• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خطیب قزوینی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



خطیب قزوینی، جلال الدین محمدبن عبدالرحمان، ادیب ، نظریه پرداز بلاغت ، خطیب و قاضی القضات مصر و شام در سده های هفتم و هشتم می باشد.



نام وی در تمام منابع محمد آمده، ولی خوان‌دمیر
[۱] خوان دمیر، ج۳، ص۲۶۵.
نام او را محمود و ابن کثیر در یک‌جا
[۲] ابن کثیر، البدایة و النهایة فی التاریخ، ج۱۴، ص۱۸۴،) قاهره (۱۳۵۱ـ۱۳۵۸.
. نام پدر وی را عبدالرحیم ذکر کرده است. کنیه های او را ابوالمعالی و ابوعبداللّه نوشته اند
[۳] ابن فضل اللّه عمری، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج۹، ص۱۵۹، ج ۹، ۲۰۰۱.
[۴] خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۳، ص۲۴۲، ویسبادن ۱۹۶۲ـ.
و به سبب عهده داری منصب خطابت در دمشق و مصر او را خطیب دمشق و خطیب مصری نیز گفته اند.
[۵] عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۹، ص۱۶۱، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو،) قاهره (۱۹۶۴- ۱۹۷۶ ).
[۶] حاجی خلیفه،ج ۱، ستون۲۱۰.
[۷] محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانةالادب، ج۲، ص۱۴۸، تهران ۱۳۷۴ش.
در برخی منابع خطیب قزوینی را از خاندان ابودُلَفِ عِجْلی (متوفی ۲۲۶)، ادیب ، شاعر ، موسیقی‌دان و از امیران دوره عباسیان ( ۱۳۲ـ۶۵۶)، دانسته اند.
[۸] ابن فضل اللّه عمری، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج۹، ص۱۵۹، ج ۹، ۲۰۰۱.
[۹] خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۳، ص۲۴۳، ویسبادن ۱۹۶۲ـ.
[۱۰] ابن قاضی شهبه، طبقات الشافعیة، ج۲، ص۲۸۶، چاپ حافظ عبدالعلیمخان، بیروت: عالم الکتب، ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
خاندان ابودلف به دلیل شورش بر خلافت عباسیان به طبرستان و قزوین کوچ کردند.
[۱۱] احمد مطلوب، القزوینی و شروح التلخیص، ج۱، ص۱۰۰ـ۱۰۱، بغداد ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
از بازماندگان این خاندان در قزوین عبدالکریم رافعی قزوینی ، مؤلف کتاب التدوین فی اخبار قزوین (متوفی ۶۲۳) بود که با خانواده خطیب قزوینی نسبت خویشاوندی داشت.
[۱۲] اسماعیل بن علی ابوالفداء، المختصر فی اخبار البشر: تاریخ ابیالفداء، ج۲، جزء۴، ص۱۲۹، بیروت: دارالمعرفةللطباعة و النشر.
[۱۳] ابن وردی، تاریخ ابن الوردی، ج۲، ص۴۶۴، نجف ۱۳۸۹/۱۹۶۹.

خاندان خطیب اصلا از قزوین بودند ولی برادر خطیب، امام الدین، در تبریز به دنیا آمد
[۱۴] ابن طولون، قضاة دمشق، ج۱، ص۸۲، چاپ صلاحالدین منجّد، دمشق ۱۹۵۶.
و خطیب قزوینی در شعبان ۶۶۶ در موصل زاده شد.
[۱۵] محمدبن احمد ذهبی، من ذیول العبر للذهبی و الحسینی، ج۱، ص۲۰۵، چاپ محمد رشاد عبدالمطلب، کویت.
[۱۶] خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۳، ص۲۴۲، ویسبادن ۱۹۶۲ـ.
[۱۷] محمدبن رافع سلامی، الوفیات، ج۱، ص۲۶۰، چاپ صالح مهدی عباس، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
پدر و پدربزرگ خطیب نیز قاضی القضات بودند.
[۱۸] عبداللّه بن اسعد یافعی، مرآةالجنان و عبرةالیقظان فی معرفة مایعتبر من حوادث الزمان، ج۴، ص۳۰۱، حیدرآباد، دکن ۱۳۳۷ـ۱۳۳۹، چاپ افست بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۰.
[۱۹] خوان دمیر، ج۳، ص۲۶۵.
معاصران خطیب یعنی ذهبی ، ابن فضل اللّه عمری ، ابن وردی (که مطالب تاریخ ابی الفداء درباره خطیب قزوینی نیز از اوست)، صَفَدی، ابن نُباته ، یافعی ، سُبْکی ، اسنوی ، محمدبن رافع سلامی و ابن کثیر از وی یاد کرده اند. به تصریح ابن وردی
[۲۰] ابن وردی، تاریخ ابن الوردی، ج۲، ص۴۶۴، نجف ۱۳۸۹/۱۹۶۹.
نویسندگان معاصر خطیب قزوینی نسبت به ذکر جزئیات زندگانی او احساس نیاز نکرده‌اند و ازاین‌رو آگاهی ما از زندگانی وی چندان فراوان نیست.


خطیب نزد پدرش دانش اندوخت و دانشهای رایج عصر خود را از منقول و معقول نزد شمس الدین اَیْکی ، شهاب الدین اَربِلی ، شیخ عزالدین فاروثی و دیگران فراگرفت.
[۲۱] محمدبن احمد ذهبی، من ذیول العبر للذهبی و الحسینی، ج۱، ص۲۰۵ـ۲۰۶، چاپ محمد رشاد عبدالمطلب، کویت.
[۲۲] عبداللّه بن اسعد یافعی، مرآةالجنان و عبرةالیقظان فی معرفة مایعتبر من حوادث الزمان، ج۴، ص۳۰۱، حیدرآباد، دکن ۱۳۳۷ـ۱۳۳۹، چاپ افست بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۰.
[۲۳] عبدالقادربن محمد نعیمی دمشقی، الدارس فی تاریخ المدارس، ج۱، ص۱۹۶، چاپ جعفر حسنی، قاهره (۱۹۸۸).
او از فاروثی و دیگران حدیث نیز نقل کرده است.
[۲۴] محمدبن احمد ذهبی، من ذیول العبر للذهبی و الحسینی، ج۱، ص۲۰۶، چاپ محمد رشاد عبدالمطلب، کویت.
[۲۵] عبداللّه بن اسعد یافعی، مرآةالجنان و عبرةالیقظان فی معرفة مایعتبر من حوادث الزمان، ج۴، ص۳۰۱، حیدرآباد، دکن ۱۳۳۷ـ۱۳۳۹، چاپ افست بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۰.



خطیب قزوینی به گفته تمام منابع شافعی و به تصریح صفدی
[۲۶] خلیل بن ایبک صفدی، اعیان العصر و اعوان النصر، ج۴، ص۴۹۲، چاپ علی ابوزید و دیگران، دمشق ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
اشعری مسلک بوده است. خطیب را فردی ذوالفنون، علامه ، جامع معقول و منقول، امام در بلاغت و استاد در فقه ، لغت ، تدریس و خطابت معرفی کرده اند.
[۲۷] ابن فضل اللّه عمری، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج۹، ص۱۶۰، ج ۹، چاپ محمدعبدالقادر خریسات، ۲۰۰۱.
[۲۸] ابن فضل اللّه عمری، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج۹، ص۱۶۷، ج ۹، چاپ محمدعبدالقادر خریسات، عصام مصطفی عقله، و یوسف احمد بنی یاسین، العین، امارات متحده عربی، ۲۰۰۱.
[۲۹] ابن وردی، تاریخ ابن الوردی، ج۲، ص۴۶۴، نجف ۱۳۸۹/۱۹۶۹.
[۳۰] خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ویسبادن ۱۹۶۲ـ.
[۳۱] عبداللّه بن اسعد یافعی، مرآةالجنان و عبرةالیقظان فی معرفة مایعتبر من حوادث الزمان، ج۴، ص۳۰۱، حیدرآباد، دکن ۱۳۳۷ـ۱۳۳۹، چاپ افست بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۰.



شاعر و نویسنده هم روزگار خطیب، ابن نُباته در ضمن یک قصیده
[۳۲] ابن نُباته، دیوان ابن نُباتةالمصری، ج۱، ص۴۹۵ـ۴۹۷، مصر ۱۳۲۳/۱۹۰۵.
و در جایی دیگر با نثری مسجّع
[۳۳] عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۹، ص۱۵۸ـ۱۵۹، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو،) قاهره (۱۹۶۴ـ ۱۹۷۶ ).
به جامعیت علمی خطیب اشاره کرده است. از جمله شاگردان خطیب در علوم بلاغی ابن فضل اللّه و بهاءالدین سُبْکی بوده اند. سبکی تلخیص المفتاح خطیب قزوینی را نیز روایت کرده است.
[۳۴] ابن فضل اللّه عمری، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج۹، ص۱۶۳، ج ۹، چاپ محمدعبدالقادر خریسات، عصام مصطفی عقله، و یوسف احمد بنی یاسین، العین، امارات متحده عربی، ۲۰۰۱.
[۳۵] ابن قاضی شهبه، طبقات الشافعیة، ج۳، ص۱۲۷، چاپ حافظ عبدالعلیمخان، بیروت: عالم الکتب، ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۳۶] ابن طولون، قضاة دمشق، ج۱، ص۱۰۷، چاپ صلاحالدین منجّد، دمشق ۱۹۵۶.

بسیاری نیز نزد خطیب اصول فقه آموختند.
[۳۷] ابن قاضی شهبه، طبقات الشافعیة، ج۲، ص۲۸۷ـ۲۸۸، چاپ حافظ عبدالعلیمخان، بیروت: عالم الکتب، ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
خطیب از مشایخ اجازه صفدی و ابوعبداللّه ابن مرزوق نیز بوده است.
[۳۸] خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۳، ص۲۴۳، ویسبادن ۱۹۶۲ـ.
[۳۹] احمدبن محمد مَقَّری، نفح الطیب، ج۵، ص۳۹۰، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۳۸۸/۱۹۶۸.
[۴۰] احمدبن محمد مَقَّری، نفح الطیب، ج۵، ص۳۹۲، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۳۸۸/۱۹۶۸.
[۴۱] احمدبن محمد مَقَّری، نفح الطیب، ج۵، ص۳۹۴، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۳۸۸/۱۹۶۸.
بِرْزالی نیز از خطیب حدیث نقل کرده است.
[۴۲] محمدبن رافع سلامی، الوفیات، ج۱، ص۲۵۹، چاپ صالح مهدی عباس، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
[۴۳] ابن قاضی شهبه، طبقات الشافعیة، ج۲، ص۲۸۷، چاپ حافظ عبدالعلیمخان، بیروت: عالم الکتب، ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۴۴] احمد مطلوب، القزوینی و شروح التلخیص، ج۱، ص۱۲۰ـ۱۲۱، بغداد ۱۳۸۷/۱۹۶۷.



خطیب مردم را به فراگیری اصول فقه و معانی و بیان ترغیب می‌کرد.
[۴۵] ابن حجر عسقلانی، الدرر الکامنة فی اعیان المائة الثامنة، ج۴، ص۵، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
او در جوانی به همراه پدرش و برادرش راهی بلاد روم و آسیای صغیر ، آناطولی شد و در ۶۸۶ که بیست ساله بود (که صفدی سن او را حدود سی سال دانسته است)
[۴۶] خلیل بن ایبک صفدی، اعیان العصر و اعوان النصر، ج۴، ص۴۹۳، چاپ علی ابوزید و دیگران، دمشق ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
قاضی منطقه ای در آن‌جا شد،
[۴۷] خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۳، ص۲۴۲، ویسبادن ۱۹۶۲ـ.
[۴۸] ابن حجر عسقلانی، الدرر الکامنة فی اعیان المائة الثامنة، ج۴، ص۳، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
هرچند ابن تغری بِردی
[۴۹] ابن تغری بردی، المنهل الصافی، ج۱۰، ص۱۰۴، ج۱۰، چاپ محمد محمدامین، قاهره ۱۴۲۳/۲۰۰۳.
به دلیل حنفی بودن بیش‌تر ساکنان آن منطقه، در قاضی شدن فردی شافعی مذهب در آن‌جا تردید کرده است. به گفته ابن کثیر
[۵۰] ابن کثیر، البدایة و النهایة فی التاریخ، ج۱۴، ص۱۸۵، قاهره (۱۳۵۱ـ۱۳۵۸).
خطیب قزوینی و برادرش پس از ۶۹۰ وارد دمشق شدند،احمد مطلوب گفته برادر خطیب، امام الدین، در ۶۸۹ در دمشق تدریس می‌کرده است،
[۵۱] احمد مطلوب، القزوینی و شروح التلخیص،ج۱، ص۱۰۸ ، بغداد ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
و خطیب نزد شیخ برهان الدین، فرزند تاج‌الدین سبکی شیخ شافعیان، به عنوان مُعید (تکرارکننده درس استاد برای شاگردان) در مدرسه بادرائیه مشغول به کار شد. او چندین سال در دمشق برای مطالعه به کتابخانه‌هایی می‌رفت که کتابهای ارزشمند وقف شده در آن‌ها نگهداری میشد و تمام روز در آن‌جا مطالعه میکرد.
[۵۲] ابن فضل اللّه عمری، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج۹، ص۱۶۰، ج ۹، ۲۰۰۱.
او در شعبان ۶۹۳ در مدرسه مسروریه به تدریس پرداخت
[۵۳] ابن کثیر، البدایة و النهایة فی التاریخ، ج۱۳، ص۳۳۶،) قاهره (۱۳۵۱ـ۱۳۵۸.
و در ۶۹۶ جانشین برادرش در مقام قضای دمشق شد.
[۵۴] خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۳، ص۲۴۳، ویسبادن ۱۹۶۲ـ.
[۵۵] عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۹، ص۱۵۸، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو،) قاهره (۱۹۶۴ـ) ۱۹۷۶ (.
[۵۶] ابن فرات، تاریخ ابن‌الفرات، ج۸، ص۲۳۰ـ۲۳۱، ج ۸، چاپ قسطنطین زریق و نجلا عزالدین، بیروت ۱۹۳۹.
در ۶۹۹ نیز مدرّس مدرسه امینیه دمشق، از مدارس شافعیان، شد و در اول محرّم ۷۰۵ جانشین نجم الدین ابن صَصْری در مقام قضا گردید. مدتی نیز خطیب مسجدجامع اموی در دمشق بود
[۵۷] خلیل بن ایبک صفدی، اعیان العصر و اعوان النصر، ج۴، ص۴۹۳، چاپ علی ابوزید و دیگران، دمشق ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
[۵۸] عبدالقادربن محمد نعیمی دمشقی، الدارس فی تاریخ المدارس، ج۱، ص۱۹۶، چاپ جعفر حسنی،) قاهره (۱۹۸۸.
که گویا به فرمان نایب السلطان، افرم، و در شوال ۷۰۶ بوده است.
[۵۹] ابن کثیر، البدایة و النهایة فی التاریخ، ج۱۴، ص۴۲، قاهره (۱۳۵۱ـ۱۳۵۸).
در ذیقعده ۷۰۹ خطیب‌ به‌طور موقت از خطابت دمشق کنار گذارده شد و قاضی بدرالدین محمد حنبلی به جای وی خطبه خواند، اما در ۷۱۰ مجددآ خطیبِ دمشق شد.
[۶۰] ابن کثیر، البدایة و النهایة فی التاریخ، ج۱۴، ص۵۶، قاهره (۱۳۵۱ـ۱۳۵۸).

در ۷۲۴ قاضی القضاتی شام به خطیب قزوینی پیشنهاد شد، اما به سبب بدهی های فراوان خطیب و کردار زشت فرزندش عبداللّه، او را برای این شغل مناسب ندیدند. البته ملک ناصر محمدبن قلاوون، حاکم وقت، با پرداخت بدهی های خطیب، که سی هزار یا صد هزار درهم بود،
[۶۱] ابن بطوطه، رحلة ابن بطوطة، ج۱، ص۱۰۸، چاپ علی منتصر کتانی، بیروت ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
[۶۲] ابن حجر عسقلانی، الدرر الکامنة فی اعیان المائة الثامنة، ج۴، ص۴، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
و صدور دستور برای ماندن فرزندش در مصر، در رجب ۷۲۴ خطیب را به قاضی القضاتی شام برگزید.
[۶۳] ابن فضل اللّه عمری، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج۹، ص۱۶۲، ج ۹، ۲۰۰۱.
[۶۴] خلیل بن ایبک صفدی، اعیان العصر و اعوان النصر، ج۴، ص۴۹۳ـ۴۹۴، چاپ علی ابوزید و دیگران، دمشق ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
خطیب در این سمت به یاری فقیران شتافت و دارایی های اوقاف را صرف آنان کرد.
[۶۵] خلیل بن ایبک صفدی، اعیان العصر و اعوان النصر، ج۴، ص۴۹۴، چاپ علی ابوزید و دیگران، دمشق ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
وی همزمان در مدارس عادلیه و غزالیه نیز به تدریس پرداخت.
[۶۶] عبدالقادربن محمد نعیمی دمشقی، الدارس فی تاریخ المدارس، ج۱، ص۱۹۶، چاپ جعفر حسنی قاهره (۱۹۸۸).
[۶۷] ابن طولون، قضاة دمشق، ج۱، ص۸۸، چاپ صلاح الدین منجّد، دمشق ۱۹۵۶.



به گفته ابن بطوطه ،
[۶۸] ابن بطوطه، رحلة ابن بطوطة، ج۱، ص۱۰۲، چاپ علی منتصر کتانی، بیروت ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
[۶۹] ابن بطوطه، رحلة ابن بطوطة، ج۱، ص۱۰۷، چاپ علی منتصر کتانی، بیروت ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
در ۷۲۶ مسجد دمشق سیزده امام جماعت داشت و خطیب، امام جماعت شافعیان و مقدّم بر همه بود و در دارالخطابه سکنا گزیده بود، در جمادی‌الآخره ۷۲۷
[۷۰] ابن ایاس، بدائع الزهور فی وقائع الدهور، ج۱، قسم ۱، ص۴۶۶، چاپ محمدمصطفی، قاهره ۱۴۰۲ـ۱۴۰۴/ ۱۹۸۲ـ۱۹۸۴.
[۷۱] بدائع الزهور فی وقائع الدهور، چاپ محمدمصطفی، قاهره ۱۴۰۲ـ۱۴۰۴/ ۱۹۸۲ـ۱۹۸۴.
خطیب قزوینی قاضی القضات مصر شد و یازده سال در این سمت ماند
[۷۲] خلیل بن ایبک صفدی، اعیان العصر و اعوان النصر، ج۴، ص۴۹۴، چاپ علی ابوزید و دیگران، دمشق ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
[۷۳] عبدالرحیم بن حسن اسنوی، طبقات الشافعیة، ج۲، ص۱۶۷، چاپ کمال یوسف حوت، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۷۴] ابن کثیر، البدایة و النهایة فی التاریخ، ج۱۴، ص۱۸۵، قاهره (۱۳۵۱ـ۱۳۵۸).
و در مدارس ناصریه، صالحیه و دارالحدیث الکاملیة مصر نیز به تدریس پرداخت.
[۷۵] ابن طولون، قضاة دمشق، ج۱، ص۸۸، چاپ صلاحالدین منجّد، دمشق ۱۹۵۶.
فرزند دیگر خطیب، بدرالدین محمد، نیز خطیب دمشق و مدرّس مدرسه شامیه جوانیه شد. در این دوران قدر و منزلت خطیب قزوینی نزد ملک ناصر افزایش یافت
[۷۶] ابن فضل اللّه عمری، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج۹، ص۱۶۲، ج ۹، ۲۰۰۱.
[۷۷] ابن تغری بردی، المنهل الصافی، ج۱۰، ص۱۰۴، ج۱۰، چاپ محمد محمدامین، قاهره ۱۴۲۳/۲۰۰۳.
و وی بسیاری از درخواسته‌ای مردم را با حاکم در میان گذاشت و در موارد متعددی از آنان نزد حاکم شفاعت کرد.
[۷۸] ابن فضل اللّه عمری، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج۹، ص۱۶۲، ج ۹، ۲۰۰۱.
[۷۹] خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۳، ص۲۴۲، ویسبادن ۱۹۶۲ـ.
به تعبیر صفدی
[۸۰] خلیل بن ایبک صفدی، اعیان العصر و اعوان النصر، ج۴، ص۴۹۲، چاپ علی ابوزید و دیگران، دمشق ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
خطیب بیش‌تر شبیه وزیر بود تا قاضی؛ زیرا آنچه می‌خواست نزد سلطان عملی می‌کرد.
[۸۱] خوان دمیر، ج۳، ص۲۶۵.
در سالهای قاضی القضاتی خطیب، کردار نادرست فرزند خطیب، عبداللّه، به جایی رسید که مردم نزد سلطان از او شکایت کردند
[۸۲] ابن فضل اللّه عمری، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج۹، ص۱۶۲ـ۱۶۳، ج ۹، ۲۰۰۱.
و به همین سبب سلطان در ۷۳۸ خطیب قزوینی را از سمت قاضی‌القضاتی مصر عزل کرد.
[۸۳] ابن ایاس، بدائع الزهور فی وقائع الدهور، ج۱، قسم ۱، ص۴۷۶، چاپ محمدمصطفی، قاهره ۱۴۰۲ـ۱۴۰۴/ ۱۹۸۲ـ۱۹۸۴.
به گفته ابن وردی
[۸۴] ابن وردی، تاریخ ابن الوردی، ج۲، ص۴۶۴، نجف ۱۳۸۹/۱۹۶۹.
خانه خطیب قزوینی در مصر که بیش از یک میلیون درهم ارزش داشت، مصادره شد. خطیب پس از عزل ، به عنوان قاضی و جانشین شهاب الدین محمد اربلی راهی شام شد،
[۸۵] احمدبن علی مَقریزی، السلوک لمعرفة دولالملوک، ج۳، ص۲۴۰، چاپ محمد عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۷.



ولی پس از مدتی فلج شد و بر اثر بیماری درگذشت.
[۸۶] محمدبن احمد ذهبی، من ذیول العبر للذهبی و الحسینی، ج۱، ص۲۰۶، چاپ محمد رشاد عبدالمطلب، کویت.
[۸۷] خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۳، ص۲۴۳، ویسبادن ۱۹۶۲ـ.
[۸۸] عبداللّه بن اسعد یافعی، مرآةالجنان و عبرةالیقظان فی معرفة مایعتبر من حوادث الزمان، ج۴، ص۳۰۱، حیدرآباد، دکن ۱۳۳۷ـ۱۳۳۹، چاپ افست بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۰.
به هنگام بیماری خطیب، فرزندش بدرالدین محمد عهده دار کارهای او بود.
[۸۹] ابن فضل اللّه عمری، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج۹، ص۱۶۳، ج ۹، ۲۰۰۱.
[۹۰] عبدالقادربن محمد نعیمی دمشقی، الدارس فی تاریخ المدارس، ج۱، ص۱۹۷، چاپ جعفر حسنی، قاهره (۱۹۸۸).
بیشتر منابع درگذشت وی را در ۱۵ جمادی الاولی ۷۳۹ در ۷۳ سالگی و در دمشق دانسته اند.
[۹۱] محمدبن احمد ذهبی، من ذیول العبر للذهبی و الحسینی، ج۱، ص۲۰۵، چاپ محمد رشاد عبدالمطلب، کویت.
[۹۲] خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۳، ص۲۴۳، ویسبادن ۱۹۶۲ـ.
ابن فضل اللّه عمری
[۹۳] ابن فضل اللّه عمری، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج۹، ص۱۶۷، ۲۰۰۱.
سن او را هنگام وفات ۷۴ نوشته است (خطیب ج ۱، ص ۲۵۸؛.
[۹۴] احمدبن علی مَقریزی، ج۳، ص۲۵۲، السلوک لمعرفة دولالملوک، چاپ محمد عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
[۹۵] احمدبن علی مَقریزی، ج۳، ص۳۶۲، السلوک لمعرفة دولالملوک، چاپ محمد عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
ابن تغری بردی
[۹۶] ابن تغری بردی، النجوم الزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة، ۱۳۸۳ـ۱۳۹۲، ج ۹، ص ۳۱۸
نیمه جمادی الآخره ۷۳۹ را تاریخ درگذشت وی ذکر کرده است. پیکر خطیب قزوینی را باشکوه بسیار تشییع کردند و در مقبره صوفیه در دمشق به خاک سپردند.
[۹۷] محمدبن احمد ذهبی، من ذیول العبر للذهبی و الحسینی، ج۱، ص۲۰۵ـ۲۰۶، چاپ محمد رشاد عبدالمطلب، کویت.
[۹۸] خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۳، ص۲۴۳، ویسبادن ۱۹۶۲ـ.
[۹۹] محمدبن رافع سلامی، الوفیات، ج۱، ص۲۵۹، چاپ صالح مهدی عباس، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲.

پس از درگذشت خطیب قزوینی اشعار فراوانی در رثای او سروده شد.
[۱۰۰] ابن حجر عسقلانی، الدرر الکامنة فی اعیان المائة الثامنة، ج۴، ص۵، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
از جمله ابن نُباته که در زمان حیات خطیب نیز اشعاری در مدحش سروده بود
[۱۰۱] ابن نُباته، دیوان ابن نُباتةالمصری، ج۱، ص۱۶۱، مصر ۱۳۲۳/۱۹۰۵.
[۱۰۲] ابن نُباته، دیوان ابن نُباتةالمصری، ج۱، ص۱۹۸ـ۱۹۹، مصر ۱۳۲۳/۱۹۰۵.
[۱۰۳] ابن نُباته، دیوان ابن نُباتةالمصری، ج۱، ص۴۹۵ـ۴۹۷، مصر ۱۳۲۳/۱۹۰۵.
[۱۰۴] ابن نُباته، دیوان ابن نُباتةالمصری، ج۱، ص۵۵۲ـ۵۵۴، مصر ۱۳۲۳/۱۹۰۵.
و ابن فضل اللّه عمری
[۱۰۵] ابن فضل اللّه عمری، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج۹، ص۱۶۴ـ۱۶۷، ج ۹، ۲۰۰۱.
مرثیه‌هایی برای وی سرودند. خطیب قزوینی بخشنده ، بردبار ، هوشمند، فصیح و شیرین گفتار و در مناظره چیره دست بود.
[۱۰۶] محمدبن احمد ذهبی، من ذیول العبر للذهبی و الحسینی، ج۱، ص۲۰۶، چاپ محمد رشاد عبدالمطلب، کویت.
[۱۰۷] خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۳، ص۲۴۲ـ۲۴۳، ویسبادن ۱۹۶۲ـ.
[۱۰۸] عبداللّه بن اسعد یافعی، مرآةالجنان و عبرةالیقظان فی معرفة مایعتبر من حوادث الزمان، ج۴، ص۳۰۱، حیدرآباد، دکن ۱۳۳۷ـ۱۳۳۹، چاپ افست بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۰.
[۱۰۹] ابن حجر عسقلانی، الدرر الکامنة فی اعیان المائة الثامنة، ج۴، ص۳، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
[۱۱۰] ابن حجر عسقلانی، الدرر الکامنة فی اعیان المائة الثامنة، ج۴، ص۵، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
خطیب بسیار فتوا می‌داد
[۱۱۱] ابن کثیر، البدایة و النهایة فی التاریخ، ج۱۴، ص۱۸۵،) قاهره (۱۳۵۱ـ۱۳۵۸.
[۱۱۲] عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۹، ص۱۶۱، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو،) قاهره (۱۹۶۴ـ) ۱۹۷۶ (.
و خطی خوش داشت که صَفَدی
[۱۱۳] خلیل بن ایبک صفدی، اعیان العصر و اعوان النصر، ج۴، ص۴۹۵، چاپ علی ابوزید و دیگران، دمشق ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
و سیوطی
[۱۱۴] عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، بغیةالوعاة فی طبقات اللغویین و النحاة، ج۱، ص۱۵۷، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۴.
نمونه‌هایی از آن را در اختیار داشتند.
خطیب قزوینی علاوه بر عبداللّه و بدرالدین محمد، دو فرزند دیگر به نامهای عبدالرحیم تاج الدین و عبدالکریم صدرالدین داشت که هر دو به خطابت و تدریس اشتغال داشتند.
[۱۱۵] ابن حجر عسقلانی، الدرر الکامنة فی اعیان المائة الثامنة، ج۲، ص۳۶۱، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
[۱۱۶] ابن حجر عسقلانی، الدرر الکامنة فی اعیان المائة الثامنة، ج۲، ص۴۰۱، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
[۱۱۷] عبدالقادربن محمد نعیمی دمشقی، الدارس فی تاریخ المدارس، ج۱، ص۱۳۳، چاپ جعفر حسنی،) قاهره (۱۹۸۸.



خطیب را مؤلفی ذوالفنون در شاخه‌های گوناگون دانسته‌اند
[۱۱۸] ابن تغری بردی، النجوم الزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة، ج ۹، ص ۳۱۸، ۱۳۸۳ـ۱۳۹۲،
آثار او بدین قرار است :
۱) تلخیص المفتاح، تلخیصی است از باب سوم مفتاح العلوم سکّاکی در علم بلاغت . تلخیص المفتاح مورد پسند جویندگان این علم قرار گرفته است
[۱۱۹] قلقشندی، ج۱، ص۱۸۵.
[۱۲۰] احمدبن مصطفی، طاشکوپریزاده، مفتاح السعادة و مصباح السیادة، ج ۱، ص ۱۹۴، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵
. به تعبیر خود خطیب قزوینی،
[۱۲۱] محمدبن عبدالرحمان خطیب قزوینی، التلخیص فی علوم البلاغة، ج۱، ص۲۲ـ۲۳، چاپ عبدالرحمان برقوقی، (قاهره ۱۳۵۰/ ۱۹۳۲).
وی به سبب پیچیدگی و دشواری متن مفتاح العلوم آن را تلخیص کرده و شواهد و امثال و برخی نظرهای خود را نیز بر آن افزوده است. حاشیه‌ها و شرحهای فراوانی بر تلخیص المفتاح خطیب نگاشته شده است .


۲) الایضاح که آن را ایضاح التلخیص و الایضاح فی المعانی و البیان نیز گفته اند.
[۱۲۲] عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، بغیةالوعاة فی طبقات اللغویین و النحاة، ج۱، ص۱۵۷، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۴.
[۱۲۳] حاجی خلیفه،ج ۱، ستون۲۱۰، .
این اثر پس از تلخیص المفتاح نوشته شده و به گفته خطیب قزوینی
[۱۲۴] محمدبن عبدالرحمان خطیب قزوینی، الایضاح فی علوم البلاغة، ج۱، ص۹، چاپ عبدالحمید هنداوی، قاهره ۱۴۲۸/۲۰۰۷.
به منزله شرح تلخیص المفتاح است. او در آن از آرای عبدالقاهر جرجانی و دو کتاب وی، دلائل الاعجاز و اسرارالبلاغة، نیز بهره برده است. به گفته امین خولی
[۱۲۵] امین خولی، مناهج تجدید فی النحو و البلاغة و التفسیر و الادب، ج۱، ص۱۸۳،) قاهره (۱۹۹۵.
خطیب هر دو کتاب تلخیص المفتاح و الایضاح را در مصر تألیف کرده است
[۱۲۶] احمد مطلوب، القزوینی و شروح التلخیص، ج۱، ص۱۸۳ـ۱۸۴ که گفته هر دو کتاب در شام تألیف شده اند، بغداد ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
. بر الایضاح خطیب نیز شرحها و حاشیه‌هایی نوشته شده که نخستین آن‌ها در سده هشتم و از جمال الدین محمد آقسرایی است.
[۱۲۷] احمدبن مصطفی، طاشکوپریزاده، مفتاح السعادة و مصباح السیادة،ج۱، ص۱۹۵، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
[۱۲۸] حاجی خلیفه،ج ۱، ستون ۲۱۰ـ۲۱۱.
[۱۲۹] کارل بروکلمان، تاریخ الادب العربی، ج۵، ص۲۵۳ـ۲۵۴، ج ۵، نقله الی العربیة رمضان عبدالتواب، قاهره ۱۹۷۵.
الایضاح چند بار به چاپ رسیده و محققان معاصر نیز آن را تهذیب و شرح کرده‌اند.
[۱۳۰] عمر فرّوخ، تاریخ الادب العربی، ج۳، ص۷۵۳، ج ۳، بیروت ۱۹۸۹.
[۱۳۱] احمد مطلوب، القزوینی و شروح التلخیص، ج۱، ص۱۸۷ـ۱۹۰، بغداد ۱۳۸۷/۱۹۶۷.

خطیب قزوینی در طرح مباحث بلاغی اختلاف نظرهای خود را با سکّاکی مطرح کرده است، از جمله در تعریف علم معانی
[۱۳۲] یوسف بن ابی بکر سکّاکی، کتاب مفتاح العلوم، ج۱، ص۷۰،) قاهره (۱۳۴۸، چاپ افست بیروت.
[۱۳۳] محمدبن عبدالرحمان خطیب قزوینی، التلخیص فی علوم البلاغة، ج۱، ص۳۷، چاپ عبدالرحمان برقوقی، (قاهره ۱۳۵۰/ ۱۹۳۲).
تقابل خبر و طلب در مفتاح العلوم سکّاکی
[۱۳۴] یوسف بن ابی بکر سکّاکی، کتاب مفتاح العلوم، ج۱، ص۷۱،) قاهره (۱۳۴۸، چاپ افست بیروت.
و خبر و انشاء در التلخیص فی علوم البلاغه خطیب قزوینی
[۱۳۵] محمدبن عبدالرحمان خطیب قزوینی، التلخیص فی علوم البلاغة، ج۱، ص۳۸، چاپ عبدالرحمان برقوقی، (قاهره ۱۳۵۰/ ۱۹۳۲).
ذکر بحث مجاز عقلی در علم بیان در مفتاح العلوم
[۱۳۶] یوسف بن ابی بکر سکّاکی، کتاب مفتاح العلوم، ج۱، ص ۱۶۶
و در علم معانی در التلخیص
[۱۳۷] محمدبن عبدالرحمان خطیب قزوینی، التلخیص فی علوم البلاغة، ج۱، ص۴۵، چاپ عبدالرحمان برقوقی، (قاهره ۱۳۵۰/ ۱۹۳۲).
بحث از ایجاز و اطناب در مفتاح‌العلوم
[۱۳۸] یوسف بن ابی بکر سکّاکی، کتاب مفتاح العلوم، ج۱، ص۱۲۰
بدون مبحث مساوات و افزودن بحث مساوات در التلخیص
[۱۳۹] محمدبن عبدالرحمان خطیب قزوینی، التلخیص فی علوم البلاغة، ج۱، ص۲۰۹ـ۲۱۰، چاپ عبدالرحمان برقوقی، (قاهره ۱۳۵۰/ ۱۹۳۲).
[۱۴۰] محمدبن عبدالرحمان خطیب قزوینی، التلخیص فی علوم البلاغة، ج۱، ص۲۱۳، چاپ عبدالرحمان برقوقی، (قاهره ۱۳۵۰/ ۱۹۳۲).
نقل اختلاف نظر سکّاکی با دیگر دانشمندان بلاغت از جمله زمخشری در مبحث استعاره
[۱۴۱] محمدبن عبدالرحمان خطیب قزوینی، الایضاح فی علوم البلاغة، ج۱، ص۲۴۱ـ۲۴۲، چاپ عبدالحمید هنداوی، قاهره ۱۴۲۸/۲۰۰۷.
و افزودن مباحث سرقتهای شعری، ابتدا، تخلص و انتها در التلخیص
[۱۴۲] محمدبن عبدالرحمان خطیب قزوینی، التلخیص فی علوم البلاغة، ج۱، ص۴۰۸ـ۴۳۵، چاپ عبدالرحمان برقوقی، (قاهره ۱۳۵۰/ ۱۹۳۲).
سکّاکی
[۱۴۳] یوسف بن ابی بکر سکّاکی، کتاب مفتاح العلوم،ص ۱۷۹ـ۱۸۲
بیست آرایه معنوی و شش آرایه لفظی آورده است و خطیب قزوینی
[۱۴۴] محمدبن عبدالرحمان خطیب قزوینی، التلخیص فی علوم البلاغة، ج۱، ص۳۴۷ـ۴۰۸، چاپ عبدالرحمان برقوقی، (قاهره ۱۳۵۰/ ۱۹۳۲).
سی آرایه معنوی و هفت آرایه لفظی. اختلاف دیگر خطیب با سکّاکی بر سر نامگذاری برخی آرایه هاست. برای مثال سکّاکی
[۱۴۵] یوسف بن ابی بکر سکّاکی، کتاب مفتاح العلوم، ج۱، ص۱۸۰،) قاهره (۱۳۴۸، چاپ افست بیروت.
آرایه‌ای را سوق المعلوم مَساقغیره نامیده، ولی خطیب
[۱۴۶] محمدبن عبدالرحمان خطیب قزوینی، التلخیص فی علوم البلاغة، ج۱، ص۳۸۵، چاپ عبدالرحمان برقوقی، (قاهره ۱۳۵۰/ ۱۹۳۲).
اصطلاح تجاهل العارف را به کار برده است؛ سکّاکی
[۱۴۷] یوسف بن ابی بکر سکّاکی، کتاب مفتاح العلوم، ج۱، ص۷۰،) قاهره (۱۳۴۸، چاپ افست بیروت.
آرایه ایهام را آورده که خطیب قزوینی
[۱۴۸] محمدبن عبدالرحمان خطیب قزوینی، التلخیص فی علوم البلاغة، ج۱، ص۳۵۹، چاپ عبدالرحمان برقوقی، (قاهره ۱۳۵۰/ ۱۹۳۲).
آن را توریه و ایهام ذکر کرده است.
[۱۴۹] شوقی ضیف، البلاغة، ج۱، ص۳۴۶ـ۳۴۷، تطور و تاریخ، قاهره) ۱۹۷۶ (.
[۱۵۰] عبدالعزیز عتیق، تاریخ البلاغة العربیة، ج۱، ص۳۰۳ـ۳۱۰، بیروت: دارالنهضة العربیة.



۳) الشَّذْرالمرجانیّ فی شعرالاَرَّجانیّ، که گزیده ای است از سروده‌های قاضی احمدبن محمد ارّجانی ، شاعر ایرانی تازی‌گو (متوفی ۵۴۴). خطیب قزوینی، ارّجانی را شاعری بزرگ و از مفاخر عجم میدانست.
[۱۵۱] خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۳، ص۲۴۳، ویسبادن ۱۹۶۲ـ.
[۱۵۲] ابن حجر عسقلانی، الدرر الکامنة فی اعیان المائة الثامنة، ج۴، ص۵، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
این کتاب که متأسفانه مفقود گشته با نامهای السورالمرجانیّ من شعرالارّجانیّ
[۱۵۳] عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، بغیةالوعاة فی طبقات اللغویین و النحاة، ج۱، ص۱۵۷، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۴.
[۱۵۴] حاجی خلیفه،ج ۲، ستون ۱۰۰۹.
و المُشَذَّرالمرجانیّ من شعرالارّجانیّ
[۱۵۵] حاجی خلیفه،ج ۲، ستون۱۶۹۲،.
[۱۵۶] اسماعیل بغدادی، هدیةالعارفین، ج۲، ص۱۵۰، ج ۲
[۱۵۷] حاجی خلیفه، ج ۶.
نیز نامیده شده است. خطیب قزوینی به سروده‌های ارّجانی بسیار استشهاد جسته است.
[۱۵۸] محمدبن عبدالرحمان خطیب قزوینی، الایضاح فی علوم البلاغة، ج۱، ص۲۸۹، چاپ عبدالحمید هنداوی، قاهره ۱۴۲۸/۲۰۰۷.
[۱۵۹] محمدبن عبدالرحمان خطیب قزوینی، الایضاح فی علوم البلاغة، ج۱، ص۳۲۹، چاپ عبدالحمید هنداوی، قاهره ۱۴۲۸/۲۰۰۷.
[۱۶۰] محمدبن عبدالرحمان خطیب قزوینی، الایضاح فی علوم البلاغة، ج۱، ص۳۳۵، چاپ عبدالحمید هنداوی، قاهره ۱۴۲۸/۲۰۰۷.
[۱۶۱] محمدبن عبدالرحمان خطیب قزوینی، الایضاح فی علوم البلاغة، ج۱، ص۳۴۲، چاپ عبدالحمید هنداوی، قاهره ۱۴۲۸/۲۰۰۷.

۴) الاصول،
[۱۶۲] محمدبن رافع سلامی، الوفیات، ج۱، ص۲۵۹، چاپ صالح مهدی عباس، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
[۱۶۳] ابن قاضی شهبه، طبقات الشافعیة، ج۲، ص۲۸۷، چاپ حافظ عبدالعلیمخان، بیروت: عالم الکتب، ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۱۶۴] ابن عماد،شذرات الذهب فی اخبار من ذهب ج۶، ص۱۲۳.
که به گفته احمد مطلوب
[۱۶۵] احمد مطلوب، القزوینی و شروح التلخیص، ج۱، ص۱۶۱، بغداد ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
در اصول فقه شافعی بوده است.
۵) شرح قصیده لامیه ساوی (متوفی ۷۴۹)، که در باب عروض است.
[۱۶۶] قلقشندی، ج۱، ص۴۶۹.

۶) شرح قصیده تائیه ابن فارض
[۱۶۷] ابن قاضی، درّةالحجال فی اسماءالرجال، (ذیل وفیات الاعیان)، ج ۲، ص۱۱۵، چاپ محمد احمدی ابوالنور
.
صلاح الدین منجّد
[۱۶۸] صلاح الدین منجّد، «مصادر جدیدة عن تاریخ الطب عندالعرب»، ج۱، ص۳۲۱، مجلة معهدالمخطوطات العربیة، ج ۵، ش ۲ (جمادیالاولی ۱۳۷۹).
دو نسخه خطی با نامهای شرح الموجز فی الطب و مادةالحیاة فی دفع السموم از خطیب قزوینی معرفی کرده که در هیچ‌یک از منابع کهن نامی از آن‌ها نیامده است.


نثر خطیب قزوینی مانند دیگر نوشته های نویسندگان آن دوران مسجّع و مزیّن به آرایه های ادبی است.
[۱۶۹] ابن فضل اللّه عمری، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج۹، ص۱۶۸ـ ۱۷۰، ج ۹، ۲۰۰۱.
[۱۷۰] خلیل بن ایبک صفدی، اعیان العصر و اعوان النصر، ج۴، ص۴۹۸ـ۴۹۹، چاپ علی ابوزید و دیگران، دمشق ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
خطیب قزوینی افزون بر عربی زبانهای فارسی و ترکی را نیز می‌دانست،
[۱۷۱] عبداللّه بن اسعد یافعی، مرآةالجنان و عبرةالیقظان فی معرفة مایعتبر من حوادث الزمان، ج۴، ص۳۰۱، حیدرآباد، دکن ۱۳۳۷ـ۱۳۳۹، چاپ افست بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۰.
[۱۷۲] عبدالرحیم بن حسن اسنوی، طبقات الشافعیة، ج۱، ص۲۸۱، چاپ کمال یوسف حوت، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۱۷۳] ابن عماد،شذرات الذهب فی اخبار من ذهب ،ج۵، ص۱۰۹.
[۱۷۴] ابن عماد،شذرات الذهب فی اخبار من ذهب.
ولی اثری به آن دو زبان پدید نیاورده است. با آن‌که خطیب ادیبی کامل بود، ولی یک بیت شعر نیز نسروده است.
[۱۷۵] عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، بغیةالوعاة فی طبقات اللغویین و النحاة، ج۱، ص۱۵۷، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۴.
[۱۷۶] احمدبن مصطفی، طاشکوپریزاده، مفتاح السعادة و مصباح السیادة، ج۱، ص۱۹۴،بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
البته تفتازانی
[۱۷۷] مسعودبن عمر تفتازانی، کتاب المطّول فی شرح تلخیص المفتاح، ج۱، ص۴۳۷،) استانبول (۱۳۳۰، چاپ افست قم ۱۴۰۷.
بیت شعری را به اشتباه از آنِ خطیب دانسته در حالی که پیشتر عبدالقاهر جرجانی
[۱۷۸] عبدالقاهر جرجانی، کتاب اسرارالبلاغة، ج۱، ص۲۵۶، چاپ هلموت ریتر، استانبول ۱۹۵۴.
به آن شعر استشهاد کرده بوده است.
خطیب قزوینی در دوران خود سرآمدِ دانشمندان علم بلاغت بود، ولی به دنبال پیروی از سکّاکی در وارد کردن مباحث منطقی و عقلی در علوم بلاغی باعث جمود دانش بلاغت شد که تا به امروز نیز ادامه داشته است.
[۱۷۹] شوقی ضیف، البلاغة، ج۱، ص۳۵۲ـ۳۵۴، تطور و تاریخ، قاهره( ۱۹۷۶ ).



۱) ابن ایاس، بدائع الزهور فی وقائع الدهور، چاپ محمدمصطفی، قاهره ۱۴۰۲ـ۱۴۰۴/ ۱۹۸۲ـ۱۹۸۴؛
۲) ابن بطوطه، رحلة ابن بطوطة، چاپ علی منتصر کتانی، بیروت ۱۳۹۵/۱۹۷۵؛
۳) ابن تغری بردی، المنهل الصافی، ج۱۰، چاپ محمد محمدامین، قاهره ۱۴۲۳/۲۰۰۳؛
۴) ابن تغری بردی، النجوم الزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة، قاهره) ۱۳۸۳ (ـ۱۳۹۲/) ۱۹۶۳ (ـ۱۹۷۲؛
۵) ابن حجر عسقلانی، الدرر الکامنة فی اعیان المائة الثامنة، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳؛
۶) ابن طولون، قضاة دمشق، چاپ صلاحالدین منجّد، دمشق ۱۹۵۶؛
۷) ابن عماد،شذرات الذهب فی اخبار من ذهب؛
۸) ابن فرات، تاریخ ابن‌الفرات، ج ۸، چاپ قسطنطین زریق و نجلا عزالدین، بیروت ۱۹۳۹؛
۹) ابن فضل اللّه عمری، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج ۹، چاپ محمدعبدالقادر خریسات، عصام مصطفی عقله، و یوسف احمد بنی یاسین، العین، امارات متحده عربی، ۲۰۰۱؛
۱۰) ابن قاضی، درّةالحجال فی اسماءالرجال، (ذیل وفیات الاعیان)، چاپ محمد احمدی ابوالنور، ج ۲، قاهره ۱۳۹۱/۱۹۷۱؛
۱۱) ابن قاضی شهبه، طبقات الشافعیة، چاپ حافظ عبدالعلیمخان، بیروت: عالم الکتب، ۱۴۰۷/۱۹۸۷؛
۱۲) ابن کثیر، البدایة و النهایة فی التاریخ،) قاهره (۱۳۵۱ـ۱۳۵۸؛
۱۳) ابن نُباته، دیوان ابن نُباتةالمصری، مصر ۱۳۲۳/۱۹۰۵؛
۱۴) ابن وردی، تاریخ ابن الوردی، نجف ۱۳۸۹/۱۹۶۹؛
۱۵) اسماعیل بن علی ابوالفداء، المختصر فی اخبار البشر: تاریخ ابیالفداء، بیروت: دارالمعرفةللطباعة و النشر؛
۱۶) احمد مطلوب، القزوینی و شروح التلخیص، بغداد ۱۳۸۷/۱۹۶۷؛
۱۷) عبدالرحیم بن حسن اسنوی، طبقات الشافعیة، چاپ کمال یوسف حوت، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷؛
۱۸) امین خولی، مناهج تجدید فی النحو و البلاغة و التفسیر و الادب،) قاهره (۱۹۹۵؛
۱۹) کارل بروکلمان، تاریخ الادب العربی، ج ۵، نقله الی العربیة رمضان عبدالتواب، قاهره ۱۹۷۵؛
۲۰) اسماعیل بغدادی، هدیةالعارفین، ج ۲، درکتاب حاجی خلیفه، ج ۶؛
۲۱) مسعودبن عمر تفتازانی، کتاب المطّول فی شرح تلخیص المفتاح،) استانبول (۱۳۳۰، چاپ افست قم ۱۴۰۷؛
۲۲) عبدالقاهر جرجانی، کتاب اسرارالبلاغة، چاپ هلموت ریتر، استانبول ۱۹۵۴؛
۲۳) حاجی خلیفه؛
۲۴) محمدبن عبدالرحمان خطیب قزوینی، الایضاح فی علوم البلاغة، چاپ عبدالحمید هنداوی، قاهره ۱۴۲۸/۲۰۰۷؛
۲۵) محمدبن عبدالرحمان خطیب قزوینی، التلخیص فی علوم البلاغة، چاپ عبدالرحمان برقوقی، (قاهره ۱۳۵۰/ ۱۹۳۲)؛
۲۶) خوان دمیر؛
۲۷) محمدبن احمد ذهبی، من ذیول العبر للذهبی و الحسینی، چاپ محمد رشاد عبدالمطلب، کویت؛
۲۸) عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره (۱۹۶۴ـ ۱۹۷۶ )؛
۲۹) یوسف بن ابی بکر سکّاکی، کتاب مفتاح العلوم، قاهره (۱۳۴۸)، چاپ افست بیروت؛
۳۰) محمدبن رافع سلامی، الوفیات، چاپ صالح مهدی عباس، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲؛
۳۱) عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، بغیةالوعاة فی طبقات اللغویین و النحاة، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۴؛
۳۲) شوقی ضیف، البلاغة، تطور و تاریخ، قاهره( ۱۹۷۶ )؛
۳۳) خلیل بن ایبک صفدی، اعیان العصر و اعوان النصر، چاپ علی ابوزید و دیگران، دمشق ۱۴۱۸/۱۹۹۸؛
۳۴) خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ویسبادن ۱۹۶۲ـ؛
۳۵) احمدبن مصطفی، طاشکوپریزاده، مفتاح السعادة و مصباح السیادة، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵؛
۳۶) عبدالعزیز عتیق، تاریخ البلاغة العربیة، بیروت: دارالنهضة العربیة؛
۳۷) عمر فرّوخ، تاریخ الادب العربی، ج ۳، بیروت ۱۹۸۹؛
۳۸) قلقشندی؛
۳۹) محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانةالادب، تهران ۱۳۷۴ش؛
۴۰) احمدبن محمد مَقَّری، نفح الطیب، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۳۸۸/۱۹۶۸؛
۴۱) احمدبن علی مَقریزی، السلوک لمعرفة دولالملوک، چاپ محمد عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۷؛
۴۲) صلاح الدین منجّد، «مصادر جدیدة عن تاریخ الطب عندالعرب»، مجلة معهدالمخطوطات العربیة، ج ۵، ش ۲ (جمادیالاولی ۱۳۷۹)؛
۴۳) عبدالقادربن محمد نعیمی دمشقی، الدارس فی تاریخ المدارس، چاپ جعفر حسنی،) قاهره (۱۹۸۸؛
۴۴) عبداللّه بن اسعد یافعی، مرآةالجنان و عبرةالیقظان فی معرفة مایعتبر من حوادث الزمان، حیدرآباد، دکن ۱۳۳۷ـ۱۳۳۹، چاپ افست بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۰؛


۱. خوان دمیر، ج۳، ص۲۶۵.
۲. ابن کثیر، البدایة و النهایة فی التاریخ، ج۱۴، ص۱۸۴،) قاهره (۱۳۵۱ـ۱۳۵۸.
۳. ابن فضل اللّه عمری، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج۹، ص۱۵۹، ج ۹، ۲۰۰۱.
۴. خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۳، ص۲۴۲، ویسبادن ۱۹۶۲ـ.
۵. عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۹، ص۱۶۱، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو،) قاهره (۱۹۶۴- ۱۹۷۶ ).
۶. حاجی خلیفه،ج ۱، ستون۲۱۰.
۷. محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانةالادب، ج۲، ص۱۴۸، تهران ۱۳۷۴ش.
۸. ابن فضل اللّه عمری، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج۹، ص۱۵۹، ج ۹، ۲۰۰۱.
۹. خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۳، ص۲۴۳، ویسبادن ۱۹۶۲ـ.
۱۰. ابن قاضی شهبه، طبقات الشافعیة، ج۲، ص۲۸۶، چاپ حافظ عبدالعلیمخان، بیروت: عالم الکتب، ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۱۱. احمد مطلوب، القزوینی و شروح التلخیص، ج۱، ص۱۰۰ـ۱۰۱، بغداد ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
۱۲. اسماعیل بن علی ابوالفداء، المختصر فی اخبار البشر: تاریخ ابیالفداء، ج۲، جزء۴، ص۱۲۹، بیروت: دارالمعرفةللطباعة و النشر.
۱۳. ابن وردی، تاریخ ابن الوردی، ج۲، ص۴۶۴، نجف ۱۳۸۹/۱۹۶۹.
۱۴. ابن طولون، قضاة دمشق، ج۱، ص۸۲، چاپ صلاحالدین منجّد، دمشق ۱۹۵۶.
۱۵. محمدبن احمد ذهبی، من ذیول العبر للذهبی و الحسینی، ج۱، ص۲۰۵، چاپ محمد رشاد عبدالمطلب، کویت.
۱۶. خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۳، ص۲۴۲، ویسبادن ۱۹۶۲ـ.
۱۷. محمدبن رافع سلامی، الوفیات، ج۱، ص۲۶۰، چاپ صالح مهدی عباس، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
۱۸. عبداللّه بن اسعد یافعی، مرآةالجنان و عبرةالیقظان فی معرفة مایعتبر من حوادث الزمان، ج۴، ص۳۰۱، حیدرآباد، دکن ۱۳۳۷ـ۱۳۳۹، چاپ افست بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۰.
۱۹. خوان دمیر، ج۳، ص۲۶۵.
۲۰. ابن وردی، تاریخ ابن الوردی، ج۲، ص۴۶۴، نجف ۱۳۸۹/۱۹۶۹.
۲۱. محمدبن احمد ذهبی، من ذیول العبر للذهبی و الحسینی، ج۱، ص۲۰۵ـ۲۰۶، چاپ محمد رشاد عبدالمطلب، کویت.
۲۲. عبداللّه بن اسعد یافعی، مرآةالجنان و عبرةالیقظان فی معرفة مایعتبر من حوادث الزمان، ج۴، ص۳۰۱، حیدرآباد، دکن ۱۳۳۷ـ۱۳۳۹، چاپ افست بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۰.
۲۳. عبدالقادربن محمد نعیمی دمشقی، الدارس فی تاریخ المدارس، ج۱، ص۱۹۶، چاپ جعفر حسنی، قاهره (۱۹۸۸).
۲۴. محمدبن احمد ذهبی، من ذیول العبر للذهبی و الحسینی، ج۱، ص۲۰۶، چاپ محمد رشاد عبدالمطلب، کویت.
۲۵. عبداللّه بن اسعد یافعی، مرآةالجنان و عبرةالیقظان فی معرفة مایعتبر من حوادث الزمان، ج۴، ص۳۰۱، حیدرآباد، دکن ۱۳۳۷ـ۱۳۳۹، چاپ افست بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۰.
۲۶. خلیل بن ایبک صفدی، اعیان العصر و اعوان النصر، ج۴، ص۴۹۲، چاپ علی ابوزید و دیگران، دمشق ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
۲۷. ابن فضل اللّه عمری، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج۹، ص۱۶۰، ج ۹، چاپ محمدعبدالقادر خریسات، ۲۰۰۱.
۲۸. ابن فضل اللّه عمری، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج۹، ص۱۶۷، ج ۹، چاپ محمدعبدالقادر خریسات، عصام مصطفی عقله، و یوسف احمد بنی یاسین، العین، امارات متحده عربی، ۲۰۰۱.
۲۹. ابن وردی، تاریخ ابن الوردی، ج۲، ص۴۶۴، نجف ۱۳۸۹/۱۹۶۹.
۳۰. خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ویسبادن ۱۹۶۲ـ.
۳۱. عبداللّه بن اسعد یافعی، مرآةالجنان و عبرةالیقظان فی معرفة مایعتبر من حوادث الزمان، ج۴، ص۳۰۱، حیدرآباد، دکن ۱۳۳۷ـ۱۳۳۹، چاپ افست بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۰.
۳۲. ابن نُباته، دیوان ابن نُباتةالمصری، ج۱، ص۴۹۵ـ۴۹۷، مصر ۱۳۲۳/۱۹۰۵.
۳۳. عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۹، ص۱۵۸ـ۱۵۹، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو،) قاهره (۱۹۶۴ـ ۱۹۷۶ ).
۳۴. ابن فضل اللّه عمری، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج۹، ص۱۶۳، ج ۹، چاپ محمدعبدالقادر خریسات، عصام مصطفی عقله، و یوسف احمد بنی یاسین، العین، امارات متحده عربی، ۲۰۰۱.
۳۵. ابن قاضی شهبه، طبقات الشافعیة، ج۳، ص۱۲۷، چاپ حافظ عبدالعلیمخان، بیروت: عالم الکتب، ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۳۶. ابن طولون، قضاة دمشق، ج۱، ص۱۰۷، چاپ صلاحالدین منجّد، دمشق ۱۹۵۶.
۳۷. ابن قاضی شهبه، طبقات الشافعیة، ج۲، ص۲۸۷ـ۲۸۸، چاپ حافظ عبدالعلیمخان، بیروت: عالم الکتب، ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۳۸. خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۳، ص۲۴۳، ویسبادن ۱۹۶۲ـ.
۳۹. احمدبن محمد مَقَّری، نفح الطیب، ج۵، ص۳۹۰، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۳۸۸/۱۹۶۸.
۴۰. احمدبن محمد مَقَّری، نفح الطیب، ج۵، ص۳۹۲، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۳۸۸/۱۹۶۸.
۴۱. احمدبن محمد مَقَّری، نفح الطیب، ج۵، ص۳۹۴، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۳۸۸/۱۹۶۸.
۴۲. محمدبن رافع سلامی، الوفیات، ج۱، ص۲۵۹، چاپ صالح مهدی عباس، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
۴۳. ابن قاضی شهبه، طبقات الشافعیة، ج۲، ص۲۸۷، چاپ حافظ عبدالعلیمخان، بیروت: عالم الکتب، ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۴۴. احمد مطلوب، القزوینی و شروح التلخیص، ج۱، ص۱۲۰ـ۱۲۱، بغداد ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
۴۵. ابن حجر عسقلانی، الدرر الکامنة فی اعیان المائة الثامنة، ج۴، ص۵، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
۴۶. خلیل بن ایبک صفدی، اعیان العصر و اعوان النصر، ج۴، ص۴۹۳، چاپ علی ابوزید و دیگران، دمشق ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
۴۷. خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۳، ص۲۴۲، ویسبادن ۱۹۶۲ـ.
۴۸. ابن حجر عسقلانی، الدرر الکامنة فی اعیان المائة الثامنة، ج۴، ص۳، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
۴۹. ابن تغری بردی، المنهل الصافی، ج۱۰، ص۱۰۴، ج۱۰، چاپ محمد محمدامین، قاهره ۱۴۲۳/۲۰۰۳.
۵۰. ابن کثیر، البدایة و النهایة فی التاریخ، ج۱۴، ص۱۸۵، قاهره (۱۳۵۱ـ۱۳۵۸).
۵۱. احمد مطلوب، القزوینی و شروح التلخیص،ج۱، ص۱۰۸ ، بغداد ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
۵۲. ابن فضل اللّه عمری، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج۹، ص۱۶۰، ج ۹، ۲۰۰۱.
۵۳. ابن کثیر، البدایة و النهایة فی التاریخ، ج۱۳، ص۳۳۶،) قاهره (۱۳۵۱ـ۱۳۵۸.
۵۴. خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۳، ص۲۴۳، ویسبادن ۱۹۶۲ـ.
۵۵. عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۹، ص۱۵۸، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو،) قاهره (۱۹۶۴ـ) ۱۹۷۶ (.
۵۶. ابن فرات، تاریخ ابن‌الفرات، ج۸، ص۲۳۰ـ۲۳۱، ج ۸، چاپ قسطنطین زریق و نجلا عزالدین، بیروت ۱۹۳۹.
۵۷. خلیل بن ایبک صفدی، اعیان العصر و اعوان النصر، ج۴، ص۴۹۳، چاپ علی ابوزید و دیگران، دمشق ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
۵۸. عبدالقادربن محمد نعیمی دمشقی، الدارس فی تاریخ المدارس، ج۱، ص۱۹۶، چاپ جعفر حسنی،) قاهره (۱۹۸۸.
۵۹. ابن کثیر، البدایة و النهایة فی التاریخ، ج۱۴، ص۴۲، قاهره (۱۳۵۱ـ۱۳۵۸).
۶۰. ابن کثیر، البدایة و النهایة فی التاریخ، ج۱۴، ص۵۶، قاهره (۱۳۵۱ـ۱۳۵۸).
۶۱. ابن بطوطه، رحلة ابن بطوطة، ج۱، ص۱۰۸، چاپ علی منتصر کتانی، بیروت ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
۶۲. ابن حجر عسقلانی، الدرر الکامنة فی اعیان المائة الثامنة، ج۴، ص۴، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
۶۳. ابن فضل اللّه عمری، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج۹، ص۱۶۲، ج ۹، ۲۰۰۱.
۶۴. خلیل بن ایبک صفدی، اعیان العصر و اعوان النصر، ج۴، ص۴۹۳ـ۴۹۴، چاپ علی ابوزید و دیگران، دمشق ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
۶۵. خلیل بن ایبک صفدی، اعیان العصر و اعوان النصر، ج۴، ص۴۹۴، چاپ علی ابوزید و دیگران، دمشق ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
۶۶. عبدالقادربن محمد نعیمی دمشقی، الدارس فی تاریخ المدارس، ج۱، ص۱۹۶، چاپ جعفر حسنی قاهره (۱۹۸۸).
۶۷. ابن طولون، قضاة دمشق، ج۱، ص۸۸، چاپ صلاح الدین منجّد، دمشق ۱۹۵۶.
۶۸. ابن بطوطه، رحلة ابن بطوطة، ج۱، ص۱۰۲، چاپ علی منتصر کتانی، بیروت ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
۶۹. ابن بطوطه، رحلة ابن بطوطة، ج۱، ص۱۰۷، چاپ علی منتصر کتانی، بیروت ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
۷۰. ابن ایاس، بدائع الزهور فی وقائع الدهور، ج۱، قسم ۱، ص۴۶۶، چاپ محمدمصطفی، قاهره ۱۴۰۲ـ۱۴۰۴/ ۱۹۸۲ـ۱۹۸۴.
۷۱. بدائع الزهور فی وقائع الدهور، چاپ محمدمصطفی، قاهره ۱۴۰۲ـ۱۴۰۴/ ۱۹۸۲ـ۱۹۸۴.
۷۲. خلیل بن ایبک صفدی، اعیان العصر و اعوان النصر، ج۴، ص۴۹۴، چاپ علی ابوزید و دیگران، دمشق ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
۷۳. عبدالرحیم بن حسن اسنوی، طبقات الشافعیة، ج۲، ص۱۶۷، چاپ کمال یوسف حوت، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۷۴. ابن کثیر، البدایة و النهایة فی التاریخ، ج۱۴، ص۱۸۵، قاهره (۱۳۵۱ـ۱۳۵۸).
۷۵. ابن طولون، قضاة دمشق، ج۱، ص۸۸، چاپ صلاحالدین منجّد، دمشق ۱۹۵۶.
۷۶. ابن فضل اللّه عمری، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج۹، ص۱۶۲، ج ۹، ۲۰۰۱.
۷۷. ابن تغری بردی، المنهل الصافی، ج۱۰، ص۱۰۴، ج۱۰، چاپ محمد محمدامین، قاهره ۱۴۲۳/۲۰۰۳.
۷۸. ابن فضل اللّه عمری، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج۹، ص۱۶۲، ج ۹، ۲۰۰۱.
۷۹. خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۳، ص۲۴۲، ویسبادن ۱۹۶۲ـ.
۸۰. خلیل بن ایبک صفدی، اعیان العصر و اعوان النصر، ج۴، ص۴۹۲، چاپ علی ابوزید و دیگران، دمشق ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
۸۱. خوان دمیر، ج۳، ص۲۶۵.
۸۲. ابن فضل اللّه عمری، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج۹، ص۱۶۲ـ۱۶۳، ج ۹، ۲۰۰۱.
۸۳. ابن ایاس، بدائع الزهور فی وقائع الدهور، ج۱، قسم ۱، ص۴۷۶، چاپ محمدمصطفی، قاهره ۱۴۰۲ـ۱۴۰۴/ ۱۹۸۲ـ۱۹۸۴.
۸۴. ابن وردی، تاریخ ابن الوردی، ج۲، ص۴۶۴، نجف ۱۳۸۹/۱۹۶۹.
۸۵. احمدبن علی مَقریزی، السلوک لمعرفة دولالملوک، ج۳، ص۲۴۰، چاپ محمد عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
۸۶. محمدبن احمد ذهبی، من ذیول العبر للذهبی و الحسینی، ج۱، ص۲۰۶، چاپ محمد رشاد عبدالمطلب، کویت.
۸۷. خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۳، ص۲۴۳، ویسبادن ۱۹۶۲ـ.
۸۸. عبداللّه بن اسعد یافعی، مرآةالجنان و عبرةالیقظان فی معرفة مایعتبر من حوادث الزمان، ج۴، ص۳۰۱، حیدرآباد، دکن ۱۳۳۷ـ۱۳۳۹، چاپ افست بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۰.
۸۹. ابن فضل اللّه عمری، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج۹، ص۱۶۳، ج ۹، ۲۰۰۱.
۹۰. عبدالقادربن محمد نعیمی دمشقی، الدارس فی تاریخ المدارس، ج۱، ص۱۹۷، چاپ جعفر حسنی، قاهره (۱۹۸۸).
۹۱. محمدبن احمد ذهبی، من ذیول العبر للذهبی و الحسینی، ج۱، ص۲۰۵، چاپ محمد رشاد عبدالمطلب، کویت.
۹۲. خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۳، ص۲۴۳، ویسبادن ۱۹۶۲ـ.
۹۳. ابن فضل اللّه عمری، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج۹، ص۱۶۷، ۲۰۰۱.
۹۴. احمدبن علی مَقریزی، ج۳، ص۲۵۲، السلوک لمعرفة دولالملوک، چاپ محمد عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
۹۵. احمدبن علی مَقریزی، ج۳، ص۳۶۲، السلوک لمعرفة دولالملوک، چاپ محمد عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
۹۶. ابن تغری بردی، النجوم الزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة، ۱۳۸۳ـ۱۳۹۲، ج ۹، ص ۳۱۸
۹۷. محمدبن احمد ذهبی، من ذیول العبر للذهبی و الحسینی، ج۱، ص۲۰۵ـ۲۰۶، چاپ محمد رشاد عبدالمطلب، کویت.
۹۸. خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۳، ص۲۴۳، ویسبادن ۱۹۶۲ـ.
۹۹. محمدبن رافع سلامی، الوفیات، ج۱، ص۲۵۹، چاپ صالح مهدی عباس، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
۱۰۰. ابن حجر عسقلانی، الدرر الکامنة فی اعیان المائة الثامنة، ج۴، ص۵، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
۱۰۱. ابن نُباته، دیوان ابن نُباتةالمصری، ج۱، ص۱۶۱، مصر ۱۳۲۳/۱۹۰۵.
۱۰۲. ابن نُباته، دیوان ابن نُباتةالمصری، ج۱، ص۱۹۸ـ۱۹۹، مصر ۱۳۲۳/۱۹۰۵.
۱۰۳. ابن نُباته، دیوان ابن نُباتةالمصری، ج۱، ص۴۹۵ـ۴۹۷، مصر ۱۳۲۳/۱۹۰۵.
۱۰۴. ابن نُباته، دیوان ابن نُباتةالمصری، ج۱، ص۵۵۲ـ۵۵۴، مصر ۱۳۲۳/۱۹۰۵.
۱۰۵. ابن فضل اللّه عمری، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج۹، ص۱۶۴ـ۱۶۷، ج ۹، ۲۰۰۱.
۱۰۶. محمدبن احمد ذهبی، من ذیول العبر للذهبی و الحسینی، ج۱، ص۲۰۶، چاپ محمد رشاد عبدالمطلب، کویت.
۱۰۷. خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۳، ص۲۴۲ـ۲۴۳، ویسبادن ۱۹۶۲ـ.
۱۰۸. عبداللّه بن اسعد یافعی، مرآةالجنان و عبرةالیقظان فی معرفة مایعتبر من حوادث الزمان، ج۴، ص۳۰۱، حیدرآباد، دکن ۱۳۳۷ـ۱۳۳۹، چاپ افست بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۰.
۱۰۹. ابن حجر عسقلانی، الدرر الکامنة فی اعیان المائة الثامنة، ج۴، ص۳، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
۱۱۰. ابن حجر عسقلانی، الدرر الکامنة فی اعیان المائة الثامنة، ج۴، ص۵، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
۱۱۱. ابن کثیر، البدایة و النهایة فی التاریخ، ج۱۴، ص۱۸۵،) قاهره (۱۳۵۱ـ۱۳۵۸.
۱۱۲. عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۹، ص۱۶۱، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو،) قاهره (۱۹۶۴ـ) ۱۹۷۶ (.
۱۱۳. خلیل بن ایبک صفدی، اعیان العصر و اعوان النصر، ج۴، ص۴۹۵، چاپ علی ابوزید و دیگران، دمشق ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
۱۱۴. عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، بغیةالوعاة فی طبقات اللغویین و النحاة، ج۱، ص۱۵۷، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۴.
۱۱۵. ابن حجر عسقلانی، الدرر الکامنة فی اعیان المائة الثامنة، ج۲، ص۳۶۱، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
۱۱۶. ابن حجر عسقلانی، الدرر الکامنة فی اعیان المائة الثامنة، ج۲، ص۴۰۱، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
۱۱۷. عبدالقادربن محمد نعیمی دمشقی، الدارس فی تاریخ المدارس، ج۱، ص۱۳۳، چاپ جعفر حسنی،) قاهره (۱۹۸۸.
۱۱۸. ابن تغری بردی، النجوم الزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة، ج ۹، ص ۳۱۸، ۱۳۸۳ـ۱۳۹۲،
۱۱۹. قلقشندی، ج۱، ص۱۸۵.
۱۲۰. احمدبن مصطفی، طاشکوپریزاده، مفتاح السعادة و مصباح السیادة، ج ۱، ص ۱۹۴، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵
۱۲۱. محمدبن عبدالرحمان خطیب قزوینی، التلخیص فی علوم البلاغة، ج۱، ص۲۲ـ۲۳، چاپ عبدالرحمان برقوقی، (قاهره ۱۳۵۰/ ۱۹۳۲).
۱۲۲. عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، بغیةالوعاة فی طبقات اللغویین و النحاة، ج۱، ص۱۵۷، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۴.
۱۲۳. حاجی خلیفه،ج ۱، ستون۲۱۰، .
۱۲۴. محمدبن عبدالرحمان خطیب قزوینی، الایضاح فی علوم البلاغة، ج۱، ص۹، چاپ عبدالحمید هنداوی، قاهره ۱۴۲۸/۲۰۰۷.
۱۲۵. امین خولی، مناهج تجدید فی النحو و البلاغة و التفسیر و الادب، ج۱، ص۱۸۳،) قاهره (۱۹۹۵.
۱۲۶. احمد مطلوب، القزوینی و شروح التلخیص، ج۱، ص۱۸۳ـ۱۸۴ که گفته هر دو کتاب در شام تألیف شده اند، بغداد ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
۱۲۷. احمدبن مصطفی، طاشکوپریزاده، مفتاح السعادة و مصباح السیادة،ج۱، ص۱۹۵، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
۱۲۸. حاجی خلیفه،ج ۱، ستون ۲۱۰ـ۲۱۱.
۱۲۹. کارل بروکلمان، تاریخ الادب العربی، ج۵، ص۲۵۳ـ۲۵۴، ج ۵، نقله الی العربیة رمضان عبدالتواب، قاهره ۱۹۷۵.
۱۳۰. عمر فرّوخ، تاریخ الادب العربی، ج۳، ص۷۵۳، ج ۳، بیروت ۱۹۸۹.
۱۳۱. احمد مطلوب، القزوینی و شروح التلخیص، ج۱، ص۱۸۷ـ۱۹۰، بغداد ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
۱۳۲. یوسف بن ابی بکر سکّاکی، کتاب مفتاح العلوم، ج۱، ص۷۰،) قاهره (۱۳۴۸، چاپ افست بیروت.
۱۳۳. محمدبن عبدالرحمان خطیب قزوینی، التلخیص فی علوم البلاغة، ج۱، ص۳۷، چاپ عبدالرحمان برقوقی، (قاهره ۱۳۵۰/ ۱۹۳۲).
۱۳۴. یوسف بن ابی بکر سکّاکی، کتاب مفتاح العلوم، ج۱، ص۷۱،) قاهره (۱۳۴۸، چاپ افست بیروت.
۱۳۵. محمدبن عبدالرحمان خطیب قزوینی، التلخیص فی علوم البلاغة، ج۱، ص۳۸، چاپ عبدالرحمان برقوقی، (قاهره ۱۳۵۰/ ۱۹۳۲).
۱۳۶. یوسف بن ابی بکر سکّاکی، کتاب مفتاح العلوم، ج۱، ص ۱۶۶
۱۳۷. محمدبن عبدالرحمان خطیب قزوینی، التلخیص فی علوم البلاغة، ج۱، ص۴۵، چاپ عبدالرحمان برقوقی، (قاهره ۱۳۵۰/ ۱۹۳۲).
۱۳۸. یوسف بن ابی بکر سکّاکی، کتاب مفتاح العلوم، ج۱، ص۱۲۰
۱۳۹. محمدبن عبدالرحمان خطیب قزوینی، التلخیص فی علوم البلاغة، ج۱، ص۲۰۹ـ۲۱۰، چاپ عبدالرحمان برقوقی، (قاهره ۱۳۵۰/ ۱۹۳۲).
۱۴۰. محمدبن عبدالرحمان خطیب قزوینی، التلخیص فی علوم البلاغة، ج۱، ص۲۱۳، چاپ عبدالرحمان برقوقی، (قاهره ۱۳۵۰/ ۱۹۳۲).
۱۴۱. محمدبن عبدالرحمان خطیب قزوینی، الایضاح فی علوم البلاغة، ج۱، ص۲۴۱ـ۲۴۲، چاپ عبدالحمید هنداوی، قاهره ۱۴۲۸/۲۰۰۷.
۱۴۲. محمدبن عبدالرحمان خطیب قزوینی، التلخیص فی علوم البلاغة، ج۱، ص۴۰۸ـ۴۳۵، چاپ عبدالرحمان برقوقی، (قاهره ۱۳۵۰/ ۱۹۳۲).
۱۴۳. یوسف بن ابی بکر سکّاکی، کتاب مفتاح العلوم،ص ۱۷۹ـ۱۸۲
۱۴۴. محمدبن عبدالرحمان خطیب قزوینی، التلخیص فی علوم البلاغة، ج۱، ص۳۴۷ـ۴۰۸، چاپ عبدالرحمان برقوقی، (قاهره ۱۳۵۰/ ۱۹۳۲).
۱۴۵. یوسف بن ابی بکر سکّاکی، کتاب مفتاح العلوم، ج۱، ص۱۸۰،) قاهره (۱۳۴۸، چاپ افست بیروت.
۱۴۶. محمدبن عبدالرحمان خطیب قزوینی، التلخیص فی علوم البلاغة، ج۱، ص۳۸۵، چاپ عبدالرحمان برقوقی، (قاهره ۱۳۵۰/ ۱۹۳۲).
۱۴۷. یوسف بن ابی بکر سکّاکی، کتاب مفتاح العلوم، ج۱، ص۷۰،) قاهره (۱۳۴۸، چاپ افست بیروت.
۱۴۸. محمدبن عبدالرحمان خطیب قزوینی، التلخیص فی علوم البلاغة، ج۱، ص۳۵۹، چاپ عبدالرحمان برقوقی، (قاهره ۱۳۵۰/ ۱۹۳۲).
۱۴۹. شوقی ضیف، البلاغة، ج۱، ص۳۴۶ـ۳۴۷، تطور و تاریخ، قاهره) ۱۹۷۶ (.
۱۵۰. عبدالعزیز عتیق، تاریخ البلاغة العربیة، ج۱، ص۳۰۳ـ۳۱۰، بیروت: دارالنهضة العربیة.
۱۵۱. خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۳، ص۲۴۳، ویسبادن ۱۹۶۲ـ.
۱۵۲. ابن حجر عسقلانی، الدرر الکامنة فی اعیان المائة الثامنة، ج۴، ص۵، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
۱۵۳. عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، بغیةالوعاة فی طبقات اللغویین و النحاة، ج۱، ص۱۵۷، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۴.
۱۵۴. حاجی خلیفه،ج ۲، ستون ۱۰۰۹.
۱۵۵. حاجی خلیفه،ج ۲، ستون۱۶۹۲،.
۱۵۶. اسماعیل بغدادی، هدیةالعارفین، ج۲، ص۱۵۰، ج ۲
۱۵۷. حاجی خلیفه، ج ۶.
۱۵۸. محمدبن عبدالرحمان خطیب قزوینی، الایضاح فی علوم البلاغة، ج۱، ص۲۸۹، چاپ عبدالحمید هنداوی، قاهره ۱۴۲۸/۲۰۰۷.
۱۵۹. محمدبن عبدالرحمان خطیب قزوینی، الایضاح فی علوم البلاغة، ج۱، ص۳۲۹، چاپ عبدالحمید هنداوی، قاهره ۱۴۲۸/۲۰۰۷.
۱۶۰. محمدبن عبدالرحمان خطیب قزوینی، الایضاح فی علوم البلاغة، ج۱، ص۳۳۵، چاپ عبدالحمید هنداوی، قاهره ۱۴۲۸/۲۰۰۷.
۱۶۱. محمدبن عبدالرحمان خطیب قزوینی، الایضاح فی علوم البلاغة، ج۱، ص۳۴۲، چاپ عبدالحمید هنداوی، قاهره ۱۴۲۸/۲۰۰۷.
۱۶۲. محمدبن رافع سلامی، الوفیات، ج۱، ص۲۵۹، چاپ صالح مهدی عباس، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
۱۶۳. ابن قاضی شهبه، طبقات الشافعیة، ج۲، ص۲۸۷، چاپ حافظ عبدالعلیمخان، بیروت: عالم الکتب، ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۱۶۴. ابن عماد،شذرات الذهب فی اخبار من ذهب ج۶، ص۱۲۳.
۱۶۵. احمد مطلوب، القزوینی و شروح التلخیص، ج۱، ص۱۶۱، بغداد ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
۱۶۶. قلقشندی، ج۱، ص۴۶۹.
۱۶۷. ابن قاضی، درّةالحجال فی اسماءالرجال، (ذیل وفیات الاعیان)، ج ۲، ص۱۱۵، چاپ محمد احمدی ابوالنور
۱۶۸. صلاح الدین منجّد، «مصادر جدیدة عن تاریخ الطب عندالعرب»، ج۱، ص۳۲۱، مجلة معهدالمخطوطات العربیة، ج ۵، ش ۲ (جمادیالاولی ۱۳۷۹).
۱۶۹. ابن فضل اللّه عمری، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج۹، ص۱۶۸ـ ۱۷۰، ج ۹، ۲۰۰۱.
۱۷۰. خلیل بن ایبک صفدی، اعیان العصر و اعوان النصر، ج۴، ص۴۹۸ـ۴۹۹، چاپ علی ابوزید و دیگران، دمشق ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
۱۷۱. عبداللّه بن اسعد یافعی، مرآةالجنان و عبرةالیقظان فی معرفة مایعتبر من حوادث الزمان، ج۴، ص۳۰۱، حیدرآباد، دکن ۱۳۳۷ـ۱۳۳۹، چاپ افست بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۰.
۱۷۲. عبدالرحیم بن حسن اسنوی، طبقات الشافعیة، ج۱، ص۲۸۱، چاپ کمال یوسف حوت، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۱۷۳. ابن عماد،شذرات الذهب فی اخبار من ذهب ،ج۵، ص۱۰۹.
۱۷۴. ابن عماد،شذرات الذهب فی اخبار من ذهب.
۱۷۵. عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، بغیةالوعاة فی طبقات اللغویین و النحاة، ج۱، ص۱۵۷، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۴.
۱۷۶. احمدبن مصطفی، طاشکوپریزاده، مفتاح السعادة و مصباح السیادة، ج۱، ص۱۹۴،بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
۱۷۷. مسعودبن عمر تفتازانی، کتاب المطّول فی شرح تلخیص المفتاح، ج۱، ص۴۳۷،) استانبول (۱۳۳۰، چاپ افست قم ۱۴۰۷.
۱۷۸. عبدالقاهر جرجانی، کتاب اسرارالبلاغة، ج۱، ص۲۵۶، چاپ هلموت ریتر، استانبول ۱۹۵۴.
۱۷۹. شوقی ضیف، البلاغة، ج۱، ص۳۵۲ـ۳۵۴، تطور و تاریخ، قاهره( ۱۹۷۶ ).



، دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «خطیب قزوینی»، شماره ۷۱۴۳.    



جعبه ابزار