاب نیست و معنای انفاق در راه خدا انفاق در مصالح و ضروریات دینی و اجتماعی است، این آیه هر چند از جهت نظم لفظی با آیات قبل که اهل کتاب را مذمت میکرد و احبار و رهبان ایشان را در خوردن مال مردم به باطل و جلوگیری از راه خدا توبیخ مینمود متصل میباشد، الا اینکه در لفظ و ظاهر آن هیچ دلیلی نیست که دلالت کند بر اینکه در خصوص اهل کتاب نازل شده باشد، پس نمیتوان گفت که آیه شریفه فقط درباره اهل کتاب نازل شده، و تنها
احتکار پول و حبس آن را بر ایشان
حرام کرده، و اما مسلمانان میتوانند طلا و نقرهها را رویهم انباشته نموده و هر طور که بخواهند در اموال خود رفتار نمایند.
بلکه آیه شریفه عموم احتکار کنندگان را به
عذاب شدیدی تهدید میکند، و در جمله «و لا ینفقونها فی سبیل الله» کنز و احتکار را توضیح میدهد و میفهماند آن احتکاری مبغوض خدا است که مستلزم خودداری از انفاق در راه او باشد، و در مواردی که وظیفه انفاق آن مال در راه
خدا است، انسان را از انجام آن منع کند.
و بطوری که از کلام خود خدای تعالی برمی آید
انفاق در راه خدا عبارتست از آن انفاقی که قوام دین بر آن است، بطوری که اگر در آن مورد انفاق نشود بر اساس
دین لطمه وارد میآید، مانند انفاق در
جهاد و در جمیع مصالح دینی که حفظش
واجب است، و همچنین آن شوون اجتماعی مسلمین که با
زمین ماندنش شیرازه اجتماع از هم گسیخته میگردد، و نیز حقوق مالی واجبی که دین آن را به منظور تحکیم اساس
اجتماع تشریع کرده، پس اگر کسی با وجود احتیاج اجتماع بهزینه، در باره حوایج ضروریش سرمایه و نقدینه را احتکار و حبس کند او نیز از کسانی است که در راه خدا انفاق نکرده و باید منتظر عذابی دردناک باشد؛ چون او خود را بر خدایش مقدم داشته، و احتیاج موهوم و احتمالی خود و فرزندانش را بر احتیاج قطعی و ضروری اجتماع دینی برتری داده است.
«هـانتم هـؤلاء تدعون لتنفقوا فی سبیل الله فمنکم من یبخل ومن یبخل فانما یبخل عن نفسه والله الغنی وانتم الفقراء وان تتولوا یستبدل قومـا غیرکم ثم لا یکونوا امثــلکم؛
آری شما همان جمعیتی هستید که دعوت برای انفاق در راه
خدا میشوید و بعضی از شما بخل میورزند، و هر کس
بخل کند نسبت به خود بخل کرده است، و خداوند بینیاز است و شما همه نیازمندید و هرگاه سرپیچی کنید خداوند گروه دیگری را بجای شما میآورد که مانند شما نخواهند بود.»(تهدید و هشدار در ذیل آیه، دال بر
حرمت خودداری از انفاق است.)
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم انفاق».