حکمت خدا (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آیات بسیاری از قرآن کریم
حکمت خداوند را همراه با
عزت و
علم الهی مطرح می کند به آنها اشاره خواهیم نمود.
آیات بسیاری از
قرآن کریم حکمت خداوند را آمیخته با عزت او مطرح میکند است.
"... العزیز الحکیم.
تو توانا و حکیمی "
نیز
" عزیز" در لغت به معنی هر چیز مشکل غیر قابل نفوذ و غالب میباشد. لذا زمینی که عبور از آن به سختی انجام میگیرد" عزاز" نامیده میشود و نیز هر چیز که بر اثر کمیابی دسترسی به آن مشکل باشد"
عزیز" نامیده میشود. همچنین افراد نیرومند و توانا که غلبه بر آنها" مشکل" یا" غیر ممکن" است عزیز هستند و هر کجا کلمه" عزیز" بر خدا
اطلاق میشود به همین معنی است یعنی هیچکس قادر بر غلبه بر او و شکست او نیست و همه در برابر
اراده و مشیت او محکوماند.
کلمه" عزت" به معنای نایابی است، وقتی میگویند فلان چیز عزیز الوجود است، معنایش این است که به آسانی نمیتوان بدان دست یافت، و
عزیز قوم به معنای کسی است که شکست دادنش و
غلبه کردن بر او آسان نباشد، بخلاف سایر افراد قوم، که چنین نیستند، زیرا عزیز قوم در بین قوم خودش مقامی دارد. در نتیجه هر نیرویی که تک تک افراد دارند او دارای همه آنها است، ولی عکس قضیه چنین نیست، یعنی تک تک افراد نیروی او را ندارند، این معنای اصلی کلمه است، لیکن بعدها در مورد هر چیز دشواری نیز استعمالش کردند، مثلا گفتند: " عزیز علی کذا" یعنی فلان
حادثه بر من گران است.
هم چنان که در قرآن آمده: " عزیز علیه ما عنتم" و در آخر در مورد هر غلبهای استعمال شد، مثلا گفتند: " من عزیز" کسی که غلبه کرد، دار و ندار مغلوب را
غارت نمود، در قرآن هم در این معنا
استعمال شده، آنجا که فرموده: " و عزنی فی الخطاب" ولی معنای اصلی کلمه همان است که گفتیم.
در مقابل این کلمه، کلمه
ذلت است که در اصل لغت به معنای چیزی است که دست یابی بدان آسان است، حال چه دستیابی محقق و چه فرضی، در قرآن کریم آمده:
" ضربت علیهم الذلة و المسکنة" و نیز آمده: " و اخفض لهما جناح الذل" و نیز فرموده: " اذلة علی المؤمنین".
و عزت یکی از لوازم
ملک است، عزت مطلق هم از لوازم ملک مطلق است، پس غیر خدا هر کس سهمی از ملک و
عزت داشته باشد خدای تعالی به او ارزانی داشته، و تملیکش کرده است، و مردم و امتی هم که سهمی از عزت داشته باشند باز خدا به ایشان داده، پس عزت تنها و تنها از آن خدا است، و اگر نزد غیر خدا دیده شود از ناحیه خدا است. هم چنان که خودش فرمود: " ا یبتغون عندهم العزة، فان العزة لله جمیعا" و نیز فرموده: " و لله العزة و لرسوله و للمؤمنین".
" حکمت" به معنی علم و دانش و منطق و استدلال است، و در اصل به معنی منع آمده و از آنجا که علم و دانش و منطق و استدلال مانع از فساد و انحراف است به آن حکمت گفته شده،.
" حکیم" به معنی کسی که از اسرار همه چیز آگاه است و تمام افعالش روی حساب و حکمت میباشد.
آیات بسیاری دیگر از قرآن کریم حکمت خداوند را آمیخته با علم او مطرح کرده است.
"... انک انت العلیم الحکیم.
تو دانا و حکیمی "
خدایا تو دانا و
حکیم هستی، کلمه حکیم یا بمعنای عالم است و بنا بر این از صفات خدا است که عین ذات بوده و از بی نهایت و تا بی نهایت بدان متصف میباشد و یا بمعنای کسی است که کارش متقن و محکم و اساسی است که بنا بر این صفت فعل و کار خدا میگردد.
ابن عباس میگوید فرق علیم با حکیم این است که علیم، کامل در دانش است و حکیم کسی است که کامل در عمل (کار) میباشد. و این آیه
دلالت دارد که همه علوم و دانشها از خدا است
نیز.
". . وهو الحکیم الخبیر. .
اوست حکیم و آگاه "
. . وهو الحکیم الخبیر.
"الر کتـب احکمت ءایـته ثم فصلت من لدن حکیم خبیر.
این کتابی است که آیاتش استحکام یافته سپس تشریح شده و از نزد خداوند حکیم و آگاه (نازل گردیده) است! "
"الحمد لله الذی له ما فی السمـوت وما فی الارض وله الحمد فی الاخرة وهو الحکیم الخبیر.
حمد (و ستایش) مخصوص خداوندی است که تمام آنچه در آسمانها و
زمین است از آن اوست و (نیز) حمد (و سپاس) برای اوست در سرای
آخرت و او حکیم و آگاه است "
دو اسم" الحکیم الخبیر". آری، خدای تعالی به علمی که به
غیب و
شهادت دارد، ظاهر هر چیز و
باطن آن را میداند، و هیچ ظاهری به خاطر ظهورش و هیچ باطنی از جهت اینکه باطن است بر او پوشیده نیست، و همچنین به حکمتی که دارد با کمال دقت و محکم کاری به کار و حساب مخلوقاتش رسیدگی میکند و آن طور که باید و شاید موارد
کیفر و پاداش را از یکدیگر تمیز میدهد، پس در کار او و حساب او
ظلم و گزاف نیست. و نیز با آگاهی و بینشی که به کنه حقیقت دارد هیچ کوچکی را به خاطر کوچکی و خردیش و هیچ بزرگی را به خاطر بزرگی و عظمتش از قلم نمیاندازد.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله « حکمت خدا »