• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خلق و امر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



خلق و امر، دو اصطلاح در کلام اسماعیلیه است.



اغلب در آثار متفکران اسماعیلی، براساس آیه «الالَهُ الخلق و الامر»، نوعی تقابل میان دو مفهوم خلق و امر دیده می‌شود؛ خلق خلقت جواهر مادّی و امر خلقت جواهر روحانی تعریف می‌گردد.


در رسائل اخوان‌الصفا
[۲] اخوان‌الصفا، رسائل اخوان‌الصفاء و خلان‌الوفاء، ج۳، ص۱۸۴، چاپ عارف تامر، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
چنین تبیین شده که عقلِ نخستین معلولِ باری‌تعالی و باری‌تعالی علت و مُبدِعِ همه موجودات و مکملِ تکوین آن‌ها در نظام سلسله مراتبی از پست‌ترین تا شریف‌ترینشان است.
خدا مبدأ و منشأ همه موجودات است، چنان‌که واحد مبدأ و منشأ همه عددهاست.
[۳] اخوان‌الصفا، رسائل اخوان‌الصفاء و خلان‌الوفاء، ج۳، ص۲۳۶، چاپ عارف تامر، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.

خداوند با عدد یک متناظر است، عقل با عدد دو، نفس با سه، مادّه نخستین با چهار، طبیعت با پنج، جسم جهان با شش، افلاک آسمانی با هفت، عناصر چهارگانه و مشتقات آن‌ها (قلمرو جمادات ، نباتات و حیوانات ) با عدد هشت.
[۴] اخوان‌الصفا، رسائل اخوان‌الصفاء و خلان‌الوفاء، ج۳، ص۱۸۱ـ۱۸۲، چاپ عارف تامر، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
[۵] اخوان‌الصفا، رسائل اخوان‌الصفاء و خلان‌الوفاء، ج۳، ص۲۰۳، چاپ عارف تامر، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.

صدورِ جهان از خدا همانند صدورِ سخن از گوینده است.
[۶] اخوان‌الصفا، رسائل اخوان‌الصفاء و خلان‌الوفاء، ج۳، ص۳۵۱، چاپ عارف تامر، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.

عقل، نخستین ابداع، محلِ هستی ، و «موضع کون» نیز نامیده می‌شود، زیرا اراده الهی قبل از کون است و به واسطه عقل است که اشیا از عدم به وجود می‌آیند.
[۷] اخوان‌الصفا، رسائل اخوان‌الصفاء و خلان‌الوفاء، ج۴، ص۲۰۳، چاپ عارف تامر، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.

همچنین عقل، محل یا موضعی خوانده می‌شود که امرِ خدا خودش را در آن‌جا آشکار می‌سازد.
[۸] اخوان‌الصفا، رسائل اخوان‌الصفاء و خلان‌الوفاء، ج۴، ص۲۰۶، چاپ عارف تامر، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.



داعیِ فاطمی، ابویعقوب سجستانی (متوفی ح۳۹۰)،
[۹] اسحاق‌ بن احمد ابویعقوب سجستانی، رسالة تحفة‌المستجیبین، ج۱، ص۱۴۷، در خمس رسائل اسماعیلیة، چاپ عارف‌تامر، سلمیه، سوریه: دارالانصاف، ۱۳۷۵/۱۹۵۶.
آیه «اَلا لَهُ الخلقُ والامر» را تأویل کرده به این‌که خلق دربردارنده اشیای جسمانی (مخلوقات) است که در زمان و مکان آفریده شده‌اند، در حالی‌که امر به موجودات روحانی (مُبدَعات) مربوط است که از آغاز در ورای زمان و مکان تحقق یافته‌اند، گرچه اغلب ابداع و امر با عقل یکی دانسته می‌شود.




۴.۱ - خلق جهان

در کتاب جامع‌الحکمتین،
[۱۱] ناصرخسرو، کتاب جامع‌الحکمتین، ج۱، ص۲۲۹، چاپ هانری کوربن و محمدمعین، تهران ۱۳۶۳ش.
منسوب به ناصرخسرو (متوفی ۴۸۱)، که در دوره فاطمیان به اسماعیلیه گروید، بیان شده که عالَم امر، جهان سلسله مراتبِ روحانی است، ولی عالَم خلق به جهان جسمانی اشاره دارد.
ابداع، نام امر الوهی است و عمل اختراع عبارت از پدید آوردن چیزی از عدم است.
خلق، تقدیر چیزی از چیزی دیگر است، مانند کسی که از چوبْ تختی می‌سازد و به آن شکل می‌دهد.
اهل تأیید، یعنی امامان که از فرزندان پیامبر اکرم هستند، این عقیده را که جهان ازلی ، قدیم و غیرمخلوق است، رد می‌کنند.
جهان، سازنده و صانع قلمروهای طبیعی (موالید) نیست، بلکه خود بالذات مصنوع و ساخته شده است.
گیاهان و حیوانات به کمک افلاک و ستارگان و عناصر پدید نیامده‌اند، بلکه گیاهان از تخم اولیه و ابداعیِ گیاه و حیوانات از جفت ابداعی نر و ماده حیوان ایجاد شده‌اند.
اگر غیر از این بود و گیاهان و حیوانات به کمک افلاک و ستارگان و خاک و آب پدید آمده بودند، می‌بایست سراسر زمین را باغ و بوستان فرامی‌گرفت.
[۱۲] ناصرخسرو، کتاب جامع‌الحکمتین، ج۱، ص۲۱۸، چاپ هانری کوربن و محمدمعین، تهران ۱۳۶۳ش.


۴.۲ - دليل خلق شدن جهان

دلیل این‌که جهان خلق شده این است که جهان در کلیتش جوهری یگانه است که به اجزای زیادی تقسیم شده و هر جزء، طبیعت خودش را دارد.
[۱۳] ناصرخسرو، کتاب جامع‌الحکمتین، ج۱، ص۲۱۹، چاپ هانری کوربن و محمدمعین، تهران ۱۳۶۳ش.

هرکس به این امر توجه کند که‌ همان جوهر واحد، ممکن است صورتهای مختلفی به خود بگیرد و هر جزئی از این جوهر، طبق صورت خاص خودش، کارکردی خاص و متمایز دارد، باید اذعان کند که این جوهر به ذات خویش موجود نشده، بلکه حتمآ کسی به آن شکل داده است.
مثلا جوهر آهن می‌تواند به صورتهای مختلفی درآید که هر کدام کارکرد خاصی دارد، مانند شمشیر ، تبر ، سوزن و بیل .
فاعلی همچون انسان باید این صورتهای مختلف را به آهن بدهد.
[۱۴] ناصرخسرو، کتاب جامع‌الحکمتین، ج۱، ص۲۲۱، چاپ هانری کوربن و محمدمعین، تهران ۱۳۶۳ش.


۴.۳ - دليل ديگر

ناصرخسرو
[۱۵] ناصرخسرو، کتاب جامع‌الحکمتین، ج۱، ص۲۲۶، چاپ هانری کوربن و محمدمعین، تهران ۱۳۶۳ش.
علاوه بر آن توضیح می‌دهد که دلیل قاطع و آشکار دیگر برای ابداع هنگامی فهمیده می‌شود که به اجزای پراکنده «بی‌جان و بی‌هیچ دانش » توجه کنیم که به خواست و اراده کسی گردهم می‌آیند و شکل می‌گیرند و هرکدام در جای خاص خویش قرار می‌گیرند.
در این صورت آیا صانع به ذات خویش این کار را انجام داده یا بدان امر نموده است؟ اگر پاسخ دهیم که خدا به ذات خویش این کار را انجام داده است، جسم بودن او را تأیید کرده‌ایم.
چون خدا جسم نیست، باید بپذیریم که او بر ایجاد اشیای نظم و ترتیب یافته امر نموده و ــ به تعبیر ناصرخسرو «بفرمودست» ــ این فرمان را ابداع می‌نامیم.
[۱۶] ناصرخسرو، کتاب جامع‌الحکمتین، ج۱، ص۲۲۸، چاپ هانری کوربن و محمدمعین، تهران ۱۳۶۳ش.





۵.۱ - تدوين قرآن بر اساس امر وخلق

شهرستانی (متوفی ۵۴۸ یا ۵۴۹)، اسماعیلی نزاری (شهرستانی)، در مفاتیح‌الاسرار
[۱۷] محمد بن عبدالکریم شهرستانی، تفسیرالشهرستانی، ج۱، ص۱۸۹، المسمی مفاتیح الاسرار و مصابیح الابرار، ج۱، چاپ محمدعلی آذرشب، تهران ۱۳۷۶ش.
بیان داشته که جنبه‌های مختلف قرآن براساس قاعده خلق و امر پایه‌ریزی و تدوین شده است.
این دو مفهوم، جزئی از ثنویتی که جهان جسمانی را از جهان روحانی تفکیک کند، نیستند بلکه دو شیوه برای ادراک دو جنبه واقعیتِ واحدند.
شیوه‌ای که شهرستانی در مجلس
[۱۸] محمد بن عبدالکریم شهرستانی، تفسیرالشهرستانی، ج۱، ص۹۷، المسمی مفاتیح الاسرار و مصابیح الابرار، ج۱، چاپ محمدعلی آذرشب، تهران ۱۳۷۶ش.
برای تفسیر خلق برگزیده، مشابه تفسیر افلاطون است.
از سوی دیگر، ما جهان ابداع ارواح و جهان جسمانی (جهان خلق) را داریم.
جهان نخست، جهانِ نظم و تقدیر و وحدت است، اما جهان دوم جهانِ کثرت است.
جهان جسمانی بر مثال و انگاره جهان روحانی ساخته شده است.
تمایز اصلی این دو ساحت، متکی بر مفهوم زمان است.
جهان روحانی تحت حاکمیت دهر
[۱۹] محمد بن عبدالکریم شهرستانی، تفسیرالشهرستانی، ج۱، ص۹۸، المسمی مفاتیح الاسرار و مصابیح الابرار، ج۱، چاپ محمدعلی آذرشب، تهران ۱۳۷۶ش.
و جهان مادّی تحت سلطه زمانِ مرتبط با حرکت ستارگان است.

۵.۲ - جدول شهرستاني درباره جهان

جدول زیر مبیّن دیدگاه شهرستانی درباره جهان است) :
ایزد (خدا
جهان روحانی جهان مادّی
ابداع ارواح خلق (جهان مادّی)
امر (فرمان الهی) مظهر امر
مصدر و منشأ عقل عقل
مصدر و منشأ خلق خلق
مُلک (قلمرو اقتدار پادشاهی) مِلک (دارایی)
دهر زمان
باطن ظاهر
ارواح اجساد

۵.۳ - خلق دارايي و امر پادشاهي

شهرستانی در مجلس،
[۲۰] محمد بن عبدالکریم شهرستانی، تفسیرالشهرستانی، ج۱، ص۹۷ـ۹۸، المسمی مفاتیح الاسرار و مصابیح الابرار، ج۱، چاپ محمدعلی آذرشب، تهران ۱۳۷۶ش.
آیة «الالهُ الخلق و الامر» را تفسیری معنوی کرده است.
به تعبیر وی، خلق مِلک و دارایی خداوند است، ولی امر به منزله قلمرو پادشاهی یا مُلک اوست.
فرمان الهی یا «امر» منشأ و مصدرِ خلق است، در حالی‌که خَلقش تجلی و مظهر امر اوست.
خلق او وجود نداشت و به واسطه امر به وجود آمد.
مفهوم حدوث بر خلق، که دارای آغاز و انجام است، اطلاق می‌شود و مفهوم قِدَم بر امر الهی.
کثرت را می‌توان به خلق نسبت داد که قابل اندازه‌گیری و کمیّت‌پذیر است ولی وحدت به امر الهی متعلق است که بر هر چیزی احاطه دارد.
مُبدِع به نحو سرمدی ، مُبدَع یعنی عقل اول را ابداع می‌کند.
امر، واسطه ارتباط میان مبدِع و عقل اول است.
عقل نه تنها مظهرِ امر، بلکه مظهرِ خلق نیز می‌شود.
امر منشأ و مصدرِ خلق، و خلق همانند عقل، مظهرِ امر خوانده می‌شود.
شهرستانی در مجلس
[۲۲] محمد بن عبدالکریم شهرستانی، تفسیرالشهرستانی، ج۱، ص۱۱۸ـ۱۱۹، المسمی مفاتیح الاسرار و مصابیح الابرار، ج۱، چاپ محمدعلی آذرشب، تهران ۱۳۷۶ش.
دیدگاههای مکاتب مختلف کلامی را بیان کرده است.

۵.۴ - ديدگاه معتزله و كراميه

معتزله تصریح دارند که خلق و امرْ یک چیز، و هر دو مخلوق‌اند.
کرامیه تأکید دارند که خلق و امر یک چیزند و هر دو در ذات الهی حادث‌اند.
اشاعره این دو مفهوم را یکی نمی‌دانند.
آنان بر این عقیده‌اند که خلق، مخلوق است ولی امر، غیرمخلوق و قدیم بوده و موطن آن ذات الهی است.
شهرستانی
[۲۳] محمد بن عبدالکریم شهرستانی، تفسیرالشهرستانی، مجلس، ص۱۱۹، المسمی مفاتیح الاسرار و مصابیح الابرار، ج۱، چاپ محمدعلی آذرشب، تهران ۱۳۷۶ش.
با دیدگاههای مذکور مخالفت کرده و معتقد است که این دیدگاه‌ها با تعالیم قرآن سازگار نیستند.
از نظر شهرستانی،
[۲۴] محمد بن عبدالکریم شهرستانی، کتاب نهایة الاقدام فی علم الکلام، ج۱، ص۳۸۵، چاپ آلفردگیوم، قاهره.
همچون بسیاری از متفکران اسماعیلی، امر صفتی نیست که در ذات خداوند باشد.
مفهوم امر تنها به صورت مجازی ممکن است به خدا نسبت داده شود، چون هیچ‌کدام از صفاتی که خداوند با آن‌ها امر می‌کند، به ذات خداوند برنمی‌گردد.
درواقع، خدا عالِم، قادر و فاعلِ امر است، همان‌طور که فاعلِ خلق می‌باشد .


(۱) قرآن.
(۲) اسحاق‌ بن احمد ابویعقوب سجستانی، رسالة تحفة‌المستجیبین، در خمس رسائل اسماعیلیة، چاپ عارف‌تامر، سلمیه، سوریه: دارالانصاف، ۱۳۷۵/۱۹۵۶.
(۳) اخوان‌الصفا، رسائل اخوان‌الصفاء و خلان‌الوفاء، چاپ عارف تامر، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
(۴) محمد بن عبدالکریم شهرستانی، تفسیرالشهرستانی، المسمی مفاتیح الاسرار و مصابیح الابرار، ج۱، چاپ محمدعلی آذرشب، تهران ۱۳۷۶ش.
(۵) محمد بن عبدالکریم شهرستانی، کتاب نهایة الاقدام فی علم الکلام، چاپ آلفردگیوم، قاهره .
(۶) محمد بن عبدالکریم شهرستانی، مجلس مکتوب تاج‌الدین محمد بنعبدالکریم شهرستانی منعقد در خوارزم، چاپ محمدرضا جلالی نائینی، (تهران) ۱۳۶۹ش.
(۷) ناصرخسرو، کتاب جامع‌الحکمتین، چاپ هانری کوربن و محمدمعین، تهران ۱۳۶۳ش.


۱. اعراف/سوره۷، آیه۵۴.    
۲. اخوان‌الصفا، رسائل اخوان‌الصفاء و خلان‌الوفاء، ج۳، ص۱۸۴، چاپ عارف تامر، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
۳. اخوان‌الصفا، رسائل اخوان‌الصفاء و خلان‌الوفاء، ج۳، ص۲۳۶، چاپ عارف تامر، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
۴. اخوان‌الصفا، رسائل اخوان‌الصفاء و خلان‌الوفاء، ج۳، ص۱۸۱ـ۱۸۲، چاپ عارف تامر، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
۵. اخوان‌الصفا، رسائل اخوان‌الصفاء و خلان‌الوفاء، ج۳، ص۲۰۳، چاپ عارف تامر، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
۶. اخوان‌الصفا، رسائل اخوان‌الصفاء و خلان‌الوفاء، ج۳، ص۳۵۱، چاپ عارف تامر، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
۷. اخوان‌الصفا، رسائل اخوان‌الصفاء و خلان‌الوفاء، ج۴، ص۲۰۳، چاپ عارف تامر، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
۸. اخوان‌الصفا، رسائل اخوان‌الصفاء و خلان‌الوفاء، ج۴، ص۲۰۶، چاپ عارف تامر، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
۹. اسحاق‌ بن احمد ابویعقوب سجستانی، رسالة تحفة‌المستجیبین، ج۱، ص۱۴۷، در خمس رسائل اسماعیلیة، چاپ عارف‌تامر، سلمیه، سوریه: دارالانصاف، ۱۳۷۵/۱۹۵۶.
۱۰. اعراف/سوره۷، آیه۵۴.    
۱۱. ناصرخسرو، کتاب جامع‌الحکمتین، ج۱، ص۲۲۹، چاپ هانری کوربن و محمدمعین، تهران ۱۳۶۳ش.
۱۲. ناصرخسرو، کتاب جامع‌الحکمتین، ج۱، ص۲۱۸، چاپ هانری کوربن و محمدمعین، تهران ۱۳۶۳ش.
۱۳. ناصرخسرو، کتاب جامع‌الحکمتین، ج۱، ص۲۱۹، چاپ هانری کوربن و محمدمعین، تهران ۱۳۶۳ش.
۱۴. ناصرخسرو، کتاب جامع‌الحکمتین، ج۱، ص۲۲۱، چاپ هانری کوربن و محمدمعین، تهران ۱۳۶۳ش.
۱۵. ناصرخسرو، کتاب جامع‌الحکمتین، ج۱، ص۲۲۶، چاپ هانری کوربن و محمدمعین، تهران ۱۳۶۳ش.
۱۶. ناصرخسرو، کتاب جامع‌الحکمتین، ج۱، ص۲۲۸، چاپ هانری کوربن و محمدمعین، تهران ۱۳۶۳ش.
۱۷. محمد بن عبدالکریم شهرستانی، تفسیرالشهرستانی، ج۱، ص۱۸۹، المسمی مفاتیح الاسرار و مصابیح الابرار، ج۱، چاپ محمدعلی آذرشب، تهران ۱۳۷۶ش.
۱۸. محمد بن عبدالکریم شهرستانی، تفسیرالشهرستانی، ج۱، ص۹۷، المسمی مفاتیح الاسرار و مصابیح الابرار، ج۱، چاپ محمدعلی آذرشب، تهران ۱۳۷۶ش.
۱۹. محمد بن عبدالکریم شهرستانی، تفسیرالشهرستانی، ج۱، ص۹۸، المسمی مفاتیح الاسرار و مصابیح الابرار، ج۱، چاپ محمدعلی آذرشب، تهران ۱۳۷۶ش.
۲۰. محمد بن عبدالکریم شهرستانی، تفسیرالشهرستانی، ج۱، ص۹۷ـ۹۸، المسمی مفاتیح الاسرار و مصابیح الابرار، ج۱، چاپ محمدعلی آذرشب، تهران ۱۳۷۶ش.
۲۱. اعراف/سوره۷، آیه۵۴.    
۲۲. محمد بن عبدالکریم شهرستانی، تفسیرالشهرستانی، ج۱، ص۱۱۸ـ۱۱۹، المسمی مفاتیح الاسرار و مصابیح الابرار، ج۱، چاپ محمدعلی آذرشب، تهران ۱۳۷۶ش.
۲۳. محمد بن عبدالکریم شهرستانی، تفسیرالشهرستانی، مجلس، ص۱۱۹، المسمی مفاتیح الاسرار و مصابیح الابرار، ج۱، چاپ محمدعلی آذرشب، تهران ۱۳۷۶ش.
۲۴. محمد بن عبدالکریم شهرستانی، کتاب نهایة الاقدام فی علم الکلام، ج۱، ص۳۸۵، چاپ آلفردگیوم، قاهره.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «خلق و امر»، شماره۶۴۲۳.    



جعبه ابزار