خسف بیدا
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خسف:
زمین را با آنچه برآن بود فرو برد.
بیداء: بیابانی بین
مکه و
مدینه که در زمان ظهور
حضرت مهدی (علیهالسّلام) فرو میرود و اکنون نیز به همین اسم وجود دارد.
رضوی: نام کوهی است که در
حجاز بین مدینه و شهر
ینبع قرار گرفته است.
برای حضرت یک
ظهور است و یک
قیام که ابتدا ظهور اتفاق میافتد و در این هنگام
حضرت عیسی (علیهالسّلام) هم با عزت و جلال و عظمت از
آسمان فرود میآید و نیز همه روایاتی که در مورد گرد آمدن سیصد و سیزده نفر یاران خاص و دیگر یاران عام سخن میگویند در این هنگام است. از تحقیق در بین
روایات چنین بدست میآید که پس از سه ماه و هفده روز بعد از ظهور، قیام جهانی حضرت اتفاق میافتد.
در این سه ماه و هفده روز حضرت اطلاع رسانی میکنند و
دین اسلام را به معنای واقعی همانگونه که نازل شده به تمام جهانیان میشناسانند و اکثر مردم چون دین اسلام را همان گم شده خودشان مییابند که همیشه در
عقل و
فطرت جستجویش میکردهاند به دین اسلام
ایمان میآورند.
مسیحیان جهان نیز چون حضرت عیسی (علیهالسّلام) را میبینند که دنباله رو حضرت است و پشت سر حضرت
نماز میخواند اکثر قریب به اتفاق آنها به
اسلام ایمان میآورند.
سفیانی، پس از ظهور حضرت در
مکه لشکری را گسیل میدارد که حضرت را به
قتل برساند. از طرف دیگر حضرت به همراه وزیرشان به مدینه تشریف برده بودند. حضرت وقتی از حرکت لشکر سفیانی خبردار میشوند مثل
حضرت موسی (علیهالسّلام) "خائفا یترقب" (درحالی که ترسان بود)
از مدینه به سمت مکه حرکت میکند و در بین راه، در زیر درختی تیره رنگ برای
استراحت مینشینند. در این هنگام
جبرئیل به صورت مردی از
قبیله کلب به نزد ایشان میآید و میگوید: ای
بنده خدا در اینجا چه کار میکنی؟ حضرت جواب میدهند: ای بنده خدا منتظرم تا امشب بعد از
عشا به سوی مکه حرکت کنم و خوشایندم نیست. ناگهان جبرئیل میخندد و از
خنده ایشان حضرت جبرئیل را میشناسد. سپس جبرئیل دست حضرت را میگیرد و با ایشان
مصافحه و
سلام میکند و میگوید: برخیز! سپس اسبی را برای ایشان آماده میکند که آنرا
براق میگویند و بر او سوار میشوند تا اینکه به
کوه رضوی میآید و سپس عهد نامهای را که
حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و
حضرت علی (علیهالسّلام) برای ایشان نوشته بودهاند را برای مردم میخواند...
لشکر سفیانی هم به مدینه رفته و تا سه روز و سه شب در آنجا کشتاری وسیع و بیرحمانه به راه انداخته و چون حضرت (علیهالسّلام) را پیدا نمیکنند خیل عظیم
لشکر که برخی تعداد آنها را صد و هفتاد هزار نفر
و برخی دیگر دوازده هزار نفر
و برخی هم سیصد هزار نفر
ذکر کردهاند به طرف مکه روانه میشوند و به بیابانی به نام
بیداء میرسند و در آنجا
اطراق میکنند. اتفاقا چوپانی هم از آنجا عبور میکند که وقتی چشم او به این لشکریان میافتد با خود میگوید: وای بر مردم مکه از این بلایی که این لشکر بر سر آنها خواهد آورد.
در این هنگام جبرئیل به اذن خدا چنان ضربهای به
زمین میزند که هیچ کس از آنها
نجات پیدا نمیکند و زمین دهان باز کرده و تمام آنها را با همه
ابزار و ادوات جنگیشان میبلعد. طبق برخی روایات فقط دو نفر
و طبق برخی دیگر فقط یکنفر زنده میماند و آن همان
چوپان است و برخی دیگر از روایات یک نفر از آن لشکر را بیان میکند. همچنانکه امام امیرالمومنین (علیهالسّلام) فرمودند: زمانی که سپاه سفیانی در راه
مکه قرار میگیرند در سرزمین بیداء توقف میکنند. در این هنگام زمین آنها را فرو میبرد. در آنجا ندا داده میشوند که: «وای کاش میدیدی هنگامی را که
[۴] وحشت زدهاند
که راه گریزی نمانده است و از جایی نزدیک گرفتار آمدهاند.»
و این جای نزدیک یعنی از پاهایشان گرفته میشود و یک مردی از لشکر برای پیدا کردن شترش خارج شده و بعد که بر میگردد هیچ کسی را نمیبیند و آن کسی است که مردم را به این
حادثه خبر میدهد.
برخی دیگر از
روایات بیانگر این است که دو نفر باقی میمانند به نام بشیر و نذیر
که صورتهایشان به پشت سرشان بر میگردد. امام باقر (علیهالسّلام) میفرماید این
آیه در رابطه با آنها نازل شده است که: «یا ایها الذین اوتوا الکتاب آمنوا بما نزلنا مصدقا لما معکم من قبل ان نطمس وجوها فنردها علی ادبارها
؛ ای کسانی که
کتاب (خدا) به شما داده شده! به آنچه (بر پیامبر خود) نازل کردیم - و هماهنگ با نشانههایی است که با شماست -
ایمان بیاورید، پیش از آنکه صورتهایی را
محو کنیم، سپس به پشت سر بازگردانیم.»
پس از آنکه چوپان گله اش را باز میگرداند میبیند هیچکدام از لشکریان نیستند و بسیار
تعجب میکند که چگونه ممکن است لشکر به این بزرگی به این سرعت عبور کرده باشد. پس از جستجو میبیند که نیمی از یک
لباس داخل زمین و نیمی دیگر بیرون زمین میباشد و میفهمد که اینها در
زمین فرو رفتهاند. این چوبان نفر سومی میباشد که با
بشیر و نذیر تفاوت دارد.
بشیر به طرف
امام زمان (علیهالسّلام) میرود و وقتی به
مکه میرسد که حضرت (علیهالسّلام) در
مسجد الحرام و در کنار
کعبه تشریف فرما هستند. او در حالی که صورتش به عقب برگشته است در حضور حضرتش میایستد و عرض میکند: من بشیر هستم. یکی از
ملائکه به من فرموده است که محضر شما شرفیاب شوم و به
هلاکت لشکریان
سفیانی، شما را
بشارت دهم. آری همه آنها در سرزمین بیداء در زمین فرو رفتند.
حضرت میفرمایند جریان خودت و برادرت را نقل کن. عرض میکند که من و برادرم در لشکر سفیانی بودیم که شهرها را از
دمشق تا
زوراء و همچنین شهر
کوفه را ویران کردیم. آنگاه به مدینه آمدیم و این شهر را نیز در هم کوبیدیم و نیز
مسجد نبوی را خرد کردیم و مرکبهای سواری خود را در
روضه نبوی بستیم و مرکبها آنجا را آلوده کردند و سپس از مدینه با سپاهی مجهز به قصد خراب کردن خانه خدا و کشتار مردم حرکت کردیم. چون به سرزمین بیداء رسیدیم مقداری در آنجا توقف کردیم. ناگاه صدایی بلند شد و گفت: ای سرزمین بیداء! ستمگران را در کام خویش فرو ببر و
هلاک کن. پس تمام سپاهیان در کام زمین فرو رفتند و فقط من و برادرم باقی ماندیم که ناگهان فرشتهای نمایان شد و به صورت من و برادرم آنچنان کوبید که صورت ما به عقب برگشت و به برادرم دستور داد به طرف سفیانی برود و خبر هلاکت لشکرش را به او بدهد و به من هم دستور داد به نزد شما بیایم و بشارت هلاکت لشکر سفیانی را به شما برسانم و به دست شما توبه کنم که خدا
توبه من را خواهد پذیرفت. سپس حضرت توبه او را میپذیرد و دست مبارکشان را بر صورت وی میکشند و به حالت اول بازگردیده با حضرت
بیعت میکند و همراه ایشان خواهد بود.
با دقت در روایات به نظر میرسد که مسئله
خسف حدودا یکماه بعد از
ظهور واقع میشود. زیرا در
روایت داریم که وقتی سفیانی بر پنج شهر (
فلسطین،
اردن،
دمشق،
حلب و
حمص) مسلط میشود نه ماه حکومت میکند
و از طرفی روایت داریم که حضرت (علیهالسّلام) هشت ماه پس از حکومت سفیانی ظهور خواهند کرد. پس باقی میماند یک ماه از عمر حکومت وی که مطلوب ما ثابت میشود.
در روایت آمده است که تمام سپاه سفیانی با هم در زمین فرو رفتهاند اما این مطلب دلیل نمیشود که تمام آنها هم عقیده هستند بلکه بعضی از آنها با
اکراه یا
تهدید سفیانی به آسیب رساندن به جان، مال یا
ناموس آنهاست که جزء سپاه سفیانی میشوند. بنابراین صحیح است که عاقبتشان یکی است ولی جزایشان یکی نیست و هر کدام طبق نیتهایشان در
آخرت حساب و کتاب میشوند همانطورکه
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میفرمایند:
یبعث علی نیته یوم القیامه
هر کس بر طبق نیتش بر انگیخته میشود.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «خسف بیداء»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۳/۱.