• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

درخواست خیر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



درخواست خیر، از جمله خواسته‌های پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و امامان (علیهم‌السّلام)، از اصحاب و یاران بود که وعده‌های ناب الهی به کسانی که به خلق‌الله احسان و خدمت می‌کنند داده‌اند.



در چند روایت آمده است که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و امامان (علیهم‌السّلام) هم چنان‌ که به آموختن قرآن اهتمام می‌ورزیدند «درخواست خیر» در کارها را نیز به یاران می‌آموختند.


این روایات نشان می‌دهند که آثار این عمل، همانند آثار قرآن کریم است که عبارت است از:

۲.۱ - ایجاد و افزایش ایمان

اگر قلبی دارای ایمان نباشد، تلاوت قرآن کریم موجب ایجاد ایمان در قلب می‌شود و اگر ایمان دارد، موجب افزایش و رشد آن می‌شود. امیرمومنان علی (علیه‌السّلام) می‌فرماید: «الْقُرآنُ لِقاءُ الایمان؛ قرآن موجب تولید ایمان است.» هم‌ چنان که نسیم بهار سبب می‌شود تا شکوفه‌ها شکفته شوند و درختان بارور گردند، تلاوت و وزیدن نسیم آیات موجب می‌شود که قلب به ایمان مزین شود و در صورت حضور ایمان موجب افزایش و بالندگی آن خواهد شد. این از آثار همراهی با قرآن است. «دعای قبل از هر کار» نیز دارای چنین آثار بلند و ارزشمندی است که اگر انسان قبل از آغاز کار لحظه‌ای توقف کند و قلب را به جانب خداوند روان سازد و از او خیر و برکت بخواهد این رفتار موجب ایجاد و افزایش ایمان می‌گردد.

۲.۲ - زنده ماندن دل

قرآن موجب حیات روح و زنده ماندن دل است. اگر دل زنده شد به آن سوی عالم گرایش پیدا می‌کند، عشق به خدا و آخرت در آن قرار می‌گیرد و این دنیای فانی را دیگر به حساب نمی‌آورد. نتیجه حشر و نشر با قرآن زنده بودن قلب و تازه بودن روح است همچنین است یاد خداوند قبل از اعمال.

۲.۳ - سامان یافتن زندگی

همراهی با قرآن باعث می‌شود که امور زندگی از پراکندگی نجات پیدا کند و کارهای فرد جمع و جور شود و غم و غصه از صحنه زندگی رخت بربندد. در نتیجه چنین فردی اراده و توان خود را مصروف جهان پر از نور و ابدی می‌کند. این آثار همچنان ‌که از تلاوت و همراهی با قرآن کریم برمی‌خیزد، با «یاد خداوند قبل از اعمال» نیز حاصل می‌گردد. آثار فوق از سنجش «یاد خداوند قبل از انجام کار» با قرآن کریم استفاده گردید اما برای این عمل آثار بسیار و نتایج با اهمیت دیگری نیز هست که اهم آنها را بدین شرح می‌توان یادآور شد:

۲.۴ - نجات از شرک

در امور زندگی عادت افراد بر این است که اسباب ظاهری را اصل قرار می‌دهند و تمام امید و چشم خود را به آن می‌دوزند و خیر و شر و نفع و ضرر خویش را در آنها می‌بینند با اینکه خداوند بر همه آنان غلبه دارد و قدرت او فوق تمام قدرت‌هاست و هیچ کس در برابر خواست او یارای ایستادن ندارد و همگان مقهور و مغلوب آن ذات مقدس هستند، ما انسان‌هایی را می‌بینیم که چون از تربیت انبیا دور هستند این حقیقت را نادیده می‌گیرند و سعادت و خوشبختی خود را در اسباب ظاهری می‌جویند. اینکه انسان از خداوند غفلت کند به اشخاص و افراد بطور مستقل رو آورد، خود نوعی شرک محسوب می‌شود. راه بیرون آمدن از چنین شرکی، آن است که انسان قبل از توجه به دیگران و وارد شدن در کارها از خداوند درخواست خیر کند تا او اسباب خیر را فراهم و موانع را مرتفع سازد.

۲.۵ - هدایت به خیر

تشخیص خوب از بد و خیر از شر کار آسانی نیست. برای هرکس میسر نیست که آنچه در واقع، سعادت اوست دریابد و از آنچه مایه هلاکت است دوری کند، زیرا بسیاری از اوقات، بر اثر اعمال خود استحقاق بلاهای ناگهانی را پیدا می‌کند. خداوند او را در کارها به خود وا می‌گذارد و لحظه‌ای که انسان از رحمت خداوند دور باشد از بلیات و افتادن در راه هلاکت و شر در امان نخواهد بود. تنها راه علاج رهیدن از بلاها و راه یافتن به سعادت و خیر، در توجه به خداوند و درخواست خیر از او نهفته است. بنابراین جلب مصلحت و رسیدن به سعادت واقعی در گرو دل سپردن به حق و درخواست خیر قبل از انجام هرکاری است. امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرمایند: کسی که بدون توجه به خداوند و درخواست خیر در کاری وارد گشت اگر موفق نگردید یا بلایی به سراغ او آمد، جز خود را ملامت نکند. و نیز امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرمایند: خداوند فرموده «از علامت شقاوت و بدبختی بنده من آن است که کارها را انجام دهد و از من خیر و مصلحت نخواهد».


خداوند بر استقامت ورزیدن پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) تاکید داشته است. خواجه نصیرالدین طوسی در معنای «صبر» می‌گوید: صبر بازداشتن نفس از بی‌تابی در برابر ناملایمات و مصائب است. صبر باطن را از اضطراب و زبان را از شکایت و اعضا و جوارح را از حرکات غیر مادی باز می‌دارد. صبر بر عبادات و طاعات و بلاها و مصائب و گناهان و معاصی، انسان را از افتادن در جاده انحراف و سرنگون شدن در چاه هلاکت و تسلیم شدن در برابر طاغوت‌ها و شیطان‌ها و از این‌که دینش را از دست بدهد در مصونیت و حفاظت می‌برد. در توضیح «استقامت» بجا است بدانیم که در چند جای قرآن، به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) امر به استقامت شده است، یکی در سوره هود که از آن حضرت نقل است که فرمود «شیبتنی سورة هود لمکان هذه الآیه: فاستعم کما امرت و من تاب معک؛ سوره هود مرا پیر کرد، به سبب وجود این آیه: پس استقامت بورز تو و هر که با تو توبه کرده است همان‌گونه که فرمان داده شده‌ای».

۳.۱ - فرمایش امام صادق درباره صابر

امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرماید: آزاد، در همه حالات آزاد است؛ اگر حادثه‌ای به او برسد استقامت و شکیبایی می‌ورزد، و اگر مصائب شکننده بر او هجوم کنند او را نمی‌شکنند و اگر اسیر شود یا شکست بخورد یا آسانی‌اش به سختی تغییر یابد زیانی نمی‌بیند؛ چنان که یوسف صدیق امین به بردگی رفتن و شکست به او ضربه نزد، و خدا جباری را که بر او ستم ورزید، پس از آنکه ارباب بود برده یوسف نمود، پس او را به رسالت و پیامبری فرستاد و به وسیله او بر امتی رحم کرد. آری، صبر این‌چنین است، خیر و خوشی و خوبی به دنبال آن است؛ پس صبر کنید و وجودتان را به صبر وادارید تا به پاداش و اجر و ثمرات صبر برسید.

۳.۲ - فرمایش امام باقر در مورد صبر

حضرت باقر (علیه‌السّلام) فرمود: بهشت پیچیده به ناگواری‌ها و صبر است، پس کسی که در دنیا بر ناگواری‌ها صبر کند وارد بهشت می‌شود و دوزخ پیچیده به لذت‌ها و خواسته‌های نامعقول است؛ پس کسی که لذت‌ها و خواسته‌های نامعقول را به نفس خود دهد وارد آتش می‌شود.


اما مسلمانان فرقه‌های گوناگونی دارند، همیشه هم کسانی بوده‌اند که می‌خواسته‌اند راه صحیح را بشناسند، تحقیق هم کرده‌اند، ولی موفق نشده‌اند، بویژه در دوران ائمه اطهار (علیهم‌السّلام) کسانی بودند که در گوشه و کنار زندگی می‌کردند؛ می‌خواستند اسلام را دقیقاً بشناسند، ولی شرایط اجتماعی آن دوران و حکومت‌های جابرانه مانع از این کار بود. این دسته افراد به‌اندازه‌ای که شناخت پیدا کرده‌اند، مسئولیت دارند و باید به همان مقدار عمل کنند. طبعاً استحقاق همه گونه عنایتی را هم ندارند، چون تمام راه را نپیموده‌اند، در چیزهایی که نشناخته‌اند کمالاتی وجود داشته که آنها به دلیل عمل نکردن، به آنها دست نیافته‌اند، هر چند تقصیری در زمینه شناخت نداشته‌اند. خداوند هم در همین حد پاداش آنها را خواهد داد: آنها در شناخت «تقصیر» نداشته‌اند بلکه قصور داشته‌اند، ولی به آنچه فهمیده‌اند عمل کرده‌اند. خداوند هم به همان‌اندازه پاداششان می‌دهد.


اما کسانی که مقصد را شناخته‌اند و با تلاش و کوشش خود نیز در مسیر صحیح گام نهاده‌اند و برای طی طریق، مشمول توفیق الهی شده‌اند، یعنی شیعه اهل بیت (علیهم‌السّلام) هستند دیگر هیچ مشکلی ندارند، مگر در زمینه عمل، و باید در عمل بکوشند، چون هدف و راه را درست شناخته‌اند. البته اینها هم از لحاظ معرفت، مراتبی دارند. چنین نیست که هر کس شیعه شده، تمام دستورات اهل بیت (علیهم‌السّلام) را در همه ابعادش بشناسد، مراتب علم و معرفت افراد با یکدیگر فرق می‌کند. ممکن است برخی به شناخت کامل تمام جزییات نرسیده باشند و به‌ تبع از درک آثار آن نیز محروم خواهند شد، هر کس به شناخت کامل‌تر رسیده باشد از آثار بیشتری هم برخوردار خواهد شد. کسانی که مقصد را درست تشخیص داده‌اند راه را هم درست رفته‌اند و تمام توانشان را نیز برای رسیدن به آن به کار گرفته‌اند همان کسانی که در دنیا و آخرت، غرق در نعمت‌های خدا خواهند شد.


۱. هود/سوره۱۱، آیه۱۱۲.    
۲. کهف/سوره۱۸، آیه۳۰.    



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «درخواست خیر»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۲/۰۱.    



جعبه ابزار