خیل
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خیل به معنی
اسب است، و جمع آن «خُیُول» و «اخْیال» بوده و از باب
مجاز به
اسب سوار نیز اطلاق میشود.
در
فقه به اسبی که در خصوص
جنگ از آن استفاده میشده،
اطلاقمیگردد. همچنان که در
قرآن آمده است: «وَاعِدُّوا لَهُمْ مَااسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّاللَّهِ وَ عَدُوَّکُمْ»
«در
مبارزه با
دشمنان اسلام، آنچه در
توان دارید از
قدرت و
نیرو و
اسبان جنگی آماده سازید؛ تا
دشمنان خدا و
دشمنان خودتان را به
ترس و
رعب بیندازید.»
حضرت علی (علیه السلام) فرمود:«خُیُولُالْغُزاةِ فِیالدُّنْیا هِیَ خُیُولُهُمْ فِیالْجَنَّةِ»
«اسبهای
رزمندگان در دنیا همان اسبهای آنهاست در
بهشت.»
در گذشته
اسب سریعترین
مرکب محسوب میشد و در
میدانهای جنگ کارآیی بالایی داشت
قرآن کریم در معرفی
شاخصهای قدرت نظامی که موجب ترس و
وحشت دشمن میشود، از
اسب سخن به میان آورده است: «وَ اعِدُّولَهُمْ... مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ...»
همچنان
خداوند بهاسبان رزمندگان و جرقّه سُمِّ آنان و
گرد و
غباری که از زیر سُمّ آنان برمیخیزد، سوگند یادکرده است.
«وَالْعادِیاتِ ضَبْحاً فَالْمُورِیاتِ قَدْحاً فَالْمُغَیراتِ صُبْحاً فَاثَرْنَ بِهِ نَقْعاً فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعاً»
سوگند به
اسبان دونده (
مجاهدان) در حالی که نفس زنان پیش میرفتند و سوگند به افروزندگان
جرقه آتش (در برخورد سُمهایشان با
سنگهای بیابان و سوگند به هجوم آوران
سپیده دم، که گرد و غبار به هر سو پراکندند، و (ناگهان) در میان دشمن ظاهر شدند.
به خاطر نقش بارز این
مرکب در
میدان جنگ،
اسلام از
غنایم به دست آمده برایش
سهمی قرار داده بود که به صاحب آن تعلق میگرفت.
اسب دارای انواع مختلفی است که هر کدام دارای اسم مخصوص به خود میباشند.
جهادگری که (داوطلبانه) با اسبش در
جهاد شرکت کند، از
غنایم به دست آمده، دو
سهم میبرد یک سهم از آن خودش و سهم دیگر برای اسبش و اگر دو اسب یا بیشتر از آن همراه خود به میدان جنگ آورده باشد، فقط سه سهم میبرد.
ولی
اسب القحم (
اسب پیر و ناتوان) سهمی از
غنیمت نمیبرد. واگر بیشتر از دو اسب آورده باشد، همان سه سهم را میبرد.
جمعی از نویسندگان، پژوهشکده تحقیقات اسلامی، اصطلاحات نظامی در فقه اسلامی، ص۵۷.