• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حیا (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حیا عبارت است از حالت و خویی نفسانی در انسان که مانع ارتکاب اعمال زشت می‌شود. مقابل آن، بی‌شرمی قرار دارد.



حیا به معنای انقباض و خودداری نفس از زشتیها و ترک زشتیهاست.
[۱] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۵-۶، ص۶۴۶.
البته حیا درباره ذات باری بدین معنا نیست، زیرا خداوند منزه از چنین وصفی (انقباض نفس) است، بلکه مقصود از حیا درباره خداوند ترک قبیح است.
[۳] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱-۲، ص۱۶۵.
نقیض حیا، وقاحت است.
[۴] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱-۲، ص۱۶۳.
در این مدخل از واژه «حیا» و مشتقات آن و از آیاتی که معنای حیا فهمیده می‌شود، استفاده شده است.
انقباض النّفس، إذ هو تعالى منزّه عن الوصف بذلك وإنّما المراد به ترك تعذيبه والحَياءُ:
انقباض النّفس عن القبائح وتركه



۲.۱ - ارزشمندی حیا

حیا و عفت نفس، نسبت به بروز نیازمندی، ارزشمند است.
«للفقراء الذین احصروا... یحسبهم الجاهل اغنیاء من التعفف تعرفهم بسیمـهم لایسـلون الناس الحافـا..؛ (انفاق شما، مخصوصا باید) برای نیازمندانی باشد که در راه خدا، در تنگنا قرار گرفته‌اند (و توجه به آیین خدا، آنها را از وطنهای خویش آواره ساخته و شرکت در میدان جهاد، به آنها اجازه نمی‌دهد تا برای تامین هزینه زندگی، دست به کسب و تجارتی بزنند) نمی‌توانند مسافرتی کنند (و سرمایه‌ای به دست آورند) و از شدت خویشتن داری، افراد ناآگاه آنها را بی‌نیاز می‌پندارند اما آنها را از چهره هایشان می‌شناسی و هرگز با اصرار چیزی از مردم نمی‌خواهند. (این است مشخصات آنها! ) و هر چیز خوبی در راه خدا انفاق کنید، خداوند از آن آگاه است.»

۲.۱.۱ - بزرگواری نیازمندان

در سومین توصیف از آنان (فقرا) می‌فرماید: آنها چنان بزرگوارند که: هرگز چیزی با اصرار از مردم نمی‌خواند. (لا یسئلون الناس الحافا).
اصولا آنها از مردم چیزی نمی‌خواهند تا چه رسد به اینکه اصرار در سؤال داشته باشند، و به تعبیر دیگر معمول نیازمندان عادی اصرار در سؤال است اما آنها یک نیازمند عادی نیستند.
بنابراین اگر قرآن می‌گوید: آنها با اصرار سؤال نمی‌کنند، مفهومش این نیست که بدون اصرار سؤال می‌کنند، بلکه مفهومش این است آنها فقیر عادی نیستند تا سؤال کنند زیرا سؤال آنها معمولا توام با اصرار و الحاف است، به قرینه اینکه می‌گوید: آنها را از سیمایشان باید شناخت، نه از سؤالشان و الا جمله "یحسبهم الجاهل اغنیاء من التعفف" مفهومی نداشت.

۲.۲ - پسندیده بودن حیا

مراعات حیا و عفت، حتی برای زنان سالخورده، امری پسندیده است.
«والقوعد من النساء الـتی لایرجون نکاحـا فلیس علیهن جناح ان یضعن ثیابهن غیر متبرجـت بزینة وان یستعففن خیر لهن والله سمیع علیم؛ و زنان از کارافتاده‌ای که امید به ازدواج ندارند، گناهی بر آنان نیست که لباسهای (رویین) خود را بر زمین بگذارند، بشرط اینکه در برابر مردم خودآرایی نکنند و اگر خود را بپوشانند برای آنان بهتر است و خداوند شنوا و داناست.»

۲.۲.۱ - عفاف زنان سالخورده

این آیه در معنای استثنایی است از عموم حکم حجاب، و معنایش این است که بر هر زنی حجاب واجب است الا زنان مسن، که می‌توانند بی‌حجاب باشند، البته در صورتی که کرشمه و تبرج نداشته باشند.
و جمله" و ان یستعففن خیر لهن" کنایه است از خودپوشی، یعنی همین زنان سالخورده نیز اگر خود را بپوشانند بهتر از برهنه بودن است، و جمله" و الله سمیع علیم" تعلیل حکمی است که تشریع کرده، و معنایش این است که خدا شنوا است آنچه را که زنان به فطرت خود در خواستش را دارند، و دانا است به احکامی که به آن محتاجند.


بی‌حیایی، حفظ حیا، حیا در خانواده، حیای مؤمنان و نشانه‌های حیا.


۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۵-۶، ص۶۴۶.
۲. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات، ص۲۷۰، «حیی».    
۳. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱-۲، ص۱۶۵.
۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱-۲، ص۱۶۳.
۵. بقره/سوره۲، آیه۲۷۳.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۳۵۷.    
۷. نور/سوره۲۴، آیه۶۰.    
۸. طباطبائی، سیدمحمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۲۲۸.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حیا».    



جعبه ابزار